میدونی چی بدتر از بی حس بودنه؟! حسی که انگار داری غرق میشی، انگار مهم نیست داری چیکار میکنی، نمیتونی سرت رو بالای آب نگه داری، چون هردفعه که میخوای نفس بکشی، حس میکنی ریه هات پراز آتیشه!
الان خوبم ولی دیگه کسی باب میلم نیست
الان خوبم ولی دیگه از ته دل نمیخندم
الان خوبم ولی دیگه حال و حوصله کسیو ندارم
الان خوبم، خیلی خوب...
الان خوبم ولی دیگه از ته دل نمیخندم
الان خوبم ولی دیگه حال و حوصله کسیو ندارم
الان خوبم، خیلی خوب...
به حدی جدیدا عصبی و بیحوصلم که هرکی باهم وارد رابطه میشه داره کارمای بد بودنشو پس میده.
یه چیزایی تو زندگی دیگه مثل قبل نمیشه،
مثل اولین باری که دلت رو به غرورت
ترجیح دادی و هردوش شکست.
مثل اولین باری که دلت رو به غرورت
ترجیح دادی و هردوش شکست.
به یه مرحله ای از بی اعتمادی رسیدم که حس میکنم سایه خودم قراره بر علیه ام توطئه کنه و من خبر ندارم.