♦️انتشار کتاب ابوذر الغفاری
انتشار ترجمهی عربیی نوشتههای دکتر علیی شریعتی در بارهی ابوذر به زبان عربی (برای نخستین بار)
🔸ترجمهی خلیل العصامی
🔸با مقدّمهی حسن محدّثی
🔹از برادر عزیزام آقای حسن الصرّاف، مترجم گرامیی آثار دکتر شریعتی به زبان عربی، به خاطر صبر و حوصله و پیگیریشان و زحمت ترجمهی مقدمه به زبان عربی بسیار تشکر میکنم!
#ابوذر
#شریعتی
#العصامی
#انتشارات_لااوکون
@NewHasanMohaddesi
انتشار ترجمهی عربیی نوشتههای دکتر علیی شریعتی در بارهی ابوذر به زبان عربی (برای نخستین بار)
🔸ترجمهی خلیل العصامی
🔸با مقدّمهی حسن محدّثی
🔹از برادر عزیزام آقای حسن الصرّاف، مترجم گرامیی آثار دکتر شریعتی به زبان عربی، به خاطر صبر و حوصله و پیگیریشان و زحمت ترجمهی مقدمه به زبان عربی بسیار تشکر میکنم!
#ابوذر
#شریعتی
#العصامی
#انتشارات_لااوکون
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from علي شريعتي
الاصدقاء الاعزاء ترجم لأول مرة الى اللغة العربية كتاب ابو ذر الغفاري للدكتور علي شريعتي و سيكون متوفر في معرض العراق الدولي للكتاب
♦️مسالهی اجتماعی ما چیست؟
✍️ مجید یونسیان
۱۸ آذر ۱۴۰۰
در سمپوزیم مجازی ،"مساله اجتماعی"که با مشارکت گروهی از دانش آموختگان جامعه شناسی برگزار شد تقریبا رئوس تمامی یا بخشی از سرفصل های انچه محیط پیرامون ما امروز درگیر آن است مرور شد۔ علی القاعده می توان اذعان کرد که در این نشست ،جامعه شناسان ایرانی هریک به نوعی، رویکردی روزمره به موضوعاتی داشتند که من هنوز واژه و مفهوم درستی برای بیان ان نیافته ام اما تصور می کنم همه این موضوعات نوعی تاول است تاول برآمده از نوعی بیمارگونگی در یک محیط اجتماعی ناهمگون۔
اما آیا می توان این آسیب ها وتاول ها را مساله اجتماعی نامید؟ مساله اجتماعی از دو جز قوام می یابد۔ اول: جامعه و دوم: آنچه در آن موضوعیت می یابد۔ هر این دو جز به یک چیز برمی گردد ،انسان و زندگی جمعی۔ قبل از هر چیز ما باید این سوال را بپرسیم که آیا در محیطی که ما زندگی می کنیم چیزی بنام جامعه وجوددارد؟ ایا محیط زندگی جمعی ما را می توان جامعه اطلاق کرد؟ پاسخ این سوال هم سهل است و هم ممتنع.
منتسکیو انسان را یک موجود ذیشعور می داند ومعتقد است قبل از اینکه موجودذیشعوری بنام انسان بوجوداید موجودات دیگری بوده اند لازمه چنین وجودی رابطه فی مابین انهاست واین روابط مستلزم قانون و اصولی است۔ منتسکیو برای همه موجودات چنداصل قائل است۔
اینکه میان انها رابطه است۔ اینکه این روابط بر اصولی بنیان یافته است. اینکه هر موجودی متغییر است. اینکه هر تغییری مستمر است۔
پس همین قوانین و اصول بلاشرط در انسان جاری است۔از رابطه بین انسانها یک وجودمستقل از انها بوجود می اید که قوانین واصولی دارد،متغییر است واین تغییرات همیشگی است۔جامعه همین وجود مستقل است۔ آن اصل و قانون و اصولی که وجه مشترک وثابت هر جامعه ای است حس تعلقی است که رابطه بین انسانها را بوجود می آورد یک محیط جمعی با وجود چنین حس تعلق است که جامعه نامیده می شود۔
حال پرسش این است که چه چیزی وجود دارد که بتوان برمبنای ان گفت ما دارای ویژگی جامعه بودن هستیم۔تا قبل از مدرنیته حس تعلق جامعه بودگی با یک اصل جغرافیایی پیوند محکمی داشت که ما ان را وطن می نامییم۔کوچک ترین هستی اجتماعی،خانواده است که با هم بودگی انها وتعلق ووابستگی انها در یک فضای جغرافیایی شکل می گرفت۔غار ،خانه،،محله،روستا ،شهر،کشور وجهان۔
بعد از این محیط جغرافیایی هویتی است که این با هم بودگی شکل می گیرد،ملت وسپس نظمی که ارتباط میان عناصر وویژگی های یک ملت بدان وابسته است۔دولت همان نظم سازمان یافته است که سه عنصر انسان،محیط وهویت را به هم پیوند می دهد۔بعد از مدرنیته که موجب کم رنگ شدن وطن واهمیت یابی هویت فرهنگی شد فردگرایی پیوندهای درونی میان انسانها را تغییر داد ۔
اکنون محیط اجتماعی ما درگیر یک دگردیسی عظیم است اجتماع مبتنی بر قوانین ماقبل مدرنیته درحال گریز سریع به دوران مدرن است حس تعلق ما دچار تغییر شده است۔محیط اجتماعی ما در خلا وخلسه است اما هنوز پیوند عمیقی با وطن دارد۔هویت اش با وطن تعریف می شود گرچه باانقلاب۵۷مسیر تغییرات به سمت گسست از حس تعلق ملی گرایی به دین گرایی بود اما جنگ حس تعلق ملی را احیا کرد وپیوندهایی که در حال گسست بود دوباره تقویت شداما انچه لازمه شکل گیری هویت مبتنی برحس تعلق ملی است،یعنی نظم دولت_ملت شکل نگرفت ودر مقابل ،دولت در قالب یک ایدئولوژی سیاسی همان نقشی را بازی کرد که دولت های پس از مدرنیته بازی کردند۔تمرکز تمام عوامل وابزارهای قدرت در دولت برای ایجاد هویتی نوین بر اساس ایدئولوژی های سیاسی۔
در غرب این روابط در چارچوب قوانین وقراردادهای اجتماعی تعریف وتثبیت وفرهنگ وتمدنی مبتنی براین قراردادها بوجودامده است هویت همه این جوامع براساس همین قراردادها شکل گرفته است لذا انها جوامعی قرادادی هستند با هویت هایی تعریف شده۔اما در ایران چنین اتفاقی نیافتاده است۔حس تعلق ملی تضعیف شده است وحس تعلق دینی بعنوان جایگزین تعریف نشده و مورد پذیش عمومی قرار نگرفته است محیط اجتماعی ما نقطه اتصال وپیوند خودرا از دست داده است ولذا گمشده ای بنام هویت دارد۔مساله اجتماعی ما این است که نمی دانیم کی،چی وکجاهستیم۔ نقطه اتصالی که ما را از اجتماعی متفرق به یک جامعه تبدیل می کند چیست. روی چه پایه،اصول و قوانینی باید بایستیم.
سمپوزیم اخیر دانش آموختگان جامعه شناسی از این بعد مهم است که حداقل این فرصت را ایجاد کرد که موضوعی مهم طرح شود ۔
#مسالهی_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍️ مجید یونسیان
۱۸ آذر ۱۴۰۰
در سمپوزیم مجازی ،"مساله اجتماعی"که با مشارکت گروهی از دانش آموختگان جامعه شناسی برگزار شد تقریبا رئوس تمامی یا بخشی از سرفصل های انچه محیط پیرامون ما امروز درگیر آن است مرور شد۔ علی القاعده می توان اذعان کرد که در این نشست ،جامعه شناسان ایرانی هریک به نوعی، رویکردی روزمره به موضوعاتی داشتند که من هنوز واژه و مفهوم درستی برای بیان ان نیافته ام اما تصور می کنم همه این موضوعات نوعی تاول است تاول برآمده از نوعی بیمارگونگی در یک محیط اجتماعی ناهمگون۔
اما آیا می توان این آسیب ها وتاول ها را مساله اجتماعی نامید؟ مساله اجتماعی از دو جز قوام می یابد۔ اول: جامعه و دوم: آنچه در آن موضوعیت می یابد۔ هر این دو جز به یک چیز برمی گردد ،انسان و زندگی جمعی۔ قبل از هر چیز ما باید این سوال را بپرسیم که آیا در محیطی که ما زندگی می کنیم چیزی بنام جامعه وجوددارد؟ ایا محیط زندگی جمعی ما را می توان جامعه اطلاق کرد؟ پاسخ این سوال هم سهل است و هم ممتنع.
منتسکیو انسان را یک موجود ذیشعور می داند ومعتقد است قبل از اینکه موجودذیشعوری بنام انسان بوجوداید موجودات دیگری بوده اند لازمه چنین وجودی رابطه فی مابین انهاست واین روابط مستلزم قانون و اصولی است۔ منتسکیو برای همه موجودات چنداصل قائل است۔
اینکه میان انها رابطه است۔ اینکه این روابط بر اصولی بنیان یافته است. اینکه هر موجودی متغییر است. اینکه هر تغییری مستمر است۔
پس همین قوانین و اصول بلاشرط در انسان جاری است۔از رابطه بین انسانها یک وجودمستقل از انها بوجود می اید که قوانین واصولی دارد،متغییر است واین تغییرات همیشگی است۔جامعه همین وجود مستقل است۔ آن اصل و قانون و اصولی که وجه مشترک وثابت هر جامعه ای است حس تعلقی است که رابطه بین انسانها را بوجود می آورد یک محیط جمعی با وجود چنین حس تعلق است که جامعه نامیده می شود۔
حال پرسش این است که چه چیزی وجود دارد که بتوان برمبنای ان گفت ما دارای ویژگی جامعه بودن هستیم۔تا قبل از مدرنیته حس تعلق جامعه بودگی با یک اصل جغرافیایی پیوند محکمی داشت که ما ان را وطن می نامییم۔کوچک ترین هستی اجتماعی،خانواده است که با هم بودگی انها وتعلق ووابستگی انها در یک فضای جغرافیایی شکل می گرفت۔غار ،خانه،،محله،روستا ،شهر،کشور وجهان۔
بعد از این محیط جغرافیایی هویتی است که این با هم بودگی شکل می گیرد،ملت وسپس نظمی که ارتباط میان عناصر وویژگی های یک ملت بدان وابسته است۔دولت همان نظم سازمان یافته است که سه عنصر انسان،محیط وهویت را به هم پیوند می دهد۔بعد از مدرنیته که موجب کم رنگ شدن وطن واهمیت یابی هویت فرهنگی شد فردگرایی پیوندهای درونی میان انسانها را تغییر داد ۔
اکنون محیط اجتماعی ما درگیر یک دگردیسی عظیم است اجتماع مبتنی بر قوانین ماقبل مدرنیته درحال گریز سریع به دوران مدرن است حس تعلق ما دچار تغییر شده است۔محیط اجتماعی ما در خلا وخلسه است اما هنوز پیوند عمیقی با وطن دارد۔هویت اش با وطن تعریف می شود گرچه باانقلاب۵۷مسیر تغییرات به سمت گسست از حس تعلق ملی گرایی به دین گرایی بود اما جنگ حس تعلق ملی را احیا کرد وپیوندهایی که در حال گسست بود دوباره تقویت شداما انچه لازمه شکل گیری هویت مبتنی برحس تعلق ملی است،یعنی نظم دولت_ملت شکل نگرفت ودر مقابل ،دولت در قالب یک ایدئولوژی سیاسی همان نقشی را بازی کرد که دولت های پس از مدرنیته بازی کردند۔تمرکز تمام عوامل وابزارهای قدرت در دولت برای ایجاد هویتی نوین بر اساس ایدئولوژی های سیاسی۔
در غرب این روابط در چارچوب قوانین وقراردادهای اجتماعی تعریف وتثبیت وفرهنگ وتمدنی مبتنی براین قراردادها بوجودامده است هویت همه این جوامع براساس همین قراردادها شکل گرفته است لذا انها جوامعی قرادادی هستند با هویت هایی تعریف شده۔اما در ایران چنین اتفاقی نیافتاده است۔حس تعلق ملی تضعیف شده است وحس تعلق دینی بعنوان جایگزین تعریف نشده و مورد پذیش عمومی قرار نگرفته است محیط اجتماعی ما نقطه اتصال وپیوند خودرا از دست داده است ولذا گمشده ای بنام هویت دارد۔مساله اجتماعی ما این است که نمی دانیم کی،چی وکجاهستیم۔ نقطه اتصالی که ما را از اجتماعی متفرق به یک جامعه تبدیل می کند چیست. روی چه پایه،اصول و قوانینی باید بایستیم.
سمپوزیم اخیر دانش آموختگان جامعه شناسی از این بعد مهم است که حداقل این فرصت را ایجاد کرد که موضوعی مهم طرح شود ۔
#مسالهی_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
♦️هایدگر و تمایز "گفتهی شاعرانه و گفتهی متفکرانه"
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ آذر ۱۴۰۰
🔻در جلسهی نقد کتاب محقق و دانشمند گرامی جناب آقای دکتر سروش دباغ که در همین ماه در کلاب هاوس برگزار شد، بین شعر و تفکر قایل به تمایز شدم و گفتم که سخن شاعرانه غیر از سخن فیلسوفانه و سخن علمی است و در تفسیر متفکرانهی سخن شاعران میبایست احتیاط کرد.
🔻بحثام را در این باره مبتنی کردم بر مقالهای که سالها پیش تحت عنوان "شعرزدگی و مغالطههای شعری در آثار بزرگان" که در مجلهی جهان کتاب منتشر شده است.
🔻دکتر سروش دبّاغ عزیز در نقد سخن من ارجاع دادند به آثار هایدگر متاخر و گفتند که هایدگر متاخر اتفاقاً معتقد است که تفکر اصیل در شعر یافت میشود (دقیقهی 2:17:50).
🔻اکنون در حال خواندن کتاب "چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟" از هایدگر به ترجمهی آقای سیاوش جمادی (ققنوس، ۱۳۸۸، چاپ چهارم) هستم و رسیدم به این بحث هایدگر که آشکارا بین "گفتهی شاعرانه" و "گفتهی متفکرانه" تمایز قایل شده است 👆و بر آن است که فقط "گاه باشد که این دو یکی گردند."
🔻این کتاب از آثار هایدگر متاخر است و مویّد سخن دکتر دبّاغ نیست.
#شعر
#دباغ
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ آذر ۱۴۰۰
🔻در جلسهی نقد کتاب محقق و دانشمند گرامی جناب آقای دکتر سروش دباغ که در همین ماه در کلاب هاوس برگزار شد، بین شعر و تفکر قایل به تمایز شدم و گفتم که سخن شاعرانه غیر از سخن فیلسوفانه و سخن علمی است و در تفسیر متفکرانهی سخن شاعران میبایست احتیاط کرد.
🔻بحثام را در این باره مبتنی کردم بر مقالهای که سالها پیش تحت عنوان "شعرزدگی و مغالطههای شعری در آثار بزرگان" که در مجلهی جهان کتاب منتشر شده است.
🔻دکتر سروش دبّاغ عزیز در نقد سخن من ارجاع دادند به آثار هایدگر متاخر و گفتند که هایدگر متاخر اتفاقاً معتقد است که تفکر اصیل در شعر یافت میشود (دقیقهی 2:17:50).
🔻اکنون در حال خواندن کتاب "چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟" از هایدگر به ترجمهی آقای سیاوش جمادی (ققنوس، ۱۳۸۸، چاپ چهارم) هستم و رسیدم به این بحث هایدگر که آشکارا بین "گفتهی شاعرانه" و "گفتهی متفکرانه" تمایز قایل شده است 👆و بر آن است که فقط "گاه باشد که این دو یکی گردند."
🔻این کتاب از آثار هایدگر متاخر است و مویّد سخن دکتر دبّاغ نیست.
#شعر
#دباغ
@NewHasanMohaddesi
4_5861688769064733489.pdf
494 KB
♦️شعرزدهگی و مغالطههای شعری در آثار بزرگان
✍ حسن محدثیی گیلوایی
مجلهی جهان کتاب، مرداد ۱۳۸۰ - شماره ۱۲۷ و ۱۲۸ (۳ صفحه - از ۹ تا ۱۱).
بازنشر: ۱۹ آذر ۱۴۰۰
#شعر
#تفکر
#شعرزدهگی
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
مجلهی جهان کتاب، مرداد ۱۳۸۰ - شماره ۱۲۷ و ۱۲۸ (۳ صفحه - از ۹ تا ۱۱).
بازنشر: ۱۹ آذر ۱۴۰۰
#شعر
#تفکر
#شعرزدهگی
@NewHasanMohaddesi
♦️[نسبت شعر و تفکر، نسبت شاعر و متفکر]
✍ دکتر علیرضا معینی
۱۹ آذر ۱۴۰۰
🔻شاعر میتواند متفکر هم باشد اما در هنگام شعر گفتن، بایستی موقتاً شخصیت متفکر خویش را مغفول بنهد.
🔻دوم اینکه شعر البته میتواند الهامبخش تفکر مخاطب شعر باشد، نه اینکه ابزار انتقال تفکر به او باشد.
🔻فضیلت شعر، زیبایی است. فضلیت تفکر، صدق است.
🔸محدثی: درود دکتر معینیی عزیز!
این چند جملهی شما به قدر یک کتاب، سخن دارند. جملهی آخر شما یادآور این سخن هایدگر است👇؛ البته هایدگر ظرافتهایی را در کار میکند:
"سخن شاعرانه بر حقیقت خاص خودش مبتنی است. این حقیقت را زیبایی خوانند" (هایدگر، ۱۳۸۸: ۱۰۲- ۱۰۱؛ چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ ترجمهی سیاوش جمادی. تهران: نشر ققنوس، چاپ چهارم).
#شعر
#تفکر
#شاعر
#متفکر
#معینی
#هایدگر
#شعرزدهگی
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر علیرضا معینی
۱۹ آذر ۱۴۰۰
🔻شاعر میتواند متفکر هم باشد اما در هنگام شعر گفتن، بایستی موقتاً شخصیت متفکر خویش را مغفول بنهد.
🔻دوم اینکه شعر البته میتواند الهامبخش تفکر مخاطب شعر باشد، نه اینکه ابزار انتقال تفکر به او باشد.
🔻فضیلت شعر، زیبایی است. فضلیت تفکر، صدق است.
🔸محدثی: درود دکتر معینیی عزیز!
این چند جملهی شما به قدر یک کتاب، سخن دارند. جملهی آخر شما یادآور این سخن هایدگر است👇؛ البته هایدگر ظرافتهایی را در کار میکند:
"سخن شاعرانه بر حقیقت خاص خودش مبتنی است. این حقیقت را زیبایی خوانند" (هایدگر، ۱۳۸۸: ۱۰۲- ۱۰۱؛ چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ ترجمهی سیاوش جمادی. تهران: نشر ققنوس، چاپ چهارم).
#شعر
#تفکر
#شاعر
#متفکر
#معینی
#هایدگر
#شعرزدهگی
@NewHasanMohaddesi
♦️نوبت خماری
✍ رضا بابایی
یادشان گرامی
۲۰ آذر ۱۴۰۰
شاید هیچ ملتی را در جهان نتوان یافت که به اندازۀ ما شعر گفته باشد و شعر خوانده و شاعرانه زیسته باشد. شعر، زبان تخیل است و تخیل همواره چند گام جلوتر از علم است؛ اما گاهی نیز به بیراهه میرود. تخیل، افقهای دور را نشان میدهد و عینکی دوربین برای چشمهای نزدیکبین علم میسازد. اما اگر فروتنی علم نباشد، فراتنی و بلندپروازیهای تخیل کار دست انسان میدهد. تعاملات علم و تخیل، بسیار پیچیده است. از زمان افلاطون تا امروز، فیلسوفان کوشیدهاند که سبکبالی تخیل را با سرسختی علم مهار کنند و نیز به نیروی تخیل، علم را از لاک محافظهکاری بیرون آورند. آنچه تا امروز بر آن توافق شده است، نیازمندی علم به تخیل، و ناگزیری تخیل از مراعات جانب علم در مقام داوری و زیستن در جهان خاکی است.
به خدا پناه باید برد از روزی که تخیل، از آسمان فرود آید و زمام زمین را در دست گیرد. شعر در جهان خویش سلطان است، اما اگر به تاریخ شبیخون زند و دستگاههای معرفتی را تسخیر کند، آدمی را در هپروت بیپایان رها میکند. مجنون میتواند لیلی را قافیۀ شعر هستی بخواند و بگوید:
این جهان شعر است و لیلی قافیه
مابقی حرف است و حشو و حاشیه
اما اگر زندگی خویش را بر همین مبنا استوار سازد، از گرسنگی و تشنگی میمیرد، پیش از آنکه از وصال لیلی برخوردار شود یا حتی لذت هجران را تجربه کند. حافظ را میسزد که بگوید: «جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی»؛ چون شاعر است؛ اما فاضل دربندی را نسزد که بگوید: «خدا آسمانها و زمین را آفرید تا انسان برای امام حسین(ع) عزاداری کند»(اکسیر العبادات، ج۳، ص۹۳)؛ زیرا او فقیه است و نباید فتوای شاعرانه بدهد. بسا و بسا باورها و اندیشهها که از کارخانۀ شعر به خانههای ما آمده و جا خوش کردهاند. دستکم نیمی از باورهای دینی و فرهنگی ما در آشپزخانۀ ذوق و قریحۀ شاعران پختوپز شده و سپس جامۀ عقیده پوشیده است.
جانمایۀ شعر، غلو و مبالغه است و اگر ما ملت مبالغات و غلوهای خردسوزیم، از آن رو است که شاعرانه اندیشیدیم و خیمه در صحرای خیالات زدیم. آیا شعر نیست وقتی از مقامی زمینی و سیاسی، معشوقی آسمانی و مقدس میسازیم؟ شاعرانگی نیست که سراچۀ سوخته و بیرونق خویش را پایتخت جهان میبینیم؟ شاعرمآبی نیست قافیهاندیشیهای ما برای مضمونهای تکراری؟ در هزاران مسئلۀ نظری و انسانی جهان جدید نیندیشیدن و همه را پشت گوش انداختن، و سپس فروکاستن همۀ معضلات فرهنگی و فکری و اجتماعی به دوستی با فلان و دشمنی با بهمان، اگر تغزل نیست، پس چیست؟ شاعرانهتر از این چیست که میخواهیم با چند گزارۀ ساده و شماری قانون و قاعده در احکام و عقاید و اخلاق، تمدن بسازیم و فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم؟ ملتی که دوران نوزایی و روشنگری را پشت سر نگذاشته است و سخنگویانی همچون ولتر و دیدرو ندارد و فیلسوفانی در حد و اندازۀ ارسطو و اسپینوزا و کانت و روسو و جان لاک به خود ندیده، و بیشتر قدیس و معرکهگیر و اسطورههای خاموش داشته است، اگر نمیهراسد و نمیجنبد، از آن رو است که سر از خرقۀ خیال بر نمیآورد و پا از خانقاه خاماندیشی بیرون نمیگذارد. خیالپردازی نیست هوس تغییر سرنوشت بدون هیچ تغییری در هیچ نهاد و ساختار و جایگاهی؟ دانشمندی که در محیطی شاعرانه زیسته است، دو ویژگی مییابد: نخست اینکه جزئیات را در شأن خویش نمیبیند و دیگر آنکه هدف برای او اقناع مخاطب است. بدین رو است که فلسفهورزی ما بیشتر از جنس مضمونپردازیهای شاعرانه بوده است؛ همه و همه انتزاعی و ابرآشیان، و دریغ از اندکی اندیشههای زمینی و انضمامی.
دانشها در برابر هیچ دشمنی چندان بر خود نمیلرزند که در برابر تناقض. اما شاعران از عهدۀ هر تناقضی برمیآیند. درویشی را با خرسندی جمع میکنند(خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی) و در عین تنگدستی، از عیش و مستی سخن میگویند(در عین تنگدستی در عیش کوش و مستی) و از فنا به بقا میرسند. هیچ اندیشه، هیچ دستگاه معرفتی و هیچ ملتی به تناقضهای بیشمار خو نمیکند، مگر آنکه خوی شاعرانه داشته باشد. تنها شاعر است که میتواند در خانهای کلنگی و فروریخته بنشیند و در خیال خویش تمدنی بزرگ بسازد و بر طبل استغنا بکوبد.
خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای
دست قدرت نگر و منصب صاحبجاهی
امروز نیاز ما به فروتنی در برابر دانشها و واقعیتها، به اندازۀ همۀ فراتنیها و بدمستیهای نیاکانمان است. تاریخ، سهم مستانگی ما را بهکمال پرداخته است. اما دریغا که جهان میخانه نیست؛ تختهبند هشیاری و بیداری است. شب شراب گذشته است؛ نوبت خماری است.
۹۷/۹/۲۲
@RezaBabaei43
#شعر
#تفکر
#بابایی
@NewHasanMohaddesi
✍ رضا بابایی
یادشان گرامی
۲۰ آذر ۱۴۰۰
شاید هیچ ملتی را در جهان نتوان یافت که به اندازۀ ما شعر گفته باشد و شعر خوانده و شاعرانه زیسته باشد. شعر، زبان تخیل است و تخیل همواره چند گام جلوتر از علم است؛ اما گاهی نیز به بیراهه میرود. تخیل، افقهای دور را نشان میدهد و عینکی دوربین برای چشمهای نزدیکبین علم میسازد. اما اگر فروتنی علم نباشد، فراتنی و بلندپروازیهای تخیل کار دست انسان میدهد. تعاملات علم و تخیل، بسیار پیچیده است. از زمان افلاطون تا امروز، فیلسوفان کوشیدهاند که سبکبالی تخیل را با سرسختی علم مهار کنند و نیز به نیروی تخیل، علم را از لاک محافظهکاری بیرون آورند. آنچه تا امروز بر آن توافق شده است، نیازمندی علم به تخیل، و ناگزیری تخیل از مراعات جانب علم در مقام داوری و زیستن در جهان خاکی است.
به خدا پناه باید برد از روزی که تخیل، از آسمان فرود آید و زمام زمین را در دست گیرد. شعر در جهان خویش سلطان است، اما اگر به تاریخ شبیخون زند و دستگاههای معرفتی را تسخیر کند، آدمی را در هپروت بیپایان رها میکند. مجنون میتواند لیلی را قافیۀ شعر هستی بخواند و بگوید:
این جهان شعر است و لیلی قافیه
مابقی حرف است و حشو و حاشیه
اما اگر زندگی خویش را بر همین مبنا استوار سازد، از گرسنگی و تشنگی میمیرد، پیش از آنکه از وصال لیلی برخوردار شود یا حتی لذت هجران را تجربه کند. حافظ را میسزد که بگوید: «جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی»؛ چون شاعر است؛ اما فاضل دربندی را نسزد که بگوید: «خدا آسمانها و زمین را آفرید تا انسان برای امام حسین(ع) عزاداری کند»(اکسیر العبادات، ج۳، ص۹۳)؛ زیرا او فقیه است و نباید فتوای شاعرانه بدهد. بسا و بسا باورها و اندیشهها که از کارخانۀ شعر به خانههای ما آمده و جا خوش کردهاند. دستکم نیمی از باورهای دینی و فرهنگی ما در آشپزخانۀ ذوق و قریحۀ شاعران پختوپز شده و سپس جامۀ عقیده پوشیده است.
جانمایۀ شعر، غلو و مبالغه است و اگر ما ملت مبالغات و غلوهای خردسوزیم، از آن رو است که شاعرانه اندیشیدیم و خیمه در صحرای خیالات زدیم. آیا شعر نیست وقتی از مقامی زمینی و سیاسی، معشوقی آسمانی و مقدس میسازیم؟ شاعرانگی نیست که سراچۀ سوخته و بیرونق خویش را پایتخت جهان میبینیم؟ شاعرمآبی نیست قافیهاندیشیهای ما برای مضمونهای تکراری؟ در هزاران مسئلۀ نظری و انسانی جهان جدید نیندیشیدن و همه را پشت گوش انداختن، و سپس فروکاستن همۀ معضلات فرهنگی و فکری و اجتماعی به دوستی با فلان و دشمنی با بهمان، اگر تغزل نیست، پس چیست؟ شاعرانهتر از این چیست که میخواهیم با چند گزارۀ ساده و شماری قانون و قاعده در احکام و عقاید و اخلاق، تمدن بسازیم و فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم؟ ملتی که دوران نوزایی و روشنگری را پشت سر نگذاشته است و سخنگویانی همچون ولتر و دیدرو ندارد و فیلسوفانی در حد و اندازۀ ارسطو و اسپینوزا و کانت و روسو و جان لاک به خود ندیده، و بیشتر قدیس و معرکهگیر و اسطورههای خاموش داشته است، اگر نمیهراسد و نمیجنبد، از آن رو است که سر از خرقۀ خیال بر نمیآورد و پا از خانقاه خاماندیشی بیرون نمیگذارد. خیالپردازی نیست هوس تغییر سرنوشت بدون هیچ تغییری در هیچ نهاد و ساختار و جایگاهی؟ دانشمندی که در محیطی شاعرانه زیسته است، دو ویژگی مییابد: نخست اینکه جزئیات را در شأن خویش نمیبیند و دیگر آنکه هدف برای او اقناع مخاطب است. بدین رو است که فلسفهورزی ما بیشتر از جنس مضمونپردازیهای شاعرانه بوده است؛ همه و همه انتزاعی و ابرآشیان، و دریغ از اندکی اندیشههای زمینی و انضمامی.
دانشها در برابر هیچ دشمنی چندان بر خود نمیلرزند که در برابر تناقض. اما شاعران از عهدۀ هر تناقضی برمیآیند. درویشی را با خرسندی جمع میکنند(خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی) و در عین تنگدستی، از عیش و مستی سخن میگویند(در عین تنگدستی در عیش کوش و مستی) و از فنا به بقا میرسند. هیچ اندیشه، هیچ دستگاه معرفتی و هیچ ملتی به تناقضهای بیشمار خو نمیکند، مگر آنکه خوی شاعرانه داشته باشد. تنها شاعر است که میتواند در خانهای کلنگی و فروریخته بنشیند و در خیال خویش تمدنی بزرگ بسازد و بر طبل استغنا بکوبد.
خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای
دست قدرت نگر و منصب صاحبجاهی
امروز نیاز ما به فروتنی در برابر دانشها و واقعیتها، به اندازۀ همۀ فراتنیها و بدمستیهای نیاکانمان است. تاریخ، سهم مستانگی ما را بهکمال پرداخته است. اما دریغا که جهان میخانه نیست؛ تختهبند هشیاری و بیداری است. شب شراب گذشته است؛ نوبت خماری است.
۹۷/۹/۲۲
@RezaBabaei43
#شعر
#تفکر
#بابایی
@NewHasanMohaddesi
♦️فرهنگ، توسعه، و خودکشی
✍ اردشیر بهرامی
انتشارات جهاد دانشگاهی
دوست عزیز من اردشیر بهرامی سالها است که درگیر مطالعهی مسایل اجتماعی بهویژه خودکشی است. دیروز به من لطف کردند و نسخهای از کتابشان را به من هدیه کردند. از ایشان سپاس ویژه دارم.
خودکشی که از دردناکترین رویدادهای انسانی و اجتماعی موضوع مورد علاقهی من است و دوست دارم در بارهی آن بیشتر بدانم.
هماکنون آقای بهرامی در رسالهی دکتریی خود در حال مطالعهی تجربیی خودکشی است.
برای آقای بهرامیی عزیز آرزوی توفیق روزافزون دارم!
#بهرامی
#خودکشی
@NewHasanMohaddesi
✍ اردشیر بهرامی
انتشارات جهاد دانشگاهی
دوست عزیز من اردشیر بهرامی سالها است که درگیر مطالعهی مسایل اجتماعی بهویژه خودکشی است. دیروز به من لطف کردند و نسخهای از کتابشان را به من هدیه کردند. از ایشان سپاس ویژه دارم.
خودکشی که از دردناکترین رویدادهای انسانی و اجتماعی موضوع مورد علاقهی من است و دوست دارم در بارهی آن بیشتر بدانم.
هماکنون آقای بهرامی در رسالهی دکتریی خود در حال مطالعهی تجربیی خودکشی است.
برای آقای بهرامیی عزیز آرزوی توفیق روزافزون دارم!
#بهرامی
#خودکشی
@NewHasanMohaddesi
♦️کتابهای مشرکی در خانوادهی پیامبر (مشرک فی اسره النبی) و ابوذر غفاری هماکنون در نمایشگاه کتاب بغداد
۲۲ آذر ۱۴۰۰
https://t.me/shariatei/1482
@NewHasanMohaddesi
۲۲ آذر ۱۴۰۰
https://t.me/shariatei/1482
@NewHasanMohaddesi
♦️اقتصاد دولتیی دین
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۳ آذر ۱۴۰۰
در نظریهی اقتصاد دین، از دو نوع اقتصاد دین سخن گفتهام: اقتصاد دینیی دین که در آن کالاهای دینی و اقتصاد غیردینیی دین که در آن کالاهای غیردینی مبادله میشود.
این جدول نشان میدهد که اقتصاد غیردینیی دین در کشور ما چه میزان دولتی شده است. دولتی کردن دین راهی بوده برای تضعیف استقلال و خودگردانیی قلمروی دینی در ایران پس از انقلاب.
وابستهسازیی اقتصادیی قلمروی دین در ظاهر به نفع نهاد دین است اما در اساس خودگردانی و استقلال قلمروی دینی را به خطر میاندازد و اعتبار اجتماعیی ان را زایل میکند و بازتولید این نهاد را در آینده دچار مشکل و اختلال اساسی میکند.
در آینده ما با تضعیف جدیی قدرت اجتماعیی نهاد دین مواجه خواهیم شد و مشروعیت فعالیتهای نیروهای این نهاد بهنحو اساسی تضعیف میشود.
در بارهی نظریهی اقتصاد دین مراجعه شود به کتابام "جامعهشناسی دین: روایت ایرانی" (تهران: نشر یادآوران، چاپ اول، ۱۳۹۱).
#دین
#نهاد_دین
#قلمرو_دینی
#اقتصاد_دین
#جامعهشناسی_دین
https://www.instagram.com/p/CXdbkIeKFE0/?utm_medium=share_sheet
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۳ آذر ۱۴۰۰
در نظریهی اقتصاد دین، از دو نوع اقتصاد دین سخن گفتهام: اقتصاد دینیی دین که در آن کالاهای دینی و اقتصاد غیردینیی دین که در آن کالاهای غیردینی مبادله میشود.
این جدول نشان میدهد که اقتصاد غیردینیی دین در کشور ما چه میزان دولتی شده است. دولتی کردن دین راهی بوده برای تضعیف استقلال و خودگردانیی قلمروی دینی در ایران پس از انقلاب.
وابستهسازیی اقتصادیی قلمروی دین در ظاهر به نفع نهاد دین است اما در اساس خودگردانی و استقلال قلمروی دینی را به خطر میاندازد و اعتبار اجتماعیی ان را زایل میکند و بازتولید این نهاد را در آینده دچار مشکل و اختلال اساسی میکند.
در آینده ما با تضعیف جدیی قدرت اجتماعیی نهاد دین مواجه خواهیم شد و مشروعیت فعالیتهای نیروهای این نهاد بهنحو اساسی تضعیف میشود.
در بارهی نظریهی اقتصاد دین مراجعه شود به کتابام "جامعهشناسی دین: روایت ایرانی" (تهران: نشر یادآوران، چاپ اول، ۱۳۹۱).
#دین
#نهاد_دین
#قلمرو_دینی
#اقتصاد_دین
#جامعهشناسی_دین
https://www.instagram.com/p/CXdbkIeKFE0/?utm_medium=share_sheet
@NewHasanMohaddesi
♦️التزام فرهنگی و محدودیت دستیابی زنان به موقعیتهای اجتماعی بالا در جامعه
✍ دکتر علیوردی
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
http://umz.ac.ir/index.aspx?siteid=1&&siteid=1&pageid=127&newsview=30585
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر علیوردی
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
http://umz.ac.ir/index.aspx?siteid=1&&siteid=1&pageid=127&newsview=30585
@NewHasanMohaddesi
♦️تخریب کشور از رهگذر انتقال آب: عملکرد وزارت نیرو از زبان استاد کردوانی
بازنشر: ۲۵ آذر ۱۴۰۰
#تخریب_کشور
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
https://www.instagram.com/tv/CXSgDVdLAQA/?utm_medium=share_sheet
@NewHasanMohaddesi
بازنشر: ۲۵ آذر ۱۴۰۰
#تخریب_کشور
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
https://www.instagram.com/tv/CXSgDVdLAQA/?utm_medium=share_sheet
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from مجله تلگرامی صدای پای آب
✔️ در امتداد سلسله گفتگوهای تعاملی کنشگران اجتماعی و مردم در مورد بحران آب کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان برگزار می کند
🔹 *نقدی بر مدیریت مطلقه ی مهندسان بر منابع آب*
👈 *آقای حسن محدثی گیلوایی جامعه شناس و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز*
🔹 این جلسه به صورت آنلاین و پرسش و پاسخ از سوی مردم خواهد بود. مسئولان می توانند به صورت بر خط در جلسه حضور یابند و نظرات و پاسخ های خود را بیان کنند.
🔹 برای پیوستن به این مناظره صرفا از طریق مرورگرهای فایرفاکس، کروم و اپرا روی لینک زیر کلیک کنید. پس از باز شدن لینک از طریق ایکون گزینه ورود مهمان به این گفتگو بپیوندید👇
https://www.skyroom.online/ch/zagrosmehraban/goftogohayeab
🔹 نکته: تا روز برگزاری در روز *پنجشنبه ۱ مهر ساعت ۹ شب* اتاق گفتگو تعطیل است
🔹 این لینک را برای دوستان خود ارسال کنید
@sedayepayeab1
🔹 *نقدی بر مدیریت مطلقه ی مهندسان بر منابع آب*
👈 *آقای حسن محدثی گیلوایی جامعه شناس و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز*
🔹 این جلسه به صورت آنلاین و پرسش و پاسخ از سوی مردم خواهد بود. مسئولان می توانند به صورت بر خط در جلسه حضور یابند و نظرات و پاسخ های خود را بیان کنند.
🔹 برای پیوستن به این مناظره صرفا از طریق مرورگرهای فایرفاکس، کروم و اپرا روی لینک زیر کلیک کنید. پس از باز شدن لینک از طریق ایکون گزینه ورود مهمان به این گفتگو بپیوندید👇
https://www.skyroom.online/ch/zagrosmehraban/goftogohayeab
🔹 نکته: تا روز برگزاری در روز *پنجشنبه ۱ مهر ساعت ۹ شب* اتاق گفتگو تعطیل است
🔹 این لینک را برای دوستان خود ارسال کنید
@sedayepayeab1
4_5886565945492638354.wma
42.7 MB
♦️نقدی بر مدیریت مطلقهی مهندسان بر منابع آب: گفتوگوی یک کارشناس اجتماعی (محدثی) با جمعی از مهندسان کشور
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔻به دعوت مهندسان محترم در تاریخ ۱ مهر امسال در جلسهشان شرکت کردم و نقدهای خود را مطرح کردم.
🔻تا دههی دوم آذر منتظر ماندم که فایل سخنرانیام را ارسال کنند، اما ارسال نشد.
🔻در یکی دو هفتهی پیش پیگیری کردم. فرمودهاند اصل سخنرانی و نقد از بین رفته و فقط گفتوگوی انتهایی با مهندسان گرامی باقی مانده است.
🔻ضمن ابراز تاسف و نیز عذرخواهی از مخاطبان گرامی، گفتوگوی انتهاییی این جلسه با مهندسان گرامیی حاضر در جلسه را در اینجا تقدیم میکنم.
🔻در هر حال، خوشحالام که در این جلسه توانستم با برخی از مهندسان ارجمند کشورمان گفتوگوی انتقادی داشته باشم.
🔹🔹پس نوشت: آقای قایم مقامیی عزیز خبر دادهاند که این جلسه را خوشبختانه ضبط کردهاند. ضمن تشکر فراوان، در ادامه اصل سخنرانی را هم تقدیم میکنم. 👇👇👇
#توسعه
#منابع_آب
#تخریب_کشور
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
@NewHasanMohaddesi
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔻به دعوت مهندسان محترم در تاریخ ۱ مهر امسال در جلسهشان شرکت کردم و نقدهای خود را مطرح کردم.
🔻تا دههی دوم آذر منتظر ماندم که فایل سخنرانیام را ارسال کنند، اما ارسال نشد.
🔻در یکی دو هفتهی پیش پیگیری کردم. فرمودهاند اصل سخنرانی و نقد از بین رفته و فقط گفتوگوی انتهایی با مهندسان گرامی باقی مانده است.
🔻ضمن ابراز تاسف و نیز عذرخواهی از مخاطبان گرامی، گفتوگوی انتهاییی این جلسه با مهندسان گرامیی حاضر در جلسه را در اینجا تقدیم میکنم.
🔻در هر حال، خوشحالام که در این جلسه توانستم با برخی از مهندسان ارجمند کشورمان گفتوگوی انتقادی داشته باشم.
🔹🔹پس نوشت: آقای قایم مقامیی عزیز خبر دادهاند که این جلسه را خوشبختانه ضبط کردهاند. ضمن تشکر فراوان، در ادامه اصل سخنرانی را هم تقدیم میکنم. 👇👇👇
#توسعه
#منابع_آب
#تخریب_کشور
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from سخنرانی ها ، درس گفتارها ، گفت و گوها و دیگر برنامه های فرهنگی و مطالعات تطبیقی (Abbas Ghaemmaghami)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نقدی بر مدیریت مطلقه ی مهندسان بر منابع آب
حسن محدثی
مدرسه روزنامه نگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان
1 مهر 1400
🔴 نسخه کم حجم
@Vortrags
حسن محدثی
مدرسه روزنامه نگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان
1 مهر 1400
🔴 نسخه کم حجم
@Vortrags
نقدی بر مدیریت مطلقه ی مهندسان بر منابع آب حسن محدثی
@Vortrags
♦️نقدی بر مدیریت مطلقهی مهندسان بر منابع آب
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔸مدرسهی روزنامهنگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان
۱ مهر ۱۴۰۰
🔴 نسخهی شنیداری
@Vortrags
#زنگنه
#توسعه
#بیطرف
#پزشکی
#مهندسی
#منابع_آب
#تخریب_کشور
#نخبهگان_قدرت
#کارگزاران_دینی
#هاشمی_رفسنجانی
#مداخلهی_نخبهگانی
#فریبکاریهای_مهندسان
#شبکههای_قدرت_مهندسان
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔸مدرسهی روزنامهنگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان
۱ مهر ۱۴۰۰
🔴 نسخهی شنیداری
@Vortrags
#زنگنه
#توسعه
#بیطرف
#پزشکی
#مهندسی
#منابع_آب
#تخریب_کشور
#نخبهگان_قدرت
#کارگزاران_دینی
#هاشمی_رفسنجانی
#مداخلهی_نخبهگانی
#فریبکاریهای_مهندسان
#شبکههای_قدرت_مهندسان
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
@NewHasanMohaddesi
♦️لزوم تشکیل گروه جامعهشناسیی مهندسی: پیشنهادی به انجمن جامعهشناسیی ایران
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔻مهندسان بخش مهمی از متخصصان کشور هستند. آنها در قرن اخیر سهم قابل توجهی در مدیریت امور مختلف کشور داشتهاند.
🔻در صد سال اخیر یعنی از آغاز حکومت رضا شاه تا کنون بخش قابل توجهی از مدیران کشور را مهندسان تشکیل دادهاند.
🔻در حقیقت، مهندسان از مهمترین کارگزاران اقدام توسعهای در ایران بودهاند. ارزیابیی عملکرد توسعهایی این سنخ اجتماعی (social type) بسیار ضروری است.
🔻نقش مهندسان در اجرای طرحهای عمرانی و اقدامات توسعهای با نقش هیچ گروه دیگری از متخصصان و غیرمتخصصان در کشور قابل مقایسه نیست.
🔻مهندسان در شکلگیریی محیط مصنوع و انسان ساخته در ایران (human-made environment) نقش اول را داشتهاند.
🔻مهندسان همچنین در دستکاریی دو محیط دیگر در ایران و ایجاد تغییر در آنها و حتا تخریب دو محیط دیگر در صد سال اخیر نقشی اساسی ایفا کردهاند: محیط طبیعی (natural environment) و محیط اجتماعی (social environment).
🔻از این رو، میتوان گفت که مهندسان در حوزههای گوناگون جامعهی ما تاثیرگذار هستند. در نتیجه، لازم است عملکرد آنها از منظر جامعهشناختی مورد بررسیهای علمیی دقیق قرار گیرد.
🔻بر این اساس، به انجمن جامعهشناسیی ایران و بهویژه به ریاست محترم آن آقای دکتر حسین سراجزاده پیشنهاد میکنم که به راهاندازیی گروه جامعهشناسیی مهندسی (sociology of engineering) در انجمن جامعهشناسیی ایران بیاندیشند و از ایشان استدعا دارم شکلدهیی این گروه را پیگیری نمایند.
🔻امیدوارام جامعهشناسیی مهندسی در آیندهی نزدیک در ایران سر و سامان بگیرد و حتا به صورت ۲ واحد درسی وارد گروههای جامعهشناسی در دانشکدههای علوم اجتماعی بشود و در کنار درسهایی چون جامعهشناسیی پزشکی قرار بگیرد.
🔻در این حوزهی مطالعاتی، تمامیی فعالیتهای اجتماعی و نیز پیآمدهای اجتماعیی فعالیتهای مهندسیی مهندسان میتواند موضوع مطالعهی جامعهشناختی قرار گیرد و تاثیرات عملکرد و کنشهای مهندسان بر جهان اجتماعی، میتواند موضوع مطالعهی جامعهشناختی باشد.
🔻من برای ارایهی نخستین جلسهی سخنرانی در معرفیی جامعهشناسیی مهندسی از هماکنون اعلام آمادهگی میکنم.
#توسعه
#جامعهشناسی_مهندسی
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
#sociology_of_engineering
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔻مهندسان بخش مهمی از متخصصان کشور هستند. آنها در قرن اخیر سهم قابل توجهی در مدیریت امور مختلف کشور داشتهاند.
🔻در صد سال اخیر یعنی از آغاز حکومت رضا شاه تا کنون بخش قابل توجهی از مدیران کشور را مهندسان تشکیل دادهاند.
🔻در حقیقت، مهندسان از مهمترین کارگزاران اقدام توسعهای در ایران بودهاند. ارزیابیی عملکرد توسعهایی این سنخ اجتماعی (social type) بسیار ضروری است.
🔻نقش مهندسان در اجرای طرحهای عمرانی و اقدامات توسعهای با نقش هیچ گروه دیگری از متخصصان و غیرمتخصصان در کشور قابل مقایسه نیست.
🔻مهندسان در شکلگیریی محیط مصنوع و انسان ساخته در ایران (human-made environment) نقش اول را داشتهاند.
🔻مهندسان همچنین در دستکاریی دو محیط دیگر در ایران و ایجاد تغییر در آنها و حتا تخریب دو محیط دیگر در صد سال اخیر نقشی اساسی ایفا کردهاند: محیط طبیعی (natural environment) و محیط اجتماعی (social environment).
🔻از این رو، میتوان گفت که مهندسان در حوزههای گوناگون جامعهی ما تاثیرگذار هستند. در نتیجه، لازم است عملکرد آنها از منظر جامعهشناختی مورد بررسیهای علمیی دقیق قرار گیرد.
🔻بر این اساس، به انجمن جامعهشناسیی ایران و بهویژه به ریاست محترم آن آقای دکتر حسین سراجزاده پیشنهاد میکنم که به راهاندازیی گروه جامعهشناسیی مهندسی (sociology of engineering) در انجمن جامعهشناسیی ایران بیاندیشند و از ایشان استدعا دارم شکلدهیی این گروه را پیگیری نمایند.
🔻امیدوارام جامعهشناسیی مهندسی در آیندهی نزدیک در ایران سر و سامان بگیرد و حتا به صورت ۲ واحد درسی وارد گروههای جامعهشناسی در دانشکدههای علوم اجتماعی بشود و در کنار درسهایی چون جامعهشناسیی پزشکی قرار بگیرد.
🔻در این حوزهی مطالعاتی، تمامیی فعالیتهای اجتماعی و نیز پیآمدهای اجتماعیی فعالیتهای مهندسیی مهندسان میتواند موضوع مطالعهی جامعهشناختی قرار گیرد و تاثیرات عملکرد و کنشهای مهندسان بر جهان اجتماعی، میتواند موضوع مطالعهی جامعهشناختی باشد.
🔻من برای ارایهی نخستین جلسهی سخنرانی در معرفیی جامعهشناسیی مهندسی از هماکنون اعلام آمادهگی میکنم.
#توسعه
#جامعهشناسی_مهندسی
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
#sociology_of_engineering
@NewHasanMohaddesi
مهندس ناصر خلقی: اصلاً وزارت نیرو تحمل جامعهشناسان و محیطزیستیها را ندارد
♦️نقدی بر مدیریت مطلقهی مهندسان بر منابع آب: قسمت هشتم
سخنان مهندس مسعود امیرزاده
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔸مدرسهی روزنامهنگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان
۱ مهر ۱۴۰۰
🔴 سخنان مهندس مسعود امیرزاده👇👇👇
@Vortrags
#زنگنه
#توسعه
#بیطرف
#پزشکی
#مهندسی
#منابع_آب
#تخریب_کشور
#نخبهگان_قدرت
#کارگزاران_دینی
#هاشمی_رفسنجانی
#مداخلهی_نخبهگانی
#فریبکاریهای_مهندسان
#شبکههای_قدرت_مهندسان
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
@NewHasanMohaddesi
♦️نقدی بر مدیریت مطلقهی مهندسان بر منابع آب: قسمت هشتم
سخنان مهندس مسعود امیرزاده
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔸مدرسهی روزنامهنگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان
۱ مهر ۱۴۰۰
🔴 سخنان مهندس مسعود امیرزاده👇👇👇
@Vortrags
#زنگنه
#توسعه
#بیطرف
#پزشکی
#مهندسی
#منابع_آب
#تخریب_کشور
#نخبهگان_قدرت
#کارگزاران_دینی
#هاشمی_رفسنجانی
#مداخلهی_نخبهگانی
#فریبکاریهای_مهندسان
#شبکههای_قدرت_مهندسان
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
@NewHasanMohaddesi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهندس ناصر خلقی: اصلاً وزارت نیرو تحمل جامعهشناسان و محیطزیستیها را ندارد
♦️نقدی بر مدیریت مطلقهی مهندسان بر منابع آب: سخنان مهندس مسعود امیرزاده
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔸مدرسهی روزنامهنگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان
۱ مهر ۱۴۰۰
🔴 سخنان مهندس مسعود امیرزاده
@Vortrags
#زنگنه
#توسعه
#بیطرف
#پزشکی
#مهندسی
#منابع_آب
#تخریب_کشور
#نخبهگان_قدرت
#کارگزاران_دینی
#هاشمی_رفسنجانی
#مداخلهی_نخبهگانی
#فریبکاریهای_مهندسان
#شبکههای_قدرت_مهندسان
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
@NewHasanMohaddesi
♦️نقدی بر مدیریت مطلقهی مهندسان بر منابع آب: سخنان مهندس مسعود امیرزاده
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۲۵ آذر ۱۴۰۰
🔸مدرسهی روزنامهنگاری کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان
۱ مهر ۱۴۰۰
🔴 سخنان مهندس مسعود امیرزاده
@Vortrags
#زنگنه
#توسعه
#بیطرف
#پزشکی
#مهندسی
#منابع_آب
#تخریب_کشور
#نخبهگان_قدرت
#کارگزاران_دینی
#هاشمی_رفسنجانی
#مداخلهی_نخبهگانی
#فریبکاریهای_مهندسان
#شبکههای_قدرت_مهندسان
#مدیریت_مطلقهی_مهندسان
@NewHasanMohaddesi
♦️مدیریت پروژهمحور، نقدی به طرحهای توسعه: پیامد تاخر توسعهی نهادی نسبت به توسعهی سازهای
✍ دکتر محمدحسین صبحیه
دانشیار رشتهی مدیریت پروژه و ساخت دانشگاه تربیت مدرس
۲۷ آذر ۱۴۰۰
👇👇👇
#توسعه
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر محمدحسین صبحیه
دانشیار رشتهی مدیریت پروژه و ساخت دانشگاه تربیت مدرس
۲۷ آذر ۱۴۰۰
👇👇👇
#توسعه
@NewHasanMohaddesi
♦️مدیریت پروژهمحور، نقدی به طرحهای توسعه: پیامد تاخر توسعهی نهادی نسبت به توسعهی سازهای
✍ دکتر محمدحسین صبحیه
دانشیار رشتهی مدیریت پروژه و ساخت دانشگاه تربیت مدرس
.
۲۷ آذر ۱۴۰۰
جناب دکتر محدثی عزیز، استاد محترم جامعه شناسی سلام، شب بخیر.
پیرو سخنرانی جنابعالی با عنوان "نقدی بر مدیریت مطلقه مهندسان بر منابع آب ایران"، ضمن تشکر و استقبال از ورود شما به موضوعِ نقش مهندسان در طرحهای توسعه، اینجانب نیز از منظر رشته مدیریت پروژهمحور، نکات زیر را به استحضار میرسانم:
۱) طرحهای توسعه به اختصار شامل فاز طراحی مفهومی، مطالعات امکانسنجی، تصویب، طراحی، اجرا و اختتام میباشد. در فاز مطالعات امکانسنجی طرح بایستی از منظر فنی، اقتصادی، مالی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، و قابلیت سازمان اجرا، بررسی و دارای پیوست مطالعاتی تخصصی باشد. اما در کشور ما فاز امکانسنجی طرح توسعه جدی گرفته نشده و گزارش مطالعات امکانسنجیِ مهندسین مشاور، بیشتر ابزار توجیهیِ تصمیمات سیاسی انجام طرح میباشد.
۲) هنوز مدیریت پروژهمحور، در کشور ما بهعنوان حرفه بهدرستی به رسمیت شناخته نشده است. تخصص مدیر پروژهمحور، یکپارچهساز سیستم (System Integrator) یا مدیر سطح تعامل (Interface Manager) برای تیمسازی از تخصصهای مختلف درگیر در طرح در فازهای مختلف آن میباشد. بیتوجهی به نقش حرفهی مدیریت پروژهمحور و واگذاری آن به مهندسان، منجر به اولویت دیدگاه مهندسی بر سایر تخصصها در مدیریت طرحهای توسعه شده است.
۳) طرح های توسعه منجر به تحولات وسیع در منطقه شده و میتوانند بازندهها و برندههایی داشته باشند. در نتیجه، در سالهای اخیر در رشتهی مدیریت پروژهمحور، نقش حکمرانی طرح از مدیریت طرح تفکیک شده است. حکمرانی طرح بایستی پاسخگوی تعارض منافع و رعایت انصاف نسبت به حقوق ذینفعان مختلف طرح شامل سرمایهگذاران، بهرهبرداران، تامین کنندگان منابع، مردم محلی و محیط زیست باشد. حکمرانی خوب مستلزم شفافیت، اطلاعرسانی و ممیزی مستقل از مجری طرح میباشد.
۴) نقش حکمرانی پروژهمحور در سطح پروژه (کمیتهی راهبری پروژه)؛ طرح (هیات راهبری طرح)؛ و پورتفولیو (هیات راهبری سبد پروژهها و طرحها) در سطح شرکت، صنعت و ملی تعریف و بایستی پاسخگو باشد.
۵) پورتفولیوی طرحهای توسعه بایستی در راستای تحقٌقِ برنامههای پنج سالهی توسعهی کشور به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. مجلس نیز در جایگاه حکمرانی نظام برنامهریزی کشور بایستی پاسخگوی پیامدهای آن باشد. بالاخره برنامههای توسعهی کشور بایستی در راستای چشمانداز بیست ساله کشور بوده و رهبری نظام سیاسی بایستی پاسخگوی آن به منظور دستیابی کشور به توسعهی پایدار شامل رشد اقتصادی، توسعهی اجتماعی تؤام با عدالت و حفظ محیط زیست باشد.
۶) طراحی و استقرار نظام حکمرانی خوبِ پاسخگو در کلیهی سطوح راهبری فرایند توسعهی کشور از بالاترین سطح نظام سیاسی تا نظام برنامهریزی، نظام اداری-اجرایی و بالاخره نظام تحویل بخشی از توسعهی نهادی در یک کشور است. تأخٌر توسعهی نهادی نسبت به توسعهی سازهای در کشور ما منجر به توسعهی ناپایدار در کشور شده است که با گذشت چندین دهه از اجرای طرحهای توسعه شاهدِ پیامدهای نامطلوب آنها و رشد ناچیز اقتصادی، نابرابری اجتماعی و فرسایش محیط زیست کشور میباشیم.
۷) شانزدهمین کنفرانس بینالمللی مدیریت پروژه در ۲۴ و ۲۵ بهمن ماه جاری با مضمون محوری «نقش حکمرانی پروژهمحور در توسعهی پایدار: ضرورت توسعهی نهادی» دغدغهی پاسخ به چالشهای فوق با مشارکت صاحبنظران و دستاندرکاران طرحهای توسعهی کشور را دارد.
ارادتمندم
#توسعه
#صبحیه
#مدیریت_پروژه
#حکمرانی_طرح
#توسعهی_نهادی
#توسعهی_سازهای
#مطالعات_امکانسنجی
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر محمدحسین صبحیه
دانشیار رشتهی مدیریت پروژه و ساخت دانشگاه تربیت مدرس
.
۲۷ آذر ۱۴۰۰
جناب دکتر محدثی عزیز، استاد محترم جامعه شناسی سلام، شب بخیر.
پیرو سخنرانی جنابعالی با عنوان "نقدی بر مدیریت مطلقه مهندسان بر منابع آب ایران"، ضمن تشکر و استقبال از ورود شما به موضوعِ نقش مهندسان در طرحهای توسعه، اینجانب نیز از منظر رشته مدیریت پروژهمحور، نکات زیر را به استحضار میرسانم:
۱) طرحهای توسعه به اختصار شامل فاز طراحی مفهومی، مطالعات امکانسنجی، تصویب، طراحی، اجرا و اختتام میباشد. در فاز مطالعات امکانسنجی طرح بایستی از منظر فنی، اقتصادی، مالی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، و قابلیت سازمان اجرا، بررسی و دارای پیوست مطالعاتی تخصصی باشد. اما در کشور ما فاز امکانسنجی طرح توسعه جدی گرفته نشده و گزارش مطالعات امکانسنجیِ مهندسین مشاور، بیشتر ابزار توجیهیِ تصمیمات سیاسی انجام طرح میباشد.
۲) هنوز مدیریت پروژهمحور، در کشور ما بهعنوان حرفه بهدرستی به رسمیت شناخته نشده است. تخصص مدیر پروژهمحور، یکپارچهساز سیستم (System Integrator) یا مدیر سطح تعامل (Interface Manager) برای تیمسازی از تخصصهای مختلف درگیر در طرح در فازهای مختلف آن میباشد. بیتوجهی به نقش حرفهی مدیریت پروژهمحور و واگذاری آن به مهندسان، منجر به اولویت دیدگاه مهندسی بر سایر تخصصها در مدیریت طرحهای توسعه شده است.
۳) طرح های توسعه منجر به تحولات وسیع در منطقه شده و میتوانند بازندهها و برندههایی داشته باشند. در نتیجه، در سالهای اخیر در رشتهی مدیریت پروژهمحور، نقش حکمرانی طرح از مدیریت طرح تفکیک شده است. حکمرانی طرح بایستی پاسخگوی تعارض منافع و رعایت انصاف نسبت به حقوق ذینفعان مختلف طرح شامل سرمایهگذاران، بهرهبرداران، تامین کنندگان منابع، مردم محلی و محیط زیست باشد. حکمرانی خوب مستلزم شفافیت، اطلاعرسانی و ممیزی مستقل از مجری طرح میباشد.
۴) نقش حکمرانی پروژهمحور در سطح پروژه (کمیتهی راهبری پروژه)؛ طرح (هیات راهبری طرح)؛ و پورتفولیو (هیات راهبری سبد پروژهها و طرحها) در سطح شرکت، صنعت و ملی تعریف و بایستی پاسخگو باشد.
۵) پورتفولیوی طرحهای توسعه بایستی در راستای تحقٌقِ برنامههای پنج سالهی توسعهی کشور به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. مجلس نیز در جایگاه حکمرانی نظام برنامهریزی کشور بایستی پاسخگوی پیامدهای آن باشد. بالاخره برنامههای توسعهی کشور بایستی در راستای چشمانداز بیست ساله کشور بوده و رهبری نظام سیاسی بایستی پاسخگوی آن به منظور دستیابی کشور به توسعهی پایدار شامل رشد اقتصادی، توسعهی اجتماعی تؤام با عدالت و حفظ محیط زیست باشد.
۶) طراحی و استقرار نظام حکمرانی خوبِ پاسخگو در کلیهی سطوح راهبری فرایند توسعهی کشور از بالاترین سطح نظام سیاسی تا نظام برنامهریزی، نظام اداری-اجرایی و بالاخره نظام تحویل بخشی از توسعهی نهادی در یک کشور است. تأخٌر توسعهی نهادی نسبت به توسعهی سازهای در کشور ما منجر به توسعهی ناپایدار در کشور شده است که با گذشت چندین دهه از اجرای طرحهای توسعه شاهدِ پیامدهای نامطلوب آنها و رشد ناچیز اقتصادی، نابرابری اجتماعی و فرسایش محیط زیست کشور میباشیم.
۷) شانزدهمین کنفرانس بینالمللی مدیریت پروژه در ۲۴ و ۲۵ بهمن ماه جاری با مضمون محوری «نقش حکمرانی پروژهمحور در توسعهی پایدار: ضرورت توسعهی نهادی» دغدغهی پاسخ به چالشهای فوق با مشارکت صاحبنظران و دستاندرکاران طرحهای توسعهی کشور را دارد.
ارادتمندم
#توسعه
#صبحیه
#مدیریت_پروژه
#حکمرانی_طرح
#توسعهی_نهادی
#توسعهی_سازهای
#مطالعات_امکانسنجی
@NewHasanMohaddesi