نوین‌کتاب
3.51K subscribers
2.03K photos
931 videos
33 files
966 links
🔸️کتاب بشنویم
نوین‌کتاب؛ اولین ناشر تخصصی کتاب صوتی در ایران
#کتاب_بشنوید

ارتباط با ادمین:
@NovinketabAdmin

novinketab.com
۰۲۱-۶۶۱۲۲۴۲۶
Download Telegram
در واپسین روزهای اسفند #زندگی_شگفت‌_انگیز_یک_پستچی_تنها منتشر شد. رمانی موجز و درخشان خصوصاً برای علاقمندان به #هایکو. و آنها که عشق‌های راه دور را زیسته‌اند. تجربه‌ی نامه‌نگاری‌ها و انتظار برای آمدن پستچی... زندگی همیشه غافلگیرت می‌کند. درست در لحظه‌هایی که فکرش را نمی‌کنی.... این رمان با حفظ حقوق نویسنده و پرداخت حق رایت توسط نشر #کتاب_کوچه منتشر شده و #مهسا_خراسانی آن را به فارسی روان برگردانده است.

https://www.instagram.com/p/B-zdrn8lDUp/?igshid=yd50bdftge4r


#متفاوت_بخوانید
#کتاب_جدید
#کتاب
#کتاب_کوچه
#ادبیات
#داستان
#زندگی_شگفت_انگیز_یک_پستچی_تنها


@NovinketabGooya
#شاهزاده_سرگردان نوشته‌ی #ورا_موتافچیه_وا سرگذشت شاهزاده جم در تبعید است. او قربانی دسیسه‌های بی‌شمار فرمانراویان و به‌خصوص جهان مسیحیت شد که از پیروزی‌های امپراتوری عثمانی در بیم و هراس به سر می‌بردند.

جذابیت این داستان اما در شرح وقایع از زبانِ بازیگرانی است که در این سرنوشت سهم داشته و هر یک از دیدگاه خود به تفسیر ماجرا پرداخته‌اند. اما جذابیت بیشتر داستان برای خواننده ایرانی، حضور شاخص‌ترین چهره‌ی ادبیات این مرز و بوم در این داستان، یعنی #سعدی_شیرازی است.

این کتاب با ترجمه‌ی #احمد_آل_احمد توسط #کتاب_کوچه منتشر شده و آن را می‌توانید از صفحه‌ی اینستاگرام #کتاب_کوچه سفارش دهید.

@ketabekoocheub

#شاهزاده_سرگردان
#کتاب_جدید
#کتاب_کوچه

@NovinketabGooya
🔶 داستانی برای نرسیده‌ها نوشته‌ی #الهام_فلاح از مجموعه #بیرون_دایره، نشر #کتاب_کوچه

روبروی حسینیه ارشاد پیاده‌ام کرد. بعدش شریعتی یک‌طرفه می‌شد و نمی‌شد براحتی برگردم خانه. ازش دلخور بودم. از لجش موهایم را از تــه کوتاه کرده بودم. عاشق موهایم بود. نگفته بود هیچ‌وقت. خودم فهمیده بودم. گفـت خری چون با موی کوتاه خوشگل‌تر شدی و من خوشحال‌تر.

رفتم از عابربانک پول بگیرم. دلخوری‌ام پریده بود. پیرزن گفت بلد نیست پول بردارد. برایش بیست تومان بردارم که تاکسی بگیرد برگردد خانه. پوشــه عکس رادیولوژی دستش بــود. کارتــش موجودی نداشت. کارت دیگری داد. آن‌هم نداشت. به پسرش زنگ زد. جواب نداد. گوشی دخترش هم خاموش بود. بیســت تومن گذاشتم دستش. از خیابان ردش کــردم. گریه کرد. دعا کرد. دست بلند کرد به آسمان. گدا نبود. سر و وضعش آبرومند بود. فقط از اسب افتاده بود. گفت الهی به حق خود خدا به آرزوت برسی. گفتم آرزومه به یکی برسم. گفت الهی به سال نکشیده دستت تو دستش باشه. آنقدر از ته دل گفت که تا خانه دلی ِدلی رفتم. مطمئن بودم دعای پیرزنی آنطور از ته دل، آنطور دلشکسته رد نمی‌شود. سر سال که شد شش ماهی بود حتی صدایش را نشنیده بودم.

دلم برایش تنگ بود و از درد هر گوشه‌ای به خودم می‌پیچیدم. تازه بعدش فهمیدم پیــرزن ا گر خدایی داشــت، لنگ کرایه تا کسی نمی‌ماند، آنهم وقتی رفته بود تـا از دکتر گواهی بگیرد برای سفر حجی که شوهر مرحومش نام‌نویسی کرده بود.


#بیرون_دایره مجموعه مینیمال‌ها و داستان‌های کوتاه است به قلم #الهام_فلاح که اسفندماه گذشته توسط نشر #کتاب_کوچه منتشر شده است.


برای خرید کتاب می‌توانید به صفحه اینستاگرام #کتاب_کوچه پیام بدهید.


https://www.instagram.com/p/CAGD33IFCHI/?igshid=gtpupz4j2xjk

#الهام_فلاح
#کتاب_جدید
#کتاب_کوچه
#در_خانه_می_مانیم


@NovinketabGooya