آن نَفْس ڪھ شُد عاشِق ، امّاره نَخواهد شُد ...

دوست داشتن و محبت ورزیدن حالتی است مهم و زیبا، ولی هرچیزی نمی تواند محبوب و معبود باشد.
اگر محبوبی وجود نمی داشت عاشقی به وجود نمی آمد و این راز و نیازها، خلسه ها، احساسات و این دنیای عشق از بین می رفت.
من خدا را شکر میکنم که چون تو دوستانی دارم که قلبم و روحم در هوای محبتشان می سوزد و حیات مرا زنده نگاه می دارد.
@Nothingmann

من تا به حال کسی را نفرین نکرده ام و سینه خود را تسلیم کینه و حسد ننموده ام.
من به ندرت به درگاه خدا دعا کرده ام، هیچگاه نخواسته ام که اراده خود را به قوت دعا بر خدا تحمیل کنم.
من به خدا و به عدالتش، علاج و تدبیرش ایمان دارم و تسلیم محض اراده و مشیت اویم.
خدایا، تو می دانی که من در انجام وظیفه ی انسانی خود ذره ای فروگذار نکردم، لحظه ای از مرگ نهراسیدم، هیچ گاه به خاطر مصلحتی خاص حق و حقیقت را زیر پا نگذاشتم، در میان گرداب های سهمگین فرو رفتم.
طوفان های دشنام و تهمت را تحمل کردم و ذره ای از راه تو منحرف نشدم.
من قسم خورده بودم که اگر همه ذرات وجود به دشمنی من کمر ببندند همه را تحمل کنم ولی یک لحظه از حق و حقیقت روی بر نتابم و یک ذره تسلیم ظلم و دروغ نشوم و دنیا و مافی ها را سه طلاقه کنم.
جز خدا نخواهم و جز خدا نجویم.
من شهیدم و تو شاهدی که به شهادت من شهود داری...
#چمران
@Nothingmann

وقتی فکرش را می کنم خونم به جوش می آید...
و با این حال نمی توانم خود را از دستش خلاص کنم.
تو با قدرتی غریب مرا زندانی کرده ای.
در سخن گفتن با تو چیزی تسکین دهنده و سودمند هست که به وصف نمی آید...
چرا که انگار آدم دارد با خودش یا با یک ایده سخن می گوید.
وقتی آدم حرف دلش را زده و از این بابت آرامشی یافته است و بعد ،ناگهان، می بیند که حالت تو هیچ تغییری نکرده است و گمان می کند این که در برابرش نشسته آدمیزاد است، شخصی باهوشی فوق العاده است که حرف های او را شنیده است، آنگاه ترس سراپای وجودش را می لرزاند.
خدایا آن که عزاداری می کند، همواره نسبت به غم و غصه خویش احساس خفیفی از غیرت دارد.
#تکرار
@Nothingmann

آن که در زندگی به نان بخور و نمیر قناعت می کند
وضعش به مراتب بهتر از من است.
تأملات من، به لسان بشری، سخت ترین رژیم غذایی ممکن است، و با این همه از جهتی احساس رضایت میکنم که حیات عالم صغیر خوبش را به شیوه ای حتی الامکان قریب به وجنات عالم کبیر بیان می کنم. من هیچکس را نمی فریبم.
مگر چند نفر می توان یافت که همواره حقیقت را می گویند
یا همیشه نکته ای مغز بر زبان می آرند!
اصطلاح (عالَم) عمولا دلالت دارد بر هر انچه هست سماوات و ارض و بابینهنا). هیچکس نیست که به منظورم پی ببرد. درد مرا و رنج مرا نامی نیست، درست به همانگونه که خودم بی نام ام.
من که به رغم آن که نامی ندارم، شاید به چشم تو همیشه چیزی باشم، و به هر تقدیر باقی بمانم.
#تکرار
@Nothingmann

متوجه نمی شوم چرا دوستان انقلابی...
این ماهواره پیام و جریاناتش را مسخره میکنند!
انگار آنها خارج از ایران زندگی می کنند و از این شکست ها خوشحالند!
پ.ن:
اینکه دولت نمی فهمد برای پیروزی...
راهی جز انقلابی بودن ندارد هم برای عجیب است!

@Harf_work

بستری است برای #همکاری در پروژه ها...

مخور صائب فریب فضل از عمامه ی زاهد
که در گنبد ز بی مغزی صدا بسیار می پیچد
#صائب_تبریزی

🎬
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR
نماهنگ «#بر_همان_عهد» را منتشر کرد.
صدا:
@Harf_work

غرق میكنم در اشك,خویش را شبی چون شمع
پیشِ محرمان تا چند حفظ آبرو كردن؟
#استاد_محمد_قهرمان

او را دانشمند نامند امّا از دانش بى بهره است، يك دسته از نادانى ها را از جمعى نادان فرا گرفته.
و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته، و دام هايى از طناب هاى غرور و گفته هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر اميال و خواسته هاى خود تطبيق مى دهد.
و حق را به هوس هاى خود تفسير مى كند.
مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى سازد، و جرائم بزرگ را سبك جلوه مى دهد. ادّعا مى كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنها غوطه مى خورد.
مى گويد: از بدعت ها دورم، ولى در آنها غرق شده است. چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است، راه هدايت را نمى شناسد كه از آن سو برود، و راه خطا و باطل را نمى داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده اى است در ميان زندگان.
#خطبه_هشتاد_هفتم
#نهج_البلاغة #امیرالمومنین
@Nothingmann

از فریب وعده‌ی فردا، تسلی کی شوم؟
چون به‌یاد آرم خلاف وعده‌ی دیروز را
#میلی_مشهدی

وقتی آخرین منزلمون، قبرستونه!
چه نیازیه برا پنج تومن پول دروغ بگیم بهم...

سلام.
کنکور دارید ؟ کمک لازمید؟ نیاز به مشاوره دارید؟ سوال دارید؟ آیدیتون رو بفرستید، یک خانمی که تازه ازین راه عبور کرده و دانشجوی #داروسازیه قصد دارن بهتون کمک کنن!

#بانوان! (فقط) #نذر_علمی! #تجربی

برام جالب بود!
هرچند که کنکور و اینجور چیزا رو قبول ندارم.
اما جالب بود که برا قبول شدن و رسیدن به علاقه ها نذر میکنن تا به بقیه هم کمک کنن تا به علاقه هاشون برسن.

امام ظهور میکند و سر آخر جهان به نور وجودش منور میشود، میدانم ! اما جانمان به لبمان میرسد از این تاریکی به آن نور برسیم! و من نگرانم ، دلم میلرزد ، از اینکه ته چاه بمانم ، میترسم کم بیاوریم ، راستش را بخواهی غصه میخورم ! بغض میکنم ! مثل بچه ی گم شده به بازار، سرگردانم! غصه میخورم از اینکه اکثرمان غافلیم ، به خواب دنیا رفته ایم! سرگردانم از اینکه نمیدانم کدام راه به خدا میرسد ! میدانم آخرش سپید است ! درک دنیای معطرِ به عطرِ حجتِ خدا ، رایحه ای است که تنها نصیب صابرین میشود ، نصیب آن ها که تا آخر خط به پای یار میمانند!غم هجران ، آخرش به وصل یار می انجامد اما کجاست دلی که طاقت این ظلمت را داشته باشد ، دل ما طاقت فراق یار ندارد ، میسوزد! چون پروانه به گرد شمعی که نمیبیند! سینه ام تنگ شده ؛ تمام غم آینده ی پیش رو، به دلم نشسته ! غم آینده ی تاریک انسان ها ، من نور میخواهم ! اینجا ظلمت همه جا را فرا گرفته! یارانمان هر روز شهد شهادت مینوشند! یعنی جهان روز به روز از نعمت حضورشان بی نصیب تر میشود! و تاریک تر ...
من میترسم از تاریکی ...

@ir_tavabin