استاد محمد شجاعی
95.8K subscribers
11.5K photos
3.41K videos
901 files
6.12K links
«گروه رسانه منتظر»
رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
استاد و پژوهشگر بین‌المللی در «انسان‌شناسی الهی»

🌐 سایت
montazer.ir

▪️ایتا
eitaa.com/ostad_shojae

▫️اینستاگرام
instagram.com/ostad.shojae1

پشتیبان
@poshtibaan_4


روابط عمومی 📞
۰۲۱۵۵۹۶۱۴۱۲
۰۲۱۵۵۹۰۸۰۳۸
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آرشیو_پخش_زنده 📡


دو پوستر بالا سرفصل‌های سخنرانی استاد شجاعی در مراسم احیاء لیلة‌الرّغائب امروز پنج‌شنبه  ۲۸ دی ماه ۱۴۰۲ می‌باشد.👆


✘ فایل صوتی این دو جلسه را نیز می‌توانید در دو آدرس زیر در «آرشیو پخش زنده» وب سایت مدیا منتظر مشاهده نمایید:

※ احیاء لیلة‌الرّغائب جلسه اول

http://media.montazer.ir/شب-آرزو-ها-جلسه-1/

※ احیاء لیلة‌الرّغائب جلسه دوم

http://media.montazer.ir/شب-آرزو-ها-جلسه-2/

🎞 منتظر: رسانه رسمی استاد محمد شجاعی

@ostad_shojae | montazer.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نهضت_صحیفه_خوانی ۴

※ دعای ۲۲ صحیفه سجادیه جامعه

※ دعای شماره ۲۲ حرز کامل شب و صبح است که کاملترین و کاربردی‌ترین و جامع‌ترین «حرز» امام سجاد علیه‌السلام بوده و قدرتمندترین سپر در دفع بلایا و شرور جنی و انسی در روزها و شبهای ماست.
  
blog.montazer.ir/دعای-بیست-و-دو-دعای-صبح-و-شب-حرز-کامل/

@ostad_shojae | blog.montazer.ir
حرز کامل ۲۲ | صحیفه سجادیه
Montazer.ir
#صحیفه_سجادیه_جامعه

🎧قرائت استدیویی دعای ۲۲ | حرز کامل
با صدای:  محمود معماری

حرز کامل امام سجاد علیه‌السلام در شب و روز

blog.montazer.ir/دعای-بیست-و-دو-دعای-صبح-و-شب-حرز-کامل/
🎼 تولید شده در «استودیو موسیقی انسان تمام»
@ostad_shojae
#مثبت_شما

📷 گزارش تصویری احیاء لیله‌الرغائب
۶رجب / ۲۸دی ۱۴۰۲

@ostad_shojae
#گپ_روز

#موضوع_روز : امان از «دردِ بی‌دردی» !

شب جمعه بود!
آدم که از دست خودش خسته می‌شود، چاره‌ای ندارد جز آنکه پناه ببرد جایی که او را همانطور شکسته و درهم ورهم بخرند، نه؟

• حوالی دو بامداد بود که کشاندم این تن له شده را و انداختمش در حیاط حرم!
کنار حوض نشسته بودم و زل زده بودم به ضریحی که از آن دور مشخص بود. نه حرفم می آمد و نه هیچ چیز...
فقط آمده بودم که نمیرم!

• زائری آمد و از جلوی من رد شد و رفت به سمت رواق ضریح، آن لحظه نمیدانستم چرا دلم به او گیر کرد، ولی برایم مهم شد انگار!

• کم‌کم سوز سرما لرز انداخت بر من، و خیز برداشتم بسمت رواق!
در نزدیکترین فاصله از ضریح نشستم و تسبیحم را برداشتم و شروع کردم به ذکر « یا سلام »، بلکه خدا این قلب یخ زده را به سلامت و امنیت برساند.

• دیدم بالای سرم ایستاده و در سکوت لبخند میزند!
همان زائر بود، همان که وقتی در حیاط از جلوی من رد شد، دلم را متوجه خودش کرد!
لبخند مهربانی در پاسخ لبخندش زدم و منتظر شدم ببینم چه می گوید!
گفت: برای پسرم دعا کن ! گفتم : چشم حتماً،
دوباره گفت: برای پسرم دعا کن، اسمش «مهدی» است! یادت می ماند؟
گفتم : بله حتماً

• سری تکان داد و از کنارم رفت!
دستانم را گرفتم بالا و خدا را به همان اسم «سلام»اش قسم دادم که گره مهدی او را به سلامتی باز کند.

• نزدیک اذان صبح بود، برای نماز به سمت شبستان میرفتم که دیدم دارد همان جمله ها را به زائر دیگری میگوید؛ «برای پسرم دعا کن، اسمش مهدی است»!

• بعد از نماز جماعت دیدم دارد می آید به طرفم! می دانستم بخاطر کهولت سنش و نیز تعدد زائران زیادی که التماس دعا گفته بود، مرا یادش نیست.
نزدیک شد: دستش را گرفتم و گفتم: دعا کردم پسرتان را و باز هم دعا میکنم.
انگار میخواست مطمئن شود، پرسید: اسمش چه بود؟
گفتم: «مهدی»
لبخند زد و سرم را بوسید و رفت!

او رفت و من خانه خراب شدم....
با خودم گفتم : چهل و چند سال است که عمر کرده ای!
این زائر یک شب جمعه بی خواب شد از درد پسرش، و تا اذان صبح، تمام حرم را گشت و به این و آن گفت برایش دعا کنند!
تو کدام شب جمعه از نداشتن « مهدی» ات بی تاب شدی که بیایی و اینجا بگردی و بگویی برای پدرت دعا کنند؟

• او رفت و من خانه خراب شدم، از یک عمر چهل ساله‌ی بی‌ثمر، که «هنوز بی‌دردی، درد اصلی اوست».

@ostad_shojae | montazer.ir