This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 قربانت شوم پهلوی! اینا آتیشمون زدند!
یک هم وطن از پاره ورجاوند ایران ،گهواره ایستادگی #سیستان_و_بلوچستان
به بیلیاقتی جمهوری اسلامی و عدم دریافت حقابه هیرمند اعتراض میکند:
این حقابه ما از زمان شاهه؛ مال ماست؛ خاکمون رو خشک کردن میگن برید از اینجا. قربانت شوم پهلوی که اینهمه بهت بدو بیراه میگن؛ اینا آتیشمون زدند
جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰
#جاویدشاه
#زنده_باد_پهلوی
یک هم وطن از پاره ورجاوند ایران ،گهواره ایستادگی #سیستان_و_بلوچستان
به بیلیاقتی جمهوری اسلامی و عدم دریافت حقابه هیرمند اعتراض میکند:
این حقابه ما از زمان شاهه؛ مال ماست؛ خاکمون رو خشک کردن میگن برید از اینجا. قربانت شوم پهلوی که اینهمه بهت بدو بیراه میگن؛ اینا آتیشمون زدند
جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰
#جاویدشاه
#زنده_باد_پهلوی
ز هوشنگ مانداین سده یادگار
بسی بادچون او دگر شهریار
به هر برزنی جشنگامی سده
همه گرد برگردش آتشکده
🔥#جشن_سده میراث ارزشمند نیاکان ماست،بر ماست باجشن گرفتن جشن های ملی مان،به جهانیان اعلام کنیم،ایرانیان برای نگاهبانی از فرهنگ پر افتخارشان همیشه آماده اند
قبل از شورش ۵۷
۱۰ بهمن ماه ۲۵۳۶ جشن سده در معبد آناهیتا برگزار شد و تخت جمشید میهمان دار یکی از باشکوهترین جشنهای ایران بود. در این جشن نخست سرود شاهنشاهی نواخته شد، آنگاه بانو پریچهر مهر همسر دکتر مهر رییس دانشگاه پهلوی، پیرامون تاریخچه و فلسفه جشن سده سخن راند. سپس آیین جشن سده با خواندن سرودههای اوستا و گاتاها آغاز شد، موبدان با هفت دختر سپیدپوش که نماینده هفت امشاسپند بودند به هم خوانی بخشهایی از اوستا پرداختند. آنگاه آتش مقدس اهورایی به دست موبدان و امشاسپندان افروخته شد. در این آیین هفت امشاسپند سپیدپوش در کنار موبدان گزیده خود به مناسبت یک صدمین زادروز اعلیحضرت رضا شاه بزرگ یک مشعل افروخته را از معبد آناهیتا به تخت جمشید آوردند.
#جشن_ملی_سده
#جاویدشاه
#پاینده_ایران_و_ایرانی
بسی بادچون او دگر شهریار
به هر برزنی جشنگامی سده
همه گرد برگردش آتشکده
🔥#جشن_سده میراث ارزشمند نیاکان ماست،بر ماست باجشن گرفتن جشن های ملی مان،به جهانیان اعلام کنیم،ایرانیان برای نگاهبانی از فرهنگ پر افتخارشان همیشه آماده اند
قبل از شورش ۵۷
۱۰ بهمن ماه ۲۵۳۶ جشن سده در معبد آناهیتا برگزار شد و تخت جمشید میهمان دار یکی از باشکوهترین جشنهای ایران بود. در این جشن نخست سرود شاهنشاهی نواخته شد، آنگاه بانو پریچهر مهر همسر دکتر مهر رییس دانشگاه پهلوی، پیرامون تاریخچه و فلسفه جشن سده سخن راند. سپس آیین جشن سده با خواندن سرودههای اوستا و گاتاها آغاز شد، موبدان با هفت دختر سپیدپوش که نماینده هفت امشاسپند بودند به هم خوانی بخشهایی از اوستا پرداختند. آنگاه آتش مقدس اهورایی به دست موبدان و امشاسپندان افروخته شد. در این آیین هفت امشاسپند سپیدپوش در کنار موبدان گزیده خود به مناسبت یک صدمین زادروز اعلیحضرت رضا شاه بزرگ یک مشعل افروخته را از معبد آناهیتا به تخت جمشید آوردند.
#جشن_ملی_سده
#جاویدشاه
#پاینده_ایران_و_ایرانی
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت روز شوم ۱۲ بهمن
اسناد بیرون آمده از وزارت امور امورخارجه ایران:
نقش آمریکا در خروج شاه، روی کار آمدن خمینی، متلاشی کردن ارتش و حکومت شاهنشاهی در ایران را به روشنی نشان می دهد
جمهوری اسلامی فرزند نامشروع گلوبالیسم(اروپا و امریکا) و اخوانیسم(اسلام سیاسی)
اسناد بیرون آمده از وزارت امور امورخارجه ایران:
نقش آمریکا در خروج شاه، روی کار آمدن خمینی، متلاشی کردن ارتش و حکومت شاهنشاهی در ایران را به روشنی نشان می دهد
جمهوری اسلامی فرزند نامشروع گلوبالیسم(اروپا و امریکا) و اخوانیسم(اسلام سیاسی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ارزش آتش در نزد ایرانیان
آتش در نزد ایرانیان، نماد روشنایی وگرما و پاکی است .
پارسیان برای آتش ارزش بسیار داشتند زیرا آنرا نماد روشنایی ، شکوهمندی پاکی ، نیرو و آراستگی میدانستند .
آتش در نزد پارسیانبرای پرستش نبوده است و ایرانیان هر گز آتش پرست نبوده اند و نیستد .
در آیینمزدیستا ( دانای بی همتا پرستی )که به کیش زردشتی پیوند خورده است ، آتش را پرتو درخشان سرشتی یا ذاتی و راستی می پنداشتند .
آتش همه پلیدی ها خویی یا اخلاقی را میزداید و پاک می کند ، ولی هر گز خو د آمیخته یا آلوده نا پاکی نمیگردد .
آتش میانجیجهانبسته به باز و بیکران و جهاندرون به بیرون است .
آتش با تکاپو و جنبش پیا پی خود ، جنبشی را که در آن زیستن نهفته است ، آشکار می سازد .
آتش ، آتش درونی آدمیان را فرا می خواند تا همواره در تکاپو و کوشش باشند.
آتش در نزد ایرانیان، نماد روشنایی وگرما و پاکی است .
پارسیان برای آتش ارزش بسیار داشتند زیرا آنرا نماد روشنایی ، شکوهمندی پاکی ، نیرو و آراستگی میدانستند .
آتش در نزد پارسیانبرای پرستش نبوده است و ایرانیان هر گز آتش پرست نبوده اند و نیستد .
در آیینمزدیستا ( دانای بی همتا پرستی )که به کیش زردشتی پیوند خورده است ، آتش را پرتو درخشان سرشتی یا ذاتی و راستی می پنداشتند .
آتش همه پلیدی ها خویی یا اخلاقی را میزداید و پاک می کند ، ولی هر گز خو د آمیخته یا آلوده نا پاکی نمیگردد .
آتش میانجیجهانبسته به باز و بیکران و جهاندرون به بیرون است .
آتش با تکاپو و جنبش پیا پی خود ، جنبشی را که در آن زیستن نهفته است ، آشکار می سازد .
آتش ، آتش درونی آدمیان را فرا می خواند تا همواره در تکاپو و کوشش باشند.
ایرانیان میهن پرست Schild Organisation
ارزش آتش در نزد ایرانیان آتش در نزد ایرانیان، نماد روشنایی وگرما و پاکی است . پارسیان برای آتش ارزش بسیار داشتند زیرا آنرا نماد روشنایی ، شکوهمندی پاکی ، نیرو و آراستگی میدانستند . آتش در نزد پارسیانبرای پرستش نبوده است و ایرانیان هر گز آتش پرست نبوده…
دو روز پیش در آستانه جشن سده در روز دهم بهمن ماه در دودمان پیشدادیان که کیومرث فرزند سیامک نخستین پادشاه این خاندان نیک نژاد نیک کردار با دست آویز هوشنگ نوه سیامکپسر کیومرث پس از پیدایش آتش بر آمده از برخورد دوسنک بر تخت پادشاهی نشست و استوار و جاودانه ماند را به نمایش گذاشتم. و پس از هوشنک طهمورسپسراو به پادشاهی رسید .
سپس جمشید شاه نامی ترین پادشاه در روزگار خویش یادگار یگانه جشن فرخنده کره خاکی ای که با بهار زیبا ، سال نو ، زادروز سرشت و خوی گیاهان ، درختان ، سبزه رازها ، جشن پرندگان و گنجشک ها که پیام آورد یکانگی ، پیوند آشتی ، دوستی آسودگی و داد و شادابی را به ارمغان آورد .
آتش در شب واپسین چهارشنبه سال ( پیگاه سه شنبه ) با جشن آتشین چهارشنبه سوی نمایش شکوه خود را می یابد .
امروز اهریمنان زشتکار و نا پاک بر آمده از پنجاه و هفت نا میمون نفرینی ایران بر باد ده ، دشمن فرهنگ سر افراز و سربلند ایران باستانی مان با بی شرمی ، گستاخی و بی ادبی به خود اجازه زمزمه زدودن این یادگار برجسته پیشینیان خوب و شادی اندیش را در سر می پروراند.
شیفتگان و دلباختگای سرزمین مهر و مهرورزی و شادی ، جشن شادی و پایکوبی را با جان و دل پاسداری و نگهبانی می کنند .
ایرانیان پاک سرشت و با آتش درونی خویش این یگانه پرانتز سیاه ننگ آدمیت جهانی را به زباله دان تاریخ می سپارند .
در اندیشه ایران آزاد
در دامان گرم و آتشین فرهنگ آشتی دوستی و شادی .
این شام بی ستاره
پگاه می شود شبی
وین ، نه از ایران مهر و مهرورزی
فوریه ۲۰۲۲ دکتر ن.غ. سوادکوهی
سپس جمشید شاه نامی ترین پادشاه در روزگار خویش یادگار یگانه جشن فرخنده کره خاکی ای که با بهار زیبا ، سال نو ، زادروز سرشت و خوی گیاهان ، درختان ، سبزه رازها ، جشن پرندگان و گنجشک ها که پیام آورد یکانگی ، پیوند آشتی ، دوستی آسودگی و داد و شادابی را به ارمغان آورد .
آتش در شب واپسین چهارشنبه سال ( پیگاه سه شنبه ) با جشن آتشین چهارشنبه سوی نمایش شکوه خود را می یابد .
امروز اهریمنان زشتکار و نا پاک بر آمده از پنجاه و هفت نا میمون نفرینی ایران بر باد ده ، دشمن فرهنگ سر افراز و سربلند ایران باستانی مان با بی شرمی ، گستاخی و بی ادبی به خود اجازه زمزمه زدودن این یادگار برجسته پیشینیان خوب و شادی اندیش را در سر می پروراند.
شیفتگان و دلباختگای سرزمین مهر و مهرورزی و شادی ، جشن شادی و پایکوبی را با جان و دل پاسداری و نگهبانی می کنند .
ایرانیان پاک سرشت و با آتش درونی خویش این یگانه پرانتز سیاه ننگ آدمیت جهانی را به زباله دان تاریخ می سپارند .
در اندیشه ایران آزاد
در دامان گرم و آتشین فرهنگ آشتی دوستی و شادی .
این شام بی ستاره
پگاه می شود شبی
وین ، نه از ایران مهر و مهرورزی
فوریه ۲۰۲۲ دکتر ن.غ. سوادکوهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی دانشگاه تهران ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ - سوءقصد به جان شاهنشاه ایران، به هنگام ورود اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی به دانشکده حقوق دانشگاه تهران در ساعت سه پس از نیمروز پانزدهم بهمن ماه ۱۳۲۷ سالروز بنیاد نهادن دانشگاه تهران به دست مبارک رضا شاه بزرگ و جشن استقلال دانشگاه روی داد. این سوقصد یکی از بزرگترین نمودهای خیانت به کشور و نموداری از اندیشههای پلید تندروهای دست راستی و دست چپی علیه یگانگی ملی و تمامیت ارضی و استقلال ایران بود. ناصر میرفخرایی از عوامل حزب توده با رولوری که در دست داشت پنج گلوله به سوی شاهنشاه شلیک کرد. بخت با مردم ایران بود که به جان شاهنشاه آسیبی وارد نیامد. پس از اینکه ارتش شوروی وادار به بیرون رفتن از خاک ایران شد و آذربایجان دوباره بخشی از ایران شد و پس از آنکه بوجود آوردن کمپانی نفتی شوروی و ایران در مسکو از سوی شاهنشاه جلوگیری شد، استالین در اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی دشمنی را دید که باید از میان برداشته شود. سوقصد به جان محمدرضا شاه پهلوی یورشی بود که این دشمن از میان برداشته شود تا ایران را دوباره زیر کنترل شوروی درآید. شاهنشاه⬇️
ایرانیان میهن پرست Schild Organisation
سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی دانشگاه تهران ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ - سوءقصد به جان شاهنشاه ایران، به هنگام ورود اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی به دانشکده حقوق دانشگاه تهران در ساعت سه پس از نیمروز پانزدهم بهمن ماه ۱۳۲۷ سالروز بنیاد نهادن دانشگاه تهران به…
شاهنشاه اعلیحضرت محمدرضاشاه پهلوی در کتاب ماموریت برای وطنم رویداد سوءقصد را چنین بیان میکنند:
یکی از وقایع عجیب و تلخ دوران سلطنتم در بهمن سال ۱۳۲۷ هنگامی که در جشن سالیانه دانشگاه شرکت میکردم، روی داد. در آن روز لباس نظامی بر تن داشتم، و هنگامی که از اتومبیل پیاده شدم، و در شرف ورود به دانشکده حقوق و محل انعقاد جشن بودم، ناگهان سدای شلیک گلوله رسید و تیرهایی به جانب من شلیک شد. با این که به ظاهر عجیب جلوه میکند سه گلوله به کلاه نظامی من اصابت کرد و آسیبی به سر من وارد نیامد ولی گلوله چهارم از سمت راست گونه، وارد و از لب بالایی و زیر بینی من خارج گردید. شخصی که به من سوءقصد کرده و به عنوان عکاس به آن محل راه یافته بود، دو متر بیشتر با من فاصله نداشت و لوله تپانچه خود را به سینه من قراول رفته بود. من و او هر دو، روبروی هم قرار گرفته بودیم و کسی نزدیک ما نبود که بین ما حائل باشد و از این رو میدانستم که هیچ مانعی برای این که تیرش به هدف برسد، در پیش نداشت. عکسالعملی که در آن لحظه فراموش نشدنی از خود نشان دادم هنور در خاطرم هست. فکر کردم که خود را بر روی او بیاندازم ولی فورا متوجه شدم که اگر به طرف او جستن کنم نشانهگیری او را آسان خواهم کرد و اگر فرار کنم از پشت سر هدف قرار خواهم گرفت. ناچار فورا شروع به یک سلسله حرکات مارپیچی کردم تا مطابق یک تاکتیک نظامی طرف را در هدفگیری گمراه کنم. ضارب مجددا گلوله دیگری شلیک نمود که شانه مرا زخمی کرد. آخرین گلوله در لوله تپانچه او گیر کرد و خارج نشد، و من احساس کردم که دیگر خطری متوجه من نیست و زندهام. ضارب با غضب بسیار اسلحه را بر زمین زد و خواست فرار کند ولی از طرف افسران و اطرافیان من محاصره شد و متاسفانه به قتل رسید و محرکین اصلی او درست معلوم نشدند. بعداً معلوم شد که وی با بعضی از متعصبین دینی رابطه داشته، و در عین حال نشانههایی از تماس او با حزب منحله توده به دست آمد. نکته جالب توجه آن که معشوقه او دختر باغبان سفارت انگلستان در تهران بود. ... خون از زخمهای من مانند فواره میجست ولی به خاطر دارم که در حالت میل داشتم به انجام مراسم آن روز بپردازم ولی ملتزمین من مانع شدند و مرا به بیمارستان بردند و در آنجا به بستن زخمهایم پرداختند. ...
پنج گلوله از چند قدمی به شاهنشاه شلیک شد و گلوله ششم در لوله رولور گیر کرد. در این زمان سرتیپ صفاری رییس شهربانی با هفت تیر خود به پای فخرآرایی تیری زد و فخرآرایی به زمین افتاد. فخرآرایی رولورش را به زمین پرتاب کرد. در همین هنگام از میان افسران گارد تیر دیگری به فخرآرایی شلیک شد که وی را به سختی زخمی کرد. دانشجوی بیگانهای از چکسلواکی! خودش را به فخرآرایی رساند تا از زنده بودن یا کشته شدن وی اطمینان یابد که وی نیز دستگیر شد. فخرآرایی به بیمارستان شهربانی برده شد. بر روی تخت بیمارستان یافتند که فخرآرایی با یک لنگه جوراب نایلونی زنانه کاردی را به پای خود بسته بود تا در زمان مناسب کارد را نیز به کار ببرد. در بیمارستان با همه کوششهای پزشکان که وی را زنده نگاه دارند، ناصر فخرایی مرد. از فخرآرایی دو کارت خبرنگاری به دست آمد، یکی از سوی « روزنامه فریاد ملت » در سال ۱۳۲۴ خورشیدی و دیگری از سوی روزنامه پرچم اسلام که درست در بامداد ۱۵ بهمن ماه روز سوءقصد صادر شده بود. روز پسین ۱۶ بهمن ماه دکتر فقیهی شیرازی مدیر روزنامه پرچم اسلام که کارت خبرنگاری ناصر فخرآرایی را در بامداد ۱۵ بهمن صادر کرده بود دستگیر شد. ناصر فخرآرایی هموند حزب توده بود و در دفترچه خاطرات خود با سرفرازی نوشته است: "من عضو حزب توده که مترقیترین احزاب ایرانست و به وسیله شورویها پشتیبانی میگردد میباشم...."⬇️
یکی از وقایع عجیب و تلخ دوران سلطنتم در بهمن سال ۱۳۲۷ هنگامی که در جشن سالیانه دانشگاه شرکت میکردم، روی داد. در آن روز لباس نظامی بر تن داشتم، و هنگامی که از اتومبیل پیاده شدم، و در شرف ورود به دانشکده حقوق و محل انعقاد جشن بودم، ناگهان سدای شلیک گلوله رسید و تیرهایی به جانب من شلیک شد. با این که به ظاهر عجیب جلوه میکند سه گلوله به کلاه نظامی من اصابت کرد و آسیبی به سر من وارد نیامد ولی گلوله چهارم از سمت راست گونه، وارد و از لب بالایی و زیر بینی من خارج گردید. شخصی که به من سوءقصد کرده و به عنوان عکاس به آن محل راه یافته بود، دو متر بیشتر با من فاصله نداشت و لوله تپانچه خود را به سینه من قراول رفته بود. من و او هر دو، روبروی هم قرار گرفته بودیم و کسی نزدیک ما نبود که بین ما حائل باشد و از این رو میدانستم که هیچ مانعی برای این که تیرش به هدف برسد، در پیش نداشت. عکسالعملی که در آن لحظه فراموش نشدنی از خود نشان دادم هنور در خاطرم هست. فکر کردم که خود را بر روی او بیاندازم ولی فورا متوجه شدم که اگر به طرف او جستن کنم نشانهگیری او را آسان خواهم کرد و اگر فرار کنم از پشت سر هدف قرار خواهم گرفت. ناچار فورا شروع به یک سلسله حرکات مارپیچی کردم تا مطابق یک تاکتیک نظامی طرف را در هدفگیری گمراه کنم. ضارب مجددا گلوله دیگری شلیک نمود که شانه مرا زخمی کرد. آخرین گلوله در لوله تپانچه او گیر کرد و خارج نشد، و من احساس کردم که دیگر خطری متوجه من نیست و زندهام. ضارب با غضب بسیار اسلحه را بر زمین زد و خواست فرار کند ولی از طرف افسران و اطرافیان من محاصره شد و متاسفانه به قتل رسید و محرکین اصلی او درست معلوم نشدند. بعداً معلوم شد که وی با بعضی از متعصبین دینی رابطه داشته، و در عین حال نشانههایی از تماس او با حزب منحله توده به دست آمد. نکته جالب توجه آن که معشوقه او دختر باغبان سفارت انگلستان در تهران بود. ... خون از زخمهای من مانند فواره میجست ولی به خاطر دارم که در حالت میل داشتم به انجام مراسم آن روز بپردازم ولی ملتزمین من مانع شدند و مرا به بیمارستان بردند و در آنجا به بستن زخمهایم پرداختند. ...
پنج گلوله از چند قدمی به شاهنشاه شلیک شد و گلوله ششم در لوله رولور گیر کرد. در این زمان سرتیپ صفاری رییس شهربانی با هفت تیر خود به پای فخرآرایی تیری زد و فخرآرایی به زمین افتاد. فخرآرایی رولورش را به زمین پرتاب کرد. در همین هنگام از میان افسران گارد تیر دیگری به فخرآرایی شلیک شد که وی را به سختی زخمی کرد. دانشجوی بیگانهای از چکسلواکی! خودش را به فخرآرایی رساند تا از زنده بودن یا کشته شدن وی اطمینان یابد که وی نیز دستگیر شد. فخرآرایی به بیمارستان شهربانی برده شد. بر روی تخت بیمارستان یافتند که فخرآرایی با یک لنگه جوراب نایلونی زنانه کاردی را به پای خود بسته بود تا در زمان مناسب کارد را نیز به کار ببرد. در بیمارستان با همه کوششهای پزشکان که وی را زنده نگاه دارند، ناصر فخرایی مرد. از فخرآرایی دو کارت خبرنگاری به دست آمد، یکی از سوی « روزنامه فریاد ملت » در سال ۱۳۲۴ خورشیدی و دیگری از سوی روزنامه پرچم اسلام که درست در بامداد ۱۵ بهمن ماه روز سوءقصد صادر شده بود. روز پسین ۱۶ بهمن ماه دکتر فقیهی شیرازی مدیر روزنامه پرچم اسلام که کارت خبرنگاری ناصر فخرآرایی را در بامداد ۱۵ بهمن صادر کرده بود دستگیر شد. ناصر فخرآرایی هموند حزب توده بود و در دفترچه خاطرات خود با سرفرازی نوشته است: "من عضو حزب توده که مترقیترین احزاب ایرانست و به وسیله شورویها پشتیبانی میگردد میباشم...."⬇️
ایرانیان میهن پرست Schild Organisation
شاهنشاه اعلیحضرت محمدرضاشاه پهلوی در کتاب ماموریت برای وطنم رویداد سوءقصد را چنین بیان میکنند: یکی از وقایع عجیب و تلخ دوران سلطنتم در بهمن سال ۱۳۲۷ هنگامی که در جشن سالیانه دانشگاه شرکت میکردم، روی داد. در آن روز لباس نظامی بر تن داشتم، و هنگامی…
از سوی دیگر شاهنشاه را به همراه سرهنگ دفتری رییس دژبانی کشور سوار خودرویی کردند تا به بیمارستان ارتش ببرند، باز هم بخت با مردم ایران بود که راننده خودرو به یکی از خیابانهای بن بست دانشگاه تهران پیچید و ناچار شد دور بزند و دوباره به سوی دانشکده حقوق بازگردد که دکتر منوچهر اقبال وزیر بهداری، خودرو را بازایستاند و سوار شد و کنار شاهنشاه نشست. خودرو به بیمارستان ارتش رسید، شاهنشاه و دکتر اقبال از خودرو پیاده شدند و دکتر اقبال دریافت که پزشکانی که کشیک هستند، پزشکان دیگری میباشند و نه کسانی که باید در آن روز در بیمارستان باشند. همانگونه که بررسیها نشان داد، پزشکان هموند حزب توده در این روز به کار گماشته شده بودند. این نشان میدهد که این سوءقصد کار یک تن نبود بلکه توطئه بزرگ و گستردهای برنامه ریزی شده بود. پس از آنکه دکتر اقبال غیرعادی بودن وضعیت بیمارستان را دید، خود شاهنشاه را جراحی کرد و پروانه نداد که کسی از پزشکان کشیک تودهای به شاهنشاه نزدیک شوند. یکی از گلولهها که به پشت و شانه شاهنشاه خورده بود و آنجا گیر کرده بود، زمانی دیگر، در یکی از سفرهای شاهنشاه به ایالات متحده امریکا در پادگان نظامی بیرون کشیده شد.
نبودن تو فقط نبودن تو نیست
نبودن خیلی چیزهاست
کلاه روی سرمان نمی ایستد
شعر نمی چسبد
پول در جیبمان دوام نمی آورد
نمک از نان رفته
خنکی از آب
ما بی تو فقیر شده ایم ...
رسول یونان
#رضاشاه_روحت_شاد
#رستاخیز_ملی_با_پهلوی
#جاویدشاه
نبودن خیلی چیزهاست
کلاه روی سرمان نمی ایستد
شعر نمی چسبد
پول در جیبمان دوام نمی آورد
نمک از نان رفته
خنکی از آب
ما بی تو فقیر شده ایم ...
رسول یونان
#رضاشاه_روحت_شاد
#رستاخیز_ملی_با_پهلوی
#جاویدشاه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وین _ اتریش
جمعه ۱۱ فوریه ، برابر ۲۲ بهمن در سالروز فاجعه شوم اشغال وطن و آغاز قادسیه ای دیگر مقابل سفارت کشور اشغال شده مان خواهیم بود.
ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۴:۳۰
Jauresgasse 13 ,
1030 Wien
هم میهنان گرامی بعد از ساعت ۱۴:۳۰ به سمت سفارت های کشورهای دیگر راهپیمایی خواهیم داشت.
#جاویدشاه
جمعه ۱۱ فوریه ، برابر ۲۲ بهمن در سالروز فاجعه شوم اشغال وطن و آغاز قادسیه ای دیگر مقابل سفارت کشور اشغال شده مان خواهیم بود.
ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۴:۳۰
Jauresgasse 13 ,
1030 Wien
هم میهنان گرامی بعد از ساعت ۱۴:۳۰ به سمت سفارت های کشورهای دیگر راهپیمایی خواهیم داشت.
#جاویدشاه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاجعه و جنایت ۵۷ را رقم زدند، ستون ها ضد بشری ترین حکومت را برای ایران ما رقم زدند ، و میگویند اشتباه کردیم!! آنها جنایتکار خیانتکار و وطن فروش بودند. آنها از مغولها بیشتر در ایران ویرانی و کشتار به وجود آوردند.
آنها به وطنشان خیانت کردند. ممکن است بگویند اشتباه کردیم. اما این چیزی را تغییر نمی دهد. از روی اشتباه خیانت کردن و جنایت کردن باز هم خیانت و جنایت است. از روی اشتباه و خریت وطن فروشی کردن باز هم وطن فروشی است....
#جاویدشاه
آنها به وطنشان خیانت کردند. ممکن است بگویند اشتباه کردیم. اما این چیزی را تغییر نمی دهد. از روی اشتباه خیانت کردن و جنایت کردن باز هم خیانت و جنایت است. از روی اشتباه و خریت وطن فروشی کردن باز هم وطن فروشی است....
#جاویدشاه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچ سرمایی آتش خشم ملت ایران را خاموش نمیکند!
🔴 چهارشنبه ۹ فوریه
ساعت ۱۳ تا ۱۶
stubenbastei 7 ,1010 wien
(Hotel Coburg) , U3
مترو خط ۳ ایستگاه Stubentor
🔴 چهارشنبه ۹ فوریه
ساعت ۱۳ تا ۱۶
stubenbastei 7 ,1010 wien
(Hotel Coburg) , U3
مترو خط ۳ ایستگاه Stubentor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچ سرمایی آتش خشم ملت ایران را خاموش نمیکند!
🔴 چهارشنبه ۹ فوریه
ساعت ۱۳ تا ۱۶
stubenbastei 7 ,1010 wien
(Hotel Coburg) , U3
مترو خط ۳ ایستگاه Stubentor
🔴 چهارشنبه ۹ فوریه
ساعت ۱۳ تا ۱۶
stubenbastei 7 ,1010 wien
(Hotel Coburg) , U3
مترو خط ۳ ایستگاه Stubentor
امروز وین _اتریش مقابل محل مذاکرات هسته ای رژیم اسلامی با غرب ...
ایران سرزمین من است،زبان پارسی هم زبان ملی من است.
ما اقوام ایرانی هستیم.
ما مردمان ایرانیتباریم.
ما رنگین کمان زیبایم.
ما هزاران هزار سال است که ساکن ایران هستیم.
ایرانزمین کهن پر گهر سرزمین نیاکان ایرانی ماست.
تا پای جان از زبان ملی مان پارسی و همه گویش هایمان ،از فرهنگ و هویتمان و سرزمینمان نگهبانی میکنیم
#پاینده_ایران_و_ایرانی
#جاویدشاه
ایران سرزمین من است،زبان پارسی هم زبان ملی من است.
ما اقوام ایرانی هستیم.
ما مردمان ایرانیتباریم.
ما رنگین کمان زیبایم.
ما هزاران هزار سال است که ساکن ایران هستیم.
ایرانزمین کهن پر گهر سرزمین نیاکان ایرانی ماست.
تا پای جان از زبان ملی مان پارسی و همه گویش هایمان ،از فرهنگ و هویتمان و سرزمینمان نگهبانی میکنیم
#پاینده_ایران_و_ایرانی
#جاویدشاه
امروز وین _اتریش مقابل محل مذاکرات هسته ای رژیم اسلامی با غرب...
زبان ملی ایران پارسی، عامل همدلی و پیوند دهنده میان تمامی ایرانیها است و آن را پاس می داریم تا پای جان از آن مراقبت میکنیم
#پاینده_ایران_و_ایرانی
#جاویدشاه
زبان ملی ایران پارسی، عامل همدلی و پیوند دهنده میان تمامی ایرانیها است و آن را پاس می داریم تا پای جان از آن مراقبت میکنیم
#پاینده_ایران_و_ایرانی
#جاویدشاه