خبر خوری خطرناک رسانههای ایران از باکو
رسانههای باکو ۲ روز زودتر از خبرگزاریهای ایران از تصمیم دستگاه دیپلماسی کشور مبنی بر قصد رئیس جمهور برای شرکت در اجلاس COP29 مطلع بودند. گویا برای جناب رئیس و نهاد مربوطه، رسانههای خارجی ارجحیت و مرجعیت بیشتری نسبت به خبرگزاریهای داخلی دارند. چون مدیر روابط عمومی ریاست جمهوری تازه امروز در این باره لب به سخن گشود.
حتی برسیها نشان میدهد پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری از سفر دکتر مسعود پزشکیان به باکو کاملا بیخبر است. اگر موضع چنان محرمانه بوده که حتی نزدیکترین رسانهها به دفتر رئیس جمهور از آن بیاطلاع بودهاند، باید از مسئولین پرسید چطور رسانههای غیر رسمی باکو روزها پیش از این تصمیم خبر داشتهاند؟
در شرایطی که شریک استراتژیک اسراییل پیشدستانه ریز برنامههای آتی پزشکیان را میداند، آیا میتوان امیدوار بود که این نشت اطلاعات سهوا روی داده؟ یا اصلا جان فردی که منصب ریاست جمهوری ایران را با خود یدک میکشد در امان خواهد بود؟
حال با تفاسیر فوق حساب کنید برخی محافل خاص در آن سوی ارس نسبت به مسائل ما از لحاظ کیفیت و کمیت در چه سطحی از اشراف قرار دارند؟!
رسانههای باکو ۲ روز زودتر از خبرگزاریهای ایران از تصمیم دستگاه دیپلماسی کشور مبنی بر قصد رئیس جمهور برای شرکت در اجلاس COP29 مطلع بودند. گویا برای جناب رئیس و نهاد مربوطه، رسانههای خارجی ارجحیت و مرجعیت بیشتری نسبت به خبرگزاریهای داخلی دارند. چون مدیر روابط عمومی ریاست جمهوری تازه امروز در این باره لب به سخن گشود.
حتی برسیها نشان میدهد پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری از سفر دکتر مسعود پزشکیان به باکو کاملا بیخبر است. اگر موضع چنان محرمانه بوده که حتی نزدیکترین رسانهها به دفتر رئیس جمهور از آن بیاطلاع بودهاند، باید از مسئولین پرسید چطور رسانههای غیر رسمی باکو روزها پیش از این تصمیم خبر داشتهاند؟
در شرایطی که شریک استراتژیک اسراییل پیشدستانه ریز برنامههای آتی پزشکیان را میداند، آیا میتوان امیدوار بود که این نشت اطلاعات سهوا روی داده؟ یا اصلا جان فردی که منصب ریاست جمهوری ایران را با خود یدک میکشد در امان خواهد بود؟
حال با تفاسیر فوق حساب کنید برخی محافل خاص در آن سوی ارس نسبت به مسائل ما از لحاظ کیفیت و کمیت در چه سطحی از اشراف قرار دارند؟!
Chak Chak - MusicDel.ir
Bache | موزیکدل
چک چک باران بهار شیرین است
در یاد دارم تو را
شد بیدار در دل غم دیرینم
از ناز لاله زار
بیدلم، بیدلم، خنجر زدند بر سینه ام
جدا کردند ما را
میهنم، میهنم، تقدیرم آه همین است
چرا، چرا، ای چرا؟
در یاد دارم تو را
شد بیدار در دل غم دیرینم
از ناز لاله زار
بیدلم، بیدلم، خنجر زدند بر سینه ام
جدا کردند ما را
میهنم، میهنم، تقدیرم آه همین است
چرا، چرا، ای چرا؟
شوشی یا شوشا؟
نام درست شهر شوشی در مجله ملانصرالدین که بین سالهای ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷ در باکو چاپ میشد به خوبی دیده میشود. این در صورتی است که مسئولان باکو معتقداند نام درست شهر، باید با خوانش ترکی و به صورت "شوشا" باشد.
مسئولان رده بالا و رسانههای باکو در طول سالیان گذشته بارها به مقامات کشورهای همسایه تذکر دادهاند که باید از نام شوشا استفاده کنید! چون از نظر آنها شوشا نامی ترکی میباشد درست است.
اما آنها فرایند جعل هویت را گاهی چنان باسرعت و سراسیمه پیش میبرند که گاهی فراموش میکنند، نگاهی هرچند کوتاه، به گذشته خود بیاندازند. مثلا در همین صفحه از مجله که برای تاریخ دوری همنیست به خوبی شکل صحیح نگارش نام شهر دیده میشود.
ای کاش مسئولین باکو میدانستند، جعل هویت و دروغ گویی واقعیتهای منطقه را تغییر نمیدهد.
ترجمه متن روی صفحه:
در شهر شوشی که مرکز علم و آموزش در قفقاز محسوب می شود، ملاها ملا نصرالدین را ممنوع کردند.
بنا بر برخی روایات تاریخی نام قدیم شهر شوشی "پناه آباد" بوده است. بعدها این شهر شوشی نام گرفت که از کلمه فارسی "شیشه" برگرفته شده است.
نام درست شهر شوشی در مجله ملانصرالدین که بین سالهای ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷ در باکو چاپ میشد به خوبی دیده میشود. این در صورتی است که مسئولان باکو معتقداند نام درست شهر، باید با خوانش ترکی و به صورت "شوشا" باشد.
مسئولان رده بالا و رسانههای باکو در طول سالیان گذشته بارها به مقامات کشورهای همسایه تذکر دادهاند که باید از نام شوشا استفاده کنید! چون از نظر آنها شوشا نامی ترکی میباشد درست است.
اما آنها فرایند جعل هویت را گاهی چنان باسرعت و سراسیمه پیش میبرند که گاهی فراموش میکنند، نگاهی هرچند کوتاه، به گذشته خود بیاندازند. مثلا در همین صفحه از مجله که برای تاریخ دوری همنیست به خوبی شکل صحیح نگارش نام شهر دیده میشود.
ای کاش مسئولین باکو میدانستند، جعل هویت و دروغ گویی واقعیتهای منطقه را تغییر نمیدهد.
ترجمه متن روی صفحه:
در شهر شوشی که مرکز علم و آموزش در قفقاز محسوب می شود، ملاها ملا نصرالدین را ممنوع کردند.
بنا بر برخی روایات تاریخی نام قدیم شهر شوشی "پناه آباد" بوده است. بعدها این شهر شوشی نام گرفت که از کلمه فارسی "شیشه" برگرفته شده است.
چرا برگشتم؟
کارها، رفتارها و فعالیتهای مشمئز کننده برخیها در فضای دفاع رسانهای از کشور باعث این شد که علیرغم میل باطنی کانال و صفحه اینستاگرام کوچک خودم را ببندم. تهمتها، تهدیدها، برچسبها و فحاشیها از سوی جبهه دشمن هیچ وقت چیزی نبود و نخواهد بود که من را از انجام وظیفه ملی میهنی، دینی شرعی و شهروندی دلسرد کند بلکه زخم زبانها حرکات اشتباه و حتی حمایتهای عوامانه برخیها در جبهه خودی باعث اتخاذ این تصمیم شد.
من انسانی نیستم که از روی احساس تصمیمی بگیرم، بعد از این که کلی باخودم کلنجار رفتم و طی پروسه تقریبا یک ساله تصمیم گرفتم که برای همیشه از همان اندک فعالیتی که داشتم کنارهگیری کنم. بعد از توقف فعالیت سعی کردم از این فضا و دوستان، دشمنان و دکتر مهندسهای همه چیزدانی که در انتظار نشستن تا صبح امید دولت ملیاشان بدمد، فاصله بگیرم.
همیشه از افرادی که فضای اصطلاحا ملی گرایی ایرانی را تبدیل به ملی نمایی کردهاند با نیش و کنایههای خود بچههای اینمرز و بوم را برای دفاع از کشور دلسرد میکنند، نفرت داشتهام، دارم و خواهم داشت چون بارها به چشم دیدم با کارهای ابلهانه خود نتنها جوانهای این مملکت را نسبت به ایران متنفر میکنند بلکه پانترک سازی هم از کارهای روتین آن جماعت خود دانشمند پندار است.
در طول این مدت ۶ ماهه تبدیل به فردی عادی شده بودم، در بحثها شرکت نمیکردم، نسبت به چرند گویی پانترک جماعت در فضای رسانه و حقیقی از خود واکنشی نشان نمیدادم، مثل عامه مردم که در بند این چیزها نیستند در مقابل سوال اطرافیان اظهار بی اطلاعی میکردم، حتی در مقابل پانترکهای مبتدی که عموما از روی نا آگاهی و تعصب قومی حرفی غیر علمی میزنند چیزی نمیگفتم.
این روند ادامه داشت تا این که چند روز قبل برای دیدن یکی از دوستان به بازار رفتم. چند دقیقه بعد یکی از طرفدارنمایان تیم تراکتور سازی وارد مغازه شد، طبق معمول همیشه چرندیاتی که از دهان هر فرد پانترکی خارج میشود از دهان این فرد هم خارج شد. طرف بحث را به تعریف از الهام علیف و این که او رئیس جمهور کشور ابر قدرت آذربایجان بزرگ است، کشید.
من همچنان طبق معمول نشنیده میگرفتم ساکت بودم. از لزوم بلند کردن پرچم باکو در استادیوم گرفته تا هویت طلبی و ترک بودن و هر چیز دیگری که از یک پانترک انتظار میرود حرف زد تا این که بحث را کشاند به تجزیه طلبی و اهانت به پرچم جمهوری اسلامی ایران.
نا خودآگاه سرم داغ شد و بعد از این که داد زم مگر من مرده باشم تا افراد بیوطن و بیناموسی مثل تو راحت پا روی ارزشهای ملی مذهبی ما بذارن و به کشور، رهبر و پرچم ایران آزادانه بی حرمتی کنن، در همان شلوغی مغازه حمله کردم به طرف و بعد از کلی زد و خورد و ریدن به سر تا ذیل علیف و ژنده پاره باکو، تفکرات نقدسات طرف، مردم مانع از ادامه دعوا شدن. از حق نگذریم مردم هم طرف ایران را گرفتن و فرد مذکور مجبور بهفرار شد.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
درست که مردم اجازه ندادن تا کاری که میخواستم را درست انجام بدم اما حداقل فایده قضیه این بود که فهمیدم بیتفاوتی نسبت به مسائل ایران از من برنمیاد. ده سالی که تو این حوزه در نهان و آشکار قلم زدم همه پیشکش و فدای یک تار موی رهبری و مردم و کشورم. این پانترک از همه جا بیخبر ثابت کرد که هنوز دود از کنده بلند میشه. درسته از لحاظ ذهنی کمی پیر شدم ولی تا جایی که از دستم بر بیاد برای دفاع از کشورم و در صورت لزوم تهاجم به دشمن در صحنه خواهم بود.
ارادتمند و خادم همیشگی مردم عزیز کشورم:
بهنام کوهی اردبیلی ۱۴۰۳/۸/۱۵
کارها، رفتارها و فعالیتهای مشمئز کننده برخیها در فضای دفاع رسانهای از کشور باعث این شد که علیرغم میل باطنی کانال و صفحه اینستاگرام کوچک خودم را ببندم. تهمتها، تهدیدها، برچسبها و فحاشیها از سوی جبهه دشمن هیچ وقت چیزی نبود و نخواهد بود که من را از انجام وظیفه ملی میهنی، دینی شرعی و شهروندی دلسرد کند بلکه زخم زبانها حرکات اشتباه و حتی حمایتهای عوامانه برخیها در جبهه خودی باعث اتخاذ این تصمیم شد.
من انسانی نیستم که از روی احساس تصمیمی بگیرم، بعد از این که کلی باخودم کلنجار رفتم و طی پروسه تقریبا یک ساله تصمیم گرفتم که برای همیشه از همان اندک فعالیتی که داشتم کنارهگیری کنم. بعد از توقف فعالیت سعی کردم از این فضا و دوستان، دشمنان و دکتر مهندسهای همه چیزدانی که در انتظار نشستن تا صبح امید دولت ملیاشان بدمد، فاصله بگیرم.
همیشه از افرادی که فضای اصطلاحا ملی گرایی ایرانی را تبدیل به ملی نمایی کردهاند با نیش و کنایههای خود بچههای اینمرز و بوم را برای دفاع از کشور دلسرد میکنند، نفرت داشتهام، دارم و خواهم داشت چون بارها به چشم دیدم با کارهای ابلهانه خود نتنها جوانهای این مملکت را نسبت به ایران متنفر میکنند بلکه پانترک سازی هم از کارهای روتین آن جماعت خود دانشمند پندار است.
در طول این مدت ۶ ماهه تبدیل به فردی عادی شده بودم، در بحثها شرکت نمیکردم، نسبت به چرند گویی پانترک جماعت در فضای رسانه و حقیقی از خود واکنشی نشان نمیدادم، مثل عامه مردم که در بند این چیزها نیستند در مقابل سوال اطرافیان اظهار بی اطلاعی میکردم، حتی در مقابل پانترکهای مبتدی که عموما از روی نا آگاهی و تعصب قومی حرفی غیر علمی میزنند چیزی نمیگفتم.
این روند ادامه داشت تا این که چند روز قبل برای دیدن یکی از دوستان به بازار رفتم. چند دقیقه بعد یکی از طرفدارنمایان تیم تراکتور سازی وارد مغازه شد، طبق معمول همیشه چرندیاتی که از دهان هر فرد پانترکی خارج میشود از دهان این فرد هم خارج شد. طرف بحث را به تعریف از الهام علیف و این که او رئیس جمهور کشور ابر قدرت آذربایجان بزرگ است، کشید.
من همچنان طبق معمول نشنیده میگرفتم ساکت بودم. از لزوم بلند کردن پرچم باکو در استادیوم گرفته تا هویت طلبی و ترک بودن و هر چیز دیگری که از یک پانترک انتظار میرود حرف زد تا این که بحث را کشاند به تجزیه طلبی و اهانت به پرچم جمهوری اسلامی ایران.
نا خودآگاه سرم داغ شد و بعد از این که داد زم مگر من مرده باشم تا افراد بیوطن و بیناموسی مثل تو راحت پا روی ارزشهای ملی مذهبی ما بذارن و به کشور، رهبر و پرچم ایران آزادانه بی حرمتی کنن، در همان شلوغی مغازه حمله کردم به طرف و بعد از کلی زد و خورد و ریدن به سر تا ذیل علیف و ژنده پاره باکو، تفکرات نقدسات طرف، مردم مانع از ادامه دعوا شدن. از حق نگذریم مردم هم طرف ایران را گرفتن و فرد مذکور مجبور بهفرار شد.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
درست که مردم اجازه ندادن تا کاری که میخواستم را درست انجام بدم اما حداقل فایده قضیه این بود که فهمیدم بیتفاوتی نسبت به مسائل ایران از من برنمیاد. ده سالی که تو این حوزه در نهان و آشکار قلم زدم همه پیشکش و فدای یک تار موی رهبری و مردم و کشورم. این پانترک از همه جا بیخبر ثابت کرد که هنوز دود از کنده بلند میشه. درسته از لحاظ ذهنی کمی پیر شدم ولی تا جایی که از دستم بر بیاد برای دفاع از کشورم و در صورت لزوم تهاجم به دشمن در صحنه خواهم بود.
ارادتمند و خادم همیشگی مردم عزیز کشورم:
بهنام کوهی اردبیلی ۱۴۰۳/۸/۱۵
Behnam Kouhi Ardabili pinned «چرا برگشتم؟ کارها، رفتارها و فعالیتهای مشمئز کننده برخیها در فضای دفاع رسانهای از کشور باعث این شد که علیرغم میل باطنی کانال و صفحه اینستاگرام کوچک خودم را ببندم. تهمتها، تهدیدها، برچسبها و فحاشیها از سوی جبهه دشمن هیچ وقت چیزی نبود و نخواهد بود که…»
● گالانت پس از اخراج از کابینه دولت اسرائیل:
ما باید سال ها با وضعیت جنگی زندگی کنیم، چالش های ما با ایران روز به روز بیشتر میشود.
ما باید سال ها با وضعیت جنگی زندگی کنیم، چالش های ما با ایران روز به روز بیشتر میشود.
● ترامپ با کسب بیش از ۲۷۰ رای الکترال، رسما پیروز انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده شد.
اردوغان: من به دوستم دونالد ترامپ تبریک می گویم که پس از کشمکشی فراوان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد و دوباره به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد.
در این دوره جدید که با انتخاب مردم آمریکا آغاز می شود، امیدواریم روابط ترکیه و آمریکا تقویت شود و بحران ها و جنگ های منطقه ای و جهانی به ویژه مسئله فلسطین و جنگ روسیه و اوکراین پایان یابد. من معتقدم که تلاش های بیشتری برای جهانی عادلانه تر انجام خواهد شد.
امیدوارم انتخابات برای مردم دوست و متحدمان آمریکا و تمام بشریت مفید باشد.
در این دوره جدید که با انتخاب مردم آمریکا آغاز می شود، امیدواریم روابط ترکیه و آمریکا تقویت شود و بحران ها و جنگ های منطقه ای و جهانی به ویژه مسئله فلسطین و جنگ روسیه و اوکراین پایان یابد. من معتقدم که تلاش های بیشتری برای جهانی عادلانه تر انجام خواهد شد.
امیدوارم انتخابات برای مردم دوست و متحدمان آمریکا و تمام بشریت مفید باشد.