گارد خود را کنار بگذار
نگاهم کن
من همانم که تو دیروز برای حفظ امنیتم سوگند خورده بودی
من همانم که تو روزی برای حفظ جان من سینه سپر کرده بودی
گارد امروزت را زمین بگذار
خود تو نیز خوب میدانی که حق با من و امثال من است
میدانی که طرف ظالم ایستاده ای و گمان میکنی که ظلم ظالم به خود ظالم نمیرسد ؟
به خدا که میرسد و بیشتر از هرکس دست یه گریبان تو خواهد شد که در کنار ظالم ایستاده ای و برای منی گارد گرفته ای که روزی حافظ جان و مالم بودی
من نمی جنگم ،شورش نمیکنم ، آزادی ام را طلب میکنم
آزادی ای که فقط برای پوشش نیست ،برای حسرت هایی است که در سایر کشور های مدرن و قدرتمند جهان روزمرگی است
من برای شرمندگی پدران سرزمینم فریاد میزنم
برای تحریم ها
فقر
دروغ ها
و تمام چیز های دیگری که خود تو خوب از آنها باخبری فریاد میزنم
و برای این آزادی هر بهایی که لازم باشد را می پردازم...
#F_zarei
📚 @PDFsCom
نگاهم کن
من همانم که تو دیروز برای حفظ امنیتم سوگند خورده بودی
من همانم که تو روزی برای حفظ جان من سینه سپر کرده بودی
گارد امروزت را زمین بگذار
خود تو نیز خوب میدانی که حق با من و امثال من است
میدانی که طرف ظالم ایستاده ای و گمان میکنی که ظلم ظالم به خود ظالم نمیرسد ؟
به خدا که میرسد و بیشتر از هرکس دست یه گریبان تو خواهد شد که در کنار ظالم ایستاده ای و برای منی گارد گرفته ای که روزی حافظ جان و مالم بودی
من نمی جنگم ،شورش نمیکنم ، آزادی ام را طلب میکنم
آزادی ای که فقط برای پوشش نیست ،برای حسرت هایی است که در سایر کشور های مدرن و قدرتمند جهان روزمرگی است
من برای شرمندگی پدران سرزمینم فریاد میزنم
برای تحریم ها
فقر
دروغ ها
و تمام چیز های دیگری که خود تو خوب از آنها باخبری فریاد میزنم
و برای این آزادی هر بهایی که لازم باشد را می پردازم...
#F_zarei
📚 @PDFsCom
👍305🕊45❤22👎14👏12
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دستانم را میتوانی ببندی
پاهایم را میتوانی ببندی
دهانم را میتوانی ببندی
اما ذهنم را هرگز!
یک روز
از ذهن من
از ذهن تو
از ذهن ما
هزاران پرستوی وحشی
به آسمان خواهد پرید...
#ژان_پل_سارتر
📚 @PDFsCom
پاهایم را میتوانی ببندی
دهانم را میتوانی ببندی
اما ذهنم را هرگز!
یک روز
از ذهن من
از ذهن تو
از ذهن ما
هزاران پرستوی وحشی
به آسمان خواهد پرید...
#ژان_پل_سارتر
📚 @PDFsCom
👍269🕊59❤32👏12👎10👌6🤩2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👍112❤25👎7🙏2🕊2
آدمی که پنج سال دیگه هستی، کاملا بستگی داره به کتابایی که الان میخونی
آدمایی که باهاشون وقت میگذرونی
عادتایی که برای ایجادشون وقت میزاری و بحثایی که درگیرشون میشی...
حواست به زندگیت باشه، وقتتو انرژیتو برای آدمای که ممکنه پنج سال دیگه هیچ جایگاهی تو زندگیت نداشته باشن
هدر ندی!
📚 @PDFsCom
آدمایی که باهاشون وقت میگذرونی
عادتایی که برای ایجادشون وقت میزاری و بحثایی که درگیرشون میشی...
حواست به زندگیت باشه، وقتتو انرژیتو برای آدمای که ممکنه پنج سال دیگه هیچ جایگاهی تو زندگیت نداشته باشن
هدر ندی!
📚 @PDFsCom
👍277❤30👏14🤩3👌3
این کتابارو حتما بخون اگه :
-اگه میخوای با اندوه ناشناخته درونت آشنا بشی و آشفتگیهات رو برطرف کنی «واژه نامه حزنهای ناشناخته» رو بخون.
-اگه میخوای وارد دنیای ماورائی بشی «مهزاد ،الریک و انتخاب» رو بخون.
-اگه میخوای ضربان قلبت بره بالا «سقوط و سنگ کاغذ قیچی» رو بخون.
-اگه میخوای زندگی عاطفی و اجتماعی دلخواهت رو بسازی «زندگی خود را دوباره بیافرینید» رو بخون.
-اگه میخوای آرامش پیدا کنی «کارت های یوگا،مت هیگ» رو بخون.
-اگه میخوای یه سفر جذاب به تاریخ داشته باشی «کلئوپاترا» رو بخون.
📚 @PDFsCom
-اگه میخوای با اندوه ناشناخته درونت آشنا بشی و آشفتگیهات رو برطرف کنی «واژه نامه حزنهای ناشناخته» رو بخون.
-اگه میخوای وارد دنیای ماورائی بشی «مهزاد ،الریک و انتخاب» رو بخون.
-اگه میخوای ضربان قلبت بره بالا «سقوط و سنگ کاغذ قیچی» رو بخون.
-اگه میخوای زندگی عاطفی و اجتماعی دلخواهت رو بسازی «زندگی خود را دوباره بیافرینید» رو بخون.
-اگه میخوای آرامش پیدا کنی «کارت های یوگا،مت هیگ» رو بخون.
-اگه میخوای یه سفر جذاب به تاریخ داشته باشی «کلئوپاترا» رو بخون.
📚 @PDFsCom
👍79👌6👏4👎3
تو کتاب "هنر و زندگی پیکاسو" یه جملهی بینظیری بود؛ که باید بعنوان نصیحت برای تمام عمرمون بهش نگاه کنیم. میگه:
«وقتی برای دیگران لقمه بزرگتر از دهانشان باشی، آنها چاره ای ندارند
جز آنکه خُردت کنند، تا برایشان اندازه شوی!
پس مراقب معاشرت هایت باش...»
📚 @PDFsCom
«وقتی برای دیگران لقمه بزرگتر از دهانشان باشی، آنها چاره ای ندارند
جز آنکه خُردت کنند، تا برایشان اندازه شوی!
پس مراقب معاشرت هایت باش...»
📚 @PDFsCom
👍255👌48❤22👏9🙏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبر کن ای دل غمدیده که چون پیر حزین
عاقبت مژده ی نصرت رسد از پیرهنم
چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم
#هوشنگ_ابتهاج
📚 @PDFsCom
عاقبت مژده ی نصرت رسد از پیرهنم
چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم
#هوشنگ_ابتهاج
📚 @PDFsCom
👍102👎12❤7👏4🙏3👌1
همیشه یک زمانهایی تو زندگی همه ما وجود داشته که احساس میکردیم به آخر خط رسیدیم. ولی همان آخر خط شده شروع یک من جدید، همان آخر خط شده راهنمای شناختن کسانی که میگفتند همیشه خواهند ماند، حتی هنگام سختی!
اما تا سختی آمد چمدان خود را بستند و رفتند...
گاهی آخر خط بودن چنان بزرگت میکند که گویی انگار از نو شروع شدهای.
📚 @PDFsCom
اما تا سختی آمد چمدان خود را بستند و رفتند...
گاهی آخر خط بودن چنان بزرگت میکند که گویی انگار از نو شروع شدهای.
📚 @PDFsCom
👍131❤17👏9👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میخواهم عذرخواهی کنم از تمام زن هایی که بهشون گفتم زیبا، قبل از این که باهوش یا شجاع خطاب شون کنم
متأسفم از این که طوری رفتار کردم که انگار اون چه که باهاش به دنیا اومدید مهم ترین چیزی هست که شما می تونید بهش افتخار کنید.
از حالا به بعد این قبیل جمله ها رو میگم "تو قوی هستی، تو خارق العاده هستی"
اینارو میگم نه به این دلیل که زیبا نیستی بلکه به این دلیل که تو خیلی بیشتراز "فقط زیبا" هستی...
#روپی_کائور
📚 @PDFsCom
متأسفم از این که طوری رفتار کردم که انگار اون چه که باهاش به دنیا اومدید مهم ترین چیزی هست که شما می تونید بهش افتخار کنید.
از حالا به بعد این قبیل جمله ها رو میگم "تو قوی هستی، تو خارق العاده هستی"
اینارو میگم نه به این دلیل که زیبا نیستی بلکه به این دلیل که تو خیلی بیشتراز "فقط زیبا" هستی...
#روپی_کائور
📚 @PDFsCom
👍334❤50👏19👎14👌9
تو یه کتاب نوشته بود اگر جوونی بعدا حسرت ۳۵ تا چیز رو میخوری؛
۱-چرا وقتی میتوانستم سفر کنم، نکردم!
۲- چرا زبان دومی نیاموختم!
۳-چرا وقتم را به خاطر رابطهای تمام شده تلف کردم!
۴- چرا از خود در برابر نور آفتاب محافظت نکردم تا پوست سالمتر و بدون چروکی داشته باشم!
۵- چرا برای دیدن خوانندگان مورد علاقهام به کنسرت نرفتم!
۶- چرا از انجام خیلی از کارها ترسیدم!
۷- چرا ورزش اولویت کارم نبود!
۸- چرا خود را گرفتار سنتها کردم!
۹- چرا از کاری که دوست نداشتم استعفا ندادم!
۱۰- چرا بیشتر درس نخواندم!
۱۱-چرا باور نکردم زیبا هستم!
۱۲- چرا از گفتن دوستت دارم ترسیدم!
۱۳- چرا به راهنماییهای والدینم گوش ندادم!
۱۴-چرا خودخواه بودم!
۱۵- چرا تا این حد نظر دیگران برایم مهم بود!
۱۶- چرا به جای آنکه به رویاهای خودم فکر کنم به فکر براوردن رویای دیگران بودم
۱۷- چرا وقتم را صرف یادآوری خاطرات بد کردم و زمانم را از دست دادم. کاش افسوس گذشته را نمیخوردم!
۱۸- چرا کسانی را که دوست داشتم از خود رنجاندم!
۱۹- چرا از خود دفاع نکردم!
۲۰- چرا برای برخی کارها داوطلب نشدم!
۲۱- چرا بیشتر مراقب دندانهایم نبودم!
۲۲- چرا قبل از مرگ مادر و پدر بزرگ سئوالاتی را که داشتم از آنها نپرسیدم!
۲۳- چرا زیاد کار کردم!
۲۴- چرا آشپزی یاد نگرفتم!
۲۵- چرا از زمان حال لذت نبردم!
۲۶- چرا تلاش نکردم آنچه را شروع کردم به پایان برسانم!
۲۷- چرا گرفتار کلیشههای فرهنگی شدم و از هدفم بازماندم!
۲۸- چرا دوستیهایم را ادامه ندادم!
۲۹- چرا با کودکانم بیشتر بازی نکردم!
۳۰- چرا انسان ریسکپذیری نبودم!
۳۱- چرا برای افزایش دانش و ارتباطاتم تلاش نکردم!
۳۲- چرا تا این حد فرد نگرانی بودم!
۳۳- چرا سر هر چیزی زود عصبانی شدم!
۳۴- چرا به اندازه کافی با افرادی که دوستشان داشتم وقت نگذراندم!
۳۵- چرا برای یک بار هم که شده پشت میکروفون نرفتم تا در مقابل جمع صحبت کنم
این روزا رو راحت از دست نده ♥️
📚 @PDFsCom
۱-چرا وقتی میتوانستم سفر کنم، نکردم!
۲- چرا زبان دومی نیاموختم!
۳-چرا وقتم را به خاطر رابطهای تمام شده تلف کردم!
۴- چرا از خود در برابر نور آفتاب محافظت نکردم تا پوست سالمتر و بدون چروکی داشته باشم!
۵- چرا برای دیدن خوانندگان مورد علاقهام به کنسرت نرفتم!
۶- چرا از انجام خیلی از کارها ترسیدم!
۷- چرا ورزش اولویت کارم نبود!
۸- چرا خود را گرفتار سنتها کردم!
۹- چرا از کاری که دوست نداشتم استعفا ندادم!
۱۰- چرا بیشتر درس نخواندم!
۱۱-چرا باور نکردم زیبا هستم!
۱۲- چرا از گفتن دوستت دارم ترسیدم!
۱۳- چرا به راهنماییهای والدینم گوش ندادم!
۱۴-چرا خودخواه بودم!
۱۵- چرا تا این حد نظر دیگران برایم مهم بود!
۱۶- چرا به جای آنکه به رویاهای خودم فکر کنم به فکر براوردن رویای دیگران بودم
۱۷- چرا وقتم را صرف یادآوری خاطرات بد کردم و زمانم را از دست دادم. کاش افسوس گذشته را نمیخوردم!
۱۸- چرا کسانی را که دوست داشتم از خود رنجاندم!
۱۹- چرا از خود دفاع نکردم!
۲۰- چرا برای برخی کارها داوطلب نشدم!
۲۱- چرا بیشتر مراقب دندانهایم نبودم!
۲۲- چرا قبل از مرگ مادر و پدر بزرگ سئوالاتی را که داشتم از آنها نپرسیدم!
۲۳- چرا زیاد کار کردم!
۲۴- چرا آشپزی یاد نگرفتم!
۲۵- چرا از زمان حال لذت نبردم!
۲۶- چرا تلاش نکردم آنچه را شروع کردم به پایان برسانم!
۲۷- چرا گرفتار کلیشههای فرهنگی شدم و از هدفم بازماندم!
۲۸- چرا دوستیهایم را ادامه ندادم!
۲۹- چرا با کودکانم بیشتر بازی نکردم!
۳۰- چرا انسان ریسکپذیری نبودم!
۳۱- چرا برای افزایش دانش و ارتباطاتم تلاش نکردم!
۳۲- چرا تا این حد فرد نگرانی بودم!
۳۳- چرا سر هر چیزی زود عصبانی شدم!
۳۴- چرا به اندازه کافی با افرادی که دوستشان داشتم وقت نگذراندم!
۳۵- چرا برای یک بار هم که شده پشت میکروفون نرفتم تا در مقابل جمع صحبت کنم
این روزا رو راحت از دست نده ♥️
📚 @PDFsCom
👍158❤16👌14👏3🤩2👎1
کسی که کتاب می خواند هزاران زندگی
را قبل از مرگش زندگی می کند.
کسی که هرگز کتاب نمی خواند
فقط یک بار زندگی می کند.
#جورج_مارتین
📚 @PDFsCom
را قبل از مرگش زندگی می کند.
کسی که هرگز کتاب نمی خواند
فقط یک بار زندگی می کند.
#جورج_مارتین
📚 @PDFsCom
👍270❤29👏11👌8🤩7👎2
زنان و دختراني كه به عنوان داوطلب در جبه هاي جنگ خدمت مي كردند و كشته مي شدند ممكن بود لقب شهيد داشته باشند ولي خياباني به اسم آنها نام گذاري نمي شد .
زن در اين دنيا ، يعني شخصيت خصوصي زن ، بالاتر از هر چيز ، در پي عشقه يا به عقيده من بايد باشه – و هر چي كه از عشق حاصل ميشه.
ما كساني را كه دوست داريم مي كشيم . چون خودخواه هستيم و چون آنها را نمي فهميم.
📕 نامه ای به دنیا
✍🏻 #اسماعیل_فصیح
📚 @PDFsCom
زن در اين دنيا ، يعني شخصيت خصوصي زن ، بالاتر از هر چيز ، در پي عشقه يا به عقيده من بايد باشه – و هر چي كه از عشق حاصل ميشه.
ما كساني را كه دوست داريم مي كشيم . چون خودخواه هستيم و چون آنها را نمي فهميم.
📕 نامه ای به دنیا
✍🏻 #اسماعیل_فصیح
📚 @PDFsCom
🕊115👍53❤15👎12🙏2
میبینی؟ مثل ستاره پخشمان کردهاند توی این صفحه سیاه که هر کداممان جایی برای خودمان سوسو بزنیم که مثلا هستیم.
اما نمیدانیم در کدام منظومه میچرخیم،
برای چی میچرخیم، و چقدر میچرخیم...
📕 فریدون سه پسر داشت
✍🏻 #عباس_معروفی
📚 @PDFsCom
اما نمیدانیم در کدام منظومه میچرخیم،
برای چی میچرخیم، و چقدر میچرخیم...
📕 فریدون سه پسر داشت
✍🏻 #عباس_معروفی
📚 @PDFsCom
👌89👍45❤8👎2🙏1
آيا زن چيزي به جز وطن است...؟
مي گويند در اولين ديدارم با برج آزادي او را زني رقصان با دامني پُر چين ديدم...
اي آزادي يقين دارم كه روزي از يك نماد فراتر
خواهي رفت....🕊🤍🌱
📚 @PDFsCom
مي گويند در اولين ديدارم با برج آزادي او را زني رقصان با دامني پُر چين ديدم...
اي آزادي يقين دارم كه روزي از يك نماد فراتر
خواهي رفت....🕊🤍🌱
📚 @PDFsCom
👏212🕊78👍25❤20👎12
احساس میکنم اگه یه اتفاق بزرگ نیفته، هیچوقت قرار نیست تنهایی مسافرت برم، اونطور که دلم میخواد لباس بپوشم، اون تتویی که معنیشو فقط منو اون میدونیمو رو تنم بزنم، احساس میکنم هیچوقت قرار نیست خونهای که میخوامو داشته باشم یا چهار صبح تو کویر بغل کسی که دوستش دارم ستاره هارو بشمارم. احساس میکنم هیچوقت قرار نیست عکسایی که دوست دارمو بگیرم، هیچوقت قرار نیست روز تولدم سورپرایز شم و خب میدونی، فقط امیدوارم همه چی خوب شه و دیگه هیچوقت نباشن..
📚 @PDFsCom
📚 @PDFsCom
👍307❤53👌15👎12🕊9
به شادیِ عمیقی نیاز داریم؛
- یک صبح سرد زمستانی از خواب بیدار شویم، پشت پنجره سفید باشد، همانموقع یکی فریاد بزند، آخ جون مدرسهها تعطیله، بریم برفبازی!
- دو هفته مانده به عید مدارس را تعطیل کنند، پیک شادی به دست و خوشحال، دست هم را بگیریم و به خانه برگردیم.
- یک عصر خنک پاییز، کل تکالیف فردامان را مرتب و درست نوشتهباشیم، برویم دنبال بچهی همسایه که "من مشقهام را نوشتم، بریم بازی؟"
- یکی از بچههای کلاس با ذوق خبر بیاورد که معلم گفته درس نمیدم، امروز بهجای ریاضی، ورزش دارید.
- اواخر شهریور باشد، بابا با یک پلاستیک پر از کیف و دفتر و کتاب و جلد و لوازمالتحریر از راه برسد و بوی تازگی پاککن و کتابها بپیچد توی اتاق.
- گرسنه و خسته از مدرسه برگردیم خانه، در را باز کنیم و ببینیم مامان سفره را تازه پهن کرده و بوی خوشِ قرمهسبزی، بزاقمان را تحریک کند به ترشح.
- تولدت باشد، شمعها روی کیکی که مامان برایت پخته چشمک بزنند، چشمانت را ببندی و قبل از فوت کردنشان، کلی آرزوهای خوب کنی.
- تمام مدرسه صف کشیدهاند توی حیاط، همه جا تزئین شده، مدیر مدرسه میکروفن را به دست گرفته تا اسامی شاگردهای اول تا سوم را اعلام کند، تو با ذوق، قند توی دلت آب کنی و حواست به جوایز کادوپیچ شده باشد و فکر کنی کدامشان برای توست و توی آن چه میتواند باشد!
- تابستان، خانهی مادربزرگ، همهی اهل فامیل جمع و فضا برای خواب کم باشد، رختخواب بچهها را توی ایوان پهن کنند، شب با کلی داستان و حرف و خندهی دسته جمعی بخوابی و در گرگ و میش صبح و با نسیم آرام و هیاهوی گنجشکها در حالی که پتو از روت کنار افتاده و سردت شده بیدار شوی.
- بروی روی پشت بام، مامان چند سینی لواشک درست کردهباشد، یکیش را برداری و دور از چشم همه، پشت یکی از دیوارها، همهاش را تنهایی بخوری.
- قلکت را بشکنی و با پولش عروسک یا توپ یا دوچرخهای که دوست داشتی را بخری، بگذاریش جلوت و هی نگاش کنی.
- مدرسهها تعطیل شده، با لباسی که خلاف قانون مدرسه بوده بروی کارنامهات را بگیری و در نهایت شادی و شعف، تا خانه را لیلی کنان و با ذوقِ تعطیلات تابستانه بدوی.
- توی کلاس، کلافه و خسته وسط نیمکت، روبروی معلمِ در حال تدریس نشستهای، از پنجره مامانت را ببینی که دارد با مدیر مدرسه حرف میزند، بعد از چند دقیقه درب کلاس باز شود و بگویند "فلانی وسایلت را جمع کن، مادرت آمده دنبالت" و بفهمی اجازهات را برای یک مسافرت چند روزه گرفته.
دلمان یک شادیِ معمولی، حقیقی، اما عمیق میخواهد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
📚 @PDFsCom
- یک صبح سرد زمستانی از خواب بیدار شویم، پشت پنجره سفید باشد، همانموقع یکی فریاد بزند، آخ جون مدرسهها تعطیله، بریم برفبازی!
- دو هفته مانده به عید مدارس را تعطیل کنند، پیک شادی به دست و خوشحال، دست هم را بگیریم و به خانه برگردیم.
- یک عصر خنک پاییز، کل تکالیف فردامان را مرتب و درست نوشتهباشیم، برویم دنبال بچهی همسایه که "من مشقهام را نوشتم، بریم بازی؟"
- یکی از بچههای کلاس با ذوق خبر بیاورد که معلم گفته درس نمیدم، امروز بهجای ریاضی، ورزش دارید.
- اواخر شهریور باشد، بابا با یک پلاستیک پر از کیف و دفتر و کتاب و جلد و لوازمالتحریر از راه برسد و بوی تازگی پاککن و کتابها بپیچد توی اتاق.
- گرسنه و خسته از مدرسه برگردیم خانه، در را باز کنیم و ببینیم مامان سفره را تازه پهن کرده و بوی خوشِ قرمهسبزی، بزاقمان را تحریک کند به ترشح.
- تولدت باشد، شمعها روی کیکی که مامان برایت پخته چشمک بزنند، چشمانت را ببندی و قبل از فوت کردنشان، کلی آرزوهای خوب کنی.
- تمام مدرسه صف کشیدهاند توی حیاط، همه جا تزئین شده، مدیر مدرسه میکروفن را به دست گرفته تا اسامی شاگردهای اول تا سوم را اعلام کند، تو با ذوق، قند توی دلت آب کنی و حواست به جوایز کادوپیچ شده باشد و فکر کنی کدامشان برای توست و توی آن چه میتواند باشد!
- تابستان، خانهی مادربزرگ، همهی اهل فامیل جمع و فضا برای خواب کم باشد، رختخواب بچهها را توی ایوان پهن کنند، شب با کلی داستان و حرف و خندهی دسته جمعی بخوابی و در گرگ و میش صبح و با نسیم آرام و هیاهوی گنجشکها در حالی که پتو از روت کنار افتاده و سردت شده بیدار شوی.
- بروی روی پشت بام، مامان چند سینی لواشک درست کردهباشد، یکیش را برداری و دور از چشم همه، پشت یکی از دیوارها، همهاش را تنهایی بخوری.
- قلکت را بشکنی و با پولش عروسک یا توپ یا دوچرخهای که دوست داشتی را بخری، بگذاریش جلوت و هی نگاش کنی.
- مدرسهها تعطیل شده، با لباسی که خلاف قانون مدرسه بوده بروی کارنامهات را بگیری و در نهایت شادی و شعف، تا خانه را لیلی کنان و با ذوقِ تعطیلات تابستانه بدوی.
- توی کلاس، کلافه و خسته وسط نیمکت، روبروی معلمِ در حال تدریس نشستهای، از پنجره مامانت را ببینی که دارد با مدیر مدرسه حرف میزند، بعد از چند دقیقه درب کلاس باز شود و بگویند "فلانی وسایلت را جمع کن، مادرت آمده دنبالت" و بفهمی اجازهات را برای یک مسافرت چند روزه گرفته.
دلمان یک شادیِ معمولی، حقیقی، اما عمیق میخواهد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
📚 @PDFsCom
👍201❤78🕊14👌11👎6🤩2
کتاب در حال کندن پوست پیاز در دستهی کتابهای زندگینامه قرار دارد و مناسب افرادی است که به کتابهای زندگینامه و تاریخی علاقه دارند.
📕 در حال کندن پوست پیاز
✍🏻 #گونتر_گراس
📚 @PDFsCom
📕 در حال کندن پوست پیاز
✍🏻 #گونتر_گراس
📚 @PDFsCom
👍32👎4👌2
در حال کندن پوست پیاز.pdf
6.8 MB
👍15👌7👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزی به دخترم خواهم گفت:
خوشحال باش دختر زیبای من
برو، بدو، پرواز کن، آرزو کن بزرگ شو
و فراموش نکن که در همه حال به خودت اهمیت بدی
وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی...
از زندگی تا میتوانی لذت ببر فرشته ی زیبا
تا میتوانی زندگی کن...
📚 @PDFsCom
خوشحال باش دختر زیبای من
برو، بدو، پرواز کن، آرزو کن بزرگ شو
و فراموش نکن که در همه حال به خودت اهمیت بدی
وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی...
از زندگی تا میتوانی لذت ببر فرشته ی زیبا
تا میتوانی زندگی کن...
📚 @PDFsCom
👍153❤36👏10🕊9👎1
برادر...
کتابهایی را برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند؛
هواپیمایی به سلامت فرود میآید
جراح، لبخندزنان اتاق عمل را ترک میکند
پسر کور، بیناییاش را باز مییابد
عشاق، سرانجام یکدیگر را یافتند
عروسیای در پیش است
تشنگان به آب میرسند...
#ناظم_حکمت
📚 @PDFsCom
کتابهایی را برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند؛
هواپیمایی به سلامت فرود میآید
جراح، لبخندزنان اتاق عمل را ترک میکند
پسر کور، بیناییاش را باز مییابد
عشاق، سرانجام یکدیگر را یافتند
عروسیای در پیش است
تشنگان به آب میرسند...
#ناظم_حکمت
📚 @PDFsCom
❤153👍39🕊5🤩4👎1