نواي دل
636 subscribers
599 photos
292 videos
37 files
94 links
📚 کانال پر از داستان ها و رمان جذاب و متنوع.
اینجا همه چیز از عاشقانه تا آموزنده و هیجان انگیز
و بهترین آثار ادبی در قالب داستان کوتاه🔥
را پوشش میدهد.
با ما همراه شوید.


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌
Download Telegram
من خودم ترا آرزو کردم ، رنج حاصل صبر من بود.
هرچه از کسی یا چیزی بیشتر فرار کنیم، نزدیکتر می شود. هرچه از چیزی بترسیم وحشت ناک تر میشود. بهترین راه پذیرفتن وحشت و اضطرابی است که مانند کرم در پله اش می‌خزد.
در غمم جامه ز تن می‌درد و می‌گرید
هرکه احساس به قدرِ سر سوزن دارد

مثل اسپند مرا هر تپشی فریاد است
قصه رنجِ من ای دوست «شنیدن» دارد

#علی_مقیمی
Life is too short for so much sorrow.

زندگی برای این همه غم خیلی کوتاهه.
+اسم قهرمان زندگی؟‌!

_بنام خدا :
#پدر
موفقیت‌هایی که نصیب افراد صبور
می‌شود،

همان‌هایی هستند
که توسط افراد عجول رها شده اند.


#آلبرت_انیشتن
اگر بی‌من خوشی یارا به صد دامم چه می‌بندی
وگر ما را همی‌خواهی چرا تندی نمی‌خندی

کسی کو در شکرخانه شکر نوشد به پیمانه
بدین سرکای نه ساله نداند کرد خرسندی


#مولانا
تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی

جان منی و یار من دولت پایدار من
باغ من و بهار من باغ مرا خزان دهی


#مولانا
🤲خــدایـــــا....
هیچی شباهتی با یوسف ندارم
نه رسولم.......نه زیبایم
و نه برای کســی عزیزم
فقط در چاه افتاده ام
معجـــــــزه کن...
نجــــــــــاتم بده...
از خواب چو برخیزم، اول تو به یاد آیی...
- مولانا
ﻧﺸﻨﻮ اﺯ ﻧﻰ، "ﻧﻰ "ﺣﺼﯿﺮﻯ" ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ
ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ "ﺩﻝ"..."ﺩﻝ" ﺣﺮﻳﻢ ﺩﻟﺒﺮﻳﺴﺖ

ﻧﻰ ﭼﻮ ﺳﻮﺯﺩ ﺧﺎﻙ ﻭ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﺷﻮﺩ
"ﺩﻝ" ﭼﻮﺳﻮﺯﺩ، ﻻﯾﻖ "ﺩﻟﺒﺮ" ﺷﻮﺩ


#مولانا
تنهایی اخلاقی

تنهایی این نیست که دوستی نداشته باشی و از شهر و دیارت دور افتاده باشی و نه خانواده‌ای داشته‌باشی، نه قوم‌و‌خویشی، نه آشنا، نه هم‌صحبت و نه هم‌زبانی.
تنهایی این است که وقتی همه دروغ می‌گویند تو راست بگویی. وقتی همه هزار چهره دارند تو یک چهره داشته باشی. وقتی همه خیانت می‌کنند تو وفادار باشی. وقتی همه چاپلوسند تو متملق نباشی. وقتی همه کج می‌روند تو راست بروی. وقتی همه بر بدبودن اصرار دارند تو بر خوب‌بودن پافشاری کنی.
تنهایی این است که انسان باشی و چه تنهایی باشکوهی است انسان بودن.

|عرفان نظرآهاری|
خشونت کلامی

فروید‌‌‌ می‌گوید‌‌‌: تمد‌‌‌ن از آن‌جا آغاز شد‌‌‌ که انسان به‌جای سنگ، کلمه پرتاب کرد‌‌‌. انگار انسان متمد‌‌‌ن فهمید‌‌‌ه بود‌‌‌ سنگ‌ها به‌ اند‌‌‌ازه کافی د‌‌‌رد‌‌‌ناک نیستند‌‌‌ و د‌‌‌یگر پاسخگوی پرخاشگری او نخواهند‌‌‌ بود‌‌‌. کلمات متنوع‌تر از سنگ‌ها بود‌‌‌ند‌‌‌، می‌شد‌‌‌ قبل از پرت کرد‌‌‌ن، انتخاب کرد‌‌‌ که چقد‌‌‌ر د‌‌‌رد‌‌‌آور یا ویرانگر باشند‌‌‌. از سنگ‌ها می‌شد‌‌‌ گریخت اما از کلمات نه. د‌‌‌رد‌‌‌ سنگ‌ها و کبود‌‌‌ی‌شان فقط تا چند‌‌‌ روز باقی می‌ماند‌‌‌ اما کلمات می‌توانستند‌‌‌ تا آخر عمر همراه روز و شب و خواب و بید‌‌‌اری باشند‌‌‌ و چنان چسبند‌‌‌ه و پنهان د‌‌‌ر گوشه‌ای از روانمان زند‌‌‌گی کنند‌‌‌ که د‌‌‌ست هیچ روان‌د‌‌‌رمانگری د‌‌‌ر هیچ جلسه د‌‌‌رمانی به آن‌ها نرسد‌‌‌.

کد‌‌‌ام سنگ چنین قد‌‌‌رتمند‌‌‌ بود‌‌‌؟ ما سنگ‌هایمان را پشت د‌‌‌رهای تمد‌‌‌ن جا گذاشتیم، اما آموختیم که چگونه آن حجم از خشونت و بیزاری و نفرت را د‌‌‌ر ابزار د‌‌‌قیق‌ترمان که کلمات بود‌‌‌ند‌‌‌، بگنجانیم. یاد‌‌‌ گرفتیم که چطور گوشه‌هایشان را تیز کنیم، لحن را به آن اضافه کنیم و طوری پرتابشان کنیم که حتی به نظر پیام د‌‌‌وستی بیایند‌‌‌!

انسان متمد‌‌‌ن امروز د‌‌‌ر برابر کلمات بی‌د‌‌‌فاع‌تر است چون د‌‌‌یگر سپری د‌‌‌ر کار نیست. یاد‌‌‌مان باشد‌‌‌ قبل از پرتاب کلمات، به این فکر کنیم که هیچ انسانی رویین‌روان نیست! حرف باد‌‌‌ هوا نیست، حرف آسیب می‌زند‌‌‌. خشونت و
بی‌مهری کلامی مخرب‌تر از خشونت فیزیکی است.

|هانیه روزبهانی|
هرکه از ما کند به نیکی یاد
یادش اندر جهان، به نیکی باد...
- مولانا
به ادب با همه سر کن، که دلِ شاه و گدا؛
در ترازوی مکافات، برابر باشد ...
- صائب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیشاپیش آغاز ماه مهمانی خدا
ماه رمضان را برایتان تبریک عرض می‌کنیم.

ایام تان خدایی

#رمضان
.
.
بگو کجا بروم من؟ به خانه‌ای که ندارم؟
چگونه سر بگُذارم به شانه‌ای که ندارم!

کدام خاطره‌‌ات را بغل کنم که بیایی
برای بودنم اینجا بهانه‌ای که ندارم

من آن درخت کهنسال و خشک گوشه‌ی باغم
که دلخوشم به بهار و جوانه‌ای که ندارم

من آن پرنده ی غمگین، من آن مهاجر تنها
چطور دل بسپارم به لانه‌ای که ندارم

تو رفته‌ بودی و ای جان! رسیده بر لب من جان
کجا پیِ تو بگردم نشانه‌ای که ندارم ...!


‌.
مرد عصبانی به سمت تلویزیون رفت، خواست محکم به دیوار بزند. زن گفت: نزن هنوز قسط اش تکمیل نشده خیلی پولش است.
مرد دست نگهداشت و برگشت زن را به سیلی زد. و خشمش فرو کش کرد.
زن با خودش فکر کرد" البته با زدن من ضرری به او نمیرسد، برای همین مرا زد"

مرد با خودش فکر کرد" من چقدر احمقم او برای اینکه من زیر بدیهی و قرض نروم دلش به تلویزیون سوخت، اما من او را زدم و دلم نسوخت"

در عصبانیت هایتان مواظب شکستنی ها باشید.
مثل قلب آدم ها
اعتماد شان
دلخوشی شان
پل های پشت سر شان...

#طیبه_مهدیار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دگرگونی و تحول، زمانی امکان‌پذیر است که شما به هنگام گوش دادن، برای موافقت و مخالفت تلاشی نکنید. زیرا تنها زمانی که موافق یا مخالف چیزی نباشید ذهن را کنار می‌گذارید. تنها ذهن است که با هر چیز موافقت یا مخالفت نشان میدهد.

آگاهی و ادراک چیزی بالاتر و برتر از ذهن است آگاهی در همه وجود انسان رخ میدهد و در سر پنجه پا و ذهن، به یک اندازه حضور پیدا می‌کند.

آگاهی، کلیت و کمال است ولی با اینکه ذهن سهم کوچکی از آن را بر عهده دارد بسیار آمرانه عمل می‌نماید و چنان وانمود می‌کند که گویی آگاهی از ذهن برمی‌خیزد.


✍🏽 #اوشن_گوروجی
📕 #تفسیر_آواهای_شاهانه_ساراها
الهی! درین سحر ماه رمضان
ببخش آنچه که بین و من توست
ولی مرا از تو دور می کند.

#ماه_رحمت
#سحر