انجمن علمی فیزیک و نجوم دانشگاه صنعتی امیرکبیر
1.69K subscribers
1.07K photos
60 videos
84 files
682 links
Broadcasting channel of scientific association of Physics & Astronomy

کانال رسمی انجمن علمی فیزیک و نجوم دانشگاه صنعتی
امیرکبیر

راه های ارتباطی:
@PSA_AUT_admin
Download Telegram
Forwarded from Physics For All
1708.05727.pdf
876.3 KB
On the Conservation of Information in Quantum Physics
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوستان عزیز

برای روزهای پنجشنبه سال آینده (۱۴۰۰) سریالی که سال‌ها قبل شبکه۴ پخش کرد با عنوان «جهان مکانیک» رو تهیه کردم. فقط دوبله فارسیش که توسط صدا و سیما دوبله شده در دسترس نیست، ولی توی کانال با آماری که گرفتم مشکل زیادی فکر کنم نیست.

این برنامه ۵۲ قسمت است و برای یک سال تهیه شده، ما هم تلاش می‌کنیم تا پایان سال ۱۴۰۰ آن را به طور پیوسته داشته باشیم.

این هفته من اولین قسمتش رو به اشتراک می‌گذارم ولی فقط برای معرفی و هفته بعد که عملا اولین هفته سال ۱۴۰۰ خواهد بود به طور رسمی همین قسمت اول رو خواهم گذاشت و روند شروع خواهد شد.
امید که مفید فایده باشه🙏
☕️@Tea_Break
#آزمایش_امروز ۱۳۹۹/۱۲/۲۴
اختلاف منظر
قانون سوم کپلر (بخش پنجم)

کپلر پس از این که کتاب Astronomia Nova «نجوم نوین» را نوشت و دو قانون اول و دوم خود را در آن نوشت، نه سال دیگر پژوهش نمود و این نتیجه درخشانی که در شکل می‌بینیم را به دست آورد. او نشان داد که مجذور دوره تناوب سیارات به دور خورشید(T) با مکعب نیم قطر بزرگ آنها(a) متناسب است (T²=C×a³) که ثابت C شیب خطی است در منحنی فوق (لگاریتم نیم قطر بزرگ بر حسب لگاریتم دوره تناوب) به دست می‌آید. این قانون توانست آسمان‌های اول (آسمانی که ماه در آن قرار دارد: Monday) را به آسمان ششم (آسمانی که زحل در آن قرار دارد: Saturday) بدوزد. بنابراین کتابی با نام Harmonica Moundi یا «هماهنگی جهان» نوشت و قانون سوم خود را در آن به رشته تحریر در آورد.
در مکانیک نیوتونی می‌بینیم که
T²=4π²a³/[G(M+m)]
ثابت G گرانش، M جرم خورشید و m جرم سیاره است. عاملی که باعث شد کپلر قانون سوم خود را به دست آورد و ضریب C در محاسباتش ثابت باشد این بود که جرم تمام سیارات از جرم خورشید بسیار کوچکتر است؛ بطوریکه مشتری که بزرگترین سیاره است جرمش ~ 0.001M است.
☕️@Tea_Break
🔴اطلاعيه:

🔴قابل توجه كليه دانشجويان رشته فيزيك دانشكده فيزيك و مهندسي انرژي اميركبير

🔴 با سلام و وقت بخیر خدمت هم دانشكده اي ها و هم رشته اي هاي گرامي

پیرو درخواست مکرر دوستان مبنی بر ایجاد گروهی منسجم بین دانشجویان تمام ورودی های فیزیک، در صدد برآمدیم که این گروه را با اهداف زیر تاسیس نماييم :

🔶ارتباط بین تمام ورودی ها و فارغ التحصیلان

🔶زمان بندي و امور مربوط به کلاس ها و واحد هاي دانشجويان

🔶کمک به ورودی های جدید در زمينه هاي مختلف

🔶پرسش و پاسخ در حیطه فيزيك و نجوم

🔶استفاده از تجربیات فارغ التحصیلان

🔶اطلاعیه ها ‌و بحث پیرامون نشریات

🔶محیطی منسجم برای بيان درخواست های دانشجویان و پيگيري هاي مقتضي

🔶فضايي براي تعامل پوياي دانشجويان و هم افزايي علمي، اجتماعي و فرهنگي

🔴در فوق بخشي از اهداف كلي و سياست هاي شكل گيري گروه نام برده شده انجمن علمي فيزيك و نجوم اميركبير خدمت بزرگواران بيان شد.
به اميد آنكه اين گروه طي ساليان متمادي و نسل هاي مختلف ورودي هاي رشته فيزيك، محلي براي ارتباط و هم افزايي علمي - فرهنگي - اجتماعي هرچه بيشتر دانشجويان گردد، چراكه مهم ترين عامل ترقي و رفع مشكلات دانشكده ارتباط موثر و هم افزايي بين دانشجويان و تبادل تجربيات بوده، هست و خواهد بود.
به اميد روز هايي بهتر و درخشان تر ...

فربد دشتي
دبير انجمن علمي فيزيك و نجوم

🔴آدرس گروه اشاره شده:

@PSAAUT

💫رسانه باشید
انجمن علمی فیزیک و نجوم دانشگاه صنعتی امیرکبیر pinned «🔴اطلاعيه: 🔴قابل توجه كليه دانشجويان رشته فيزيك دانشكده فيزيك و مهندسي انرژي اميركبير 🔴 با سلام و وقت بخیر خدمت هم دانشكده اي ها و هم رشته اي هاي گرامي پیرو درخواست مکرر دوستان مبنی بر ایجاد گروهی منسجم بین دانشجویان تمام ورودی های فیزیک، در صدد برآمدیم…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آزمایش_امروز ۱۳۹۹/۱۲/۲۴
اختلاف منظر (بخش ششم)

چرا محاسبه فاصله‌ها در نجوم برایمان ارزشمند هستند؟ برای پاسخ به این پرسش این کلیپ رو ببینید


فراموش نکنیم که دنیای بالای سر، که آسمان و اجرام آن هستند کاملا واقعی هستند مثل گلی که جلوی پایمان قرار گرفته. فقط کمی دورترند. همون طور که مطالعه زندگی یک گل می‌تونه البته غیر مستقیم و در زمانی نامعلوم به کمکمان آید، مطالعه اجرام آسمانی هم همین خصوصیت را دارند. یادمان نرود کشورهای آمریکا، ژاپن، اتحادیه اروپا، چین و کشورهای بزرگ اقتصاد جهان، حتی یک دلار از بودجه خودشان را بی‌مورد هزینه نمی‌کنند، ولی همین کشورها بزززززرگترین سرمایه‌گذاران در پروژه‌های نجومی هستند.

«رسیدن به آب به عشق است، نه به سعی، اما پس از سعی»


برای کشف رازهای آفرینش اول باید زحمت کشیدید، بعد عاشق شد و بعد هم بااااز زحمت کشید و زحمت کشید.
☕️@Tea_Break
🔴اطلاعیه تردد در دانشگاه ایام نوروز ۱۴۰۰

🔶
با سلام و احترام
باعنایت به درپیش بودن تعطیلات نوروز به اطلاع می رساند در این ایام هیچگونه ترددی اعم از دانشجویان و کارکنان محترم (از روز پنجشنبه مورخ 99/12/28 تا پایان روز پنج شنبه مورخ 1400/1/12) انجام نخواهد پذیرفت.
لذا در موارد بسیار استثناء و ضروری، رؤسای محترم دانشکده ها بطور کتبی و بصورت محدود همراه باذکر دلایل حضور و مشخصات کامل دانشجو و ساعت حضور وی را حداکثر تا روز سه شنبه مورخ 99/12/26 به این مدیریت اعلام نمایند.

تأکید می گردد باتوجه به لزوم رعایت مسائل بهداشتی و آماده سازی محیط کار جهت حضور همکاران پس از تعطیلات نوروز، واحد خدمات دانشگاه به گونه ای برنامه ریزی نماید که قبل از شروع کار همکاران ساختمانهای مربوطه نظافت و ضدعفونی شده باشد.

غلامعباس حاجی بیگی
مدیر امور اداری و پشتیبانی

انجمن علمی فیزیک و نجوم

🆔 @PSA_AUT
Forwarded from Physics For All
🔴پارادوکس اطلاعات سیاهچاله؛ قسمت اول:

پارادوکس اطلاعات سیاهچاله یک معما است که از ترکیب مکانیک کوانتوم و نسبیت عام حاصل می شود. محاسبات نشان می دهد که اطلاعات فیزیکی می توانند به طور دائمی در یک سیاهچاله ناپدید شوند. این مسئله بحث برانگیز است؛ زیرا یک اصل اساسی فیزیک مدرن را نقض می کند(این که اصولاً مقدار یک تابع موج از یک سیستم فیزیکی در یک برهه از زمان باید مقدار آن را در هر زمان دیگر تعیین کند).
یک فرضیه اساسی تفسیر کپنهاگ از مکانیک کوانتوم این است که اطلاعات کامل در مورد یک سیستم تا زمان فروپاشی، در عملکرد موج آن رمزگذاری می شود. تکامل تابع موج، توسط یک اپراتور واحد تعیین می شود و واحد به معنای حفظ اطلاعات به معنای کوانتومی است.
از نوامبر ۲۰۱۹، تناقض ممکن است حداقل برای مدلهای ساده گرانشی حل شده باشد.
دو اصل اساسی در این بحث وجود دارد:
۱. "جبر کوانتومی" به این معنی است که با توجه به یک تابع موج فعلی ، تغییرات آینده آن به طور منحصر به فرد توسط اپراتور تکامل تعیین می شود.
۲. "برگشت پذیری" به این واقعیت اشاره دارد که عملگر تکامل دارای معکوس است؛ به این معنی که توابع موج گذشته نیز به همین ترتیب منحصر به فرد هستند.
ترکیب این دو به این معنی است که اطلاعات باید همیشه حفظ شوند.
از اواسط دهه ۱۹۷۰ ، استیون هاوکینگ و جیکوب بکنشتاین استدلال های نظری مبتنی بر نسبیت عام و تئوری میدان کوانتومی را مطرح کردند که نه تنها با حفظ اطلاعات مغایرت داشت، بلکه از دست دادن اطلاعات را در بر نمی گرفت و دلیل آن را نیز توضیح نمی داد.
محاسبات استیون هاوکینگ نشان داد که تبخیر سیاهچاله از طریق "تابش هاوکینگ" اطلاعات را حفظ نمی کند. امروزه ، بسیاری از فیزیکدانان بر این باورند که اصل هولوگرافی (به ویژه دوگانگی AdS / CFT) نشان می دهد که نتیجه گیری هاوکینگ نادرست است و اطلاعات در حقیقت حفظ می شوند.
در سال ۲۰۰۴، هاوكینگ شرط بندی را كه انجام داده بود، پذیرفت و قبول كرد كه تبخیر سیاهچاله در حقیقت اطلاعات را حفظ می كند.
ادامه دارد...

————————————————-
✓Hadissalasi1999✓
Forwarded from Physics For All
🔴توضیحات
(AdS/CFT correspondence):

در فیزیک نظری، تناظر ای دی اس/سی اف تی یا تناظر فضای پاد-دوسیتر/نظریه میدان همدیس
که گاهی با نامهای دوگانی "مالداسنا" یا "دوگانی پیمانه/گرانش" شناخته می شود، عبارت است از هم ارزی حدس زده شده بین یک نظریه ریسمان با گرانش تعریف شده در یک فضای S و یک نظریه میدان‌های کوانتومی بدون گرانش تعریف شده در مرز همدیس S که بعد آن حداقل یک واحد کمتر است. چگونگی نام گذاری این حدس برگرفته از این واقعیت است که فضای اولی حاصل ضرب یک فضای پاد-دو سیتر (AdS) با یک خمینه بسته مانند کره، خمینه مداری یا فضای جابه جایی ناپذیر است؛ در حالی که نظریه دوگان، یک نظریه میدانهای همدیس است.
————————————————-
✓Hadissalasi1999✓
Forwarded from Physics For All
🔴پارادوکس اطلاعات سیاهچاله؛ قسمت دوم:

در سالهای ۱۹۷۳_۱۹۷۵، استیون هاوکینگ و جیکوب بکنشتاین نشان دادند که سیاهچاله ها باید به آرامی انرژی را ساطع کنند . این مسئله، مشکل است. از قضیه no hair ، انتظار می رود که تابش هاوکینگ کاملاً از ماده وارد شده به سیاهچاله مستقل باشد. با این وجود ، اگر مواد وارد شده به سیاهچاله یک حالت کوانتومی خالص باشد ، تبدیل آن حالت به حالت مخلوط تابش هاوکینگ، اطلاعات مربوط به حالت کوانتومی اصلی را از بین می برد. این، قضیه لیوویل را نقض می کند و یک تناقض فیزیکی را نشان می دهد!
هاوکینگ متقاعد شد که معادلات ترمودینامیک سیاهچاله ، همراه با قضیه no hair، به این نتیجه رسیدند که ممکن است اطلاعات کوانتومی از بین بروند.
این قضیه بسیاری از فیزیکدانان را ، به خصوص جان پریسکیل ، که در سال 1997 برای هاوکینگ و کیپ تورن شرط بست که اطلاعات در سیاه چاله ها از بین نرفته است، آزار داد. مفاهیمی که هاوکینگ گشوده بود ، منجر به "نبردی" شد که در آن لئونارد ساسکیند و جرارد "توفت" به طور علنی "به راه حل هاوکینگ" اعلان جنگ کردند و ساسکیند کتاب محبوب "جنگ سیاه چاله" را در مورد بحث در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد. این کتاب نشان می دهد که "جنگ" کاملاً علمی بود و در سطح شخصی ، شرکت کنندگان با هم دوست بودند. راه حل مسئله ای که نبرد را خاتمه داد ، اصل هولوگرافی است که برای اولین بار توسط توفت بیان شد اما توسط ساسكیند تفسیر دقیق نظریه ریسمان داده شد. با این کار، ساسکیند، هاوکینگ را در نزاع بر سر اختلاف کوانتومی فرو برد.
ایده های مختلفی در مورد چگونگی حل پارادوکس وجود دارد. از زمان پیشنهاد مکاتبات AdS / CFT در سال ۱۹۹۷ ، اعتقاد غالب در بین فیزیکدانان این است که اطلاعات حفظ می شود و تابش هاوکینگ دقیقاً حرارتی نیست؛ بلکه اصلاحات کوانتومی را دریافت می کند که اطلاعات مربوط به فضای داخلی سیاهچاله را رمزگذاری می کند. این دیدگاه در سال ۲۰۱۹ هنگامی كه محققان، محاسبه آنتروپی تشعشعات هاوكینگ را در مدلهای خاصی اصلاح كردند ، مورد حمایت بیشتری قرار گرفت و نشان داد كه تابش در واقع در اواخر زمان نسبت به فضای داخلی سیاهچاله دو برابر است. احتمالات دیگر شامل اطلاعات موجود در بقایای پلانکیان است که در پایان تابش هاوکینگ باقی مانده است یا اصلاح قوانین مکانیک کوانتوم برای امکان تکامل زمانی غیر واحد.
در ژوئیه ۲۰۰۴، استیون هاوکینگ مقاله ای را منتشر کرد مبنی بر اینکه اغتشاشات کوانتومی افق رویداد می تواند به اطلاعات اجازه دهد از سیاهچاله فرار کنند و این باعث تناقض اطلاعات می شود.
استدلال او، یکپارچگی مکاتبات AdS / CFT را فرض می کند که حاکی از آن است که یک سیاهچاله AdS دوگان نظریه میدان مطابق حرارتی است. هنگام اعلام نتیجه خود ، هاوکینگ شرط بندی سال ۱۹۹۷ را نیز پذیرفت و با یک دایره المعارف بیس بال به پرسکیل پرداخت کرد از آنجا که اطلاعات را می توان از روی آن بازیابی کرد.
به گفته راجر پنروز ، از دست دادن واحد در سیستم های کوانتومی مشکلی نیست. اندازه گیری های کوانتوم به خودی خود غیر واحد هستند. پنروز ادعا می کند که سیستم های کوانتومی به محض ورود نیروی جاذبه، دقیقاً مانند سیاهچاله ها تکامل نخواهند یافت. کیهان شناسی حلقوی مطابقی که توسط پنروز مورد حمایت قرار می گیرد، به شرایطی بستگی دارد که اطلاعات در واقع در سیاهچاله ها از بین برود. این مدل جدید کیهانی ممکن است در آینده با تجزیه و تحلیل دقیق تابش زمینه مایکروویو کیهانی (CMB) آزمایش شود. در صورت صحت CMB، باید الگوهای دایره ای با دمای کمی پایین تر یا کمی بالاتر نشان دهد. در نوامبر۲۰۱۰، پنروز و وی.جی.گورزادیان( V.G.Gurzadyan) اعلام کردند که مدارکی از چنین الگوهای دایره ای را در داده های کاوشگر ناهمسانگردی مایکروویو ویلکینسون (WMAP) پیدا کرده اند که با داده های آزمایش BOOMERanG تایید شده است.
ادامه دارد...
————————————————-
✓Hadissalasi1999✓
Forwarded from Physics For All
🔴توضیحات:
قضیه no hair:

قضیه no hair اظهار می کند که تمام راه حل های سیاهچاله، معادلات گرانش و الکترومغناطیس اینشتین-ماکسول را می توان به طور کامل تنها با سه پارامتر کلاسیک قابل مشاهده از خارج مشخص کرد؛ جرم، بار الکتریکی و حرکت زاویه ای.
تمام اطلاعات دیگر (که "hair" استعاره از آن هاست)، در مورد ماده ای که سیاهچاله ای ایجاد کرده یا در آن قرار دارد، در پشت افق رویداد سیاهچاله ناپدید می شوند و بنابراین برای ناظران خارجی برای همیشه قابل دسترسی نیست. جان آرچیبالد ویلر،فیزیکدان، این ایده را با عبارت "سیاه چاله ها مو ندارند"، بیان کرد که اصل این نام بود(black holes have no hair!). در مصاحبه بعدی، ویلر گفت كه جیکوب بكنشتاین این عبارت را ابداع كرد.
اولین نسخه از قضیه no hair برای مورد ساده منحصر به فرد معیار شوارتزشیلد، توسط ورنر اسرائیل در سال۱۹۶۷ نشان داده شد. نتیجه به سرعت به موارد سیاهچاله های باردار یا چرخان تعمیم یافت.
هنوز هیچ دلیل ریاضی دقیق درباره قضیه عمومی no hair وجود ندارد و ریاضیدانان از آن به عنوان حدس no hair صحبت می کنند. حتی در مورد گرانش به تنهایی (به عنوان مثال: میدان های الکتریکی صفر) حدس فقط با نتایج استیون هاوکینگ ، براندون کارتر و دیوید سی رابینسون تحت فرضیه اضافی افق های رویداد غیر انحطاطی و فنی ، فرضی محدود کننده و دشوار برای توجیه تحلیل واقعی پیوستگی فضا-زمان است.
مثال:
فرض کنید دو سیاهچاله دارای جرم، بار الکتریکی و تکانه زاویه ای یکسان باشند اما سیاهچاله اول با فرو ریختن ماده معمولی ایجاد شده در حالی که دومین ماده ا پادماده ساخته شده است. با این وجود، حدس زده می شود که آنها برای یک ناظر خارج از افق رویداد ،کاملاً قابل تشخیص نیستند. هیچ یک از شبه بار های فیزیک ذرات خاص( به عنوان مثال عدد بار جهانی باریونیک، عدد لپتونیک و ... که همه آن ها برای توده های ماده اصلی که سیاهچاله ها را ایجاد کرده اند، متفاوت خواهند بود) در سیاهچاله حفظ نمی شوند یا اگر به نوعی حفظ شوند، ارزش های آنها از خارج قابل مشاهده نیست.

————————————————-
✓Hadissalasi1999✓
Forwarded from Physics For All
🔴پارادوکس اطلاعات سیاهچاله؛قسمت سوم:
(راه حل های فرضی)

*در تبخیر سیاهچاله به تدریج اطلاعات نشت می شود
مزیت: مطابق با قابلیت بازگشت، طبق مکانیک کوانتوم مورد نیاز است. این موضوع، جذاب به نظر میرسد؛زیرا از نظر کیفی شبیه به بازیابی اطلاعات در یک فرآیند کلاسیک سوختن است.
اشکال: تا همین اواخر تصور می شد که این راه حل نیاز به انحراف زیادی از گرانش کلاسیک و نیمه کلاسیک (که در نگاه اول به نظر نمی رسد اجازه نشت اطلاعات از سیاهچاله را دارد) حتی برای سیاه چاله های ماکروسکوپی که تقریب های کلاسیک و نیمه کلاسیک برای آنها است، انتظار می رود تقریب های خوبی باشد. با این حال تحولات اخیر نشان می دهد که گرانش نیمه کلاسیک مکانیسم فرار اطلاعات را فراهم می کند وقضیه no hiding را نقض خواهد کرد.

*اطلاعات برگشت ناپذیر از بین می روند.
مزیت: به نظر می رسد نتیجه مستقیم محاسبه نسبتاً غیر بحث برانگیز بر اساس گرانش نیمه کلاسیک باشد.
اشکال: یکسان بودن را نقض می کند. (بنكس ، ساسكیند و پسكین استدلال كردند كه این امر همچنین موجب صرفه جویی در مصرف انرژی یا حركت محلی می شود ، اما به نظر نمی رسد این استدلال برای سیستم های دارای تعداد زیادی درجه آزادی درست باشد.

*اطلاعات در مرحله آخر تبخیر سیاهچاله ها به طور ناگهانی فرار می کنند.
مزیت: انحراف قابل توجهی از گرانش کلاسیک و نیمه کلاسیک فقط در روشی مورد نیاز است که انتظار می رود اثرات گرانش کوانتوم در آن غلبه داشته باشد.
اشکال: درست قبل از فرار ناگهانی اطلاعات، یک سیاهچاله بسیار کوچک باید بتواند مقدار دلخواهی از اطلاعات را ذخیره کند که این امر بند بکنشتاین را نقض می کند.

*اطلاعات در یک بقایای اندازه پلانک ذخیره می شود.
مزیت: هیچ مکانیزمی برای فرار از اطلاعات مورد نیاز نیست.
اشکال: برای داشتن اطلاعات از هر سیاه چاله تبخیری ، باقی مانده ها باید بی نهایت حالت داخلی داشته باشند. گفته شده، تولید بی نهایت جفت از این بقایا امکان پذیر است؛ زیرا آنها از نظر تئوری موثر کم انرژی قابل تشخیص نیستند.

*اطلاعات در اثری بزرگ ذخیره می شود
مزیت: اندازه باقی مانده با اندازه سیاهچاله اولیه افزایش می یابد؛ بنابراین نیازی به تعداد بی نهایت حالت داخلی نیست.
اشکال: تابش هاوکینگ باید قبل از رسیدن سیاهچاله به اندازه پلانک متوقف شود، که این امر به نقض جاذبه نیمه کلاسیک در مقیاس ماکروسکوپی نیاز دارد.

*اطلاعات در یک جهان کودک ذخیره می شود که از جهان خود ما جدا می شود
مزیت: این سناریو توسط نظریه جاذبه انیشتین-کارتان پیش بینی شده است که نسبیت عمومی ماده را با حرکت زاویه ای ذاتی (spin) گسترش می دهد. نیازی به نقض اصول عمومی شناخته شده فیزیک نیست. هیچ محدودیت فیزیکی در تعداد جهان وجود ندارد حتی اگر فقط یک مورد قابل مشاهده باشد.
اشکال: آزمایش نظریه انیشتین-کارتان دشوار است؛ زیرا پیش بینی های آن فقط با تراکم های بسیار بالا با نظریه های نسبی عام تفاوت عمده دارد.
اطلاعات در همبستگی بین آینده و گذشته رمزگذاری شده است.
مزیت: جاذبه نیمه کلاسیک کافی است. به عنوان مثال، محلول به جزئیات گرانش کوانتومی(که هنوز به خوبی درک نشده) بستگی ندارد.
اشکال: دیدگاه شهودی، طبیعت را به عنوان موجودی که با گذشت زمان تکامل می یابد، تناقض می دهد.
ادامه دارد...

————————————————-
✓Hadissalasi1999✓
Forwarded from Physics For All
🔴توضیحات:
قضیه no hiding

قضیه no hiding ثابت می کند که اگر اطلاعات از طریق تجزیه و تحلیل از سیستم از بین برود، آنگاه به زیر فضای محیط می رود و نمی تواند در همبستگی بین سیستم و محیط باقی بماند. این نتیجه اساسی خطی و واحدی بودن مکانیک کوانتوم است.
بنابراین اطلاعات هرگز از بین نمی رود. این در پارادوکس اطلاعات سیاهچاله و در واقع هر فرایندی که تمایل به از دست دادن اطلاعات به طور کامل دارد، پیامدهایی دارد. قضیه no hiding کاملاً ناقص در روند فیزیکی است که ظاهراً اطلاعات اصلی را از بین می برد.
این امر توسط ساموئل ال براونشتاین و آرون كی پاتی در سال ۲۰۰۷به اثبات رسید. در سال ۲۰۱۱، قضیه no hiding با استفاده از دستگاه های تشدید مغناطیسی هسته ای كه یك qubit واحد تحت تصادفی كامل قرار گرفت، آزمایش شد. به عنوان مثال، یک حالت خالص به حالت مختلط تصادفی تبدیل می شود. پس از آن، اطلاعات از دست رفته با استفاده از تحول واحد محلی مناسب فقط در فضای هیلبرت محیط مطابق با قضیه no hiding از qubit های فرعی، بازیابی شده است. این آزمایش برای اولین بار حفظ اطلاعات کوانتومی را نشان داد.
————————————————-
✓Hadissalasi1999✓
Forwarded from Physics For All
🔴پارادوکس اطلاعات سیاهچاله؛قسمت چهارم:
(پیشرفت های اخیر)

در سال 2014، Chris Adami استدلال کرد که تجزیه و تحلیل با استفاده از نظریه کانال کوانتومی باعث از بین رفتن هرگونه پارادوکس آشکار می شود. Adami ، تحلیل ساسکیند از مکمل بودن سیاهچاله را رد می کند، در عوض این استدلال را می کند که هیچ سطح فضایی، حاوی اطلاعات کوانتومی تکراری نیست.
در سال ۲۰۱۵، موداک، اورتیز، پنا و سودارسکی اظهار داشتند که پارادوکس را می توان با استناد به مبانی نظریه کوانتوم حل کرد که اغلب به عنوان مسئله اندازه گیری مکانیک کوانتوم شناخته می شود. این کار بر اساس پیشنهاد قبلی اوکن و سودارسکی در مورد مزایای تئوری فروپاشی عینی در زمینه ای بسیار گسترده تر ساخته شده است.انگیزه اصلی این مطالعات پیشنهاد طولانی مدت راجر پنروز بود که گفته می شود سقوط عملکرد موج در حضور سیاهچاله ها(و حتی تحت تأثیر میدان گرانشی) اجتناب ناپذیر است. تأیید آزمایشی نظریه های سقوط، یک تلاش مداوم است.
در سال ۲۰۱۶، هاوکینگ و همکاران نظریه های جدیدی از اطلاعات را مطرح می کنند که از سیاهچاله خارج می شوند. این کار نشان می دهد که اطلاعات در "ذرات نرم"، نسخه های کم انرژی فوتون ها و سایر ذراتی که در فضای خالی با انرژی صفر وجود دارد، ذخیره می شود.
در سال۲۰۱۹، Penington و همکاران دسته ای از هندسه های نیمه کلاسیک مربوط به فضا-زمان را کشف کرد که توسط هاوکینگ و محققان بعدی نادیده گرفته شده بودند. به نظر می رسد محاسبه هاوکینگ نشان می دهد که آنتروپی تابش هاوکینگ در طول عمر سیاهچاله افزایش می یابد. با این حال، اگر سیاهچاله از حالت شناخته شده ای تشکیل شده باشد (آنتروپی صفر)، باید آنتروپی تابش هاوکینگ پس از تبخیر کامل سیاهچاله، دوباره به صفر کاهش یابد. پنینگتون و همکاران، آنتروپی را با استفاده از ترفند ماکت محاسبه کردند و نشان دادند که برای سیاهچاله های کاملاً قدیمی، باید راه حلهایی را در نظر گرفت که در آنها ماکتها توسط سوراخهای کرمچاله متصل شوند. گنجاندن این هندسه های کرم چاله از افزایش آنتروپی به طور نامحدود جلوگیری می کند.
به نظر می رسد این نتیجه می تواند تناقض اطلاعاتی را دست کم در تئوری های جاذبه ساده ای که در نظر می گیرند، حل کند. اگرچه ماکت ها معنای فیزیکی مستقیم ندارند، اما ظاهر کرمچاله ها به توصیف فیزیکی سیستم می رسد. برای سیاهچاله های به اندازه کافی قدیمی، می توان عملیاتی را بر روی تابش هاوکینگ انجام داد که بر فضای داخلی سیاهچاله تأثیر می گذارد. این نتیجه برای پارادوکس فایروال مربوطه مفاهیمی دارد و شبیه به تحلیل پیشنهادی ER = EPR است.

————————————————-
✓Hadissalasi1999✓