نقدآگین
10.6K subscribers
2.68K photos
1.84K videos
67 files
4.83K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ادیان در چنین بستری و در سطحِ چنین عقلانیتی ظهور و بروز یافتند؛ از مشاهداتی ساده و تعمیم‌هایی خام و حاصل از تخیلی ابتدایی که عوام، بسادگی، با تلقین و تکرار، آنها را صادق می‌یافتند و درنتیجه، شجاعتِ شک و پرسش‌گری و آزمون‌، از آنها سلب می‌شد؛ خصوصا در فضای بسته‌ و ایزوله‌ای که در جهان سنت، با استیلای طبقه دین‌بانان در کنار دربار سلاطین حاکم بود.

باورِ «چشم زخم»، مبنای سست‌تری از باورِ «آدم مخفیِ ۱۲۰۰ سالۀ مراقب شیعیان» یا «پیرمرد ازلیِ خالق و سخنگو و صاحب درباری از فرشتگان و پاسخ‌دهنده به دعاها و آورندۀ معجزات» یا «سخنِ خودِ خدا بودنِ یک کتاب» و «معجزه» تلقی کردنش (آن هم با این همه با تناقضات و آشفتگی‌ها و خطاهای علمی و منطقی) ندارد.

راهِ باور به خرافه و تعطیلی خردِ نقاد و پرسشگر که باز شود، دیگر نقطۀ پایانی برای حماقت نخواهید یافت. وقتی فردی مسلمان شد و قرآن را بسادگی کلام خدا دانست، ساده‌تر است برایش که به عصمت و حقّ الاهی حکومتِ امامان باورمند شود؛ کسی که شیعه شد، ساده‌تر است برایش که به آدمی ۱۲۰۰ سال مخفی‌ باورمند شود، و چنین مجنونی، ساده‌تر حقّ انحصاری قدرت فقها را می‌پذیرد.


#نقد_ادیان


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
راه‌های اثبات خدا
@Naqdagin
🎧 راه‌های اثبات خدا (+)
— آیا خداواند خالق جهان است؟ (۱)


#فلسفیدن #هستی‌کاوی


🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
راه‌های اثبات خدا ۲
@Naqdagin
🎧 راه‌های اثبات خدا (+)
— آیا خداواند خالق جهان است؟ (۲)

🔸بررسی برهان نظم


#فلسفیدن #مغلطجات #هستی‌کاوی



🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
📗#کوروش و محمد بن عبدالله در ترازو

✍🏻
#علیرضاموثق


#نقد_روشنفکران #نقد_اسلام #ایران


🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📗کوروش و محمد بن عبدالله بر ترازو
(۲/۴)
✍🏻
#علیرضاموثق

🍂 قبل‌تر در مناظره‌ای مفصل و مکتوب با دکتر حسن محدثی پیرامونِ موضوعِ «چهره و شخصیت الله در قرآن» استدلال کرده‌‌ام که تصور و تصویر برساختهٔ قرآن از خداوند یک «سلطان مستبد و توتالیتر و مذکر» است و محمد بن عبدالله، خشونت و قلع و قمعِ مخالفان و «دیگری‌ها» را ابتدا از آسمان شروع کرد و سپس به زمین رسید و با مثلث سرکوب (یا جزیه و باج سبیل، یا شمشیر و مرگ، یا اسلام و خراج به خلیفه)، خشونت‌ورزی و تمامیت‌خواهی و دیگری‌ستیزی را ادامه داد و حتی به «پیامبرکُشی» و «قتلِ دیگر مدعیان پیامبری» پرداخت و سنتی داعشی و داعش‌پرور را ایجاد کرد که در مسیر حرکتش، سرکوب و خشونت را به قتل عام بهائیان و یا به سرکوب عرفان حلقه و درویشان گنابادی و یا به ترور کسروی -اولین شهید راه عقلانیت و معنویت در ایرانِ معاصر- رسانید و بدین‌سان، در خلق داعش و داعشیانِ شیعی و سنی، نقش و سهمی مهم و ویژه‌ را بر عهده گرفت.

🍂 در همان مناظره گفته‌ام که اسلام صرف‌نظر از کارکردهایِ مثبت و مشخصِ روانشناختی و جامعه‌شناختی و فرهنگی‌اش در کانتکستِ مربوطه، به‌مثابهٔ یک ایدئولوژی، بالمآل در سرکوبِ «عقلانیت و عدالت و معنویت» بسی مؤثر بوده‌ و «تعبد و جزم و جمود و تحجر و خرافات و دیگری‌ستیزی و انحصارگرایی و خودشیفتگی و مطلق‌گرایی» را بسط داده و از مجرایِ تولید و تقویت و مانعِ اصلاح شدنِ این آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی، جهالت‌ها و خسارت‌ها و جنایت‌ها و ظلم‌هایی جدی و گسترده تولید کرده‌است.

🍂 حال در اینجا باید بگویم که روشن است که لشکرکشی‌های پیامبر اسلام، تقریبا هزار سال بعد از کوروش، واجد روحی خشونت‌آمیزتر از منظر تمامیت‌خواهیِ دینی و دیگری‌ستیزی بوده‌است و همواره نفع مسلمانان را بر نفع نامسلمانان ترجیح می‌داده‌است. در کارنامۀ محمد بن عبدالله، بجز موردِ فتح مکه (که خویشاوندان او بودند)، حتی یک مورد هم یافت نمی‌شود که پس از غلبۀ مسلمانان بر دیگری‌ها، منافع و حقوقِ جبهۀ شکست‌خورده نیز لحاظ شده باشد و بیشترین لطفی که به برخی از قبایل شده، این بوده‌است که از کشته شدن اسیران‌شان صرف‌نظر شده‌است، که آن هم منوط بوده به پذیرش تحمیل‌گرایانۀ اسلام یا پذیرش پرداخت جزیه، آن هم با حالت خفت و خواری!

🍂 نکته اینجاست که ما چنین روحیه‌ای را، یک هزاره قبلتر از محمد، بسیار کمتر در کوروش می‌بینیم. در اینکه کوروش نیز همانند همۀ شاهان باستان، به فکر توسعۀ تهاجمی قلمرو خود بوده‌است، تردیدی نیست، این وجهِ مشترکِ کوروش و محمد است؛ با این تفاوت که کوروش، انسانی عادی بود و محمد بن عبدالله بنا به قرآن و سنت نبوی، مدعی بود که «رحمةللعالمین» و «کامل کنندهٔ مکارم اخلاق» و «اسوهٔ بشریت در همهٔ اعصار» است، و یا ادعای تألیف و آوردن دین کامل و کتابی که «تبیاناً لکل شیء» است را داشت، و ادعا می‌کرد که از تعدادِ دربان‌های جهنم و خلقت جن از آتش و یا از ذهن خدا و از «افکار و ارزش‌ها و احکام و عواطف و اهدافِ» خدا مطلع است و بسادکیِ آب خوردن و بدونِ تقبلِ اندک زحمتی برای اثبات چنین مدعای سترگی، می‌گفت: «خداوند می فرماید که...»؛ با وجود این، در نظر موشکافِ مسلمانانی چون دکتر محدثی، سرِ سوزنی شبههٔ خودشیفتگی و تکبر ایجاد نمی‌شود تا به بررسی انتقادیِ عملکرد او بپردازند، یا اگر چنین تصوراتی را به‌طور طیفی صادق بیایند، از ترس و وحشتِ حاصل از آن فضای توتالیتاریستی‌ای که محمد بن عبدالله، در طولِ هزار و چهار صد سال بعد از خود بنا گذاشته، جرأت بیانِ افکارشان را نمی‌یابند، مگر در لفافه، یا با اسامیِ مستعاری مشابهِ نویسندگان و مترجمان و گویندگان این کانال و کانال‌های مشابه.

(ادامه دارد)


🌾 @Naqdagin