دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)
75.7K subscribers
33.2K photos
3.48K videos
1 file
2.71K links
🎞️عکس ها ، ویدیوها و مطالب قدیمی کمیاب و جذاب📜

تبلیغات 👈🏻 @AdsChanels
Download Telegram
درمان برای بیماران روانی در یک آسایشگاه دیوانگان بریتانیا، 1950.

این ابزار محافظی برای سر یک بیمار "خشن" است، به طوری که در صورت حمله هیستری، او خود را فلج نمی کند.


@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تصويرى از يك انگشت موميايى شده از مصر باستان به طول 33.8 سانتيمتر! كه در سال 1988 توسط یک عكاس ماجراجو در ملاقات با يک دزد مقبره گرفته شد. سرانجام اين انگشت غول پيكر هيچگاه مشخص نشد!


@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نبش خیابان اکباتان و لاله زار
سینما تابش سال ۱۳۵۶


@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تصویری از سد کرج در حال ساخت





@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تهران، میدان بهارستان، سال ۱۳۵۵




@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
صرف نان و سوپ و قلیان (دوره قاجار)



@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
‏و گفت: اگر دوزخ را به من بخشند هرگز هیچ عاشق را نسوزم از بهر آنکه عشق خود، او را صد بار سوخته است...

تذكره الاوليا؛ ذكر يحيى معاذ رازى


@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
‏تبلیغ ماشین دنده اتوماتیک در روزنامه ی اطلاعات، بهمن سال ۱۳۱۷ خورشیدی


  @Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خلاصه اینکه هرچی مد بود رو نپوشین ...
«گوچی-کالکشن پاییزی ۲۰۱۹»

@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عکس قدیمی از شهر بانه
مربوط به دوران قاجار






@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سان فرانسیسکو آمریکا صد سال قبل





@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
وقتی پدرت تو را سرزنش می کند، تو را دوست دارد.

وقتی برای  تو حرص و جوش  می‌ زند، خیر تو را مى خواهد.

وقتى تو او  را ساکت میبینی، در حقیقت به آینده‌ات فکر می‌کند.

وقتى برای تو خرج مي‌كند، بدان که خود را کاملا محروم می‌سازد.

وقتی‌که میخندد، بدان که تو او را خوش ساختی.

وقتی‌که  قهر او را مي‌بينی، بدان که نصیحتش را قبول نمی‌کنی.

وقتیکه درب اتاق را برای خود میبندد، بدان که گریه می کند.

وقتی‌که صدای خود را برای او بلند می‌کنی بدان مانند اینست که تو او را می‌کُشی.

وقتی‌که خود را سرگردان و از دست‌رفته میبینی، بدان که وی از تو ناراضی  است.

وقتی دیدی که  وفات کرد نتوانست با تو سخن گوید، بدان‌كه یک تکیه‌گاه بزرگی را از دست دادی و در زندگی‌ات خالی‌گاهی ایجاد شد که دیگر به یاد پدر پُر
نمی شود...


@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فکر کن بری مکه، یه همچین سیلی عجیب و غریبی بیاد، مجبوری هفت دور کرال سینه شنا کنی به نیت طواف خانه‌ی خدا.

(تصویر سیل سال 1941 میلادی)




@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ماجراى پدرى كه از پسرش نااميد ميشود و پسر پس از سالها حاكم شده و پدر را فرا ميخواند:

پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر

حیف از آن عمر که ای بی سر و پا
در پی تربیتت کردم سر

دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر

رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر

عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر

چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر

پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر

پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر

گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر

پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در

«من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر»

👤 عبدالرحمن جامی

@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نصیحت احمد شاه قاجار به برادرش به نقل از حاج میرزا دولت‌آبادی رو در عکس بخونید!

بنظر میرسه هنوزم خیلیا راه احمدشاه رو میرن و به فرزندانشون هم همین نصیحت رو میکنن...!




@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تصویری از یک صفحه‌ی بازی مار و پله
هند، سال 1895
متن داخل خانه‌ها به فارسی است.
در تصویر از بازی به عنوان یک بازی فلسفی یاد شده است.




@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
"خواهر" جواهر است!

خواهر، جواهر است بدان قدر گوهرش
بر ديدگان خود بنشان مثل مادرش

بي بال و پر مباش كه دامان خواهران
چون آشيانه است و برادر، كبوترش

بی مادری بلاست ولی خانه سرد نيست
گرم است تا كه پشت برادر به خواهرش

باور نكن كه قهر كند با برادري
چون طاقت فراق، نگنجد به باورش

حتی كشد برادر اگر شاخ و شانه ای
خواهد چو كودكی بكشد شانه بر سرش

حتي اگر برادر از او بال و پر شكست
پر مي كشد دلش به هوای برادرش

دارد به دست، جام جم آن كس كه خواهر است
هر آينه، چو آينه ای در برابرش

چشمش به راه توست سراغی از او بگير
چشم و چراغ توست تو هم باش زيورش

هنگام نااميدی و اندوه و بی كسی
بگذار سر به دامن امّيد پرورش

او سايبان توست مبادا حذر كنی
از روح بی كران و تن سايه گسترش

مادر كه رفت عطر تنش نزد دختر است
پس خو بگير با تن و جان معطرش

مي پرسد از تو روح پدر از فراز عرش
آيا تو داشتی پس از او پاس دخترش؟

چون روزگار رشته ی پيوند بگسلد
بسپار زخم خويش به دست رفوگرش

مغرور و سربلند، كنارش قدم بزن
او باغبان توست، تو سرو و صنوبرش

مهر برادر است عجين با كلام او
نام برادر است سرآغاز دفترش



@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هواپیمای بدون سرنشین در سال 1930

ریموت کنترل هواپیماهای بدون سرنشین در سال ۱۹۳۰ ميلادی




@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کن
در هر کار و هر حال
کار ، تفريح ،رانندگی ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و آشاميدن، حرف زدن، سکوت و تفکر، مهمانی رفتن، نيايش و....

🫧زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده
مابه اشتباه اينگونه ميانديشيم:
درسم تمام شود راحت شوم
غذايم را بپزم راحت شوم
اتاقم را تميز کنم راحت شوم
بالاخره رسيدم.... راحت شدم
اوه چه پروژه ای... تمام شود راحت شوم

تمام شود که چه شود؟
🫧مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است....

🫧پس چه بهتر که در حين انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنيم نه مانند يک ربات فقط به انجام دادن بپردازيم به تمام شدن و فارغ شدن....

🫧 حتی هنگاميکه دستها را ميشوييم نيز ميتوانيم بالذت اينکار را انجام دهيم
يکبار امتحان کنيد
آب چه زيبا آرام پوست دستتان را نوازش ميکند
🫧به آب نگاه کنيد و لذت ببريد
وآنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان ميايد...
لذت باعث قدرتمند شدن ميشود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس ميشود...
🫧لذت بردن هدف زندگی است
تا ميتوانی همه کارها و فعاليت ها را با لذت همراه کن... حتی نفس کشيدن که کمترين فعاليت توست...

🫧داستان جالبي وجود دارد دربارهٔ مردي که به سرعت و چهار نعل بااسبش مي تاخت. اين طور به نظر ميرسيد که جاي بسيار مهمي مي رفت.
🫧مردي که کنار جاده ايستاده بود، فرياد زد: « کجا مي روي؟ » مرد اسب سوار جواب داد: « نمي دانم، از اسب بپرس! » اين داستان زندگي خيلي از مردم است؛ آن ها سوار بر اسب عادت هايشان مي تازند، بدون اين که بدانند کجامي روند. وقت آن رسيده است که کنترل افسار را به دست بگيريد و زندگي تان را در مسير رسيدن به جايي قرار دهيد که واقعاً مي خواهيد به آنجا برسيد.

عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی



@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عکسی از جشن تولد کتایون ریاحی در پشت صحنه سریال پدر سالار





@Oldonya
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM