.
رسیدن بشر به فناوری صنعت چاپ، یکی از مهمترین رخدادهای تاریخش بود، چون:
موفق شد با زبان دانش و تجربه به گفتگو با آیندگان و معاصران بنشینه.
شما در روز صنعت چاپ بابت چاپ شدن کدوم کتاب، خوشحالید؟
و از صوتی شدن کدوم کتاب، خوشحالتر؟

.
آقای مهرداد اسکویی! تولد شما برای همه کسانی که کلمه را می‌فهند و زیبا می‌بینند، مبار ک!

.
لالا کن دختر زیبای شبنم،
لالا کن روی زانوی شقایق
بخواب تا رنگ بی مهری نبینی
تو بیداریه که تلخه حقایق


چه کسی می‌داند برای هضم این غم چه کار باید کرد؟ شما چه کار کرده‌اید برای آرام گرفتن؟

موسیقی: از کتاب جاناتان، مرغ دریایی
ساخته مهدی زارع

پ ن: این کتاب با صدای مهرداد اسکویی درباره پرنده‌ای است که آسمان خودش را برای پرواز کوچک می‌دید و به دنبال جایی بزرگتر بود ... مثل مهسا، که به جایی بزرگتر رفته است، جایی که همه آدم‌ها را با انواع تفکر، انواع پوشش و انواع جهان‌بینی پذیرا باشد.

.
واقعیت این است:
همه ما فرزندان کسی هستیم ...

.
چوپانی این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده‌ها رسم کجا بود؟

.
بشنوید از محمدعلی سپانلو
که چقدر زیبا
کمی از این روزها برایمان گفته بود
در آخرین سال‌های حیات ...

.
ساحل بهانه است،
رفتن، رسیدن است.

.
نکنه کور شدیم و خودمون هنوز نمی‌دونیم؟

کوری
با صدای مهیار ستاری

.
تاریخ همیشه کمک می‌کند درست تصمیم بگیریم
و
در سمت درست ماجرا
بایستیم.
تاریخ را باید ... شنید.

.
در ستایش جنبش‌ها
از نگاه آقای عمرانی!


کتاب #کافه_نادری با صدای #محمد_عمرانی

.
نوشته بود:
زندان شما
حروف الفبا را از یادم برده است!

#برای رهایی از بند سانسور در ادبیات

#آزادی #ادبیات #اجتماع #سیاست #سیاسی #ایران

.
تجزیه؟
ما همه ترکیب عشقیم!


شعر منوچهر آتشی با صدای خود او
در روز سالگرد درگذشتش
چه همبستگی غریبی با ادعای پوچ این روزها دارد: تجزیه؟
#ما_همه_با_هم_هستیم

.
آیا در همیشه تاریخ و در همه کشورها، ساکنان طبقه فرودست جامعه، اولین قربانیان دیکتاتوری بوده‌اند؟

بیشتر از صد سال از درگذشت جک لندن، این نویسنده مشهور آمریکایی می‌گذرد.
دوران جوانی او مقارن بوده با اولین سال‌های قرن بیست،
و حالا بشنوید تا بدانید روث فرانچر، نویسنده کتاب زندگینامه او، آن روزها را برای ما چگونه توصیف کرده است؟
زمانی که جکِ جوان، در سنترال پارک، واقع در محله منهتن، در حال گردش بوده و بدون هیچ دلیلی مورد هجوم پلیس قرار می‌گیرد.

اگر کودک در خانواده‌ای بزرگ شود که مسائل مالی موجب نزاع و کشمکش مدام والدینش بوده است، او ترس و احساس عدم امنیت اقتصادی پدر و مادر خویش را جذب می‌کند و کالبد دردمندی می‌سازد که در مواجهه با هر گونه مسائل مالی بی‌درنگ تحریک می‌شود.
این کودک در بزرگسالی خود نیز بر سر مبالغی اندک، واکنش نشان می‌دهد. یعنی برای این کودک، پول بسیار مهم می‌شود، گرچه بسیار اندک باشد. پول برای این کودک مایه بقا می‌شود. در پس خشم و ترس این کودک یا بزرگسال، فقط ماندن و زنده ماندن مطرح است.
من حتی آدم‌های نسبتا آگاه را دیده‌ام که در رابطه با یک معامله کوچک چنان برافروخته شده‌اند که جا به جا سکته کرده‌اند.
همانطور که روی پاکت‌های سیگار نوشته‌اند «سیگار برای سلامتی ضرر دارد»، خوب است روی اسکناس‌ها هم بنویسند: «پول، کالبد دردمندتان را تحریک می‌کند و موجب جهالت می‌شود»


از کتاب «زمینی نو»
با صدای مسیحا برزگر

با خودم می‌گفتم زن بگیر، وقتی بچه‌دار شدی طلاقش می‌دهی و بچه را هم ازش می‌گیری. در این جامعه مردسالاری ما همه چیز امکان دارد. بله، زن فقط به درد این می‌خورد که برای تو «جانشین» به دنیا بیاورد. بعد، چشمش کور، باید برود و گورش را گم کند. طلاق که بسیار رواج دارد. پس معطل چی هستی؟ یک دختر جوان و سالم پیدا کن تا پشت سر هم برایت بچه بزاید. مثل این دستگاه‌هایی که یک ژتون می‌اندازی و از زیر دستگاه یک پپسی برمی‌داری و رفع عطش می‌کنی. ... در این جامعه‌ای که مردها حکمفرمایی می‌کنند، چرا حالا که نوبت خودت شده، می‌خواهی از حق زنان دفاع کنی؟ می‌خواهی مثلا بگویی که روشنفکر هستی؟

از کتاب چرک‌نویس، نوشته بهمن فرزانه
با صدای #محمد_عمرانی

.
برای آن که یک شمش طلا را اتوی تاکسی جا بگذاریم،
چقدر باید پولدار باشیم؟
برای فراموش کردن منابع ثروت ملی مثل نفت و گاز چطور؟

کتاب #چرک_نویس با صدای #محمد_عمرانی
نوشته #بهمن_فرزانه

درحالی‌که بر طبق فقه سنتی، معدن، متعلق به صاحب ملک است و در رساله‌های علمیه تأکید شده بود در صورتی که در زمین افراد، معدنی وجود داشته باشد، مالک آن زمین پس از پرداخت خمس، مالک معدن هم تلقی می‌شود، اما طبق قانون اساسی، معادن بزرگ در اختیار و انحصار دولت قرار می‌گرفت، به همین دلیل قانون مصوب مجلس مبنی بر دولتی بودن معادن از طرف شورای نگهبان، مغایر شرع اعلام شد!


از کتاب «از چاه به راه»
با صدای میلاد فتوحی

داعش که می‌دانست مسلمان شدن و باکره نبودن تا چه حد زندگی دختران ازدواج نکرده‌ی ایزدی را ویران می‌کند، از بزرگترین ترس‌مان علیه خودمان استفاده کرد، اینکه جامعه و رهبران مذهبی‌مان از برگشت ما استقبال نمی‌کنند. حاجی سلمان به من می‌گفت:
«فرار کن، مهم نیست، حتی اگر به خانه برسی، پدر یا عمویت تو را می‌کشند. تو دیگر باکره نیستی و مسلمانی!»

.
از کتاب «آخرین دختر»، خاطرات نادیا مراد
ترجمه‌ی محبوبه حسین‌زاده
صفحه ۲۲۴
که البته شنیدنش با صدای #عارفه_لک بسیار دلچسب‌تر است‌.

مردهایی هستند که دوستم دارند. پسری دارم که ستایشم می‌کند و مرا الگوی زندگی خود قرار داده است. پدر و مادری ناتنی دارم که مثل پدر و مادر حقیقی خودم دوستم دارند و دوست‌شان دارم. آنها هیچ چیز را از من دریغ نکرده‌اند. زمانی که به جست و جوی مادر حقیقی‌ام رفتم، همه فضاهای خالی گذشته‌ام را پر کردم. آنقدر پول دارم که سه سال آینده را فقط بگردم و بخورم و دست به هیچ کاری نزنم، اما هنوز راضی نیستم! احساس تیره‌روزی و گناه می‌کنم، زیرا خداوند موهبت رنج را نصیبم کرد و معجزاتی را نشانم داد، اما من خرسند نشدم که نشدم. من همیشه بیشتر و به بیشتر خواسته‌ام.

از کتاب ساحره‌ی پورتوبلو، با صدای جمعی از گویندگان نوین کتاب

چرا ما جهان سوم هستیم و انگلیسی‌ها جهان اول؟
طرز فکری که آنان 101 سال قبل داشتند و بعدتر به نادرستی آن پی بردند، ولی ما امروز همچنان داریم:
در کتاب تاریخ مردمی فوتبال در شرح سال 1921 آمده است:
«مربی آرسنال، آلبرت للیل نایتون گفته بود: هرکس زخم‌هایی را که فوتبالیست‌های مرد به تن یکدیگر وارد می‌کنند دیده باشد، زمانی که به بازی دختران نگاه می‌کند، مدام به این فکر است که اگر این بازیکنان نیز همان مشت‌ها و همان کبودی‌ها را داشته باشند، وظیفه آینده‌شان به‌عنوان مادر، به شدت در مخاطره خواهد افتاد، یا نه؟»
آن پیام سیاسی که مدیران ورزشی می‌فرستادند، واضح بود:
«ورزشگاه‌های فوتبال باید معبدی مردانه باقی بماند و زنان باید به بازتولید ملت بپردازند.»

از کتاب تاریخ مردمی فوتبال، یا زمین فوتبال، زمین جنگ
با صدای حمید محمدی

.
زنان فوتبالیست انگلیسی دقیقا 101 سال قبل با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کردند که شاید بانوان ورزشکار ایرانی امروز همچنان با آن مواجه هستند.
در کتاب «زمین فوتبال، زمین جنگ» تاریخ مردمی فوتبال مرور شده است.
آن را با صدای حمید محمدی بشنوید.