🌀 فرهنگ #غرب با کدام حرف عرفانی توانسته میلیونها انسان را فریب دهد؟
⭕️ محبت خوب کسبی است یا کشفی؟
⭕️علت اینکه بعضیها دم دمی مزاجاند، این است که دنبال محبت اصلی میگردند، لذا به هر چه دل میبندند، از آن دلزده میشوند
⭕️هشتمین ویژگی محبت خوب:8⃣ غیر از ابدی بودن، ازلی هم باشد.
👌چرا فرهنگ #غرب میتواند میلیونها انسان را فریب دهد؟ چرا توانستند بشر را گمراه کنند؟ با یک حرف خوب و عرفانی و الهی، آن چیست؟ «هرچه #دلت میخواهد» خدا هم همین را گفته بود. منتها فرمود همه دلت را ببین. تو دلت غذا خوردن میخواهد ولی دلت عاشق شدن را هم میخواهد به یک عشق ازلی و ابدی برو دنبال دلت. این ترجمه آیه فطرت است.
____________________________
🔵#محبت_راز_معنویت - ج10
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 محبت وقتی زیباست که همانطور که #ابدی است، #ازلی هم باشد، محبت به خدا که همان مصداق محبت خوب است که داریم بهصورت کلی درباره آن صحبت میکنیم، محبتی است که در دل ما از قبل بوده است.
💠 بنا نیست وقتی انسان باخدا آشنا میشود بگوید: «بهبه من تازه با شما آشنا شدم، میخواهم به شما علاقهمند شوم» بلکه کمی که باخدا آشنا شدید، احساس میکنید ایشان را از قدیم دوست داشتهاید.
💠 محبت خوب (به خدا) کسبی است یا کشفی؟ نگاه دین، این است که انسان فطرتی الهی دارد؛ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»(روم،30) بنابراین محبت از قبل بوده است و فقط آن محبت پنهان را باید پیدا کرد.
💠 علت اینکه بعضیها دم دمی مزاجاند، این است که دنبال محبت اصلی میگردند، لذا به هر چه دل میبندند، از آن دلزده میشوند.
💠 دل کندن از علائق قدیمی سخت است؛ و اگر کسی را دیدید در زندگی سرگشته و پریشان است. این به خاطر بریدن از خدایی است که علائقش در دلش از قبل بوده.
✅فواید کشفی بودن محبت خوب (محبت به خدا)
1⃣کسی نمی تواند بگوید نمی خواهم دین دار باشم:
💠 فایده این نگاه(کشفی) این است که کسی نمیتواند بگوید: من نمیخواهم دین داشته باشم. چون او از ازل فقط عاشق خدا بوده، و اگر به این عشق نرسد، به خودش لطمه زده است. به خاطر همین کافران بهشدت در قرآن مذمت شدهاند چون به خودشان لطمه زده اند.
💠 کسی نمیتواند بگویید: «میدانی، من خدا را #نپسندیدم». بهش میگویند: چه بلایی سرخودت آوردهای که خلاف ساختار روحی و روانیات عمل میکنی؟ با خودت چه کردهای که میخواهی غیر خودت باشی؟!
2⃣انسان به خودشکوفای میرسد:
💠 یکی دیگر از خواص نگاه ازلی به محبت این است که دین داری یعنی تلاش برای خودشکوفایی میرسد. وقتی شما دینداری میکنید به دلبخواهیهایت رسیدی.
💠 مردم جهان را با چه چیزی فریب میدهند؟ بادلم میخواهد؛ بدبختی بشریت این است میگوید: «برو راحت باش؛ هر چه دلت میخواهد» او هم میرود دنبال دل بخواهی که مربوط به شکم و دامن است. تو ساختهشدهای که بروی دنبال دلبخواهیهایت ولی دل تو خیلی چیزها را میخواهد.
💠 چرا فرهنگ غرب میتواند میلیونها انسان را فریب دهد؟ چرا توانستند بشر را گمراه کنند؟ با یک حرف خوب و عرفانی و الهی. آن چیست؟ «هرچه دلت میخواهد» خدا هم همین را گفته بود. منتها فرمود همه دلت را ببین. تو دلت غذا خوردن میخواهد ولی دلت عاشق شدن را هم میخواهد به یک عشق ازلی و ابدی برو دنبال دلت. این ترجمه آیه فطرت است.
3⃣عجب و غرور پیدا نمیکنی
💠 مؤمنین دیگر عجب و غرور پیدا نمیکنند. چرا؟ چون اگر بدانی، دینداری پاسخی است به نیاز شخصی تو، هرچه دیندارتر شوی از خدا ممنونتر میشوی. جز این باشد عبادت انسان را فاسد میکند. وقتی از پیامبر (ص) دلیل اینهمه عبادت را میپرسیدند میفرمود: «آیا بنده شکور نباشم؛ أَ لَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً»(کافی، ج2، ص95) یعنی من نمیتوانم ممنون خدا نباشم؛ واقعاً خودشان را بدهکار میدانستند.
💠 زیاد بچههای خوبی نشوید وگرنه در خانه خدا بدهکارتر میشوی؛ و حجم استغفارت چند برابر میشود. آنگاه دستورات الهی را لطف خدا میبینیم. اگر واجب کرده اصرار اوست برای سعادت تو.
✅آثار اجتماعی: نگاه مهربانانه به گنه کاران
💠 اگر کسی هرچه دید، لطف خدا بود نه زحمت خودش آنگاه هر گناهکاری را میبیند با دلسوزی و مهربانی با او برخورد میکند نه با غرور و تکبر. میگوید ببین بنده خدا به خودش لطمه زده است. خدایا راه را هم برای او بازکن. وقتی دستتو را گرفتهاند بردهاند جلو، دلت برای آنهایی که عقبترند میسوزد به همین دلیل شهداء و اولیاء دیگران را شفاعت میکنند.
#محبت_راز_معنویت - ج10
#تنها_مسیر
#صوت:
bayanmanavi.ir/post/3078
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
⭕️ محبت خوب کسبی است یا کشفی؟
⭕️علت اینکه بعضیها دم دمی مزاجاند، این است که دنبال محبت اصلی میگردند، لذا به هر چه دل میبندند، از آن دلزده میشوند
⭕️هشتمین ویژگی محبت خوب:8⃣ غیر از ابدی بودن، ازلی هم باشد.
👌چرا فرهنگ #غرب میتواند میلیونها انسان را فریب دهد؟ چرا توانستند بشر را گمراه کنند؟ با یک حرف خوب و عرفانی و الهی، آن چیست؟ «هرچه #دلت میخواهد» خدا هم همین را گفته بود. منتها فرمود همه دلت را ببین. تو دلت غذا خوردن میخواهد ولی دلت عاشق شدن را هم میخواهد به یک عشق ازلی و ابدی برو دنبال دلت. این ترجمه آیه فطرت است.
____________________________
🔵#محبت_راز_معنویت - ج10
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 محبت وقتی زیباست که همانطور که #ابدی است، #ازلی هم باشد، محبت به خدا که همان مصداق محبت خوب است که داریم بهصورت کلی درباره آن صحبت میکنیم، محبتی است که در دل ما از قبل بوده است.
💠 بنا نیست وقتی انسان باخدا آشنا میشود بگوید: «بهبه من تازه با شما آشنا شدم، میخواهم به شما علاقهمند شوم» بلکه کمی که باخدا آشنا شدید، احساس میکنید ایشان را از قدیم دوست داشتهاید.
💠 محبت خوب (به خدا) کسبی است یا کشفی؟ نگاه دین، این است که انسان فطرتی الهی دارد؛ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»(روم،30) بنابراین محبت از قبل بوده است و فقط آن محبت پنهان را باید پیدا کرد.
💠 علت اینکه بعضیها دم دمی مزاجاند، این است که دنبال محبت اصلی میگردند، لذا به هر چه دل میبندند، از آن دلزده میشوند.
💠 دل کندن از علائق قدیمی سخت است؛ و اگر کسی را دیدید در زندگی سرگشته و پریشان است. این به خاطر بریدن از خدایی است که علائقش در دلش از قبل بوده.
✅فواید کشفی بودن محبت خوب (محبت به خدا)
1⃣کسی نمی تواند بگوید نمی خواهم دین دار باشم:
💠 فایده این نگاه(کشفی) این است که کسی نمیتواند بگوید: من نمیخواهم دین داشته باشم. چون او از ازل فقط عاشق خدا بوده، و اگر به این عشق نرسد، به خودش لطمه زده است. به خاطر همین کافران بهشدت در قرآن مذمت شدهاند چون به خودشان لطمه زده اند.
💠 کسی نمیتواند بگویید: «میدانی، من خدا را #نپسندیدم». بهش میگویند: چه بلایی سرخودت آوردهای که خلاف ساختار روحی و روانیات عمل میکنی؟ با خودت چه کردهای که میخواهی غیر خودت باشی؟!
2⃣انسان به خودشکوفای میرسد:
💠 یکی دیگر از خواص نگاه ازلی به محبت این است که دین داری یعنی تلاش برای خودشکوفایی میرسد. وقتی شما دینداری میکنید به دلبخواهیهایت رسیدی.
💠 مردم جهان را با چه چیزی فریب میدهند؟ بادلم میخواهد؛ بدبختی بشریت این است میگوید: «برو راحت باش؛ هر چه دلت میخواهد» او هم میرود دنبال دل بخواهی که مربوط به شکم و دامن است. تو ساختهشدهای که بروی دنبال دلبخواهیهایت ولی دل تو خیلی چیزها را میخواهد.
💠 چرا فرهنگ غرب میتواند میلیونها انسان را فریب دهد؟ چرا توانستند بشر را گمراه کنند؟ با یک حرف خوب و عرفانی و الهی. آن چیست؟ «هرچه دلت میخواهد» خدا هم همین را گفته بود. منتها فرمود همه دلت را ببین. تو دلت غذا خوردن میخواهد ولی دلت عاشق شدن را هم میخواهد به یک عشق ازلی و ابدی برو دنبال دلت. این ترجمه آیه فطرت است.
3⃣عجب و غرور پیدا نمیکنی
💠 مؤمنین دیگر عجب و غرور پیدا نمیکنند. چرا؟ چون اگر بدانی، دینداری پاسخی است به نیاز شخصی تو، هرچه دیندارتر شوی از خدا ممنونتر میشوی. جز این باشد عبادت انسان را فاسد میکند. وقتی از پیامبر (ص) دلیل اینهمه عبادت را میپرسیدند میفرمود: «آیا بنده شکور نباشم؛ أَ لَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً»(کافی، ج2، ص95) یعنی من نمیتوانم ممنون خدا نباشم؛ واقعاً خودشان را بدهکار میدانستند.
💠 زیاد بچههای خوبی نشوید وگرنه در خانه خدا بدهکارتر میشوی؛ و حجم استغفارت چند برابر میشود. آنگاه دستورات الهی را لطف خدا میبینیم. اگر واجب کرده اصرار اوست برای سعادت تو.
✅آثار اجتماعی: نگاه مهربانانه به گنه کاران
💠 اگر کسی هرچه دید، لطف خدا بود نه زحمت خودش آنگاه هر گناهکاری را میبیند با دلسوزی و مهربانی با او برخورد میکند نه با غرور و تکبر. میگوید ببین بنده خدا به خودش لطمه زده است. خدایا راه را هم برای او بازکن. وقتی دستتو را گرفتهاند بردهاند جلو، دلت برای آنهایی که عقبترند میسوزد به همین دلیل شهداء و اولیاء دیگران را شفاعت میکنند.
#محبت_راز_معنویت - ج10
#تنها_مسیر
#صوت:
bayanmanavi.ir/post/3078
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
🌀 دومین مانع رشد، «تحریف و حداقلی تلقی کردنِ دین» است
🌀 منطق کسانی که علی(ع) را تنها گذاشتند، اکتفا به حداقلی از فواید دین بود/ با دین قشری و حداقلی، میشود سر از بدن امام حسین(ع) هم جدا کرد
__________________
#موانع_رشد-ج 9
http://goo.gl/L6Er1X
⭕️ فضای صدر اسلام، فضای خیانت نبود، بلکه فضای اکتفا به حداقل دین و قناعت به قشرِ دین بود.
⭕️ امام(ره): کسانی که دین را بهطور «قشری» به مردم منتقل کنند، شیاطین طریق الیالله هستند
⭕️ در آخرالزمان، متحجرین قشری با سکولارها همآغوش میشوند
⭕️ بعضیها وقتی چهارتا بیحجاب در خیابان میبینند، میگویند: «اسلام به باد فنا رفت!»/چون نگاهشان به دین قشری است
👌 ممکن است یک کسی نخواهد زیاد دیندار باشد و همتش در حرکت به سمت دین و مسیر رشد، پایین باشد، این زیاد عیبی ندارد، اما گاهی اوقات یک کسی میآید این دونهمتی و رشد نکردن خودش را توجیه دینی میکند؛ این خطرناک است و کار به تحریف دین میرسد
⭕️ چرا خیلیها با باطن و معنای دین مخالفت دارند؟ چون باطن دین به ولایت میرسد.
_____________________________
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 دومین مانع رشد «تحریف دین» یا «حداقلی تلقی کردنِ دین» است. گاهی جهل مانع رشد است و گاهی «علمِ به یک دین تحریفشده و دین حداقلی» مانع رشد است. شما به این سادگی نمیتوانید این دین حداقلی را از ذهنها بیرون بیاورید. ممکن است یک کسی نخواهد زیاد دیندار باشد و همتش در حرکت به سمت دین و مسیر رشد، پایین باشد، این زیاد عیبی ندارد، اما گاهی اوقات یک کسی میآید این دونهمتی و رشد نکردن خودش را توجیه دینی میکند؛ این خطرناک است و کار به تحریف دین میرسد.
💠 در صدر اسلام، صریحاً شعار میدادند «حسبنا کتاب الله؛ کتاب خدا برای ما کافی است». این یک جلوه از تحریف دین و حداقلی تلقی کردن دین است. کسانی که علی(ع) را تنها گذاشتند یک منطق قوی داشتند؛ بعید است که ما هم به سادگی از زیر این منطق قوی، نجات پیدا کنیم و جامعۀ خودمان را نجات دهیم. منطقشان این بود که به حداقلی از فواید دین اکتفا کردند و گفتند «همین بس است! مگر ما چقدر از دین انتظار داریم؟!»
💠 برخی روشنفکرمآبها بااینکه علیه قشریون حرف میزنند؛ اما خودشان هم به نوعی «قشریمسلک» هستند، چون ابعاد عمیق سیاسی و عرفانی اسلام را نمیفهمند و دربارۀ معنای ولایت و معانی آیات قرآن هم بسیار حداقلی تحلیل میکنند. شما در آخرالزمان خواهید دید که متحجرینی که به ظاهر دین میچسبند، با سکولارها همآغوش میشوند. همین الان هم میتوانید ببینید که رأیهای اینها در عرصۀ سیاست، بسیاری اوقات یکی است.
💠 امام(ره) میفرماید: کسانی که مردم را بهطور محض، فقط به صورتِ عبادات دعوت میکنند و میگويند که شريعت جز اين صورت و قشر معنا و حقيقتى ندارد، شياطين طريق الى اللَّه و خارهاى راه انسانيّتند. (آداب الصلاة/ص154)
💠 بعضیها وقتی چهارتا بیحجاب در خیابان میبینند، میگویند: «اسلام به باد فنا رفت!» مگر تمام همّت اسلام به حجاب بود که حالا به باد فنا رفت؟!/ اینها نگاه قشری به دین دارند
💠 چرا خیلیها با باطن و معنای دین مخالفت دارند؟ چون هرچه به باطن دین راه پیدا میکنید، به ولایت میرسید. امام کاظم(ع) میفرماید: باطن قرآن ما هستیم(کافی/1/ 374) و برخی سعی دارند ما را از این باطن قرآن محروم کنند. چرا نمیگذارند که ما رشد کنیم و به حقایق دین برسیم؟ چون حقایق دین، همهاش به یک امر منتهی میشود و آن ولایت است.
💠 هر صفت اخلاقیای را که بخواهید درست و عمیق، بحث کنید و جلو بروید، به ولایت میرسید. مثلاً اگر دربارۀ حسادت و تکبر بحث کنید، به ولایت میرسید؛ و اینکه نسبت به ولیّ خدا نباید تکبر و حسادت داشته باشید. مثلاًمهمترین حسادتی که منجر به قتل میشود و در تاریخ بشریت هم اولین نزاع را ایجاد کرد(بین قابیل و هابیل) در «ترجیح دادن از نظر معنوی» رخ میدهد. وقتی خدا یک کسی را از نظر معنوی بر دیگران ترجیح دهد، مهمترین حسادت، اینجا رخ میدهد
💠چرا نمیگذارند ما رشد کنیم؟ چرا تفسیر حداقلی از دین مطرح میکنند؟ چرا میگفتند «حسبنا کتاب الله»؟ چرا نمیگذاشتند امیرالمؤمنین(ع) کتاب خدا را شرح بدهد و بواطن آنرا بیاورد؟ چون دین قشری و حداقلی را میخواستند. و با این دین قشری و حداقلی، میشود سر از بدن امام حسین(ع) جدا کرد. و درِ خانۀ حضرت زهرا(س) را آتش زد بدون اینکه کسی اعتراض کند. فضای صدر اسلام، فضای خیانت نبود، بلکه فضای اکتفا کردن به حداقل دین بود، فضای قانع شدن به قشرِ دین بود.
#صوت:
bayanmanavi.ir/post/3078
https://telegram.me/Panahian_mp3/816
#موانع_رشد –ج9
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
🌀 منطق کسانی که علی(ع) را تنها گذاشتند، اکتفا به حداقلی از فواید دین بود/ با دین قشری و حداقلی، میشود سر از بدن امام حسین(ع) هم جدا کرد
__________________
#موانع_رشد-ج 9
http://goo.gl/L6Er1X
⭕️ فضای صدر اسلام، فضای خیانت نبود، بلکه فضای اکتفا به حداقل دین و قناعت به قشرِ دین بود.
⭕️ امام(ره): کسانی که دین را بهطور «قشری» به مردم منتقل کنند، شیاطین طریق الیالله هستند
⭕️ در آخرالزمان، متحجرین قشری با سکولارها همآغوش میشوند
⭕️ بعضیها وقتی چهارتا بیحجاب در خیابان میبینند، میگویند: «اسلام به باد فنا رفت!»/چون نگاهشان به دین قشری است
👌 ممکن است یک کسی نخواهد زیاد دیندار باشد و همتش در حرکت به سمت دین و مسیر رشد، پایین باشد، این زیاد عیبی ندارد، اما گاهی اوقات یک کسی میآید این دونهمتی و رشد نکردن خودش را توجیه دینی میکند؛ این خطرناک است و کار به تحریف دین میرسد
⭕️ چرا خیلیها با باطن و معنای دین مخالفت دارند؟ چون باطن دین به ولایت میرسد.
_____________________________
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 دومین مانع رشد «تحریف دین» یا «حداقلی تلقی کردنِ دین» است. گاهی جهل مانع رشد است و گاهی «علمِ به یک دین تحریفشده و دین حداقلی» مانع رشد است. شما به این سادگی نمیتوانید این دین حداقلی را از ذهنها بیرون بیاورید. ممکن است یک کسی نخواهد زیاد دیندار باشد و همتش در حرکت به سمت دین و مسیر رشد، پایین باشد، این زیاد عیبی ندارد، اما گاهی اوقات یک کسی میآید این دونهمتی و رشد نکردن خودش را توجیه دینی میکند؛ این خطرناک است و کار به تحریف دین میرسد.
💠 در صدر اسلام، صریحاً شعار میدادند «حسبنا کتاب الله؛ کتاب خدا برای ما کافی است». این یک جلوه از تحریف دین و حداقلی تلقی کردن دین است. کسانی که علی(ع) را تنها گذاشتند یک منطق قوی داشتند؛ بعید است که ما هم به سادگی از زیر این منطق قوی، نجات پیدا کنیم و جامعۀ خودمان را نجات دهیم. منطقشان این بود که به حداقلی از فواید دین اکتفا کردند و گفتند «همین بس است! مگر ما چقدر از دین انتظار داریم؟!»
💠 برخی روشنفکرمآبها بااینکه علیه قشریون حرف میزنند؛ اما خودشان هم به نوعی «قشریمسلک» هستند، چون ابعاد عمیق سیاسی و عرفانی اسلام را نمیفهمند و دربارۀ معنای ولایت و معانی آیات قرآن هم بسیار حداقلی تحلیل میکنند. شما در آخرالزمان خواهید دید که متحجرینی که به ظاهر دین میچسبند، با سکولارها همآغوش میشوند. همین الان هم میتوانید ببینید که رأیهای اینها در عرصۀ سیاست، بسیاری اوقات یکی است.
💠 امام(ره) میفرماید: کسانی که مردم را بهطور محض، فقط به صورتِ عبادات دعوت میکنند و میگويند که شريعت جز اين صورت و قشر معنا و حقيقتى ندارد، شياطين طريق الى اللَّه و خارهاى راه انسانيّتند. (آداب الصلاة/ص154)
💠 بعضیها وقتی چهارتا بیحجاب در خیابان میبینند، میگویند: «اسلام به باد فنا رفت!» مگر تمام همّت اسلام به حجاب بود که حالا به باد فنا رفت؟!/ اینها نگاه قشری به دین دارند
💠 چرا خیلیها با باطن و معنای دین مخالفت دارند؟ چون هرچه به باطن دین راه پیدا میکنید، به ولایت میرسید. امام کاظم(ع) میفرماید: باطن قرآن ما هستیم(کافی/1/ 374) و برخی سعی دارند ما را از این باطن قرآن محروم کنند. چرا نمیگذارند که ما رشد کنیم و به حقایق دین برسیم؟ چون حقایق دین، همهاش به یک امر منتهی میشود و آن ولایت است.
💠 هر صفت اخلاقیای را که بخواهید درست و عمیق، بحث کنید و جلو بروید، به ولایت میرسید. مثلاً اگر دربارۀ حسادت و تکبر بحث کنید، به ولایت میرسید؛ و اینکه نسبت به ولیّ خدا نباید تکبر و حسادت داشته باشید. مثلاًمهمترین حسادتی که منجر به قتل میشود و در تاریخ بشریت هم اولین نزاع را ایجاد کرد(بین قابیل و هابیل) در «ترجیح دادن از نظر معنوی» رخ میدهد. وقتی خدا یک کسی را از نظر معنوی بر دیگران ترجیح دهد، مهمترین حسادت، اینجا رخ میدهد
💠چرا نمیگذارند ما رشد کنیم؟ چرا تفسیر حداقلی از دین مطرح میکنند؟ چرا میگفتند «حسبنا کتاب الله»؟ چرا نمیگذاشتند امیرالمؤمنین(ع) کتاب خدا را شرح بدهد و بواطن آنرا بیاورد؟ چون دین قشری و حداقلی را میخواستند. و با این دین قشری و حداقلی، میشود سر از بدن امام حسین(ع) جدا کرد. و درِ خانۀ حضرت زهرا(س) را آتش زد بدون اینکه کسی اعتراض کند. فضای صدر اسلام، فضای خیانت نبود، بلکه فضای اکتفا کردن به حداقل دین بود، فضای قانع شدن به قشرِ دین بود.
#صوت:
bayanmanavi.ir/post/3078
https://telegram.me/Panahian_mp3/816
#موانع_رشد –ج9
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
🌀اگر قلب شما که دارای محبتهای مختلف است، یک محبت مرکزی قوی نداشته باشد، هرکدام از این محبتها به گونهای به شما صدمه میزنند
👌کسانی که چند تا محبت دارند اما محبتهایشان یک قبله و امام پیدا نکرده، بیچارهاند! دلشان پراکنده است، قدرت و قوت قلب ندارند.
____________________________
http://goo.gl/zfCjpi
🔵#محبت_راز_معنویت - ج 12
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 دومین اثر محبت خوب شدید و قوی این است که تمام محبتهای قلب انسان را به خط میکند و در خدمت خود میگیرد و آنها را مدیریت میکند. همۀ ما محبت به خوبیها داریم، دردمان این است که محبت به خوبیهایمان قوی نیست و قویترین محبتمان هم نیست.
💠 محبت به فرزند نهتنها بد نیست بلکه فرمود ایمان ندارد کسی که بچهاش را دوست نداشته باشد ولی اگر یک محبت قوی در قلب شما نباشد، محبت به فرزند به شما و فرزندتان لطمه میزند. چه بسیار مادرانی که در اثر محبت در جریان تربیت به بچههایشان صدمه زدهاند؛ و چه بسیار بچههایی که در اثر محبت به پدر و مادر صدمه خوردهاند.
💠 علامۀ طباطبائی بعد از ازدواج دخترشان میآیند پای کمد دخترشان مینشینند شروع میکنند های های گریه کردن. عرفان ایشان موجب نمیشود این عاطفه از بین برود.
💠 اگر شما قلبتان که دارای محبتهای مختلف هست، یک محبت مرکزی قوی نداشته باشد، هرکدام از این محبتها به گونهی به شما صدمه میزنند.
💠 وقتی محبت قوی متمرکز باشد، شما کارت را دوست داری، برای آن محبت مرکزی قوی دوست داری، بچهات را دوست داری برای آن محبت مرکزی دوست داری.
💠 شهید مطهری میفرماید یک محبت قوی مرکزی حتی زمینی هم باشد خوبیاش این است در آدم تمرکز ایجاد میکند، وحدت احوال ایجاد میکند. صبح بلند میشوی به یاد او بلند میشوی، شب میخوابی به یاد او میخوابی. چقدر خوب است آدم همهچیزش باهم هماهنگ باشد.
💠 من خوابیدن را با یک قسمت از دلم دوست دارم، غذا خوردن را با یک قسمت دیگر دوست دارم، خانوادهام را با یک قسمت دیگر دلم دوست دارم، هر کدام را جدا جدا دوست دارم...، خب این دل تکهپاره شده دیگر! صد دلِ شد، باید دل را یکدله بکنیم! کسانی که چند تا محبت دارند اما محبتهایشان یک قبله و امام پیدا نکرده، بیچارهاند! دلشان پراکنده است، قدرت و قوت قلب ندارند. تنها راه یکدله شدن دل این است که یک محبت مرکزی قوی داشته باشیم که همۀ محبتهای دیگر تحت الشعاع آن باشند و توسط آن سامان پیدا کنند.
💠 وقتیکه تمام محبتها به خاطر آن محبت اصلی و مرکزی سامان یافت، آنوقت دیگر واقعاً هیچ تلخیای در زندگی آدم نخواهد بود، هیچ حسرتی در زندگی آدم نخواهد بود، هیچ شیرینیای هم غایب نیست؛ خاطرات را تلخهایش را شیرین کرده، شیرینهایش هم موجب نمیشود که تو غصۀ بخوری آه جوانی کجایی که یادت به خیر.
💠 چنین آدمی که یک محبت قوی مرکزی دارد که بقیۀ محبتهایش سامانیافتهاند و تحت آن محبت، وابسته شدهاند به آن محبت، قویترین احساسش چیست که همیشه با آن سرگرم است؟ شکر! به خاطر شکر اشک میریزد، به خاطر شکر بال درمیآورد. اصلاً دیدید قیافۀ آدمهای شاکر فرق میکند با بقیه، میشود از روی قیافهشان تشخیص داد. کوچکترین نگرانی اطراف پلک آدم خودش را نشان میدهد، کوچکترین حسرت، کوچکترین حسادت، کوچکترین حرص، کوچکترین...، هرچه! بعد شکر، قیافه انسان را باز میکند.
#محبت_راز_معنویت - ج12 #بخش_دوم
#صوت:
bayanmanavi.ir/post/3078
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
👌کسانی که چند تا محبت دارند اما محبتهایشان یک قبله و امام پیدا نکرده، بیچارهاند! دلشان پراکنده است، قدرت و قوت قلب ندارند.
____________________________
http://goo.gl/zfCjpi
🔵#محبت_راز_معنویت - ج 12
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 دومین اثر محبت خوب شدید و قوی این است که تمام محبتهای قلب انسان را به خط میکند و در خدمت خود میگیرد و آنها را مدیریت میکند. همۀ ما محبت به خوبیها داریم، دردمان این است که محبت به خوبیهایمان قوی نیست و قویترین محبتمان هم نیست.
💠 محبت به فرزند نهتنها بد نیست بلکه فرمود ایمان ندارد کسی که بچهاش را دوست نداشته باشد ولی اگر یک محبت قوی در قلب شما نباشد، محبت به فرزند به شما و فرزندتان لطمه میزند. چه بسیار مادرانی که در اثر محبت در جریان تربیت به بچههایشان صدمه زدهاند؛ و چه بسیار بچههایی که در اثر محبت به پدر و مادر صدمه خوردهاند.
💠 علامۀ طباطبائی بعد از ازدواج دخترشان میآیند پای کمد دخترشان مینشینند شروع میکنند های های گریه کردن. عرفان ایشان موجب نمیشود این عاطفه از بین برود.
💠 اگر شما قلبتان که دارای محبتهای مختلف هست، یک محبت مرکزی قوی نداشته باشد، هرکدام از این محبتها به گونهی به شما صدمه میزنند.
💠 وقتی محبت قوی متمرکز باشد، شما کارت را دوست داری، برای آن محبت مرکزی قوی دوست داری، بچهات را دوست داری برای آن محبت مرکزی دوست داری.
💠 شهید مطهری میفرماید یک محبت قوی مرکزی حتی زمینی هم باشد خوبیاش این است در آدم تمرکز ایجاد میکند، وحدت احوال ایجاد میکند. صبح بلند میشوی به یاد او بلند میشوی، شب میخوابی به یاد او میخوابی. چقدر خوب است آدم همهچیزش باهم هماهنگ باشد.
💠 من خوابیدن را با یک قسمت از دلم دوست دارم، غذا خوردن را با یک قسمت دیگر دوست دارم، خانوادهام را با یک قسمت دیگر دلم دوست دارم، هر کدام را جدا جدا دوست دارم...، خب این دل تکهپاره شده دیگر! صد دلِ شد، باید دل را یکدله بکنیم! کسانی که چند تا محبت دارند اما محبتهایشان یک قبله و امام پیدا نکرده، بیچارهاند! دلشان پراکنده است، قدرت و قوت قلب ندارند. تنها راه یکدله شدن دل این است که یک محبت مرکزی قوی داشته باشیم که همۀ محبتهای دیگر تحت الشعاع آن باشند و توسط آن سامان پیدا کنند.
💠 وقتیکه تمام محبتها به خاطر آن محبت اصلی و مرکزی سامان یافت، آنوقت دیگر واقعاً هیچ تلخیای در زندگی آدم نخواهد بود، هیچ حسرتی در زندگی آدم نخواهد بود، هیچ شیرینیای هم غایب نیست؛ خاطرات را تلخهایش را شیرین کرده، شیرینهایش هم موجب نمیشود که تو غصۀ بخوری آه جوانی کجایی که یادت به خیر.
💠 چنین آدمی که یک محبت قوی مرکزی دارد که بقیۀ محبتهایش سامانیافتهاند و تحت آن محبت، وابسته شدهاند به آن محبت، قویترین احساسش چیست که همیشه با آن سرگرم است؟ شکر! به خاطر شکر اشک میریزد، به خاطر شکر بال درمیآورد. اصلاً دیدید قیافۀ آدمهای شاکر فرق میکند با بقیه، میشود از روی قیافهشان تشخیص داد. کوچکترین نگرانی اطراف پلک آدم خودش را نشان میدهد، کوچکترین حسرت، کوچکترین حسادت، کوچکترین حرص، کوچکترین...، هرچه! بعد شکر، قیافه انسان را باز میکند.
#محبت_راز_معنویت - ج12 #بخش_دوم
#صوت:
bayanmanavi.ir/post/3078
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
🌀خیلیها فکر میکنند دعا و مناجات یعنی حتماً گریه کنی! اینطوری نیست، خیلی اوقات باید با خدا گفتگوی #منطقی کنیم.
http://goo.gl/Oe1bIv
⭕️یکی از بهترین گفتگوهای منطقی که هرکسی با خودش میتواند داشته باشد این است که من چی را دوست دارم؟ چی را دوست ندارم؟ چقدر دوست دارم؟ چقدر دوست ندارم؟
⭕️آخر همۀ گناهها این است که خدایا من زیاد تو را دوست نداشتم و الا آدم میشدم!
⭕️ موضوع کاستیهای محبتمان را بیاوریم بگذاریم وسط مناجاتمان، موضوع محبت را بیاوریم بگذاریم در محاسبۀ نفس و متن استغفار. بگوییم خدایا من اگر تو را بیشتر از خودم دوست داشتم، بیشتر لذت میبردم از زندگیام، حالا لذت هم نمیبرم. پس استغفروا الله ...
____________________________
🔵#محبت_راز_معنویت - ج 12 #بخش_دوم
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 خداوند متعال به یک #گفتگوی_منطقی خیلی بها میدهند، اینقدر بها میدهند که روز قیامت وقتی یک عدهای را میخواهند بفرستند عذاب، به ایشان میگویند اول بیایید اینجا باهم یک گفتگوی منطقی بکنیم بعد بروید عذاب! آن گفتگوی منطقی در تعبیر ما همان محاسبۀ روز قیامت است.
💠 بنده بر اساس تعالیم دینی «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَيْهَا فَإِنَّ لِلْقِيَامَةِ خَمْسِينَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِفٍ مِقْدَارُهُ أَلْفُ سَنَةٍ ثُمَّ تَلَا فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ.»(کافی، ج8، ص143) پیشنهاد میدهم، بیایید همین دنیا شیرفهم شویم، تا آن دنیا کارمان آسانتر شود.
💠 اینقدر حساب بکشی از نفس اهمیتش بالاست که اهلبیت فرمودهاند: «از ما نیست کسی که هرروز بهحساب خودش نرسد؛ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْم»(کافی،ج2، ص453). من چهکاره هستم؟ چرا اینطوری هستم؟ کی میخواهم تغییر کنم؟ مانعم چیست؟ عاملی که میتواند من را نجات بدهد چیست؟ باید با خودمان صحبت کنیم.
💠 هرکسی باید خودش را محاسبه کند، یکی از بهترین محاسبهها، یکی از بهترین گفتگوهای منطقی که هرکسی با خودش میتواند داشته باشد این است که من چی را دوست دارم؟ چی را دوست ندارم؟ چقدر دوست دارم؟ چقدر دوست ندارم؟ آخر همۀ گناهان این است که خدایا من زیاد تو را دوست نداشتم و الا آدم میشدم!
💠 خیلیها فکر میکنند دعا و مناجات یعنی حتماً گریه کنی! اینطوری نیست، گریه باشد خوب است ولی نبود زیاد مهم نیست. بسیاری از قسمتهای ادعیه اصلاً جای گریه نیست، ما فکر میکنیم همهاش را باید گریه کنیم. ما باید خیلی وقتها سر سجادۀ دعا حرف منطقی بزنیم؛ «إِلَهِي لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِك» ببین خدا من را با چوب ادبم نکن، با عقوبت ادبم نکن. بامحبت خودت نمیشود مرا ادب کنی؟
💠 بعد از محاسبه نفس، کم و کاستیهایت را در خانه خدا مطرح کن. خدا کاری ندارد جز کمک کردن به بندهاش. ایرادت را بگو تا ایرادت را هم نگویی برطرف نمیشود. «وَ اللَّهِ مَا يَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِهِ»(کافی، ج 2، ص 426) بخدا قسم از نجات پیدا نمیکند مگر کسی که اقرار کند تا اقرار نکنی نمیشود. ببین روز قیامت هم تا اقرار نکنی خدا رهایت نمیکند.
💠 ما داریم از آثار محبت صحبت میکنیم، برای چه؟ در مناجات مصرف دارد، بگوییم خدایا من اگر تو را بیشتر از خودم دوست داشتم، بیشتر لذت میبردم از زندگیام، حالا لذت هم نمیبرم. پس استغفروا الله ...
💠 موضوع کاستیهای محبتمان را بیاوریم بگذاریم وسط مناجاتمان، موضوع محبت را بیاوریم بگذاریم در محاسبۀ نفس و متن استغفار.
#محبت_راز_معنویت - ج12 #بخش_دوم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
http://goo.gl/Oe1bIv
⭕️یکی از بهترین گفتگوهای منطقی که هرکسی با خودش میتواند داشته باشد این است که من چی را دوست دارم؟ چی را دوست ندارم؟ چقدر دوست دارم؟ چقدر دوست ندارم؟
⭕️آخر همۀ گناهها این است که خدایا من زیاد تو را دوست نداشتم و الا آدم میشدم!
⭕️ موضوع کاستیهای محبتمان را بیاوریم بگذاریم وسط مناجاتمان، موضوع محبت را بیاوریم بگذاریم در محاسبۀ نفس و متن استغفار. بگوییم خدایا من اگر تو را بیشتر از خودم دوست داشتم، بیشتر لذت میبردم از زندگیام، حالا لذت هم نمیبرم. پس استغفروا الله ...
____________________________
🔵#محبت_راز_معنویت - ج 12 #بخش_دوم
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 خداوند متعال به یک #گفتگوی_منطقی خیلی بها میدهند، اینقدر بها میدهند که روز قیامت وقتی یک عدهای را میخواهند بفرستند عذاب، به ایشان میگویند اول بیایید اینجا باهم یک گفتگوی منطقی بکنیم بعد بروید عذاب! آن گفتگوی منطقی در تعبیر ما همان محاسبۀ روز قیامت است.
💠 بنده بر اساس تعالیم دینی «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَيْهَا فَإِنَّ لِلْقِيَامَةِ خَمْسِينَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِفٍ مِقْدَارُهُ أَلْفُ سَنَةٍ ثُمَّ تَلَا فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ.»(کافی، ج8، ص143) پیشنهاد میدهم، بیایید همین دنیا شیرفهم شویم، تا آن دنیا کارمان آسانتر شود.
💠 اینقدر حساب بکشی از نفس اهمیتش بالاست که اهلبیت فرمودهاند: «از ما نیست کسی که هرروز بهحساب خودش نرسد؛ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْم»(کافی،ج2، ص453). من چهکاره هستم؟ چرا اینطوری هستم؟ کی میخواهم تغییر کنم؟ مانعم چیست؟ عاملی که میتواند من را نجات بدهد چیست؟ باید با خودمان صحبت کنیم.
💠 هرکسی باید خودش را محاسبه کند، یکی از بهترین محاسبهها، یکی از بهترین گفتگوهای منطقی که هرکسی با خودش میتواند داشته باشد این است که من چی را دوست دارم؟ چی را دوست ندارم؟ چقدر دوست دارم؟ چقدر دوست ندارم؟ آخر همۀ گناهان این است که خدایا من زیاد تو را دوست نداشتم و الا آدم میشدم!
💠 خیلیها فکر میکنند دعا و مناجات یعنی حتماً گریه کنی! اینطوری نیست، گریه باشد خوب است ولی نبود زیاد مهم نیست. بسیاری از قسمتهای ادعیه اصلاً جای گریه نیست، ما فکر میکنیم همهاش را باید گریه کنیم. ما باید خیلی وقتها سر سجادۀ دعا حرف منطقی بزنیم؛ «إِلَهِي لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِك» ببین خدا من را با چوب ادبم نکن، با عقوبت ادبم نکن. بامحبت خودت نمیشود مرا ادب کنی؟
💠 بعد از محاسبه نفس، کم و کاستیهایت را در خانه خدا مطرح کن. خدا کاری ندارد جز کمک کردن به بندهاش. ایرادت را بگو تا ایرادت را هم نگویی برطرف نمیشود. «وَ اللَّهِ مَا يَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِهِ»(کافی، ج 2، ص 426) بخدا قسم از نجات پیدا نمیکند مگر کسی که اقرار کند تا اقرار نکنی نمیشود. ببین روز قیامت هم تا اقرار نکنی خدا رهایت نمیکند.
💠 ما داریم از آثار محبت صحبت میکنیم، برای چه؟ در مناجات مصرف دارد، بگوییم خدایا من اگر تو را بیشتر از خودم دوست داشتم، بیشتر لذت میبردم از زندگیام، حالا لذت هم نمیبرم. پس استغفروا الله ...
💠 موضوع کاستیهای محبتمان را بیاوریم بگذاریم وسط مناجاتمان، موضوع محبت را بیاوریم بگذاریم در محاسبۀ نفس و متن استغفار.
#محبت_راز_معنویت - ج12 #بخش_دوم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
🌀چند پیشنهاد برای ماه مبارک رمضان
#پیشنهاد_دوم
🔴 در ماه رمضان خیلی به یاد علی(ع) باشیم؛ 30 شب در تاریخ حیات ایشان غور کنیم
⭕️ ایکاش در ماه رمضان جلساتی برقرار شود که مؤمنین به مرورِ تاریخ حیات علی(ع) بپردازند/ اثری که در ذکر علی(ع) هست، در ذکر دیگر ائمۀ هدی(ع) نیست
⭕️ حوادث اجتماعی امروز، ما را به بررسی تاریخ زندگی علی(ع) دعوت میکند
👌 پیشنهاد میکنم کتاب «فروغ ولایت» را در طول ماه مبارک رمضان-در کنار قرائت قرآن- مطالعه کنید و معجزات ارتباط روحی برقرار کردن با علی(ع) را در زندگی خودتان ببینید.
______________________________
#هیأت_شهدای_گمنام- #قسمت_دوم
#استاد_پناهیان:
💠دومین پیشنهاد بنده برای این ماه رمضان، «تأمل و توجه پیرامون امیرالمؤمنین(ع)» است و اینکه ماه رمضان خودتان را خیلی «علوی» برقرار کنیم، خیلی به یاد امیرالمؤمنین(ع) باشیم و 30 شب در تاریخ حیات ایشان غور کنیم. این ماه، ماه شهادت علی(ع) و ماه بزرگترین غصههای ایشان است، حضرت در آن روزهای آخر میخواست اصحاب خود را جمع کند ولی آنها جمع نشدند...
💠 ماه رمضان، ماه امیرالمؤمنین(ع) است؛ بهدلیل ضربت خوردن و شهادت ایشان در این ماه. این حکمت الهی خیلی پرمعناست که «ما شبهای قدر را باید برای علی(ع) عزاداری کنیم» اما حیف است که فقط در همان شبها، یادی از علی(ع) کنیم. ایکاش بشود در ماه رمضان جلساتی برقرار شود که مؤمنین در آن جلسات به مرورِ تاریخ حیات علی(ع) بپردازند.
💠در میان ائمۀ هدی(ع) پرحادثهترین و پرخاطرهترین زندگی را دربارۀ زندگی علی(ع) داریم که اکثر داستانهایش به ما رسیده است. و شما میدانید که اثر ذکر علی(ع) عجیب است. «ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ»(اختصاص/224) معجزات عجیبی در یادآوری و مدح ایشان و ذکر مظلومیت ایشان وجود دارد که این معجزات در ذکر دیگر ائمۀ هدی(ع) نیست.
💠در میان ائمۀ هدی(ع) دو امام هستند که علاقۀ ایشان در بین مؤمنین، عمیقترین آثار را بهجا میگذارد. یکی علاقه به امام زمان(ع) و یکی هم علاقۀ به امیرالمؤمنین(ع). البته دربارۀ امام حسین(ع) نیز علاقه وجود دارد، اما در مورد ایشان فرمودهاند «حرارت در قلوب مؤمنین» هست؛ این یک سوز و گدازی است که در عزاداری خودش را نشان میدهد. اما عنوان صحیفۀ مؤمن، حب حسین(ع) نیست؛ «عُنْوَانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع»(مناقب/2/151)
💠 محبت علی(ع) جایگاه ویژهای دارد؛ در سرنوشت انسان، در حیات بشر و در مقدراتی که در شب قدر برای ما معین میشود. لذا در این ماه رمضان، یک سهمیهای برای درک امیرالمؤمنین(ع) قرار دهیم.
💠 ما امروزه خیلی به بررسی تاریخ زندگی علی(ع) محتاجیم، حوادث اجتماعیمان خیلی ما را به تأمل دربارۀ زندگی ایشان دعوت میکند. برخی موضوعات عجیب در تاریخ زندگی ایشان هست که اگر یک دهۀ قبل مطالعه میکردیم شاید برای ما قابل درک نبود، ولی امروز برای ما روشن میشود، چون وضعیت زمانۀ ما خیلی از ابهامات را برطرف کرده است.
💠 پیشنهاد میکنم کتاب «فروغ ولایت» را در طول ماه مبارک رمضان-در کنار قرائت قرآن- مطالعه کنید و معجزات ارتباط روحی برقرار کردن با علی(ع) را در زندگی خودتان ببینید. وقتی این کتاب را میخوانید گاهی احساسات شما جریحهدار میشود و بهخاطر مظلومیت حضرت اشک میریزید و گاهی شکفته میشوید و به هیجان میآیید، اینها لحظات نورانی حیات شما خواهند بود.
#هیأت_شهدای_گمنام- 96.3.4
صوت:
https://telegram.me/Panahian_ir/3868
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
#پیشنهاد_دوم
🔴 در ماه رمضان خیلی به یاد علی(ع) باشیم؛ 30 شب در تاریخ حیات ایشان غور کنیم
⭕️ ایکاش در ماه رمضان جلساتی برقرار شود که مؤمنین به مرورِ تاریخ حیات علی(ع) بپردازند/ اثری که در ذکر علی(ع) هست، در ذکر دیگر ائمۀ هدی(ع) نیست
⭕️ حوادث اجتماعی امروز، ما را به بررسی تاریخ زندگی علی(ع) دعوت میکند
👌 پیشنهاد میکنم کتاب «فروغ ولایت» را در طول ماه مبارک رمضان-در کنار قرائت قرآن- مطالعه کنید و معجزات ارتباط روحی برقرار کردن با علی(ع) را در زندگی خودتان ببینید.
______________________________
#هیأت_شهدای_گمنام- #قسمت_دوم
#استاد_پناهیان:
💠دومین پیشنهاد بنده برای این ماه رمضان، «تأمل و توجه پیرامون امیرالمؤمنین(ع)» است و اینکه ماه رمضان خودتان را خیلی «علوی» برقرار کنیم، خیلی به یاد امیرالمؤمنین(ع) باشیم و 30 شب در تاریخ حیات ایشان غور کنیم. این ماه، ماه شهادت علی(ع) و ماه بزرگترین غصههای ایشان است، حضرت در آن روزهای آخر میخواست اصحاب خود را جمع کند ولی آنها جمع نشدند...
💠 ماه رمضان، ماه امیرالمؤمنین(ع) است؛ بهدلیل ضربت خوردن و شهادت ایشان در این ماه. این حکمت الهی خیلی پرمعناست که «ما شبهای قدر را باید برای علی(ع) عزاداری کنیم» اما حیف است که فقط در همان شبها، یادی از علی(ع) کنیم. ایکاش بشود در ماه رمضان جلساتی برقرار شود که مؤمنین در آن جلسات به مرورِ تاریخ حیات علی(ع) بپردازند.
💠در میان ائمۀ هدی(ع) پرحادثهترین و پرخاطرهترین زندگی را دربارۀ زندگی علی(ع) داریم که اکثر داستانهایش به ما رسیده است. و شما میدانید که اثر ذکر علی(ع) عجیب است. «ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ»(اختصاص/224) معجزات عجیبی در یادآوری و مدح ایشان و ذکر مظلومیت ایشان وجود دارد که این معجزات در ذکر دیگر ائمۀ هدی(ع) نیست.
💠در میان ائمۀ هدی(ع) دو امام هستند که علاقۀ ایشان در بین مؤمنین، عمیقترین آثار را بهجا میگذارد. یکی علاقه به امام زمان(ع) و یکی هم علاقۀ به امیرالمؤمنین(ع). البته دربارۀ امام حسین(ع) نیز علاقه وجود دارد، اما در مورد ایشان فرمودهاند «حرارت در قلوب مؤمنین» هست؛ این یک سوز و گدازی است که در عزاداری خودش را نشان میدهد. اما عنوان صحیفۀ مؤمن، حب حسین(ع) نیست؛ «عُنْوَانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع»(مناقب/2/151)
💠 محبت علی(ع) جایگاه ویژهای دارد؛ در سرنوشت انسان، در حیات بشر و در مقدراتی که در شب قدر برای ما معین میشود. لذا در این ماه رمضان، یک سهمیهای برای درک امیرالمؤمنین(ع) قرار دهیم.
💠 ما امروزه خیلی به بررسی تاریخ زندگی علی(ع) محتاجیم، حوادث اجتماعیمان خیلی ما را به تأمل دربارۀ زندگی ایشان دعوت میکند. برخی موضوعات عجیب در تاریخ زندگی ایشان هست که اگر یک دهۀ قبل مطالعه میکردیم شاید برای ما قابل درک نبود، ولی امروز برای ما روشن میشود، چون وضعیت زمانۀ ما خیلی از ابهامات را برطرف کرده است.
💠 پیشنهاد میکنم کتاب «فروغ ولایت» را در طول ماه مبارک رمضان-در کنار قرائت قرآن- مطالعه کنید و معجزات ارتباط روحی برقرار کردن با علی(ع) را در زندگی خودتان ببینید. وقتی این کتاب را میخوانید گاهی احساسات شما جریحهدار میشود و بهخاطر مظلومیت حضرت اشک میریزید و گاهی شکفته میشوید و به هیجان میآیید، اینها لحظات نورانی حیات شما خواهند بود.
#هیأت_شهدای_گمنام- 96.3.4
صوت:
https://telegram.me/Panahian_ir/3868
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀 باید از تمام لحظات خالی از نشاط و لذت استغفار کنیم!
⭕️ نشاط حقیقی، نشاطی است که به ما قدرت بدهد
⭕️ما برای زندگی عادی خودمان نیاز به نشاط و سرزندگی داریم و این نیاز ما به نشاط، خیلی بیش از مقداری است که اکثر مردم به آن قانعند
⭕️ هر کسی در این دنیا از لذایذ حقیقی عالم، بیشتر لذت ببرد، آن دنیا هم بیشتر به او میدهند
⭕️ برای رسیدن به نشاط، هم باید از عوامل مادی استفاده کرد، هم از عوامل معنوی
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-2
#استاد_پناهیان:
💠ما برای زندگی عادی خودمان نیاز به نشاط و سرزندگی داریم و این نیاز ما به نشاط، خیلی بیشتر از آن چیزی است که مردم معمولاً به آن قانع هستند؛ عموم مردم به مقدار کمی از نشاط قانعند و فقط وقتی خیلی از نشاط فاصله میگیرند و افسرده میشوند، گله میکنند که دلمان گرفته.
💠 از نظر دین، استانداردهایی که روانشناسان برای یک آدم نرمال و بانشاط مطرح میکنند، بسیار پایین است، استانداردهای دین برای آدم بانشاط و سالم-بهلحاظ روانی- خیلی بالاتر است. ولی معمولاً مردم اینقدر از زندگی خودشان انتظار نشاط بالا ندارند!
💠خیلی از قدرتها، انگیزهها، و تواناییها برای انجام کارها را «نشاط» به آدم میدهد. نشاط است که حافظه و خلاقیت انسان را تقویت میکند و خستگی او را کاهش میدهد و میتواند رنجها را برایش قابل تحمل کند. باید انتظارمان را از نشاط در زندگی بالا ببریم و به نشاط کم قانع نشویم.
💠هر کسی در این دنیا از لذایذ حقیقی کمتر لذت ببرد، آن دنیا هم کمتر به او میدهند! و برعکس. لذایذ حقیقی هم یعنی آن چیزهایی که لذت و نشاط بیشتری دارند. خدا مثل یک صاحبخانۀ کریم است که هرچه از سفرۀ او بیشتر لذت ببری، خوشحالتر میشود و بیشتر میدهد.
💠حالا این نشاط و سرور در وجود انسان چهکار میکند؟ امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «السُّرُورُ يَبْسُطُ النَّفْسَ»(غررالحکم/2023) سرور و شادی، در روح انسان گشایش و سعه ایجاد میکند و وقتی روح انسان گشاده شد، همۀ خوبیها را خواهد داشت.
💠 امیرالمؤمنین(ع): مؤمن دائماً نشاط دارد؛دَائِماً نَشَاطُه(کافی/2/230) متأسفانه خیلی از لحظات در زندگی ما هست که با انگیزۀ اندک و بدون لذت و نشاط سپری میکنیم! یکی از گناهانی که خیلی باید بهخاطرش استغفار کنیم، همین لحظات است! بگو: «خدایا! استغفار میکنم از همۀ لحظاتی که ناشاد و بینشاط و دَمغ بودم، از همۀ لحظههایی که از حضور تو بهره نبردم و از اینکه انسان هستم به شعف نیامدم...» نگویید «اینها که گناه نیست!» اینها #گناهان_روحی است که ریشۀ خیلی از #گناهان_عملی است!
💠 اگر میخواهیم به نشاط حقیقی و عمیق برسیم، باید از همۀ قوای خودمان استفاده کنیم؛ مخصوصاً از قدرت تفکر و اندیشه.
💠ما دنبال لذت و نشاط سطحی و گذرایی که با رقص و پایکوبی تأمین میشود و افسردگی به دنبالش میآید نیستیم، ما دنبال سرور و لذتی هستیم که به ما قدرت و نشاط دائم بدهد. نشاط و شادی واقعی، آن حالتِ روحی مثبتی است که به انسان انرژی و قدرت بدهد و انسان را به اوج تعادل برساند و قدرت انسان برای انجام کارهای سخت و دقیق را زیاد کند.
💠 یکی از عوامل بسیار مهم برای پیدا کردن نشاط، #قناعت است. قناعت یعنی با نعمت درست ارتباط برقرار کنی و همۀ انرژیای که این نعمت بناست به تو بدهد را از آن بگیری. بعضیها با نعمت و لذت، رابطۀ درستی برقرار نمیکنند، و بهجای اینکه سرزنده شوند، اخلاقشان بدتر میشود. مثلاً بعضیها بعد از ازدواج، بهجای اینکه شادتر و سرزندهتر باشند، بدتر میشوند، چون با این نعمت و لذت، ارتباط خوبی برقرار نکردهاند.
💠 ما فقط راجع به نشاطی که از عوامل اخروی و معنوی(مثل نماز) بهدست بیاید صحبت نمیکنیم، بلکه نشاطی که از عوامل مادی و دنیوی بهدست میآید هم مد نظر است. ما نمیگوییم که برای رسیدن به نشاط، همهاش بروید سرِ سجادۀ عبادت!، بلکه در دنیا هم خیلی عوامل نشاطآفرین وجود دارد که اگر خوب با آنها ارتباط برقرار کنیم، میتوانیم از همین نعمات دنیا(مثل غذا خوردن، رفتن به باغ و صحرا، رفیقبازی و...) خیلی نشاط بگیریم.
💠 منظور ما از نشاط و قدرت این است که انسان بتواند برای انجام کارهایش، همۀ استعدادهایش را بهکار بگیرد. دین با آدم کاری میکند که از سادهترین رفتارهایش بالاترین نور و انرژی را کسب کند؛ حتی کار سادهای مثل جارو کردن خانه. در روایت هست که همصحبتی درکنار همسر، از اعتکاف در مسجد پیامبر(ص) بالاتر است!( مجموعه ورام/2/121)
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.7
🔊 صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1374
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
⭕️ نشاط حقیقی، نشاطی است که به ما قدرت بدهد
⭕️ما برای زندگی عادی خودمان نیاز به نشاط و سرزندگی داریم و این نیاز ما به نشاط، خیلی بیش از مقداری است که اکثر مردم به آن قانعند
⭕️ هر کسی در این دنیا از لذایذ حقیقی عالم، بیشتر لذت ببرد، آن دنیا هم بیشتر به او میدهند
⭕️ برای رسیدن به نشاط، هم باید از عوامل مادی استفاده کرد، هم از عوامل معنوی
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-2
#استاد_پناهیان:
💠ما برای زندگی عادی خودمان نیاز به نشاط و سرزندگی داریم و این نیاز ما به نشاط، خیلی بیشتر از آن چیزی است که مردم معمولاً به آن قانع هستند؛ عموم مردم به مقدار کمی از نشاط قانعند و فقط وقتی خیلی از نشاط فاصله میگیرند و افسرده میشوند، گله میکنند که دلمان گرفته.
💠 از نظر دین، استانداردهایی که روانشناسان برای یک آدم نرمال و بانشاط مطرح میکنند، بسیار پایین است، استانداردهای دین برای آدم بانشاط و سالم-بهلحاظ روانی- خیلی بالاتر است. ولی معمولاً مردم اینقدر از زندگی خودشان انتظار نشاط بالا ندارند!
💠خیلی از قدرتها، انگیزهها، و تواناییها برای انجام کارها را «نشاط» به آدم میدهد. نشاط است که حافظه و خلاقیت انسان را تقویت میکند و خستگی او را کاهش میدهد و میتواند رنجها را برایش قابل تحمل کند. باید انتظارمان را از نشاط در زندگی بالا ببریم و به نشاط کم قانع نشویم.
💠هر کسی در این دنیا از لذایذ حقیقی کمتر لذت ببرد، آن دنیا هم کمتر به او میدهند! و برعکس. لذایذ حقیقی هم یعنی آن چیزهایی که لذت و نشاط بیشتری دارند. خدا مثل یک صاحبخانۀ کریم است که هرچه از سفرۀ او بیشتر لذت ببری، خوشحالتر میشود و بیشتر میدهد.
💠حالا این نشاط و سرور در وجود انسان چهکار میکند؟ امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «السُّرُورُ يَبْسُطُ النَّفْسَ»(غررالحکم/2023) سرور و شادی، در روح انسان گشایش و سعه ایجاد میکند و وقتی روح انسان گشاده شد، همۀ خوبیها را خواهد داشت.
💠 امیرالمؤمنین(ع): مؤمن دائماً نشاط دارد؛دَائِماً نَشَاطُه(کافی/2/230) متأسفانه خیلی از لحظات در زندگی ما هست که با انگیزۀ اندک و بدون لذت و نشاط سپری میکنیم! یکی از گناهانی که خیلی باید بهخاطرش استغفار کنیم، همین لحظات است! بگو: «خدایا! استغفار میکنم از همۀ لحظاتی که ناشاد و بینشاط و دَمغ بودم، از همۀ لحظههایی که از حضور تو بهره نبردم و از اینکه انسان هستم به شعف نیامدم...» نگویید «اینها که گناه نیست!» اینها #گناهان_روحی است که ریشۀ خیلی از #گناهان_عملی است!
💠 اگر میخواهیم به نشاط حقیقی و عمیق برسیم، باید از همۀ قوای خودمان استفاده کنیم؛ مخصوصاً از قدرت تفکر و اندیشه.
💠ما دنبال لذت و نشاط سطحی و گذرایی که با رقص و پایکوبی تأمین میشود و افسردگی به دنبالش میآید نیستیم، ما دنبال سرور و لذتی هستیم که به ما قدرت و نشاط دائم بدهد. نشاط و شادی واقعی، آن حالتِ روحی مثبتی است که به انسان انرژی و قدرت بدهد و انسان را به اوج تعادل برساند و قدرت انسان برای انجام کارهای سخت و دقیق را زیاد کند.
💠 یکی از عوامل بسیار مهم برای پیدا کردن نشاط، #قناعت است. قناعت یعنی با نعمت درست ارتباط برقرار کنی و همۀ انرژیای که این نعمت بناست به تو بدهد را از آن بگیری. بعضیها با نعمت و لذت، رابطۀ درستی برقرار نمیکنند، و بهجای اینکه سرزنده شوند، اخلاقشان بدتر میشود. مثلاً بعضیها بعد از ازدواج، بهجای اینکه شادتر و سرزندهتر باشند، بدتر میشوند، چون با این نعمت و لذت، ارتباط خوبی برقرار نکردهاند.
💠 ما فقط راجع به نشاطی که از عوامل اخروی و معنوی(مثل نماز) بهدست بیاید صحبت نمیکنیم، بلکه نشاطی که از عوامل مادی و دنیوی بهدست میآید هم مد نظر است. ما نمیگوییم که برای رسیدن به نشاط، همهاش بروید سرِ سجادۀ عبادت!، بلکه در دنیا هم خیلی عوامل نشاطآفرین وجود دارد که اگر خوب با آنها ارتباط برقرار کنیم، میتوانیم از همین نعمات دنیا(مثل غذا خوردن، رفتن به باغ و صحرا، رفیقبازی و...) خیلی نشاط بگیریم.
💠 منظور ما از نشاط و قدرت این است که انسان بتواند برای انجام کارهایش، همۀ استعدادهایش را بهکار بگیرد. دین با آدم کاری میکند که از سادهترین رفتارهایش بالاترین نور و انرژی را کسب کند؛ حتی کار سادهای مثل جارو کردن خانه. در روایت هست که همصحبتی درکنار همسر، از اعتکاف در مسجد پیامبر(ص) بالاتر است!( مجموعه ورام/2/121)
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.7
🔊 صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1374
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀اگر از زندگیات لذت نبری، مزۀ عبادت را هم نمیچشی!
goo.gl/4MdFhh
⭕️اگر میخواهی نماز باحال بخوانی، باید دو برابرش زندگیات بانشاط باشد
⭕️کسی که در زندگی نشاط ندارد، مطمئن باش نمازش هم خراب است و زیاد بدرد نمیخورد!
⭕️چرا بعضیها وقتی نماز میخوانند، بیشتر با خدا دعوایشان میشود؟!
⭕️بندگی پرشور و با لذت مال کسی است که در زندگیاش خیلی از خدا بُرده و کیف کرده!
⭕️عبادت شاکرانه که بهترین نوع عبادت است، یعنی عبادت برآمده از نشاط در زندگی
⭕️«حال خوش معنوی» با «نشاط در زندگی» چه ارتباطی دارد؟ اگر میخواهی «حال خوش معنوی» پیدا کنی، باید «نشاط در زندگی» داشته باشی
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج5
#استاد_پناهیان:
💠موضوع بحث ما «نشاط در زندگی» و «حال خوش معنوی» است، اما چرا این دو را کنار هم قرار دادیم؟ چون کاملاً با هم مرتبطند. خیلیها تصور میکنند: «حال خوش معنوی ارتباطی با نشاط زندگی ندارد! چون معمولاً آدمها «نشاط در زندگی» را با گناه و هرزگی بهدست میآورند و این طبیعتاً حال خوش معنوی نمیشود، بلکه حال بد معنوی میشود! از آنطرف هم در زندگی کسانی که اهل عبادت و معنویت هستند، نشاط و سرزندگی نمیبینیم!» در حالیکه «حال خوش معنوی» بدون «نشاط در زندگی» بدست نمیآید و کسی که نشاط در زندگی ندارد، عبادتش هم خراب است.
💠امام باقر(ع) میفرماید: کسی که در زندگی دنیایی خودش کسالت داشته باشد، در ارتباط با امر آخرت و کارهای بندگی خدا کسالتش بیشتر است!( مَنْ كَسِلَ ..؛ کافی/5/85)تو که حالِ زندگی کردن نداری، چطور میخواهی حال بندگی پیدا کنی؟!
💠اگر کسی در زندگیاش حال و نشاط نداشته باشد مطمئن باشید نماز خوبی هم ندارد و زیاد بدرد نمیخورد، بلکه نمازش خرابتر از زندگیاش است! اگر بخواهی نماز باحال بخوانی، حتماً باید دو برابرش زندگیتان بانشاط باشد! شما چرا نمازت خوب نیست؟ برای اینکه در زندگی، حالت خوب نیست! «تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟!»
💠اگر در زندگیات حال و نشاط نداشتی، وقتی سر سجادۀ نماز میروی، لابد میخواهی ناراحتیها و طلبکاریهایت از خدا را بشماری! کسی که زندگیاش خاکبرسری است و ازش لذت نمیبرد، موقع عبادت هم دلش با خدا صاف نمیشود. خدا از اینطور عبادت بدش میآید. دینداری به داشتن اعتقادات نیست، آن چه اعتقاداتی است که به تو نشاط نداده است؟!
💠انجام دستور، چگونه میتواند آدم را از خدا دور کند؟ طرف از خدا طلبکارست چون فکر میکند: خدا هم به او حال نداده، و هم دستور داده نماز بخوان! حالا آمده نماز خوانده و از خدا طلبکار است! میگوید: «آنجا که مشکل مرا حل نکردی، ولی من نمازت را خواندم...» اینها وقتی نماز میخوانند، بیشتر با خدا دعوایشان میشود! لذا نمازشان زیاد فایده ندارد، چون دچار عُجب میشوند و عجب موجب حبط عمل است.
💠اگر میخواهی حال خوش معنوی پیدا کنی، باید نشاط در زندگی داشته باشی. اگر میخواهی خوب عبادت کنی، قبلش باید خوب و خوش زندگی کرده باشی.
💠هرکسی عاشق عبادت است، برود زندگیاش را درست کند، و کاری کند که از زندگیاش لذت ببرد، و الا مزۀ عبادت را نمیچشد! هرکسی میخواهد قرآن را باحال بخواند، باید باحال زندگی کند.
💠بندگیِ پرشور، با حرارت و با لذت برای کسی است که در زندگیاش خیلی از خدا بُرده و کیف کرده است! کسی که خیلی خدا در زندگی به او حال داده است! او میگوید: «خدایا ممنونتم! تو عالی هستی، دورت بگردم، فدایت بشوم...»
💠ما در این بحث نشاط داریم عالیترین بحث عرفانی را به زبان ساده مطرح میکنیم. فرمودند: بهترین نوع عبادت، عبادت شاکرانه است، نه خائفانه، و نه تاجرانه! عبادت خائفانه یعنی از ترس جهنم عبادتی کنی. عبادت تاجرانه هم یعنی عبادت میکنم تا إنشاالله بعداً در بهشت به خوشی و لذت برسم! خُب اینهمه نعمتی که خدا به تو داده را نمیبینی و با آن خوش نمیگذرانی، آنوقت میخواهی در آینده خوش بگذرانی؟!
💠عبادت تاجرانه و خائفانه معطوف به آینده است، اما عارفانهترین و عالیترین سطح عبادت، عبادت شاکرانه است که معطوف به گذشته است. یعنی خدایا! من لذت بُردهام، و آمدهام از تو تشکر کنم؛ این یعنی عبادت برآمده از نشاط در زندگی.
💠عالیترین نوع عبادت این است که انتظاری در آینده نداشته باشی، بلکه بهخاطر اینکه به تو خیلی دادهاند و از زندگیات احساس نشاط پیدا کردهای، آمدهای از خدا تشکر کنی. البته کسی که عبادت شاکرانه دارد، طبعاً طمع به آینده هم پیدا میکند.
💠زیارت امینالله که از معتبرترین زیارتنامههاست نمونۀ عالی تقاضای نشاط از خداوند است. این زیارت را به مردم جهان معرفی کنید بلکه نگاهشان به اسلام عوض شود!
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.10
صوت:
telegram.me/Panahian_mp3/1387
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
goo.gl/4MdFhh
⭕️اگر میخواهی نماز باحال بخوانی، باید دو برابرش زندگیات بانشاط باشد
⭕️کسی که در زندگی نشاط ندارد، مطمئن باش نمازش هم خراب است و زیاد بدرد نمیخورد!
⭕️چرا بعضیها وقتی نماز میخوانند، بیشتر با خدا دعوایشان میشود؟!
⭕️بندگی پرشور و با لذت مال کسی است که در زندگیاش خیلی از خدا بُرده و کیف کرده!
⭕️عبادت شاکرانه که بهترین نوع عبادت است، یعنی عبادت برآمده از نشاط در زندگی
⭕️«حال خوش معنوی» با «نشاط در زندگی» چه ارتباطی دارد؟ اگر میخواهی «حال خوش معنوی» پیدا کنی، باید «نشاط در زندگی» داشته باشی
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج5
#استاد_پناهیان:
💠موضوع بحث ما «نشاط در زندگی» و «حال خوش معنوی» است، اما چرا این دو را کنار هم قرار دادیم؟ چون کاملاً با هم مرتبطند. خیلیها تصور میکنند: «حال خوش معنوی ارتباطی با نشاط زندگی ندارد! چون معمولاً آدمها «نشاط در زندگی» را با گناه و هرزگی بهدست میآورند و این طبیعتاً حال خوش معنوی نمیشود، بلکه حال بد معنوی میشود! از آنطرف هم در زندگی کسانی که اهل عبادت و معنویت هستند، نشاط و سرزندگی نمیبینیم!» در حالیکه «حال خوش معنوی» بدون «نشاط در زندگی» بدست نمیآید و کسی که نشاط در زندگی ندارد، عبادتش هم خراب است.
💠امام باقر(ع) میفرماید: کسی که در زندگی دنیایی خودش کسالت داشته باشد، در ارتباط با امر آخرت و کارهای بندگی خدا کسالتش بیشتر است!( مَنْ كَسِلَ ..؛ کافی/5/85)تو که حالِ زندگی کردن نداری، چطور میخواهی حال بندگی پیدا کنی؟!
💠اگر کسی در زندگیاش حال و نشاط نداشته باشد مطمئن باشید نماز خوبی هم ندارد و زیاد بدرد نمیخورد، بلکه نمازش خرابتر از زندگیاش است! اگر بخواهی نماز باحال بخوانی، حتماً باید دو برابرش زندگیتان بانشاط باشد! شما چرا نمازت خوب نیست؟ برای اینکه در زندگی، حالت خوب نیست! «تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟!»
💠اگر در زندگیات حال و نشاط نداشتی، وقتی سر سجادۀ نماز میروی، لابد میخواهی ناراحتیها و طلبکاریهایت از خدا را بشماری! کسی که زندگیاش خاکبرسری است و ازش لذت نمیبرد، موقع عبادت هم دلش با خدا صاف نمیشود. خدا از اینطور عبادت بدش میآید. دینداری به داشتن اعتقادات نیست، آن چه اعتقاداتی است که به تو نشاط نداده است؟!
💠انجام دستور، چگونه میتواند آدم را از خدا دور کند؟ طرف از خدا طلبکارست چون فکر میکند: خدا هم به او حال نداده، و هم دستور داده نماز بخوان! حالا آمده نماز خوانده و از خدا طلبکار است! میگوید: «آنجا که مشکل مرا حل نکردی، ولی من نمازت را خواندم...» اینها وقتی نماز میخوانند، بیشتر با خدا دعوایشان میشود! لذا نمازشان زیاد فایده ندارد، چون دچار عُجب میشوند و عجب موجب حبط عمل است.
💠اگر میخواهی حال خوش معنوی پیدا کنی، باید نشاط در زندگی داشته باشی. اگر میخواهی خوب عبادت کنی، قبلش باید خوب و خوش زندگی کرده باشی.
💠هرکسی عاشق عبادت است، برود زندگیاش را درست کند، و کاری کند که از زندگیاش لذت ببرد، و الا مزۀ عبادت را نمیچشد! هرکسی میخواهد قرآن را باحال بخواند، باید باحال زندگی کند.
💠بندگیِ پرشور، با حرارت و با لذت برای کسی است که در زندگیاش خیلی از خدا بُرده و کیف کرده است! کسی که خیلی خدا در زندگی به او حال داده است! او میگوید: «خدایا ممنونتم! تو عالی هستی، دورت بگردم، فدایت بشوم...»
💠ما در این بحث نشاط داریم عالیترین بحث عرفانی را به زبان ساده مطرح میکنیم. فرمودند: بهترین نوع عبادت، عبادت شاکرانه است، نه خائفانه، و نه تاجرانه! عبادت خائفانه یعنی از ترس جهنم عبادتی کنی. عبادت تاجرانه هم یعنی عبادت میکنم تا إنشاالله بعداً در بهشت به خوشی و لذت برسم! خُب اینهمه نعمتی که خدا به تو داده را نمیبینی و با آن خوش نمیگذرانی، آنوقت میخواهی در آینده خوش بگذرانی؟!
💠عبادت تاجرانه و خائفانه معطوف به آینده است، اما عارفانهترین و عالیترین سطح عبادت، عبادت شاکرانه است که معطوف به گذشته است. یعنی خدایا! من لذت بُردهام، و آمدهام از تو تشکر کنم؛ این یعنی عبادت برآمده از نشاط در زندگی.
💠عالیترین نوع عبادت این است که انتظاری در آینده نداشته باشی، بلکه بهخاطر اینکه به تو خیلی دادهاند و از زندگیات احساس نشاط پیدا کردهای، آمدهای از خدا تشکر کنی. البته کسی که عبادت شاکرانه دارد، طبعاً طمع به آینده هم پیدا میکند.
💠زیارت امینالله که از معتبرترین زیارتنامههاست نمونۀ عالی تقاضای نشاط از خداوند است. این زیارت را به مردم جهان معرفی کنید بلکه نگاهشان به اسلام عوض شود!
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.10
صوت:
telegram.me/Panahian_mp3/1387
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀 قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی چیست؟
goo.gl/Wl6Qur
⭕️حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحلهای به بعد- اشک آدم را هم جاری میکند
⭕️هر گریهای نشانۀ حال خوش معنوی نیست؛ این گریه باید ناشی از یک قلب شاد باشد
⭕️حال خوش معنوی یعنی اطمینان و نداشتن نگرانی! قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی این است که به خدا اطمینان پیدا کنی. أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ، یعنی با ذکر خدا آرام شو، تا نگرانیهایت برطرف شود.
⭕️آیتالله بهجت: اگر آنقدر که بچه به مادرش اعتماد دارد، به خدا اعتماد داشتیم، مشکلی نداشتیم!
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج6
#استاد_پناهیان:
💠 حال خوش معنوی-که خیلیها دوست دارند داشته باشند- یعنی چه؟ معمولاً اگر کسی در عبادتش خیلی گریه کند، مردم میگویند «او حال خوش معنوی دارد» درحالیکه هر گریهای نشانۀ حال خوش معنوی نیست؛ این گریه باید ناشی از یک قلب شاد باشد.
💠مردم معمولاً گریه را ناشی از شدت خوشحالی نمیدانند؛ بلکه آنرا ناشی از غم و اندوه میدانند. در واقع مردم حال خوش معنوی را مساوی با «غم معنوی» میدانند؛ نه یک «شادیِ عمیق»! درحالیکه حال خوش معنوی به داشتن یک سلسله شادیهای بسیار عمیق و معنادار است!
💠اشکِ ناشی از شادیهای عمیق کجا و آن اشکی که در اثر غمها و اندوههای ناشی از کفر به خدا و ناشکری و بیایمانی است، کجا! اصلاً بعضی از غصههای بیجایی که درِ خانۀ خدا میبریم و سرِ آن مناجات میکنیم، موجب دوری ما از خدا میشود!
💠مثلاً کسی که در اثر حسادت، دلش گرفته، اگر با این دلگرفتگی برود درِ خانۀ خدا تا صبح گریه کند، نهتنها گریهاش فایده ندارد بلکه از خدا دورتر میشود! خدا میگوید: اصلاً چرا باید حسادت داشته باشی که در اثر این حسادت، دلت بگیرد؟!
💠حال خوش معنوی میتواند با اشک و گریه توأم باشد، اما این گریه ناشی از غم نیست، بلکه مثل گریۀ بچهها، گریۀ بدون غم و غصه است. چرا بچهها سرزنده و سرحال هستند؟ چون نگران فردا نیستند و مطمئن هستند که هر وقت گرسنه شوند، پدر و مادر برایشان غذا میآورند.
💠آقای بهجت(ره) میفرمود: اگر همانقدر که بچه به والدینش اطمینان دارد، ما به خدا اطمینان داشتیم که روزی میرسد، ما هم مثل کودکان هیچ مشکل و غمی نداشتیم.(فریادگر توحید،ص162)
💠حال خوش معنوی یعنی اطمینان و نداشتن نگرانی! قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی این است که به خدا اطمینان پیدا کنی «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(رعد/28) یعنی با ذکر خدا آرام شو، تا نگرانیهایت برطرف شود.
💠حال خوش معنوی وجوه مختلفی دارد که تهِ همهاش شادی و سرور است! یکی «نداشتن نگرانیِ بیهوده» ، یکی «داشتن حالت شکر» و یکی هم «دیدن و درک زیباییهایی که خدا آفریده».
💠 ما معمولاً وقتی دلمان خیلی گرفته و مشکلات خیلی به ما هجوم آورده، به سراغ عبادت و دعا میرویم و درِ خانۀ خدا ناله میزنیم. درحالیکه اصلش این است که وقتی سرشار از شادی و نشاط هستی، دنبال دعا و عبادت باشی تا از خدا تشکر کنی.
💠 حال خوش معنوی یعنی دیدن کبریایی خدا و لذت بردن از عظمت و شکوهش. «الله اکبر» یعنی «خدایا! تو چه باعظمت و باشکوهی!» باید دلت با این ذکر بلرزد! حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه در بغل خدا هستی؛ عین یک کودک که وقتی بین غریبهها، به بغل پدر و مادرش میرود، کِیف میکند.
💠حال خوش معنوی یعنی پناهجویی به خدا و لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحلهای به بعد- اشک آدم را هم جاری میکند. حال خوش معنوی یعنی چشیدن حلاوت ذکر خدا، یعنی چشیدن شیرینی، نه چشیدن غم و اندوه ناشی از بدبختی!
💠 از حال خوش معنوی خودت لذت ببر، فعلاً نمیخواهد با آن گریه کنی! اینقدر لذت ببر تا یک اشکی هم جاری شود! بگو: خدایا من آنقدر لذت نبردهام که بتوانم در مناجات با تو اشک بریزم! یک کمی شیرینی ذکر خودت را به من بچشان، بگذار اشکم دربیاید!
💠بین نشاط در زندگی با نشاط معنوی، چه شباهت و چه تفاوتی هست؟ شباهتش این است که هردوی اینها زیبا هستند و دل آدم را شاد میکنند. تفاوتش هم این است که شاخصۀ برتر نشاط در زندگی «قدرت بر زندگی» و «عدم وابستگی» است، اما شاخصۀ نشاط معنوی احساس ضعف و وابستگی به خداست.
💠نشاط در زندگی یعنی قدرتمندانه زندگی کردن و عدم وابستگی(چون هر وابستگیای در دنیا، نشاط آدم را میگیرد) نشاط در زندگی به این است که انسان به چیزی تعلق خاطر نداشته باشد و قدرتمندانه زندگی کند. اما نشاط معنوی یعنی احساس ضعف و کوچکی در محضر خدا، توأم با وابستگی به خدا. و این ضعف و وابستگی به خدا حس بسیار خوبی به آدم میدهد.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.11
🔊 صوت:
telegram.me/Panahian_mp3/1392
@Panahian_ir | کانال رسمی استاد پناهیان
goo.gl/Wl6Qur
⭕️حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحلهای به بعد- اشک آدم را هم جاری میکند
⭕️هر گریهای نشانۀ حال خوش معنوی نیست؛ این گریه باید ناشی از یک قلب شاد باشد
⭕️حال خوش معنوی یعنی اطمینان و نداشتن نگرانی! قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی این است که به خدا اطمینان پیدا کنی. أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ، یعنی با ذکر خدا آرام شو، تا نگرانیهایت برطرف شود.
⭕️آیتالله بهجت: اگر آنقدر که بچه به مادرش اعتماد دارد، به خدا اعتماد داشتیم، مشکلی نداشتیم!
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج6
#استاد_پناهیان:
💠 حال خوش معنوی-که خیلیها دوست دارند داشته باشند- یعنی چه؟ معمولاً اگر کسی در عبادتش خیلی گریه کند، مردم میگویند «او حال خوش معنوی دارد» درحالیکه هر گریهای نشانۀ حال خوش معنوی نیست؛ این گریه باید ناشی از یک قلب شاد باشد.
💠مردم معمولاً گریه را ناشی از شدت خوشحالی نمیدانند؛ بلکه آنرا ناشی از غم و اندوه میدانند. در واقع مردم حال خوش معنوی را مساوی با «غم معنوی» میدانند؛ نه یک «شادیِ عمیق»! درحالیکه حال خوش معنوی به داشتن یک سلسله شادیهای بسیار عمیق و معنادار است!
💠اشکِ ناشی از شادیهای عمیق کجا و آن اشکی که در اثر غمها و اندوههای ناشی از کفر به خدا و ناشکری و بیایمانی است، کجا! اصلاً بعضی از غصههای بیجایی که درِ خانۀ خدا میبریم و سرِ آن مناجات میکنیم، موجب دوری ما از خدا میشود!
💠مثلاً کسی که در اثر حسادت، دلش گرفته، اگر با این دلگرفتگی برود درِ خانۀ خدا تا صبح گریه کند، نهتنها گریهاش فایده ندارد بلکه از خدا دورتر میشود! خدا میگوید: اصلاً چرا باید حسادت داشته باشی که در اثر این حسادت، دلت بگیرد؟!
💠حال خوش معنوی میتواند با اشک و گریه توأم باشد، اما این گریه ناشی از غم نیست، بلکه مثل گریۀ بچهها، گریۀ بدون غم و غصه است. چرا بچهها سرزنده و سرحال هستند؟ چون نگران فردا نیستند و مطمئن هستند که هر وقت گرسنه شوند، پدر و مادر برایشان غذا میآورند.
💠آقای بهجت(ره) میفرمود: اگر همانقدر که بچه به والدینش اطمینان دارد، ما به خدا اطمینان داشتیم که روزی میرسد، ما هم مثل کودکان هیچ مشکل و غمی نداشتیم.(فریادگر توحید،ص162)
💠حال خوش معنوی یعنی اطمینان و نداشتن نگرانی! قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی این است که به خدا اطمینان پیدا کنی «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(رعد/28) یعنی با ذکر خدا آرام شو، تا نگرانیهایت برطرف شود.
💠حال خوش معنوی وجوه مختلفی دارد که تهِ همهاش شادی و سرور است! یکی «نداشتن نگرانیِ بیهوده» ، یکی «داشتن حالت شکر» و یکی هم «دیدن و درک زیباییهایی که خدا آفریده».
💠 ما معمولاً وقتی دلمان خیلی گرفته و مشکلات خیلی به ما هجوم آورده، به سراغ عبادت و دعا میرویم و درِ خانۀ خدا ناله میزنیم. درحالیکه اصلش این است که وقتی سرشار از شادی و نشاط هستی، دنبال دعا و عبادت باشی تا از خدا تشکر کنی.
💠 حال خوش معنوی یعنی دیدن کبریایی خدا و لذت بردن از عظمت و شکوهش. «الله اکبر» یعنی «خدایا! تو چه باعظمت و باشکوهی!» باید دلت با این ذکر بلرزد! حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه در بغل خدا هستی؛ عین یک کودک که وقتی بین غریبهها، به بغل پدر و مادرش میرود، کِیف میکند.
💠حال خوش معنوی یعنی پناهجویی به خدا و لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحلهای به بعد- اشک آدم را هم جاری میکند. حال خوش معنوی یعنی چشیدن حلاوت ذکر خدا، یعنی چشیدن شیرینی، نه چشیدن غم و اندوه ناشی از بدبختی!
💠 از حال خوش معنوی خودت لذت ببر، فعلاً نمیخواهد با آن گریه کنی! اینقدر لذت ببر تا یک اشکی هم جاری شود! بگو: خدایا من آنقدر لذت نبردهام که بتوانم در مناجات با تو اشک بریزم! یک کمی شیرینی ذکر خودت را به من بچشان، بگذار اشکم دربیاید!
💠بین نشاط در زندگی با نشاط معنوی، چه شباهت و چه تفاوتی هست؟ شباهتش این است که هردوی اینها زیبا هستند و دل آدم را شاد میکنند. تفاوتش هم این است که شاخصۀ برتر نشاط در زندگی «قدرت بر زندگی» و «عدم وابستگی» است، اما شاخصۀ نشاط معنوی احساس ضعف و وابستگی به خداست.
💠نشاط در زندگی یعنی قدرتمندانه زندگی کردن و عدم وابستگی(چون هر وابستگیای در دنیا، نشاط آدم را میگیرد) نشاط در زندگی به این است که انسان به چیزی تعلق خاطر نداشته باشد و قدرتمندانه زندگی کند. اما نشاط معنوی یعنی احساس ضعف و کوچکی در محضر خدا، توأم با وابستگی به خدا. و این ضعف و وابستگی به خدا حس بسیار خوبی به آدم میدهد.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.11
🔊 صوت:
telegram.me/Panahian_mp3/1392
@Panahian_ir | کانال رسمی استاد پناهیان
🌀 من نمیتوانم خدایی را قبول کنم که به فکر شاد کردن من نیست و فقط به فکر دستور دادن به من است!
🔻وقتی میگویی «من به این دلیل از خدا اطاعت میکنم که میخواهم به خدا مقرب شوم» فقط نیمی از حقیقت را گفتهای! خُب بگو وقتی مقرب شدی، بعدش چه اتفاقی میافتد؟ بگو که خوشحال میشوی، لذت میبری، نشاط و سرور پیدا میکنی.
🔻با اصلاح ادبیات دینی سوءتفاهمها را کاهش دهید؛ اگر پرسیدند: چرا دینداری میکنی؟ بگو: چون میخواهم شادتر زندگی کنم
🔻اگر فکر کنی که دینداری در همین دنیا به آدم شادی و نشاط نمیدهد، در واقع دین و خدا را زیر سؤال بردهای!
____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج7
#بخش_اول
#استاد_پناهیان:
💠 ما باید ادبیات دینی خودمان را ارتقاء بدهیم؛ نباید در معرفی دین، ادبیات سوءتفاهم برانگیز داشته باشیم. البته طبیعی است که بعضیها از دین بدشان بیاید-چون خدا انسانها را آزاد آفریده- اما نباید کسی از سر سوءتفاهم بیدین بشود؛ خصوصاً در زمان ما.
💠 بنده ادبیاتی را پیشنهاد میکنم که سوءتفاهمها را کاهش میدهد: اگر کسی پرسید «چرا دینداری میکنی؟» بگو «برای اینکه میخواهم شادتر زندگی کنم» یعنی هدف نهایی دینداری خود را «شادتر بودن» اعلام کن و بگو: اصلاً خدا مرا برای شادی و نشاط آفریده، و من به این نتیجه رسیدهام که از طریق دینداری میشود بانشاطتر زندگی کرد.
💠 وقتی میگویی «من به این دلیل از خدا اطاعت میکنم که میخواهم به خدا مقرب شوم» فقط نیمی از حقیقت را گفتهای! خُب بگو وقتی مقرب شدی، بعدش چه اتفاقی میافتد؟ بگو که خوشحال میشوی، لذت میبری، نشاط و سرور پیدا میکنی.
💠اگر فکر کنی که دینداری کردن، در همین دنیا به آدم شادی و نشاط نمیدهد، در واقع دین و خدا را زیر سؤال بردهای! مگر میشود خدا بندهاش را به چیزی دستور بدهد که آخرش نشاط نباشد؟! مگر میشود خدا بندگانش را به اطاعت خودش وادار کند ولی آنها را شاد نکند؟! من نمیتوانم چنین خدایی را قبول کنم؛ خدایی که به فکر شاد کردن من نیست و فقط به فکر دستور دادن به من است!
💠خدا در آیه قرآن هم دستور داده که خوشحال شویم، و هم اینکه منشأ این خوشحالی را در واقع «حال خوش معنوی» قرار داده و میفرماید: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا»(یونس/58) بگو که مؤمنین به فضل و رحمت خدا-و به همینها- خوشحال باشند.
💠 «فَرَح» به خوشحالیِ از سرِ شنگولی میگویند که سطحی است، نه اینکه آدم فقط تهِ قلبش شاد باشد. پس در دین ما به خوشحال بودن، حتی از نوع خوشحالی سطحی هم دستور داده شده است. این خوشحالی از فضل و رحمت خدا نور هم دارد، اینطور نیست که فقط کسی که با حال معنوی گریه کند، نور داشته باشد!
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.12
🔊 صوت:
telegram.me/Panahian_mp3/1398
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🔻وقتی میگویی «من به این دلیل از خدا اطاعت میکنم که میخواهم به خدا مقرب شوم» فقط نیمی از حقیقت را گفتهای! خُب بگو وقتی مقرب شدی، بعدش چه اتفاقی میافتد؟ بگو که خوشحال میشوی، لذت میبری، نشاط و سرور پیدا میکنی.
🔻با اصلاح ادبیات دینی سوءتفاهمها را کاهش دهید؛ اگر پرسیدند: چرا دینداری میکنی؟ بگو: چون میخواهم شادتر زندگی کنم
🔻اگر فکر کنی که دینداری در همین دنیا به آدم شادی و نشاط نمیدهد، در واقع دین و خدا را زیر سؤال بردهای!
____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج7
#بخش_اول
#استاد_پناهیان:
💠 ما باید ادبیات دینی خودمان را ارتقاء بدهیم؛ نباید در معرفی دین، ادبیات سوءتفاهم برانگیز داشته باشیم. البته طبیعی است که بعضیها از دین بدشان بیاید-چون خدا انسانها را آزاد آفریده- اما نباید کسی از سر سوءتفاهم بیدین بشود؛ خصوصاً در زمان ما.
💠 بنده ادبیاتی را پیشنهاد میکنم که سوءتفاهمها را کاهش میدهد: اگر کسی پرسید «چرا دینداری میکنی؟» بگو «برای اینکه میخواهم شادتر زندگی کنم» یعنی هدف نهایی دینداری خود را «شادتر بودن» اعلام کن و بگو: اصلاً خدا مرا برای شادی و نشاط آفریده، و من به این نتیجه رسیدهام که از طریق دینداری میشود بانشاطتر زندگی کرد.
💠 وقتی میگویی «من به این دلیل از خدا اطاعت میکنم که میخواهم به خدا مقرب شوم» فقط نیمی از حقیقت را گفتهای! خُب بگو وقتی مقرب شدی، بعدش چه اتفاقی میافتد؟ بگو که خوشحال میشوی، لذت میبری، نشاط و سرور پیدا میکنی.
💠اگر فکر کنی که دینداری کردن، در همین دنیا به آدم شادی و نشاط نمیدهد، در واقع دین و خدا را زیر سؤال بردهای! مگر میشود خدا بندهاش را به چیزی دستور بدهد که آخرش نشاط نباشد؟! مگر میشود خدا بندگانش را به اطاعت خودش وادار کند ولی آنها را شاد نکند؟! من نمیتوانم چنین خدایی را قبول کنم؛ خدایی که به فکر شاد کردن من نیست و فقط به فکر دستور دادن به من است!
💠خدا در آیه قرآن هم دستور داده که خوشحال شویم، و هم اینکه منشأ این خوشحالی را در واقع «حال خوش معنوی» قرار داده و میفرماید: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا»(یونس/58) بگو که مؤمنین به فضل و رحمت خدا-و به همینها- خوشحال باشند.
💠 «فَرَح» به خوشحالیِ از سرِ شنگولی میگویند که سطحی است، نه اینکه آدم فقط تهِ قلبش شاد باشد. پس در دین ما به خوشحال بودن، حتی از نوع خوشحالی سطحی هم دستور داده شده است. این خوشحالی از فضل و رحمت خدا نور هم دارد، اینطور نیست که فقط کسی که با حال معنوی گریه کند، نور داشته باشد!
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.12
🔊 صوت:
telegram.me/Panahian_mp3/1398
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🔴 چرا گاهی مردم حاضرند به کسی که عدالت ندارد و ظلم میکند رأی دهند؟
🚨 بعضیوقتها مردم حاضرند ظلم باشد و بدبخت بشوند، ولی یک چیزی داشته باشند به نام «آزادی و رهایی»
🔻چه اتفاقی میافتد که مردم از عدالت رویگردان میشوند؟
🔻آدمها اگر همهاش در حساب و کتاب و ضابطه باشند، خسته میشوند و بعد از مدتی احساس خفگی پیدا میکنند؛ لذا یکجاهایی دوست دارند در یک جهان «بیحساب و کتاب» تنفس کنند.
🔻چرا عمر جذابیت شعار «عدالت» از جذابیت شعار «آزادی» کمتر است؟
🔻همین انسانی که دوست دارد در یک جهان پر از نظم، عدالت و قانونمندی زندگی کند، برای پرواز، به چیزی فراتر از عدالت، نظم و قانون احتیاج دارد.
❓خدا «گرایش انسان به رها بودن» را چطور پاسخ میدهد؟
____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج7
#بخش_دوم
#استاد_پناهیان:
💠خدا در آیۀ قرآن هم دستور داده که خوشحال شویم، و هم منشأ این خوشحالی مشخص فرموده: « بگو مؤمنین به فضل و رحمت خدا-و به همینها- خوشحال و شنگول باشند؛ قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا»(یونس/58) و اما ذیل این آیه یک بحث جذاب و اساسی وجود دارد.
💠 این جهان، جهان بسیار حسابشده و ضابطهمند و منظمی است و انسان هم طوری آفریده شده که به این نظم و انضباط جهان، علاقه دارد و این بُعد جهان را به عنوان جایی میخواهد که پایش را محکم روی آن بگذارد. اما همین انسانی که دوست دارد در یک جهان پر از نظم، عدالت و قانونمندی زندگی کند، برای پرواز، به چیزی فراتر از عدالت، نظم و قانون احتیاج دارد.
💠آدمها اگر همهاش در حساب و کتاب و ضابطه باشند، خسته میشوند و بعد از مدتی احساس خفگی پیدا میکنند لذا یکجاهایی دوست دارند در یک جهان «بیحساب و کتاب» تنفس کنند. ولی آدمها را بهخاطر این احساسشان با مفهوم «آزادی»(به معنای ارضاء هوای نفس) فریب دادهاند و آنها را به هرزگی جذب کردهاند.
💠یکجاهایی انسانها یکدفعهای دلش برای ول بودن و بیبند و باری تنگ میشود. لذا گاهی اگر یک کسی شعار «ول بودن» بدهد، مردم بعضاً حاضرند از نان شب خودشان هم بگذرند و به او رأی بدهند. اگر به مردم بگویید: «او که عدالت ندارد!» میگویند: «بله درست است؛ ظلم میشود، اما در عوض، ول هستیم!»
💠انسان یک گرایشی به «رهایی» یا «ول بودن» دارد و صهیونیستها این گرایش انسانها را فهمیدهاند، لذا بیش از همه، صهیونیستها در جهان شعار آزادی میدهند.
💠عدالت شعار خوبی است و انسانها عدالت را دوست دارند، اما عمر جذابیت این شعار از عمر جذابیت شعار آزادی پایینتر است! عدالت یعنی نوعی نظم، اما در مقابلش انسان یکنوع بینظمی را هم دوست دارد. لذا گاهی انسان، عدالت را ول میکند! هرچند اگر عدالت نباشد، ظلم مردم را بدبخت میکند، اما بعضیوقتها مردم حاضرند بدبخت بشوند، ولی یک چیزی داشته باشند به نام «آزادی و رهایی».
💠انسان یکجاهایی از عدالت میگریزد و این اتفاق در ادعیه نیز آمده: خدایا؛ من از عدلت تو فرار میکنم! مِنْ كُلِّ عَدْلِكَ مَهْرَبِي (دعای عرفۀ امام حسین(ع)) حالا در مقابل عدل، چه میخواهی؟ ظلم میخواهی؟ نه! در مقابل عدل، فضل تو را میخواهم!
💠خدا این گرایش ما به رها بودن از ضوابط را میداند، لذا یکجایی را برای پرواز و رهایی ما قرار داده است. جایی که خدا فراتر از عدل با بندهاش رفتار میکند، آن جایی است که با «فضل» خودش رفتار میکند، یعنی فوق ضوابط رفتار میکند. البته این فضای آزادی و رهایی، یعنی فضل، دستِ خود خداست.
💠واقعاً همین فضل خداست که نقطۀ رهایی و شادی انسان است. اما مردم فضل خدا را رها کردهاند و آن لحظههایی که میخواهند از نظام عادلانۀ خلقت فرار کنند، به مفهوم آزادی بهمعنای هرزگی رو میآورند، ولو میدانند که در این آزادی، به خودشان لطمه میزنند.
💠چه میشود که مردم از عدالت رویگردان میشوند؟ آدمها دوست ندارند همیشه همۀ کارهایشان طبق ضابطه پیش برود، بلکه یک اوقاتی هم دوست دارند رها باشند، اما بهجای اینکه با فضل خدا دنبال رهایی باشند، دنبال آزادی بهمعنای هرزگی و بیعدالتی میروند.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.12
🔊 صوت:
telegram.me/Panahian_mp3/1398
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🚨 بعضیوقتها مردم حاضرند ظلم باشد و بدبخت بشوند، ولی یک چیزی داشته باشند به نام «آزادی و رهایی»
🔻چه اتفاقی میافتد که مردم از عدالت رویگردان میشوند؟
🔻آدمها اگر همهاش در حساب و کتاب و ضابطه باشند، خسته میشوند و بعد از مدتی احساس خفگی پیدا میکنند؛ لذا یکجاهایی دوست دارند در یک جهان «بیحساب و کتاب» تنفس کنند.
🔻چرا عمر جذابیت شعار «عدالت» از جذابیت شعار «آزادی» کمتر است؟
🔻همین انسانی که دوست دارد در یک جهان پر از نظم، عدالت و قانونمندی زندگی کند، برای پرواز، به چیزی فراتر از عدالت، نظم و قانون احتیاج دارد.
❓خدا «گرایش انسان به رها بودن» را چطور پاسخ میدهد؟
____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج7
#بخش_دوم
#استاد_پناهیان:
💠خدا در آیۀ قرآن هم دستور داده که خوشحال شویم، و هم منشأ این خوشحالی مشخص فرموده: « بگو مؤمنین به فضل و رحمت خدا-و به همینها- خوشحال و شنگول باشند؛ قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا»(یونس/58) و اما ذیل این آیه یک بحث جذاب و اساسی وجود دارد.
💠 این جهان، جهان بسیار حسابشده و ضابطهمند و منظمی است و انسان هم طوری آفریده شده که به این نظم و انضباط جهان، علاقه دارد و این بُعد جهان را به عنوان جایی میخواهد که پایش را محکم روی آن بگذارد. اما همین انسانی که دوست دارد در یک جهان پر از نظم، عدالت و قانونمندی زندگی کند، برای پرواز، به چیزی فراتر از عدالت، نظم و قانون احتیاج دارد.
💠آدمها اگر همهاش در حساب و کتاب و ضابطه باشند، خسته میشوند و بعد از مدتی احساس خفگی پیدا میکنند لذا یکجاهایی دوست دارند در یک جهان «بیحساب و کتاب» تنفس کنند. ولی آدمها را بهخاطر این احساسشان با مفهوم «آزادی»(به معنای ارضاء هوای نفس) فریب دادهاند و آنها را به هرزگی جذب کردهاند.
💠یکجاهایی انسانها یکدفعهای دلش برای ول بودن و بیبند و باری تنگ میشود. لذا گاهی اگر یک کسی شعار «ول بودن» بدهد، مردم بعضاً حاضرند از نان شب خودشان هم بگذرند و به او رأی بدهند. اگر به مردم بگویید: «او که عدالت ندارد!» میگویند: «بله درست است؛ ظلم میشود، اما در عوض، ول هستیم!»
💠انسان یک گرایشی به «رهایی» یا «ول بودن» دارد و صهیونیستها این گرایش انسانها را فهمیدهاند، لذا بیش از همه، صهیونیستها در جهان شعار آزادی میدهند.
💠عدالت شعار خوبی است و انسانها عدالت را دوست دارند، اما عمر جذابیت این شعار از عمر جذابیت شعار آزادی پایینتر است! عدالت یعنی نوعی نظم، اما در مقابلش انسان یکنوع بینظمی را هم دوست دارد. لذا گاهی انسان، عدالت را ول میکند! هرچند اگر عدالت نباشد، ظلم مردم را بدبخت میکند، اما بعضیوقتها مردم حاضرند بدبخت بشوند، ولی یک چیزی داشته باشند به نام «آزادی و رهایی».
💠انسان یکجاهایی از عدالت میگریزد و این اتفاق در ادعیه نیز آمده: خدایا؛ من از عدلت تو فرار میکنم! مِنْ كُلِّ عَدْلِكَ مَهْرَبِي (دعای عرفۀ امام حسین(ع)) حالا در مقابل عدل، چه میخواهی؟ ظلم میخواهی؟ نه! در مقابل عدل، فضل تو را میخواهم!
💠خدا این گرایش ما به رها بودن از ضوابط را میداند، لذا یکجایی را برای پرواز و رهایی ما قرار داده است. جایی که خدا فراتر از عدل با بندهاش رفتار میکند، آن جایی است که با «فضل» خودش رفتار میکند، یعنی فوق ضوابط رفتار میکند. البته این فضای آزادی و رهایی، یعنی فضل، دستِ خود خداست.
💠واقعاً همین فضل خداست که نقطۀ رهایی و شادی انسان است. اما مردم فضل خدا را رها کردهاند و آن لحظههایی که میخواهند از نظام عادلانۀ خلقت فرار کنند، به مفهوم آزادی بهمعنای هرزگی رو میآورند، ولو میدانند که در این آزادی، به خودشان لطمه میزنند.
💠چه میشود که مردم از عدالت رویگردان میشوند؟ آدمها دوست ندارند همیشه همۀ کارهایشان طبق ضابطه پیش برود، بلکه یک اوقاتی هم دوست دارند رها باشند، اما بهجای اینکه با فضل خدا دنبال رهایی باشند، دنبال آزادی بهمعنای هرزگی و بیعدالتی میروند.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.12
🔊 صوت:
telegram.me/Panahian_mp3/1398
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀«مرگ بر آمریکا»ی از صمیم دل، باعث حال خوش معنوی میشود
goo.gl/R2vley
⭕️حال خوش معنوی، نتیجۀ انرژی مثبت بشارت و لبخند خدا به ماست/برای رسیدن به حال خوش معنوی، کاری کنید که خدا خوشش بیاید و لبخند بزند
⭕️قرآن: خدا به کسانی که اهل اجتناب از طاغوتند بشارت میدهد/ اگر حال خوش معنوی میخواهی، مثل رزمندهها انقلابی باش، یعنی در مقابل زورگوهای به بشریت بایست تا خدا به تو لبخند بزند؛ حال خوش معنوی جبههها مال همین بود
⭕️ترجمۀ امروزی اجتناب از طاغوت، «مرگ بر آمریکا»ست
⭕️آموزش و پرورش اگر فلسفۀ دشمنی ما و آمریکا را یاد ندهد، هرچه اعتقادات دینی یاد بدهد بچهها را بیشتر از دین زده میکند!
_________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج8
#استاد_پناهیان:
🔻قسمت اول
💠انسانها به همدیگر انرژی مثبت یا منفی میفرستند(مثلاً با حسادت یا خیرخواهی) که میتوان بازتابش را حس کرد، و حال ما را خوب یا بد میکند. علم هم تایید میکند. حالا اگر خدا از بندهای خوشش بیاید و بهش لبخند بزند و انرژی مثبتی برایش بفرستد، آیا این بنده متوجه نمیشود؟! حال خوش معنوی یعنی حس قشنگی که در پس لبخند خدا برای ما پدید میآید. مثلاً میفرماید: وقتی مؤمن گناهی را ترک کند، خدا بهجای لذت کاذب و بدفرجام آن گناه، لذتی به او میچشاند که حلاوتش را حس میکند (جامعالاخبار/145)
💠حال خوش معنوی بازتاب بشارت و لبخند خداست که یک شادیای را در جان آدم تزریق میکند و حال او را خوب میکند! آدم میتواند بعد از رفتارهای خوبش، آثار نورانی بشارتهای خدا را درک کند؛ مثلاً اگر مؤدبانه نماز بخوانی و خدا خوشش بیاید و لبخندی به تو بزند، حال خوش معنوی ناشی از لبخند خدا را میتوانی حس کنی.
💠یک کاری کنید حالتان خوب بشود؛ مثلاً اگر استغفار کنید، غم و اندوه از دلتان میرود، چرا؟ چون خدا از توبهکنندگان خوشش میآید(بقره/222) اگر استغفار کردی ولی غم از دلت نرفت، یعنی استغفارت ایراد دارد؛ بگرد گناهت را پیدا کن و به آن اقرار کن تا حالت خوب شود.
💠وقتی بزرگترین عذاب در روز قیامت این است که خدا به انسان نگاه نکند (آل عمران/77 وتحف العقول/329)، بزرگترین نعمت هم این میشود که خدا به انسان نگاه کند و لبخند بزند. در همین دنیا هم میشود این را حس کرد!
🔻قسمت دوم
💠بشارت خدا که حسش میکنیم، باعث ایجاد حال خوش معنوی میشود. حالا خدا به چه کسی بشارت میدهد؟ الَّذينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ، لَهُمُ الْبُشْری! (زمر/17) کسانی که از طاغوت اجتناب میکنند و حاضر نیستند آنرا بندگی کنند و به سوی خدا انابه میکنند؛ برای اینها بشارت هست! اول از طاغوت اجتناب کن، بعد برو در خانۀ خدا مناجات کن، آنوقت مناجات تو عین مناجات بچه رزمندهها اثر دارد و خدا خوشش میآید! پس برای رسیدن به حال خوش معنوی، اول باید تکلیفت را با طاغوت روشن کنی؛ یعنی باید انقلابی باشی.
💠انقلابی یعنی کسی که از طاغوت اجتناب میکند و در مقابل طاغوت- نه در مقابل گنهکار- میایستد. «انقلابی بودن» یک حس معنوی قشنگ به آدم میدهد. چرا بچه رزمندهها یک شبه راه صدساله را میرفتند؟ چون در متن جهاد و اجتناب از طاغوت بودند، و این بشارت الهی را درک میکردند.
👌طاغوت یعنی طغیانگری که میخواهد حق بقیه را بخورد، یعنی سلطهطلب و زورگوی به بشریت. ترجمۀ امروزی اجتناب از طاغوت، میشود #مرگ_بر_آمریکا. کسانی که از صمیم دل، اهل «مرگ بر آمریکا» گفتن هستند و تا استکبار را به زیر نکشند آرام نمیشوند، حس خوب معنوی پیدا میکنند.
🔻قسمت سوم
💠متاسفانه نهادهای فرهنگی ما، زحمت چندانی برای تبیین فلسفۀ مرگ بر آمریکا نکشیدهاند! حوزهای که برای تبیین مبانی مرگ بر آمریکا کار نکرده باشد حوزه نیست، آموزش و پرورشی که «فلسفۀ مرگ بر آمریکا» را برای بچهها تبیین نکند استعمارزده است! مسجدی که در آن بویی از مرگ برآمریکا نیست، سجدههایش به سوی ابلیس است!
💠ما اگر فلسفۀ مبارزه با آمریکا را برای بچهها توضیح داده بودیم، بچهها میگفتند: «اگر هرزگی را آمریکاییها و جنایتکارها از من میخواهند، پس من دیگر هرزگی نمیکنم!» امام صادق(ع) فرمود: این کمک از طرف خدا کافی است که نشان دهد دشمن تو گناه میکند(حسب المؤمن..؛ خصال/1/27)
💠وقتی ما در آموزش و پرورش 12سال به بچهها یاد نمیدهیم دشمنت کیست، هرچه یاد بدهیم عین تعلیمات دینی بنیامیه است که امام باقر(ع) فرمود: بنیامیه ایمان را یاد میدادند اما کفر را یاد نمیدادند(أطلقوا للناس..؛ کافی/2/415)
💠آموزش وپرورش اگر فلسفۀ دشمنی آمریکا با ما و ما با آمریکا را یاد ندهد، هرچه اعتقادات دینی یاد بدهد فایده ندارد، و جز قدم برداشتن علیه دین اثری ندارد و جوانهای ما را از دین زده میکند!
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.13
🔊 صوت:
T.me/Panahian_mp3/1403
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
goo.gl/R2vley
⭕️حال خوش معنوی، نتیجۀ انرژی مثبت بشارت و لبخند خدا به ماست/برای رسیدن به حال خوش معنوی، کاری کنید که خدا خوشش بیاید و لبخند بزند
⭕️قرآن: خدا به کسانی که اهل اجتناب از طاغوتند بشارت میدهد/ اگر حال خوش معنوی میخواهی، مثل رزمندهها انقلابی باش، یعنی در مقابل زورگوهای به بشریت بایست تا خدا به تو لبخند بزند؛ حال خوش معنوی جبههها مال همین بود
⭕️ترجمۀ امروزی اجتناب از طاغوت، «مرگ بر آمریکا»ست
⭕️آموزش و پرورش اگر فلسفۀ دشمنی ما و آمریکا را یاد ندهد، هرچه اعتقادات دینی یاد بدهد بچهها را بیشتر از دین زده میکند!
_________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج8
#استاد_پناهیان:
🔻قسمت اول
💠انسانها به همدیگر انرژی مثبت یا منفی میفرستند(مثلاً با حسادت یا خیرخواهی) که میتوان بازتابش را حس کرد، و حال ما را خوب یا بد میکند. علم هم تایید میکند. حالا اگر خدا از بندهای خوشش بیاید و بهش لبخند بزند و انرژی مثبتی برایش بفرستد، آیا این بنده متوجه نمیشود؟! حال خوش معنوی یعنی حس قشنگی که در پس لبخند خدا برای ما پدید میآید. مثلاً میفرماید: وقتی مؤمن گناهی را ترک کند، خدا بهجای لذت کاذب و بدفرجام آن گناه، لذتی به او میچشاند که حلاوتش را حس میکند (جامعالاخبار/145)
💠حال خوش معنوی بازتاب بشارت و لبخند خداست که یک شادیای را در جان آدم تزریق میکند و حال او را خوب میکند! آدم میتواند بعد از رفتارهای خوبش، آثار نورانی بشارتهای خدا را درک کند؛ مثلاً اگر مؤدبانه نماز بخوانی و خدا خوشش بیاید و لبخندی به تو بزند، حال خوش معنوی ناشی از لبخند خدا را میتوانی حس کنی.
💠یک کاری کنید حالتان خوب بشود؛ مثلاً اگر استغفار کنید، غم و اندوه از دلتان میرود، چرا؟ چون خدا از توبهکنندگان خوشش میآید(بقره/222) اگر استغفار کردی ولی غم از دلت نرفت، یعنی استغفارت ایراد دارد؛ بگرد گناهت را پیدا کن و به آن اقرار کن تا حالت خوب شود.
💠وقتی بزرگترین عذاب در روز قیامت این است که خدا به انسان نگاه نکند (آل عمران/77 وتحف العقول/329)، بزرگترین نعمت هم این میشود که خدا به انسان نگاه کند و لبخند بزند. در همین دنیا هم میشود این را حس کرد!
🔻قسمت دوم
💠بشارت خدا که حسش میکنیم، باعث ایجاد حال خوش معنوی میشود. حالا خدا به چه کسی بشارت میدهد؟ الَّذينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ، لَهُمُ الْبُشْری! (زمر/17) کسانی که از طاغوت اجتناب میکنند و حاضر نیستند آنرا بندگی کنند و به سوی خدا انابه میکنند؛ برای اینها بشارت هست! اول از طاغوت اجتناب کن، بعد برو در خانۀ خدا مناجات کن، آنوقت مناجات تو عین مناجات بچه رزمندهها اثر دارد و خدا خوشش میآید! پس برای رسیدن به حال خوش معنوی، اول باید تکلیفت را با طاغوت روشن کنی؛ یعنی باید انقلابی باشی.
💠انقلابی یعنی کسی که از طاغوت اجتناب میکند و در مقابل طاغوت- نه در مقابل گنهکار- میایستد. «انقلابی بودن» یک حس معنوی قشنگ به آدم میدهد. چرا بچه رزمندهها یک شبه راه صدساله را میرفتند؟ چون در متن جهاد و اجتناب از طاغوت بودند، و این بشارت الهی را درک میکردند.
👌طاغوت یعنی طغیانگری که میخواهد حق بقیه را بخورد، یعنی سلطهطلب و زورگوی به بشریت. ترجمۀ امروزی اجتناب از طاغوت، میشود #مرگ_بر_آمریکا. کسانی که از صمیم دل، اهل «مرگ بر آمریکا» گفتن هستند و تا استکبار را به زیر نکشند آرام نمیشوند، حس خوب معنوی پیدا میکنند.
🔻قسمت سوم
💠متاسفانه نهادهای فرهنگی ما، زحمت چندانی برای تبیین فلسفۀ مرگ بر آمریکا نکشیدهاند! حوزهای که برای تبیین مبانی مرگ بر آمریکا کار نکرده باشد حوزه نیست، آموزش و پرورشی که «فلسفۀ مرگ بر آمریکا» را برای بچهها تبیین نکند استعمارزده است! مسجدی که در آن بویی از مرگ برآمریکا نیست، سجدههایش به سوی ابلیس است!
💠ما اگر فلسفۀ مبارزه با آمریکا را برای بچهها توضیح داده بودیم، بچهها میگفتند: «اگر هرزگی را آمریکاییها و جنایتکارها از من میخواهند، پس من دیگر هرزگی نمیکنم!» امام صادق(ع) فرمود: این کمک از طرف خدا کافی است که نشان دهد دشمن تو گناه میکند(حسب المؤمن..؛ خصال/1/27)
💠وقتی ما در آموزش و پرورش 12سال به بچهها یاد نمیدهیم دشمنت کیست، هرچه یاد بدهیم عین تعلیمات دینی بنیامیه است که امام باقر(ع) فرمود: بنیامیه ایمان را یاد میدادند اما کفر را یاد نمیدادند(أطلقوا للناس..؛ کافی/2/415)
💠آموزش وپرورش اگر فلسفۀ دشمنی آمریکا با ما و ما با آمریکا را یاد ندهد، هرچه اعتقادات دینی یاد بدهد فایده ندارد، و جز قدم برداشتن علیه دین اثری ندارد و جوانهای ما را از دین زده میکند!
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.13
🔊 صوت:
T.me/Panahian_mp3/1403
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀 رمز استجابت دعا و استغفار از گناه چیست؟
goo.gl/Oe1bIv
#مصلی_تهران #شب_قدر
⭕️ باید عمیقاً این حس را پیدا کنی که «خدایا! غیر تو کسی را ندارم» /در شب قدر همین «اِلهی مَن لی غَیرُک» را از عمق جان بگو؛ اثر عجیبی دارد!
⭕️ چهار نیاز کلیدی ما در شب قدر: مغفرت، تقرب، رفع گرفتاریها، بهبود وضع آخرت/ شرط مهم رسیدن به این حاجات، احساس تنهایی و پناهجویی به خداست؛ اینکه احساس کنم کسی جز خدا در این عالم، من را پناه نمیدهد
⭕️ طبق «آیۀ 118 سورۀ توبه» رسیدن به احساس تنهایی و پناه بردن به خدا سه مرحله دارد. در شب قدر، باید تمام این مراحل را در یک لحظه با فکر خودت طی کنی...
______________________
#استاد_پناهیان:
💠 ما در این شبهای قدر، چند تا نیاز کلیدی داریم که باید دنبال برآورده شدن آنها باشیم:
1️⃣ مغفرت: اولین نیاز ما این است که خدا واقعاً گناهان ما را ببخشد تا تغییر کنیم و این تغییر را در زندگیمان حس کنیم. اگر بخشیده بشویم واقعاً تغییری در زندگیمان پدید میآید و یک تجربۀ خوب معنوی پیدا خواهیم کرد که همیشه دوست داریم آنرا ادامه دهیم.
2️⃣ تقرب: نیاز دیگر ما این است که گناهانمان بخشیده شود تا لذت تقرب و نزدیک شدن به خدا را بچشیم. وقتی کسی شیرینی عفو خدا و نزدیک شدن به خدا را تجربه کرد، حس زیبایی از این تجربه پیدا خواهد کرد که دیگر نمیتواند از این خدا فاصله بگیرد!
3️⃣ رفع گرفتاریها: نیاز دیگرمان برطرف شدن گرفتاریهایمان است تا راحتتر زندگی کنیم و برای خدا بندگی کنیم. اصلاً گرفتاریها و حاجات ما در واقع بهانههایی برای ارتباط ما با خدا هستند؛ ما معمولاً به بهانۀ احتیاجاتمان درِ خانۀ خدا کشیده میشویم و در خانۀ خدا رفتن چقدر زیباست!
4️⃣ بهبود وضع آخرت: نیاز بعدی ما این است که وضع قیامت خودمان را اصلاح کنیم؛ از لحظۀ جان دادن تا روز حساب و کتاب و نجات از دوزخ و صعود به عالیترین درجات بهشت. خوش به سعادت کسی که اینقدر عاقل و بلندنظر است که از الان برای قیامتش اشک میریزد!
💠حالا سؤال این است که این نیازها را چطور برآورده کنیم؟ یکی از رموز مهمش این است که احساس بیکسی و تنهایی است. رمز استجابت دعا و بخشیده شدن گناهان «احساس تنهایی و بیپناهی نسبت به همۀ عالم، وحسّ پناهجویی و پناه بردن به خداوند» است. یعنی واقعاً این حسّ را داشته باشیم که «خدایا من هیچکسی را غیر تو ندارم و کسی جز تو من را پناه نمیدهد» این احساس را با فکر خودت پیدا کن و الا اولین بار که این حسّ را تجربه خواهی کرد «لحظۀ جان دادن» است!
💠در سورۀ توبه، آیهای هست که نشان میدهد خدا کِی توبۀ آدمها را میپذیرد؟ و اصلاً یکی از دلایل نامگذاری سورۀ توبه بهدلیل همین آیه است: «وَ عَلىَ الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُواْ...وَ ظَنُّواْ أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْه»(توبه/118)
#مراحل_سهگانه:
1️⃣ سه نفر در مدینه بودند که برای جنگ تبوک نرفته بودند، اتفاقاً آن جنگ هم صورت نگرفت و کسی شهید و زخمی نشد، لذا اینها در نزد مردم، خیلی ضایع شدند. وقتی پیامبر(ص) با اصحابشان برگشتند، اینها خدمت پیامبر(ص) رفتند و گفتند «ببخشید که ما نیامدیم! پشیمان هستیم» اما پیامبر(ص) آنها را تحویل نگرفت! مؤمنین و حتی خانوادههای خودشان هم به تأسی از پیامبر(ص) آنها را تحویل نگرفتند! لذا آنها خیلی تنها شدند و زمین با همۀ بزرگیاش برایشان تنگ شد «و ضَاقَتْ عَلَيهِْمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ» این اولین مرحلۀ احساس تنهایی بود.
2️⃣ وقتی خیلی دلشان گرفت با هم به کوه رفتند که توبه کنند. بعد از مدتی گفتند؟ انگار ما داریم خودمان به همدیگر روحیه میدهیم! بیایید هرکداممان تنهایی برویم یک گوشهای گریه کنیم. «وَ ضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُم» این مرحلۀ دوم احساسِ تنهایی آنها بود.
3️⃣ مرحلۀ سوم احساس تنهایی آنها این بود: «وَ ظَنُّواْ أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْه» یعنی این حس برایشان پدید آمد که «خدایا من غیر تو کسی را ندارم» وقتی این احساس تنهایی عمیقاً در وجودشان شکل گرفت، خدا به سوی آنها توبه کرد تا آنها بتوانند توبه کنند «ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا»
💠و بعد میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم» پس خدا تواب است؛ اما برای کسانی که احساس تنهایی کنند و بدانند که غیر از خدا کسی را ندارند! شما در شب قدر، باید تمام این سلوک را در یک لحظه با فکر خودتان طی کنید!
💠 در شب قدر هرکسی در خلوت خودش بگوید «خدایا من غیر تو کسی را ندارم!» همین الهی، من لی غیرک را اگر از عمق جان بگویی، اثر عجیبی در عالم دارد! بگو: خدایا! من برای حاجاتم و بخشش گناهانم کسی را غیر تو ندارم! برای رسیدن به محضر مهدی فاطمه کسی غیر تو ندارم...
#مصلی_تهران-96.3.23
🔊صوت:
T.me/Panahian_mp3/1453
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
goo.gl/Oe1bIv
#مصلی_تهران #شب_قدر
⭕️ باید عمیقاً این حس را پیدا کنی که «خدایا! غیر تو کسی را ندارم» /در شب قدر همین «اِلهی مَن لی غَیرُک» را از عمق جان بگو؛ اثر عجیبی دارد!
⭕️ چهار نیاز کلیدی ما در شب قدر: مغفرت، تقرب، رفع گرفتاریها، بهبود وضع آخرت/ شرط مهم رسیدن به این حاجات، احساس تنهایی و پناهجویی به خداست؛ اینکه احساس کنم کسی جز خدا در این عالم، من را پناه نمیدهد
⭕️ طبق «آیۀ 118 سورۀ توبه» رسیدن به احساس تنهایی و پناه بردن به خدا سه مرحله دارد. در شب قدر، باید تمام این مراحل را در یک لحظه با فکر خودت طی کنی...
______________________
#استاد_پناهیان:
💠 ما در این شبهای قدر، چند تا نیاز کلیدی داریم که باید دنبال برآورده شدن آنها باشیم:
1️⃣ مغفرت: اولین نیاز ما این است که خدا واقعاً گناهان ما را ببخشد تا تغییر کنیم و این تغییر را در زندگیمان حس کنیم. اگر بخشیده بشویم واقعاً تغییری در زندگیمان پدید میآید و یک تجربۀ خوب معنوی پیدا خواهیم کرد که همیشه دوست داریم آنرا ادامه دهیم.
2️⃣ تقرب: نیاز دیگر ما این است که گناهانمان بخشیده شود تا لذت تقرب و نزدیک شدن به خدا را بچشیم. وقتی کسی شیرینی عفو خدا و نزدیک شدن به خدا را تجربه کرد، حس زیبایی از این تجربه پیدا خواهد کرد که دیگر نمیتواند از این خدا فاصله بگیرد!
3️⃣ رفع گرفتاریها: نیاز دیگرمان برطرف شدن گرفتاریهایمان است تا راحتتر زندگی کنیم و برای خدا بندگی کنیم. اصلاً گرفتاریها و حاجات ما در واقع بهانههایی برای ارتباط ما با خدا هستند؛ ما معمولاً به بهانۀ احتیاجاتمان درِ خانۀ خدا کشیده میشویم و در خانۀ خدا رفتن چقدر زیباست!
4️⃣ بهبود وضع آخرت: نیاز بعدی ما این است که وضع قیامت خودمان را اصلاح کنیم؛ از لحظۀ جان دادن تا روز حساب و کتاب و نجات از دوزخ و صعود به عالیترین درجات بهشت. خوش به سعادت کسی که اینقدر عاقل و بلندنظر است که از الان برای قیامتش اشک میریزد!
💠حالا سؤال این است که این نیازها را چطور برآورده کنیم؟ یکی از رموز مهمش این است که احساس بیکسی و تنهایی است. رمز استجابت دعا و بخشیده شدن گناهان «احساس تنهایی و بیپناهی نسبت به همۀ عالم، وحسّ پناهجویی و پناه بردن به خداوند» است. یعنی واقعاً این حسّ را داشته باشیم که «خدایا من هیچکسی را غیر تو ندارم و کسی جز تو من را پناه نمیدهد» این احساس را با فکر خودت پیدا کن و الا اولین بار که این حسّ را تجربه خواهی کرد «لحظۀ جان دادن» است!
💠در سورۀ توبه، آیهای هست که نشان میدهد خدا کِی توبۀ آدمها را میپذیرد؟ و اصلاً یکی از دلایل نامگذاری سورۀ توبه بهدلیل همین آیه است: «وَ عَلىَ الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُواْ...وَ ظَنُّواْ أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْه»(توبه/118)
#مراحل_سهگانه:
1️⃣ سه نفر در مدینه بودند که برای جنگ تبوک نرفته بودند، اتفاقاً آن جنگ هم صورت نگرفت و کسی شهید و زخمی نشد، لذا اینها در نزد مردم، خیلی ضایع شدند. وقتی پیامبر(ص) با اصحابشان برگشتند، اینها خدمت پیامبر(ص) رفتند و گفتند «ببخشید که ما نیامدیم! پشیمان هستیم» اما پیامبر(ص) آنها را تحویل نگرفت! مؤمنین و حتی خانوادههای خودشان هم به تأسی از پیامبر(ص) آنها را تحویل نگرفتند! لذا آنها خیلی تنها شدند و زمین با همۀ بزرگیاش برایشان تنگ شد «و ضَاقَتْ عَلَيهِْمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ» این اولین مرحلۀ احساس تنهایی بود.
2️⃣ وقتی خیلی دلشان گرفت با هم به کوه رفتند که توبه کنند. بعد از مدتی گفتند؟ انگار ما داریم خودمان به همدیگر روحیه میدهیم! بیایید هرکداممان تنهایی برویم یک گوشهای گریه کنیم. «وَ ضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُم» این مرحلۀ دوم احساسِ تنهایی آنها بود.
3️⃣ مرحلۀ سوم احساس تنهایی آنها این بود: «وَ ظَنُّواْ أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْه» یعنی این حس برایشان پدید آمد که «خدایا من غیر تو کسی را ندارم» وقتی این احساس تنهایی عمیقاً در وجودشان شکل گرفت، خدا به سوی آنها توبه کرد تا آنها بتوانند توبه کنند «ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا»
💠و بعد میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم» پس خدا تواب است؛ اما برای کسانی که احساس تنهایی کنند و بدانند که غیر از خدا کسی را ندارند! شما در شب قدر، باید تمام این سلوک را در یک لحظه با فکر خودتان طی کنید!
💠 در شب قدر هرکسی در خلوت خودش بگوید «خدایا من غیر تو کسی را ندارم!» همین الهی، من لی غیرک را اگر از عمق جان بگویی، اثر عجیبی در عالم دارد! بگو: خدایا! من برای حاجاتم و بخشش گناهانم کسی را غیر تو ندارم! برای رسیدن به محضر مهدی فاطمه کسی غیر تو ندارم...
#مصلی_تهران-96.3.23
🔊صوت:
T.me/Panahian_mp3/1453
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀 شب قدر، چه حسی باید بگیریم؟ دقیقاً حسّ ضدطغیان!
goo.gl/Wl6Qur
🔴امشب حسّ طغیان را در خودت نابود کن؛ راهش این است که...
⭕️ مردم شب قدر از گناه استغفار میکنند، تو از طغیانهایت هم استغفار کن
⭕️ چرا خدا توبهکردن را دوست دارد؟ چون در لحظۀ توبه، بهترین حالت ضدطغیان در انسان پیدا میشود
⭕️ اینهمه تشویق و تطمیع ما در شب قدر، برای این است که دست از طغیانمان برداریم
⭕️ ملاک اصلی برای عدم طغیان انسان، احترام و تواضع او به اولیاء خداست
______________________________________
#حسینیه_حقشناس- ج4 #شب_قدر
#استاد_پناهیان:
💠در هدف بعثت انبیاء یکی از مفاهیمی که به صورت فردی و اجتماعی مکرر در قرآن مطرح شده «مواجهه با طغیان انسانها» است. خدا به موسی(ع) فرمود: بهسوی فرعون برو، که او طغیان کرده(طه/24)
💠در اولین آیاتی که به پیامبر(ص) نازل شد، فرمود: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى»(علق/6) یعنی انسان تا خودش را مستغنی میبیند، طغیان میکند. بعضیها با یکذره سواد، پول یا قدرت که بهدست میآورند، طغیان میکنند.
💠اساساً دین میخواهد جلوی طغیان انسان را بگیرد. خدا جهنم را جای طغیانگران معرفی کرده است «لِلطَّاغينَ مَآباً»(نبأ/22) و میفرماید: «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُون»(اعراف/186) خدا اینها را رها میکند تا در طغیان خودشان سرگردان باشند.
💠شب قدر یک ایستگاه معنوی مهم است که خدا ما را با تشویق و تطمیع فراوان دعوت کرده؛ نه با تهدید! اما اینهمه تشویق در شبهای قدر برای چیست؟ برای این است که ما دست از طغیانمان برداریم. در شب قدر چه حسی باید پیدا کنیم؟ دقیقاً حسّ ضدطغیان!
💠وقتی قرآن به سر میگیری یا الهی العفو میگویی، بگو: «خدایا من جزء طغیانکنندهها نیستم» امشب خودت به طغیانهایی که کردهای اعتراف و عذرخواهی کن. هرکسی با زبان خودش درِ خانۀ خدا بگوید: «خدایا اگر من با گناه و غفلتم، طغیان کردم، غلط کردم!» نکند با حفظ روحیۀ طغیانگرانۀ خودمان استغفار کنیم!
💠در شب قدر با انکسار، طوری خودت را به خدا نشان بده که «خدایا! من طغیانگر نیستم! من اشتباه کردم...» چون خدا از طغیان بدش میآید. چرا فرمود «من توبهکردن بنده را دوست دارم؟» چون در آن لحظۀ توبه، بهترین حالت ضد طغیان در انسان بروز پیدا میکند؛ یعنی حالت تضرع، التماس و افتادگی.
💠مردم از گناهان خود استغفار میکنند، تو از طغیانهای خودت هم استغفار کن. مثلاً بگو: آنروز صبح که بلند شدم و خواستم به سرِ کار بروم، وقتی دیدم همهچیز جور است، پول دارم، ماشین آماده است و... یکبار هم التماست نکردم که «خدایا دست من را بگیر!» من هروقت بینیاز هستم، به تو نگاه نمیکنم، التماست نمیکنم، من غلط کردم...
💠اگر از شبهای قدر برای از بین بردن طغیان خود استفاده نکنیم، خدا در جاهای دیگر، طغیان ما را میگیرد؛ مثلاً هنگام جان دادن و فشار قبر، یا بهوسیلۀ بلاهای دنیا. میفرماید: من بلا بر سرشان میفرستم تا تضرع کنند «لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ»(انعام/42)
💠حالا برای مقابله با حالت طغیان چهکار باید کرد؟ هر سجده و رکوعی بناست طغیان ما را از بین ببرد، اما اینکه مدام سجده کنیم و ذکر استغفار بگوییم، معلوم نمیشود که واقعاً از طغیان دست برداشتهایم، برای اینکه انسان از طغیان دست بردارد یک #ملاک وجود دارد:
💠ملاک اصلی که نشان میدهد کسی اهل طغیان نیست، این است که «به اولیاء خدا چقدر احترام میگذارد؟» به علی(ع) چقدر تواضع دارد؟ هرچقدر به اولیاء خدا-و به دنبالش، به سایر خوبانی که میبینی- تواضع داشته باشی همانقدر از طغیان فاصله گرفتهای، و الا ابلیس 6000 سال سجده کرد ولی آخر معلوم شد که اهل طغیان است!
💠امشب حس طغیان را درِ خانۀ خدا نابود کن و برای اینکه صداقت خودت را ثابت کنی، به ولیّالله الاعظم تواضع کن؛ تواضعی که در عمرت نداشتهای!
💠چرا آدم(ع) گناه کرد و بخشیده شد، اما ابلیس گناه کرد و هلاک شد؟ چون ابلیس به آدم تکبر کرد اما آدم(ع) به رسول اکرم(ص) و اهلبیت(ع) تواضع کرد و خدا او را بخشید(عَصَى اللَّهَ إِبْلِیسُ فَهَلَکَ...؛ احتجاج طبرسی/1/53) پس راهش این است که به اهلبیت(ع) تواضع کنیم.
💠قرآن به سر گرفتن در شب قدر، خودش یک نوع تواضع و طغیانشکن است و اینکه خدا را به چهارده معصوم قسم میدهیم، نیز یک طغیانشکن است، چون داری میگویی: «من کوچکِ شما هستم...»
#ولایتمدای_و_اخلاق #حسینیه_حقشناس-ج4 -96.3.23
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1450
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
goo.gl/Wl6Qur
🔴امشب حسّ طغیان را در خودت نابود کن؛ راهش این است که...
⭕️ مردم شب قدر از گناه استغفار میکنند، تو از طغیانهایت هم استغفار کن
⭕️ چرا خدا توبهکردن را دوست دارد؟ چون در لحظۀ توبه، بهترین حالت ضدطغیان در انسان پیدا میشود
⭕️ اینهمه تشویق و تطمیع ما در شب قدر، برای این است که دست از طغیانمان برداریم
⭕️ ملاک اصلی برای عدم طغیان انسان، احترام و تواضع او به اولیاء خداست
______________________________________
#حسینیه_حقشناس- ج4 #شب_قدر
#استاد_پناهیان:
💠در هدف بعثت انبیاء یکی از مفاهیمی که به صورت فردی و اجتماعی مکرر در قرآن مطرح شده «مواجهه با طغیان انسانها» است. خدا به موسی(ع) فرمود: بهسوی فرعون برو، که او طغیان کرده(طه/24)
💠در اولین آیاتی که به پیامبر(ص) نازل شد، فرمود: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى»(علق/6) یعنی انسان تا خودش را مستغنی میبیند، طغیان میکند. بعضیها با یکذره سواد، پول یا قدرت که بهدست میآورند، طغیان میکنند.
💠اساساً دین میخواهد جلوی طغیان انسان را بگیرد. خدا جهنم را جای طغیانگران معرفی کرده است «لِلطَّاغينَ مَآباً»(نبأ/22) و میفرماید: «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُون»(اعراف/186) خدا اینها را رها میکند تا در طغیان خودشان سرگردان باشند.
💠شب قدر یک ایستگاه معنوی مهم است که خدا ما را با تشویق و تطمیع فراوان دعوت کرده؛ نه با تهدید! اما اینهمه تشویق در شبهای قدر برای چیست؟ برای این است که ما دست از طغیانمان برداریم. در شب قدر چه حسی باید پیدا کنیم؟ دقیقاً حسّ ضدطغیان!
💠وقتی قرآن به سر میگیری یا الهی العفو میگویی، بگو: «خدایا من جزء طغیانکنندهها نیستم» امشب خودت به طغیانهایی که کردهای اعتراف و عذرخواهی کن. هرکسی با زبان خودش درِ خانۀ خدا بگوید: «خدایا اگر من با گناه و غفلتم، طغیان کردم، غلط کردم!» نکند با حفظ روحیۀ طغیانگرانۀ خودمان استغفار کنیم!
💠در شب قدر با انکسار، طوری خودت را به خدا نشان بده که «خدایا! من طغیانگر نیستم! من اشتباه کردم...» چون خدا از طغیان بدش میآید. چرا فرمود «من توبهکردن بنده را دوست دارم؟» چون در آن لحظۀ توبه، بهترین حالت ضد طغیان در انسان بروز پیدا میکند؛ یعنی حالت تضرع، التماس و افتادگی.
💠مردم از گناهان خود استغفار میکنند، تو از طغیانهای خودت هم استغفار کن. مثلاً بگو: آنروز صبح که بلند شدم و خواستم به سرِ کار بروم، وقتی دیدم همهچیز جور است، پول دارم، ماشین آماده است و... یکبار هم التماست نکردم که «خدایا دست من را بگیر!» من هروقت بینیاز هستم، به تو نگاه نمیکنم، التماست نمیکنم، من غلط کردم...
💠اگر از شبهای قدر برای از بین بردن طغیان خود استفاده نکنیم، خدا در جاهای دیگر، طغیان ما را میگیرد؛ مثلاً هنگام جان دادن و فشار قبر، یا بهوسیلۀ بلاهای دنیا. میفرماید: من بلا بر سرشان میفرستم تا تضرع کنند «لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ»(انعام/42)
💠حالا برای مقابله با حالت طغیان چهکار باید کرد؟ هر سجده و رکوعی بناست طغیان ما را از بین ببرد، اما اینکه مدام سجده کنیم و ذکر استغفار بگوییم، معلوم نمیشود که واقعاً از طغیان دست برداشتهایم، برای اینکه انسان از طغیان دست بردارد یک #ملاک وجود دارد:
💠ملاک اصلی که نشان میدهد کسی اهل طغیان نیست، این است که «به اولیاء خدا چقدر احترام میگذارد؟» به علی(ع) چقدر تواضع دارد؟ هرچقدر به اولیاء خدا-و به دنبالش، به سایر خوبانی که میبینی- تواضع داشته باشی همانقدر از طغیان فاصله گرفتهای، و الا ابلیس 6000 سال سجده کرد ولی آخر معلوم شد که اهل طغیان است!
💠امشب حس طغیان را درِ خانۀ خدا نابود کن و برای اینکه صداقت خودت را ثابت کنی، به ولیّالله الاعظم تواضع کن؛ تواضعی که در عمرت نداشتهای!
💠چرا آدم(ع) گناه کرد و بخشیده شد، اما ابلیس گناه کرد و هلاک شد؟ چون ابلیس به آدم تکبر کرد اما آدم(ع) به رسول اکرم(ص) و اهلبیت(ع) تواضع کرد و خدا او را بخشید(عَصَى اللَّهَ إِبْلِیسُ فَهَلَکَ...؛ احتجاج طبرسی/1/53) پس راهش این است که به اهلبیت(ع) تواضع کنیم.
💠قرآن به سر گرفتن در شب قدر، خودش یک نوع تواضع و طغیانشکن است و اینکه خدا را به چهارده معصوم قسم میدهیم، نیز یک طغیانشکن است، چون داری میگویی: «من کوچکِ شما هستم...»
#ولایتمدای_و_اخلاق #حسینیه_حقشناس-ج4 -96.3.23
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1450
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀 موافقان و مخالفان ظهور، چه کسانی هستند؟
🔴سه گروه مخالف ظهورند: دونهمتها، غربزدهها و مسئولیینی که میخواهند اول باید نان خودشان در روغن باشد، بعد خدمت کنند!
______________________________________
goo.gl/L6Er1X
#علیرضا_پناهیان:
💠موافقان و مخالفان ظهور، چه کسانی هستند؟ موافق ظهور بودن، به ادعا و سر و صدا نیست. موافقان ظهور، منتظران واقعی حضرت هستند که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: منتظر امر ما، مانند کسی است که در راه خدا در خون خودش غلتیده است(تحف العقول /115) ایمانی که موجب میشود منتظر باشی و ظهور را تمنا کنی و بیتفاوت نباشی، تو را در مقام شهدا قرار میدهد. وقتی مقام انتظار اینقدر بالاست؛ پس لابد منتظر ظهور شدن و تمنا کردن آن، کار سختی است و هر کسی نمیتواند منتظر باشد.
💠چرا اجر منتظران اینقدر بالاست؟ یکی از دلایل مهمش همت بالای منتظر است. چون منتظر روح و همت بلندی دارد و فقط به فکر خودش نیست، بلکه میخواهد همۀ انسانها از نعمت عدالت و سعادت بهرهمند شوند. شخصی از امام صادق(ع) پرسید: نماز و عبادت ما بیشتر ارزش دارد، یا نماز و عبادتی که بعد از ظهور آخرین امام خوانده میشود؟ حضرت فرمود: نماز و عبادت شما بیشتر ارزش دارد! چون شما در دوران غربت زندگی میکنید، اما بعد از ظهور، یاران حضرت در اوج اقتدار هستند و این زجر شما را نمیکشند! آن فرد پرسید: اگر الان ثواب عبادت ما بالاتر است، پس چرا برای ظهور دعا کنیم؟ حضرت فرمود: این چه حرفی است؟! آیا شما دوست ندارید که حق ظاهر شود و عدل در زمین مستقر شود؟!(کمالالدین/2/646) این نشاندهندۀ روح بزرگ منتظر است که میگوید: حق آشکار شود، فوقش برای هر نماز من، ثواب کمتری بدهند! شما با این امنیت و آرامشی که داری و مثل مردم مؤمن بحرین، یمن، عراق و شام، تحت بیشترین ظلمها قرار نداری، وقتی ضجه میزنی که «خدایا امام زمان ما را برسان!» در واقع قیمت خودت را نشان میدهی، این گریه و تمنای شما برای ظهور، قیمت بیشتری دارد.
#موافقان_ظهور:
💠موافقان ظهور، خیلی همتشان بلند است؛ ولی دونهمتها نمیتوانند موافق ظهور باشند. امام(ره) میفرمود: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است»(صحیفۀ امام/21/327)
#مخالفان_ظهور:
1️⃣چهکسانی مخالف ظهور هستند؟ گروه اول: آدمهای پستهمت؛ کسانی که خودخواه هستند و نمیخواهند همۀ جهان آباد شود.
2️⃣ گروه دوم: کسانی که امید دارند غرب و شرق عالم یک راهی برای سعادت بشر باز کنند. در واقع، غربزدهها مخالف ظهور هستند! اینها دنبال جامعۀ مدنی غربی هستند نه جامعۀ مهدوی! الگوی اینها و مدینۀ فاضله اینها جوامع عقبماندۀ اروپایی و آمریکایی است که رذلترین و کثیفترین انسانها بر آنها حکومت میکنند. اینها رشد و سعادت را در آنجا میدانند، و لذا دنبال ظهور مهدی فاطمه نیستند.
3️⃣ گروه سوم: کسانی از مسئولان که نانشان فعلاً در روغن است؛ چون اگر این مسئولان در زمان ظهور حضرت باشند که حضرت جز نان خشک و جز لباس خشن به آنها نخواهد داد! یکی از اصحاب امام صادق(ع) عرض کرد: ای کاش شما همان امامی بودید که ظهور میکند! حضرت فرمود: بهخدا قسم، اگر ظهور با من بود، به تو که اصحاب من هستی جز لباس خشن و نان خشک چیزی نمیرسید(إِلَّا أَكْلُ الْجَشِبِ وَ لُبْسُ الْخَشِن؛ دعوات راوندی/296)
💠مسئولینی که دوست دارند اول نان خودشان در روغن باشد و بعد خدمت کنند، بهدرد امام زمان نمیخورند و طبیعتاً اینها برای فرج هم دعا نمیکنند! چون اگر حضرت بیاید و بخواهد اینها را بهکار بگیرد، بر اینها سخت میگیرد و اصلاً از اینها استفاده نمیکند. هرکسی نمیتواند ادعا کند که من منتظر ظهورم.
#مصلی_تهران- #شب_قدر(شب 23 رمضان) -96.3.27
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1467
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🔴سه گروه مخالف ظهورند: دونهمتها، غربزدهها و مسئولیینی که میخواهند اول باید نان خودشان در روغن باشد، بعد خدمت کنند!
______________________________________
goo.gl/L6Er1X
#علیرضا_پناهیان:
💠موافقان و مخالفان ظهور، چه کسانی هستند؟ موافق ظهور بودن، به ادعا و سر و صدا نیست. موافقان ظهور، منتظران واقعی حضرت هستند که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: منتظر امر ما، مانند کسی است که در راه خدا در خون خودش غلتیده است(تحف العقول /115) ایمانی که موجب میشود منتظر باشی و ظهور را تمنا کنی و بیتفاوت نباشی، تو را در مقام شهدا قرار میدهد. وقتی مقام انتظار اینقدر بالاست؛ پس لابد منتظر ظهور شدن و تمنا کردن آن، کار سختی است و هر کسی نمیتواند منتظر باشد.
💠چرا اجر منتظران اینقدر بالاست؟ یکی از دلایل مهمش همت بالای منتظر است. چون منتظر روح و همت بلندی دارد و فقط به فکر خودش نیست، بلکه میخواهد همۀ انسانها از نعمت عدالت و سعادت بهرهمند شوند. شخصی از امام صادق(ع) پرسید: نماز و عبادت ما بیشتر ارزش دارد، یا نماز و عبادتی که بعد از ظهور آخرین امام خوانده میشود؟ حضرت فرمود: نماز و عبادت شما بیشتر ارزش دارد! چون شما در دوران غربت زندگی میکنید، اما بعد از ظهور، یاران حضرت در اوج اقتدار هستند و این زجر شما را نمیکشند! آن فرد پرسید: اگر الان ثواب عبادت ما بالاتر است، پس چرا برای ظهور دعا کنیم؟ حضرت فرمود: این چه حرفی است؟! آیا شما دوست ندارید که حق ظاهر شود و عدل در زمین مستقر شود؟!(کمالالدین/2/646) این نشاندهندۀ روح بزرگ منتظر است که میگوید: حق آشکار شود، فوقش برای هر نماز من، ثواب کمتری بدهند! شما با این امنیت و آرامشی که داری و مثل مردم مؤمن بحرین، یمن، عراق و شام، تحت بیشترین ظلمها قرار نداری، وقتی ضجه میزنی که «خدایا امام زمان ما را برسان!» در واقع قیمت خودت را نشان میدهی، این گریه و تمنای شما برای ظهور، قیمت بیشتری دارد.
#موافقان_ظهور:
💠موافقان ظهور، خیلی همتشان بلند است؛ ولی دونهمتها نمیتوانند موافق ظهور باشند. امام(ره) میفرمود: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است»(صحیفۀ امام/21/327)
#مخالفان_ظهور:
1️⃣چهکسانی مخالف ظهور هستند؟ گروه اول: آدمهای پستهمت؛ کسانی که خودخواه هستند و نمیخواهند همۀ جهان آباد شود.
2️⃣ گروه دوم: کسانی که امید دارند غرب و شرق عالم یک راهی برای سعادت بشر باز کنند. در واقع، غربزدهها مخالف ظهور هستند! اینها دنبال جامعۀ مدنی غربی هستند نه جامعۀ مهدوی! الگوی اینها و مدینۀ فاضله اینها جوامع عقبماندۀ اروپایی و آمریکایی است که رذلترین و کثیفترین انسانها بر آنها حکومت میکنند. اینها رشد و سعادت را در آنجا میدانند، و لذا دنبال ظهور مهدی فاطمه نیستند.
3️⃣ گروه سوم: کسانی از مسئولان که نانشان فعلاً در روغن است؛ چون اگر این مسئولان در زمان ظهور حضرت باشند که حضرت جز نان خشک و جز لباس خشن به آنها نخواهد داد! یکی از اصحاب امام صادق(ع) عرض کرد: ای کاش شما همان امامی بودید که ظهور میکند! حضرت فرمود: بهخدا قسم، اگر ظهور با من بود، به تو که اصحاب من هستی جز لباس خشن و نان خشک چیزی نمیرسید(إِلَّا أَكْلُ الْجَشِبِ وَ لُبْسُ الْخَشِن؛ دعوات راوندی/296)
💠مسئولینی که دوست دارند اول نان خودشان در روغن باشد و بعد خدمت کنند، بهدرد امام زمان نمیخورند و طبیعتاً اینها برای فرج هم دعا نمیکنند! چون اگر حضرت بیاید و بخواهد اینها را بهکار بگیرد، بر اینها سخت میگیرد و اصلاً از اینها استفاده نمیکند. هرکسی نمیتواند ادعا کند که من منتظر ظهورم.
#مصلی_تهران- #شب_قدر(شب 23 رمضان) -96.3.27
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1467
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀سرور معنوی یعنی «رضایت خدا از من» نه «رضایت من از خودم»!
⭕️منشأ نشاط معنوی این است که خدا از تو خوشش بیاید و راضی شود!
⭕️کسی که نشاط معنوی ندارد، معمولاً رضایتمندی از خودش را جایگزین نشاط میکند
⭕️من خوبیای ندارم که خدا را راضی کنم، اما خدا که مهربان است! با دیدن خوبیهای خدا خودت را شاد کن. دعای جوشنکبیر بخوان و مدام از خوبیهای خدا تعریف کن
____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج9
#علیرضا_پناهیان:
💠 گاهی آدم در فقدان نشاط معنوی، خودش را به یک نشاط کاذب- هرچند کم و مختصر- مشغول میکند. نشاط کاذب مثل این میماند که کسی با امید واهی خوشحال شود، اما بعد بفهمد که سرِکار بوده!
💠 یکی از عواملی که موجب میشود ما تشنۀ شادی و نشاط معنوی نباشیم و از آن غافل باشیم، رضایتمندی از خویشتن است. کسانی شادی و سرور معنوی ندارند، رضایتمندی از خود را جایگزین آن میکنند و خودشان را فریب میدهند.
💠آدمها بهجای اینکه به سرور معنوی برسند معمولاً سعی میکنند خودشان را از خودشان راضی نگه دارند و به اینترتیب خوشحال شوند! در حالیکه سرور معنوی یعنی رضایتمندی خدا از من!
💠 منشأ سرور معنوی این است که خدا از تو خوشش بیاید و از تو راضی بشود! آنوقت ما این نیاز حیاتی و حقیقی خود را کنار گذاشتهایم و دنبالش نمیگردیم، در عوضش، خودمان را با رضایتمندی از خودمان سرگرم میکنیم!
💠عملیات «رضایتمندی از خود» اینطور است که انسان مدام به خوبیهای خودش نگاه میکند و خودش را مُحق و مظلوم میداند. چنین کسی را باید از خیال خام بیرون آورد و گفت: «اولاً هیچ آدم بدی نیست که هیچ خوبیای نداشته باشد؛ حتی صدام و یزید! ثانیاً تو مأمور نیستی خوبیهایت را بشماری، بلکه مأموری بدیهایت را از بین ببری! خوبیهایت برای این است که بهوسیلۀ آنها بدیهایت را از بین ببری!» پیامبر(ص) فرمود: هر بدیای را در خودت از بین ببری بلافاصله یک بدی دیگر رو میآید(لَا يَنْفِي مِنْهَا عَيْباً إِلَّا بَدَا لَهُ عَيْبٌ؛کافی/2/148) لذا آدم تا آخر عمر با بدیها درگیر است؛ و این تکلیف زندگی آدم است.
💠بعضیها برای اینکه از یأس بیرون بیایند، با تکیه بر خوبیهایی که دارند، به خودشان امید واهی میدهند تا خود را سرحال نگه دارند! درحالیکه راهش این است که بروی استغفار کنی و به رحمت خدا تکیه کنی.
💠خدا به داود(ع) فرمود: بگو کسی روی خوبیهایش حساب نکند، اگر من حساب بکشم، حتی صدیقین هم کم میآورند(أَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ..؛ کافی/2/314)
💠ریشۀ نشاط معنوی، دیدن رضایت و مهربانی خداست! شاید بگویی: من خوبیای ندارم که خدا را راضی کنم. اما خدا که مهربان است! بیا با دیدن خوبیهای خدا خودت را شاد کن؛ تا خوبی خدا را میبینی و از خوبی خدا میگویی خدا رحمتش را میفرستد و دلت را شاد میکند.
💠انشاء الله بتوانی با جوشنکبیر لذت ببری و پرواز کنی! چون در این دعا همهاش از خوبیهای خدا تعریف میکنی، اینقدر نشاط به جانت وارد میشود که اصلاً خودت را فراموش میکنی.
💠معمولاً آدمها با دیدن خوبیهای خود، حال خودشان را خوب میکنند؛ همان خوبیهایی که پلیدترین آدمها هم بعضیهایش دارند! مثلاً وقتی یک خانم یا آقا، به همسر خودش ظلم میکند، برای اینکه از عذاب وجدان خلاص شود و خودش را خوشحال کند، میگوید: «آخر من این خوبی و آن خوبی را کردم،... پس هرچه گفتم حقش بود!»
💠میشود بیخیالِ خوبیهای خودت بشوی؟ بعضی از این خوبیهایت ارثی است، بعضیهایش را هم خدا اجباری در کاسهات گذاشته که ظرفت خالی نباشد! این خوبیهایت بالهای تو هستند که پرواز کنی! عُجب و «از خود راضی بودن» بهخاطر خوبیهایت موجب از بین رفتن اثر آن خوبیها میشود.
💠بهجای اینکه خوبیهای خودت را ببینی و خوشحال بشوی، خوبیهای خدا را ببین و خوشحال بشو! خودت را از خودت راضی نکن؛ خدا را از خودت راضی کن!
💠آدم باصفا به خوبیهای خدا خوشحال میشود نه به خوبیِ خودش! امیرالمؤمنین(ع) دعا میکند: الهی أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبّ (خصال/2/420) یعنی خدایا تو همانی هستی که من دوست دارم، پس مرا هم همانی قرار بده که تو دوست داری.
💠 بگو «خدایا میخواهم از ذکرت لذت ببرم! میخواهم با تو خوش بگذرانم!» و بعد ببین که خدا چطور جوابت را میدهد و کمکت میکند! به خدا میارزد آدم گناه را ترک کند بهخاطر اینکه این لذت را ببرد!
💠امام صادق(ع) میفرماید: لذتی که در اذان هست، سختی نماز و عبادت را از تن آدم بیرون میکند(لَذَّةُ مَا فِي النِّدَاءِ..؛ فقهالقرآن/1/72) علی(ع) در تفسیر «حَيَّ عَلَى الْفَلَاح» میفرماید: یعنی بیا به سوی شادیای که هیچ غصهای با آن نیست(سُرُورٍ لَا حُزْنَ مَعَه؛ توحید صدوق/240)
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.14
🔊 صوت:
t.me/Panahian_mp3/1407
@Panahian_ir
⭕️منشأ نشاط معنوی این است که خدا از تو خوشش بیاید و راضی شود!
⭕️کسی که نشاط معنوی ندارد، معمولاً رضایتمندی از خودش را جایگزین نشاط میکند
⭕️من خوبیای ندارم که خدا را راضی کنم، اما خدا که مهربان است! با دیدن خوبیهای خدا خودت را شاد کن. دعای جوشنکبیر بخوان و مدام از خوبیهای خدا تعریف کن
____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج9
#علیرضا_پناهیان:
💠 گاهی آدم در فقدان نشاط معنوی، خودش را به یک نشاط کاذب- هرچند کم و مختصر- مشغول میکند. نشاط کاذب مثل این میماند که کسی با امید واهی خوشحال شود، اما بعد بفهمد که سرِکار بوده!
💠 یکی از عواملی که موجب میشود ما تشنۀ شادی و نشاط معنوی نباشیم و از آن غافل باشیم، رضایتمندی از خویشتن است. کسانی شادی و سرور معنوی ندارند، رضایتمندی از خود را جایگزین آن میکنند و خودشان را فریب میدهند.
💠آدمها بهجای اینکه به سرور معنوی برسند معمولاً سعی میکنند خودشان را از خودشان راضی نگه دارند و به اینترتیب خوشحال شوند! در حالیکه سرور معنوی یعنی رضایتمندی خدا از من!
💠 منشأ سرور معنوی این است که خدا از تو خوشش بیاید و از تو راضی بشود! آنوقت ما این نیاز حیاتی و حقیقی خود را کنار گذاشتهایم و دنبالش نمیگردیم، در عوضش، خودمان را با رضایتمندی از خودمان سرگرم میکنیم!
💠عملیات «رضایتمندی از خود» اینطور است که انسان مدام به خوبیهای خودش نگاه میکند و خودش را مُحق و مظلوم میداند. چنین کسی را باید از خیال خام بیرون آورد و گفت: «اولاً هیچ آدم بدی نیست که هیچ خوبیای نداشته باشد؛ حتی صدام و یزید! ثانیاً تو مأمور نیستی خوبیهایت را بشماری، بلکه مأموری بدیهایت را از بین ببری! خوبیهایت برای این است که بهوسیلۀ آنها بدیهایت را از بین ببری!» پیامبر(ص) فرمود: هر بدیای را در خودت از بین ببری بلافاصله یک بدی دیگر رو میآید(لَا يَنْفِي مِنْهَا عَيْباً إِلَّا بَدَا لَهُ عَيْبٌ؛کافی/2/148) لذا آدم تا آخر عمر با بدیها درگیر است؛ و این تکلیف زندگی آدم است.
💠بعضیها برای اینکه از یأس بیرون بیایند، با تکیه بر خوبیهایی که دارند، به خودشان امید واهی میدهند تا خود را سرحال نگه دارند! درحالیکه راهش این است که بروی استغفار کنی و به رحمت خدا تکیه کنی.
💠خدا به داود(ع) فرمود: بگو کسی روی خوبیهایش حساب نکند، اگر من حساب بکشم، حتی صدیقین هم کم میآورند(أَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ..؛ کافی/2/314)
💠ریشۀ نشاط معنوی، دیدن رضایت و مهربانی خداست! شاید بگویی: من خوبیای ندارم که خدا را راضی کنم. اما خدا که مهربان است! بیا با دیدن خوبیهای خدا خودت را شاد کن؛ تا خوبی خدا را میبینی و از خوبی خدا میگویی خدا رحمتش را میفرستد و دلت را شاد میکند.
💠انشاء الله بتوانی با جوشنکبیر لذت ببری و پرواز کنی! چون در این دعا همهاش از خوبیهای خدا تعریف میکنی، اینقدر نشاط به جانت وارد میشود که اصلاً خودت را فراموش میکنی.
💠معمولاً آدمها با دیدن خوبیهای خود، حال خودشان را خوب میکنند؛ همان خوبیهایی که پلیدترین آدمها هم بعضیهایش دارند! مثلاً وقتی یک خانم یا آقا، به همسر خودش ظلم میکند، برای اینکه از عذاب وجدان خلاص شود و خودش را خوشحال کند، میگوید: «آخر من این خوبی و آن خوبی را کردم،... پس هرچه گفتم حقش بود!»
💠میشود بیخیالِ خوبیهای خودت بشوی؟ بعضی از این خوبیهایت ارثی است، بعضیهایش را هم خدا اجباری در کاسهات گذاشته که ظرفت خالی نباشد! این خوبیهایت بالهای تو هستند که پرواز کنی! عُجب و «از خود راضی بودن» بهخاطر خوبیهایت موجب از بین رفتن اثر آن خوبیها میشود.
💠بهجای اینکه خوبیهای خودت را ببینی و خوشحال بشوی، خوبیهای خدا را ببین و خوشحال بشو! خودت را از خودت راضی نکن؛ خدا را از خودت راضی کن!
💠آدم باصفا به خوبیهای خدا خوشحال میشود نه به خوبیِ خودش! امیرالمؤمنین(ع) دعا میکند: الهی أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبّ (خصال/2/420) یعنی خدایا تو همانی هستی که من دوست دارم، پس مرا هم همانی قرار بده که تو دوست داری.
💠 بگو «خدایا میخواهم از ذکرت لذت ببرم! میخواهم با تو خوش بگذرانم!» و بعد ببین که خدا چطور جوابت را میدهد و کمکت میکند! به خدا میارزد آدم گناه را ترک کند بهخاطر اینکه این لذت را ببرد!
💠امام صادق(ع) میفرماید: لذتی که در اذان هست، سختی نماز و عبادت را از تن آدم بیرون میکند(لَذَّةُ مَا فِي النِّدَاءِ..؛ فقهالقرآن/1/72) علی(ع) در تفسیر «حَيَّ عَلَى الْفَلَاح» میفرماید: یعنی بیا به سوی شادیای که هیچ غصهای با آن نیست(سُرُورٍ لَا حُزْنَ مَعَه؛ توحید صدوق/240)
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.14
🔊 صوت:
t.me/Panahian_mp3/1407
@Panahian_ir
Forwarded from علیرضا پناهیان
🌀بعد از ماه رمضان چه کنیم؟
⭕️فرصت ناب بعد از ماه رمضان را از دست ندهیم. مثل کسی نباشیم که از فروشگاه کلی خرید کرده ولی در آن را باز نمی کند!
⭕️حالِ خوش بعد از ماه رمضان، شبیه حال خوش بعد از ورزش است.
⭕️چرا در مفاتیح الجنان، برای ماه شوال ادعیۀ چندانی نوشته نشده است؟
⭕️ بهترین استفاده از فرصت بعد از رمضان «عادت به خوبیها» است
____________________________
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 یکی از غفلتهای مهم ما این است که قدرِ بعد از ماه مبارک رمضانِ خودمان را نمیدانیم. در حالی که هرچه در ماه مبارک رمضان عبادت کنیم، تازه آغازی برای زندگی معنوی پس از ماه رمضان است.
💠 اینکار مثل این است که از فروشگاه خرید کردهایم، حالا بعد از ماه رمضان، این خرید را به منزل آوردهایم و باید درِ آن را باز کنیم و از آن استفاده کنیم ولی معمولاً استفاده نمیکنیم.تقوا ثمرۀ روزه است که بعد از ماه رمضان باید به چیدن این میوه بپردازیم.
💠 مؤمنین بعد از ماه رمضان، ذائقۀ بهتری دارند. اما شیطان-غالباً- نمیگذارد ما به این حالِ خوش بعد از ماه رمضان توجه کنیم و از آن بهرهبرداری کنیم.
💠 حالِ خوش بعد از ماه رمضان، شبیه حال خوش بعد از ورزش است. خیلی بد است که انسان از نشاطی که بعد از ورزش جسمی و روحی پیدا میکند، درست استفاده نکند.
💠 برای عموم مردم، ماه رمضان خبرهایی هست. ولی برای خواص مؤمنین هم بعد از ماه رمضان خبرهایی هست. البته بیخبران، خبری از بعد از ماه رمضان ندارند!
💠 انسان بعد از ماه رمضان، مثل کسی که به کربلا برود و برگردد و حال خوشی پیدا کند. او وقتی به هیأت برود، خیلی بیشتر از قبل، به او مزه میدهد.
💠 چرا در مفاتیح الجنان، برای ماه شوال ادعیۀ چندانی نوشته نشده است؟ چون ما در ماه رمضان سنگتمام گذاشتهایم، و حالا خودمان باید با انرژی و توانی که در ماه رمضان بهدست آوردهایم، بدویم و مسیر را ادامه دهیم. مثل دونده ای که به صورت طبیعی: «بعد از عبور از خط پایان، چند قدم دیگر هم می دود!»
💠 کسانی که یکدفعهای ترمز میکنند معلوم میشود که حرکتشان در ماه رمضان حلزونی بوده است!
💠 بعد از ماه رمضان، رفتارها باید تفاوت پیدا کند. یکی از پیشنهادها «عادت دادن جان خویشتن به کارهای خوب و خیر» است. امام محمد باقر(ع) میفرماید: «عَوِّدُوا أَنْفُسَکُمْ الْخَیْرَ»(الخرائج و الجرائح/2/596) یعنی خودتان را به کارهای خیر، عادت دهید.
💠 در روایات خیلی به «عمل مداوم» تأکید شده و تصریح فرمودهاند که تداوم عمل خیلی مهمتر از خودِ عمل است. (إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَدُومَ عَلَى الْعَمَلِ إِذَا عَوَّدَتْنِی نَفْسِی؛ مستدرکالوسایل/1/129)
💠 عادت فقط مربوط به رفتار نمیشود. میشود قلب را به برخی دوستداشتنیها عادت داد. پیامبر(ص) در روایت میفرماید: «قلب خودتان را به رقّت(نازکی) عادت دهید و زیاد تفکر کنید و...؛ عَوِّدُوا قُلُوبَکُمُ الرِّقَّةَ وَ أَکْثِرُوا مِنَ التَّفَکُّرِ وَ الْبُکَاءِ مِنْ خَشْیَةِ اللَّه»(اعلامالدین/146) مثلاً بگوید: «من عادت کردهام گریۀ درِ خانۀ خدا را دوست داشته باشم» نه اینکه «یک حالی پیدا کنم و بروم درِ خانۀ خدا گریه کنم!»
💠 ما نمیخواهیم فقط به یک «حالِ خوش معنوی» برسیم، بلکه میخواهیم به «مقام خوش معنوی» برسیم. در ادعیه نیز از این «مقام» سخن گفته شده است. انسان در آنجا «مقیم» میشود نه اینکه یک لحظه شهاب وار بیاید و برگردد.حالا چطور میتوان به مقام خوش معنوی رسید؟ با عادت.
💠 بهترین زمان برای این «عادت دادن» بعد از ماه رمضان است، چون ما دیگر هیچوقت اینقدر قدرت معنوی نداریم.
💠 برای عادت، برنامۀ یکساله نیاز است. و بهترین وقت برای یک برنامۀ یکساله از این ماه رمضان تا ماه رمضان بعدی است (إِذَا کَانَ الرَّجُلُ عَلَى عَمَلٍ فَلْیَدُمْ عَلَیْهِ سَنَةً ثُمَّ یَتَحَوَّلُ عَنْهُ إِنْ شَاءَ إِلَى غَیْرِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ لَیْلَةَ الْقَدْرِ یَکُونُ فِیهَا فِی عَامِهِ ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَکُون؛ کافی/2/82)
💠 الان که هنوز آثار روزه و عبادتهای ماه رمضان، در شما هست، شروع کنید به برنامهریزی کردن برای یکسال آینده. اگر این کار را انجام دهید، انشاء الله تا شب قدر سال آینده، به نتایج خوبی خواهید رسید.
💠 در هیأت، شما را به گریه کردن برای امام حسین(ع) عادت میدهند. وقتی این را هر هفته انجام دهید، در واقع دارید خودتان را به رقّت در روضه و مظلومیت اهلبیت(ع) عادت میدهید.آنگاه فقط ما نیستیم که به اهلبیت(ع) عادت میکنیم، بلکه اهلبیت(ع) هم به ما عادت میکنند. زمین و آسمان هم دلشان برای گریههای شما تنگ میشود...
94/05/08
لینک صوت و متن 👇👇
http://bayanmanavi.ir/post/2418
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
⭕️فرصت ناب بعد از ماه رمضان را از دست ندهیم. مثل کسی نباشیم که از فروشگاه کلی خرید کرده ولی در آن را باز نمی کند!
⭕️حالِ خوش بعد از ماه رمضان، شبیه حال خوش بعد از ورزش است.
⭕️چرا در مفاتیح الجنان، برای ماه شوال ادعیۀ چندانی نوشته نشده است؟
⭕️ بهترین استفاده از فرصت بعد از رمضان «عادت به خوبیها» است
____________________________
#حجت_الاسلام_پناهیان:
💠 یکی از غفلتهای مهم ما این است که قدرِ بعد از ماه مبارک رمضانِ خودمان را نمیدانیم. در حالی که هرچه در ماه مبارک رمضان عبادت کنیم، تازه آغازی برای زندگی معنوی پس از ماه رمضان است.
💠 اینکار مثل این است که از فروشگاه خرید کردهایم، حالا بعد از ماه رمضان، این خرید را به منزل آوردهایم و باید درِ آن را باز کنیم و از آن استفاده کنیم ولی معمولاً استفاده نمیکنیم.تقوا ثمرۀ روزه است که بعد از ماه رمضان باید به چیدن این میوه بپردازیم.
💠 مؤمنین بعد از ماه رمضان، ذائقۀ بهتری دارند. اما شیطان-غالباً- نمیگذارد ما به این حالِ خوش بعد از ماه رمضان توجه کنیم و از آن بهرهبرداری کنیم.
💠 حالِ خوش بعد از ماه رمضان، شبیه حال خوش بعد از ورزش است. خیلی بد است که انسان از نشاطی که بعد از ورزش جسمی و روحی پیدا میکند، درست استفاده نکند.
💠 برای عموم مردم، ماه رمضان خبرهایی هست. ولی برای خواص مؤمنین هم بعد از ماه رمضان خبرهایی هست. البته بیخبران، خبری از بعد از ماه رمضان ندارند!
💠 انسان بعد از ماه رمضان، مثل کسی که به کربلا برود و برگردد و حال خوشی پیدا کند. او وقتی به هیأت برود، خیلی بیشتر از قبل، به او مزه میدهد.
💠 چرا در مفاتیح الجنان، برای ماه شوال ادعیۀ چندانی نوشته نشده است؟ چون ما در ماه رمضان سنگتمام گذاشتهایم، و حالا خودمان باید با انرژی و توانی که در ماه رمضان بهدست آوردهایم، بدویم و مسیر را ادامه دهیم. مثل دونده ای که به صورت طبیعی: «بعد از عبور از خط پایان، چند قدم دیگر هم می دود!»
💠 کسانی که یکدفعهای ترمز میکنند معلوم میشود که حرکتشان در ماه رمضان حلزونی بوده است!
💠 بعد از ماه رمضان، رفتارها باید تفاوت پیدا کند. یکی از پیشنهادها «عادت دادن جان خویشتن به کارهای خوب و خیر» است. امام محمد باقر(ع) میفرماید: «عَوِّدُوا أَنْفُسَکُمْ الْخَیْرَ»(الخرائج و الجرائح/2/596) یعنی خودتان را به کارهای خیر، عادت دهید.
💠 در روایات خیلی به «عمل مداوم» تأکید شده و تصریح فرمودهاند که تداوم عمل خیلی مهمتر از خودِ عمل است. (إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَدُومَ عَلَى الْعَمَلِ إِذَا عَوَّدَتْنِی نَفْسِی؛ مستدرکالوسایل/1/129)
💠 عادت فقط مربوط به رفتار نمیشود. میشود قلب را به برخی دوستداشتنیها عادت داد. پیامبر(ص) در روایت میفرماید: «قلب خودتان را به رقّت(نازکی) عادت دهید و زیاد تفکر کنید و...؛ عَوِّدُوا قُلُوبَکُمُ الرِّقَّةَ وَ أَکْثِرُوا مِنَ التَّفَکُّرِ وَ الْبُکَاءِ مِنْ خَشْیَةِ اللَّه»(اعلامالدین/146) مثلاً بگوید: «من عادت کردهام گریۀ درِ خانۀ خدا را دوست داشته باشم» نه اینکه «یک حالی پیدا کنم و بروم درِ خانۀ خدا گریه کنم!»
💠 ما نمیخواهیم فقط به یک «حالِ خوش معنوی» برسیم، بلکه میخواهیم به «مقام خوش معنوی» برسیم. در ادعیه نیز از این «مقام» سخن گفته شده است. انسان در آنجا «مقیم» میشود نه اینکه یک لحظه شهاب وار بیاید و برگردد.حالا چطور میتوان به مقام خوش معنوی رسید؟ با عادت.
💠 بهترین زمان برای این «عادت دادن» بعد از ماه رمضان است، چون ما دیگر هیچوقت اینقدر قدرت معنوی نداریم.
💠 برای عادت، برنامۀ یکساله نیاز است. و بهترین وقت برای یک برنامۀ یکساله از این ماه رمضان تا ماه رمضان بعدی است (إِذَا کَانَ الرَّجُلُ عَلَى عَمَلٍ فَلْیَدُمْ عَلَیْهِ سَنَةً ثُمَّ یَتَحَوَّلُ عَنْهُ إِنْ شَاءَ إِلَى غَیْرِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ لَیْلَةَ الْقَدْرِ یَکُونُ فِیهَا فِی عَامِهِ ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَکُون؛ کافی/2/82)
💠 الان که هنوز آثار روزه و عبادتهای ماه رمضان، در شما هست، شروع کنید به برنامهریزی کردن برای یکسال آینده. اگر این کار را انجام دهید، انشاء الله تا شب قدر سال آینده، به نتایج خوبی خواهید رسید.
💠 در هیأت، شما را به گریه کردن برای امام حسین(ع) عادت میدهند. وقتی این را هر هفته انجام دهید، در واقع دارید خودتان را به رقّت در روضه و مظلومیت اهلبیت(ع) عادت میدهید.آنگاه فقط ما نیستیم که به اهلبیت(ع) عادت میکنیم، بلکه اهلبیت(ع) هم به ما عادت میکنند. زمین و آسمان هم دلشان برای گریههای شما تنگ میشود...
94/05/08
لینک صوت و متن 👇👇
http://bayanmanavi.ir/post/2418
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@panahian_ir
🌀 چرا دنیا بیشتر از آخرت، آدمها را جذب میکند؟
🔴 آیا چون دنیا نقد است و آخرت نسیه؛ به دنیا بیشتر علاقمند میشویم؟
⭕️ اتفاقاً چون دنیا نقده باید زودتر از چشمت بیفتد؛ چون میبینی که تهش چیزی نیست!
⭕️ آنچه ما را به دنیا علاقهمند میکند «ذکر و خیال» رسیدن به دنیاست؛ نه خود دنیا!
⭕️ چگونه با یاد و خیال میتوانیم از زندگی چندبرابر لذت ببریم؟
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج10
#علیرضا_پناهیان:
💠این باید برای همۀ مردم جابیفتد که آدم اگر بخواهد بدون معنویت و دین، شاد باشد، شادیاش واقعی و عمیق نیست. علی(ع) میفرماید: کسانی که دنیا دارند، در دلشان زار میزنند؛ هرچند که ظاهرشان خوشحال باشد و دیگران غبطه آنها و داشتههایشان را بخورند(فَالْمُتَمَتِّعُونَ مِنَ الدُّنْيَا تَبْكِي قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا؛ بحارالانوار/75/21)
💠 بخش اعظمی از لذتها روحی هستند. ابنسینا در «اشارات» میگوید که حتی حیوانها هم لذت روحیشان قویتر از لذت جسمیشان است. لذتهای جسمی اندکند و با لذت روحی مضاعف میشوند. سادهترین دلیلش همین ترانههای عشقی است؛ یعنی عشق را در روابط زن و شوهری میآورند تا بیشتر لذت ببرند، چون لذت روحی از لذت جسمی بالاتر و اثرشان قویتر است.
💠در تجربۀ بشری، لذتهای عاطفی-که اسمش را عشق میگذارند- بیش از هر چیز دیگری تکرار میشود؛ بهعنوان عامل شیرینکنندۀ حیات و گرمکنندۀ وجود انسان که موجب لذت روحی انسان میشود.
💠 در میان لذتهای روحی کدام لذت قویتر است؟ جایی که شما از عنصر «یاد و خیال» و از عنصر «شوق» در مسیر رسیدن، استفاده میکنید لذت بیشتری دارد. در ادبیات عاشقانه هم میگویند که وقتی عاشق به معشوق برسد همه چیز تمام است؛ اصل لذتش برای آن مدتی است که داشته به عشقش میرسیده، یعنی آن یاد و خیال، بزرگترین لذت انسان را تشکیل میدهد. عنصر خیال و یاد، دو عنصر روحی مهمی در لذت است که «شوقِ رسیدن» را در انسان ایجاد میکند.
💠معلوم است که بهشت الهی از نظر امکانات خیلی بهتر از دنیاست، اما چرا آخرت ما را جذب نمیکند، ولی دنیا ما را جذب میکند؟ آیا بهخاطر این است که دنیا نقد و آخرت نسیه است؟! آیا چون دنیا را دیدهای و آخرت را ندیدهای، جذب آخرت نمیشوی؟ نه! اتفاقاً چون دنیا نقد است، باید زودتر از چشمت بیفتد، چون میتوانی ببینی که تهش چیزی نیست! انسان موجودی است که اگر درست به دنیا نگاه کند، دنیا از چشمش میافتد و به آن علاقه پیدا نمیکند. خدا او را طوری ساخته که وقتی دنیا را درست ببیند، دیگر برایش مزه ندارد. لذا اتفاقاً دنیا را چون میبینی باید به آن علاقه پیدا نکنی، مگر اینکه آنرا برای ما تزیین کرده باشند و فریبمان دهند.
💠چرا شما آخرت را دوست نداری و دنیا را دوست داری؟ آیا چون آخرت نسیه است؟! اتفاقاً آخرت باید پیش شما محبوبتر باشد؛ چون معمولاً بهترین لذت در وجود انسان مربوط به شوق و خیال رسیدن است. یعنی خیالِ رسیدن به یک جای خوشمزه، از رسیدن به آن چیزهای خوشمزه و خوردن آن چیزهای خوشمزه، بیشتر لذت دارد. (كُلُّ شَيْءٍ مِنَ الدُّنْيَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِيَانِهِ وَ كُلُّ شَيْءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِيَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِه؛ نهج البلاغه/خطبه117)
💠پس چرا ما به دنیا علاقه داریم؟ چون آن چیزی که ما را به دنیا علاقهمند میکند ذکر و یاد و خیال رسیدن به دنیاست؛ نه خودِ دنیا! مثلاً خیال اینکه «من بروم دانشگاه و مدرک دکتری بگیرم و به من بگویند آقای دکتر! چه کِیفی دارد!»
💠ذکر و یاد، اینقدر قوی در جان انسان اثر میگذارد که دنیای نقد هم اگر بخواهد محبوب ما شود با ذکر و یادش، پیش ما عزیز میشود نه بهخاطر نقد بودنش! حالا یک پیشنهاد دارم: بیایید با ذکر و یاد خدا و آخرت و بهشت، لذت ببریم!
💠امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: ذکر خدا مایۀ سرور هر آدم متقی و لذت هر آدم یقینداری است (ذِكْرُ اللَّهِ مَسَرَّةُ كُلِّ مُتَّقٍ وَ لَذَّةُ كُلِّ مُوقِن»(غررالحکم/5174) آدمِ باتقوا کسی است که فهمیده دنیا واقعاً حال نمیدهد، آنوقت خداوند عشق و ذکر خودش و اولیاء خودش را به او میدهد تا واقعاً لذت ببرد، و کاری میکند که او از همین دنیای بیمزه هم-به عشق خدا- لذت ببرد.
💠خدا همین دنیای بیمزه را برای آدم باتقوا بامزه میکند؛ به اینصورت که یک مزۀ برتر به او میدهد که بهوسیلۀ آن، زندگیاش را لذتبخش میکند. مثلاً میفرماید: تو بهخاطر من ازدواج کن، بهخاطر من خانهداری کن، بهخاطر من کار کن و پول در بیاور، بهخاطر من بچهدار شو... تا واقعاً از زندگیات لذت ببری.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.15
🔊صوت: T.me/Panahian_mp3/1409
@Panahian_ir
🔴 آیا چون دنیا نقد است و آخرت نسیه؛ به دنیا بیشتر علاقمند میشویم؟
⭕️ اتفاقاً چون دنیا نقده باید زودتر از چشمت بیفتد؛ چون میبینی که تهش چیزی نیست!
⭕️ آنچه ما را به دنیا علاقهمند میکند «ذکر و خیال» رسیدن به دنیاست؛ نه خود دنیا!
⭕️ چگونه با یاد و خیال میتوانیم از زندگی چندبرابر لذت ببریم؟
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج10
#علیرضا_پناهیان:
💠این باید برای همۀ مردم جابیفتد که آدم اگر بخواهد بدون معنویت و دین، شاد باشد، شادیاش واقعی و عمیق نیست. علی(ع) میفرماید: کسانی که دنیا دارند، در دلشان زار میزنند؛ هرچند که ظاهرشان خوشحال باشد و دیگران غبطه آنها و داشتههایشان را بخورند(فَالْمُتَمَتِّعُونَ مِنَ الدُّنْيَا تَبْكِي قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا؛ بحارالانوار/75/21)
💠 بخش اعظمی از لذتها روحی هستند. ابنسینا در «اشارات» میگوید که حتی حیوانها هم لذت روحیشان قویتر از لذت جسمیشان است. لذتهای جسمی اندکند و با لذت روحی مضاعف میشوند. سادهترین دلیلش همین ترانههای عشقی است؛ یعنی عشق را در روابط زن و شوهری میآورند تا بیشتر لذت ببرند، چون لذت روحی از لذت جسمی بالاتر و اثرشان قویتر است.
💠در تجربۀ بشری، لذتهای عاطفی-که اسمش را عشق میگذارند- بیش از هر چیز دیگری تکرار میشود؛ بهعنوان عامل شیرینکنندۀ حیات و گرمکنندۀ وجود انسان که موجب لذت روحی انسان میشود.
💠 در میان لذتهای روحی کدام لذت قویتر است؟ جایی که شما از عنصر «یاد و خیال» و از عنصر «شوق» در مسیر رسیدن، استفاده میکنید لذت بیشتری دارد. در ادبیات عاشقانه هم میگویند که وقتی عاشق به معشوق برسد همه چیز تمام است؛ اصل لذتش برای آن مدتی است که داشته به عشقش میرسیده، یعنی آن یاد و خیال، بزرگترین لذت انسان را تشکیل میدهد. عنصر خیال و یاد، دو عنصر روحی مهمی در لذت است که «شوقِ رسیدن» را در انسان ایجاد میکند.
💠معلوم است که بهشت الهی از نظر امکانات خیلی بهتر از دنیاست، اما چرا آخرت ما را جذب نمیکند، ولی دنیا ما را جذب میکند؟ آیا بهخاطر این است که دنیا نقد و آخرت نسیه است؟! آیا چون دنیا را دیدهای و آخرت را ندیدهای، جذب آخرت نمیشوی؟ نه! اتفاقاً چون دنیا نقد است، باید زودتر از چشمت بیفتد، چون میتوانی ببینی که تهش چیزی نیست! انسان موجودی است که اگر درست به دنیا نگاه کند، دنیا از چشمش میافتد و به آن علاقه پیدا نمیکند. خدا او را طوری ساخته که وقتی دنیا را درست ببیند، دیگر برایش مزه ندارد. لذا اتفاقاً دنیا را چون میبینی باید به آن علاقه پیدا نکنی، مگر اینکه آنرا برای ما تزیین کرده باشند و فریبمان دهند.
💠چرا شما آخرت را دوست نداری و دنیا را دوست داری؟ آیا چون آخرت نسیه است؟! اتفاقاً آخرت باید پیش شما محبوبتر باشد؛ چون معمولاً بهترین لذت در وجود انسان مربوط به شوق و خیال رسیدن است. یعنی خیالِ رسیدن به یک جای خوشمزه، از رسیدن به آن چیزهای خوشمزه و خوردن آن چیزهای خوشمزه، بیشتر لذت دارد. (كُلُّ شَيْءٍ مِنَ الدُّنْيَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِيَانِهِ وَ كُلُّ شَيْءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِيَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِه؛ نهج البلاغه/خطبه117)
💠پس چرا ما به دنیا علاقه داریم؟ چون آن چیزی که ما را به دنیا علاقهمند میکند ذکر و یاد و خیال رسیدن به دنیاست؛ نه خودِ دنیا! مثلاً خیال اینکه «من بروم دانشگاه و مدرک دکتری بگیرم و به من بگویند آقای دکتر! چه کِیفی دارد!»
💠ذکر و یاد، اینقدر قوی در جان انسان اثر میگذارد که دنیای نقد هم اگر بخواهد محبوب ما شود با ذکر و یادش، پیش ما عزیز میشود نه بهخاطر نقد بودنش! حالا یک پیشنهاد دارم: بیایید با ذکر و یاد خدا و آخرت و بهشت، لذت ببریم!
💠امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: ذکر خدا مایۀ سرور هر آدم متقی و لذت هر آدم یقینداری است (ذِكْرُ اللَّهِ مَسَرَّةُ كُلِّ مُتَّقٍ وَ لَذَّةُ كُلِّ مُوقِن»(غررالحکم/5174) آدمِ باتقوا کسی است که فهمیده دنیا واقعاً حال نمیدهد، آنوقت خداوند عشق و ذکر خودش و اولیاء خودش را به او میدهد تا واقعاً لذت ببرد، و کاری میکند که او از همین دنیای بیمزه هم-به عشق خدا- لذت ببرد.
💠خدا همین دنیای بیمزه را برای آدم باتقوا بامزه میکند؛ به اینصورت که یک مزۀ برتر به او میدهد که بهوسیلۀ آن، زندگیاش را لذتبخش میکند. مثلاً میفرماید: تو بهخاطر من ازدواج کن، بهخاطر من خانهداری کن، بهخاطر من کار کن و پول در بیاور، بهخاطر من بچهدار شو... تا واقعاً از زندگیات لذت ببری.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.15
🔊صوت: T.me/Panahian_mp3/1409
@Panahian_ir
🌀 کارگاهی که خدا برای نشاط معنوی ما گذاشته، چیست؟
🔴 تصورِ بهشت و حیات آخرت، یکی از عوامل لذت بردن و نشاط معنوی است
⭕️ همینکه انسان بداند «دارد به سمت یک لذت برتر میرود» موجب نشاط او میشود
⭕️ اگر انسان در آیندۀ خودش یک سرور بینظیر نبیند، دچار افسردگی میشود
⭕️ تصورِِ بهشت، چنان لذتی در وجودت ایجاد میکند که میتوانی همۀ رنجهای دنیا را فراموش کنی!
⭕️اگر امید نداشته باشی که به مقام امثال آیتالله بهجت(ره) برسی، دچار یأس ابلیس شدهای
____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج11
#استاد_پناهیان:
💠اگر هدف نهایی ما لذت و شادمانی باشد، در مسیر رسیدن به آن هم طبیعتاً بانشاط حرکت میکنیم. اصلاً یکی از عوامل نشاط و شادی انسان این است که بداند «دارد بهسمت یک لذت، نشاط و شادی فوقالعاده بالا حرکت میکند» اگر انسان در آیندۀ خودش یک سرور بینظیر نبیند، همین الان هم دچار افسردگی میشود.
💠 یکی از دلائل سرور و لذت بردن انسان، خوشبینی به آینده و امیدِ رسیدن به یک لذت برتر و نقشه کشیدن برای رسیدن به آن است. کسانی که از رسیدن به یک لذت بالا مأیوس باشند، آدمهای بدخلق، و بدروحیه و خطرناکی میشوند که برای ظلم وحشتناک به دیگران آمادهاند.
💠 یکی از کارهای مهم ابلیس، ایجاد یأس در انسان است. اگر کسی امید و شوق رسیدن به «آیندۀ خیلی بهتر» نداشته باشد، حتماً تحت تأثیر ابلیس است.
💠آیا شما امیدوار هستید که بتوانید به مقام کسی مثل آیتالله بهجت(ره) برسید یا نه؟ اگر این امید را نداشته باشید، دچار یأس ابلیس شدهاید و القاء شیطان را پذیرفتهاید. هیچ منطقی وجود ندارد که شما نتوانید مثل آن بزرگان بشوید؛ خدا «مُبدّلُ السَیّئات بِالحَسَنات» است، یعنی میتواند همۀ گناهان ما را به ثواب تبدیل کند.
💠در این دنیا به هر چیزی نرسیدی، یا هر چیزی را از تو گرفتند، امید داشته باش که حتماً بهترش را به تو میدهند. البته منشأ امید به اینکه وضعمان در آینده بهتر میشود باید این باشد که «رزق و روزیِ من دست خدا است، خدا لذت را برایم نگه داشته و به من خواهد رسید» دین اینگونه در وجود انسان سرور و نشاط را تزریق میکند.
💠یکی از عناصر یا عوامل نشاط و حال خوش معنوی این است که انسان بهشت و حیات آخرت را تصور کند. توجه به آخرت و تصور دربارۀ اینکه «ما میخواهیم در عالم آخرت زندگی کنیم» چنان لذتی در وجود انسان ایجاد میکند که آدم میتواند تمام لذتهای سطحی و رنجهای دنیا را فراموش کند.
💠 اولین عامل نشاط معنوی دربارۀ بهشت، موضوع «خلود» است. اینکه تا وارد بهشت میشوید به شما مژده میدهند: «تو در اینجا جاودانه هستی» (زمر/73)
💠حجم بسیار زیاد آیات قرآن دربارۀ بهشت، برای این نیست که ما فقط «بدانیم»! برای این است که در آن غرق شویم و لذت ببریم. یک موضوعی که خدا در قرآن، خودش به تفصیل آنرا شرح میدهد-بهحدّی که نیاز به تفسیر هم نیست- بحث بهشت و جهنم و نعمات و لذات بهشتی است.
💠 یکی از دلائل لذائذ معنوی تصوّر بهشت است؛ خدا از ما خواسته این تصور را داشته باشیم، و برایمان توصیف کرده است. بیایید از تصور بهشت لذت ببریم. چرا ما از خیالمان برای شوق به بهشت استفاده نمیکنیم؟! چرا از خیالمان برای هرچیز دیگری استفاده میکنیم و دنیا را در نظرمان تزیین میکنیم اما در ارتباط با آخرت اینکار را نمیکنیم؟!
💠وقتی دارید در مورد بهشت فکر میکنید، نگویید «ما آدم گنهکاری هستیم و معلوم نیست به بهشت برویم!» یأس را به خودتان راه ندهید؛ بگذارید علاقه و شوقتان به بهشت بالا برود.
💠 اگر یکذره به بهشت نگاه کنیم همۀ آنهایی که به ما ظلم کردهاند را میبخشیم و از همۀ سختیهای دنیا عبور میکنیم. باید دعا کنیم که «خدایا چشم ما را بهشت باز کن!» امیرالمؤمنین(ع) در وصف متقین میفرماید: آنها گویا بهشت را میبینند و میوههای بهشتی را میچشند(نهجالبلاغه/خطبه193) یعنی انگار در همین دنیا دارند لذتش را میچشند.
💠فرمودهاند: مؤمن کسی است که آخرت برایش زیبا میشود(کافی/8/47) یعنی خدا این اتفاق را در دلش رقم میزند. برای تزیین آخرت، یک استاد صاحبنفَس به شما معرفی کنم؛ قرآن! به محضر قرآن بروید و از او بخواهید که «آخرت را برای شما زینت کند» کمکم به جایی میرسید که وقتی قرآن میخوانید دیگر چیزی غیر از آخرت برای شما مهم نیست!
💠 بگو: «خدایا من در این دنیا دلخوشی و نشاط ندارم؛ به من دلخوشی بده!» اتفاقاً خدا برای نشاط معنوی ما کارگاه گذاشته و میفرماید: «بیا در این کارگاه(یعنی آیات قرآن در وصف بهشت) خودم درستت میکنم!» فرمودهاند هرشب سورۀ واقعه بخوانید! این سوره، دو سومش دربارۀ بهشت است، و یک سومش دربارۀ جهنم.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.16-ج11
🔊صوت: T.me/Panahian_mp3/1412
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴 تصورِ بهشت و حیات آخرت، یکی از عوامل لذت بردن و نشاط معنوی است
⭕️ همینکه انسان بداند «دارد به سمت یک لذت برتر میرود» موجب نشاط او میشود
⭕️ اگر انسان در آیندۀ خودش یک سرور بینظیر نبیند، دچار افسردگی میشود
⭕️ تصورِِ بهشت، چنان لذتی در وجودت ایجاد میکند که میتوانی همۀ رنجهای دنیا را فراموش کنی!
⭕️اگر امید نداشته باشی که به مقام امثال آیتالله بهجت(ره) برسی، دچار یأس ابلیس شدهای
____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج11
#استاد_پناهیان:
💠اگر هدف نهایی ما لذت و شادمانی باشد، در مسیر رسیدن به آن هم طبیعتاً بانشاط حرکت میکنیم. اصلاً یکی از عوامل نشاط و شادی انسان این است که بداند «دارد بهسمت یک لذت، نشاط و شادی فوقالعاده بالا حرکت میکند» اگر انسان در آیندۀ خودش یک سرور بینظیر نبیند، همین الان هم دچار افسردگی میشود.
💠 یکی از دلائل سرور و لذت بردن انسان، خوشبینی به آینده و امیدِ رسیدن به یک لذت برتر و نقشه کشیدن برای رسیدن به آن است. کسانی که از رسیدن به یک لذت بالا مأیوس باشند، آدمهای بدخلق، و بدروحیه و خطرناکی میشوند که برای ظلم وحشتناک به دیگران آمادهاند.
💠 یکی از کارهای مهم ابلیس، ایجاد یأس در انسان است. اگر کسی امید و شوق رسیدن به «آیندۀ خیلی بهتر» نداشته باشد، حتماً تحت تأثیر ابلیس است.
💠آیا شما امیدوار هستید که بتوانید به مقام کسی مثل آیتالله بهجت(ره) برسید یا نه؟ اگر این امید را نداشته باشید، دچار یأس ابلیس شدهاید و القاء شیطان را پذیرفتهاید. هیچ منطقی وجود ندارد که شما نتوانید مثل آن بزرگان بشوید؛ خدا «مُبدّلُ السَیّئات بِالحَسَنات» است، یعنی میتواند همۀ گناهان ما را به ثواب تبدیل کند.
💠در این دنیا به هر چیزی نرسیدی، یا هر چیزی را از تو گرفتند، امید داشته باش که حتماً بهترش را به تو میدهند. البته منشأ امید به اینکه وضعمان در آینده بهتر میشود باید این باشد که «رزق و روزیِ من دست خدا است، خدا لذت را برایم نگه داشته و به من خواهد رسید» دین اینگونه در وجود انسان سرور و نشاط را تزریق میکند.
💠یکی از عناصر یا عوامل نشاط و حال خوش معنوی این است که انسان بهشت و حیات آخرت را تصور کند. توجه به آخرت و تصور دربارۀ اینکه «ما میخواهیم در عالم آخرت زندگی کنیم» چنان لذتی در وجود انسان ایجاد میکند که آدم میتواند تمام لذتهای سطحی و رنجهای دنیا را فراموش کند.
💠 اولین عامل نشاط معنوی دربارۀ بهشت، موضوع «خلود» است. اینکه تا وارد بهشت میشوید به شما مژده میدهند: «تو در اینجا جاودانه هستی» (زمر/73)
💠حجم بسیار زیاد آیات قرآن دربارۀ بهشت، برای این نیست که ما فقط «بدانیم»! برای این است که در آن غرق شویم و لذت ببریم. یک موضوعی که خدا در قرآن، خودش به تفصیل آنرا شرح میدهد-بهحدّی که نیاز به تفسیر هم نیست- بحث بهشت و جهنم و نعمات و لذات بهشتی است.
💠 یکی از دلائل لذائذ معنوی تصوّر بهشت است؛ خدا از ما خواسته این تصور را داشته باشیم، و برایمان توصیف کرده است. بیایید از تصور بهشت لذت ببریم. چرا ما از خیالمان برای شوق به بهشت استفاده نمیکنیم؟! چرا از خیالمان برای هرچیز دیگری استفاده میکنیم و دنیا را در نظرمان تزیین میکنیم اما در ارتباط با آخرت اینکار را نمیکنیم؟!
💠وقتی دارید در مورد بهشت فکر میکنید، نگویید «ما آدم گنهکاری هستیم و معلوم نیست به بهشت برویم!» یأس را به خودتان راه ندهید؛ بگذارید علاقه و شوقتان به بهشت بالا برود.
💠 اگر یکذره به بهشت نگاه کنیم همۀ آنهایی که به ما ظلم کردهاند را میبخشیم و از همۀ سختیهای دنیا عبور میکنیم. باید دعا کنیم که «خدایا چشم ما را بهشت باز کن!» امیرالمؤمنین(ع) در وصف متقین میفرماید: آنها گویا بهشت را میبینند و میوههای بهشتی را میچشند(نهجالبلاغه/خطبه193) یعنی انگار در همین دنیا دارند لذتش را میچشند.
💠فرمودهاند: مؤمن کسی است که آخرت برایش زیبا میشود(کافی/8/47) یعنی خدا این اتفاق را در دلش رقم میزند. برای تزیین آخرت، یک استاد صاحبنفَس به شما معرفی کنم؛ قرآن! به محضر قرآن بروید و از او بخواهید که «آخرت را برای شما زینت کند» کمکم به جایی میرسید که وقتی قرآن میخوانید دیگر چیزی غیر از آخرت برای شما مهم نیست!
💠 بگو: «خدایا من در این دنیا دلخوشی و نشاط ندارم؛ به من دلخوشی بده!» اتفاقاً خدا برای نشاط معنوی ما کارگاه گذاشته و میفرماید: «بیا در این کارگاه(یعنی آیات قرآن در وصف بهشت) خودم درستت میکنم!» فرمودهاند هرشب سورۀ واقعه بخوانید! این سوره، دو سومش دربارۀ بهشت است، و یک سومش دربارۀ جهنم.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.16-ج11
🔊صوت: T.me/Panahian_mp3/1412
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 اندوهزدایی از دل، مقدمۀ رسیدن به نشاط و سرور است!
🔴 چطور از ایمانمان برای رفع اندوه و ایجاد سرور استفاده کنیم؟
⭕️ برای رسیدن به نشاط معنوی اول باید اندوههای دنیایی را از دلمان بزداییم
⭕️ در مقابل اندوه، باید دو نوع برخورد داشته باشیم: برخورد عقلانی و ایمانی
⭕️ چهار ذکر کلیدی برای رفع اندوه و مشکلات دنیا، در کلام امام صادق(ع)
_______________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج12-قسمت اول
#استاد_پناهیان:
💠برای رسیدن به نشاط و حال خوش معنوی باید اندوههای دنیایی را از دلمان بزداییم و -به قول اهل معرفت- اول باید روحمان را از بسیاری از عوامل ناشادی و اندوه تخلیه کنیم. اگر در دل ما غم و اندوهی باشد، نمیتوانیم حال خوش معنوی پیدا کنیم.
💠غم در واقع روح آدم را بیمار میکند و دیگر غذای سالمی مثل نماز و روزه، به او مزه نمیدهد و او را سرحال نمیآورد! ما بسیاری از عوامل نشاط معنوی را داریم، اما مشکل اینجاست که با بدحالی بهسراغ این عوامل میرویم و لذا این عوامل نشاط، اثر لازم را بر ما ندارند. پس اول باید این بدحالی را برطرف کنیم.
💠ما در مقابل اندوه و عوامل ناشادیمان، باید دو نوع برخورد داشته باشیم؛ برخورد عقلانی و برخورد ایمانی. البته برخورد ایمانی هم عقلانی است؛ اما در برخورد عقلانیِ صرف، به خودت ثابت میکنی «این مسائل مهم نیست؛ چرا غصهاش را میخوری...» و در برخورد ایمانی میگویی «تازه خدا هم هست! خدا این مشکلات را برطرف میکند» لذا با برخورد ایمانی نهتنها اندوه ما از بین میرود، بلکه جایش یک سرور و حال خوش هم میآید.
💠متأسفانه ما زیاد عادت نداریم از ایمانمان استفاده کنیم درحالیکه باید انتظار داشته باشیم از ایمان خودمان سرور بگیریم؛ باید بدانیم که برای بهرهگیری از ایمان در ایجاد سرور در قلب و از بین بردن عوامل نگرانی و استرس در وجودمان، چه عملیاتی باید انجام دهیم؟
💠امام صادق(ع) در حدیث شریفی، راه رفع اندوه-که مقدمۀ کسب نشاط معنوی است- را به ما نشان میدهد و میفرماید: من تعجب میکنم از کسی که از چهار چیز شدیداً ناراحت میشود و بیتابی میکند، ولی این ناراحتی خودش را-با ایمان به خدا- برطرف نمیکند!(عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ ...؛ خصال صدوق/1/218)
1️⃣ ذکری برای از بین بردن خوف و ترس:
حضرت در ادامۀ روایت فوق میفرماید: تعجب میکنم از کسی که میترسد اما بهسوی این سخن خدا فرار نمیکند: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيل»(آلعمران/173) یعنی خدا برای ما کافی است و خدا وکیل خوبی است! چراکه در آیه بعد میفرماید: کسانی که این ذکر را گفتند و بر خدا توکل کردند، خداوند سوء و بدی را از آنها برگرداند(لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ...)
2️⃣ ذکری برای رفع اندوه و دلگرفتگی:
و بعد میفرماید: تعجب میکنم از کسی که دلش گرفته، چرا نمیرود سراغ این سخن خدا که فرمود: «لَّا إِلَاهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنىِّ كُنتُ مِنَ الظَّلِمِين»(انبیاء/87) این ذکر مشهور به #ذکر_یونسیه است که غم را از دل زائل میکند. کمااینکه در آیه بعد میفرماید «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَم» یعنی تو هم اگر این ذکر را بگویی، خدا برای تو هم این کار(رفع غم) را انجام میدهد.
💠هر موقع دلتان گرفت این ذکر یونسیه را زیاد بگویید، ائمۀ هدی(ع) گاهی در سجده بارها و بارها این ذکر را تکرار میکردند(حداقل تعدادی که خوب است تکرار شود70 بار است) اول غم را از دلت ببر و شاد بشو؛ و بعد نماز بخوان و ببین چه حال خوش معنویای پیدا میکنی!
3️⃣ برای در امان بودن از مکر و فریب دیگران:
و میفرماید: تعجب میکنم از کسی که به او مکر شده و فریبش دادهاند، ولی این آیه را نمیخواند «وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ»(غافر/44) یعنی من کارم را به خدا واگذار کردم و خدا نسبت به بندگانش بصیر است. و خدا در آیۀ بعد میفرماید: «فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا» خدا او را از آثار مکر آنها، حفظ کرد.
4️⃣ برای رسیدن به خواسته و آرزوی دنیایی:
برخی از غصههای ما برای این است که یک مشکل دنیایی داریم و یک چیزی میخواهیم که آنرا نداریم، مثلاً خانه یا ماشین میخواهیم... در اینجا امام صادق(ع) میفرماید: تعجب میکنم از کسی که دنیا میخواهد ولی این آیۀ قرآن را نمیخواند «مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله»(کهف/39) یعنی «هرچه خدا بخواهد! و هیچ کسی جز خدا قدرت ندارد» اینرا بگو تا انشاءالله به خواسته و آرزوی دنیایی خودت برسی.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.17- ج12 #قسمت_اول
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1414
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🔴 چطور از ایمانمان برای رفع اندوه و ایجاد سرور استفاده کنیم؟
⭕️ برای رسیدن به نشاط معنوی اول باید اندوههای دنیایی را از دلمان بزداییم
⭕️ در مقابل اندوه، باید دو نوع برخورد داشته باشیم: برخورد عقلانی و ایمانی
⭕️ چهار ذکر کلیدی برای رفع اندوه و مشکلات دنیا، در کلام امام صادق(ع)
_______________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج12-قسمت اول
#استاد_پناهیان:
💠برای رسیدن به نشاط و حال خوش معنوی باید اندوههای دنیایی را از دلمان بزداییم و -به قول اهل معرفت- اول باید روحمان را از بسیاری از عوامل ناشادی و اندوه تخلیه کنیم. اگر در دل ما غم و اندوهی باشد، نمیتوانیم حال خوش معنوی پیدا کنیم.
💠غم در واقع روح آدم را بیمار میکند و دیگر غذای سالمی مثل نماز و روزه، به او مزه نمیدهد و او را سرحال نمیآورد! ما بسیاری از عوامل نشاط معنوی را داریم، اما مشکل اینجاست که با بدحالی بهسراغ این عوامل میرویم و لذا این عوامل نشاط، اثر لازم را بر ما ندارند. پس اول باید این بدحالی را برطرف کنیم.
💠ما در مقابل اندوه و عوامل ناشادیمان، باید دو نوع برخورد داشته باشیم؛ برخورد عقلانی و برخورد ایمانی. البته برخورد ایمانی هم عقلانی است؛ اما در برخورد عقلانیِ صرف، به خودت ثابت میکنی «این مسائل مهم نیست؛ چرا غصهاش را میخوری...» و در برخورد ایمانی میگویی «تازه خدا هم هست! خدا این مشکلات را برطرف میکند» لذا با برخورد ایمانی نهتنها اندوه ما از بین میرود، بلکه جایش یک سرور و حال خوش هم میآید.
💠متأسفانه ما زیاد عادت نداریم از ایمانمان استفاده کنیم درحالیکه باید انتظار داشته باشیم از ایمان خودمان سرور بگیریم؛ باید بدانیم که برای بهرهگیری از ایمان در ایجاد سرور در قلب و از بین بردن عوامل نگرانی و استرس در وجودمان، چه عملیاتی باید انجام دهیم؟
💠امام صادق(ع) در حدیث شریفی، راه رفع اندوه-که مقدمۀ کسب نشاط معنوی است- را به ما نشان میدهد و میفرماید: من تعجب میکنم از کسی که از چهار چیز شدیداً ناراحت میشود و بیتابی میکند، ولی این ناراحتی خودش را-با ایمان به خدا- برطرف نمیکند!(عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ ...؛ خصال صدوق/1/218)
1️⃣ ذکری برای از بین بردن خوف و ترس:
حضرت در ادامۀ روایت فوق میفرماید: تعجب میکنم از کسی که میترسد اما بهسوی این سخن خدا فرار نمیکند: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيل»(آلعمران/173) یعنی خدا برای ما کافی است و خدا وکیل خوبی است! چراکه در آیه بعد میفرماید: کسانی که این ذکر را گفتند و بر خدا توکل کردند، خداوند سوء و بدی را از آنها برگرداند(لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ...)
2️⃣ ذکری برای رفع اندوه و دلگرفتگی:
و بعد میفرماید: تعجب میکنم از کسی که دلش گرفته، چرا نمیرود سراغ این سخن خدا که فرمود: «لَّا إِلَاهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنىِّ كُنتُ مِنَ الظَّلِمِين»(انبیاء/87) این ذکر مشهور به #ذکر_یونسیه است که غم را از دل زائل میکند. کمااینکه در آیه بعد میفرماید «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَم» یعنی تو هم اگر این ذکر را بگویی، خدا برای تو هم این کار(رفع غم) را انجام میدهد.
💠هر موقع دلتان گرفت این ذکر یونسیه را زیاد بگویید، ائمۀ هدی(ع) گاهی در سجده بارها و بارها این ذکر را تکرار میکردند(حداقل تعدادی که خوب است تکرار شود70 بار است) اول غم را از دلت ببر و شاد بشو؛ و بعد نماز بخوان و ببین چه حال خوش معنویای پیدا میکنی!
3️⃣ برای در امان بودن از مکر و فریب دیگران:
و میفرماید: تعجب میکنم از کسی که به او مکر شده و فریبش دادهاند، ولی این آیه را نمیخواند «وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ»(غافر/44) یعنی من کارم را به خدا واگذار کردم و خدا نسبت به بندگانش بصیر است. و خدا در آیۀ بعد میفرماید: «فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا» خدا او را از آثار مکر آنها، حفظ کرد.
4️⃣ برای رسیدن به خواسته و آرزوی دنیایی:
برخی از غصههای ما برای این است که یک مشکل دنیایی داریم و یک چیزی میخواهیم که آنرا نداریم، مثلاً خانه یا ماشین میخواهیم... در اینجا امام صادق(ع) میفرماید: تعجب میکنم از کسی که دنیا میخواهد ولی این آیۀ قرآن را نمیخواند «مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله»(کهف/39) یعنی «هرچه خدا بخواهد! و هیچ کسی جز خدا قدرت ندارد» اینرا بگو تا انشاءالله به خواسته و آرزوی دنیایی خودت برسی.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.17- ج12 #قسمت_اول
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1414
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی #استاد_پناهیان
@Panahian_ir
🌀هر روز صبح که بلند شدی، اول از دلت اندوهزدایی کن!
🔴 یکی از عوامل اندوهزدا این است که با «ذکر» اعتقادت به خدا را مرور کنی
⭕️ ذکر گفتنهای ما کِی اثر دارد؟
⭕️ اگر ذکر ما «مرور ایمان و اعتقاد ما باشد» قطعاً اثر خواهد داشت
⭕️ چرا کافران بدون این ذکرها، دارند راحت زندگی میکنند و مشکلی ندارند؟
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج12-قسمت دوم
#استاد_پناهیان:
💠با وجود اندوه در دل، نمیشود حال خوش معنوی داشت و نمیشود از نماز لذت برد؛ باید این اندوه را-به شیوههای مختلف- از دل زدود. مثلاً یک اثر وضو گرفتن با آب سرد، این است که اندوه انسان را برطرف میکند. آب-خصوصاً هرچه سردتر باشد- خاصیت اندوهزدایی دارد. امیرالمؤمنین(ع) گاهی غسل میکرد تا برای نماز شب سرحال باشد؛ ایشان نسب به ذرهای اندوه در دلشان حساس بود.
💠 اندوه، نگرانی و ترس، بهطور طبیعی و دائمی در دل انسان پدید میآید و مثل علف هرز در دل انسان رشد میکند، لذا جلوگیری از اندوه نیاز به یک برنامۀ دائمی دارد. هر روز باید از دلمان اندوهزدایی، ترسزدایی یا حسرتزدایی کنیم.
💠هر روز صبح که بلند شدی، اول یکمقدار از دلت اندوهزدایی کن. اتفاقاً در تعقیبات نماز صبح، اذکاری هست که برای رفع اندوه از دل بسیار مؤثر است؛ مثلاً این تعقیباتی که امام جواد(ع) توصیه فرمودهاند: «حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ...؛ منلایحضرهالفقیه/1/327)
💠ذکر گفتنهای ما کِی اثر دارد؟ وقتی که همراه با ایمان باشد؛ وقتی مرور ایمان و اعتقاد ما باشد. مثلاً وقتی میگویی «لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله» عمیقاً توجه کنی به اینکه واقعاً هیچ کسی جز خدا قدرت ندارد! عمیقاً اینرا مرور کن تا اعتقادت بالا برود.
💠اصلاً ماهیت ذکر گفتن و دلیل اینکه ذکر، اینقدر تأثیرگذار است، این است که ذکر، مرور ایمان و اعتقادات انسان است. و یکی از اصلیترین عوامل اندوهزدا این است که شما اعتقادت را به خدا مرور کنی و با اینکار، اعتقاد خودت را تقویت کنی.
💠اگر ذکر گفتنِ ما به این معنی باشد که اعتقادات خود را مرور کنیم، و با تفکر و احساس عمیق قلبی این ذکرها را بگوییم، یقیناً اثر خواهد داشت! همانطور که رزمندگان دفاع مقدس با تمام ایمان و اطمینان قلبی خودشان، از ذکر استفاده میکردند و ذکرشان اثر میگذاشت.
💠رزمندگان خیلی از کارهای سخت جنگ را با ذکر، راه میانداختند. ذکر میگفتند تا دشمن آنها را نبیند «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا..»(یس/9) ذکر میگفتند تا گلولههایشان اثر بگذارد «ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْت»(انفال/17) ذکر میگفتند تا در دل دشمن رعب بیفتد...
💠 اگر عمیقاً اعتقادات خود را پیش خودت یادآوری و مرور کنی، اندوه از دلت زدوده میشود و سرور جای آن ایجاد میشود! امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: کسی که به خدا اعتماد کند، خدا به او سرور میدهد و هر کسی به خدا توکل کند، خدا اُمورش را کفایت و اصلاح میکند. (کشفالغمه/2/346)
💠امام رضا(ع) میفرماید: بهخاطر برخی مسائل غمگین شده بودم، پدرم به من فرمود: خدا را صدا بزن تا غم از دلت برود، و ذکر «يَا رَءُوفُ يَا رَحِيم» را زیاد بگو!( دعوات راوندی/45)
💠ذکر «یارئوف» اثر ویژهای در از بین بردن غم دارد! یک عارف بزرگوار میفرمود: وقتی دلتان گرفت و گرفتار شدید ذکر «یارئوف» را زیاد بگویید و با این ذکر به امام رضا(ع) متوسل شوید. گویا خدا وقتی بخواهد برای این ذکر شما اثری بگذارد کارتان را به امام رضا(ع) میسپارد!
💠دربارۀ اثر اذکار در رفع مشکلات مختلف زندگی، کتاب #انیس_الصادقین نوشتۀ آیتالله یعقوبی، کتاب خوب و معتبری است. ذکرهایی هست که گرههای ما را باز میکند، دل را قرص میکند و ترس و نگرانی و اندوهِ بد را از دل میبرد، و بعد، تازه آدم شروع میکند به حال خوش معنوی پیدا کردن.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.17 - ج12 #قسمت_دوم
🔊صوت کامل:
Telegram.me/Panahian_mp3/1414
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴 یکی از عوامل اندوهزدا این است که با «ذکر» اعتقادت به خدا را مرور کنی
⭕️ ذکر گفتنهای ما کِی اثر دارد؟
⭕️ اگر ذکر ما «مرور ایمان و اعتقاد ما باشد» قطعاً اثر خواهد داشت
⭕️ چرا کافران بدون این ذکرها، دارند راحت زندگی میکنند و مشکلی ندارند؟
________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج12-قسمت دوم
#استاد_پناهیان:
💠با وجود اندوه در دل، نمیشود حال خوش معنوی داشت و نمیشود از نماز لذت برد؛ باید این اندوه را-به شیوههای مختلف- از دل زدود. مثلاً یک اثر وضو گرفتن با آب سرد، این است که اندوه انسان را برطرف میکند. آب-خصوصاً هرچه سردتر باشد- خاصیت اندوهزدایی دارد. امیرالمؤمنین(ع) گاهی غسل میکرد تا برای نماز شب سرحال باشد؛ ایشان نسب به ذرهای اندوه در دلشان حساس بود.
💠 اندوه، نگرانی و ترس، بهطور طبیعی و دائمی در دل انسان پدید میآید و مثل علف هرز در دل انسان رشد میکند، لذا جلوگیری از اندوه نیاز به یک برنامۀ دائمی دارد. هر روز باید از دلمان اندوهزدایی، ترسزدایی یا حسرتزدایی کنیم.
💠هر روز صبح که بلند شدی، اول یکمقدار از دلت اندوهزدایی کن. اتفاقاً در تعقیبات نماز صبح، اذکاری هست که برای رفع اندوه از دل بسیار مؤثر است؛ مثلاً این تعقیباتی که امام جواد(ع) توصیه فرمودهاند: «حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ...؛ منلایحضرهالفقیه/1/327)
💠ذکر گفتنهای ما کِی اثر دارد؟ وقتی که همراه با ایمان باشد؛ وقتی مرور ایمان و اعتقاد ما باشد. مثلاً وقتی میگویی «لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله» عمیقاً توجه کنی به اینکه واقعاً هیچ کسی جز خدا قدرت ندارد! عمیقاً اینرا مرور کن تا اعتقادت بالا برود.
💠اصلاً ماهیت ذکر گفتن و دلیل اینکه ذکر، اینقدر تأثیرگذار است، این است که ذکر، مرور ایمان و اعتقادات انسان است. و یکی از اصلیترین عوامل اندوهزدا این است که شما اعتقادت را به خدا مرور کنی و با اینکار، اعتقاد خودت را تقویت کنی.
💠اگر ذکر گفتنِ ما به این معنی باشد که اعتقادات خود را مرور کنیم، و با تفکر و احساس عمیق قلبی این ذکرها را بگوییم، یقیناً اثر خواهد داشت! همانطور که رزمندگان دفاع مقدس با تمام ایمان و اطمینان قلبی خودشان، از ذکر استفاده میکردند و ذکرشان اثر میگذاشت.
💠رزمندگان خیلی از کارهای سخت جنگ را با ذکر، راه میانداختند. ذکر میگفتند تا دشمن آنها را نبیند «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا..»(یس/9) ذکر میگفتند تا گلولههایشان اثر بگذارد «ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْت»(انفال/17) ذکر میگفتند تا در دل دشمن رعب بیفتد...
💠 اگر عمیقاً اعتقادات خود را پیش خودت یادآوری و مرور کنی، اندوه از دلت زدوده میشود و سرور جای آن ایجاد میشود! امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: کسی که به خدا اعتماد کند، خدا به او سرور میدهد و هر کسی به خدا توکل کند، خدا اُمورش را کفایت و اصلاح میکند. (کشفالغمه/2/346)
💠امام رضا(ع) میفرماید: بهخاطر برخی مسائل غمگین شده بودم، پدرم به من فرمود: خدا را صدا بزن تا غم از دلت برود، و ذکر «يَا رَءُوفُ يَا رَحِيم» را زیاد بگو!( دعوات راوندی/45)
💠ذکر «یارئوف» اثر ویژهای در از بین بردن غم دارد! یک عارف بزرگوار میفرمود: وقتی دلتان گرفت و گرفتار شدید ذکر «یارئوف» را زیاد بگویید و با این ذکر به امام رضا(ع) متوسل شوید. گویا خدا وقتی بخواهد برای این ذکر شما اثری بگذارد کارتان را به امام رضا(ع) میسپارد!
💠دربارۀ اثر اذکار در رفع مشکلات مختلف زندگی، کتاب #انیس_الصادقین نوشتۀ آیتالله یعقوبی، کتاب خوب و معتبری است. ذکرهایی هست که گرههای ما را باز میکند، دل را قرص میکند و ترس و نگرانی و اندوهِ بد را از دل میبرد، و بعد، تازه آدم شروع میکند به حال خوش معنوی پیدا کردن.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.17 - ج12 #قسمت_دوم
🔊صوت کامل:
Telegram.me/Panahian_mp3/1414
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴هر اندوه بیهودهای را با تعقل و تفکر میتوان برطرف کرد
🌀چرا بعضیها با فکر کردن، اندوهشان از بین نمیرود؛ بلکه نگرانتر میشوند؟
⭕️ علی(ع): وزن عقل هر کسی در حزن و شادیِ او معلوم میشود
⭕️ غم ناشی از حسادت، غیرعاقلانهترین غم است
⭕️ دو راه عمده برای اندوهزدایی: «تعقل» و «مرور ایمان بوسیلۀ ذکر»
⭕️ لیزرِ عقلت را روی غمهایت بینداز تا نابود شوند!
👌هر روز صبح و غروب، با تعقل و تفکر اندوههای بیخود را از دلت بیرون کن تا به حال خوش معنوی برسی
_____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج13
#استاد_پناهیان:
💠خیلیها از خودشان انتظار ندارند که زیاد خوشحال و بانشاط باشند؛ انگار همینکه زیاد رنج نکشند کافی است! بعضیها اینقدر فشار خون روحشان پایین است که هیچوقت نشاط را تجربه نمیکنند! خُب یکبار سعی کن نشاط معنوی پیدا کنی تا بفهمی در این عالم چه خبر است!
💠 اما چگونه به نشاط و حال خوش معنوی برسیم؟ اندوهزدایی مقدمۀ کسب نشاط معنوی است؛ اول باید اندوه بیخود و بیمنطق را از دلمان خارج کنیم. یک راه برای رفع اندوه، مرور ایمان و اعتقادمان به خدا، بهوسیلۀ ذکر است(که در جلسۀ قبل بیان شد)
💠یک راه عمدۀ دیگر-غیر از ایمان- برای رفع اندوه، «تعقل» است. اگر میخواهی حال خوش معنوی پیدا کنی با عقل خودت اندوهزدایی کن؛ خوب فکر کن و اندوههای بیخود را از دلت بیرون بریز! اگر خوب فکر کنی، خواهی گفت: «اصلاً من چرا ناراحت بودم؟! چرا غصه میخوردم؟!»
💠هر اندوه بیهودهای که داری، اگر لیزرِ عقلت را روی آن بیندازی و دربارهاش درست فکر کنی، نابود میشود. مثلاً به خودت بگو: «1-این مشکل برطرف خواهد شد، 2-هستند کسانی که بیشتر از تو مشکل دارند، 3-این یک امتحان الهی است، 4-خدا الان بیشتر از تو ناراحت است از اینکه تو داری زجر میکشی و برایت جبران خواهد کرد، 5-یک زمانی میرسد که اصلاً این غصهها از یادت میرود و...»
💠چرا بعضیها وقتی فکر میکنند، اندوهشان برطرف نمیشود بلکه نگرانتر میشوند؟ چون عقلشان درست کار نمیکند! طبق روایت، آدم سالم و عاقل، وقتی سکوت کرده و در فکر فرورفته، غمگین نیست، او در اثر غم، به فکر فرو نمیرود(لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُه؛ صفاتالشیعه/25) اما کسی که عقل درستی ندارد، طبیعتاً هرچه تفکر کند، مسرور نمیشود بلکه گاهی تفکر برایش ضرر هم دارد!
💠امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: وزن عقل هرکسی در حزن و شادیِ او معلوم میشود «رَزَانَةُ الْعَقْلِ تُخْتَبَرُ فِي الْفَرَحِ وَ الْحَزَن» (عیونالحکم/271) کسی که بهخاطر یک مسألۀ بیهوده، غمگین میشود و با یک چیز بیخود، خوشحال میشود، وزن عقلش کم است!
💠علی(ع) میفرماید: ریشه و اصل عقل، قدرت است و ثمره و میوۀ عقل هم شادی است «أَصْلَ الْعَقْلِ الْقُدْرَةُ وَ ثَمَرَتَهَا السُّرُورُ»(میزانالحکمه/8639) یعنی اگر کسی عقل داشته باشد و از عقلش درست استفاده کند، به سرور میرسد و شاد میشود. و همانطور که قبلاً بیان شد، ثمرۀ ایمان و اعتماد به خدا هم سرور است. پس هم ثمرۀ عقل و هم ثمرۀ ایمان، سرور است.
💠هر روز صبح و غروب باید با تعقل و با محاسبه کردن، از دلمان اندوهزدایی کنیم، طوری که مسرور بشویم، اگر با اینکار مسرور نشدیم، معلوم میشود عقلمان درست کار نمیکند! برای اینکه عقلمان درست کار کند، توصیههای زیادی وجود دارد؛ مثلاً اینکه با آدمهای بیعقل مصاحبت نکنیم و با عقلاء و اهل علم، نشست و برخاست کنیم.
💠میدانید غیرعاقلانهترین غم چیست؟ غم در اثر حسادت! فکر کن «آن کسی که به او حسادت میکنی، اصلاً به تو چهکار دارد که از موفقیتش ناراحت شدهای؟! مگر روزیِ تو را به او دادهاند؟! این غصه، به چه دردِ تو میخورَد؟!»
💠یکی از روشهای برطرف کردن غم، فکر کردن دربارۀ مرگ است. به ما توصیه شده که با یاد مرگ، اندوه را از دل ببریم و به سرور برسیم(ذِکْرُ الْمَوْتِ مَسَرَّةُ کُلِّ زَاهِدٍ وَ لَذَّةُ کُلِّ مُؤْمِنٍ؛ عیونالحکم/255) کسی که زیاد به مرگ بیندیشد و مرگاندیش باشد، غم از دلش میرود! یاد مرگ، تو را در یک گوشهای قرار میدهد، و هرچه غم در دلت هست، از تو میگیرد!
💠اندوه باید از دل ما زدوده شود، چون اندوه یعنی کفر، ناسپاسی، بیخدایی و بیعقلی! با عقلت اندوهها را از دلت بیرون بریز تا به حال خوش معنوی برسی؛ این یک راه مهم برای رسیدن به سرور معنوی است.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.18- ج13
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1422
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀چرا بعضیها با فکر کردن، اندوهشان از بین نمیرود؛ بلکه نگرانتر میشوند؟
⭕️ علی(ع): وزن عقل هر کسی در حزن و شادیِ او معلوم میشود
⭕️ غم ناشی از حسادت، غیرعاقلانهترین غم است
⭕️ دو راه عمده برای اندوهزدایی: «تعقل» و «مرور ایمان بوسیلۀ ذکر»
⭕️ لیزرِ عقلت را روی غمهایت بینداز تا نابود شوند!
👌هر روز صبح و غروب، با تعقل و تفکر اندوههای بیخود را از دلت بیرون کن تا به حال خوش معنوی برسی
_____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج13
#استاد_پناهیان:
💠خیلیها از خودشان انتظار ندارند که زیاد خوشحال و بانشاط باشند؛ انگار همینکه زیاد رنج نکشند کافی است! بعضیها اینقدر فشار خون روحشان پایین است که هیچوقت نشاط را تجربه نمیکنند! خُب یکبار سعی کن نشاط معنوی پیدا کنی تا بفهمی در این عالم چه خبر است!
💠 اما چگونه به نشاط و حال خوش معنوی برسیم؟ اندوهزدایی مقدمۀ کسب نشاط معنوی است؛ اول باید اندوه بیخود و بیمنطق را از دلمان خارج کنیم. یک راه برای رفع اندوه، مرور ایمان و اعتقادمان به خدا، بهوسیلۀ ذکر است(که در جلسۀ قبل بیان شد)
💠یک راه عمدۀ دیگر-غیر از ایمان- برای رفع اندوه، «تعقل» است. اگر میخواهی حال خوش معنوی پیدا کنی با عقل خودت اندوهزدایی کن؛ خوب فکر کن و اندوههای بیخود را از دلت بیرون بریز! اگر خوب فکر کنی، خواهی گفت: «اصلاً من چرا ناراحت بودم؟! چرا غصه میخوردم؟!»
💠هر اندوه بیهودهای که داری، اگر لیزرِ عقلت را روی آن بیندازی و دربارهاش درست فکر کنی، نابود میشود. مثلاً به خودت بگو: «1-این مشکل برطرف خواهد شد، 2-هستند کسانی که بیشتر از تو مشکل دارند، 3-این یک امتحان الهی است، 4-خدا الان بیشتر از تو ناراحت است از اینکه تو داری زجر میکشی و برایت جبران خواهد کرد، 5-یک زمانی میرسد که اصلاً این غصهها از یادت میرود و...»
💠چرا بعضیها وقتی فکر میکنند، اندوهشان برطرف نمیشود بلکه نگرانتر میشوند؟ چون عقلشان درست کار نمیکند! طبق روایت، آدم سالم و عاقل، وقتی سکوت کرده و در فکر فرورفته، غمگین نیست، او در اثر غم، به فکر فرو نمیرود(لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُه؛ صفاتالشیعه/25) اما کسی که عقل درستی ندارد، طبیعتاً هرچه تفکر کند، مسرور نمیشود بلکه گاهی تفکر برایش ضرر هم دارد!
💠امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: وزن عقل هرکسی در حزن و شادیِ او معلوم میشود «رَزَانَةُ الْعَقْلِ تُخْتَبَرُ فِي الْفَرَحِ وَ الْحَزَن» (عیونالحکم/271) کسی که بهخاطر یک مسألۀ بیهوده، غمگین میشود و با یک چیز بیخود، خوشحال میشود، وزن عقلش کم است!
💠علی(ع) میفرماید: ریشه و اصل عقل، قدرت است و ثمره و میوۀ عقل هم شادی است «أَصْلَ الْعَقْلِ الْقُدْرَةُ وَ ثَمَرَتَهَا السُّرُورُ»(میزانالحکمه/8639) یعنی اگر کسی عقل داشته باشد و از عقلش درست استفاده کند، به سرور میرسد و شاد میشود. و همانطور که قبلاً بیان شد، ثمرۀ ایمان و اعتماد به خدا هم سرور است. پس هم ثمرۀ عقل و هم ثمرۀ ایمان، سرور است.
💠هر روز صبح و غروب باید با تعقل و با محاسبه کردن، از دلمان اندوهزدایی کنیم، طوری که مسرور بشویم، اگر با اینکار مسرور نشدیم، معلوم میشود عقلمان درست کار نمیکند! برای اینکه عقلمان درست کار کند، توصیههای زیادی وجود دارد؛ مثلاً اینکه با آدمهای بیعقل مصاحبت نکنیم و با عقلاء و اهل علم، نشست و برخاست کنیم.
💠میدانید غیرعاقلانهترین غم چیست؟ غم در اثر حسادت! فکر کن «آن کسی که به او حسادت میکنی، اصلاً به تو چهکار دارد که از موفقیتش ناراحت شدهای؟! مگر روزیِ تو را به او دادهاند؟! این غصه، به چه دردِ تو میخورَد؟!»
💠یکی از روشهای برطرف کردن غم، فکر کردن دربارۀ مرگ است. به ما توصیه شده که با یاد مرگ، اندوه را از دل ببریم و به سرور برسیم(ذِکْرُ الْمَوْتِ مَسَرَّةُ کُلِّ زَاهِدٍ وَ لَذَّةُ کُلِّ مُؤْمِنٍ؛ عیونالحکم/255) کسی که زیاد به مرگ بیندیشد و مرگاندیش باشد، غم از دلش میرود! یاد مرگ، تو را در یک گوشهای قرار میدهد، و هرچه غم در دلت هست، از تو میگیرد!
💠اندوه باید از دل ما زدوده شود، چون اندوه یعنی کفر، ناسپاسی، بیخدایی و بیعقلی! با عقلت اندوهها را از دلت بیرون بریز تا به حال خوش معنوی برسی؛ این یک راه مهم برای رسیدن به سرور معنوی است.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.18- ج13
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1422
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Panahian_ir
@Panahian_text