♦️انسان پیشامدنی و انسان پیشاسیاسی: معضل فقدان دغدغهی کل اجتماعی در ایران
عنوان سخنرانی در ۵ تیر ماه
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.
شرکت در این جلسه برای همهگان آزاد است.
⏱ زمان: ساعت ۲۰:٠٠ دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲
📺 رسانه: گوگل میت
https://meet.google.com/mfa-womw-qet
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
عنوان سخنرانی در ۵ تیر ماه
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.
شرکت در این جلسه برای همهگان آزاد است.
⏱ زمان: ساعت ۲۰:٠٠ دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲
📺 رسانه: گوگل میت
https://meet.google.com/mfa-womw-qet
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
♦️فرد ایرانی و فقدان تعلق اجتماعی
✍️ مجید یونسیان
۵ تیر ۱۴۰۲
چرا انسان ایرانی تعلقی به کل اجتماعی ندارد ۔شاید قبل از پاسخ به این سوال باید بپرسیم ایا در جغرافیای سیاسی وتاریخی وفرهنگی ایران همیشه اینگونه بوده است ومهمتراز ان این سوال است که ایا در این جغرافیای سیاسی وفرهنگی بنام ایران چیزی به نام کل اجتماعی وجود دارد؟
قبل از اینکه انسان ایرانی را متهم و یا متصف به فردگرایی و منفعت محور بودن کنیم و با تطبیق آن با نظریههایی که در جامعهشناسی کلاسیک فرد را در برابر جمع و یا جمع را در برابر فرد تعریف و تفسیر میکند قرار دهیم، باید به طرح سوالات جدی تری بپردازیم ۔
سوالی که همیشه ذهن من را درگیر کرده و هنوز برای آن پاسخی نیافته ام این است که اساسا ایا ما وارد مرحله تشکیل جامعه بنا به آن تعریفی که دانش جامعه شناسی بر آن اتفاق نظر دارد شده ایم؟ یعنی آیا ما در این مجموعه و جمع هایی که زندگی می کنیم می توانیم نام جامعه بگذاریم یا نه ما در میان جمع و دلمان جای دیگری است۔ آیا هر جمع بودن به رغم مکان و سرنوشت و تاریخ مشترک جامعه است یا مجموعهای از تفردها و گروههاست۔
این ها پرسش های اولیه ای است که هنوز پاسخ مدقنی برای ان بدست نیامده است انچه امروز ما را رنج می دهد عدم تعلق است۔ انسان ایرانی به چه چیزی تعلق دارد؟چرا همیشه ودر همه کنش ها وحتی ضرب المثل های خود اعتماد واتکا به خودرا رمز موفقیت وبهروزی می داند چرا اعتماد بنفس اینهمه ارزش تلقی می شود چرا گفته می شود هروقت زمین خوردی دست روی زانوان خود بگذار وبلند شو،چرا دائم گفته می شود که راز موفقیت تکیه بر هوش،همت وتوانایی های فردی است چرا اینقدر خود،مهم است و اساسا حمایت و اتکا و اعتماد به دیگری با تردید روبروست۔ چون انسان ایرانی هیچ وقت با جامعه ای روبرو نبوده است که نسبت به او مسؤولیت داشته باشد. مسؤولیت اجتماعی همیشه یک سویه تعریف شده است. انسان ایرانی هیچ وقت جامعه ای نداشته است که نسبت به آن احساس تعلق یا مسؤولیت کند. همیشه این احساس مسؤولیت و تعلق، تاریخی، سرزمینی و اشتراک در موقعیتها و منافع بوده است نه سرنوشت فردی او۔
ناسیونالیسم قوی ترین نوع تعلق در انسان ایرانی است که در طی نیم قرن اخیر بشدت تضعیف شده است۔ چه چیز این انسان رها شده در برهوت تاریخی را می تواند در خود هضم کند؟ قطعا دین ، وطن، خانواده و قبیله برساختهایی ایجاد میکنند که این احساس تعلق را تقویت می کند. اما بهوجود آوردن و استمرار دهندهی آن، چیز دیگری است که ما به آن جامعه میگوییم۔ جامعه فقط زمانی معنا و مفهوم دارد که چند ویژگی داشته باشد و مبتنی بر آن باشد:
اول اینکه بر مبنای یک قرارداد اجتماعی و جمعی باشد،
دوم حاصل کنشگری فعال فرد در جامعه باشد،
سوم آثار و نتایج این دو یعنی قرارداد و کنشگری باعث استحکام رابطه فرد و جامعه باشد،
چهارم دیگری همانقدر اعتبار یابد که فرد،
پنجم فرد و روحیه جمعی در تقابل تعریف نشود و فرهنگ اجتماعی آن را تقویت کند،
ششم جامعه بهعنوان یک واحد پویا و زنده امکان انجام مسؤلیتهایش نسبت به فرد را داشته باشد۔
چنین مولفههایی در مجمعهی ایران یا وجود ندارد و یا اکنون آنقدر کمرنگ است که به چشم نمیآید. اینکه اکنون با مهاجرت گستردهی نیروهای تحصیل کرده و روشنفکر روبهرو هستیم، تمام آن ناشی از نوع حکمرانی غلط یا مشکلات اقتصادی نیست بلکه یکی از علل اصلی آن تضعیف روح جمعی و تعلق اجتماعی و فقدان مسؤولیتپذیری جامعه است۔ جامعهای که به سرنوشت انسان عضو خود اهمیت ندهد و او را رها کند، فرد را از خودبیگانه میکند و زنجیر ارتباط را می گسلد در نیم قرن اخیر تقویت ، قبیله های سیاسی،شبه گروههای دینی،همگرایان در منافع اقتصادی،همزبان های قومی ومحلی،هم پیمان های سیاسی وامنیتی، ومجموعه های وسیع ومتنوعی که حول منافع وموقعیت های مشترک شکل گرفته است اجتماع ایرانی را متلاشی کرده است وروح وفرهنگ جمعی بسیار تضعیف شده است اکنون جامعه ای وجود ندارد که فرد درون ان احساس امنیت،رفاه وآسایش داشته باشد وهمین به گسست همه تعلق های جمعی وپیوستگی های اجتماعی منجر شده است در این شرایط فرد متهم است یا اجتماع وبرای کدام موضوع باید پرسش جدی تر مطرح کرد؟
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
✍️ مجید یونسیان
۵ تیر ۱۴۰۲
چرا انسان ایرانی تعلقی به کل اجتماعی ندارد ۔شاید قبل از پاسخ به این سوال باید بپرسیم ایا در جغرافیای سیاسی وتاریخی وفرهنگی ایران همیشه اینگونه بوده است ومهمتراز ان این سوال است که ایا در این جغرافیای سیاسی وفرهنگی بنام ایران چیزی به نام کل اجتماعی وجود دارد؟
قبل از اینکه انسان ایرانی را متهم و یا متصف به فردگرایی و منفعت محور بودن کنیم و با تطبیق آن با نظریههایی که در جامعهشناسی کلاسیک فرد را در برابر جمع و یا جمع را در برابر فرد تعریف و تفسیر میکند قرار دهیم، باید به طرح سوالات جدی تری بپردازیم ۔
سوالی که همیشه ذهن من را درگیر کرده و هنوز برای آن پاسخی نیافته ام این است که اساسا ایا ما وارد مرحله تشکیل جامعه بنا به آن تعریفی که دانش جامعه شناسی بر آن اتفاق نظر دارد شده ایم؟ یعنی آیا ما در این مجموعه و جمع هایی که زندگی می کنیم می توانیم نام جامعه بگذاریم یا نه ما در میان جمع و دلمان جای دیگری است۔ آیا هر جمع بودن به رغم مکان و سرنوشت و تاریخ مشترک جامعه است یا مجموعهای از تفردها و گروههاست۔
این ها پرسش های اولیه ای است که هنوز پاسخ مدقنی برای ان بدست نیامده است انچه امروز ما را رنج می دهد عدم تعلق است۔ انسان ایرانی به چه چیزی تعلق دارد؟چرا همیشه ودر همه کنش ها وحتی ضرب المثل های خود اعتماد واتکا به خودرا رمز موفقیت وبهروزی می داند چرا اعتماد بنفس اینهمه ارزش تلقی می شود چرا گفته می شود هروقت زمین خوردی دست روی زانوان خود بگذار وبلند شو،چرا دائم گفته می شود که راز موفقیت تکیه بر هوش،همت وتوانایی های فردی است چرا اینقدر خود،مهم است و اساسا حمایت و اتکا و اعتماد به دیگری با تردید روبروست۔ چون انسان ایرانی هیچ وقت با جامعه ای روبرو نبوده است که نسبت به او مسؤولیت داشته باشد. مسؤولیت اجتماعی همیشه یک سویه تعریف شده است. انسان ایرانی هیچ وقت جامعه ای نداشته است که نسبت به آن احساس تعلق یا مسؤولیت کند. همیشه این احساس مسؤولیت و تعلق، تاریخی، سرزمینی و اشتراک در موقعیتها و منافع بوده است نه سرنوشت فردی او۔
ناسیونالیسم قوی ترین نوع تعلق در انسان ایرانی است که در طی نیم قرن اخیر بشدت تضعیف شده است۔ چه چیز این انسان رها شده در برهوت تاریخی را می تواند در خود هضم کند؟ قطعا دین ، وطن، خانواده و قبیله برساختهایی ایجاد میکنند که این احساس تعلق را تقویت می کند. اما بهوجود آوردن و استمرار دهندهی آن، چیز دیگری است که ما به آن جامعه میگوییم۔ جامعه فقط زمانی معنا و مفهوم دارد که چند ویژگی داشته باشد و مبتنی بر آن باشد:
اول اینکه بر مبنای یک قرارداد اجتماعی و جمعی باشد،
دوم حاصل کنشگری فعال فرد در جامعه باشد،
سوم آثار و نتایج این دو یعنی قرارداد و کنشگری باعث استحکام رابطه فرد و جامعه باشد،
چهارم دیگری همانقدر اعتبار یابد که فرد،
پنجم فرد و روحیه جمعی در تقابل تعریف نشود و فرهنگ اجتماعی آن را تقویت کند،
ششم جامعه بهعنوان یک واحد پویا و زنده امکان انجام مسؤلیتهایش نسبت به فرد را داشته باشد۔
چنین مولفههایی در مجمعهی ایران یا وجود ندارد و یا اکنون آنقدر کمرنگ است که به چشم نمیآید. اینکه اکنون با مهاجرت گستردهی نیروهای تحصیل کرده و روشنفکر روبهرو هستیم، تمام آن ناشی از نوع حکمرانی غلط یا مشکلات اقتصادی نیست بلکه یکی از علل اصلی آن تضعیف روح جمعی و تعلق اجتماعی و فقدان مسؤولیتپذیری جامعه است۔ جامعهای که به سرنوشت انسان عضو خود اهمیت ندهد و او را رها کند، فرد را از خودبیگانه میکند و زنجیر ارتباط را می گسلد در نیم قرن اخیر تقویت ، قبیله های سیاسی،شبه گروههای دینی،همگرایان در منافع اقتصادی،همزبان های قومی ومحلی،هم پیمان های سیاسی وامنیتی، ومجموعه های وسیع ومتنوعی که حول منافع وموقعیت های مشترک شکل گرفته است اجتماع ایرانی را متلاشی کرده است وروح وفرهنگ جمعی بسیار تضعیف شده است اکنون جامعه ای وجود ندارد که فرد درون ان احساس امنیت،رفاه وآسایش داشته باشد وهمین به گسست همه تعلق های جمعی وپیوستگی های اجتماعی منجر شده است در این شرایط فرد متهم است یا اجتماع وبرای کدام موضوع باید پرسش جدی تر مطرح کرد؟
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
♦️داشتن پروای کل اجتماعی موکول به تحقق وضعی آرمانی نیست: پاسخی به آقای یونسیان
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۵ تیر ۱۴۰۲
ضمن سپاس از آقای یونسیان عزیز، بهنظر میرسد ایشان در چنین بحثی لازم بود تعریفی از جامعه از منظر خودشان ارائه کنند. ضمن اینکه من از تعلّق به کل اجتماعی سخن گفتم و نه فقط مفهوم خاص جامعه که آن هم در سنّتهای فکریی مختلف در جامعهشناسی تعریف واحدی ندارد.
بنابراین، نمیتوان این بحث را به بهانهی اینکه هنوز جامعه در معنای خاص آن شکل نگرفته است، ملغا کرد. تلقیی یک وضعیت آرمانی بهعنوان پیششرط دغدغه و پروای کل اجتماعی موجه بهنظر نمیرسد.
در ضمن در نوشتهی آقای یونسیان بهنظر میرسد «جامعه» و «فرد» دو چیز مجزا از هم هستند. اما به نظر من امر مستقلی به نام جامعه جدای از افراد، وجود خارجی ندارد. به همین دلیل من برای پرهیز از این دلالت خطاآمیز ترجیح میدهم به جای مفهوم جامعه از مفهوم جهان اجتماعی یا از مفهوم شبکهی روابط اجتماعی استفاده کنم که افراد نیز جزوی از آن هستند و دو چیز مجزا از هم بهعنوان فرد و جامعه وجود ندارند. افراد بهواسطهی همین روابط اجتماعی میتوانند به ادراک کل اجتماعی و ادراک جهانی اجتماعی نائل گردند.
من وقتی از کل اجتماعی سخن میگویم مراد ام حتا برساختهایی چون امت و ملت و از این قبیل که دستگاههای فکری و ایدهئولوژیها آنها را ارائه و مطرح میکنند و میتوانند دلالتهایی فریبآمیز نیز داشته باشند و حتا مردم را به بازیچههای مبلغان یک ایدهئولوژی بدل سازند، نیست بلکه مراد من صرفاً کل اجتماعی بدان معنا است که توسط فاعلان مواجهه اجمالاً ادراک میشوند. حتا نوجوانی که دست در دست مادر روزهای پنجشنبه به سر قبر یکی از اقوام خانواده میرود نیز بهطور بالقوه میتواند ادراکی از شبکهی اجتماعی پیدا کند. مواجهه با قبر قوم و خویش نادیدهای که در دفاع از وطن «شهید» شده یا در حادثهی کمک به اطفای آتشسوزی جان باخته، میتواند اجمالاً ادراک شبکهی روابط اجتماعی را به ذهن نوجوان مورد بحث ما وارد کند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8870
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۵ تیر ۱۴۰۲
ضمن سپاس از آقای یونسیان عزیز، بهنظر میرسد ایشان در چنین بحثی لازم بود تعریفی از جامعه از منظر خودشان ارائه کنند. ضمن اینکه من از تعلّق به کل اجتماعی سخن گفتم و نه فقط مفهوم خاص جامعه که آن هم در سنّتهای فکریی مختلف در جامعهشناسی تعریف واحدی ندارد.
بنابراین، نمیتوان این بحث را به بهانهی اینکه هنوز جامعه در معنای خاص آن شکل نگرفته است، ملغا کرد. تلقیی یک وضعیت آرمانی بهعنوان پیششرط دغدغه و پروای کل اجتماعی موجه بهنظر نمیرسد.
در ضمن در نوشتهی آقای یونسیان بهنظر میرسد «جامعه» و «فرد» دو چیز مجزا از هم هستند. اما به نظر من امر مستقلی به نام جامعه جدای از افراد، وجود خارجی ندارد. به همین دلیل من برای پرهیز از این دلالت خطاآمیز ترجیح میدهم به جای مفهوم جامعه از مفهوم جهان اجتماعی یا از مفهوم شبکهی روابط اجتماعی استفاده کنم که افراد نیز جزوی از آن هستند و دو چیز مجزا از هم بهعنوان فرد و جامعه وجود ندارند. افراد بهواسطهی همین روابط اجتماعی میتوانند به ادراک کل اجتماعی و ادراک جهانی اجتماعی نائل گردند.
من وقتی از کل اجتماعی سخن میگویم مراد ام حتا برساختهایی چون امت و ملت و از این قبیل که دستگاههای فکری و ایدهئولوژیها آنها را ارائه و مطرح میکنند و میتوانند دلالتهایی فریبآمیز نیز داشته باشند و حتا مردم را به بازیچههای مبلغان یک ایدهئولوژی بدل سازند، نیست بلکه مراد من صرفاً کل اجتماعی بدان معنا است که توسط فاعلان مواجهه اجمالاً ادراک میشوند. حتا نوجوانی که دست در دست مادر روزهای پنجشنبه به سر قبر یکی از اقوام خانواده میرود نیز بهطور بالقوه میتواند ادراکی از شبکهی اجتماعی پیدا کند. مواجهه با قبر قوم و خویش نادیدهای که در دفاع از وطن «شهید» شده یا در حادثهی کمک به اطفای آتشسوزی جان باخته، میتواند اجمالاً ادراک شبکهی روابط اجتماعی را به ذهن نوجوان مورد بحث ما وارد کند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8870
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
زیر سقف آسمان
♦️فرد ایرانی و فقدان تعلق اجتماعی
✍️ مجید یونسیان
۵ تیر ۱۴۰۲
چرا انسان ایرانی تعلقی به کل اجتماعی ندارد ۔شاید قبل از پاسخ به این سوال باید بپرسیم ایا در جغرافیای سیاسی وتاریخی وفرهنگی ایران همیشه اینگونه بوده است ومهمتراز ان این سوال است که ایا در این…
✍️ مجید یونسیان
۵ تیر ۱۴۰۲
چرا انسان ایرانی تعلقی به کل اجتماعی ندارد ۔شاید قبل از پاسخ به این سوال باید بپرسیم ایا در جغرافیای سیاسی وتاریخی وفرهنگی ایران همیشه اینگونه بوده است ومهمتراز ان این سوال است که ایا در این…
201019_2204
My Recording
♦️انسان پیشامدنی و انسان پیشاسیاسی: معضل فقدان دغدغهی کل اجتماعی در ایران / عنوان سخنرانی در ۵ تیر ماه
۵ تیر ۱۴۰۲
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.
⏱ زمان: ساعت ۲۰:٠٠ دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲
📺 رسانه: گوگل میت
https://meet.google.com/mfa-womw-qet
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
۵ تیر ۱۴۰۲
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.
⏱ زمان: ساعت ۲۰:٠٠ دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲
📺 رسانه: گوگل میت
https://meet.google.com/mfa-womw-qet
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
♦️[در بارهی کل اجتماعی]
✍️مجید یونسیان
۵ تیر ۱۴۰۲
کل اجتماعی مفهومی انتزاعی است که مابه ازای بیرونی وعملی ندارد مگر در قالب انچه در چارچوب کنش اجتماعی ،فرهنگ وشبکه روابط متقابل انسان ها بدست می اید۔
فرد وجامعه در عین حال که مرتبط با هم هستند اما در عین حال تفرد دارند۔قابل لمس اند،مشاهده پذیرند وخصوصیات متفاوت از هم دارند۔
مهم نیست که ما در تعریف جامعه از چه سنت فکری وچارچوبی تبعیت کنیم مهم این است که چارچوب های عام تعریف یک جامعه را بپذیریم۔چارچوب های عمومی یک جامعه
یک :قراردادی بودن ارتباط متقابل فرد واجتماع
دوم:قاعده مندی روابط
سوم:پذیرش یک برساخت مفهومی از روابط فرد ودیگری است۔
وقتی چنین چارچوبی به عینیت وجود داشته باشد یک رابطه دو سویه میان فرد ودیگری بوجود می اید که مسولیت در چارچوب ان تعریف می شود واین مسولیت دو سویه است که تعلق بوجود می آورد ودر هیچ شرایطی این مسولیت واحساس تعلق ترک برنمی دارد۔ اجتماعی که قانون گریز است این قانون گریزی در فرد وجمع یکسان است ۔
یک مثال این موضوع را اشکارتر می کند۔
در ژاپن ودر بمباران اتمی شهر ناکازاکی دهها هزار نفر کشته شدند،شهر کاملا بهم ریخت،حکومت متلاشی شد،شهر فاقد مدیریت بود اما تصویر از دو کودک وجود دارد که دختری هفت الی هشت ساله برادر سه ساله خودرا که کشته شده بود بر دوش گرفته بود ودر صفی ایستاده بود تا نوبت اش برسد تا جسد کودک را تحویل گروهی از پیشاهنگان مردمی بدهد برای دفن در جایی که تعیین شده بود وقتی خبرنگاری جنگی از او پرسید چقدر در صف بوده ای گفت بیست وچهار ساعت ووقتی دلیل اش را پرسیدند گفت بدلیل این که جامعه وشهر آلوده نشود۔ این مسولیت وتعلق اجتماعی یک کودک هفت ساله از چه چیز ناشی می شود بدون تردید قاعده مندی،قرارداد اجتماعی وباور به اهمیت سرنوشت دیگری است اینجاست که مفهوم جامعه کاملا وبه عینه قابل مشاهده است۔کل اجتماعی وقتی شکل می گیرد که جامعه شکل گرفته باشد جامعه عینی ترین مفهوم در کل اجتماعی است۔
در هر اجتماع ومجوعه ای حتی شکل نیافته امکان وزمینه ایجاد شبکه روابط وجود دارد اما این شبکه روابط که یک تا چند سویه است هیچگاه به شکل گیری کل اجتماعی منجر نمی شود مگر اینکه این شبکه مبتنی بر قواعدی قراردادی باشد۔
مورد مثال همین مفهوم شهید وشهادت است۔
این مفهوم در قابل یک قرارداد اجتماعی ویا یک قاعده مندی شکل می گیرد ۔قبل از اینکه مفهوم شهادت معنایی داشته باشد مفهوم احساس مسولیت به دین یا وطن یا امنیت یا دیگری در چارچوبی عمومی تر از فرد وانهم در قالب حق دیگری بوجود آمده است که موجب تبدیل گذشت از خود به خاطر دیگری تبدیل به ارزش شده است ایا خارج از این مفاهیم شبکه روابط میان انسانها مفهوم وکاربردی دارد؟
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
✍️مجید یونسیان
۵ تیر ۱۴۰۲
کل اجتماعی مفهومی انتزاعی است که مابه ازای بیرونی وعملی ندارد مگر در قالب انچه در چارچوب کنش اجتماعی ،فرهنگ وشبکه روابط متقابل انسان ها بدست می اید۔
فرد وجامعه در عین حال که مرتبط با هم هستند اما در عین حال تفرد دارند۔قابل لمس اند،مشاهده پذیرند وخصوصیات متفاوت از هم دارند۔
مهم نیست که ما در تعریف جامعه از چه سنت فکری وچارچوبی تبعیت کنیم مهم این است که چارچوب های عام تعریف یک جامعه را بپذیریم۔چارچوب های عمومی یک جامعه
یک :قراردادی بودن ارتباط متقابل فرد واجتماع
دوم:قاعده مندی روابط
سوم:پذیرش یک برساخت مفهومی از روابط فرد ودیگری است۔
وقتی چنین چارچوبی به عینیت وجود داشته باشد یک رابطه دو سویه میان فرد ودیگری بوجود می اید که مسولیت در چارچوب ان تعریف می شود واین مسولیت دو سویه است که تعلق بوجود می آورد ودر هیچ شرایطی این مسولیت واحساس تعلق ترک برنمی دارد۔ اجتماعی که قانون گریز است این قانون گریزی در فرد وجمع یکسان است ۔
یک مثال این موضوع را اشکارتر می کند۔
در ژاپن ودر بمباران اتمی شهر ناکازاکی دهها هزار نفر کشته شدند،شهر کاملا بهم ریخت،حکومت متلاشی شد،شهر فاقد مدیریت بود اما تصویر از دو کودک وجود دارد که دختری هفت الی هشت ساله برادر سه ساله خودرا که کشته شده بود بر دوش گرفته بود ودر صفی ایستاده بود تا نوبت اش برسد تا جسد کودک را تحویل گروهی از پیشاهنگان مردمی بدهد برای دفن در جایی که تعیین شده بود وقتی خبرنگاری جنگی از او پرسید چقدر در صف بوده ای گفت بیست وچهار ساعت ووقتی دلیل اش را پرسیدند گفت بدلیل این که جامعه وشهر آلوده نشود۔ این مسولیت وتعلق اجتماعی یک کودک هفت ساله از چه چیز ناشی می شود بدون تردید قاعده مندی،قرارداد اجتماعی وباور به اهمیت سرنوشت دیگری است اینجاست که مفهوم جامعه کاملا وبه عینه قابل مشاهده است۔کل اجتماعی وقتی شکل می گیرد که جامعه شکل گرفته باشد جامعه عینی ترین مفهوم در کل اجتماعی است۔
در هر اجتماع ومجوعه ای حتی شکل نیافته امکان وزمینه ایجاد شبکه روابط وجود دارد اما این شبکه روابط که یک تا چند سویه است هیچگاه به شکل گیری کل اجتماعی منجر نمی شود مگر اینکه این شبکه مبتنی بر قواعدی قراردادی باشد۔
مورد مثال همین مفهوم شهید وشهادت است۔
این مفهوم در قابل یک قرارداد اجتماعی ویا یک قاعده مندی شکل می گیرد ۔قبل از اینکه مفهوم شهادت معنایی داشته باشد مفهوم احساس مسولیت به دین یا وطن یا امنیت یا دیگری در چارچوبی عمومی تر از فرد وانهم در قالب حق دیگری بوجود آمده است که موجب تبدیل گذشت از خود به خاطر دیگری تبدیل به ارزش شده است ایا خارج از این مفاهیم شبکه روابط میان انسانها مفهوم وکاربردی دارد؟
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
استوریی خانم حجازینیا از جلسهی دیشب
۶ تیر ۱۴۰۲
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
۶ تیر ۱۴۰۲
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
✅️غیبت تحلیل تاریخی و ساختاری در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی!
(غفلت از دیالکتیک امر محلی و امر جهانی)
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
دکتر حسن محدثی کل اجتماعی را مجموعه مواجهات انسان ها در شبکه روابط اجتماعی تلقی می کند و انسان پیشامدنی را به جهت بی توجهی به کل اجتماعی و تربیت ناشدگی گناهکار اجتماعی معرفی می کند اما آنچه این جامعهشناس نادیده می گیرد اساسا ایندویجوالیسم و اتمیسمی هست که برآمده از جهان مدرن است؛ و این نکته به زبان های مختلف در آثار عموم جامعهشناسان تکرار و تاکید شده است. فی المثل پارسونز در متغیرهای الگویی کنش به موضوع جمع- خودمحوری اشاره دارد. این مورد به انگیزه کنش گر مربوط می شود. آیا رفتار متوجه شخصی خاص است یا متوجه جمع؟
کنش های مبتنی بر منافع شخصی غالباً تعهدات را در قبال گروه یا دیگران خاص نادیده می گیرد.
واکاوی رژیم لذت در جهان سرمایه سالار جدید از نظرگاه روانکاوان و نظریه پردازانی چون ژیژک، بدیو و دلوز هم حکایت از ترجیع منفعت فردی بر منفعت جمعی دارد.
بنابراین خطای فاحش محدثی این است که اخلاق مسئولیتگریزی را مختص انسان ایرانی و اخلاق مسئولیتپذیری را مختص انسان های متمدن غربی می داند از آن جهت که ایرانی به مدنیت جدید نرسیده است و پروای کل اجتماعی ندارد غافل از اینکه ایرانی از دو جهت تحت تاثیر تحولات جهانی است از طرفی محدودیت های زیست جهان مدرن و خودمحوری خاص آن وی را متاثر می کند و از طرفی توسعه نیافتگی وی را از امکانات (اخلاقی و حقوقی) جهان جدید و مزایای حاکمیت قانون در آن جوامع محروم می کند.
در تبیین و تحلیل وضعیت توسعه نیافتگی، گشتن به دنبال مقصر، رویکری تقلیل گرایانه و لاجرم ناصواب است و مخصوصا کاربست مفاهیم الاهیاتی برای توصیف و تبیین مسائل اجتماعی در تعبیر محدثی از "گناه اجتماعی"؛ "گناه سیاسی" و "رستگاری" نه تنها راه گشا نیست که به ابهام مسئله می افزاید و ای بسا چنین تحلیلی از ذهنیت آغشته به تئولوژی محقق پرده بر می دارد. این درحالیست که برای تحلیل کنش انسانها در جوامع مدرن و تحولات رخداده در آن می بایست از رویکردهای تئولوژیک فاصله گرفت.
نکته قوت پروژه جدید محدثی، داشتن دغدغه و پروای کل اجتماعی و سیاسی در شرایط خطیر امروز ایران و ایرانیست. و به نظر می رسد مجموعه مساعی ایشان در ساحت جامعه شناسی در پروژه جدید وی حول دغدغه اخیر وی قابل جمع باشد و با اندکی خوشبینی بتوان در صورت التفات ایشان به دیالکتیک امر محلی و امر جهانی و در سایه ملاحظات تاریخی و ساختاری نتایج بسیاری بر آن متصور بود. اساسا غیبت تحلیل ساختاری، داوری بر سر کنش ایرانیان را در مواجهه ی محدثی پا در هوا می سازد. چرا که مقایسه مسئولیت پذیری افراد در جوامع مختلف بدون قیاس شرایط تاریخی و ساختاری آن به نتایج چندان قابل اتکایی نمی انجامد. ممکن است کنش شخصی که در یک جامعه توسعهیافته به جهت وجود ساز و کارهای ساختاری و قانونی از وی سر می زند اخلاقی و کنش شخص دیگری در یک جامعه توسعهنیافته به جهت فقدان بسترهای ساختاری لازم غیر اخلاقی تلقی گردد و این حقیقت از دید یک جامعهشناس پنهان نمی ماند.
https://t.me/sociologicalperspectives/2930
🔸️برای مشاهده ملاحظات بیشتر نگارنده به لینک زیر مراجعه نمایید:
♦️ابعاد "خشونت ساختاری" در وضعیت توسعه نیافتگی
https://t.me/sociologicalperspectives/1550
🔸️لینک سخنرانی دکتر حسن محدثی با عنوان "معضل فقدان دغدغهی کل اجتماعی در ایران":
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8872
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
(غفلت از دیالکتیک امر محلی و امر جهانی)
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
دکتر حسن محدثی کل اجتماعی را مجموعه مواجهات انسان ها در شبکه روابط اجتماعی تلقی می کند و انسان پیشامدنی را به جهت بی توجهی به کل اجتماعی و تربیت ناشدگی گناهکار اجتماعی معرفی می کند اما آنچه این جامعهشناس نادیده می گیرد اساسا ایندویجوالیسم و اتمیسمی هست که برآمده از جهان مدرن است؛ و این نکته به زبان های مختلف در آثار عموم جامعهشناسان تکرار و تاکید شده است. فی المثل پارسونز در متغیرهای الگویی کنش به موضوع جمع- خودمحوری اشاره دارد. این مورد به انگیزه کنش گر مربوط می شود. آیا رفتار متوجه شخصی خاص است یا متوجه جمع؟
کنش های مبتنی بر منافع شخصی غالباً تعهدات را در قبال گروه یا دیگران خاص نادیده می گیرد.
واکاوی رژیم لذت در جهان سرمایه سالار جدید از نظرگاه روانکاوان و نظریه پردازانی چون ژیژک، بدیو و دلوز هم حکایت از ترجیع منفعت فردی بر منفعت جمعی دارد.
بنابراین خطای فاحش محدثی این است که اخلاق مسئولیتگریزی را مختص انسان ایرانی و اخلاق مسئولیتپذیری را مختص انسان های متمدن غربی می داند از آن جهت که ایرانی به مدنیت جدید نرسیده است و پروای کل اجتماعی ندارد غافل از اینکه ایرانی از دو جهت تحت تاثیر تحولات جهانی است از طرفی محدودیت های زیست جهان مدرن و خودمحوری خاص آن وی را متاثر می کند و از طرفی توسعه نیافتگی وی را از امکانات (اخلاقی و حقوقی) جهان جدید و مزایای حاکمیت قانون در آن جوامع محروم می کند.
در تبیین و تحلیل وضعیت توسعه نیافتگی، گشتن به دنبال مقصر، رویکری تقلیل گرایانه و لاجرم ناصواب است و مخصوصا کاربست مفاهیم الاهیاتی برای توصیف و تبیین مسائل اجتماعی در تعبیر محدثی از "گناه اجتماعی"؛ "گناه سیاسی" و "رستگاری" نه تنها راه گشا نیست که به ابهام مسئله می افزاید و ای بسا چنین تحلیلی از ذهنیت آغشته به تئولوژی محقق پرده بر می دارد. این درحالیست که برای تحلیل کنش انسانها در جوامع مدرن و تحولات رخداده در آن می بایست از رویکردهای تئولوژیک فاصله گرفت.
نکته قوت پروژه جدید محدثی، داشتن دغدغه و پروای کل اجتماعی و سیاسی در شرایط خطیر امروز ایران و ایرانیست. و به نظر می رسد مجموعه مساعی ایشان در ساحت جامعه شناسی در پروژه جدید وی حول دغدغه اخیر وی قابل جمع باشد و با اندکی خوشبینی بتوان در صورت التفات ایشان به دیالکتیک امر محلی و امر جهانی و در سایه ملاحظات تاریخی و ساختاری نتایج بسیاری بر آن متصور بود. اساسا غیبت تحلیل ساختاری، داوری بر سر کنش ایرانیان را در مواجهه ی محدثی پا در هوا می سازد. چرا که مقایسه مسئولیت پذیری افراد در جوامع مختلف بدون قیاس شرایط تاریخی و ساختاری آن به نتایج چندان قابل اتکایی نمی انجامد. ممکن است کنش شخصی که در یک جامعه توسعهیافته به جهت وجود ساز و کارهای ساختاری و قانونی از وی سر می زند اخلاقی و کنش شخص دیگری در یک جامعه توسعهنیافته به جهت فقدان بسترهای ساختاری لازم غیر اخلاقی تلقی گردد و این حقیقت از دید یک جامعهشناس پنهان نمی ماند.
https://t.me/sociologicalperspectives/2930
🔸️برای مشاهده ملاحظات بیشتر نگارنده به لینک زیر مراجعه نمایید:
♦️ابعاد "خشونت ساختاری" در وضعیت توسعه نیافتگی
https://t.me/sociologicalperspectives/1550
🔸️لینک سخنرانی دکتر حسن محدثی با عنوان "معضل فقدان دغدغهی کل اجتماعی در ایران":
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8872
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
✅️غیبت تحلیل تاریخی و ساختاری در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی!
(غفلت از دیالکتیک امر محلی و امر جهانی)
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
دکتر حسن محدثی کل اجتماعی را مجموعه مواجهات انسان ها در شبکه روابط اجتماعی تلقی می کند و انسان پیشامدنی را…
(غفلت از دیالکتیک امر محلی و امر جهانی)
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
دکتر حسن محدثی کل اجتماعی را مجموعه مواجهات انسان ها در شبکه روابط اجتماعی تلقی می کند و انسان پیشامدنی را…
♦️خلاصهای از برداشت آقای شاهین توتونچیی عزیز از جلسهی دوشنبه در بارهی فقدان تعلق به کل اجتماعی
بازنشر: ۷ تیر ۱۴۰۲
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
بازنشر: ۷ تیر ۱۴۰۲
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
♦️[دغدغهی تعلق به کل و تحلیل ساختاری: پاسخ دوم به نقد دکتر علایی]
✍ عارف خراسانی
۸ تیر ۱۴۰۲
در پاسخ به بحث دکتر علایی در بارهی فقدان تحلیل ساختاری در بحث دکتر محدثی، عرض میکنم که دکتر محدثی در مقالهاش بعد از بر شمردن انواع مواجهه با کل اجتماعی، با تبیین بیشترِ مواجهه متعهدانه و به دنبال آن تجربهی اِکمال و اِخلال در مواجهه با ساختار سیاسی، میگوید که توجه به کل سیاسی در تجربهی فرد وارد میشود و در این جا انواع مواجهه با کل سیاسی را بر میشمارد که یک مورد آن سرکوب فرد و متحمل شدن هزینه است که در واقع به نسبت فرد و ساختار اشاره دارد و همین مواجههی سرکوبگرانهی کل سیاسی با فرد نشان میدهد که نمیتوان در مورد کنش افراد قضاوت کرد، زیرا افراد جامعه از لحاظ تابآوریِ روانی و جسمی در برابر اَشکال سرکوب و روحیهی استقامت و امیدواری در مراتب یا درجات مختلفی هستند، و توجه به نقش کل سیاسی در همینجا مستتر است؛ دقیقا برعکس آنچه علایی ادعا میکند که محدثی بحث تعلق به کل را تقلیل اخلاقی میدهد.
در ادامه مایلم چند نکته را برای پاسخ به پرسش جناب علایی عرض کنم:
۱. محدثی در طرح مسأله و اشارهی نقادانه به آرای قاضیمرادی و محمد مختاری به بحث تاریخی و ساختاری اشاره کرده و آن را نقد کرده است ، و در همین قسمت توضیح داده که: "اما ضمن اینکه نکات ارزشمندی در کار قاضی مرادی میبینم با نوع تبیین و ریشهیابیی آن چندان موافق نیستم و ریشهی پدیده را صرفاً به امری تاریخی و سیاسی تقلیل نمیدهم. "
۲. اساسا دغدغهی کل در وهلهی نخست مربوط به کنشگر است نه ساختار، چون دغدغه به امری انسانی اشاره دارد.
۳. محدثی گفته که اگر پای ساختار را وسط بکشیم بحث دچار دور میشود، آنوقت میشود عکس آن را هم گفت و گفت موضوع مربوط به کنشگر است نه ساختار و برای پرهیز از این دور صراحتا گفته که منظرش از بعد ساختاری نیست.
۴. محدثی در بحث موانع و عوامل تسهیل کننده به نقش ساختارها اجمالا اشاره کرده.
در مجموع من در این بررسی دریافتم که تمایل به ایرادگیری در نقدِ آقای دکتر علایی بیش از انگیزهی گفتوگوی علمی نقشآفرینی میکند، چون او چیزهایی را به بحث محدثی نسبت داد که در بحثش نبود و از فقدان چیزهایی گفت که در مقاله یا بحث محدثی موجود بود. اینها چه چیزی را نشان میدهند؟ آیا بیانگر این نیستند که دکتر علایی حتی به مطالعهی دقیق آنچه نقد میکند، نپرداخته؟!
https://t.me/sociologicalperspectives/2936
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
✍ عارف خراسانی
۸ تیر ۱۴۰۲
در پاسخ به بحث دکتر علایی در بارهی فقدان تحلیل ساختاری در بحث دکتر محدثی، عرض میکنم که دکتر محدثی در مقالهاش بعد از بر شمردن انواع مواجهه با کل اجتماعی، با تبیین بیشترِ مواجهه متعهدانه و به دنبال آن تجربهی اِکمال و اِخلال در مواجهه با ساختار سیاسی، میگوید که توجه به کل سیاسی در تجربهی فرد وارد میشود و در این جا انواع مواجهه با کل سیاسی را بر میشمارد که یک مورد آن سرکوب فرد و متحمل شدن هزینه است که در واقع به نسبت فرد و ساختار اشاره دارد و همین مواجههی سرکوبگرانهی کل سیاسی با فرد نشان میدهد که نمیتوان در مورد کنش افراد قضاوت کرد، زیرا افراد جامعه از لحاظ تابآوریِ روانی و جسمی در برابر اَشکال سرکوب و روحیهی استقامت و امیدواری در مراتب یا درجات مختلفی هستند، و توجه به نقش کل سیاسی در همینجا مستتر است؛ دقیقا برعکس آنچه علایی ادعا میکند که محدثی بحث تعلق به کل را تقلیل اخلاقی میدهد.
در ادامه مایلم چند نکته را برای پاسخ به پرسش جناب علایی عرض کنم:
۱. محدثی در طرح مسأله و اشارهی نقادانه به آرای قاضیمرادی و محمد مختاری به بحث تاریخی و ساختاری اشاره کرده و آن را نقد کرده است ، و در همین قسمت توضیح داده که: "اما ضمن اینکه نکات ارزشمندی در کار قاضی مرادی میبینم با نوع تبیین و ریشهیابیی آن چندان موافق نیستم و ریشهی پدیده را صرفاً به امری تاریخی و سیاسی تقلیل نمیدهم. "
۲. اساسا دغدغهی کل در وهلهی نخست مربوط به کنشگر است نه ساختار، چون دغدغه به امری انسانی اشاره دارد.
۳. محدثی گفته که اگر پای ساختار را وسط بکشیم بحث دچار دور میشود، آنوقت میشود عکس آن را هم گفت و گفت موضوع مربوط به کنشگر است نه ساختار و برای پرهیز از این دور صراحتا گفته که منظرش از بعد ساختاری نیست.
۴. محدثی در بحث موانع و عوامل تسهیل کننده به نقش ساختارها اجمالا اشاره کرده.
در مجموع من در این بررسی دریافتم که تمایل به ایرادگیری در نقدِ آقای دکتر علایی بیش از انگیزهی گفتوگوی علمی نقشآفرینی میکند، چون او چیزهایی را به بحث محدثی نسبت داد که در بحثش نبود و از فقدان چیزهایی گفت که در مقاله یا بحث محدثی موجود بود. اینها چه چیزی را نشان میدهند؟ آیا بیانگر این نیستند که دکتر علایی حتی به مطالعهی دقیق آنچه نقد میکند، نپرداخته؟!
https://t.me/sociologicalperspectives/2936
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
با سپاس از ناقد محترم؛ لازم دیدم نکته ی کوچکی را تذکر دهم که امیدوارم دکتر محدثی عزیز به سمع و نظر ایشان برسانند و آن اینکه اصل نقد من فقدان نگرش ساختاري در تبیین محدثی از تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی بود که جناب عارف خراسانی مع الاسف بالکل یا نتوانستند…
♦️[پاسخ دکتر علایی به عارف خراسانی]
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
”ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هستهی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار میرود خود دکتر محدثی برای داوری ورود بفرمایند.”
🔸محدثی: نقد آقای دکتر علاییی گرامی متاسفانه فاقد ارزش روششناختی است. من انتظار دارم ناقد محترم برای هر مدعایی که مطرح میکند به نوشتهی منتشر شده و به مطالب فایل صوتیی منتشر شده از جلسه ارجاع بدهد و به کلیگویی در بارهی بحث بسنده نکند و دقیقا معلوم شود کدام ایراد را به کدام قسمت بحث وارد میداند. در غیر اینصورت، میتوان به نحو افسارگسیخته از واژهها استفاده کرد و هر چیزی را به هر بحثی نسبت داد. متاسفانه اغلب مطالب آقای علایی در نقد بحثهای من از همین جنس است و همینطور که آقای خراسانی گفته اند، فاقد اعتبار روششناختی است. انتظار میرود آقای علایی برای هر بحث خود شواهد متنی ارائه کند تا اعتبار سخنانشان معلوم گردد.
در همان جلسه صاحبنظرانی بودند که در نقد و بررسیی بحث من سخن گفتند و نکات بسیار خوبی هم گفتند و بسیار دقیقتر از آقای علایی سخن گفتند. من تصور میکنم آقای علایی اصلا درک درستی از بحث من نداشته اند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8872
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
”ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هستهی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار میرود خود دکتر محدثی برای داوری ورود بفرمایند.”
🔸محدثی: نقد آقای دکتر علاییی گرامی متاسفانه فاقد ارزش روششناختی است. من انتظار دارم ناقد محترم برای هر مدعایی که مطرح میکند به نوشتهی منتشر شده و به مطالب فایل صوتیی منتشر شده از جلسه ارجاع بدهد و به کلیگویی در بارهی بحث بسنده نکند و دقیقا معلوم شود کدام ایراد را به کدام قسمت بحث وارد میداند. در غیر اینصورت، میتوان به نحو افسارگسیخته از واژهها استفاده کرد و هر چیزی را به هر بحثی نسبت داد. متاسفانه اغلب مطالب آقای علایی در نقد بحثهای من از همین جنس است و همینطور که آقای خراسانی گفته اند، فاقد اعتبار روششناختی است. انتظار میرود آقای علایی برای هر بحث خود شواهد متنی ارائه کند تا اعتبار سخنانشان معلوم گردد.
در همان جلسه صاحبنظرانی بودند که در نقد و بررسیی بحث من سخن گفتند و نکات بسیار خوبی هم گفتند و بسیار دقیقتر از آقای علایی سخن گفتند. من تصور میکنم آقای علایی اصلا درک درستی از بحث من نداشته اند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8872
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
زیر سقف آسمان
♦️انسان پیشامدنی و انسان پیشاسیاسی: معضل فقدان دغدغهی کل اجتماعی در ایران / عنوان سخنرانی در ۵ تیر ماه
۵ تیر ۱۴۰۲
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.…
۵ تیر ۱۴۰۲
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.…
♦️[مواجههی دکتر علایی با نقدهای روششناختی]
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
”دکتر محدثی با ایستادن در سمت ملاحظات دفاعیهگرایانه ناقد بنده، نشان داد کاملا با ایشان همافق هست که به دفاع یکطرفه و رد یکطرفه مبادرت داشتند. این فرسته دکتر واقعا سنگی بر گوری بود که گفتگوی انتقادی در آن چال میشود. محدثی نازنین باید پاسخ بدهد "چرا تحلیل ساختاری و تاریخی در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی را لحاظ نکرده است" نه اینکه پشت مدافع خویش پنهان بشود؟!”
https://t.me/sociologicalperspectives/2942
🔸محدثی: داوری در این باره بر عهدهی مخاطبان محترم. اما در همین سه جمله هم عنوان بحثام را اشتباه نوشتند و به جای ”فقدان تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی” نوشتند: ”تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی”!
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
”دکتر محدثی با ایستادن در سمت ملاحظات دفاعیهگرایانه ناقد بنده، نشان داد کاملا با ایشان همافق هست که به دفاع یکطرفه و رد یکطرفه مبادرت داشتند. این فرسته دکتر واقعا سنگی بر گوری بود که گفتگوی انتقادی در آن چال میشود. محدثی نازنین باید پاسخ بدهد "چرا تحلیل ساختاری و تاریخی در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی را لحاظ نکرده است" نه اینکه پشت مدافع خویش پنهان بشود؟!”
https://t.me/sociologicalperspectives/2942
🔸محدثی: داوری در این باره بر عهدهی مخاطبان محترم. اما در همین سه جمله هم عنوان بحثام را اشتباه نوشتند و به جای ”فقدان تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی” نوشتند: ”تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی”!
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
دکتر محدثی با ایستادن در سمت ملاحظات دفاعیه گرایانه ناقد بنده، نشان داد کاملا با ایشان هم افق هست که به دفاع یک طرفه و رد یک طرفه مبادرت داشتند این فرسته دکتر واقعا سنگی بر گوری بود که گفتگوی انتقادی در آن چال می شود محدثی نازنین باید پاسخ بدهد "چرا تحلیل…