PDF
248K subscribers
10.1K photos
526 videos
3.1K files
2.34K links
📚 اینجا مثل کتابخونه های توی شهر، کارت عضویت نمیخواد!



جهت حمایت از صاحبان اثر، از انتشار کتاب هایی که حق چاپشان محفوظ است و درحال فروش میباشند معذوریم🙏

.
.
.
Download Telegram
به ۵ سال دیگه فک کن!
از الان عادت غذایی و ورزشی رو بساز که ۵ سال دیگه یه بدن سالم داشته باشی.

از الان رو چیزایی سرمایه گذاری کن و وقت بزار که ۵ سال دیگه شرایط مالیت رو به رشد باشه.

از امروز عادت های یادگیری رو بساز که ۵ سال دیگه بازدهیشون رو توی زندگیت ببینی.

از روزمرگی هات فاصله بگیر تصور کن اگه ۵ سال دیگه به اندام دلخواهت، به هدفت، به خونه ی رویاهات، به شغلی که دوست داشتی،به آدم‌های که دوست داشتی تبدیل شی و... رسیدی.

📚 @PDFsCom
و بعضی وقت‌ها اگر گریه نکنیم؛
ممکن است به بهای از دست دادن جانمان تمام شود…

📕 کوری
✍🏻 #ژوزه_ساراماگو

📚 @PDFsCom
تنهایی آدم را عوض می‌کند. به همه چیز بی اعتنا می‌شوی. در عین حال، ترس مبهمی هم داری که هیچ وقت آزادت نمی‌گذارد. بعد از مدتی، دیگر حتی نمی‌دانی کیستی، دیگر حتی نمی‌دانی زنده‌ای یا نه. و اگر ادامه پیدا کند ممکن است بمیری... مگر انتظار خوشبختی، خود در حکم خوشبختی نبود؟

📕 خانوادهٔ تیبو
✍🏻 #روژه_مارتن_دوگار

📚 @PDFsCom
همچون کمانی که فزون از حدش کشیده باشند و لاجرم زه و طناب آن بناگهان بگسلد و تیری که رها می‌شود با شدتی کمتر به هدف خورد.
من نیز در زیر سنگینی این بار، در هم شکستم. و در آن حال که اسیر اشک و آه بودم، صدایم در نیمه راه خاموش شد.

📕 کمدی الهی
✍🏻 #دانته_الیگیری

📚 @PDFsCom
ﺁﺩﻡ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ
ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ،
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﺜﻞ عشق ﺭﺍ.

📕 ﺍﯾﻦ ﺳﻮﯼ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺍﺩر
✍🏻 #یودیت_هرمان

📚 @PDFsCom
کتاب صوتی غول درون/ ضمیر ناخودآگاه شما چگونه کار می‌کند و چگونه…
#کتاب_صوتی غول درون : ضمیر ناخودآگاه شما چگونه کار می‌کند و چگونه از آن استفاده کنید.

📚 @PDFsCom
اگه اول خودتو دوست داشته باشی به بقیه‌ام اجازه میدی دوستت داشته باشن. زندگی همینی که هست اگه به زندگی سخت بگیری اونم بهت سخت میگیره. ما به سختیا ارزش میدیم. دنیا با همه‌ی کمبودهایی که داره پر از چیزهای زیباست.

📕 مغازه خودکشی
✍🏻 #ژان_تولی

📚 @PDFsCom
وسواسی باشید
در انتخاب کتابی که می‌خوانید
فیلمی که می‌بینید
آدمی که با آن معاشرت می‌کنید
موضوعی که به آن فکر می‌کنید

این‌ها غذای روح شما هستند ...

📚 @PDFsCom
- تا الان 100 جلد کتاب توسعه فردی موندم ولی هیچ کدوم اندازه این کتاب نتونست کمک کنه بهم :
کتاب مغازه جادویی

- این کتاب باعث میشه توی ارتباط گرفتن و نفوذ به بقیه بهترین باشی :
کتاب قوانین نفوذ

- اگه کسی هستی که آسیب روحی رو تجربه کردی و تصمیم گرفتی دوباره حالتو خوب کنی این کتابو بخون :
شجاعت در برهوت

- در برابر کسی که این کتاب رو خونده، مراقب رفتار هات باش :
رمزگشایی زبان بدن

📚 @PDFsCom
هرگز؛ هیچ دو انسانی با روحیات و علاقه‌مندی‌های مطلقا مشترک، یافت نشده است،
پس اگر در یک رابطه‌ی دو نفره،
هیچ مشکل و برخوردی به وجود نیاید،
به این معنی ست که یکی از این دو نفر تمام حرف های دلش را نمی زند.

📕 بخشی از کتاب دیر یا زود
✍🏻 #آلبا_دسس_پدس

📚 @PDFsCom
پدرم به من نصیحتی کرد که هنوز در ذهنم می‌چرخد.
گفت: هر وقت می‌خواهی از کسی ایرادی بگیری یادت باشد همه مردم دنیا شانس و بختی را که تو داشتی نداشتند!

📕 گتسبی بزرگ
✍🏻 #فیتز_جرالد

📚 @PDFsCom
Audio
samad behrangi
#کتاب_صوتی تلخون ”مجموعه داستان‌های كوتاهی از ”صمد بهرنگی” می‌باشد.
قصه تلخون برداشتی است از یک افسانه محلی آذربایجانی. این قصه را صمد بهرنگی نخست به زبان آذری نوشت و سپس متن فارسی آن را در شماره ۸۸ کتاب هفته احمد شاملو به چاپ رساند.

📚 @PDFsCom
قدیم‌ها یک کارگر عرب داشتم که خیلی می‌فهمید. اسمش قاسم بود. از خوزستان کوبیده بود و آمده بود تهران برای کارگری. اول‌ها ملات سیمان درست می‌کرد و می‌برد وردست اوستا تا دیوار مستراح و حمام را علم کنند. جنم داشت. بعد از چهار ماه شد همه‌کاره‌ی کارگاه. حضور و غیاب کارگرها. کنترل انبار. سفارش خرید. همه چیز. قشنگ حرف می‌زد. دایره‌ی لغات وسیعی داشت. تن صدایش هم خوب بود. شبیه آلن دلون. اما مهمترین خاصیتش همان بود که گفتم. قشنگ حرف می‌زد.

یک بار کارگر مقنی قوچانی‌مان رفت توی یک چاه شش متری که خودش کنده بود. بعد خاک آوار شد روی سرش. قاسم هم پرید به رییس کارگاه خبر داد. رییس کارگاه درجا خودش را خیس کرد. رنگش شد مثل پنیر لیقوان. حتی یادش رفت زنگ بزند آتش‌نشانی. قاسم موبایل رییس کارگاه را از روی کمرش کشید و خودش زنگ زد. گفت که کارگرمان مانده زیر آوار.  خیلی خوب و خلاصه گفت. تهش هم گفت مقنی‌مان دو تا دختر دارد. خودش هم شناسنامه ندارد. اگر بمیرد دست یتیم‌هایش به هیچ جا بند نیست. بعد قاسم رفت سر چاه تا کمک کند برای پس زدن خاک‌ها. خاک که نبود. گِل رس بود و برف یخ‌زده‌ی چهار روز مانده. تا آتش‌نشانی برسد، رسیده بودند به سر مقنی. دقیقا زیر چانه‌اش. هنوز زنده بود. اورژانس‌چی آمد و یک ماسک اکسیژن زد روی دک و پوزش. آتش‌نشان‌ها گفتند چهار ساعت طول می‌کشد تا برسند به مچ پایش و بکشندش بیرون. چهار ساعت برای چاهی که مقنی دو ساعته  و یک‌نفره کنده بودش.

بعد هم شروع کردند. همه چیز فراهم بود. آتش‌نشان بود. پرستار بود. چای گرم بود. رییس کارگاه شاشو هم بود. فقط امید نبود. مقنی سردش بود و ناامید. قاسم رفت روی برف‌ها کنارش خوابید و شروع کرد خیلی قشنگ و آلن دلونی برایش حرف زد. حرف که نمی‌زد. لاکردار داشت برایش نقاشی می‌کرد . می‌خواست آسمان ابری زمستان دم غروب را آفتابی کند و رنگش کند. می‌خواست امید بدهد. همه می‌دانستند خاک رس و برف چهار روزه چقدر سرد است. مخصوصا اگر قرار باشد چهار ساعت لای آن باشی. دو تا دختر فسقلی هم توی قوچان داشته باشی. بی‌شناسنامه. اما قاسم بی‌شرف کارش را خوب بلد بود. خوب می‌دانست کلمات منبع لایتناهی انرژی و امیدند. اگر درست مصرف‌شان کند. چهارساعت تمام ماند کنار مقنی و ریز ریز دنیای خاکستری و واقعی دور و برش را برایش رنگ کرد. آبی. سبز. قرمز. امید را گاماس گاماس تزریق کرد زیر پوستش. چهار ساعت تمام. مقنی زنده ماند. بیشتر هم به همت قاسم زنده ماند.

آدم‌ها همه توی زندگی یک قاسم می‌خواهند برای خودشان. زندگی از ازل تا ابد خاکستری بوده و هست. فقط این وسط یکی باید باشد که به دروغ هم که شده رنگ بپاشد روی این همه ابر خاکستری. اصلا دروغ خیلی هم چیز بدی نیست. دروغ گاهی وقت‌ها منشا امید است. امید هم منشا ماندگاری. یکی باید باشد که رنگی کند دنیا را. کلمه‌ها را قشنگ مصرف کند و شیاف‌شان کند به آدم. رمز زنده ماندن زیر آوار زندگی فقط کلمات هستند. کلمات را قبل از انقضا، درست مصرف کنید.
قاسم زندگی‌تان را پیدا کنید.

#فهیم_عطار

📚 @PDFsCom
‌گاهی اوقات، بیشتر از این که دلتنگ عزیزانمان شویم، دلمان برای احساسی که آنها باعث می‌شدند نسبت به خودمان داشته باشیم، تنگ می‌شود.

📕 اولین تماس تلفنی از بهشت
✍🏻 #میچ_البوم

📚 @PDFsCom
عشق
حرکت دو نفر، مشتاقانه به سوی هم نیست،
بلکه حرکت دو نفر در کنار هم است...

📕 یک عاشقانه ی آرام
✍🏻 #نادر_ابراهیمی

📚 @PDFsCom
به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی

بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند ، زیرا هر کسی آزاد است که احمق باشد ...

📕 هنر همیشه بر حق بودن
✍🏻 #آرتور_شوپنهاور

📚 @PDFsCom
من تو را دوست داشتم. اما حالا خسته ام ... از این که می روم خوشبخت نیستم.
اما برای از سر گرفتن هم احتیاجی به خوشبخت بودن نیست.

📕 طاعون
✍🏻 #آلبر_کامو

📚 @PDFsCom
دوجین کار سرم ریخته
اول باید خورشید را به آسمان سوزن کنم
و بعد منت ماه را بکشم تا به شب برگردد
سپس بادها را هل بدهم تا دوباره وزیدن بگیرند
و آنقدر با گل‌ها حرف بزنم تا به یاد آورند
روزی زیبا بوده‌اند، بعد از تو این دنیا؛
یک دنیا کار دارد تا دوباره دنیا شود...

#ایلهان_برک

📚 @PDFsCom
ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﻧﺞ ﺑﮑﺸﯽ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻤﯽ ﺭﻧﺞ ﺑﮑﺸﯽ … ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﮐﻤﯽ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻓﻘﻂ ﮐﻤﯽ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺗﺒﺎﻩ ﺷﻮﺩ، ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ، ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﮔﻮﯾﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽِ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻭ ﺑﯽ ﻧﻮﺭﺷﺎﻥ ﺁﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭼﻔﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺻﻠﻦ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﯿﺴﺖ. ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ، ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﻌﺎﺭﺽ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ: ﺁﻓﺮﯾﻦ! ﺁﻓﺮﯾﻦ! ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺎﻥ، ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻫﺎﻣﺎﻥ...

📕 ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ
✍🏻 #ﺁﻧﺎ_ﮔﺎﻭﺍﻟﺪا

📚 @PDFsCom
هرچه درمورد اشتباه‌های‌تان صادق‌تر باشید، افراد بیشتری فکر خواهند کرد کامل هستید!

📕 عشق کافی نیست
✍🏻 #مارک_منسن

📚 @PDFsCom