♦️[پاسخ دکتر علایی به عارف خراسانی]
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
”ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هستهی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار میرود خود دکتر محدثی برای داوری ورود بفرمایند.”
🔸محدثی: نقد آقای دکتر علاییی گرامی متاسفانه فاقد ارزش روششناختی است. من انتظار دارم ناقد محترم برای هر مدعایی که مطرح میکند به نوشتهی منتشر شده و به مطالب فایل صوتیی منتشر شده از جلسه ارجاع بدهد و به کلیگویی در بارهی بحث بسنده نکند و دقیقا معلوم شود کدام ایراد را به کدام قسمت بحث وارد میداند. در غیر اینصورت، میتوان به نحو افسارگسیخته از واژهها استفاده کرد و هر چیزی را به هر بحثی نسبت داد. متاسفانه اغلب مطالب آقای علایی در نقد بحثهای من از همین جنس است و همینطور که آقای خراسانی گفته اند، فاقد اعتبار روششناختی است. انتظار میرود آقای علایی برای هر بحث خود شواهد متنی ارائه کند تا اعتبار سخنانشان معلوم گردد.
در همان جلسه صاحبنظرانی بودند که در نقد و بررسیی بحث من سخن گفتند و نکات بسیار خوبی هم گفتند و بسیار دقیقتر از آقای علایی سخن گفتند. من تصور میکنم آقای علایی اصلا درک درستی از بحث من نداشته اند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8872
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
”ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هستهی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار میرود خود دکتر محدثی برای داوری ورود بفرمایند.”
🔸محدثی: نقد آقای دکتر علاییی گرامی متاسفانه فاقد ارزش روششناختی است. من انتظار دارم ناقد محترم برای هر مدعایی که مطرح میکند به نوشتهی منتشر شده و به مطالب فایل صوتیی منتشر شده از جلسه ارجاع بدهد و به کلیگویی در بارهی بحث بسنده نکند و دقیقا معلوم شود کدام ایراد را به کدام قسمت بحث وارد میداند. در غیر اینصورت، میتوان به نحو افسارگسیخته از واژهها استفاده کرد و هر چیزی را به هر بحثی نسبت داد. متاسفانه اغلب مطالب آقای علایی در نقد بحثهای من از همین جنس است و همینطور که آقای خراسانی گفته اند، فاقد اعتبار روششناختی است. انتظار میرود آقای علایی برای هر بحث خود شواهد متنی ارائه کند تا اعتبار سخنانشان معلوم گردد.
در همان جلسه صاحبنظرانی بودند که در نقد و بررسیی بحث من سخن گفتند و نکات بسیار خوبی هم گفتند و بسیار دقیقتر از آقای علایی سخن گفتند. من تصور میکنم آقای علایی اصلا درک درستی از بحث من نداشته اند.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8872
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
زیر سقف آسمان
♦️انسان پیشامدنی و انسان پیشاسیاسی: معضل فقدان دغدغهی کل اجتماعی در ایران / عنوان سخنرانی در ۵ تیر ماه
۵ تیر ۱۴۰۲
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.…
۵ تیر ۱۴۰۲
رویداد گفتوگوی دانشآموختهگان دانشگاه شریف با حسن محدثیی گیلوایی، مدرس رشتهی جامعهشناسی در واحد تهران مرکزیی دانشگاه آزاد اسلامی.…
♦️[مواجههی دکتر علایی با نقدهای روششناختی]
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
”دکتر محدثی با ایستادن در سمت ملاحظات دفاعیهگرایانه ناقد بنده، نشان داد کاملا با ایشان همافق هست که به دفاع یکطرفه و رد یکطرفه مبادرت داشتند. این فرسته دکتر واقعا سنگی بر گوری بود که گفتگوی انتقادی در آن چال میشود. محدثی نازنین باید پاسخ بدهد "چرا تحلیل ساختاری و تاریخی در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی را لحاظ نکرده است" نه اینکه پشت مدافع خویش پنهان بشود؟!”
https://t.me/sociologicalperspectives/2942
🔸محدثی: داوری در این باره بر عهدهی مخاطبان محترم. اما در همین سه جمله هم عنوان بحثام را اشتباه نوشتند و به جای ”فقدان تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی” نوشتند: ”تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی”!
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
”دکتر محدثی با ایستادن در سمت ملاحظات دفاعیهگرایانه ناقد بنده، نشان داد کاملا با ایشان همافق هست که به دفاع یکطرفه و رد یکطرفه مبادرت داشتند. این فرسته دکتر واقعا سنگی بر گوری بود که گفتگوی انتقادی در آن چال میشود. محدثی نازنین باید پاسخ بدهد "چرا تحلیل ساختاری و تاریخی در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی را لحاظ نکرده است" نه اینکه پشت مدافع خویش پنهان بشود؟!”
https://t.me/sociologicalperspectives/2942
🔸محدثی: داوری در این باره بر عهدهی مخاطبان محترم. اما در همین سه جمله هم عنوان بحثام را اشتباه نوشتند و به جای ”فقدان تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی” نوشتند: ”تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی”!
#علایی
#خراسانی
#کل_سیاسی
#کل_اجتماعی
#انسان_پیشامدنی
#انسان_پیشاسیاسی
#اعتبار_روششناختی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
دکتر محدثی با ایستادن در سمت ملاحظات دفاعیه گرایانه ناقد بنده، نشان داد کاملا با ایشان هم افق هست که به دفاع یک طرفه و رد یک طرفه مبادرت داشتند این فرسته دکتر واقعا سنگی بر گوری بود که گفتگوی انتقادی در آن چال می شود محدثی نازنین باید پاسخ بدهد "چرا تحلیل…
♦️آثار موسیقایی /۵
آستان جانان/ محمد رضا شجریان و پرویز مشکاتیان/ شعر: حافظ
بازنشر: ۸ تیر ۱۴۰۲
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
قد خمیدهی ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
گر دولت وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تخیل بر آستان توان زد
عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد
https://www.aparat.com/v/Rb13K
#امید
#مهاجرت
#خودکشی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
آستان جانان/ محمد رضا شجریان و پرویز مشکاتیان/ شعر: حافظ
بازنشر: ۸ تیر ۱۴۰۲
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
قد خمیدهی ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
گر دولت وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تخیل بر آستان توان زد
عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد
https://www.aparat.com/v/Rb13K
#امید
#مهاجرت
#خودکشی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
محمد رضا شجریان، آلبوم کامل آستان جانان
آستان جانان نام آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است در آواز بیات ترک و با صدای محمدرضا شجریان که در سال ۱۳۶۲ در سفارت ایتالیا در تهران اجرا و در سال ۱۳۶۴ منتشر شده است. آهنگسازی این آلبوم را پرویز مشکاتیان انجام داده است. اشعار این آلبوم از سرودههای حافظ و باباطاهر…
♦️انکشاف غرب / دوشنبههای بخارا
۸ تیر ۱۴۰۲
عصر دوشنبههای مجله بخارا
پانزدهمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای مجله بخارا اختصاص دارد به نقد و بررسی کتاب «انکشاف فرنگ» تالیف فرامرز معتمد دز فولی که نشر نگاه معاصر بتازگی منتشر کرده است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۲ در محل موسسه فرهنگی و هنری ققنوس (راوی دوران) با حضور: نعمتالله فاضلی، حسن محدثی گیلوایی، علیاکبر احمدی، فرامرز معتمد دزفولی و علی دهباشی برگزار خواهد شد.
کتاب «انکشاف فرنگ»، حکایت آغازین رویارویی ایرانیان با جهان جدید از مجرای سفرنامههای فارسی به آن دیار است. رویارویی که ورود دیرهنگام و از سر اجبار ایرانیان را به سرزمین عجایب و بهشتیمنظر و «مینونشان» و مواجهه با آن «مردم بافرهنگ» رقم زد. پدیداری چهره خود در آینه غربی از ظُلام قرون خالی و ادبار روزگار کهن.
برای ایرانیان انکشاف فرنگ، آغاز تاریخ اندیشه جدید خود بود. در این انکشاف و پدیداری، فرنگستان همچون خوبستان و آرمانشهری رشکبرانگیز رخ از نقاب برکشید و چهره نشان داد.
نویسنده کتاب، فرامرز معتمد دزفولی متولد سال ۱۳۵۱ در دزفول و دانشآموخته جامعهشناسی تا مقطع دکترا میباشد. از نوشتهها و پژوهشهای او در زمینه تاریخ معاصر و اندیشه جدید و مدرن ایرانی میتوان به آثاری چون: «نخستین سفرنامههای ایرانیان به فرنگ»، «عصر روشنگری ایرانی»، «انکشاف فرنگ»، «مشروطیت در دزفول»، «سقوط دولت بازرگان» و تصحیح «سفرنامه تفلیس»، «مسائل الحیات»، «پندنامه مارکوس اورلیوس طالبوف»، «حکمت ناصریه» و «شورش روسیه» اشاره کرد.
این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه دوازدهم تیرماه ۱۴۰۲ در موسسه فرهنگی و هنری ققنوس راوی (راوی دوران) به نشانی: خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه شفیعی، پلاک ۱ برگزار میشود.
https://t.me/khayamkhani/737
#غرب
#بخارا
#معتمد_دزفولی
@NewHasanMohaddesi
۸ تیر ۱۴۰۲
عصر دوشنبههای مجله بخارا
پانزدهمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای مجله بخارا اختصاص دارد به نقد و بررسی کتاب «انکشاف فرنگ» تالیف فرامرز معتمد دز فولی که نشر نگاه معاصر بتازگی منتشر کرده است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۲ در محل موسسه فرهنگی و هنری ققنوس (راوی دوران) با حضور: نعمتالله فاضلی، حسن محدثی گیلوایی، علیاکبر احمدی، فرامرز معتمد دزفولی و علی دهباشی برگزار خواهد شد.
کتاب «انکشاف فرنگ»، حکایت آغازین رویارویی ایرانیان با جهان جدید از مجرای سفرنامههای فارسی به آن دیار است. رویارویی که ورود دیرهنگام و از سر اجبار ایرانیان را به سرزمین عجایب و بهشتیمنظر و «مینونشان» و مواجهه با آن «مردم بافرهنگ» رقم زد. پدیداری چهره خود در آینه غربی از ظُلام قرون خالی و ادبار روزگار کهن.
برای ایرانیان انکشاف فرنگ، آغاز تاریخ اندیشه جدید خود بود. در این انکشاف و پدیداری، فرنگستان همچون خوبستان و آرمانشهری رشکبرانگیز رخ از نقاب برکشید و چهره نشان داد.
نویسنده کتاب، فرامرز معتمد دزفولی متولد سال ۱۳۵۱ در دزفول و دانشآموخته جامعهشناسی تا مقطع دکترا میباشد. از نوشتهها و پژوهشهای او در زمینه تاریخ معاصر و اندیشه جدید و مدرن ایرانی میتوان به آثاری چون: «نخستین سفرنامههای ایرانیان به فرنگ»، «عصر روشنگری ایرانی»، «انکشاف فرنگ»، «مشروطیت در دزفول»، «سقوط دولت بازرگان» و تصحیح «سفرنامه تفلیس»، «مسائل الحیات»، «پندنامه مارکوس اورلیوس طالبوف»، «حکمت ناصریه» و «شورش روسیه» اشاره کرد.
این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه دوازدهم تیرماه ۱۴۰۲ در موسسه فرهنگی و هنری ققنوس راوی (راوی دوران) به نشانی: خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه شفیعی، پلاک ۱ برگزار میشود.
https://t.me/khayamkhani/737
#غرب
#بخارا
#معتمد_دزفولی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
خیام خوانی به وقت زندگی
عصر دوشنبههای مجله بخارا
پانزدهمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای مجله بخارا اختصاص دارد به نقد و بررسی کتاب «انکشاف فرنگ» تالیف فرامرز معتمد دز فولی که نشر نگاه معاصر بتازگی منتشر کرده است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۲ در محل…
پانزدهمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای مجله بخارا اختصاص دارد به نقد و بررسی کتاب «انکشاف فرنگ» تالیف فرامرز معتمد دز فولی که نشر نگاه معاصر بتازگی منتشر کرده است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۲ در محل…
در تکمله ی پیشنهادات و انتقادات اخیرم به برادر عزیزم جناب دکتر محدثی!
این چندمین بار است که دکتر محدثی جامعهشناس شهیر نسبت به انتقادات بنده با واکنشهایی غیر متعارف با اجتماع علمی مواجهه پیدا می کنند(https://t.me/sociologicalperspectives/2941) اینکه برادر عزیزم نظر همکار خود را یکسره فاقد ارزش روش شناختی می دانند در یک فرهنگ استبداد زده خودش جای بسی تامل دارد و انشالله حاکی از شخصیت اقتدارطلب و از سر اتوریته ورزی ما نیست. آن هم با آن همه داعیه آزادیخواهی که داریم. دکتر در پست اخیرشان داوری نهایی در خصوص بنده را به مخاطبانشان واگذار کردند که انشالله عملی پوپولیستی نیست؛ از باب مزاح عرض می کنم خدای نکرده مگر به قول گفتنی دعوا داریم یکی پیدا شده نقدش را مفت و مسلم برای ارتقای کارمان تقدیم می کند به کارمان نمی آید حداقل به جای قدردانی جانب حرمت فرو مگذاریم؛ چه کسی گفته است من برای ارائه ی نقد خودم باید مو به مو به فلان سطر و پاراگراف مذکور ارجاع بدهم که حاکی از اعتبار نقدم باشد من نکته ای را مطرح کردم که اساسا در کار جناب محدثی غائب است سخن من در غیبت تحلیل تاریخی و ساختاری در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی در کار ایشان بود یعنی به زبان لاکاتوشی نقد من متوجه حواشی و کمربند ایمنی برنامه ایشان نبود بل اساس و هسته ی مواجهه ایشان زیر پرسش هست، باری امیدوارم موفق باشند. و البته در تکمله پیشنهاداتم جهت ارتقای کار در پایان خطاب به ایشان عرض می کنم:
اولا بهتر است صفر و یکی به سراغ پدیده های اجتماعی نروید و تعلق انسان ایرانی را به نحو طیفی مورد سنجش قرار دهید.
ثانیا شایسته تر است به جای فرار نظری که ناخواسته در مفهوم مبهم کل اجتماعی مستتر هست از مفهوم "سرنوشت مدینه" یا "سرنوشت جامعه" استفاده کنید؛
و ثانیا پیشنهاد می کنم برای مشخص شدن زمان و مکان تحقیق از باب ابطال پذیری "در شرایط توسعه نیافتگی " را هم در دنبالهی عنوان کار بیاورید.
پس می شود:
"تحلیل و تبیین ساختاری-تاریخی میزان تعلق انسان ایرانی به سرنوشت مدینه در شرایط توسعه نیافتگی"
با عشق و احترام به همه ی دوستان عزیزم در کانال گفتمان وفاق و همه مخاطبان کانال ایشان و شخص دکتر محدثی نازنین
محمدحسن علایی
۹ تیر ۱۴۰۲
🔸محدثی: وقتی آقای دکتر محمدحسن علایی قواعد ابتداییی کار نقادی را نمیداند، اما برای خود نقش آموزگاری و رهبری و هدایتگریی دیگران را قائل است و آمادهگیی آموختن هم ندارد، من چه میتوانم بگویم؟ آقای دکتر علایی مطالب شما به قدر کافی اینجا دیده شده است. اگر تمایل دارید من از این پس اول از شما اجازه بگیرم و بعد سخن بگویم و بنویسم، لطفا بهصراحت اعلام بفرمایید!
اینکه من نقدهای شما را جدی نمیدانم، تقصیر من نیست. ارزیابیام متفاوت است و معتقد ام از نظر روششناختی و معیارهای دانشپژوهانه ضعیف اند. هر موقع بحث و نقدتان را جدی و معتبر ببینم، حتما به آنها میپردازم.
این چندمین بار است که دکتر محدثی جامعهشناس شهیر نسبت به انتقادات بنده با واکنشهایی غیر متعارف با اجتماع علمی مواجهه پیدا می کنند(https://t.me/sociologicalperspectives/2941) اینکه برادر عزیزم نظر همکار خود را یکسره فاقد ارزش روش شناختی می دانند در یک فرهنگ استبداد زده خودش جای بسی تامل دارد و انشالله حاکی از شخصیت اقتدارطلب و از سر اتوریته ورزی ما نیست. آن هم با آن همه داعیه آزادیخواهی که داریم. دکتر در پست اخیرشان داوری نهایی در خصوص بنده را به مخاطبانشان واگذار کردند که انشالله عملی پوپولیستی نیست؛ از باب مزاح عرض می کنم خدای نکرده مگر به قول گفتنی دعوا داریم یکی پیدا شده نقدش را مفت و مسلم برای ارتقای کارمان تقدیم می کند به کارمان نمی آید حداقل به جای قدردانی جانب حرمت فرو مگذاریم؛ چه کسی گفته است من برای ارائه ی نقد خودم باید مو به مو به فلان سطر و پاراگراف مذکور ارجاع بدهم که حاکی از اعتبار نقدم باشد من نکته ای را مطرح کردم که اساسا در کار جناب محدثی غائب است سخن من در غیبت تحلیل تاریخی و ساختاری در تبیین تعلق انسان ایرانی به کل اجتماعی در کار ایشان بود یعنی به زبان لاکاتوشی نقد من متوجه حواشی و کمربند ایمنی برنامه ایشان نبود بل اساس و هسته ی مواجهه ایشان زیر پرسش هست، باری امیدوارم موفق باشند. و البته در تکمله پیشنهاداتم جهت ارتقای کار در پایان خطاب به ایشان عرض می کنم:
اولا بهتر است صفر و یکی به سراغ پدیده های اجتماعی نروید و تعلق انسان ایرانی را به نحو طیفی مورد سنجش قرار دهید.
ثانیا شایسته تر است به جای فرار نظری که ناخواسته در مفهوم مبهم کل اجتماعی مستتر هست از مفهوم "سرنوشت مدینه" یا "سرنوشت جامعه" استفاده کنید؛
و ثانیا پیشنهاد می کنم برای مشخص شدن زمان و مکان تحقیق از باب ابطال پذیری "در شرایط توسعه نیافتگی " را هم در دنبالهی عنوان کار بیاورید.
پس می شود:
"تحلیل و تبیین ساختاری-تاریخی میزان تعلق انسان ایرانی به سرنوشت مدینه در شرایط توسعه نیافتگی"
با عشق و احترام به همه ی دوستان عزیزم در کانال گفتمان وفاق و همه مخاطبان کانال ایشان و شخص دکتر محدثی نازنین
محمدحسن علایی
۹ تیر ۱۴۰۲
🔸محدثی: وقتی آقای دکتر محمدحسن علایی قواعد ابتداییی کار نقادی را نمیداند، اما برای خود نقش آموزگاری و رهبری و هدایتگریی دیگران را قائل است و آمادهگیی آموختن هم ندارد، من چه میتوانم بگویم؟ آقای دکتر علایی مطالب شما به قدر کافی اینجا دیده شده است. اگر تمایل دارید من از این پس اول از شما اجازه بگیرم و بعد سخن بگویم و بنویسم، لطفا بهصراحت اعلام بفرمایید!
اینکه من نقدهای شما را جدی نمیدانم، تقصیر من نیست. ارزیابیام متفاوت است و معتقد ام از نظر روششناختی و معیارهای دانشپژوهانه ضعیف اند. هر موقع بحث و نقدتان را جدی و معتبر ببینم، حتما به آنها میپردازم.
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
♦️[پاسخ دکتر علایی به عارف خراسانی]
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هسته ی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار…
✍ دکتر محمدحسن علایی
۸ تیر ۱۴۰۲
ضمن تشکر از ناقد محترم به جهت ارسال نقد دوم؛ بایستی به عرض برسانم به هيچ وجه نقدی که بنده متوجه هسته ی اصلی نظریات دکتر محدثی کرده ام توسط این ناقد ناشناس ولی عزیز لحاظ نشده است انتظار…
♦️سرمایهداری، سلبریتیها، رقابت و رفاقت در کل اجتماعی
✍ مسعود وفائی
دکترای جامعهشناسی فرهنگی
به طور کلی، من جامعهشناسیخواندهی بدبینی نیستم و حتی اگر باشم هرگز ناامید نیستم. در باب یک کل اجتماعی و تعلق ما ایرانیها به آن باید منتقد بود اما ناامید نه. زیرا دستکم جامعهشناسیخواندهها میدانند که همواره چنین است که پاسخ معضلات جامعه در خود جامعه است و کار روشنفکرانهی جامعهشناس آن است که این پاسخها را متبلور کرده، پیش روی "ما" قرار دهد.
چندی پیش مهران مدیری، سلبریتی مشهور، با تکیه بر عطوفت والد-فرزندی که در نزد ما گاهاً مقدس هم هست، دفاع سرسختانهای از رقابت موجود در میان آدمها نمود و چنین گفت که (نقل به مضمون) بجز فرزندانم، اگر هر کس بخواهد از من سبقت بگیرد، با او در میآویزم. من این فرمایش ایشان را دستمایه قرار میدهم و نکات زیر را به تأمل شما میسپارم:
۱. سلبریتیها، بتوارههای جهان مدرن هستند و وضعیت شبه قدسی آنها حساسیت نسبت به گفتار و کردار و پندار ایشان را بالا میبرد، حساسیتی که اغلب منتقدانه نیست و بلکه عموما منفعلانه است. بحث گستردهی سلبریتیها در مقالهای به قلم جفری الکساندر آمده و علاقهمندان میتوانند آن را در کتاب "برنامهی قوی در جامعهشناسی فرهنگی" که به زودی از سوی نشر نگاه معاصر به چاپ میرسد دنبال کنند. سلبریتیها، تا حدی خاصیت اسطورهای دارند و برای حقیقت نشان دادن چیزی، نیاز به استدلال ندارند و این البته چندان هم بیخطر نیست.
۲. رقابت یک امر طبیعی است. دو گیاه برای کسب مواد مغذی و نور بعضاً تا سر حد مرگ رقابت میکنند. انسانها هم در بستری طبیعی چنیناند و ممکن است چنان کنند. اما باید دقت کرد که "امر طبیعی، همان امر مطلوب نیست". اخلاق، به عنوان یک محصول انسانی، یک امر فرهنگی، و نه طبیعی است. لویاشترواس شهیر تا آنجا پیش میرود که میگوید آغاز فرهنگ، مهار زدن بر طبع طبیعی است. طبیعی جلوه دادن رقابت یک استدلال ضدفرهنگی است.
۳. در جامعهشناسی توسعه، نظریهی خیر محدود از فاستر و راجرز به ما میگوید که انسان سنتی (نه مدرن- در معنای غیرسرمایهدارانهی آن-) معتقد است که خیرهای دنیا محدود است و لذا تجمع آن در نزد دیگری به معنی کاهش آن در نزد من است. همین دیدگاه مبنای نظریهی رابرت مالتوس شد و نهایتا داروین را به "انتخاب طبیعی" رساند. اما انتخاب "غیرطبیعی" بشریت نشان داد که جامعهی بشری، البته با گسترش علم و کمک بلاانکار سرمایهداری، امکان رشد مواد غذایی را خیلی خیلی بیشتر از چیزی کرد که مالتوس میاندیشید. گرچه این رشد سرمایهدارانه تا عصر ما در خصوص مام زمین بیاعتنا بود، اما بارقههای این نوید که بشریت به سمت حفظ تعادل در تولید برمیگردد را از اکنون میتوان دید.
۴. ساختار و یا نظامی که به شدت مانع از برگشتن به تعادل در خصوص مام زمین و بلکه برگشتن به تعادل در "مصرف" –این خدای بلامنازع سرمایهداران- میگردد، نظام سرمایهداری است. تجربهی عبرتآموز و ناموفق نظامهای سیاسی دولتمحور و افول نظریههای مدافع آن، خلائی در اندیشهی جهانیان ایجاد نمود و این بازار سرمایهداری بود که در ملاء کردن این خلاء سریعتر و قدرتمندتر از جوامع مدنی ملی و جهانی عمل کرد و امروز خود را یگانه منجی جامعه معرفی میکند. گرچه سرمایهداری به عنوان نظامی باز، به راستی امکان رشد منتخبی از افراد را فراهم میکند، اما همین نظام، پنهانی، انبوهی از آرزوها و امیدها به همراه صاحبان آنها را در چرخهای از اضطراب معطوف به شکست و موفقیت له میکند. مثلا صنعت فوتبال را در نظر بگیرید. سرمایهداری با صنعت فوتبال امکانی فراهم میکند تا مستعدان بتوانند از طریق استعدادشان به بالاترین ثروتها و نامآوریها برسند. اما چیزی که دیده نمیشود این است که چند نفر باید زندگیشان و شاید همه چیزشان را به پای فوتبال بریزند تا حدود 500 نفر از آنها بتوانند به لیگ سطح یکم کشوری برسند و در آن ثروت و شهرت، تبلیغ صنعت فوتبال کنند؟ یا صنعت موسیقی را ببینید. چند نفر باید تمام آرزوها و امیدها و بلکه عمرشان را صرف موسیقی کنند تا اندک خوانندگان بیشتر بلاکشیدهای توسط شرکتهای غولآسای موسیقی انتخاب و بر تارک این صنعت بنشینند و آنگاه با آن مکنت، تطهیر و تزویر سرمایهداری کنند؟ نظام سرمایهداری با زیرکی تمام، تمام آن عمرها و آرزوهای بر باد رفته را زیر زرق و برق معدود زندگیهای ویترینی پنهان میکند؛ آن هم ویترینهایی که ما از مرارتهای پس پشت آن بیخبریم.
ادامه دارد.👇👇👇
#رقابت
#وفایی
#الکساندر
#کل_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍ مسعود وفائی
دکترای جامعهشناسی فرهنگی
به طور کلی، من جامعهشناسیخواندهی بدبینی نیستم و حتی اگر باشم هرگز ناامید نیستم. در باب یک کل اجتماعی و تعلق ما ایرانیها به آن باید منتقد بود اما ناامید نه. زیرا دستکم جامعهشناسیخواندهها میدانند که همواره چنین است که پاسخ معضلات جامعه در خود جامعه است و کار روشنفکرانهی جامعهشناس آن است که این پاسخها را متبلور کرده، پیش روی "ما" قرار دهد.
چندی پیش مهران مدیری، سلبریتی مشهور، با تکیه بر عطوفت والد-فرزندی که در نزد ما گاهاً مقدس هم هست، دفاع سرسختانهای از رقابت موجود در میان آدمها نمود و چنین گفت که (نقل به مضمون) بجز فرزندانم، اگر هر کس بخواهد از من سبقت بگیرد، با او در میآویزم. من این فرمایش ایشان را دستمایه قرار میدهم و نکات زیر را به تأمل شما میسپارم:
۱. سلبریتیها، بتوارههای جهان مدرن هستند و وضعیت شبه قدسی آنها حساسیت نسبت به گفتار و کردار و پندار ایشان را بالا میبرد، حساسیتی که اغلب منتقدانه نیست و بلکه عموما منفعلانه است. بحث گستردهی سلبریتیها در مقالهای به قلم جفری الکساندر آمده و علاقهمندان میتوانند آن را در کتاب "برنامهی قوی در جامعهشناسی فرهنگی" که به زودی از سوی نشر نگاه معاصر به چاپ میرسد دنبال کنند. سلبریتیها، تا حدی خاصیت اسطورهای دارند و برای حقیقت نشان دادن چیزی، نیاز به استدلال ندارند و این البته چندان هم بیخطر نیست.
۲. رقابت یک امر طبیعی است. دو گیاه برای کسب مواد مغذی و نور بعضاً تا سر حد مرگ رقابت میکنند. انسانها هم در بستری طبیعی چنیناند و ممکن است چنان کنند. اما باید دقت کرد که "امر طبیعی، همان امر مطلوب نیست". اخلاق، به عنوان یک محصول انسانی، یک امر فرهنگی، و نه طبیعی است. لویاشترواس شهیر تا آنجا پیش میرود که میگوید آغاز فرهنگ، مهار زدن بر طبع طبیعی است. طبیعی جلوه دادن رقابت یک استدلال ضدفرهنگی است.
۳. در جامعهشناسی توسعه، نظریهی خیر محدود از فاستر و راجرز به ما میگوید که انسان سنتی (نه مدرن- در معنای غیرسرمایهدارانهی آن-) معتقد است که خیرهای دنیا محدود است و لذا تجمع آن در نزد دیگری به معنی کاهش آن در نزد من است. همین دیدگاه مبنای نظریهی رابرت مالتوس شد و نهایتا داروین را به "انتخاب طبیعی" رساند. اما انتخاب "غیرطبیعی" بشریت نشان داد که جامعهی بشری، البته با گسترش علم و کمک بلاانکار سرمایهداری، امکان رشد مواد غذایی را خیلی خیلی بیشتر از چیزی کرد که مالتوس میاندیشید. گرچه این رشد سرمایهدارانه تا عصر ما در خصوص مام زمین بیاعتنا بود، اما بارقههای این نوید که بشریت به سمت حفظ تعادل در تولید برمیگردد را از اکنون میتوان دید.
۴. ساختار و یا نظامی که به شدت مانع از برگشتن به تعادل در خصوص مام زمین و بلکه برگشتن به تعادل در "مصرف" –این خدای بلامنازع سرمایهداران- میگردد، نظام سرمایهداری است. تجربهی عبرتآموز و ناموفق نظامهای سیاسی دولتمحور و افول نظریههای مدافع آن، خلائی در اندیشهی جهانیان ایجاد نمود و این بازار سرمایهداری بود که در ملاء کردن این خلاء سریعتر و قدرتمندتر از جوامع مدنی ملی و جهانی عمل کرد و امروز خود را یگانه منجی جامعه معرفی میکند. گرچه سرمایهداری به عنوان نظامی باز، به راستی امکان رشد منتخبی از افراد را فراهم میکند، اما همین نظام، پنهانی، انبوهی از آرزوها و امیدها به همراه صاحبان آنها را در چرخهای از اضطراب معطوف به شکست و موفقیت له میکند. مثلا صنعت فوتبال را در نظر بگیرید. سرمایهداری با صنعت فوتبال امکانی فراهم میکند تا مستعدان بتوانند از طریق استعدادشان به بالاترین ثروتها و نامآوریها برسند. اما چیزی که دیده نمیشود این است که چند نفر باید زندگیشان و شاید همه چیزشان را به پای فوتبال بریزند تا حدود 500 نفر از آنها بتوانند به لیگ سطح یکم کشوری برسند و در آن ثروت و شهرت، تبلیغ صنعت فوتبال کنند؟ یا صنعت موسیقی را ببینید. چند نفر باید تمام آرزوها و امیدها و بلکه عمرشان را صرف موسیقی کنند تا اندک خوانندگان بیشتر بلاکشیدهای توسط شرکتهای غولآسای موسیقی انتخاب و بر تارک این صنعت بنشینند و آنگاه با آن مکنت، تطهیر و تزویر سرمایهداری کنند؟ نظام سرمایهداری با زیرکی تمام، تمام آن عمرها و آرزوهای بر باد رفته را زیر زرق و برق معدود زندگیهای ویترینی پنهان میکند؛ آن هم ویترینهایی که ما از مرارتهای پس پشت آن بیخبریم.
ادامه دارد.👇👇👇
#رقابت
#وفایی
#الکساندر
#کل_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
دامن زدن همین دستگاه عظیم ساختاری و دور از دسترس فکری به رقابتی "طبیعی" و نه فرهنگی است که مهران مدیری را وامیدارد خود را و جهان را درگیر در رقابتی بیانتها ببیند و آماده باشد تا شرمندهی پیشیگیران نماند؛ و به جای آنکه با تکیه بر فضایل اخلاقی، تبلیغ و ترویج "رفاقت" کند، به طبیعیسازی "رقابت" بپردازد.
تازه (و این یک تازهی خیلی بزرگ است) اینها تاثیرات یک نظام سرمایهداری جهانی واقعا سرمایهداری است؛ در آن جاهای دنیا که این زخم، فقط زخم کوچکی بر پیکرهی انسانیت و اجتماعیت است وضع به مراتب اسفبارتر است.
ما باید به جای رقابت بر طبل رفاقت بکوبیم. اگر مایلیم کل اجتماعی را جایگزین رقابتی اضطرابآلود کنیم، باید امر طبیعی را امر مطلوب ندانیم و از سلبریتی بودن و جامعهشناس بودن و ... مدد بگیریم تا امر اخلاقی را بر صدر بنشانیم، نه امر طبیعی را. سیال بودن مدرنیته، آن طور که باومن به ما میگوید، و در هم تنیدگی بازار سرمایهداری با جامعه مدرن، نباید رهزن ما بشود و مولفههای اولی را برای دومی ضروری بدانیم.
اما سخن آخر اینکه منادیان رقابت سرمایهداریمآبانه اشتباه میکنند که فکر میکنند دل سپردن به نرمافزار رقابت، مسابقه را فقط تا درب خانهی آنها همراهی میکند و وارد خانه نمیشود. هنوز زود است تا سلبریتیهای در اوج، که اسمشان فعلا سایه بر رسم فرزندان انداخته این ارزیابی را بکنند. اگر کسی به سیل خانمانبرانداز رقابت دل بسپرد، امواج ویرانگر این سیل به درون خانهاش هم خواهد آمد و آن وقت است که آدمها ناچارند با فرزندان خود هم مسابقه دهند.
#رقابت
#وفایی
#الکساندر
#کل_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
تازه (و این یک تازهی خیلی بزرگ است) اینها تاثیرات یک نظام سرمایهداری جهانی واقعا سرمایهداری است؛ در آن جاهای دنیا که این زخم، فقط زخم کوچکی بر پیکرهی انسانیت و اجتماعیت است وضع به مراتب اسفبارتر است.
ما باید به جای رقابت بر طبل رفاقت بکوبیم. اگر مایلیم کل اجتماعی را جایگزین رقابتی اضطرابآلود کنیم، باید امر طبیعی را امر مطلوب ندانیم و از سلبریتی بودن و جامعهشناس بودن و ... مدد بگیریم تا امر اخلاقی را بر صدر بنشانیم، نه امر طبیعی را. سیال بودن مدرنیته، آن طور که باومن به ما میگوید، و در هم تنیدگی بازار سرمایهداری با جامعه مدرن، نباید رهزن ما بشود و مولفههای اولی را برای دومی ضروری بدانیم.
اما سخن آخر اینکه منادیان رقابت سرمایهداریمآبانه اشتباه میکنند که فکر میکنند دل سپردن به نرمافزار رقابت، مسابقه را فقط تا درب خانهی آنها همراهی میکند و وارد خانه نمیشود. هنوز زود است تا سلبریتیهای در اوج، که اسمشان فعلا سایه بر رسم فرزندان انداخته این ارزیابی را بکنند. اگر کسی به سیل خانمانبرانداز رقابت دل بسپرد، امواج ویرانگر این سیل به درون خانهاش هم خواهد آمد و آن وقت است که آدمها ناچارند با فرزندان خود هم مسابقه دهند.
#رقابت
#وفایی
#الکساندر
#کل_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
♦️سخنی با منتقد محترم دکتر محمدحسن علایی
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۰ تیر ۱۴۰۲
آقای علاییی عزیز من از کوششها و تلاشهای شما قدردانی میکنم! شک نکنید که آماده ام از شما و هر کس دیگری بیاموزم. از اینکه به کارها و نوشتههای من توجه میکنید، صمیمانه قدردان ام!
اما بعد: در هر گفتوگویی ممکن است دو طرف نظرگاههای متفاوتی داشته باشند. اینکه من گاهی با افکار و سخنان شما موافق نباشم یا بر عکس شما با افکار و نظرات من موافق نباشید، در گفتوگو امری عادی است. من شخصا نوشتههای شما را میخوانم و دنبال میکنم و عضو کانال شما هستم.
اگر نکتهای در مقام مخالفت یا نقد شما مینویسم شک نکنید که فقط از روی دانشپژوهی هست نه هیچ چیز دیگر. از اینکه شما رشد بکنید و ببالید و تاثیرگذار باشید، خوشحال میشوم و حضور پررنگ شما و دیگر همکاران و همرشتهایها را قدر میدانم و وظیفهی خود ام میدانم که در جهت رشد یکایک همکاران و دوستان عزیز سهمی ولو کوچک ایفا کنم.
برای من ملاحظات روششناختی بسیار مهم است، زیرا فکر میکنم حساسیتهای روششناختی در کار ما مهمترین ابزار برای ارائهی کارهای ارزشمند است.
به همین دلیل، در نقد آرا و آثار دیگران حتما باید شواهد متنی ارائه کنیم. من خود همیشه چنین کرده ام. از این که آرا و افکار مرا نقد میکنید، سپاسگزار ام اما خواهش میکنم این کار را با دقت روششناختیی بیشتر انجام بدهید تا من هم استفادهی بیشتری ببرم!
در زیر چند نمونه از نقدهای خود را به آرای دیگر صاحبنظران تقدیم میکنم تا شما شیوهی کار ام را ملاحظه بکنید و ببینید آیا به آنچه در مورد نوشتهی شما گفته ام، ملتزم بوده ام یا خیر.
🔸مقالهای در نقد استاد مصطفی ملکیان
https://t.me/iransociology/861
🔸مقالهای در نقد آرای دکتر سیدجواد طباطبایی
https://t.me/zeitoons/3156
🔸مقالهای در نقد دکتر حمیدرضا جلاییپور و دکتر عبدالکریم سروش
http://zeitoons.com/32540
🔸مقالهای در نقد دکتر محسن کدیور
https://www.zeitoons.com/104459
🔸مقالهای در نقد استاد حسن یوسفیی اشکوری
https://www.zeitoons.com/105065
🔸مقالهای در نقد دکتر علیی شریعتی
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8820
#نقد
#علایی
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۰ تیر ۱۴۰۲
آقای علاییی عزیز من از کوششها و تلاشهای شما قدردانی میکنم! شک نکنید که آماده ام از شما و هر کس دیگری بیاموزم. از اینکه به کارها و نوشتههای من توجه میکنید، صمیمانه قدردان ام!
اما بعد: در هر گفتوگویی ممکن است دو طرف نظرگاههای متفاوتی داشته باشند. اینکه من گاهی با افکار و سخنان شما موافق نباشم یا بر عکس شما با افکار و نظرات من موافق نباشید، در گفتوگو امری عادی است. من شخصا نوشتههای شما را میخوانم و دنبال میکنم و عضو کانال شما هستم.
اگر نکتهای در مقام مخالفت یا نقد شما مینویسم شک نکنید که فقط از روی دانشپژوهی هست نه هیچ چیز دیگر. از اینکه شما رشد بکنید و ببالید و تاثیرگذار باشید، خوشحال میشوم و حضور پررنگ شما و دیگر همکاران و همرشتهایها را قدر میدانم و وظیفهی خود ام میدانم که در جهت رشد یکایک همکاران و دوستان عزیز سهمی ولو کوچک ایفا کنم.
برای من ملاحظات روششناختی بسیار مهم است، زیرا فکر میکنم حساسیتهای روششناختی در کار ما مهمترین ابزار برای ارائهی کارهای ارزشمند است.
به همین دلیل، در نقد آرا و آثار دیگران حتما باید شواهد متنی ارائه کنیم. من خود همیشه چنین کرده ام. از این که آرا و افکار مرا نقد میکنید، سپاسگزار ام اما خواهش میکنم این کار را با دقت روششناختیی بیشتر انجام بدهید تا من هم استفادهی بیشتری ببرم!
در زیر چند نمونه از نقدهای خود را به آرای دیگر صاحبنظران تقدیم میکنم تا شما شیوهی کار ام را ملاحظه بکنید و ببینید آیا به آنچه در مورد نوشتهی شما گفته ام، ملتزم بوده ام یا خیر.
🔸مقالهای در نقد استاد مصطفی ملکیان
https://t.me/iransociology/861
🔸مقالهای در نقد آرای دکتر سیدجواد طباطبایی
https://t.me/zeitoons/3156
🔸مقالهای در نقد دکتر حمیدرضا جلاییپور و دکتر عبدالکریم سروش
http://zeitoons.com/32540
🔸مقالهای در نقد دکتر محسن کدیور
https://www.zeitoons.com/104459
🔸مقالهای در نقد استاد حسن یوسفیی اشکوری
https://www.zeitoons.com/105065
🔸مقالهای در نقد دکتر علیی شریعتی
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8820
#نقد
#علایی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
جامعهشناسی
♦️انکشاف غرب / دوشنبههای بخارا
۱۱ تیر ۱۴۰۲
عصر دوشنبههای مجله بخارا
پانزدهمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای مجله بخارا اختصاص دارد به نقد و بررسی کتاب «انکشاف فرنگ» تالیف دکتر فرامرز معتمد دزفولی که نشر نگاه معاصر بهتازگی منتشر کرده است.
این نشست در ساعت پنج بعد از ظهر دوشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۲ در محل موسسهی فرهنگی و هنریی ققنوس (راوی دوران) با حضور: نعمتالله فاضلی، حسن محدثیی گیلوایی، علیاکبر احمدی، فرامرز معتمد دزفولی و علیی دهباشی برگزار خواهد شد.
این نشست در ساعت پنج بعد از ظهر دوشنبه دوازدهم تیر ماه ۱۴۰۲ در موسسه فرهنگی و هنریی ققنوس راوی (راوی دوران) به نشانیی: خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچهی شفیعی، پلاک ۱ برگزار میشود.
#غرب
#بخارا
#معتمد_دزفولی
@NewHasanMohaddesi
۱۱ تیر ۱۴۰۲
عصر دوشنبههای مجله بخارا
پانزدهمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای مجله بخارا اختصاص دارد به نقد و بررسی کتاب «انکشاف فرنگ» تالیف دکتر فرامرز معتمد دزفولی که نشر نگاه معاصر بهتازگی منتشر کرده است.
این نشست در ساعت پنج بعد از ظهر دوشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۲ در محل موسسهی فرهنگی و هنریی ققنوس (راوی دوران) با حضور: نعمتالله فاضلی، حسن محدثیی گیلوایی، علیاکبر احمدی، فرامرز معتمد دزفولی و علیی دهباشی برگزار خواهد شد.
این نشست در ساعت پنج بعد از ظهر دوشنبه دوازدهم تیر ماه ۱۴۰۲ در موسسه فرهنگی و هنریی ققنوس راوی (راوی دوران) به نشانیی: خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچهی شفیعی، پلاک ۱ برگزار میشود.
#غرب
#بخارا
#معتمد_دزفولی
@NewHasanMohaddesi
♦️اتوپیای زمینیی فرنگ: از سنتاندیشی تا بحران سنت (به بهانهی انتشار کتاب انکشاف فرنگ نوشتهی دکتر معتمد دزفولی)
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ تیر ۱۴۰۲
امروز در بارهی این موضوع در دوشنبههای بخارا سخن خواهم گفت. خواهم گفت که آشناییی ما با غرب بهمنزلهی یک دیگری، آغازگاه اندیشیدن ما به سنت شد و اکنون از آن آغازگاه به مدد تلاشهای روشنفکران ایرانی و تحولات رویداده در ایران بسی عبور کرده ایم و به مرحلهی بحران در سنت رسیده ایم و شتابان در مسیر تجدید سنت گام نهاده ایم. سنت تمام نیروی خود را به میدان آورده و اکنون دچار بحرانی بنیادی است.
ایران فردا ایرانی متفاوت است که در آن نیروهای سنتی دیگر فاقد اقتدار پیشین خود هستند.
#سنت
#تجدید_سنت
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ تیر ۱۴۰۲
امروز در بارهی این موضوع در دوشنبههای بخارا سخن خواهم گفت. خواهم گفت که آشناییی ما با غرب بهمنزلهی یک دیگری، آغازگاه اندیشیدن ما به سنت شد و اکنون از آن آغازگاه به مدد تلاشهای روشنفکران ایرانی و تحولات رویداده در ایران بسی عبور کرده ایم و به مرحلهی بحران در سنت رسیده ایم و شتابان در مسیر تجدید سنت گام نهاده ایم. سنت تمام نیروی خود را به میدان آورده و اکنون دچار بحرانی بنیادی است.
ایران فردا ایرانی متفاوت است که در آن نیروهای سنتی دیگر فاقد اقتدار پیشین خود هستند.
#سنت
#تجدید_سنت
@NewHasanMohaddesi
♦️گزارشی از جلسهی نقد کتاب ”انکشاف فرنگ”: اختلال، سانسور، و رفتار توهینآمیز کارگزار فرهنگی
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ تیر ۱۴۰۲
جلسهی نقد کتاب انکشاف فرنگ نوشتهی دکتر فرامرز معتمد دزفولی در عصر دوشنبههای بخارا به اجرای آقای علیی دهباشی برگزار گردید و بهترتیب دکتر فرامرز معتمد دزفولی، دکتر نعمتالله فاضلی، دکتر علیی احمدی، من، و کارگزار فرهنگی علیی دهباشی سخنرانی کردیم.
متاسفانه آقای علیی دهباشی دعوتکننده و مجریی مراسم نتوانست سخنان مرا در نقد سنت اسلامی-ایرانی تحمل کند و موجب اختلال در سخنرانی و سانسور آن با رفتار توهینآمیز شد.
من برای شرکت در این جلسه وقت زیادی را صرف کردم و به خاطر آقای دکتر معتمد دزفولی دوست عزیز ام در این جلسه شرکت کردم. اگر با شخصیت و رفتار این کارگزار فرهنگی و منتفع از قلمرو فرهنگ آقای علیی دهباشی آشنا بودم، هرگز در این جلسه شرکت نمیکردم.
در ادامه برخی از فایلهای صوتی را که من موفق به ضبط آنها شده ام، تقدیم شما میکنم. متاسفانه نتوانستم سخنان دکتر معتمد دزفولیی عزیز را ضبط کنم! امیدوار ام خود ایشان فایل صوتیی بحثشان را برای من ارسال کنند!
#فرنگ
#انکشاف_فرنگ
#علی_دهباشی
#علیاکبر_احمدی
#نعمتالله_فاضلی
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ تیر ۱۴۰۲
جلسهی نقد کتاب انکشاف فرنگ نوشتهی دکتر فرامرز معتمد دزفولی در عصر دوشنبههای بخارا به اجرای آقای علیی دهباشی برگزار گردید و بهترتیب دکتر فرامرز معتمد دزفولی، دکتر نعمتالله فاضلی، دکتر علیی احمدی، من، و کارگزار فرهنگی علیی دهباشی سخنرانی کردیم.
متاسفانه آقای علیی دهباشی دعوتکننده و مجریی مراسم نتوانست سخنان مرا در نقد سنت اسلامی-ایرانی تحمل کند و موجب اختلال در سخنرانی و سانسور آن با رفتار توهینآمیز شد.
من برای شرکت در این جلسه وقت زیادی را صرف کردم و به خاطر آقای دکتر معتمد دزفولی دوست عزیز ام در این جلسه شرکت کردم. اگر با شخصیت و رفتار این کارگزار فرهنگی و منتفع از قلمرو فرهنگ آقای علیی دهباشی آشنا بودم، هرگز در این جلسه شرکت نمیکردم.
در ادامه برخی از فایلهای صوتی را که من موفق به ضبط آنها شده ام، تقدیم شما میکنم. متاسفانه نتوانستم سخنان دکتر معتمد دزفولیی عزیز را ضبط کنم! امیدوار ام خود ایشان فایل صوتیی بحثشان را برای من ارسال کنند!
#فرنگ
#انکشاف_فرنگ
#علی_دهباشی
#علیاکبر_احمدی
#نعمتالله_فاضلی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from آرشیو انجمن دوستداران کتاب دزفول (Mahmood Gh)
امروز دوشنبه ۱۲ تیر ماه برگزاری جلسه نقد و بررسی تالیف جدید دکتر فرامرز معتمد در تهران فایل صوتی دکتر محدثی 👇👇
Audio
نقد و نظر دکتر محدثی از کتاب انکشاف فرنگ تالیف دکتر فرامرز معتمد
https://t.me/doostdaran_ketab_dezful/2724
#فرنگ
#انکشاف_فرنگ
#علی_دهباشی
#علیاکبر_احمدی
#نعمتالله_فاضلی
@NewHasanMohaddesi
https://t.me/doostdaran_ketab_dezful/2724
#فرنگ
#انکشاف_فرنگ
#علی_دهباشی
#علیاکبر_احمدی
#نعمتالله_فاضلی
@NewHasanMohaddesi
201026_1924
My Recording
♦️اتوپیای زمینیی فرنگ: از سنتاندیشی تا بحران سنت (به بهانهی انتشار کتاب انکشاف فرنگ نوشتهی دکتر معتمد دزفولی)
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ تیر ۱۴۰۲
امروز در بارهی این موضوع در دوشنبههای بخارا سخن گفتم. گفتم که آشناییی ما با غرب بهمنزلهی یک دیگری، آغازگاه اندیشیدن ما به سنت شد و اکنون از آن آغازگاه به مدد تلاشهای روشنفکران ایرانی و تحولات رویداده در ایران بسی عبور کرده ایم و به مرحلهی بحران در سنت رسیده ایم
ایران فردا ایرانی متفاوت است که در آن نیروهای سنتی دیگر فاقد اقتدار پیشین خود هستند. متاسفانه آقای علیی دهباشی دعوتکننده و مجریی مراسم نتوانست سخنان مرا در نقد سنت اسلامی-ایرانی تحمل کند و موجب اختلال در سخنرانی و سانسور آن با رفتار توهینآمیز شد. رشتهی سخنام پاره شد و نکات مهمی ناگفته ماند!
در این فایل سخنان
- نعمتالله فاضلی (دقیقهی ۱ تا ۳۷)،
- علیاکبر احمدی (دقیقهی ۳۸ تا ۵۸)،
- حسن محدثیی گیلوایی (۵۸ تا ۸۷)، و
-علیی دهباشی (دقیقهی ۸۷ تا ۹۶)
را میتوانید بشنوید!
#سنت
#فرنگ
#تجدید_سنت
#انکشاف_فرنگ
#علی_دهباشی
#علیاکبر_احمدی
#نعمتالله_فاضلی
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ تیر ۱۴۰۲
امروز در بارهی این موضوع در دوشنبههای بخارا سخن گفتم. گفتم که آشناییی ما با غرب بهمنزلهی یک دیگری، آغازگاه اندیشیدن ما به سنت شد و اکنون از آن آغازگاه به مدد تلاشهای روشنفکران ایرانی و تحولات رویداده در ایران بسی عبور کرده ایم و به مرحلهی بحران در سنت رسیده ایم
ایران فردا ایرانی متفاوت است که در آن نیروهای سنتی دیگر فاقد اقتدار پیشین خود هستند. متاسفانه آقای علیی دهباشی دعوتکننده و مجریی مراسم نتوانست سخنان مرا در نقد سنت اسلامی-ایرانی تحمل کند و موجب اختلال در سخنرانی و سانسور آن با رفتار توهینآمیز شد. رشتهی سخنام پاره شد و نکات مهمی ناگفته ماند!
در این فایل سخنان
- نعمتالله فاضلی (دقیقهی ۱ تا ۳۷)،
- علیاکبر احمدی (دقیقهی ۳۸ تا ۵۸)،
- حسن محدثیی گیلوایی (۵۸ تا ۸۷)، و
-علیی دهباشی (دقیقهی ۸۷ تا ۹۶)
را میتوانید بشنوید!
#سنت
#فرنگ
#تجدید_سنت
#انکشاف_فرنگ
#علی_دهباشی
#علیاکبر_احمدی
#نعمتالله_فاضلی
@NewHasanMohaddesi
♦️تقلیل سکولاریزاسیون به سکولاریته: ضدمقایسههای گمراهکنندهی اسلام و مسیحیت
عنوان سخنرانیام در ۱۳ تیر ماه
هفت تیر. نجات اللهی. چند قدم بالاتر از تقاطع نجات اللهی و طالقانی، خانه اندیشمندان علوم انسانی
#دین
#اسلام
#طباطبایی
#مسیحیت
@NewHasanMohaddesi
عنوان سخنرانیام در ۱۳ تیر ماه
هفت تیر. نجات اللهی. چند قدم بالاتر از تقاطع نجات اللهی و طالقانی، خانه اندیشمندان علوم انسانی
#دین
#اسلام
#طباطبایی
#مسیحیت
@NewHasanMohaddesi
♦️گزارشی از جلسهی ”روایت دکتر سیدجواد طباطبایی از ماهیت و کارکردهای دین: همگرا یا واگرا”
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ تیر ۱۴۰۲
در یک روز بسیار گرم تابستانی جلسهی ”روایت دکتر سیدجواد طباطبایی از ماهیت و کارکردهای دین: همگرا یا واگرا” با مدیریت و اجرای بسیار خوب دکتر محمد منصورنژاد برگزار شد.
در این جلسه به ترتیب خسرو قبادی، حسن محدثیی گیلوایی، و محمد منصورنژاد سخن گفتند. پس از هر سخنرانی نیز پرسش و پاسخ برگزار گردید.
همچنین، آقای دکتر احمد بستانی نتوانستند مطابق برنامهی اعلام شده در این جلسه حاضر شوند و به طرح بحث بپردازند.
تا ساعاتی دیگر فایلهای صوتیای که من از این جلسه ضبط کرده ام، تقدیمتان خواهد شد.
امیدوار ام این بحثها برای مخاطبان محترم مفید باشد!
#دین
#سکولاریته
#سکولاریسم
#سکولاریزاسیون
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ تیر ۱۴۰۲
در یک روز بسیار گرم تابستانی جلسهی ”روایت دکتر سیدجواد طباطبایی از ماهیت و کارکردهای دین: همگرا یا واگرا” با مدیریت و اجرای بسیار خوب دکتر محمد منصورنژاد برگزار شد.
در این جلسه به ترتیب خسرو قبادی، حسن محدثیی گیلوایی، و محمد منصورنژاد سخن گفتند. پس از هر سخنرانی نیز پرسش و پاسخ برگزار گردید.
همچنین، آقای دکتر احمد بستانی نتوانستند مطابق برنامهی اعلام شده در این جلسه حاضر شوند و به طرح بحث بپردازند.
تا ساعاتی دیگر فایلهای صوتیای که من از این جلسه ضبط کرده ام، تقدیمتان خواهد شد.
امیدوار ام این بحثها برای مخاطبان محترم مفید باشد!
#دین
#سکولاریته
#سکولاریسم
#سکولاریزاسیون
@NewHasanMohaddesi
201027_1725
My Recording
♦️گزارشی از جلسهی ”روایت دکتر سیدجواد طباطبایی از ماهیت و کارکردهای دین: همگرا یا واگرا”
۱۳ تیر ۱۴۰۲
بخش انتهاییی سخنرانیی دکتر خسرو قبادی
#دین
#سکولاریته
#سکولاریسم
#سکولاریزاسیون
@NewHasanMohaddesi
۱۳ تیر ۱۴۰۲
بخش انتهاییی سخنرانیی دکتر خسرو قبادی
#دین
#سکولاریته
#سکولاریسم
#سکولاریزاسیون
@NewHasanMohaddesi
201027_1741
My Recording
♦️گزارشی از جلسهی ”روایت دکتر سیدجواد طباطبایی از ماهیت و کارکردهای دین: همگرا یا واگرا”
۱۳ تیر ۱۴۰۲
پرسش و پاسخ با دکتر خسرو قبادی
#دین
#سکولاریته
#سکولاریسم
#سکولاریزاسیون
@NewHasanMohaddesi
۱۳ تیر ۱۴۰۲
پرسش و پاسخ با دکتر خسرو قبادی
#دین
#سکولاریته
#سکولاریسم
#سکولاریزاسیون
@NewHasanMohaddesi
201027_1742
My Recording
♦️تقلیل سکولاریزاسیون به سکولاریته: ضدمقایسههای گمراهکنندهی اسلام و مسیحیت (مورد دکتر سیدجواد طباطبایی)
🎤 حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ تیر ماه ۱۴۰۲
#دین
#اسلام
#طباطبایی
#مسیحیت
@NewHasanMohaddesi
🎤 حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ تیر ماه ۱۴۰۲
#دین
#اسلام
#طباطبایی
#مسیحیت
@NewHasanMohaddesi
201027_1824
My Recording
♦️گزارشی از جلسهی ”روایت دکتر سیدجواد طباطبایی از ماهیت و کارکردهای دین: همگرا یا واگرا”
۱۳ تیر ۱۴۰۲
پرسش و پاسخ با حسن محدثیی گیلوایی
#دین
#سکولاریته
#سکولاریسم
#سکولاریزاسیون
@NewHasanMohaddesi
۱۳ تیر ۱۴۰۲
پرسش و پاسخ با حسن محدثیی گیلوایی
#دین
#سکولاریته
#سکولاریسم
#سکولاریزاسیون
@NewHasanMohaddesi