متن | علیرضا پناهیان
6.71K subscribers
260 links
کانال متن(خلاصه سخنرانی‌ها)

🔸علیرضا پناهیان
@Panahian_ir
🔸صوتی (آرشیو سخنرانی‌ها)
@Panahian_mp3
Download Telegram
🔴آیا اسلام با شادی‌های سطحی مخالف است؟

🌀دین راهنمای به‌دست آوردن شادی عمیق است

⭕️ شوخی و مزاحِ مؤمن، نشانۀ لبریز شدن نشاط درونی اوست

⭕️ فرق شادی عمیق با شادی سطحی چیست؟

⭕️ تا وقتی اسیر شادی‌های سطحی باشی به شادی‌های عمیق نمی‌رسی

⭕️ برای رسیدن به شادی عمیق باید زحمت و سختی بکشیم
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج20
#استاد_پناهیان:

💠هم شادی و نشاط سطحی یا کاذب داریم، و هم شادی و نشاط عمیق یا حقیقی. معمولاً برای رسیدن به شادی سطحی نیاز نیست انسان زحمت بکشد-مثل جُک گفتن یا مسخره‌بازی در آوردن برای خندیدن- اما رسیدن به شادی عمیق، سخت است.

💠فرق شادی عمیق با شادی سطحی چیست؟ شادی عمیق چند اثر بسیار مهم دارد: انرژی آدم را برای کار و فعالیت، خیلی بالا می‌برد به حدّی که آدم می‌تواند ده برابر کار کند، فکر کند یا درس بخواند و خسته نشود. ضمن اینکه دقت، تمرکز، فهم و قدرت تحلیل آدم خیلی بالا می‌رود.

💠بعضی‌ها رسماً می‌گویند: «اسلام با شادی مخالف است؟» و منظورشان هم برخی از مظاهر شادی‌های سطحی-مثل رقص و پایکوبی- است. اتفاقاً دین می‌خواهد انسان عمیقاً شاد باشد؛ در این صورت دیگر مهم نیست که تظاهرات شادی داشته باشد و بزن و بکوب راه بیندازد! لذا دین زیاد توصیه به شادی‌های سطحی نمی‌کند و حتی برخی از آنها را-به‌خاطر ضرری که دارد- ممنوع کرده است.

💠 البته گاهی شادی‌های سطحی برای بعضی‌ها لازم است چون غیر از این راه دیگری نیست که فرد را از غم و اندوه بیرون بیاورد؛ مثلاً لازم است یک لطیفه بشنود یا یک برنامه طنز ببیند تا حواسش از اندوهی که دائماً درگیر آن است پرت شود. اما کسی که خودش نشاط و شادی عمیق دارد، این شادی‌های سطحی حتی می‌تواند او را ناراحت و افسرده کند.

💠تفریح دلِ انسان‌های برجسته به شادی‌های سطحی نیست. مثلاً کسی که اهل تفکر باشد، نیاز به خیلی از تفریحات مردم ندارد؛ او از تفکر لذت می‌برد. أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: وقتی خسته شدید با کلمات حکمت‌آمیز خستگی‌تان را برطرف کنید(نهج‌البلاغه/حکمت91)

💠نمی‌گوییم که «نباید سراغ شادی‌های سطحی رفت!» بلکه می‌گوییم: این شادی‌ها را زیاد برای خودمان عمده نکنیم. اینها مثل طلای بَدلی است، که می‌شود از آن استفاده کرد، اما نباید بها و ارزشِ طلای اصلی را برای آن قائل شویم. خودمان را فریب ندهیم؛ گنجشگ را رنگ نکنیم و جای قناری به خودمان نفروشیم!

💠دینداران نباید طوری برخورد کنند که تصور شود آنها دشمن خنده و شادی مردم هستند! اصلاً فرموده‌اند که مؤمن اهل شوخی و مزاح است. البته نه به این دلیل که مؤمن با شوخی کردن، نشاط پیدا کند؛ بلکه او چون نشاطش خیلی بالاست این شوخی و مزاح، در واقع لبریزشدۀ نشاط درونی و عمیق اوست نه اینکه همۀ شادی و نشاطش همین باشد و خودِ این مزاح به‌طور مستقل، برایش خیلی مهم و عمده باشد.

💠اگر می‌خواهیم به شادی عمیق برسیم، نباید شادی‌های سطحی برای ما عمده باشد و نباید این شادی‌ها را برای خودمان بزرگ کنیم. تا وقتی انسان اسیر شادی‌های سطحی باشد به شادی‌های عمیق نمی‌رسد. البته ما نمی‌گوییم که شادی‌های سطحی حرام است، ولی آدم را از شادی عمیق دور می‌کند.

💠باید این‌را برای مردم جا بیندازیم که شادی عمیق با شادی سطحی فرق می‌کند، ما باید دنبال شادی عمیق باشیم و دین راهنمای به‌دست آوردن شادی عمیق است. البته این‌را هم باید جا بیندازیم که «شادی عمیق هزینه دارد؛ نیاز به صبر دارد و باید برایش زحمت بکشیم»

💠اگر آدم باور کند زحمتی که برای رسیدن به شادی عمیق می‌کشد، خیلی فایده دارد، زحمتش را قبول می‌کند و حاضر است برایش تلاش کند و برنامه داشته باشد؛ و تمام برنامۀ دین هم چیزی جز این نیست! تمام عبادت‌ها و ریاضت‌ها و دستوراتی که در دین هست، برای همین است!

💠ما اگر نشاط عمیق می‌خواهیم باید یک مدتی، یک سختی‌هایی را تحمل کنیم. فلسفۀ تمام سختی‌های دین همین است و اصلاً همین نشاط داشتن، علامت سلامت دین و ایمان انسان است.

💠ما اگر برای نشاط عمیق سختی کشیدیم باید بدانیم که «ما داریم تجارت می‌کنیم» کمااینکه مردم خیلی از سختی‌ها را برای رسیدن به برخی شادی‌ها تحمل می‌کنند. مثلاً یک جوان گاهی به شوق تماشای شهرآورد حاضر است از راه دور بیاید و یک شب در کنار ورزشگاه در شرایط سخت بخوابد تا مسابقه را از نزدیک ببیند.

💠اگر نشاط عمیق داشته باشی به‌خاطرش خیلی راحت، سختی می‌کشی، سختی‌ها را اصلاً نمی‌بینی و اصلاً تحمل این سختی‌ها برایت لذت‌بخش می‌شود. مثلاً نماز شب‌خوان‌های حرفه‌ای این‌قدر از نمازشان لذت می‌برند که در اوج خستگی هم خواب را ترک می‌کنند و برای نماز می‌ایستند.

#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.28 – ج20
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1471

کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴رنج رسیدن به لذت عمیق، مثل رنج ورزشکارهاست نه ریاضت‌کشها!

🌀دشمنان حقیقت دربارۀ رنج و سختیِ رسیدن به لذت عمیق مبالغه کرده‌اند

⭕️ دو کار همزمان ابلیس: 1. شادی کم و بی‌مزۀ دنیا را برای آدم عمده می‌کند 2. دربارۀ رنج خوب بودن مبالغه می‌کند

⭕️ نشاط و لذتی که از دنیا به‌دست می‌آید؛ کم، سطحی، آسیب‌زا و غم‌افزاست

⭕️ ریاضتی که دین به ما می‌دهد، از سختی‌هایی که در گناه و بطالت می‌کشیم کمتر است
__________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج21
#استاد_پناهیان:

💠در فرهنگ عامه، لذت بردن و نشاط پیدا کردن از امور سطحی دنیایی، خیلی عمده شده است، اما خودِ کسانی که از دنیا-به هر صورتی- لذت می‌برند، می‌دانند که این لذت‌ها سطحی و موقت است. انواع لذت‌های دنیایی-چه حلال و چه حرام- و نشاط و سروری که از دنیا به‌دست می‌آید؛ کم، سطحی، آسیب‌زا و غم‌افزا است و مشکلاتی را برای انسان ایجاد می‌کند.

💠مردم یک چیزی به نام «نشاط برآمده از دنیا» را پیش خودشان عمده کرده‌اند و اسیر آن شده‌اند. به حدّی که اگر کسی این نشاط سطحی را داشته باشد، به او حسادت می‌کنند و حسرتش را می‌خورند! بخشی از این تصور غلط، به‌خاطر تبلیغات منفی از سوی ابلیس و جبهۀ باطل است.

💠ابلیس دو تا کار را با هم انجام می‌دهد؛ یکی اینکه شادی کم و بی‌مزۀ دنیا را برای آدم عمده می‌کند که آدم بگوید: «من نمی‌توانم از این‌همه شادی و لذت دست بردارم!» دیگر اینکه رنج کارهای خوب و سختی رسیدن به لذت و نشاط عمیق را برای ما عمده می‌کند که آدم بگوید «من نمی‌توانم آدم خیلی خوبی بشوم؛ خیلی سخت است!» هر دوی اینها دروغ و فریب است.

💠البته برای رسیدن به یک نشاط عمیق، طبیعتاً آدم باید یک‌مقدار رنج و سختی تحمل کند. کمااینکه خیلی‌ها برای رسیدن به نشاط‌ها و لذت‌های یک‌مقدار عمیق، سختی‌هایی را تحمل می‌کنند؛ مثلاً مدت‌ها درس می‌خوانند تا رتبۀ بالایی در کنکور یا دانشگاه به‌دست آورند و از فوائدش لذت ببرند.

💠دشمنانِ حقیقت دربارۀ مقدارِ رنج کشیدن برای رسیدن به لذت عمیق، خیلی مبالغه کرده‌اند و با تبلیغات خود این‌طور به مردم القاء کرده‌اند که دین‌داری و رسیدن به آن نشاط عمیقی که دین می‌خواهد ما را به آن برساند، خیلی سخت و طاقت‌فرساست! البته برای رسیدن به شادی‌های عمیق یک‌مقدار ریاضت لازم است ولی این ریاضت، هم فی‌نفسه شیرین است، هم بردارندۀ بسیاری از رنج‌هاست، و هم اینکه سخت‌تر از این ریاضت‌ها را با بی‌دینی کردن، داریم می‌کشیم!

💠ریاضت‌هایی که در دین معرفی شده تا انسان به آن لذت عمیق برسد، مثل سختی‌هایی که ریاضت‌کش‌های هندوستان تحمل می‌کنند، نیست(مثلاً اینکه میخ را به دست‌شان بکوبند!) یک نمونه‌اش نماز اول وقت خواندن است. این‌کار مگر چقدر رنج دارد؟ وقتی یک مدتی انجامش می‌دهی، می‌بینی که رنج چندانی ندارد بلکه خیلی هم شیرین است. سحرخیزی و بلند شدن برای نماز شب نیز همین‌طور است.

💠آقای بهجت‌(ره) می‌فرمود: «در تعبدیات، کوه کندن از ما نخواسته‌اند؛ سخت‌ترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بی‌خوابی، بلکه نیم‌ساعت زودتر بخواب تا نیم‌ساعت زودتر بیدار شوی»(در محضر بهجت/2/170)

💠دربارۀ رنج و سختیِ رسیدن به لذت عمیق مبالغه کرده‌اند درحالی که اصلاً این‌طور نیست! دو تا ریاضت اصلی در دین ما یکی سرِ خوردن است و یکی سرِ خوابیدن. مثلاً اینکه وقتی دو سه لقمه مانده که سیر شوی، دیگر غذا نخور! خُب حالا این‌را رعایت نکن، ببین چقدر اذیت می‌شوی و سختی می‌کشی! سنگین می‌شوی، گوارشت دچار مشکل می‌شود و خیلی عوارض دیگر به‌دنبال دارد.

💠مثلاً فرموده‌اند: نگاه حرام نکن! وقتی چشمت هرزگی نمی‌کند برای لذت جنسی تمرکز پیدا می‌کنی و بعد می‌توانی-در رابطۀ مشروع خودت- عمیقاً لذت ببری. از آن‌طرف، هرزگی چشم موجب می‌شود آدم اعصابش خُرد و روحیه‌اش خراب شود.

💠ریاضت‌های دین از این نوع است؛ کم‌خوردن، سحرخیزی و نگاه حرام نکردن، که همه‌اش برای ما آثار مثبت دارد. آیا اینها سخت است یا این زندگی‌های پر از گناهی که داریم؟! خیلی‌ها متوجه نیستند که با گناه کردن، در واقع دارند خودشان را اذیت می‌کنند و زندگی خودشان را سخت و پرآسیب می‌کنند. یک نمونه‌اش موسیقی‌های اعصاب‌خُردکنی است که خیلی از جوان‌ها با آن اُنس پیدا کرده‌اند.

💠سختی‌ها و ریاضتی که دین به ما می‌دهد، از سختی‌هایی که ما در راه گناه و بطالت می‌کشیم کمتر است و حتی سختی‌های دین، یک لذتی هم دارد؛ مثل لذت ورزش. اگر ورزش کنی، راحت‌تر و لذت‌بخش‌تر زندگی می‌کنی و جسمت سالم‌تر و قوی‌تر است و اگر ورزش نکنی و مدام استراحت کنی، بعد از مدتی سلامتی و راحتی جسمی‌ات را از دست می‌دهی و دچار رنج و سختی بیشتر می‌شوی.

#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.29 – ج21
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1473

کانال رسمی #علیرضاپناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴مهم‌ترین عاملِ از بین‌برندۀ نشاط دائم و عمیق، هوای نفس است

🌀اگر می‌خواهی به نشاط عمیق برسی، نباید نوسان غم و شادی داشته باشی

⭕️ کسی که مخالفت با هوای نفس نکند به لذت و نشاط دائم و عمیق نمی‌رسد؛ کمااینکه آدم تن‌پرور، هیچ‌وقت لذت کوهنوردی را درک نمی‌کنند!

⭕️ فرق دینداری و بی‌دینی در انتخاب راه درست یا غلط برای رسیدن به لذت و شادی است
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج22
#استاد_پناهیان:

💠 باید فرهنگ گفتگو بین آدم‌های متدین و غیرمتدین را تغییر دهیم. نباید این‌طور باشد که آدم غیرمتدین بگوید «من می‌خواهم لذت ببرم» و آدم دیندار بگوید: «نخیر! من می‌خواهم خدا را بپرستم!» اینجا دعوا سرِ لذت بردن و لذت نبردن نیست، دعوا سرِ این است که چگونه لذت ببریم؟ دعوا سرِ انتخاب راه درست یا غلط، برای رسیدن به نشاط، شادی و لذت است!

💠 معمولاً افراد غیرمتدین تصور می‌کنند که دین‌داران اصلاً دنبال لذت و شادی نیستند بلکه می‌خواهند جلوی لذت بردن را هم بگیرند، لذا سوءتفاهم‌ها افزایش پیدا کرده است. باید آدم متدین به غیرمتدین بگوید: «ما هم دنبال لذت و شادی هستیم، حتی بیشتر از شما! تفاوت ما در انتخاب روشِ لذت بردن است. مثلاً اگر شما از فلان موسیقی لذت می‌بری، من از موسیقی قرآن لذت می‌برم. شما هم بیا این راه ما را یک‌بار امتحان کن...»

💠 سه تفاوت بین دین‌دارها با بی‌دین‌های معمولی-نه دشمنان بشریت و طواغیت- وجود دارد: یکی در راه و روشی که برای لذت بردن، انتخاب می‌کنند. دوم اینکه آدم‌های غیرمتدین به لذت کم و سطحی قانعند ولی دین‌دارها دنبال لذت و نشاط برتر و عمیق‌تر هستند. سوم اینکه غیرمتدینین به گاهی لذت و گاهی غم داشتن راضی‌اند ولی دین‌داران این نوسان را نمی‌پسندند و می‌خواهند دائماً شاد باشند و نشاط رو به تزاید داشته باشند.

💠یکی از مسائلی که در راه رسیدن به نشاط برتر باید حل کنیم این است که نوسان غم و شادی‌مان را از بین ببریم! ولی انگار مردم به این بیماری عادت کرده‌اند که یک‌روز حال‌شان خوب و یک‌روز حال‌شان بد است! نباید این‌طور باشد؛ کمااینکه اگر کسی هر ماه یکی دو بار سرما بخورد و مریض شود، حتماً یک عیب و ایرادی در بدنش هست و باید به پزشک مراجعه کند.

💠چرا فقط همین‌قدر از خودت انتظار داری که گاهی حالت خوب باشد و گاهی بد باشد؟! باید این نوسانِ حال را از بین برد. خدا در قرآن مکرراً از بنده‌هایش گله می‌کند که «چرا یک‌روز حالت خوب است و یک‌روز حالت گرفته است؟! چرا نوسان داری؟!»

💠در آیه‌ای می‌فرماید: اگر به انسان یک رحمتی بچشانیم و بعدش از او بگیریم، حالت مأیوس، دل‌گرفته و ناسپاس پیدا می‌کند. «لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُسٌ كَفُور»(هود/9) و در آیه بعد می‌فرماید: وقتی بعد از مشکلاتش به او نعمتی می‌دهیم، غرق شادى و خوشحالی می‌شود(هود/10) البته این حالت برای مردم، خیلی طبیعی به‌نظر می‌رسد اما در واقع معنایش این است که «شما نوسان دارید!»

💠اینکه می‌گوییم «نباید نوسان داشته باشیم» معنایش این نیست که همیشه مرده‌دل، خشک و بی‌روح باشیم، بلکه برعکس؛ همیشه باید‌ زنده‌دل و بانشاط باشیم. یعنی ما باید به اینجا برسیم که نوسان غم و شادی نداشته باشیم. علی(ع) دربارۀ خوبان می‌فرماید: اینها وقتی بلا بر سرشان می‌آید حالت‌شان عین وقتی است که نعمت و آسایش دارند(نهج‌البلاغه/خطبۀ 193) یعنی نوسان ندارند، چون این‌قدر خوشحال و بانشاط هستند که این نوسان‌ها روی‌شان اثر ندارد.

💠اگر با یک چیز بیخود شاد بشوی، با یک چیز بیخود هم غمگین خواهی شد! کسی که می‌خواهد به نشاط عمیق برسد نباید نوسان داشته باشد. این‌قدر باید از سمت خدا به تو شادی رسیده باشد تا به یک حالتی برسی که هیچ‌وقت غمگین نشوی! مثل یک آدم ثروتمند که اگر یک سکه طلا به او بدهند یا یک سکۀ او را بدزدند؛ اصلاً برایش مهم نیست!

💠البته رسیدن به این حالت، راه و روش‌هایی دارد. یک راهش مخالفت با هوای نفس است. مهم‌ترین عاملِ از بین‌برندۀ نشاط دائم و عمیق و رو به تزاید، هوای نفس است! هوای نفس، یعنی دل‌بخواهی‌های بد، کوچک و بی‌مزه! اگر مخالفت با هوای نفس کنی بزرگ می‌شوی و ظرفیت لذت بردن از لذت‌های معنوی و عمیق را پیدا می‌کنی.

💠علی(ع) می‌فرماید: کسی که از هوای نفس، روزه نمی‌گیرد(پرهیز نمی‌کند) چطور می‌تواند لذت عبادت را درک کند. «كَيْفَ يَجِدُ لَذَّةَ الْعِبَادَةِ مَنْ لَا يَصُومُ عَنِ الْهَوَى» (غررالحکم/6985) چنین کسی به لذت و نشاط عمیق نمی‌رسد. کمااینکه آدم‌های تنبل و تن‌پرور، هیچ‌وقت نمی‌فهمند که کوهنوردی چه لذتی دارد!

#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.30 – ج22
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1480

کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴قدرت نرم انقلاب ما، منطقه را گرفته و جهان را هم خواهد گرفت

🌀شهدا مظهر قدرت نرم ما هستند

⭕️ امروز قدرت نرم شهادت در کل منطقه تکثیر شده و مردمی که با آن آشنا نبودند حالا به‌پا خواسته‌اند و از کشورشان دفاع می‌کنند

⭕️ شهید یک تفکر و منطق دارد که به‌شدت مطابق فطرت انسان‌های پاک است، لذا این تفکر، خودش پیش می‌رود و تکثیر می‌شود

⭕️ تمدن غرب برای بقای خودش با ما مقابله می‌کند؛ چون می‌بیند که مرزهایش در برابر اندیشه و قدرت نرم ما باز است
__________________________
#مسجد_مقدس_جمکران
#استاد_پناهیان:

💠مفهوم قدرت را به قدرت سخت و قدرت نرم، تقسیم می‌کنند. کلمۀ سخت، بیشتر به «ابزار» برمی‌گردد و کلمۀ نرم، بیشتر به فکر، فرهنگ، روحیه و نگرشی که انسان‌ها دارند.

💠این جهانی که اسیر ابزار است و خیلی به آن اهمیت می‌دهد، امروز دارد از مقدار ارزشی که برای «ابزار» قائل است عبور می‌کند. دیگر قدرتمندترین کشورها، کشورهایی نیستند که صرفاً از تکنولوژی یا قدرت سخت برخوردار باشند؛ بلکه آن ملتی قدرتمندتر و پیشرفته‌تر است که از فکر و اندیشۀ قوی‌تری برخوردار باشد.

💠قدرت نرم به یک اندیشۀ قوی و تفکر عمیق وابسته است. ما با انقلاب اسلامی از یک قدرت نرم پرده‌برداری کردیم که جهانیان با آن ناآشنا بودند، و امروز این قدرت نرم، منطقه را فراگرفته است. این قدرت نرم در مقابل قدرت سختی که بی‌فکری و حماقت پشت سرِ آن است، توانسته مقاومت کند و آن‌را به زانو در بیاورد.

💠البته قدرتِ نرم انقلاب ما به همین منطقه محدود نخواهد شد و جهان را خواهد گرفت. تمدن غرب که به‌دنبال بقای خودش در جهان است، با ما مقابله می‌کند و دست به جنایت می‌زند، چون می‌بیند که مرزهایش در مقابل اندیشه و قدرت نرم ما باز است.

💠قلۀ قدرت نرم برای ما، شهدا هستند و این یک شعار نیست. چرا رهبر انقلاب فرمودند: «شهدا مظهر قدرت یک ملت‌اند؟» چون شهید یک تفکر و منطق دارد که به‌شدت مطابق فطرت انسان‌های پاک است، و این تفکر به‌مرور پیش می‌رود و تکثیر می‌شود.

💠امروز فرهنگ شهادت و قدرت نرم شهادت در کل منطقه تکثیر شده و مردمی که با این فرهنگ آشنا نبودند حالا به‌پا خواسته‌اند و از کشورشان دفاع می‌کنند. لذا امروز این قدرت نرم، تبدیل به قدرت اول منطقه شده است. با اینکه تا همین سه سال پیش، کسی باور نمی‌کرد که این با این قدرت بتوان پروندۀ شوم داعش را جمع کرد!

💠منطق شهادت، اوج قدرت نرمِ ماست؛ این منطق به‌هیچ‌وجه قابل تحریف نیست و نمی‌شود آن‌را محدود کرد و نمی‌شود با تمسخر و با ضرب و زور از پسِ این قدرت شهید برآمد! مگر از پسِ قدرت سیدالشهداء برآمدند؟! ابعاد قدرت یک شهید به این سادگی قابل احصاء نیست.

💠سید حسن نصرالله به بنده می‌فرمود: «شهدای ما خیلی مورد تقدیر قرار می‌گرفتند اما از وقتی‌که در دفاع از حرم حضرت زینب(س) داریم شهید می‌دهیم، تحول عجیب دیگری در لبنان پدید آمده است. قبلاً برای تشییع پیکر شهدا، فقط مردم همان منطقه می‌آمدند اما از وقتی‌که شهدا در دفاع از حضرت زینب(س) به‌شهادت می‌رسند، مردم از تمام لبنان برای تشییع پیکر شهدا می‌آیند.» این یعنی قدرت نرمِ سیدالشهداء! چه کسی می‌تواند در مقابل این قدرت بایستد؟!

💠 قدرت نرمِ فکر و فرهنگ، بر قدرت سخت که متکی بر سلاح و ثروت است غلبه دارد. نقطه ثقل قدرت نرم ما فرهنگ شهادت است. #شهید_حججی مظهر قدرت نرم انقلاب اسلامی است که منطقه را فتح کرده و جهان را نیز تسخیر خواهد کرد.

💠زندگی شهید حججی، سراسر یک زندگی جهادی بود. ایشان مدام در روستاها مشغول فعالیت جهادی و کمک‌رسانی به مردم بوده است. و در نهایت هم وقتی به‌همراه یک گروه از مردم عراق، برای کمک به مردم یک منطقۀ دورافتاده می‌روند تا آنها را نجات دهند، در مسیر بازگشت به اسارت داعشی‌هایی در می‌آید که تحت حمایت آمریکا هستند.

💠می‌دانید شهید حججی را چه کسانی به شهادت رساندند؟ در واقع همین آمریکایی‌های خبیث که برای دفاع از داعشی‌ها، آن منطقه را بمباران کردند، موجب شدند که شهید حججی به دست داعشی‌ها بیفتد و به‌شهادت برسد.

💠سیاست‌مداران غربی چون در برابر قدرت نرم انقلاب اسلامی احساس ضعف می‌کنند و می‌بینند که تمدن غرب دیگر پایدار نیست، به جنایت و تولید تروریست در منطقه رو آورده‌اند.

💠سیاست‌بازان غربی جنایتکار هستند و به زباله‌دانی تاریخ خواهند رفت؛ کسی با سطل زباله، سلفی یادگاری نمی‌گیرد!

#مسجد_مقدس_جمکران-96.5.20

کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀سه شرط مهم برای تأثیرگذار بودنِ کار فرهنگی

⭕️ بزرگترین معضل فرهنگی کشور، قضاوت شدن افراد توسط دیگران است!

⭕️ در کار فرهنگی، تفاوت‌های انسان‌ها با یکدیگر را باید پذیرفت

⭕️انسان‌ها از لحاظ ایمان، عقل و سلیقه درجات مختلفی دارند؛ نباید کسی که درجۀ بالاتری دارد، ایمان یا عقل خود را به درجۀ پایین‌تر از خود تحمیل کند
___________________________
#شروط_کار_فرهنگی
#علیرضا_پناهیان:

برای اینکه کارهای فرهنگی ما تأثیرگذار باشد، باید سه شرط مهم را در نظر بگیریم:

1️⃣ لزوم توجه به تفاوت‌های افراد از جنبه‌های مختلف:

🔸ایمان: با توجه به اینکه درجات ایمان افراد، متفاوت است، نباید هیچ فردی را از لحاظ ایمانی با شخص دیگری قیاس کرد.

🔸عقل: محدود بودن ظرفیت عقل و درک انسان‌ها نسبت به یکدیگر، باید مورد توجه قرار گیرد.

🔸سلیقه‌ها و گرایش‌ها: روحیات مختلف افراد، سبک متمایزی را برای کار فرهنگی می‌طلبد.

🔸موقعیت‌های فرهنگیِ مناطق و محله‌های مختلف: هر مکانی اقتضائات و شرایط خاص خود را دارد.

2️⃣ تفاوت در شیوۀ تبلیغ برای موضوعات مختلف

🔸اینکه «چه چیزی را چگونه باید معرفی کرد؟» باید دقیقاً مورد توجه قرار بگیرد. در کار فرهنگی، بُعد عقلانی دین باید مقدم بر ابعاد دیگر باشد. تبلیغ انقلاب اسلامی باید بدون شعارهای احساسی و با تأکید بر جنبه‌های عقلانیِ انقلاب، انجام شود.

3️⃣ توجه به تأثیر نیّت

🔸شرط سوم در تأثیرگذاری کار فرهنگی، توجه به تأثیر نیّت است. کسی که کار فرهنگی انجام می‌دهد نباید برای خودش کار کند؛ باید برای خدا کار کند، باید برای ائمه هدی(ع) کار کند. به عنوان مثال این جایگاه رفیعی که امروز کتاب «مفاتیح‌الجنان» در بین ما پیدا کرده، به‌خاطر نیتِ خالصانۀ مؤلف این کتاب و تقدیم کردن آن به حضرت زهرای اطهر(س) است.

#همایش_فصل_وصل #مشهد_مقدس -96.5.18

کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴چرا بین این‌همه شهید سرجدا، نام شهید حججی این‌قدر درخشید؟

🌀زندگی شهید حججی بیشتر از شهادتش درس‌آموز است

⭕️ شهید حججی از اول شهید حججی بود!

⭕️ از جوان‌ها می‌خواهم زندگی شهید حججی را مرور کنند؛ او #ابراهیم_هادیِ دیگری برای این زمان است

⭕️ وقتی زندگی‌نامۀ شهید حججی منتشر شود، معلوم خواهد شد که چرا این‌قدر بر دلها اثر گذاشته است؟
__________________
#بزرگداشت_شهید_حججی
#استاد_پناهیان:

💠خیلی‌ها در این چند روز از بنده سؤال کردند که «چرا شهید حججی یک‌دفعه‌ای این‌قدر خوش‌نام شد؟» خیلی‌ها بودند که در این مسیر به‌شهادت رسیدند و سر از بدن‌شان جدا شد، اما چرا نام شهید حججی این‌قدر درخشید؟

💠ایشان از یک خانوادۀ ریشه‌دار و مذهبی بود، در میان بستگان درجۀ یک ایشان 9عالم حوزوی وجود دارد، و انگار تمام عصارۀ آن فضائل در این پسر جمع شده بود.

💠شما در آینده، بیشتر با شهید حججی و زندگی او آشنا خواهید شد. این آغاز ماجراست، خدا حرف‌هایی دربارۀ شهید حججی با ما دارد! ایشان یک #ابراهیم_هادیِِ دیگری برای این زمان است!

💠 از جوان‌ها تقاضا می‌کنم، زندگی شهید حججی را مرور کنند. زندگی شهید حججی بیشتر از شهادتش درس‌آموز است. شهید حججی باطن داشت! شب و روز نمی‌شناخت، اهل اردوهای جهادی بود. اهل رسیدگی به فقرا بود!

💠باید از او پرسید: «شما به‌عنوان یک جوان 20ساله چرا این‌قدر احساس مسئولیت می‌کنی که به فقرا سرکشی کنی؟! آیا سیاست‌مداران و مدیران این مملکت به‌اندازۀ تو احساس مسئولیت می‌کنند؟!»

💠شهادت شهید حججی تازه آغاز ماجراست، بی‌خود نیست که دلِ این ملت را تکان داده است! تا سالیان سال، سخن از شهید حججی خواهید شنید. این کار خدا بود که عاشقیِ این جوان مجاهد را رسوا کند؛ چون واقعاً می‌تواند الگو باشد. فقط نور وجودش نیست که اتمام حجت می‌کند، زندگی‌نامه‌اش بیشتر غوغا خواهد کرد.

💠بگذارید کسانی که از نزدیک با ایشان زندگی کرده‌اند، کتاب خاطرات این شهید و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی و رسیدگی ایشان به محرومان را بنویسند و شما مطالعه کنید تا ببینید که ایشان چگونه زندگی کرده است!

💠برخی از شهدا هستند که یک‌شبه راه صدساله را طی می‌کنند؛ مثل حرّ و زهیر. اما برخی از شهدا هستند که زندگی‌نامه‌های پررونقی دارند؛ مثل حبیب‌بن مظاهر و مسلم‌بن عوسجه. شهید حججی از اول شهید حججی بود. ایشان یک زندگی زیبا پشت سر شهادتش دارد.

💠وقتی زندگی‌نامۀ ایشان منتشر شود، تازه معلوم خواهد شد که چرا چشم‌های پرنفوذ او این‌قدر بر دلها اثر گذاشت و چرا دیده‌های نافذ او این‌قدر دلها را تکان داد؟

#بزرگداشت_شهید_حججی-#تهران-96.5.26

کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴تحلیلی نو از حرکت امام حسین(ع) در #یوم_الترویه

🌀گاهی عبادت ما سنگِ راه بندگی‌مان می‌شود
http://yon.ir/bTaD2

⭕️ قیام امام حسین(ع) در یوم‌الترویه، علیه عبادت بی‌محتوا بود؛ عبادتی که در آن جهاد، ولایت و نجات بشریت نیست

⭕️ برای اینکه دچار آفت عبادت و تحجرهای دینی نشویم باید به یوم‌الترویه بپردازیم

⭕️ بعضی‌ها یک برنامه عبادی و معنوی را می‌گیرند و به صورتی لجبازانه آن‌را ادامه می‌دهند؛ تا آنجا که در مقابل سایر فرمان‌های خدا می‌ایستند!
______________________
#کربلا- #شب_عرفه(سال95)
#استاد_پناهیان:

💠 امام حسین(ع) در یوم‌الترویه(یک‌روز قبل از عرفه) با ترک مراسم حج، سفر به سوی کربلا را آغاز نمود. در واقع ایشان در یوم الترویه، علیه عبادت بی‌محتوا قیام کرد؛ عبادتی که در آن جهاد، ولایت و نجات بشریت نیست.

💠اباعبدالله(ع) خانۀ کعبه، عرفات و عبادت در آن مکان شریف را رها کرده و به جهاد پرداخت. ایشان راه خود را از مردمی که بدون توجه به امام‌شان همچنان مشغول عبادت بودند، جدا کرد و این خیلی معنا دارد.

💠برخی افراد هنگامی‌که برنامه عبادی و معنوی، از خدا دریافت می‌کنند، به صورتی لجبازانه‌ای آن برنامه را ادامه می‌دهند تا جایی که در مقابل سایر فرمان‌های خدا می‌ایستند. اولین کسی که این کار را کرد ابلیس بود.

💠خیلی سخت است که این حرف را، علیه آدم‌های خوب بگوییم؛ آدم‌های خوبی که نماز می‌خوانند و اخلاق رعایت می‌کنند اما در مقابل خدا می‌ایستند! ابلیس گفت: من همان نمازم را ادامه می‌دهم اما دیگر از من نخواه که به آدم سجده کنم! او می‌خواست نحوه عبادتش را خودش تعیین کند اما خداوند متعال به ابلیس فرمود: «دوست دارم اطاعت بشوم آن طوری که من می‌خواهم نه آن طوری که تو می‌خواهی؛ إِنَّمَا أُرِيدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَيْثُ أُرِيدُ لَا مِنْ حَيْثُ تُرِيد»(تفسیر قمی/1/42)

💠برای بسیاری از ما پیش می‌آید که به کار خوبی-از اخلاقیات گرفته تا عبادات- عادت می‌کنیم اما خدا کار دیگری را از ما می‌خواهد. ممکن است ما آدم آرام و صلح‌جویی باشیم اما گاهی خدا از ما «فریاد زدن علیه ظلم و ستم» را بخواهد؛ آنگاه چه خواهیم کرد؟ آیا باید بگوییم «نه! خدایا! ما آدم‌های آرامی هستیم از ما کارهای خشونت‌آمیز درخواست نکن»؟

💠ما خودمان را به کارهای خوب و خیر عادت می‌دهیم، اما بعداً کار مهم‌تری مثل نجات خلق پیش می‌آید. اگر توجه نکنیم، همین عبادت، سنگ راه‌مان می‌شود. ابلیس هم می‌خواست عبادت کند، گفت: خدایا! من به‌جای سجده بر آدم عبادتی خواهم کرد که تابه‌حال احدی چنین عبادتی نکرده است «انْ أَعْفَيْتَنِي مِنَ السُّجُودِ لِآدَمَ ع لَأَعْبُدُكَ عِبَادَةً مَا عَبَدَكَ أَحَدٌ قَطُّ مِثْلَهَا»(تفسیر قمی/1/42) خدا هم فرمود: اگر سجده نکنی، هیچ‌کدام از عبادت‌هایت را نمی‌پذیرم.

💠حجِ بی امام، چه حجی خواهد بود؟ امام باقر (ع) فرمود:«تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام‏»(کافی/4/549) اصلاً تمام شدن و تکمیل شدن حج، به این ملاقات است؛ و آدم چقدر تأسف می‌خورد برای مردمی که حاضرند حج بگذارند؛ زمانی که امام‌شان در واقع حج را تعطیل کرده و به امر مهم‌تری پرداخته است، اما آن‌ها همچنان دارند طواف می‌کنند و به منی و عرفات سفر می‌کنند!

💠ما اگر می‌خواهیم دچار آفت عبادت و تصلب‌ها و تحجرهای دینی نشویم باید به یوم الترویه بپردازیم.

#کربلا_شب_عرفه(سال95)
#یوم_الترویه
#گفتگوی_تلویزیونی
📹فیلم:
http://yon.ir/ve4Za

کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔰 ۲۰ توصیه امیرالمومنین درباره آداب غدیر(بخش اول)


1️⃣ برای اهل و عیال خود دست و دل بازی کنید و به برادران و دوستانتان نیکی کنید.

2️⃣ در مقابل این نعماتی که به شما داده خدا را شکر کنید.

3️⃣ دور هم جمع شوید تا خدا کارهایتان را سامان دهد.

4️⃣ به یکدیگر نیکی کنید تا خداوند دل‌هایتان را به‌هم پیوند دهد.

5️⃣ نعمت‌های الهی را به هم هدیه دهید، خدا ثواب هر عمل در این روز را چندین برابر عمل در اعیاد دیگر قرار داده.

6️⃣ نیکی در این روز اموال را زیاد می‌کند و عمر را می‌افزاید.

7️⃣ مهربانی به همدیگر در این روز، رحمت و رأفت خداوند را جلب می‌کند.

8️⃣ تا جایی که در توان دارید از آنچه خدا که به شما داده به برادران و خانواده‌تان رسیدگی و پذیرایی کنید.

9️⃣ در میان یکدیگر خوشرو باشید.

🔟 در دیدار یکدیگر، اظهار شادمانی‌ کنید.

1️⃣1️⃣ به کسی که به خیر شما امید دارد، افزون بر آن بدهید.

2️⃣1️⃣ به ناتوانان همچون خود و هرقدرکه از دستتان برمی‌آید و برایتان امکان دارد، بخورانید.

3️⃣1️⃣ خرج کردن یک درهم در این روز، پاداش 100هزار درهم در روزهای دیگر و حتّی‌ بیشتر دارد.

4️⃣1️⃣ اگر کسی از آغاز دنیا تا پایانش، روزها را روزه و شب‌هایش را احیا بگیرد، به پای ثواب روزۀ این روز- اگر خالصانه باشد- نمی‌رسد.

5️⃣1️⃣ هرکس که در این روز پیش از درخواست برادرش به یاریش بشتابد و از سر رغبت به او نیکی کند، پاداش کسی را دارد که این روز را روزه و شبش را احیا گرفته است.

6️⃣1️⃣ هر کس مؤمنی را افطار دهد انگار به یک میلیون نبی و صدیق و شهید افطار داده.

7️⃣1️⃣ و هرکس برای برادرانش قرض بگیرد(برای حل مشکل آنها واسطه شود) و به آنها کمک نماید، من از سوی خدا ضامنم که اگر زنده بماند، بدهی‌اش را بپردازد و اگر قبضِ روحش کند، خداوند، خود قرض او را به عهده بگیرد.

8️⃣1️⃣ چون همدیگر را دیدید، دست بدهید و سلام کنید و نعمت امروز را به هم تبریک بگویید.

9️⃣1️⃣ این سخنان را حاضران به غایبان و شاهدان به آیندگان برسانند

0️⃣2️⃣ توانگر به دیدن فقیر برود و نیرومند به دیدن ناتوان برود.

👈 متن کامل و ترجمه حدیث
bayanmanavi.ir/post/248


#غدیر
@panahian_ir
🔴 زمانۀ ما به زمانۀ امیرالمؤمنین(ع) بسیار شبیه است

🌀 وجود علی(ع) صرف سه جریان شد:
1️⃣ دنیاطلب‌های انقلابیِ پشیمان از انقلابی‌بودن
2️⃣غیرانقلابیونی که خط رفاه‌طلبی را دنبال می‌کردند
3️⃣انقلابیونی که در تحلیل‌شان اشتباه کردند(خوارج)

⭕️ رگه‌هایی از قاسطین، مارقین و ناکثین را در هر جامعۀ دارای حکومت دینی، می‌توان مشاهده کرد

⭕️ امروز کسی که با حیات امیرالمؤمنین(ع) آشنا نباشد، سواد دینی لازم را ندارد

⭕️هرچه یاحسین(ع) می‌گوییم، ریشه در وقایع زمان علی(ع) دارد
______________
#رونمایی_کتاب_علی‌از‌زبان‌علی
#استاد_پناهیان:

💠برای اینکه تحت مغناطیس جاذبۀ علی(ع) قرار بگیریم، بی‌تردید باید کتاب بخوانیم و با تاریخ و کلمات علی(ع) آشنا بشویم.

💠اگر جوان‌ها می‌خواهند با شخصیت برجستۀ امیرالمؤمنین(ع) آشنا شوند، خوب است به کتابهای #حجت‌الاسلام_محمدیان دربارۀ امیرالمؤمنین(ع) مراجعه کنند؛ و یک نمونه‌اش کتاب #علی_از_زبان_علی(ع) است که در نوع خود بی‌نظیر است

💠جوان‌ها با مطالعۀ این کتاب، به‌شدت از نظر روحی و فکری، تحت تأثیر شخصیت علی(ع) قرار خواهند گرفت، چون اثر کلام حضرت، واقعاً عجیب است؛ خصوصاً کلماتی که امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ خودشان فرموده‌اند!

💠ما برای برخورداری از بصیرت سیاسی، بیش از هرچیزی نیازمندیم تاریخ حیات امیرالمؤمنین(ع) را مطالعه کنیم. اگر تاریخ حیات ایشان را مطالعه کنیم، از خطراتی که در زمان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) رخ داد، در زمانۀ خودمان مصون خواهیم ماند. هرچه یاحسین(ع) می‌گوییم، ریشه در وقایع زمان حیات علی(ع) دارد.

💠تقریباً می‌توان گفت: امروزه اگر کسی با حیات امیرالمؤمنین(ع) آشنا نباشد، سواد دینی لازم را ندارد و نمی‌تواند از معارف دینی برای روشن کردن راه خودش در جامعۀ امروز، استفاده کند و دچار تحلیل‌های اشتباه می‌شود.

💠زمانۀ ما به زمانۀ امیرالمؤمنین(ع) بسیار شبیه است. رگه‌هایی از قاسطین و مارقین و ناکثین را در هر جامعۀ دینی که از حکومت دینی برخوردار است، می‌توان مشاهده کرد. حاکمیت دینی در جامعۀ ما اقتضائاتی دارد، و این اقتضائات مشابه آن چیزی است که در زمان علی(ع) اتفاق افتاده است.

💠وجود باعظمت علی(ع) صرف سه موضوع شد: 1.دنیاطلب‌هایی که انقلابی بودند اما از انقلابی‌بودن پشیمان شده بودند.
2.دنیاطلب‌هایی که سابقۀ انقلابی‌گری نداشتند و از همان اول، خط رفاه‌طلبی را دنبال می‌کردند. 3.انقلابیونی به‌نام خوارج، که اصلاً دنیاطلب نبودند اما در تحلیل‌شان اشتباه کردند.

💠بدون رودربایستی، ما رگه‌هایی از هر سه جریان را در جامعۀ خودمان می‌بینیم؛ البته به‌صورت رقیق‌تر. چرا رقیق‌تر؟ چون جامعۀ ما کلاً از جامعۀ کوفی زمان علی(ع) جلوتر است. اما خیلی مهم است که موقعیت امیرالمؤمنین(ع) را درک کنیم.

💠ما ثابت کرده‌ایم: «ما اهل کوفه نیستیم؛ حسین(ع) تنها بماند» در این تردیدی نیست، اما اینکه «ما اهل کوفه نیستیم؛ علی(ع) تنها بماند!» چه؟! ما در معرض امتحان چنین شعاری هستیم و برای اینکه امیرالمؤمنین(ع) را در آن شرایط پیچیده، تنها نگذاریم، در شرایط زمان خودمان-که یک‌مقدار شبیه آن زمان است- باید مطالعۀ بیشتری داشته باشیم.

💠برخی از ساده‌اندیش‌ها یا افراد مغرض، وقتی به تطبیق تاریخی می‌پردازیم، ایراد می‌‌گیرند که: «چرا می‌گویید زمان امیرالمؤمنین(ع)؟! مگر الان امیرالمؤمنین(ع) داریم؟!»

💠بعضی‌ها جلوی عبرت گرفتن از تاریخ را می‌گیرند؛ به‌واسطۀ همین حرف ساده که از سرِ سطحی‌نگری است! فکر می‌کنند ما رهبر عزیز انقلاب را با امیرالمؤمنین(ع) مقایسه می‌کنیم! معاذالله؛ ما هیچ‌وقت این مقایسه را صورت نمی‌دهیم. امیرالمؤمنین(ع) فقط یک‌دانه بود، اما این دو زمانه شبیه همدیگرند و جاگیری حق و باطل در مقابل هم، و اشتباه‌ها و رفتارهای درست، شبیه همدیگرند.

💠این اعتراض به خودِ امیرالمؤمنین(ع) هم می‌شد؛ وقتی علی(ع) به یارانش فرمود: «یاران پیامبر(ص) این‌گونه تلاش می‌کردند...» یک نفر به ایشان گفت: «یا علی! نه تو پیغمبر هستی و نه ما اصحاب پیغمبر! چرا مقایسه می‌کنی؟!» حضرت با ناراحتی به او فرمود: من دارم آنها را به عنوان الگو برای شما مطرح می‌کنم.

💠امیرالمؤمنین(ع) اصرار داشتند که وجوه مظلومیت خود را بیان کنند و این به ما نشان می‌دهد که در هر زمانی باید از مظلومیت رهبران‌مان جلوگیری کنیم. مثلاً اینکه رهبر جامعه نمی‌تواند همۀ مسائل را با مردم در میان بگذارد(به‌خاطر ملاحظات امنیتی و مصلحت‌های پیچیده) خودش محلی قرار می‌گیرد برای مظلومیت رهبر جامعه؛ همان‌طور که محلی برای مظلومیت علی(ع) قرار گرفت.

💠اگر وجوه مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) را خوب مطالعه کنیم و آمادۀ جلوگیری از مظلومیت امام جامعه بشویم، دیگر به زمان ظهور خواهیم رسید.

#رونمایی_کتاب_علی‌از‌زبان‌علی-96.6.15

کانال رسمی #علیرضا_پناهیان

@Panahian_ir
@panahian_text
♦️ پناهیان: آی اهل محرم، چرا فریاد شادی و هلهله سر نمی‌دهید؟!

🔸یادداشت حجت‌الاسلام پناهیان دربارۀ روز #مباهله

🔰بسم الله الرحمن الرحیم

💠اگر غدیر عید ولایت است مباهله عید فضیلت است. چون بزرگترین فضیلت علی(ع) در روز مباهله و آن‌هم صریحاً در قرآن کریم بیان شده.

💠امام رضا(ع) به مأمون فرمودند: بالاترین فضیلت علی(ع) آیۀ مباهله است. چون در این آیه علی(ع) نفس پیامبر(ص) اعلام شده است. باید غربت مباهله برطرف بشود، این خیلی مهمتر از بسیاری دیگر از ایام الله است.

💠در جهان اسلام احدی نیست که منکر مباهله و این فضیلت باعظمت علی(ع) بشود. آیۀ صریح قرآن است و داستان مباهله را همه بیان کرده‌اند.

💠عاشقان اهل بیت(ع) کجا هستند که بزرگترین جشن محبت را برگزار کنند، و سرور خود را در نزول آیۀ مباهله به اهل عالم نشان بدهند؟ قبول کنیم ما هنوز در مکتب محبت اهل بیت(ع) آنچنان که باید رشد نکرده‌ایم.

💠شادی از نزول آیۀ مباهله، موجب صعود دل‌ها در عزای محرم است. باشکوه‌ترین تجمع اهل بیت(ع)در طول تاریخ اسلام در مباهله است.

💠باید داستان مباهله را به کودکان خود بیاموزیم. آی اهل محرم ببینید حسین(ع) در آغوش پیامبر(ص) است. چرا فریاد شادی و هلهله سر نمی‌دهید؟ تنها منتظرید اباعبدالله(ع) در گودی قتل‌گاه بیفتد تا فریاد عزا سر کنید؟ الان باید عالم را باخبر کنید تا علت گریه‌ها و فریادهای عاشورای شما را بفهمند.

@Panahian_ir
@panahian_text
🌀نظام آموزشی کنونی حوزه، چه اشکالاتی دارد؟

🔴مدرسۀ علمیه برای ایجاد فضای مناسب رشد باید سه ویژگی داشته باشد: #استقلال، #ادب، #تعاون

⭕️ برای محیط طلبگی، خوب نیست که مقررات سختگیرانۀ آموزشی، عامل نظم باشد؛ نظم باید نتیجۀ تقوا و برآمده از رعایت استقلال افراد باشد

⭕️ نظام موجود در مقررات مدارس علمیه، زمینۀ کسب تقوا را در بسیاری از افراد تضعیف می‌کند
__________________
#افتتاحیه_حوزه_دارالحکمه- قسمت اول
#استاد_پناهیان:

💠معمولاً این‌گونه تلقی می‌شود که مدرسۀ علمیه باید سه ویژگی مهم داشته باشد تا مدرسۀ موفقی باشد، این سه ویژگی را اکثراً «نظم، درس‌خواندن و معنویت» می‌دانند. اگرچه این سه ویژگی، مهم است و می‌تواند تا حدی شاخص موفقیت یک مدرسه باشد اما این سه ویژگی لزوماً نشان‌دهندۀ فرایند صحیح تعلیم و تربیت در یک مدرسه نیست!

💠رسیدن به سه شاخص «نظم، درس‌خواندن و معنویت» به هر قیمتی مطلوب نیست؛ بلکه طریق رسیدن به این ویژگی‌ها بسیار اهمیت دارد و فرایند تعلیم و تربیت را شکل می‌دهد. مدرسه‌ای که می‌خواهد فرایند صحیحی برای رسیدن به وضع مطلوب داشته باشد، باید بر سه ویژگی تأکید کند، که عبارتند از: «استقلال، ادب و تعاون» این ویژگی‌ها در کنار هم می‌تواند فضای مناسب رشد برای رسیدن به نظم، تحصیل موفق و مراتب عالی معنویت را فراهم کند.

💠چرا «استقلال» در مدرسه مهم است؟ منظور از رعایت استقلال این است که برای پرورش انگیزه‌های درونی افراد فرصت بدهیم. نظمی که بدون رعایت استقلال شخصیتِ افراد در مدرسه برقرار شود اولاً معلوم نیست که نظم مستمر و مداومی باشد. ثانیاً آثار خوبِ نظم بر چنین نظمی غالباً مترتب نخواهد شد، چون یک نظم تحمیلی از بیرون است. ثالثاً برخی از افراد شایستۀ تعلیم و تربیت را نمی‌تواند به نظم دربیاورد.

💠نظم باید از درون افراد جوشیده باشد و درس‌خواندن هم باید با انگیزه‌ای درونی باشد. استقلال یکی از عناصر کلیدی تقواست. اینکه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُم‏» (نهج‌البلاغه/نامه 47) مقصودشان نظمی برآمده از تقوا بود؛ نه هر نظمی! عنصر کلیدی تقوا نوعی «بازدارندگی درونی» است؛ یعنی اینکه انسان بین خود و خدای خود، کارهایش را مرتب کند، نه اینکه مرتباً از بیرون عواملی برای تنظیم فرد وجود داشته باشد.

💠برای یک محیط طلبگی، خوب نیست که مقررات سختگیرانۀ آموزشی، عامل نظم باشد. ما باید تقوا را در مدرسه تمرین کنیم. با این مقرراتی که در هر محیطی می‌تواند اجرا شود، دیگر چه تفاوتی بین محیط مقدس طلبگی با دیگر محیطها باقی می‌ماند؟ باید مقررات را کم کرد و فرصت به تمرین تقوا داد. وقتی مقررات به صورت مطلق حاکم شد، احساس مسئولیت و پاسخگویی در برابر پروردگار-که عنصر اصلی تقواست- فرصت رشد پیدا نمی‌کند. نظم باید نتیجۀ این تقوا باشد که برآمده از رعایت استقلال افراد است.

💠باوجود این مقررات آموزشی، کسب ملکۀ تقوا برای طلبه‌ها دشوار است. طلبه‌ای که با مقررات آموزشی و فشار حضور و غیاب، سرِ کلاس درس حاضر شود و امتحان بدهد، معمولاً از رشد کافی برخوردار نخواهد بود. چنین فردی بعدها چطور می‌تواند مردم را به تقوا دعوت کند؛ درحالی‌که خودش فرصت نیافته با تقوا زندگی کند، بلکه با مقررات زندگی کرده است؟! هرچند همیشه افرادی هستند که با قوت روحی خود می‌توانند در هر شرایطی به کسب تقوا بپردازند.

💠یکی از اشکالات نظام حوزه، امتحان‌گرفتن سرِ نیم‌سال است. گویا نگران این هستیم که غالب طلاب انگیزۀ شخصی قوی برای درس‌خواندن نداشته باشند؛ لذا می‌خواهیم با کنترل خودمان، آنها را درس‌خوان کنیم! بهتر بود در پایان مقاطع تحصیلی طولانی‌تر، امتحان گرفته شود؛ مثلاً برای درس ادبیات، در پایان دو سال و نیم یا سه سال، امتحان ادبیات گرفته شود.

💠کسانی که حوزۀ قدیم را تجربه کرده‌اند می‌دانند که طلبه‌ها در حوزۀ قدیم، بدون مقررات، حتی بیشتر هم درس می‌خوانند، چون هر طلبه‌ای خودش برنامۀ درسی خود را تنظیم می‌کرد و خودش حضور و غیاب می‌کرد. در آن فضا، خودِ طلبه‌ها برای تعیین استاد و هم‌مباحثه‌ای، تنظیم اوقات خود و موفقیت خودشان در تحصیل علم، انگیزۀ بالایی داشتند. اما حالا همۀ این انگیزه‌ها به مسئولین مدرسه سپرده شده است.

💠بی‌تردید نظام موجود در مقررات مدارس علمیه، نظامی است که زمینۀ کسب تقوا را در بسیاری از افراد تضعیف می‌کند و طلبه‌ها را به افرادی منفعل تبدیل می‌کند. در چنین محیطی، حتی اگر آنها قانون‌مدار هم بشوند، دیگر ارزشی ندارد؛ چون قانون‌مداری نباید از خوف مجازات قانونی باشد.

#افتتاحیه_حوزه_دارالحکمه-96.6.22- قسمت اول
👈🏻 متن کامل:
bayanmanavi.ir/post/4176

@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀چگونه در مدرسۀ علمیه، ولایتمداری و تقوای افراد را تقویت کنیم؟

⭕️ مقررات آموزشی در حوزه، باید تقلیل یابد؛ به‌جای نمره، باید نظر معلم حاکم باشد

⭕️ ادب نسبت به مسئولان مدرسه، نوعی تمرین ولایتمداری است

⭕️ هرچه دیوان‌سالاری در مدرسه تقویت شود، نظام ولایی در آن کمرنگ می‌شود

⭕️ عنصر تعاون در مدرسۀ علمیه، موجب «تربیت تشکیلاتی» طلاب خواهد شد

⭕️ امام(ره) به طلبه‌ها می‌فرمود: «اگر درس نخوانید، حرام است در مدرسه بمانید!»
__________________
#افتتاحیه_حوزه_دارالحکمه- قسمت دوم
#استاد_پناهیان:

💠تأکید بر استقلال افراد در مدرسه، به‌تنهایی ممکن است موجب بی‌نظمی شود، اما در کنار استقلال، دو عنصر دیگر هم هست که تعادل ایجاد می‌کند؛ یکی از آنها «ادب» است و دیگری «تعاون».

💠اگر به استقلال بچه‌ها بها بدهیم ولی ادب و حیا را در مدرسه باب نکنیم، در این صورت بی‌نظمی پیش می‌آید. ادب یک ریشه در حیا دارد و یک ریشه در ولایتمداری. جبران آسیب‌های رعایت استقلال با افزایش اقتدار معنوی و قانونیِ مسئولان مدرسه قابل جبران خواهد بود.

💠در مدرسه، باید ادب نسبت به مسئولان مدارس که نوعی تمرین ولایتمداری است را تقویت کنیم. مثلاً اگر معاون آموزشی مدرسه، نظر بدهد که «این فرد، درس‌خوان نیست و شایستگی طلبگی ندارد» نظر ایشان باید مطاع باشد و آن طلبه باید اخراج شود. اگر معاون آموزشی این‌قدر قابل اعتماد باشد، طبیعتاً او نوعی «ولایت» پیدا می‌کند.

💠چرا ما همه‌چیز را به قوانین سپرده‌ایم و نقش مدیر، معاون و معلمان دلسوز مدارس را کم کرده‌ایم؟! هرچقدر دیوان‌سالاری را تقویت کنیم، نظام ولایی را در مدرسه کمرنگ کرده‌ایم و این به نفع محیطی که می‌خواهد افراد دین‌دار تربیت کند، نیست. ما باید فضایی ایجاد کنیم که افراد بتوانند در آن تقوا و ولایتمداری را تمرین کنند؛ همان‌طور که بچه‌ها در خانه، ولایتمداری را در ارتباط با پدر و مادر، تمرین می‌کنند.

💠این بی‌احترامی به معلم است که به‌جای ملاک‌قراردادنِ نظر او دربارۀ یک طلبه، از او بخواهیم امتحان بگیرد و برگۀ امتحانی را به مرکز بفرستد! چرا؟ برای اینکه «ممکن است استاد حوزه تقوا را رعایت نکند؟!» نباید این‌طور باشد که هیچ محلی برای تقوای اولیاء مدرسه باقی نگذاریم.

💠عنصر دیگری که در مدرسه باید مورد توجه قرار گیرد «تعاون» است. بچه‌ها باید خودشان بر اساس «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوی» همدیگر را به‌نظم در بیاورند. مثلاً اگر برخی از طلبه‌ها دیر سرِ کلاس می‌آیند، بقیه باید به آنها تذکر دهند؛ نه اینکه بچه‌ها منفعل و غیرمسئول باشند و فقط معاون آموزشی طبق مقررات، تأخیرها و بی‌نظمی‌ها را تذکر دهد و نظم ایجاد کند!

💠عنصر تعاون موجب تربیت تشکیلاتی طلاب خواهد شد. کسی که اهل تشکیلات نباشد(به قول شهید مطهری که تشکیلات را لازمۀ تعاون می‌دانست) نمی‌تواند فردا در جامعه تأثیر مطلوبی داشته باشد. این‌گونه تعاون‌ها و تعامل‌ها بین طلاب در مدرسه خیلی موجب تهذیب خواهد شد.

💠ممکن است با قوانین دقیق و سختگیری مسئولان مدرسه، بتوان در مدرسه نظم ایجاد کرد، اما وقتی در شخصیت افراد، استقلال ایجاد نشود، و یا این نظم، برآمده از روحیۀ تعاون بین طلاب نباشد، این نظم چه ارزشی دارد؟! چون در این محیط، تعاون بر تقوا پرورش پیدا نکرده، و زندگی صحیح مسئولانه، تجربه نشده است. این تقواست که ایمان را حفظ می‌کند و به کارها برکت و مقبولیت می‌دهد.(إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين؛ مائده/27) کسی که بر اساس تقوا درس بخواند، هم خوب درس می‌خواند و هم خوب می‌فهمد و هم علمش برکت خواهد داشت.

💠درس‌خواندن طلبه‌ها باید از روحیۀ تقوایی آنها استحصال شود، و به همین دلیل باید مقررات آموزشی در حوزه، تغییر و تقلیل پیدا کند. به‌جای نمره، باید نظر معلم حاکم باشد. به‌جای حضور و غیاب، باید نظر معاون آموزشی حاکم باشد. به‌جای مسئولیت معاونت آموزش برای ایجاد نظم، باید تعاون بین طلبه‌ها پررنگ شود.

💠ای کاش می‌توانستیم به‌جای بسیاری از مقررات آموزشی، این کلام تکان‌دهندۀ حضرت امام(ره) را به دیوار مدرسه بزنیم که خطاب به طلبه‌ها فرمود: «اگر، خدای نخواسته، درس نخوانید، حرام است در مدرسه بمانید!» و این فرمایش امام(ره) را محل امر و نهی طلبه ها نسبت به یکدیگر قرار دهیم. البته باید آداب اخوت اسلامی رعایت شود.

💠امیدواریم نظام مدرسۀ علمیه، این تفاوت را با نظامات دیگر محیط‌های آموزشی داشته باشد، و با مدیران و معلمان مثل کارمندان برخورد نشود و با محصلان علوم دینی، مانند افراد منفعلی که فقط با انگیزۀ رعایت مقررات درس می‌خوانند، برخورد نشود. ان‌شاءالله شما بتوانید این فضای مطلوب در مدرسۀ خودتان ایجاد کنید.

#افتتاحیه_حوزه_دارالحکمه-96.6.22- قسمت دوم
👈🏻 متن کامل:
bayanmanavi.ir/post/4176

@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀دین ما بیش از هر اندیشه‌ای در عالم، برای حیات انسان ارزش قائل است

🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_اول- قسمت اول

⭕️ مخالفین قصاص این را نمی‌فهمند: کسی که یک نفر را بکشد یعنی همۀ انسان‌ها را کشته!

⭕️ انسانی که دین تربیت می‌کند، به ظلم حساس است؛ چون حیات انسان‌ها برایش خیلی ارزش دارد

⭕️ طبق آیۀ قرآن، ارزش حیات «یک انسان» معادل است با ارزش حیات همۀ انسان‌ها!

⭕️ امام(ره): بهترین دعا برای رئیس‌جمهور آمریکا این است که خدا مرگش را برساند

⭕️ می‌دانید چرا از شنیدن اخبار میانمار خون‌مان به‌جوش می‌آید؟ چون دین ما برای حیات یک انسان، این‌قدر ارزش قائل است که آن را معادل حیات همۀ انسان‌ها می‌داند
____________________
#استاد_پناهیان:

💠 یکی از مفاهیمِ بسیار ارزشمند در دین ما، که اهمیتش کمتر ذکر شده است و همین امر، موجب سوء تفاهم نسبت به دین شده و دین‌گریزی‌هایی را ایجاد کرده، مفهوم حیات و زندگی است.

💠 ارزشی که دین ما برای «حیات» قائل است، یکی از جاهایی است که ما می‌توانیم به دین‌مان افتخار کنیم و با زبان بین‌المللی بگوییم: هر کسی در این عالم، از هر مکتب و مرام و فلسفه‌ای یا از هر افسانه‌ای، اگر کلامی دربارۀ حیات انسان بیاورد و آن را با کلام قرآن دربارۀ حیات انسان مقایسه کنیم؛ قطعاً کلام قرآن بالاتر خواهد بود.

💠 قرآن به‌گونه‌ای دربارۀ ارزش حیات انسان سخن گفته که دستِ همه را بسته است برای اینکه بتوانند شبیه آن، حرف دیگری بزنند؛ چه رسد به اینکه بالاتر از آن بتوانند سخنی بگویند.

💠 وقتی ما دینداران دربارۀ اهمیت حیات صحبت نمی‌کنیم، دیگران فکر می‌کنند که ما همه‌اش داریم در عالم آخرت سِیر می‌کنیم و همه‌اش دنبال مقرراتِ خطا کردن یا خطا نکردن آدم‌ها هستیم و فقط به مسائل ماورائی اهمیت می‌دهیم و ارزش قائلیم، درحالی‌که ما برای حیات انسان هم خیلی ارزش قائلیم.

💠 خیلی‌ها که امانیستی نگاه می‌کنند، انسان‌گرا هستند و ارزش انسان را بالا می‌دانند، باید بدانند که دین ما بیش از هر اندیشۀ محتمَلی در عالم، برای حیات انسان ارزش قائل شده است. در میان همۀ مفاهیم ارزشمند دین (مثل بهشت، جهنم، رضایت الهی و فدا شدن برای دین و اولیاء دین) حیات انسان خیلی ارزش دارد.

💠حالا ببینید حیات انسان در دین ما چقدر ارزش دارد؟ خداوند می‌فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً» (مائده/32) اگر کسی یک آدم را بکشد(حیات را از او بگیرد) انگار همۀ آدم‌ها را کشته است! یعنی ارزش حیات «یک انسان» معادل است با ارزش حیات همۀ انسان‌ها!

💠 ما این‌همه علیه ظالمان حرف می‌زنیم و وقتی اخبار میانمار را می‌شنویم، خون‌مان به‌جوش می‌آید و کسی را که نسبت به قتل انسان‌های بی‌گناه، بی‌تفاوت باشد، انسان نمی‌دانیم، اما یادمان می‌رود بگوییم: «می‌دانید چرا خون‌مان به‌جوش می‌آید؟ چون دین ما برای حیات یک انسان، این‌قدر ارزش قائل است که آن را معادل با حیات همۀ انسان‌ها می‌داند!»

💠می‌گویند: چرا وقتی کسی یک نفر را می‌کشد، قصاص می‌کنید؟ می‌گوییم: اگر کسی یک‌میلیون نفر را کشته بود، نباید قصاص کنیم؟! می‌گوید: خُب بله. می‌گوییم: پس شما نمی‌فهمی که وقتی کسی یک نفر را کشت یعنی همۀ انسان‌ها را کشته است! اگر این را می‌فهمیدی، دیگر نمی‌گفتی که قصاص نباشد! دین ما به ارزش حیات یک انسان، خیلی بها می‌دهد.

💠موضوع بحث ما «مؤثرترین مفهوم در حیات بشر» است؛ نه فقط حیات یک انسان، بلکه حیات بشر! یکی از آثار نگرشی این بحث این است که دیگران متوجه می‌شوند چرا ما این‌قدر به ظلمی که به حیات بشر می‌شود، حساس هستیم؟ انسانی که دین تربیت می‌کند، به ظلم حساس است، نباید جلوی او آدم بی‌گناهی را بکشید و الا شرِّ شما را از عالم کم خواهد کرد! به سردمداران دولت‌های استکباری که عین آب‌خوردن، آدم می‌کشند باید این را گفت که «مسلمان‌ها یک روز شما ظالمان خبیث را به‌خاطر آدم‌کشی‌ها و جنایت‌های‌تان، نابود خواهند کرد»

💠حضرت امام(ره) می‌فرمود: بهترین دعا برای رئیس‌جمهور آمریکا این است که خدا مرگش را برساند، چون او روز به‌روز دارد جهنم خودش را داغ‌تر می‌کند.(صحیفۀ امام/21/47) چرا این ادبیات در سیاستمداران ما دیده نمی‌شود؟

#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.6.30
🔉صوت تلگرامی: t.me/Panahian_mp3/2105

@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀چرا دنبال مؤثرترین مفهوم در حیات بشر هستیم؟

🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_اول – قسمت دوم

⭕️ دین به انسان می‌گوید: دنبال بهرۀ حداکثری از حیات باش، تو باید خیلی زنده باشی!

⭕️ حیات طیبه، یعنی خدا یک #حیاتِ_دیگر به آدم می‌دهد؛ نه اینکه همین حیاتی که دارد‌ را پاکیزه کند! در واقع یک‌بار دیگر به‌دنیا می‌آید و چشم قلبش باز می‌شود

⭕️ زشت‌ترین کارِ فرهنگ غرب این است که بشر را به حداقلی از حیات قانع می‌کند؛ بی‌دینی از همین‌جا آغاز می‌شود

⭕️ از امام حسین(ع) حیات حداکثری بخواهید و به حداقلِ خوب‌بودن قانع نشوید

⭕️ اثر تربیتی و روحی و معنویِ درک ارزش حیات این است که آدم را شاکر می‌کند
____________________
#استاد_پناهیان:

💠اثر تربیتی و روحی و معنویِ درک ارزش حیات این است که آدم را شاکر می‌کند و به تعبیر دقیق‌تر، او را «شکور» قرار می‌دهد. کسی که بتواند به‌خاطر حیات و خلقت خودش از خدا تشکر کند، جزء آدم‌های شکور قرار می‌گیرد که البته اینها کم هستند «وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور» (سبا/13) شما که در رنج‌های زندگی صبر می‌کنید، باید بدانید که اجر شکر از اجر صبر بالاتر است.

💠چرا ما دنبال مؤثرترین مفهوم در حیات بشر هستیم؟ چون دنبال بهرۀ حداکثری از حیات هستیم. چون انسان فطرتاً دوست دارد بهترین حیات را داشته باشد.

💠خاک بر سرِ آنهایی که تلاش می‌کنند تا بشر دنبال بهترکردن حیات خودش نباشد؛ یعنی او را به یک حداقلی از حیات، قانع می‌کنند. زشت‌ترین کارِ فرهنگ منحط و غیرانسانی غرب و تفکر احمقانه و جاهلانۀ اومانیستی این است که بشر را به حداقلی از حیات قانع می‌کنند. اصلاً بی‌دینی از همین‌جا آغاز می‌شود. مگر دین به ما چه می‌گوید؟!

💠دین به انسان می‌گوید: حیات تو ارزش دارد؛ حیات خودت را فربه کن؛ تو باید خیلی زنده باشی! حیات این نیست که تو الان داری! می‌دانی اگر چشم قلبت و گوش روحت باز شود و دستت یداللهی باشد، چه خواهد شد! می‌دانی فهمت می‌تواند به کجاها برسد؟ خدا ناراحت می‌شود از بنده‌ای که از حیاتش خیلی بهره نمی‌برد و ارزش آن را درک نمی‌کند.

💠می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَه» (نحل/97) در اینجا علامه طباطبایی می‌فرماید: اگر کسی آدم خوبی باشد، خدا یک «حیاتِ دیگر» به او می‌دهد، غیر از این حیات؛ نه اینکه همین حیاتی که الان دارد را درست و پاکیزه کند! انگار یک‌بار دیگر به‌دنیا آمده باشد!

💠حیات طیبه اصلاً با این حیات فرق می‌کند، یک زندگی دوباره است، انسان یک بار دیگر متولد می‌شود؛ از رحِم مادرِ طبیعت خارج می‌شود، دست و بالش باز می‌شود، نافش را از مادر طبیعت می‌بُرند! آن‌وقت واقعاً می‌تواند «ببیند!» و «بشنود!» و «رشد کند»

💠چه کسی دنبال مؤثرترین مفهوم در حیات بشر است؟ کسی که می‌خواهد حیات خودش را فربه کند. مشکل ما با تفکر غربی و این فرهنگ و تمدن پوسیده این است که انسان‌ها را به حداقل حیات قانع می‌کند. شما ببینید در تمدن غرب، انسان موفق و خوشبخت کیست؟ در فیلم‌های آنها ببینید که سقف آرزوها را در کجا نگه می‌دارند؛ چقدر پَست و حداقلی است!

💠در آیات ابتدایی قرآن، دربارۀ کافران و منافقان می‌فرماید: اینها کور و کر و لال هستند «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ» (بقره/18) خدایا! ما منافق و کافر نیستیم که «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ» باشیم، اما چقدر گوش ما باز است؟ الحمدلله کور نیستیم، اما چقدر چشم‌مان باز است؟ چقدر می‌بینیم؟! چقدر زنده هستیم؟ الان چقدر حس می‌کنیم که امام حسین(ع) دارد نزدیک کربلا می‌شود؟ چقدر قلب مقدس امام‌زمان(ع) را حس می‌کنیم؟ چقدر شاد بودن یا غمگین بودن حضرت را درک می‌کنیم؟

💠«انّ الحُسَینُ مِصباحُ الهُدَی وَ سَفِینَةُ النَّجاة» تعبیری است که از کلام پیامبر(ص) دربارۀ امام حسین(ع) گرفته شده است. حالا امام حسین(ع) می‌تواند ما را از چه چیزی نجات دهد؟ از اینکه چشم و گوش ما بسته باشد، می‌تواند ما را نجات بدهد و به ما حیات بدهد. از امام حسین(ع) حیات حداکثری بخواهید و به حداقلِ خوب‌بودن قانع نشوید.

💠آقای بهجت(ره) می‌فرمود: «وقتی به روضه می‌روید، یعنی به حرم امام حسین(ع) رفته‌اید» (رحمت واسعه/348) بچه‌ها! شما چرا انتظار ندارید هر شب که به روضه می‌آیید، حسینِ فاطمه را ملاقات کنید؟! پس به چه عشقی زندگی می‌کنید؟! بعضی‌ها انگار هیچ آرزوی بلندی در زندگی‌شان ندارند!

💠یا اباعبدالله! ما وضع‌مان خیلی خراب است ولی انتظار‌مان هم خیلی بالاست! یعنی این دهۀ محرم، صدای تو را نشویم؟! پس کِی؟! چرا فقط با خیالت زندگی کنم؟! چرا با خودت زندگی نکنم؟!

#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.6.30
🔉صوت تلگرامی: t.me/Panahian_mp3/2105

@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 دو اشکال عمده در شیوۀ سنتی و رایجِ آموزش‌دادن دین

🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_دوم – قسمت اول

⭕️ در شروع آموزش دین، قبل از اثبات وجود خدا و معاد، باید نیاز انسان به خدا و معاد را بگوییم

⭕️ مدام ثابت می‌کنیم «خدا هست» اما توضیح نمی‌دهیم که خدا کیست؟ چه اوصافی دارد؟ چه چیزهایی را دوست دارد؟ بسیاری از آدم‌ها مشتاقند این حرف‌ها را بشنوند؛ حتی آدم‌های بی‌دین!

⭕️ اگر آموزش دین را از نیازهای انسان شروع کنیم، حتی غربی‌ها هم گوش می‌دهند. چون قبل از اینکه به‌سراغ خدا برویم، اول به نیازهای انسان می‌پردازیم
________
#استاد_پناهیان:

💠شیوۀ رایج آموزش‌دادن دین در جامعۀ ما دچار اشکالات اساسی است. در این شیوه، علم کلام غلبه دارد و معمولاً ابتدا خدا و معاد را اثبات می‌کنند و بعد نتیجه می‌گیرند که «چون خدا هست و چون خدا دستورهایی داده؛ پس تو باید تبعیت کنی و الا به دوزخ خواهی رفت» این شیوۀ آموزش دین، روی خیلی‌ها اثر روانیِ منفی می‌گذارد و منجر به «دین‌گریزی» می‌شود.

💠جایگزین روش فوق، این است که آموزش دین را از #نیاز_انسان شروع کنیم. یعنی قبل از اینکه خدا و معاد را ثابت کنیم، نیاز انسان به خدا و معاد را بگوییم. یا قبل از اینکه حقانیت امامت و ولایت را اثبات کنیم، نیاز جامعۀ بشری و نیاز یک انسان به امام را مطرح کنیم و کارکرد امام را در بهبود وضع زندگی انسان، روشن کنیم.

💠اول باید کاری کنیم که مخاطب ما، نیاز به خدا را در خودش ببیند و حتی قبل از آن، نیازهای فطریِ ابتدایی را-که مربوط به خودش می‌شود- ببیند، مثل نیاز به لذتِ عمیق و نیاز به عاشق‌شدنِ عمیق. اگر کسی نیازهای خودش را عمیقاً ندید، اول باید نیازهای او را بیدار کنیم، نه اینکه از همان اول، سراغ اثبات خدا برویم!

💠در ابتدای آموزش دین، باید گفت: ای انسان، تو چه هستی؟ در روایات هم آمده است که «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه»(عوالی اللآلی/4/102) اول باید راه باز شود، تا بعدش به معرفت‌الله هم برسیم.

💠اشکال دیگری که عموماً در آموزش‌های دینی ما وجود دارد این است که اثبات می‌کنند «خدا هست» اما توضیح نمی‌دهند که «خدا کیست؟» مثلاً اینکه خدا چقدر تکبر دارد یا چقدر مهربان است؟ یا اینکه خدا چه چیزهایی را دوست دارد؟ درحالی‌که بسیاری از آدم‌ها مشتاقند این حرف‌ها را بشنوند؛ حتی آدم‌های بی‌دین.

💠قرآن، خدانامه است و بیشترین کلماتی که در قرآن آمده «اله، الله، رب، و اوصاف پروردگار» است. اینها دربارۀ خدا توضیح می‌دهند، در این میان، شاید یکی دو آیه هم دربارۀ اثبات وجود خدا داشته باشیم. حالا ما در اصول عقاید، مدام خدا را اثبات می‌کنیم اما نمی‌گوییم خدا چه اوصافی دارد؟ مثل این است که یک جوانی می‌خواهد به خواستگاری برود، و ما فقط ضرورت ازدواج را برایش جا بیندازیم! او می‌گوید: خُب من این را پذیرفتم، حالا موردِ مناسب معرفی کنید! ولی ما می‌گوییم: کلاً موارد خوب، زیاد هست!

💠پس در آموزش‌های دینی به شیوۀ سنتی، دو تا اشکال عمده وجود دارد: اول اینکه آموزش دین را از نیاز انسان شروع نمی‌کنیم بلکه از وجود خدا شروع می‌کنیم. و طبیعتاً خیلی‌ها هستند که احساس نیازشان به خدا، به‌سادگی بیدار نمی‌شود. اشکال دوم اینکه خدا، معاد و ولایت، خوب توضیح داده نمی‌شود؛ هرچند اینها خوب اثبات می‌شوند.

💠حالا سؤال این است که چگونه باید سراغ دین برویم و آموزش دین را از کجا باید آغاز کنیم؟ یک راهش از طریق «نیاز بشر» است. حالا نیاز بشر را چگونه پیدا کنیم؟ آیا انسان‌ها به همۀ نیازهای خودشان واقف هستند؟ 1-از طریق همان نیازهایی که واقف هستند 2-از طریق نیازهایی که واقف نیستند؛ اول این نیازها را بیدار می‌کنیم.

💠اگر از این طریق برای آموزش دین اقدام کنیم، دچار دو تا آسیب نمی‌شویم: یکی آسیبِ آموزه‌های غربی در ارتباط با دین(چه علیه دین و چه حتی به‌نفع دین) و یکی هم آموزه‌های سنتی دربارۀ دین، که امروزه به‌درد برنامه‌ریزی آموزشی و تبلیغی نمی‌خورَد.

💠چرا غربی‌ها با دین مقابله کردند؟ چون دیدند که دینِ مسیحیتِ تحریف‌شدۀ آنها، نیازهای آنها را پاسخ نمی‌دهد. لذا سکولاریسم در انواع سطوح زندگی و سطوح معرفتی باب شد. حالا اگر ما آموزش دین را از نیازهای انسان شروع کنیم، غربی‌ها هم گوش می‌دهند. چون قبل از اینکه به‌سراغ خدا برویم، اول به نیازهای انسان می‌پردازیم.

💠 قبل از پرداختن به «مؤثرترین مفهوم در حیات بشر» اول باید «حیات» و زندگی را توضیح دهیم. هر انسانی، یک مرتبه‌ای از زندگی را می‌فهمد و به آن علاقه دارد. ما نباید هیچ‌کدام از درخواست‌ها و نیازهای او را انکار کنیم؛ مثلاً لذت جنسی یا حب مقام را نباید انکار کرد. بلکه باید به این انسان گفت: «برای اینکه عمیقاً به این مرتبه از زندگی برسی، دین ما یک پیشنهاد‌هایی دارد...»

#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.6.31
🔉 صوت تلگرامی: t.me/Panahian_mp3/2110


@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀قبل از دیندارشدن باید انگیزۀ زنده‌تر شدن در وجودت زنده شود

🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_دوم – قسمت دوم

⭕️ پیامبران آمده‌اند به ما حیات بدهند، یعنی استعدادهای خفتۀ ما را شکوفا کنند؛ تا لذت‌هایی ببریم که دیگران نمی‌برند

⭕️ «حیات» در قرآن، یعنی به‌تمام معنا زنده باشی، یعنی یک زندگی دیگر؛ نه این تجربۀ رایج مردم از زندگی!

⭕️ همین‌که تمنای «حیات» در کسی ایجاد شود، یعنی علائم حیاتی در او دیده شده

⭕️ اگر سطح پایینی از حیات داشته باشی، در واقع مُرده هستی! باید احساس نیاز به حیات را در خودت زنده کنی، تا مُرده نباشی!

⭕️ در دوست‌داشتن حسین(ع)، واقعاً شمّه‌ای از #حیات را تجربه می‌کنیم!
____________________________
#استاد_پناهیان:

💠حیات چیست؟ حیات، اولاً یعنی زنده‌بودن، و بعداً یعنی زندگی‌کردن! برخی از ویژگی‌های حیات(به‌معنای زندگی) را همه درک می‌کنند اما بخشی از حیات را ممکن است مردم اصلاً متوجه نشوند و فکر کنند «زندگی همین است که دارند انجام می‌دهند» درحالی‌که این زندگی فقط یعنی «مشغول‌بودن به حیات»!

💠وقتی در قرآن از مفهومی به‌نام حیات صحبت می‌شود، بیشتر منظورش «سطح عالی حیات» است، یعنی یک زندگیِ دیگر؛ نه این زندگی‌کردنِ معمولی و همین تجربۀ رایج مردم از زندگی! اگر معنای واقعی «حیات» برای انسان‌ها توضیح داده شود، می‌بینید که چقدر به آن علاقه دارند. کمااینکه وقتی از مراتب عالی عرفان و قدرت‌های ویژۀ عرفا سخن می‌گویید، برای مردم خیلی جالب و جذاب است.

💠در قرآن یک سطحِ دیگری از حیات مطرح است. خداوند در مقام پیامبرشناسی می‌فرماید: بیایید به دعوت پیامبر جواب دهید، برای اینکه می‌خواهد به شما حیات بدهد (إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ؛ انفال /24) یعنی تو را زنده کند و مشاعرت باز شود و سطح علاقه‌هایت و سطح لذت‌هایت و سطحِ عاشقی‌ات و سطح آگاهی و نگاهت افزایش پیدا کند و بیشتر کِیف کنی.

💠باید احساس نیاز به این «حیات» را در خودمان زنده کنیم تا مُرده نباشیم! پیغمبران می‌خواهند ما را زنده کنند. مگر ما الان مرده‌ایم؟ خُب بله! باید به انسان‌ها ثابت کنیم که این زندگیِ ما در واقع «مُردگی» است و زندگی واقعی چیز دیگری است که باید به آن برسیم. اگر این برای کسی جابیفتد، نیاز به پیغمبران هم برایش جامی‌افتد.

💠می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ» (انفال/24) یعنی ای مؤمنین؛ به پیغمبر جواب دهید، او شما را صدا می‌زند که شما را زنده کند و به شما حیات بدهد. منظور از حیات‌دادن این است که برخی از استعدادهای ما را شکوفا می‌کند. مثلاً چشمِ دل‌مان را باز کند و گوش‌مان را شنوا کند.

💠دین مجموعه‌ای از آیین‌نامه‌ها برای تنظیم رفتارهای ما نیست و پیغمبر مثل پلیس نیست که بخواهد رفتار ما را مرتب کند؛ دین می‌خواهد ما را زنده کند. چقدر حقیرند کسانی که دین را در حدّ تنظیم مقررات برای کنترل رفتار آدم‌ها تقلیل می‌دهند!

💠 شما مذهبی‌ها؛ خودتان با دینداری‌کردن، چقدر زنده شده‌اید؟ چه مراتبی از حیات را دریافت کرده‌اید؟ کدام استعدادهایت شکوفا شده که در آدم‌های معمولی نیست؟ چه زیبایی‌هایی را درک کرده‌ای که کافران نمی‌توانند درک کنند؟ چه لذت‌هایی می‌بری که دیگران نمی‌توانند ببرند؟ اگر آن حیات دیگر را پیدا کنی، هزاران برابرِِ لذتی که دیگران از رقص می‌برند، تو از نماز‌خواندن می‌بری.

💠مگر ما مُرده‌ایم که حالا دین می‌خواهد ما را زنده کند؟ بله؛«حیات» در قرآن، یعنی اینکه به تمام معنا زنده باشی. اگر سطح پایین‌تری از حیات را داشته باشی، طبق بیان قرآن در واقع مُرده هستی! می‌فرماید: «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ...» (انعام/122) آیا کسی که مُرده است و ما او را-با دین- زنده کرده‌ایم و حالا او در بین مردم، با نورِ خودش راه می‌رود، مثل کسی است که در ظلمت است و هیچ‌وقت از تاریکی در نمی‌آید؟!

💠قبل از اینکه من دیندار بشوم، باید انگیزۀ زنده‌بودن و زنده‌تر شدن در من زنده شود. انسانی که زنده است، نوری دارد که به‌وسیلۀ آن دقیق‌تر می‌بیند و در بین مردم، درست رفتار می‌کند.

💠مثال اعلای ما همین «دوست‌داشتن حسین(ع)» است که در آن، شمّه‌ای از حیات را تجربه می‌کنیم. تو با دوست‌داشتنِ حسین(ع) یک رتبۀ دیگری از حیات را پیدا کرده‌ای. موقع گریه‌کردن برای حسین(ع) دیگر حساب نمی‌کنی که او چقدر به نفع توست، در واقع تو داری عاشقی را تجربه می‌کنی.

💠 می‌فرماید: «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» (یس/70) یعنی پیامبر(ص) می‌‌خواهد کسی را انذار کند که زنده است! پس اول باید زنده شویم، تا پیامبر(ص) ما را بیدار کند. البته همین‌که تمنای حیات هم در کسی ایجاد شود و عشقِ به حیات پیدا کند، یعنی علائم حیاتی در او دیده شده است.

#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.6.31
🔉 صوتی تلگرامی: t.me/Panahian_mp3/2110

@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 آیا انسان باید به‌دنبال راحتی باشد یا نه؟

🔻 #چگونه_آسوده‌تر_زندگی_کنیم؟-#جلسه_اول – قسمت اول

⭕️ آیا اسلام با راحتی انسان مخالف است؟

⭕️ اولین تکلیف مادر، مدیریت راحت‌طلبیِ کودک است

⭕️ کسی که اسیر شهوت می‌شود، قبلاً در برابر راحت‌طلبی خود تسلیم شده

⭕️ بسیاری از گنهکارها مشکل اعتقادی ندارند، مشکلشان راحت‌طلبی است!
__________________
#استاد_پناهیان:

💠شاید اولین و مهمترین خواستۀ غریزی انسان #راحت‌طلبی باشد. لذت‌جویی و پرداختن به انواع شهوات(شهوت مال و مقام) همه در مراتب بعدی هستند.

💠راحتی اولین درخواست طبیعی انسان است. اگر کسی بتواند تکلیف خودش را-به‌ویژه در دوران کودکی، نوجوانی و آغاز جوانی- با راحتی و راحت‌طلبی مشخص کند، تکلیف او با انواع شهوات هم مشخص خواهد شد.

💠اگر راحت‌طلبی خودت را مدیریت کنی، شهوت‌رانیِ تو هم مدیریت خواهد شد. کسی که اسیر شهوت می‌شود، قبلاً در برابر راحت‌طلبی، مشکلات ذهنی خودش را حل نکرده و موضع صحیحی نسبت به آن نگرفته است.

💠البته راحت‌طلبی به‌سادگی قابل کنترل و مدیریت‌‌کردن نیست. بسیاری از افراد-حتی کسانی که علنی گناه می‌کنند- مشکل اعتقادی ندارند؛ یعنی هم به خدا معتقدند و هم به معاد. پس چرا این‌قدر مرتکب گناه می‌شوند؟ چون از عهدۀ خودشان برنمی‌آیند و نمی‌توانند راحت‌طلبی خود را مدیریت کنند.

💠دین‌داری فقط به اعتقادات نیست! در برخی مدارس مذهبی، مدام اعتقادات نوجوان را تقویت می‌کنند اما با راحت‌طلبی او کاری ندارند و او را در برخورد با راحت‌طلبی، قدرتمند نمی‌کنند! می‌دانید نتیجه‌اش چقدر شوم خواهد شد؟ او تبدیل به انسان مؤمنی می‌شود که ایمان و دین خود را در خدمت توجیه راحت‌طلبی خودش قرار می‌دهد. چنین کسی از آدم‌های چاقوکش هم خطرناک‌تر است! از بین چنین افرادی، بدترین دشمنان دین در می‌آیند!

💠مادر باید بداند که اولین تکلیفش، مدیریت راحت‌طلبیِ کودک است. گاهی اوقات مادران محترم، از سرِ مهربانی و دلسوزی، بچه‌ها را راحت‌طلب بار می‌آورند و بعداً دیگر نمی‌توانند این بچۀ راحت‌طلب را جمع کنند.

💠معمولاً خانواده‌ها وقتی یک‌مقدار امکانات پیدا می‌کنند، به راحت‌طلبی بچه‌ها میدان می‌دهند. و بچه‌ای که راحت‌طلب بار بیاید، حتی اگر انسان مذهبی و مؤمنی هم بشود، هیچ‌وقت به اوج معنویت نخواهد رسید. و اگر هم درس بخواند، هیچ‌وقت دانشمند نخواهد شد.

💠می‌دانید چرا زندگی ما خراب شده است؟ چون به راحت‌طلبی تن داده‌ایم و بلد نیستیم راحتی را چطور به‌دست بیاوریم؟ مشکل اینجاست که ما نمی‌توانیم راحت‌طلبی خودمان را مدیریت کنیم، لذا مدام ناراحت‌تر می‌شویم.

💠مثلاً کسی که نگاه حرام می‌کند، می‌خواهد لذت ببرد، درحالی‌که اگر می‌خواهد بیشتر لذت ببرد، اتفاقاً نباید لذت حرام کند، در این صورت، لذت حلالش کاهش پیدا می‌کند، و چون سهم لذتش را کامل نبرده‌، اذیت می‌شود. و برای رفع این ناراحتی، راه‌های حرام‌تر برای لذت‌بردن را دنبال می‌کند و باز هم بیشتر اذیت می‌شود. یعنی دومینویی شروع می‌شود که هرچه جلوتر می‌رود اعصابش بیشتر خُرد می‌شود. آیا ما در تبلیغ حجاب، ربط حجاب را با اعصاب‌خُردی آدم‌ها و آسوده‌تر زندگی کردن توضیح می‌دهیم؟!

💠حالا اگر بخواهیم به راحتی برسیم؛ باید چه‌کار کنیم؟ از امام صادق(ع) پرسیدند: راه رسیدن به راحتی چیست؟ فرمود: در مخالفت با هوای نفس است(أَیْنَ طَرِیقُ‏ الرَّاحَةِ ؛ تحف العقول/ص370) اگر با هوای نفست مخالفت کنی، راحت‌تر زندگی می‌کنی. مخالفت هوی در مقابل مخالفت با خدا است. متابعت از هوی هم در مقابل متابعت از خدا است. آدم با یک ذره گذشتن از راحتی، کرور کرور به خدا نزدیک می‌شود.

💠البته ما باید راحت‌طلبی خودمان را مدیریت کنیم، نه اینکه آن را نابود کنیم! آرامش و راحتی گمشدۀ امروز بشر است، همین بشری که راحت‌طلبی بدبختش کرده است! این انسان، هم راحت‌طلب است و هم راحتی‌هایش را از دست داده، چون نمی‌داند چطور باید به راحتی برسد.

💠آیا انسان اصلاً باید به‌دنبال راحتی باشد یا نه؟ آیا اسلام می‌گوید «دنبال راحتی نباشید!» در پاسخ باید گفت: یک راحتی مذموم داریم، و یک راحتی ممدوح. راحتی ممدوح بیشتر راحتیِ روحی و فکری است. راحتی مذموم هم بیشتر-نه مطلق- راحتی جسمی و راحتی‌های نابجایی است که نتیجه‌اش بدبختی است. اسلام نه‌تنها با راحتی مخالفت ندارد، بلکه برای رسیدن به راحتی، راه نشان می‌دهد. چون اگر می‌خواهی رشد کنی، باید آسوده‌تر زندگی کنی. و چون، خیلی از سختی‌ها، ما را بی‌‌دین می‌کنند!

💠اصلاً آدم باید دنبال راحتی باشد تا بهتر بتواند به بندگی خدا بپردازد. فلسفۀ راحتیِ ممدوح و خوب، همین است. در روایت هست که خدا از هرکسی خوشش نیاید، این‌قدر گرفتارش می‌کند که وقت نکند به ذکر و مناجات بپردازد(أَمْلَأْ قَلْبَكَ شُغُلًا بِالدُّنْيَا؛ کافی/2/83)

#حسینیه_حقشناس-96.6.31
🔈 صوت:
t.me/Panahian_mp3/2107

@Panahian_text
🌀 راه رسیدن به حیات برتر #فکرکردن است

🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_سوم – قسمت اول

⭕️ برخی از سبک زندگی‌ها قدرت تفکر انسان را می‌سوزاند؛ مثل قمار، شراب، موسیقی و هرزگی

⭕️ آیا مفاهیم خوبی مثل آزادی، اخلاق یا قانون، می‌توانند مؤثرترین مفهوم در حیات بشر باشند؟!

⭕️ باید تشخیص دهیم در بین همۀ مفاهیم و حرف‌های خوب، کدامش بهتر است؟

⭕️ وقتی توانستی به حرف‌های خوبِ نابه‌جا کفر بورزی، به خدا می‌رسی

⭕️ ابلیس دائماً انسان را با حرف‌ها و مفاهیم خوبِ نابه‌جا، فریب می‌دهد
________________
#استاد_پناهیان:

💠قرآن کریم دربارۀ انسان می‌فرماید: «إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديد» (عادیات/8) یعنی انسان برای دوست‌داشتنِ خیر(چیزی که آن را برای خودش خوب می‌پندارد) خیلی شدید است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: این خیری که انسان خیلی شدید به آن علاقه دارد، حیات است(...يَعْنِي حُبِّ الْحَيَاةِ؛ تفسیر قمی/2/439)

💠انسان شدیداً به حیات علاقه دارد، منتها اگر یک‌مقدار چشمش باز شود، این علاقۀ شدیدش به حیات، ارتقا پیدا می‌کند به علاقۀ شدید به «حیاتِ برتر» منظور ما از حیات برتر، همان چیزی است که در قرآن تحت عنوان #حیات از آن یاد شده است. چون هر کسی که از این #حیات برخوردار نباشد، قرآن کریم اساساً او را «مُرده» می‌داند؛ البته مرده‌ای که راه می‌رود! حیات برتر این است که چشم دل انسان باز باشد، بیشتر بتواند لذت ببرد و قدرت، اراده، فهمِ قوی و حکمت داشته باشد.

💠ما دنبال مؤثرترین مفهوم در حیات بشر هستیم؛ هم در حیات حداقلیِ بشر و هم در حیات حداکثریِ بشر. شما فکر کنید که آیا مفاهیمی مثل «آزادی» یا «قانون» یا «اخلاق» یا «حقوق بشر» می‌توانند به‌عنوان مؤثرترین مفهوم در حیات بشر تلقی شوند؟

💠اخلاق و آزادی و قانون، مفاهیم خوبی هستند، اما باید دید که اینها در تأثیرگذاری در حیات بشر، چه رتبه‌ای دارند؟ این‌همه در دنیا از اخلاق و آزادی دم می‌زنند، ولی آیا جهان آباد شده است؟! آیا نباید به این‌همه تأکید بر این مفاهیم خوب، شک کنیم؟!

💠اگر جای مؤثرترین مفهوم در حیات بشر، یک مفهوم دیگر را که تأثیر و ارزش و اهمیت آن کمتر است قرار دهیم، خودمان را نابود کرده‌ایم. تمام نکبت بشریت در طول تاریخ، به‌خاطر این بوده که مفاهیم دیگری را جای مؤثرترین مفهوم مؤثر در حیات بشر گذاشته‌اند. لذا باید مراقب مفاهیم خوبی که زیادی به آنها اهمیت می‌دهند، باشیم.

💠باید بتوانیم تشخیص دهیم که در بین همۀ مفاهیم خوب در این عالم، کدامش بهتر است؟ اگر این را تشخیص ندهیم «مُرده» و نابود خواهیم بود! چون ابلیس دائماً انسان را با حرف‌ها و مفاهیم خوب، فریب می‌دهد. پس باید بتوانی در مقابل حرف‌های خوبِ نابه‌جا بایستی. وقتی توانستی به حرف‌های خوبِ نابه‌جا کفر بورزی، به خدا می‌رسی.

💠حضرت امام(ره) می‌فرمود: اگر آمریکا الااله‌الاالله هم بگوید ما از او قبول نمی‌کنیم(صحیفۀ امام/15/339) یعنی ما فریب آمریکا را نمی‌خوریم. ابلیس چگونه توانست آدم(ع) را فریب بدهد و از بهشت خارج کند؟ او را با مفاهیم خوب، فریب داد. به آدم گفت: «هَلْ أَدُلُّكَ عَلى‏ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلی» (طه/120) مگر جاودانگی و پادشاهی و قدرتمندی بد است؟! ابلیس همین امروز هم ما راه با مفاهیم خوب نابود می‌کند؛ مفاهیم خوبی که جایشان اینجا نیست.

💠در روایت هست: عاقل کسی نیست که خیر و شر را از هم تشخیص دهد. عاقل کسی است که بفهمد در بین بدها، کدام بدتر است و در بین خوب‌ها کدام خوب‌تر است؟ (میزان الحکمه/ح ١٣٦٠٢)

💠راه رسیدن به حیات برتر و زنده‌شدن چیست؟ اگر بخواهیم به این حیات برسیم، باید از تفکر شروع کنیم، یعنی حیات برتر با آگاهی به‌دست نمی‌آید و آموزش‌دادنی نیست. فکر کنیم که آیا به این حیات نباتی و حیوانی و حداقلی راضی هستیم؟ راه رسیدن به حیات برتر، فکر کردن است. بچه‌ها را از همان دوران مهدکودک باید به فکر کردن وادار کرد. نیاز ما به فکر کردن خیلی بیشتر از نیازمان به آموختن است.

💠در روحیات و عادات روحی و ذهنی خودتان، فکرکردن را تمرین کنید. امیرالمؤمنین(ع) این را مکرراً می‌فرمود: «التَّفَكُّرُ حَيَاةُ قَلْبِ الْبَصِيرِ كَمَا يَمْشِي الْمَاشِي فِي الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ‏» (کافی/1/28) یعنی تفکر به دل انسان بینا، حیات می‌دهد، تفکر موجب می‌شود در تاریکی، بتوانی با نور، حرکت کنی. البته هم تفکرِ خوب داریم و هم تفکرِ بد. بعضی‌ها وقتی شروع به تفکر می‌کنند، سراغ منفی‌بافی می‌روند و به غم و غصه‌ها و بدبختی‌های خود فکر می‌کنند!

💠برخی از سبک زندگی‌ها قدرت تفکر انسان را می‌سوزاند؛ مانند قمار، شراب، موسیقی و هرزگی. کسی که زیاد بازی کند، دیگر نمی‌تواند تفکر کند، لذا از رسیدن به حیات، عاجز می‌شود.

#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.1
صوت : t.me/Panahian_mp3/2114
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 اولین علامتِ آغاز حیات برتر، محبت است

🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_سوم – قسمت دوم

⭕️ علائم حیاتی و نشانه‌های آغاز حیات برتر، بر اساس روایتی از امام صادق(ع)

⭕️یکی از علائم حیاتی این است که لطف خدا، سریع به سمت تو می‌آید، به حدّی که قشنگ حس می‌کنی، انگار خدا دستت را گرفته و می‌گوید: «الان به این هیئت برو، الان فلان کار خوب را انجام بده...»
_________________________
#استاد_پناهیان:

💠چگونه می‌توانیم به حیات برتر برسیم؟ با تفکر! حالا اگر با تفکر شروع کنیم چه اتفاق‌هایی برای ما می‌افتد و به کجاها می‌رسیم؟ اینها در روایتی از امام صادق(ع) جمع‌بندی شده است: «إِنَّ أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ عَمِلُوا بِالْفِكْرَةِ حَتَّى وَرِثُوا مِنْهُ حُبَّ اللَّهِ...» (کفایه‌الاثر/257) یعنی صاحبان خِرد کسانی هستند که با فکر شروع می‌کنند تا به «محبت خدا» می‌رسند.

1️⃣ محبت، اولین علامت حیاتی است که نشانۀ آغاز حیات برتر است. خدا معطلت نمی‌کند که بگوید: «روز قیامت بیا تا به تو پاداش بدهم!» همین‌جا نقد با تو حساب می‌کند؛ چون می‌خواهد مزۀ محبتش را بچشی تا عاشقانه به سویش پرواز کنی! البته برای اینکه بتوانیم مزه‌اش را بچشیم، اول باید از حالت مُردگی در بیاییم!

🔹گاهی یک‌دفعه‌ای به دلت می‌آید که «خدایا دوستت دارم» این لحظه‌های خودتان را غنیمت بشمارید! گاهی به هیئت می‌روی و کمی فکر می‌کنی و دلت یک‌چیزهای خوبی می‌خواهد؛ مثلاً می‌گویی: «خدایا، من آن حیات را دوست دارم! و کسانی که آن حیات را دارند را هم دوست دارم» این از علائم حیاتی است.

🔹این حب‌الحسین(ع) علامت سعادت شماست. در روایت می‌فرماید: علامت مؤمن این است که اگر محبت اهل‌بیت را به دلش عرضه کند، آن را می‌پذیرد و چنین کسی، دوست دارد برای زیارت امام حسین(ع) به کربلا برود(فَلْيَرْغَبْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع؛ کامل‌الزیارات/193)

2️⃣ علامت حیاتی بعدی این است: «وقتی محبت خدا در قلب بیفتد، قلب را روشن می‌کند!» (کفایه‌الاثر/257) و وقتی قلب روشن بشود، اتفاق‌های خوبی برایت می‌افتد؛ مثلاً بدون اینکه کلاس اخلاق رفته باشی، خودت حس می‌کنی که از گناه و کارهای بد، خوشت نمی‌آید!

3️⃣ یکی دیگر از علائم حیاتی این است: لطف خدا، سریع به سمت تو می‌آید، به حدّی که قشنگ حس می‌کنی، انگار خدا دستت را گرفته و می‌گوید: «الان به این هیئت برو، الان فلان کار خوب را انجام بده، الان به فلان‌کار رسیدگی کن...»

4️⃣ دیگر اینکه: «از اهل فواید می‌شود» یعنی در موقعیتی قرار می‌گیرد که آدم مفیدی می‌شود، مفید زندگی می‌کند، همه چیز برایش مفید است، او هم برای همه مفید است و هر اتفاقی برایش می‌افتد مفید است. یعنی از بی‌خاصیتی درمی‌آید، چرا؟ چون او دیگر مُرده نیست!

5️⃣ می‌فرماید: «وقتی از اهل فواید شد، حکمت بر زبانش جاری می‌شود!» یعنی به‌همه چیز، حکیمانه نگاه می‌کند و سخنانش درست است. حالا این حکمت از کجا آمده؟ از آن نور قلبش آمده است! یعنی آنچه خودش چشیده و با قلبش دریافت کرده است را بیان می‌کند. شهید آوینی، شهید دیالمه و شهید چمران، این‌طور بودند؛ آنها عالم دینی نبودند اما خیلی دقیق و درست سخن می‌گفتند.

6️⃣ علامت حیاتیِ بعدی این است که «انسان زیرک و باهوش می‌شود» شما می‌توانید در زندگی آیت‌الله بهجت، اوج باهوشی ایشان را در مسائل سیاسی نگاه کنید. ایشان قبل از سال 42 به امام(ره) می‌گفت: فقط باید شاه از این مملکت برود یا نابود شود، راه دیگری وجود ندارد» این حرف را زمانی می‌گفت که خیلی‌ها می‌خواستند به‌گونه‌ای با شاه کنار بیایند و حتی تا حدّی او را عامل ثبات هم می‌دانستند!

7️⃣ علامت بعدی، قدرتمند شدن و با قدرت زندگی کردن است. حضرت امام(ه) را دیدید که چه قدرتی داشت! مؤمنینی که به قدرت روحی می‌رسند خیلی فرق دارند با آدم‌های خوبی که خوبی‌های آنها در اثر ضعف است! امام رضا(ع) می‌فرماید: اگر کسی را دیدی که آدم خوبی است، گولش را نخور! شاید از سرِ ضعف، آدم خوبی شده است(احتجاج/2/230) تو اگر مهربان هستی و کسی را می‌بخشی باید از سرِ قدرت ببخشی نه از سرِ ضعف!

8️⃣ «وقتی با قدرت زندگی کرد، از هفت آسمان خبردار می‌شود!» آدم‌های ضعیف را از این چیزها خبردار نمی‌کنند! آدم‌های ضعیف از خیمۀ مهدی فاطمه هم خبر پیدا نمی‌کنند! و طبق روایت، بعد از ظهور هم، امام زمان(ع) به هر مؤمنی، قدرت چهل مرد را می‌دهد (وَ أُعْطِيَ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا؛ غیبت نعمانی/310)

9️⃣ بعد می‌فرماید: «چنین کسی شهوت و محبتش، در خالقش است!» یعنی در محبت به خالق، به اوج می‌رسد؛ حریص است که مدام با خدا باشد و با خدا حرف بزند. و می‌فرماید: «وقتی به اینجا برسد به منزلت و جایگاه باعظمتی رسیده، و آن‌وقت است که پروردگارش را در قلبش می‌بیند!» (کفایه‌الاثر/257)

#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.1
صوت : t.me/Panahian_mp3/2114

@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀زهد این نیست که لذت مادی نبریم و فقط دنبال لذت‌های برتر باشیم!

🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_چهارم

⭕️مؤمن باید بیشترین بهره را از حیات ببرد

⭕️علی(ع): لذت مؤمنین و متقین از دنیا، بیشتر از لذت مترفین از دنیاست

⭕️تلقی مردم باید این باشد که دینداران دنبال کیفیت‌بخشیدن به حیاتند

⭕️ ما دین‌داران عاشق حیات هستیم، اگر کسی بخواهد ما را از مراتب حیات و زندگی بهتر محروم کند، با او می‌جنگیم؛ این مبنای انقلابی‌گری ماست
_____________________
#استاد_پناهیان:

💠تلقیِ مردم از دین‌داران، باید این‌طور باشد که: «دین‌داران، نسبت به حیات، خیلی حساس هستند و تعصب خاصی بر ارزش حیات دارند، اصرار خاصی بر کیفیت‌بخشیدن به حیات دارند، و به شدت معتقدند که باید بیشترین بهره را از حیات برد! اینها از زندگیِ حداقلی متنفرند» اگر برداشتِ عمومی از دین‌داران این‌طور نباشد، معلوم می‌شود آموزش و تبلیغ دین-چه از زبان مبلغین دینی، چه در آموزش و پرورش و دانشگاه یا صدا و سیما- غلط بوده است.

💠مؤمنین و متقین به‌شدت بیزارند از اینکه از حیات، کم بهره ببرند، و متنفرند از اینکه در سطح پایینی از زندگی و حیات نگه داشته شوند، آنها در این راه می‌جنگند، می‌کشند و کشته می‌شوند، اما حاضر نیستند از حیات کوتاه بیایند!

💠اگر بگویید: «ما دین‌داران، از اعتقادات‌مان کوتاه نمی‌آییم!» آن‌وقت خیلی‌ها تصور می‌کنند ما یک‌سری اعتقادات موهوم و مقدسات ذهنی برای خودمان درست کرده‌ایم و حاضریم به‌خاطرش کشته شویم! بهتر است بگویید: «ما از حیات، کوتاه نمی‌آیم؛ همان چیزی که همۀ چپاول‌گران به‌خاطرش دنیا را چپاول می‌کنند! آنها برای بهتر زندگی‌کردن دارند دنیا را چپاول می‌کنند، و ما هم دقیقاً به همین دلیل با آنها خواهیم جنگید» اگر کسی در مقابلِ بهتر زندگی‌کردنِ ما بایستد، ما حتماً او را نابود می‌کنیم.

💠اگر در گوشه‌ای از عالم، یک‌عده‌ای بخواهند مردم را از مراتب حیات محروم کنند، ما حتماً این جنایتکاران را نابود خواهیم کرد؛ چون ما با بشریت و حیات بشر کار داریم، و حیات تمام ابناء بشر در همۀ دنیا به هم مرتبط است. حضرت امام(ره) می‌فرمود: «امروز هر مسئله‏اى در یک گوشه دنیا واقع بشود، مسئله دنیاست، نه مسئله همان جا؛ صحیفۀ امام/13/ 133و134)

💠ما دین‌داران عاشق حیات هستیم؛ ما عاشق عالی‌ترین نوع حیات هستیم و متنفریم از حیات پست که شبیه ممات است! اگر کسی بخواهد ما را در حیات حداقلی نگه دارد-چه با فریب و چه با زور و اجبار- ما با او می‌جنگیم، کسی حق ندارد احدی را به پست‌ترین حیات مجبور کند و الا با او هم می‌جنگیم! این مبنای دین و انقلابی‌گری ماست. پیامبر اکرم(ص) نیز برای همین می‌جنگید.

💠ما باید عشق‌مان را به حیات افزایش بدهیم. باید نسبت به حیات، متعصب باشیم و غیرت داشته باشیم. هیچ‌کسی حق ندارد کسی را در حیات حداقلی محدود کند! اگر این عِرق را نداشته باشی که بشریت را به حیات عالی برسانی، اهل حیات نیستی و علائم حیاتی در تو مشاهده نمی‌شود.

💠کسانی که عشق به حیات ندارند و نمی‌فهمند که حیات چقدر لذت‌بخش است، آدم معمولی نیستند؛ فکر و فرهنگ‌شان خراب شده است و فریب خورده‌اند. اینها را مشغول چیزهای دیگری کرده‌اند که به اصلی‌ترین نیاز خودشان پی نبرند.

💠ابلیس آدم ابوالبشر‌(ع) را سرِ موضوع کیفیت حیات فریب داد؛ از بس که انسان عاشق حیات و کیفیت حیات است! کسانی که سطح پایینی از حیات را به مردم نشان می‌دهند و آنها را فریب می‌دهند و در حیات حداقلی نگه می‌دارند از ابلیس هم بدترند، چون ابلیس، آدم را با سطح بالاتری از حیات(یعنی حیات جاودانه) فریب داده بود. اما اینها فرهنگ و فکر بشر را چنان نابود کرده‌اند که دیگر بشریت دنبال حیات برتر نیست!

💠این تأکید ما بر موضوع حیات، فقط مربوط به حیات عالی و معنوی نیست بلکه حیات مادی را هم دربرمی‌گیرد. أمیرالمؤمنین(ع) در نامه‌ای به اهل بصره، می‌فرماید: «آدم‌های متقی و مؤمن و دیندار، لذت‌شان از دنیا، بیشتر از لذت مترفین از دنیا است» (فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ؛ نهج‌البلاغه/ نامه27) منظور از مترفین، آدم‌های عیاش و پول‌داری هستند که پول خرج می‌کنند تا کِیف کنند! ولی آدم‌های مؤمن و متقی(علاوه بر لذات معنوی) از همین مادیات هم بیشتر لذت می‌برند.

💠زهد به این معنا نیست که «لذت مادی نبرید و فقط به سوی لذت‌های برتر بروید!» اتفاقاً از این لذت‌های مادی هم باید سیراب بشوید، اصلاً خدا همه اینها را برای شما آفرید‌ه است، و دین هم راه بهره‌مندی از این لذت‌ها را نشان می‌دهد. از لذت‌های کم، دست برندارید، ولی از آنها عبور کنید و متوقف نشوید، بدانید که لذت بیشتر و عمیق‌تر هم وجود دارد. چرا باید با محرومیت از مادیات، ما را این‌قدر حریصِ گناه و آلوده شدن به حیات حداقلی بکنند؟!

#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.2
صوت: t.me/Panahian_mp3/2116

@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀قاتلان اصلی شهید حججی را فراموش نمی‌کنیم؛ خنجری که سرِ شهید حججی را جدا کرد، توسط آمریکا و اسرائیل تیز شده بود

⭕️ انتقام خون حججی با نابودی داعش تمام نخواهد بود، انتقام او تنها با نابودی اسرائیل فراهم می‌شود

⭕️ ما عزادار حسین(ع) نیستیم، اگر اسرائیل را از صفحۀ روزگار محو نکنیم!
______________________
#مراسم_تشییع_شهید_حججی
#استاد_پناهیان:

💠ما هیچ‌گاه قاتلان اصلی شهید حججی را فراموش نمی‌کنیم. ما هیچ‌گاه دولتمردان و سیاستمداران پست و خبیث آمریکا را فراموش نمی‌کنیم.

💠ما وزیر خارجۀ اسبق آمریکا را فراموش نمی‌کنیم که گفت: «به بیش از هفتاد کشور رفتیم و مذاکره کردیم، تا داعش را راه‌انداختیم»

💠ملت ایران ملت باهوشی هستند و می‌فهمند خنجری که سرِ مطهر شهید حججی را از بدن جدا کرد، این خنجر را آمریکا و اسرائیل، تیز کرده بودند.

💠شهید حججی! به خون تو قسم می‌خوریم تا اسرائیل را نابود نکنیم، از پا نخواهیم نشست.

💠اسرائیل! ما تا وقتی که تو را نابود نکنیم، صداقت عزاداری‌مان برای حسین(ع) به اثبات نخواهد رسید، ما تو را یزید زمانه، شمر زمانه، و شما را ادامه‌دهندۀ راه قاتلان حسین(ع) می‌دانیم، ما به عشق حسین(ع) اسرائیل را نابود خواهیم کرد.

💠به ما عزاداران حسین(ع) فرموده‌اند: «لعن بر قاتلان حسین(ع) را در شب و صبح عاشورا، فراموش نکنید» ما عزادار حسین(ع) نیستیم، اگر اسرائیل را از صفحۀ روزگار محو نکنیم!

💠ما ملت باهوشی هستیم؛ ایرانی‌ها فریب نمی‌خورند. در جبهۀ نبرد، دو نوع آتش باید بر سرِ دشمن بریزید. یکی زدنِ تیر مستقیم به دشمنی که دارد به سمت شما می‌آید. و دیگر اینکه باید عقبۀ دشمن را با توپخانه و موشک بزنید، اگر این عقبه نابود شود، شما پیروز خواهید شد.

💠ما می‌دانیم اگر دفاع از حرم امام حسین(ع) شهید می‌دهد، این حرم، در درجۀ اول توسط اسرائیل غاصب، مورد تهدید قرار می‌گیرد. سپاهیان پاسدار! موشک‌های خودتان را برای نابودی اسرائیل آماده کنید.

💠این مردم از خون حججی نمی‌گذرند، انتقام خون حججی با نابودی داعش تمام نخواهد بود، انتقام خون حججی تنها با نابودی اسرائیل فراهم می‌شود.

🔰مراسم تشییع پیکر شهید حججی- میدان امام حسین(ع)-96.7.5
صوت: t.me/Panahian_mp3/2124

@Panahian_ir
@Panahian_text