#شبهات_عاشورا
✘ سؤال:
بعد از شهادت حضرت مسلم علیهالسلام، امام حسین علیهالسلام به یقین میدانستند که در این سفر ، کشته خواهند شد!
آیا اینکه زنان و دختران را در این سفر با خود همراه کردند، عملی عاقلانه بود؟
√ علاقهمندان میتوانند پاسخ را در لینک زیر مطالعه بفرمایند :
🌐 blog.montazer.ir/?p=4587
@ostad_shojae
✘ سؤال:
بعد از شهادت حضرت مسلم علیهالسلام، امام حسین علیهالسلام به یقین میدانستند که در این سفر ، کشته خواهند شد!
آیا اینکه زنان و دختران را در این سفر با خود همراه کردند، عملی عاقلانه بود؟
√ علاقهمندان میتوانند پاسخ را در لینک زیر مطالعه بفرمایند :
🌐 blog.montazer.ir/?p=4587
@ostad_shojae
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استوری
▪️و حسین علیهالسلام به کربلا رسید!
به صحنهی امتحانی که هنوز ادامه دارد و امروز ما پشت برگههای این امتحان نشستهایم.
@ostad_shojae
▪️و حسین علیهالسلام به کربلا رسید!
به صحنهی امتحانی که هنوز ادامه دارد و امروز ما پشت برگههای این امتحان نشستهایم.
@ostad_shojae
※ مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۲
|ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز دوم | عبدالله بن مطیع
پرده اول :
※ وقتی امام(علیهالسّلام) به عبدالله رسید، او از امام خواست از آب چاهش نوشیده، دعایی کند تا چاه، آبدار شود. امام نیز خواسته او را اجابت کرد.
آن گاه عبدالله از امام پرسید: قصد کجا را دارید؟ امام فرمود: در حال حاضر به مکه میروم. عبدالله گفت: خداوند برایت خیر قرار دهد.
اما من نیز رای و نظری دارم که دلم میخواهد برای شما بازگو کنم. امام فرمود: نظر تو چیست؟
عبدالله گفت: پس از ورود به مکه وقتی خواستی از آنجا به شهر دیگری بروی، به کوفه نزدیک نشو، زیرا کوفه شهری شوم و محنت زاست. در کوفه پدرت کشته و برادرت تنها رها شد، و ضربه مهلکی بر او وارد شد. از مکه جدا نشو؛ زیرا شما سرور و آقای عرب هستید
و به خدا قسم اگر کشته شوید خاندان شما نیز هلاک میشوند.
پرده دوم:
امام از جاده اصلی به سوی مکه متوجه شد... و در راه از کنار عبدالله بن مطیع که در ملک خود و کنار چاه آبش اقامت کرده بود، گذر کرد و در آنجا فرود آمد.
عبدالله به امام حسین علیهالسّلام گفت: ای اباعبدالله؛ خدا بعد از تو آب گوارایی را برای ما ننوشانَد؛ به کجا میروی؟
امام (علیهالسّلام) گفت: به سوی عراق، عبدالله گفت: سبحان الله چرا؟ ایشان پاسخ داد: معاویه مرده و بیش از یک بارشتر، نامه از مردم عراق برای من آمده است.
عبدالله گفت: یا اباعبدالله! این کار را انجام نده، به خدا سوگند آنان حرمت پدرت را حفظ نکردند؛ در حالی که بهتر از تو بود؛ پس چگونه حرمت تو را حفظ خواهند کرد؟ به خدا سوگند اگر تو کشته شوی بعد از تو حرمتی باقی نخواهد ماند.
هنگامی که امام به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: ولما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل«و چون (موسی پس از خروج از مصر) رو به سوی مدین نهاد، گفت : باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند».
ـــــــــــــــــــــــ پ. ن :
※ عبدالله بن مطیع دوبار امام را در مسیر دید !
و دوبار فقط او بود که امام را نصیحت میکرد! گویی او امام بود و حسین علیهالسلام مأموم.
ازسویی عبدالله انگار، بالاتر از چاهِ آبش همّی نداشت!
و دغدغهای بالاتر از پر آب شدنش!
داشتم با خودم فکر میکردم، آدم امام را هم که به چشم ببیند، باز از پنجرهی فهم خودش میبیند، از پنجرهی آرزوها و دغدغههایش.
دارم یکی یکی ورق میزنم روزهایی را که حالِ خوش دعایی دست داد و من همه چیز خواستم جز همراهیِ امام را !
همان " فمعکم معکم، لا مع غیرکم " را !
همان " فقط تو و دیگر هیچ " را!
✘ من قطعاً اگر به چشم سر هم امام را میدیدم، همان را میخواستم که پادشاهِ قلب و ذهنم بود.
چقدر "عبدالله بن مطیع"هایی در درون من جریان دارد و نمیشناختمش!
رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
|ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز دوم | عبدالله بن مطیع
پرده اول :
※ وقتی امام(علیهالسّلام) به عبدالله رسید، او از امام خواست از آب چاهش نوشیده، دعایی کند تا چاه، آبدار شود. امام نیز خواسته او را اجابت کرد.
آن گاه عبدالله از امام پرسید: قصد کجا را دارید؟ امام فرمود: در حال حاضر به مکه میروم. عبدالله گفت: خداوند برایت خیر قرار دهد.
اما من نیز رای و نظری دارم که دلم میخواهد برای شما بازگو کنم. امام فرمود: نظر تو چیست؟
عبدالله گفت: پس از ورود به مکه وقتی خواستی از آنجا به شهر دیگری بروی، به کوفه نزدیک نشو، زیرا کوفه شهری شوم و محنت زاست. در کوفه پدرت کشته و برادرت تنها رها شد، و ضربه مهلکی بر او وارد شد. از مکه جدا نشو؛ زیرا شما سرور و آقای عرب هستید
و به خدا قسم اگر کشته شوید خاندان شما نیز هلاک میشوند.
پرده دوم:
امام از جاده اصلی به سوی مکه متوجه شد... و در راه از کنار عبدالله بن مطیع که در ملک خود و کنار چاه آبش اقامت کرده بود، گذر کرد و در آنجا فرود آمد.
عبدالله به امام حسین علیهالسّلام گفت: ای اباعبدالله؛ خدا بعد از تو آب گوارایی را برای ما ننوشانَد؛ به کجا میروی؟
امام (علیهالسّلام) گفت: به سوی عراق، عبدالله گفت: سبحان الله چرا؟ ایشان پاسخ داد: معاویه مرده و بیش از یک بارشتر، نامه از مردم عراق برای من آمده است.
عبدالله گفت: یا اباعبدالله! این کار را انجام نده، به خدا سوگند آنان حرمت پدرت را حفظ نکردند؛ در حالی که بهتر از تو بود؛ پس چگونه حرمت تو را حفظ خواهند کرد؟ به خدا سوگند اگر تو کشته شوی بعد از تو حرمتی باقی نخواهد ماند.
هنگامی که امام به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: ولما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل«و چون (موسی پس از خروج از مصر) رو به سوی مدین نهاد، گفت : باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند».
ـــــــــــــــــــــــ پ. ن :
※ عبدالله بن مطیع دوبار امام را در مسیر دید !
و دوبار فقط او بود که امام را نصیحت میکرد! گویی او امام بود و حسین علیهالسلام مأموم.
ازسویی عبدالله انگار، بالاتر از چاهِ آبش همّی نداشت!
و دغدغهای بالاتر از پر آب شدنش!
داشتم با خودم فکر میکردم، آدم امام را هم که به چشم ببیند، باز از پنجرهی فهم خودش میبیند، از پنجرهی آرزوها و دغدغههایش.
دارم یکی یکی ورق میزنم روزهایی را که حالِ خوش دعایی دست داد و من همه چیز خواستم جز همراهیِ امام را !
همان " فمعکم معکم، لا مع غیرکم " را !
همان " فقط تو و دیگر هیچ " را!
✘ من قطعاً اگر به چشم سر هم امام را میدیدم، همان را میخواستم که پادشاهِ قلب و ذهنم بود.
چقدر "عبدالله بن مطیع"هایی در درون من جریان دارد و نمیشناختمش!
رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
سرفصلهای #مقام_محمود۲
۱• چگونگی فهم یک مقام
۲• چگونگی کسب یک مقام
۳• چگونگی طیّ مسیر فهم یک مقام تا کسب یک مقام
رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
۱• چگونگی فهم یک مقام
۲• چگونگی کسب یک مقام
۳• چگونگی طیّ مسیر فهم یک مقام تا کسب یک مقام
رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
مقام محمود 2
@ostad_shojae
#مقام_محمود ۲
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
#آیتالله_فاطمینیا
#استاد_شجاعی
اینکه بوسیلهی دعاهای مختلف، یادمان دادند چه مقاماتی را آرزو کنیم، یکطرف!
اینکه چگونه میشود به این آرزوهای دور و بلند رسید، یکطرف!
✘ شما هم بر این عقیدهاید که این مقامات بلند، مخصوص عرفا و آدمهای خاص است؟
منبع : کارگاه مقام محمود
@ostad_shojae
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
#آیتالله_فاطمینیا
#استاد_شجاعی
اینکه بوسیلهی دعاهای مختلف، یادمان دادند چه مقاماتی را آرزو کنیم، یکطرف!
اینکه چگونه میشود به این آرزوهای دور و بلند رسید، یکطرف!
✘ شما هم بر این عقیدهاید که این مقامات بلند، مخصوص عرفا و آدمهای خاص است؟
منبع : کارگاه مقام محمود
@ostad_shojae
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
• بچهام اصلاً اعتماد به نفس نداره!
• همسرم اصلاً خودش رو باور نداره!
• هر کاری رو شروع میکنند، خراب کاری میشه!
✘ترجیح میدم خودم کارا رو انجام بدم تا بسپرم بهشون!
✘ خسته شدم از این وضع !
@ostad_shojae
• بچهام اصلاً اعتماد به نفس نداره!
• همسرم اصلاً خودش رو باور نداره!
• هر کاری رو شروع میکنند، خراب کاری میشه!
✘ترجیح میدم خودم کارا رو انجام بدم تا بسپرم بهشون!
✘ خسته شدم از این وضع !
@ostad_shojae
※ سلسله #مقالات_مناسبتی ویژه محرم ۱
با موضوع: فلسفه عزاداری و مراتب پنجگانه سیر و سلوک عزادار.
۱• فلسفه و علت عزاداری برای امام حسین و شهدای کربلا چیست؟
آیا این مجالس تنها بهانهای برای بخشش گناهان و اجابت حوائج ماست؟ یا یک هدف کاربردی، بهروز و قدرتمند در پس آن نهفته است؟
۲• اینهمه هزینه و زمان برای مرور یک واقعۀ تاریخی که ۱۴ قرن پیش اتفاق افتاده چه سودی برای حال و آیندۀ ما دارد؟
۳• برگزاری مجالس عزاداری با شیوۀ فعلی تا چه اندازه با هدف اصلی رهبرانی که برگزاری این مراسم را توصیه کردهاند هماهنگی دارد؟
※ برای پاسخ به این پرسشها، اولین مقاله از سلسله مقالات ویژه محرم را در بلاگ رسمی استاد محمد شجاعی مطالعه نمایید:
🌐 blog.montazer.ir/?p=4582
@ostad_shojae
با موضوع: فلسفه عزاداری و مراتب پنجگانه سیر و سلوک عزادار.
۱• فلسفه و علت عزاداری برای امام حسین و شهدای کربلا چیست؟
آیا این مجالس تنها بهانهای برای بخشش گناهان و اجابت حوائج ماست؟ یا یک هدف کاربردی، بهروز و قدرتمند در پس آن نهفته است؟
۲• اینهمه هزینه و زمان برای مرور یک واقعۀ تاریخی که ۱۴ قرن پیش اتفاق افتاده چه سودی برای حال و آیندۀ ما دارد؟
۳• برگزاری مجالس عزاداری با شیوۀ فعلی تا چه اندازه با هدف اصلی رهبرانی که برگزاری این مراسم را توصیه کردهاند هماهنگی دارد؟
※ برای پاسخ به این پرسشها، اولین مقاله از سلسله مقالات ویژه محرم را در بلاگ رسمی استاد محمد شجاعی مطالعه نمایید:
🌐 blog.montazer.ir/?p=4582
@ostad_shojae
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استوری
▪️حال این روزهایِ دنیایم،
شبیه حال آن روزهای توست!
پدر نیست...
و یک خرابه درد دارد دنیایم!
@ostad_shojae
▪️حال این روزهایِ دنیایم،
شبیه حال آن روزهای توست!
پدر نیست...
و یک خرابه درد دارد دنیایم!
@ostad_shojae
※مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۳
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز سوم | فرزدق
※ فرزدق از شاعران شیعه است و همواره در مدح اهل بیت علیهمالسلام شعر میسروده.
امام علیه السلام در مسیر کوفه، فرزدق را دید. فرزدق سلام کرد و گفت: اى فرزند رسول خدا، چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى، با آن که پسر عمویت ـ مسلم بن عقیل ـ و پیروانش را کشتند؟
اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود:
خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدان که " او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است. (تذکر اول)
امام علیه السلام از وضعیّت مردم کوفه سؤال کرد و فرزدق پاسخ داد: «دل هاى مردم با تو و شمشیرهایشان بر ضدّ توست!».
امام(علیه السلام) فرمود:
اى فرزدق! اینان گروهى هستند که پیروى شیطان را پذیرفتند و اطاعت خداى رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهى را از بین بردند و باده ها نوشیدند و دارایى هاى فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و "من از هر کس به یارى دین خداوند و سربلندى آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خداوند پیروز باشد". (تذکر دوم)
※ اما فرزدق نرفت!
و امام، انتخاب او نبود!
زیرا امام بسمت مکانی در حرکت بود که فرزدق مطمئن بود، نتیجهای جز کشته شدن نخواهد داشت!
ـــــــــــــــــــــــــــــ پ. ن
※ صدق، صداقت، وفا، آنجایی معلوم میشود که تو بظاهر میبازی و کسی به پایت میماند!
اینکه از همان ابتدا نتیجهی کربلا مشخص بود برای این است که فقــط آنانی به همراهی امام برسند، که جز "همراهی امام" چیز دیگری نمیخواستند.
همان " فمعکم معکم لا مع غیرکم " را ...
داشتم با خودم فکر میکردم:
عجیب نیست که در مسیر یاری امام، هیچ چیز آسان جلو نمیرود! اگر آسان جلو میرفت که " همه میرسیدند " !
همیشه سختترین موانع در شروع یک حرکت کوچک یا بزرگ اتفاق میافتد، تا کار جلو نرود!
مهم کار نیست که قرار است جلو نرود، که خدا به تحقق اهداف خویش، قادر است.
مهم تویی که انتخاب میکنی در هجوم شدائد میمانی پای امام یا نه...
※ فقر، کمبود یار و ابزار، قضاوت، تحقیر و تهمت و .... اگر آمدند و ایستادی: آرام آرام به " أن یثبت لی قدم صدق " نزدیک میشوی!
کسی که به " صدق " نرسید؛
(أن یبلغنی المقام المحمود) که همان مقام همراهی و معیت با امام است، محال است در درون او به ثمر برسد.
فرزدق دوبار از امام تذکر برای همراه شدن گرفت و نفهمید!
همان فرزدقی که مداح اهل بیت علیهمالسلام بود... آخر شرایط، شرایط دلچسب و امیدوارانهای نبود.
" فرزدق" های درون ماست، که چرتکه میاندازد برای همراهی امام،
مقام معیت اما ... ابزاری بنام چرتکه ندارد!
عشق است آنجا که تعیین میکند میمانی یا .....
※ رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز سوم | فرزدق
※ فرزدق از شاعران شیعه است و همواره در مدح اهل بیت علیهمالسلام شعر میسروده.
امام علیه السلام در مسیر کوفه، فرزدق را دید. فرزدق سلام کرد و گفت: اى فرزند رسول خدا، چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى، با آن که پسر عمویت ـ مسلم بن عقیل ـ و پیروانش را کشتند؟
اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود:
خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدان که " او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است. (تذکر اول)
امام علیه السلام از وضعیّت مردم کوفه سؤال کرد و فرزدق پاسخ داد: «دل هاى مردم با تو و شمشیرهایشان بر ضدّ توست!».
امام(علیه السلام) فرمود:
اى فرزدق! اینان گروهى هستند که پیروى شیطان را پذیرفتند و اطاعت خداى رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهى را از بین بردند و باده ها نوشیدند و دارایى هاى فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و "من از هر کس به یارى دین خداوند و سربلندى آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خداوند پیروز باشد". (تذکر دوم)
※ اما فرزدق نرفت!
و امام، انتخاب او نبود!
زیرا امام بسمت مکانی در حرکت بود که فرزدق مطمئن بود، نتیجهای جز کشته شدن نخواهد داشت!
ـــــــــــــــــــــــــــــ پ. ن
※ صدق، صداقت، وفا، آنجایی معلوم میشود که تو بظاهر میبازی و کسی به پایت میماند!
اینکه از همان ابتدا نتیجهی کربلا مشخص بود برای این است که فقــط آنانی به همراهی امام برسند، که جز "همراهی امام" چیز دیگری نمیخواستند.
همان " فمعکم معکم لا مع غیرکم " را ...
داشتم با خودم فکر میکردم:
عجیب نیست که در مسیر یاری امام، هیچ چیز آسان جلو نمیرود! اگر آسان جلو میرفت که " همه میرسیدند " !
همیشه سختترین موانع در شروع یک حرکت کوچک یا بزرگ اتفاق میافتد، تا کار جلو نرود!
مهم کار نیست که قرار است جلو نرود، که خدا به تحقق اهداف خویش، قادر است.
مهم تویی که انتخاب میکنی در هجوم شدائد میمانی پای امام یا نه...
※ فقر، کمبود یار و ابزار، قضاوت، تحقیر و تهمت و .... اگر آمدند و ایستادی: آرام آرام به " أن یثبت لی قدم صدق " نزدیک میشوی!
کسی که به " صدق " نرسید؛
(أن یبلغنی المقام المحمود) که همان مقام همراهی و معیت با امام است، محال است در درون او به ثمر برسد.
فرزدق دوبار از امام تذکر برای همراه شدن گرفت و نفهمید!
همان فرزدقی که مداح اهل بیت علیهمالسلام بود... آخر شرایط، شرایط دلچسب و امیدوارانهای نبود.
" فرزدق" های درون ماست، که چرتکه میاندازد برای همراهی امام،
مقام معیت اما ... ابزاری بنام چرتکه ندارد!
عشق است آنجا که تعیین میکند میمانی یا .....
※ رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
سرفصلهای #مقام_محمود۳
۱• دسته بندی مقامات انسان بر اساس ارزشهای الهی
۲• ریشهیابی عدم رغبت انسان به مقامات انسانی
رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
۱• دسته بندی مقامات انسان بر اساس ارزشهای الهی
۲• ریشهیابی عدم رغبت انسان به مقامات انسانی
رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
مقام محمود 3
@ostad_shojae
#مقام_محمود ۳
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
#استاد_شجاعی
#آیتالله_مصباح | #استاد_انصاریان
※ جنس و مدل آرزوهای انسانها، بینهایت متنوع است.
و این در حالیست که ساختار وجودی همهی انسانها یکی است!
این تنوع در آرزوها و مقامخواهیها نشانهی چیست؟
و چرا در تمام تاریخ، میل به مقامات انسانی در حداقلیترین سطح ممکن بوده است؟
منبع : کارگاه مقام محمود
@ostad_shojae
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
#استاد_شجاعی
#آیتالله_مصباح | #استاد_انصاریان
※ جنس و مدل آرزوهای انسانها، بینهایت متنوع است.
و این در حالیست که ساختار وجودی همهی انسانها یکی است!
این تنوع در آرزوها و مقامخواهیها نشانهی چیست؟
و چرا در تمام تاریخ، میل به مقامات انسانی در حداقلیترین سطح ممکن بوده است؟
منبع : کارگاه مقام محمود
@ostad_shojae