نقدآگین
10.6K subscribers
2.74K photos
1.93K videos
67 files
5.05K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
📗خدای قرآن، متشخص یا نامتشخص؟
(۱/۲
)
✍️#علیرضاموثق

🍂 خداوند بر فرض وجود، به حصر عقلی، یا متشخص است و یا نامتشخص. خدای متشخص بدین معنی می‌باشد که خداوند موجودی غیر از طبیعت و علاوه بر n موجودِ ممکن و متصور است و خدای نامتشخص، نامی بر تمامیت هستی-هستومندهاست و در این معنی، خداوند (یعنی نوعی شعور مرموز و ناانسانوار) با طبیعت و موجودات، در مقام «نومن» وحدت و یگانگیِ تام دارد و کثرت موجود در عالَم، فنومنال است. البته خدای قرآن، انسانوار نیز می‌باشد و اوصافی چون خشم و مهر و مکر و اراده و عدالت دارد.

🍂 برخی از مسلمانان پس از آشنایی با فلسفهٔ یونانی و عرفان هندی، متوجه شدند که خدای قرآن، خردستیز است؛ زیرا صرفنظر از ایراد شرور به خدای متشخص و انسانوار در ادیان، از یک طرف، در خدای متشخص، موجودات و طبیعت، غیر از خداوند هستند و از آنجا که خداوند با غیر خودش جمع نمی‌شود و غیریت دارد، محدود به موجودات و طبیعت می‌شود و از طرف دیگر، اگر طبیعت حادث باشد، منبع لازم برای تهیهٔ مواد متصور نیست و خلق هستی، از نقیضش، یعنی از عدم، محال عقلی است. ضمن اینکه جوهر غیرمادی نمی‌تواند با نقیض خودش و با ماده چیزی بسازد.

🍂 خداوند آشکارا در قرآن، خالق و لذا متشخص است. منتها برخی از مسلمانان بعد از تفطن به خردستیز بودن چنین خدایی، کوشیدند تا با توسل به چند آیهٔ معدود در قرآن، تصویر الله را نامتشخص جلوه دهند. در آیهٔ ۱۱۵ از سورهٔ بقره آمده‌است: وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ «مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده‌اید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست». در قرآن، الله «رب-ارباب-مالکِ» جهان است و خالقِ موجودات و طبیعت است و مراد آیه، به قرینهٔ اشاره به مالکیت الله بر مشرق و مغرب، این است که به دلالت مشاهدهٔ مملوک و مخلوقاتِ الله و با مشاهدهٔ جهان، الله برایمان تداعی می‌شود؛ به همان قیاس که با مشاهدهٔ دود، با واسطه، آتش در ذهن ما حاضر می‌شود. از منظر دیگر، در قالب تمثیل از نگاه قرآن، طبیعت یک ارزن در دست الله است و الله به تمام موجودات احاطه دارد و از رگ گردن به انسان‌ها نزدیک‌تر است و لذا به هر طرف نگاه کنیم، الله حاضر است.

🍂 همچنین در آیهٔ سوم از سورهٔ حدید می‌خوانیم: هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «او اوّل و آخر و ظاهر و باطن است و به همهٔ امورِ عالَم و به تمام چیزها داناست». در تفسیر المیزان به قلم محمدحسین طباطبایی در خصوص آیهٔ مذکور آمده است: «از ملک و قدرت مطلقهٔ خدا نتیجه‌گیری می‌شود که وجود او بر هر چیز، از هر جهت محیط است؛ پس هر چیزی که فرض شود اول باشد، خدا قبل از آن چیز بوده، یعنی او نسبت به همهٔ ماسوای خود اول است و همچنین هر چیزی که ما آن را آخرین فرض کنیم، خدای تعالی بعد از آنهم خواهد بود؛ چون گفتیم که او بر همه چیز احاطه دارد، هم به ما قبل آن و هم به ما بعد آن، پس آخر هم خداست و نیز هر چیز که ما آن را ظاهر فرض کنیم، خدا از آن ظاهرتر است به جهت احاطه‌ای که قدرتش بر آن چیز دارد و چون محیط بر اوست. پس از جهت ظهور هم مافوق آنست، لذا خداست که ظاهر است نه آنچه ما آن را ظاهر فرض کردیم و همچنین هر چیزی که باطن فرض شود، خداوند به جهت احاطهٔ قدرتش در ماورای آن قرار دارد؛ چون اوست که آن چیز را مخفی نموده، پس باطن هم خداست، نه آنچه ما آن را باطن فرض کردیم، لذا از احاطه او بر هر چیز نتیجه می شود که هیچ چیز قبل از خدا و بعد از او و فوق او و غیر او وجود ندارد و صفات اول و آخر و ظاهر و باطن بطور مطلق از آن اوست و در غیر خدا اگر این صفات هست، بطور نسبی است و اوعنایت کرده‌است. پس همهٔ این اسماء چهارگانه شاخه‌هایی از احاطهٔ قدرت یا احاطهٔ وجود خدا هستند و همچنین به نوعی هر کدام از آنها بر علم مطلق خدای تعالی نیز بستگی و تفرع دارند؛ چون خداوند قبل از ایجاد و بعد از فناء هر چیز به آن احاطه علمی دارد؛ به همین دلیل هم در انتها می فرماید: او بر هر چیز داناست. پس هیچ چیز بر او مخفی نیست و به ظاهر و باطن همه چیز احاطهٔ علمی دارد و ظهور همه چیز از آن اوست و در عین حال عقول در فهم باطن و کنه وجود او عاجزند، پس اوست که اول و آخر و ظاهر و باطن است». به عبارت دیگر و به نحو خلاصه، الله قبل و بعد از موجودات وجود داشته‌است و نیز علم و قدرتش به ظاهر و باطنِ همهٔ اشیاء احاطه دارد و از این حیث و به واسطهٔ علم و قدرتش، در پیدا و پنهانِ پدیده‌ها حاضر است و به هیچ وجه، وحدت تام بین خداوند با طبیعت و موجودات، مدنظر قرآن نیست.

(ادامه دارد)



🌾 @Naqdagin
📗خدای قرآن، متشخص یا نامتشخص؟
(۲/۲
)
✍️#علیرضاموثق

🍂 آیهٔ دیگری که برخی از مسلمانان برای تحریفِ چهره و شخصیت الله و رفع تعارضش با عقل به آن متوسل می‌شوند، آیهٔ ۱۱ از سورهٔ شوری است: فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ «خدا آفرینندهٔ آسمان‌ها و زمین است، برای شما آدمیان از جنس خودتان زنان را هم جفت شما قرار داد و نیز چهار پایان را جفت (نر و ماده) آفرید، و به این تدبیر (ازدواج) شما را خلق بی‌شمار کند. آن خدای یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست و او شنوا و بیناست». در این آیه نیز آشکارا، مراد قرآن از «لیس کمثله شیء» این است که الله از حیث عظمت و علم و قدرت و خالقیت و حیات، همتا ندارد؛ زیرا همهٔ موجودات، مخلوق الله هستند و الله قبل و بعد از آنها وجود داشته‌است و وجود دارد، و حیات موجودات زنده مدیون الله است. منتها این آیه، اوصاف انسانوار الله که در کثیری از آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته‌است را نفی نمی‌کند. مراد متن این است که اوصاف الله و خشم و مهر و مکر الله، از فرط عظمت، همتا و مشابه ندارد.

🍂 در آیهٔ ۳۵ از سورهٔ نور نیز الله، به واسطهٔ خلق خورشید و ماه و ستارگان، روشنایی بخش تلقی شده‌است. اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ «خدا نور آسمان‌ها و زمین است». به تعبیر دیگر می‌توان الله را آشکارکنندهٔ اشیاء از وجه خلقت و آفریدنِ اشیاء نیز محسوب کرد و باز دلالتی بر خدای نامتشخص و وحدت میان خداوند با طبیعت ندارد.

🍂 نکتهٔ ظریف دیگر البته این است که مسلمانانِ مدنظر به خاطر گسست از «واقعیت و تفکر»، خدای نامتشخص را با تحریف قرآن و با شعبده‌بازیِ تئولوژیک و با ایجاد هرج و مرج در هرمنوتیک به متن حقنه می‌کنند، لکن به تبعات منطقیِ وجودِ خدای نامتشخص تن نمی‌دهند. خدای نامتشخص یا «خدا-طبیعت»، انسانوار نیست. دستگاه عصبی ندارد تا اراده و خشم و مهر و مکر داشته باشد. در ذیل خدای نامتشخص، خلقت که مکرر در قرآن مورد اشاره قرار گرفته‌است، معنا ندارد. دریا بر اثر جبر حاکم بر مقتضیات وجودی‌اش، بدون اراده «موجیده» می‌شود. موج، مخلوق دریا نیست، بلکه حصه و حالتی از دریاست.

🍂 در این سیاق، معاد، خاصه معاد جسمانی در قرآن نیز قابل تصور نیست و «خدا-طبیعت» نمی‌تواند اراده کند و انسان‌ها که پس از مرگ در کلیت هستی چونان قطره در دریا مستحیل می‌شوند را زنده و محاکمه و مؤاخذه کند. خود «خدا-طبیعت» در سیطرهٔ جبر است، چه رسد به انسان‌ها و حصه‌های او. شعور مرموز و ناانسانواری که با طبیعت وحدت دارد، تعقل به سیاق انسان‌ها ندارد تا پیامبر و «پست‌چی» بفرستد (صرفنظر از خرافات و اباطیل و احکام داعشی بودنِ محتویات قرآن). علوم تجربی و ریاضی بیشتر به زبان «خدا-طبیعت» شبیه است تا یکسری اسطوره و احکام وایکینگی راجع به برده‌داری و یا قتل و غارت و به بردگی گرفتنِ اهل کتاب و حتی مؤمنان اخلاقی در ادیان دیگر. عدالت، مفهومی انسانوار و برساخته‌ای اجتماعی است و نمی‌توان آن را به «خدا-طبیعت» نسبت داد. آنچه در مقام فنومنال از منظر بشری «خیر و شر» دیده می‌شود، هر دو جزء ساختار وجودی خدای نامتشخص می‌باشند. همچنین مقولهٔ معجزه و نقض قوانین طبیعت یا دعا و نیایش و عبادت در نسبت با خدای نامتشخص که ناانسانوار است، بی‌معنی است.


#فلسفیدن #نقد_قرآن


🌾 @Naqdagin
📗خرافات و اباطیل

✍️#علیرضاموثق

1️⃣ اموری در جهان وجود دارند که بالقوه یا بالفعل، قابل شناخت می‌باشند و در حوزهٔ «دانستنی‌ها» قرار دارند.

اموری دیگر در جهان وجود دارند که اساساً نادانستنی و راز هستند و نوع بشر به خاطر محدودیت قوهٔ فاهمه، هیچ‌گاه آن امور را نخواهد فهمید. این حوزه را می‌توان «نادانستنی‌ها یا راز» نام نهاد.

به همین جهت، کسی که ادعا می‌کند از حقیقت هستی و از منویات و محتویاتِ ذهن خداوند مطلع است، و دین کامل برای هدایت همهٔ انسان‌ها در تمام زبان‌ها و زمان‌ها و مکان‌ها ارائه کرده‌است، بی‌گمان «بیمار و متوهم و متفرعن و خودشیفته» است. خاصه وقتی آنچه سخن خداوند می‌نامد، مشتی خرافات و اباطیل و احکام داعشی باشد.

اگر خدایی وجود داشته باشد، ریاضیات و علوم تجربی و اعلامیهٔ حقوق بشر، بیشتر شبیه به زبان و بیان خداوند است تا قرآن و ادعای وجود ۱۹ دربان برای جهنم و یا جواز برده‌داری، و قتل و غارت و به بردگی گرفتنِ اهل کتاب، یعنی حتی مؤمنان اخلاقی در ادیان دیگر و نیز قطع دست و پا.

تواضع معرفتی این است که بدانیم؛ اولاً) بسیاری از امورِ دانستنی را نمی‌دانیم و ثانیاً) امور نادانستنی، مثل حقیقت هستی و محتویات ذهن خداوند را هیچ انسانی نمی‌تواند فهم کند و ما نیز نمی‌دانیم. منتها در این میان، مجاز هستیم به میزان قوت دلایل‌مان، از باورهایمان که در حوزهٔ دانستنی‌ها قرار دارند دفاع کنیم و البته اگر دلایل‌مان نقض شد، باورهای مربوطه را باید تغییر دهیم.

آنچه غیراخلاقی است، فعل مسلمانانِ راستین است که ادعای دانستن امورِ از اساس «نادانستنی» را دارند و ادعا می‌کنند که حقیقت هستی و محتویات ذهن خداوند را از طریق قرآن می‌دانند و در گام بعد، برای باورهایشان دلیل اقامه نمی‌کنند و نیز وقتی مدعیات و آموزه‌های اسلام را با استدلال نقض کردیم و تعارض اسلام با «عدالت و اخلاق و عقلانیت و حتی معنویت» را نشان دادیم و مدلل نمودیم، باورهایشان را تغییر نمی‌دهند و تکذیب نمی‌کنند.

2️⃣ انسان حق دارد تا زمانی که قوتِ دلایلِ مؤید باورهایش را بیشتر از قوتِ دلایلِ مخالفان می‌بیند، از باورهایش دفاعِ مدلل کند. منتها اخلاقاً مکلف است که اگر باورهایش با استدلال نقض شد، آنها را تغییر دهد و کذب بودنشان را بپذیرد.

مشکل و مناقشه در این است که اسلام، حتی یک دلیل برای اثبات مدعیاتش، از جمله ادعای نبوت و وحی و معاد، خاصه معاد جسمانی ندارد، بلکه دلایل نقضِ این مدعیات قوت دارند و لذا انسان به حکم اخلاق و به اقتفای تابع استدلال بودن، باید مدعیات مدنظر در اسلام را تکذیب کند؛ مدعیاتی مثل بارداری مادر عیسی توسط الله و رفتن یونس در شکم ماهی و امام زمان ۱۲٠٠ ساله (در فرقهٔ شیعه) و امثالهم را.

به حکم علوم تجربی (یعنی وفق استقرای تجربی و استنتاج بهترین تبیین)، کسی که فرشته می‌بیند و صداهایی می‌شنود که دیگران نمی‌شنوند، خصوصاً وقتی همراه با «لرزیدن و تعریق و پیچیدن صدای جرس در گوش» باشد، نوعی بیماری و اختلال مغزی-روانی دارد و با دارو و روان‌درمانی معالجه می‌شود.

خدای قرآن نیز به حکم دلایل متعدد فلسفی، وجود ندارد، البته نه هر نوع متصوری از خداوند.

3️⃣ خرافات، گزاره‌هایی‌ هستند که تن به ابطال و اثبات نمی‌دهند. شبیه به ادعای وجود هیولای اسپاگتی که غیرمادی و مجرد است و یا شبیه به ادعای وجود «جن و فرشته» و نیز خلقت جن از آتش.

انسان در مواجهه با خرافات، اخلاقاً مکلف است که آنها را باور نکند؛ نه تکذیب کند و نه تصدیق کند، بلکه موضع لاادری بگیرد و تعلیق حکم نماید.

اباطیل، گزاره‌هایی هستند که دلایل کافی برای نقض‌شان وجود دارد؛ مثل وجود خدای قرآن، بهشت/جهنمِ قرآن، نبوت، معاد جسمانی، هفت‌آسمان، هفت‌زمین، وجود آدم/حوا، فرو رفتن خورشید در لجن هنگام غروب، قبض شدن روح از بدن هنگام خواب، بارداری مادر عیسی توسط الله، شق‌القمر، خلقت انسان از خاک و گل و امثالهم.

در مقابل اباطیل، انسان تکلیف اخلاقی دارد که آنها را تکذیب نماید.


#تفکر_انتقادی


🌾 @Naqdagin
📅 هفتم شهرویر ماه
— رام: روزشمار ایرانی معنادار

🗓 در تاریخ معاصرمان این روز با چند رخداد سیاسی قرین بوده است.

🗓 #در_چنین_روزی به سال ۱۲۴۸ ظل‌السلطان (پسر مهتر ناصرالدین‌شاه) که می‌کوشید به پادشاهی برسد و دعوی مشروطه‌خواهی داشت، نامه‌ای برای میرزا ملکم‌خان نوشت و در آن، خود را هوادار آزادی و تجدد و شاگرد میرزا ملکم‌خان دانست. با این همه، کوشش‌های او به نتیجه نرسید.

🗓 در ۱۲۸۸ محمدحسين‌ميرزا (برادر احمدشاه)، در ۹ سالگی به وليعهدي برگزیده شد، اما بخت به او نیز وفا نکرد و در نهایت، رضاشاه به قدرت رسید. در ساعت ۴ عصر روز هفتم شهریور سال ۱۳۲۰، او نیز با حمله‌ی متفقین به ایران روبرو شد و کمی بعد کناره‌گیری کرد.

🗓 در سال ۱۳۳۳ هم به دنبال ماجرای ملی شدن صنعت نفت ایران، دو شرکت اکتشاف و تولید و تصفیه‌ی نفت ایران تأسیس شد. این دو شرکت به موجب توافق بین ایران و کنسرسیوم نفت در خاک هلند به ثبت رسید ولی مرکز اصلی آن در تهران قرار داشت.

🗓 در هفتم شهریور ۱۳۳۴ وزیر پست و تلگراف، ۱۸۰ هزار شماره تلفن از آلمان غربی خریداری کرد.

📅 مناسبت‌های جهانی
🗓 امروز در تاریخ میلادی، روز منع گونه‌پرستی است. گونه‌پرستی یا گونه‌گرایی، به تبعیض بر مبنای گونه در میان حیوانات گفته می‌شود و مدافعان حقوق حیوانات معتقدند، جانواران مانند انسان دارای ارزش‌های حقوقی و اخلاقی هستند.

🌐 مطالعهٔ ادامه و «رام» کامل امروز



🌾 @ReadAllAboutMemories
🌾 @Naqdagin
📖 سلسله #درسگفتار «عقلانیت و دینداری» (جلسه پنجم)
خوانش همدلانۀ نظریۀ استاد #مصطفی_ملکیان

🎙 استاد #حجت‌الله_نیکویی


🗄پست مرتبط
📻 عقلانیت و دینداری (جلسه یکم)
📻 عقلانیت و دینداری (جلسه دوم)
📻 عقلانیت و دینداری (جلسه سوم)
📻 عقلانیت و دینداری (جلسه چهارم)



🌾 @Naqdagin
عقلانیت و دینداری ۵
@Naqdagin
🎧 سلسله #درسگفتار «عقلانیت و دینداری» (جلسه پنجم)
خوانش همدلانهٔ نظریۀ استاد #مصطفی_ملکیان

🎙 استاد #حجت‌الله_نیکویی


#فلسفیدن #تفکر_انتقادی


🌾 @Naqdagin
📅 هشتم شهرویر ماه
— رام: روزشمار ایرانی معنادار

🗓 شامگاه شنبه هشتم شهریور سال ۱۲۸۶ هجری خورشیدی (۲۲ رجب ۱۳۲۵ ق.)، اتابک امین‌السلطان (صدراعظم ایران) پس از شرکت در نشست مجلس شورای ملی و سخنرانی در تأیید امضای متمم قانون اساسی – که خواسته‌ی مشروطه‌خواهان بود-، در حالی که همسو شدنش با نمایندگان مجلس و مقاومتش در برابر محمدعلی‌شاه مستبد، با استقبال نمایندگان روبرو شده بود، وقتی همراه با سید عبدالله بهبهانی از در مجلس بیرون می‌آمد، ترور شد و در جا کشته شد.

🗓 درباره‌ی قاتل او و انگیزه‌اش بحث‌های زیادی وجود دارد. به ظاهر، قاتل عباس‌آقای تبریزی بود که در محلّ حادثه با تپانچه خودکشی کرد، اما شواهدی هست که نشان می‌دهد، حیدرخان عمواوغلی از طرف مشروطه‌خواهان تندرو، اتابک را ترور کرده و در ضمن محمدعلی‌شاه هم خواهان مرگ او بوده و وی نیز گروهی را به طور موازی برای کشتن او مأمور کرده بوده است. هرچند از فرصت بهره جست و در همین روز، عباسقلی خان آدمیت از رهبران مشروطه‌خواه را به جرم قتل او دستگیر کرد.

🗓 #در_چنین_روزی قرارداد بدنام ۱۹۰۷ بین انگلستان و روسیه در سن‌پترزبورگ امضا شد و این همان عهدنامه‌ی مخفی‌ای بود که بر اساس آن، ایران و افغانستان و تبت در قالب مناطق نفوذ بین دو کشور تقسیم می‌شد. یکی از پیامدهای این قرارداد، تأسیس پلیس جنوب به دست انگلیسی‌ها بود که در هشتم شهریور ۱۲۹۵، وثوق‌الدوله زیر بارش رفت و حکم تأسیس آن را امضا کرد.

🗓 دو سال بعد (۱۲۹۷) هم ابراهيم منشي‌زاده و اسدالله ابوالفتح‌زاده اعضاء مؤثر كميته‌ی مجازات كه به حبس و تبعيد محكوم شده بودند هنگام فرار هدف گلوله قرار گرفتند و به قتل رسيدند.

🗓 در هشتم شهریور ۱۲۹۹ کنفرانس ملل شرق[1] در باکو تشکیل شد و این یکی از اولین گردهمایی‌های کمونیست‌های ایرانی بود که به شوروی وابسته شده بودند.

🗓 در ۱۳۲۲ قوای شوروی و انگلیس، تعداد زیادی از رجال ایران و افسران ارتش و کارکنان بنگاه راه‌آهن دولتی ایران و روزنامه‌نگاران را به اتهام همکاری با آلمانها و تشکیل ستون پنجم در ایران، توقیف و زندانی نمودند و آن‌ها را به اراک انتقال دادند.

🗓 درست ده سال بعد یکی از این دستگیرشدگان، یعنی تیمسار زاهدی به جریان ضد نهضت نفت پیوسته بود و به تازگی بر ضد مصدق کودتا کرده بود. در هشتم شهریور ۱۳۳۲ اعلامیه‌ی شماره ۱۴ فرمانداری نظامی تهران صادر شد و از مردم خواست تا محل اختفای این افراد را به فرمانداری نظامی اطلاع دهند: دکتر حسین فاطمی وزیر سابق امور خارجه، دکتر مهدی آذر وزیر پیشین فرهنگ، مهندس حق‌شناس وزیر سابق راه، دکتر عزیزالله ملک‌اسماعیلی معاون سابق نخست‌وزیر، خلیل ملکی رهبر گروه سیاسی نیروی سوّم، مهندس کاظم حسیبی استاد دانشگاه و نماینده مجلس و کریم پورشیرازی مدیر روزنامه‌ی شورش.

🗓 دو سال بعد، بار دیگر صدور نفت ایران از سر گرفته شده بود و در همین روز به سال ۱۳۳۴، یک کمپانی ایتالیایی چهار صد هزار تُن نفت از ایران خریداری کرد. با این همه، اعتراض‌ها به دخالت دربار در سیاست همچنان برقرار بود؛ بنحوی که در همین روز به سال ۱۳۳۹، مردم غالب شهرستان‌ها به انتخابات اعتراض کرده و ابطال آن را خواستند.

🗓 در سال‌های اخیر این روز به خاطر انفجار بمبی که در دفتر ریاست‌جمهوری کار گذاشته بودند برجستگی یافته است؛ این بمب در سال ۱۳۶۰ محمدعلی رجائی رئیس‌جمهور و محمدجواد باهنر نخست‌‌وزیر را از میان برد.

🗓 درست ده سال بعد شوروی فرو پاشید و در هشتم شهریور ۱۳۷۰ آذربایجان از شوروی مستقل شد.

🌐 مطالعهٔ ادامه و «رام» کامل امروز



🌾 @ReadAllAboutMemories
🌾 @Naqdagin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 نقد و بررسی مبانی نظری نبوت
👥 گفتگوی عبدالله مصباحی و استاد #حجت‌الله_نیکویی

📆 تاریخ: شنبه ۱۴۰۲/۶/۱۱
ساعت: ۲۰ به وقت ایران
🔗 مکان: گروه اتوپیا (اینجا)


#خبر_نقدآگین


🌾 @Naqdagin
عقلانیت و دینداری ۶
@Naqdagin
🎧 سلسله #درسگفتار «عقلانیت و دینداری» (جلسه ششم)
خوانش همدلانهٔ نظریۀ استاد #مصطفی_ملکیان

🎙 استاد #حجت‌الله_نیکویی


#فلسفیدن #تفکر_انتقادی


🌾 @Naqdagin
📅 نهم شهرویر ماه
— رام: روزشمار ایرانی معنادار

🗓 #در_چنین_روزی به سال ۵۹۷ هجری خورشیدی، ناصرالدین ابوالمعالی محمد که با لقب ملک کامل شناخته می‌شد و عضوی از خاندان کردتبار ایوبی‌ها بود، در مصر به حکومت رسید.

🗓 هشت قرن بعد در ۱۲۵۵ سلطان مراد پنجم عزل شد و برادرش عبدالحمید دوم به خلافت رسید.

🗓 سی و یک سال بعد، در روز یکشنبه نهم شهریور ۱۲۸۶ (۲۳ رجب ۱۳۲۵ ق.)، روزنامه‌ی انجمن ملی ولایتی گیلان توسط دبیرالملک انتشار یافت.

🗓 در روز چهارشنبه نهم شهریور سال ۱۲۹۹ نریمان نریمانوف در باکو کنگره ملل شرق را با حضور ۱۸۹۱ نفر برگزار کرد. این کنگره یکی از بزرگترین گردهمایی‌های کمونیست‌های قلمرو ایران زمین بود و هم آغازگاه وابستگی و فرمانبری‌شان از دولت شوروی بود و هم در درون حزب کمونیست شوروی قدرت‌نمایی‌ای سیاسی بود از طرف دار و دسته‌ی آذری‌ها به رهبری نریمانوف در برابر دار و دسته‌ی قفقازی‌ها به رهبری استالین

🗓 در ۱۳۵۷ امام موسی صدر در لیبی ناپدید شد.

🗓 در ۱۳۷۵ هم سربازان صدام حسین شورش مردم اربیل را سرکوب کردند و این شهر را گرفتند و شهروندان کرد عراقی را به سختی کشتار کردند.

🌐 مطالعهٔ ادامه و «رام» کامل امروز


🗄 پست مرتبط:
📕شاه ایران، انقلاب اسلامی و راز امام گم‌شده، به قلم اندرو اسکات کوپر
📺 موسی صدر: «خمینی مردی خطرناک و دیوانه است»



🌾 @ReadAllAboutMemories
🌾 @Naqdagin