نقدآگین
10.6K subscribers
2.71K photos
1.88K videos
67 files
4.92K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
📚 قرار نبود زندگیمان اینقدر تلخ و بی‌رحمانه باشد


می توانید زندگی حقیقی را فیلتر کنید؟

می شود خودتان را و تصمیماتتان را از زندگی ما حذف کنید؟

گفته بودید دیو می رود و فرشته می‌آید. مردم بر کف خیابان‌ها جان دادند. در جبهه‌ها جنگیدند. نوجوانان و پسران مادران و پدران جوان بر خاک های جبهه‌ها تیر خوردند و کشته شدند تا شما سال‌ها وقیحانه منت آن را بر سر مردم بگذارید.

همان مردمی که فقط تاوان دادند و همیشه قربانی بودند.

زیر بار گرانی, ظلم, اسارت, قوانین متحجرانه و عقب ماندگی کمر خم کردند. خیلی‌ها حسرت داشتن یک زندگی معمولی (مثل بقیه‌ی مردم دنیا) را به گور بردند.

مردمی که زندگی نکردند و با شعار احمقانه‌ی نه شرقی نه غربی متحمل فقر و محدودیت و بدبختی شدند.

مردمی که فهمیدند نداشتن استقلال و وابستگی به دشمن "دانا" بهتر از نداشتن آزادی و حق انتخاب است.

امروز هم خزر و خلیج فارس و خاک جنوب را از دست دادیم, هم جوانی و عمرمان را. عزت و سربلندی تنها فریبی بودند برای بخشیدن سرمایه‌های این خاک به اربابانتان. شما حتی لایق واژه‌ی وطن فروش هم نیستید چون ایرانی نیستید.

اگر انسانی سالم بودید, از روی وظیفه هم که شده قدری به جان دیگر انسان‌ها اهمیت می‌دادید. شما اگر سلامت روان داشتید فقط در صورتی از خود رضایت داشتید که در کار خود مفید و موثر باشید.

اگر برای رسیدن به جایگاهتان زحمت کشیده بودید و درس خوانده بودید, دلتان می‌خواست از دانشتان برای بهتر کردن اوضاع استفاده کنید. اگر سواد داشتید و از سیاست و اقتصاد چیزی می‌دانستید, امروز در جایگاه بدترین کشورهای دنیا قرار نداشتیم.

اگر ذره‌ای انسانیت در وجودتان بود طرح غربالگری را حذف نمی‌کردید.

کدام عقل و منطقی می تواند این را بپذیرد؟ چه توجیهی برای این تصمیم وجود دارد؟ افزایش جمعیت بیمار, معلول و عقب مانده که چه بشود؟ در مورد پیامدهای مالی و روانی که بر خانواده‌ها و جامعه وارد می شود چیزی نمی گویم, چون تصمیم گیرندگان کمترین دغدغه ای بابت این مسائل ندارند و هرچه بگوییم آب در هاون کوبیدن است.

نگران فضای مجازی هستید؟! خبر ندارید کتاب‌های مدرسه از هر محتوای مبتذلی در فضای مجازی برای فرزندان ما مضرتر است؟ آنچه که باید فیلتر شود شما هستید آنچه که باید از زندگی ما حذف شود هستید.

دیگر نمی توانید شعار استقلال داده, به مردم وعده‌ی تغییر دهید. شما حقیرتر, بی‌سوادتر و بیمارتر از مردمی هستید که برای آنها تصمیم می‌گیرید.

نه به شما! ننگ بر شما!

شما که برخلاف حکومت های سنگدل فقط معترضان را نکشتید. از کرونا برای پر کردن جیب‌هایتان و محدود کردن مردم سؤاستفاده کردید. به قیمت محروم کردم مردم از واکسن, و همچنان آمار مرگ و میر را در خبرها اعلام می کنید.

دیگر این کرونا نیست که مردم را می کشد. حالا که آمار مرگ و میر در بسیاری نقاط دنیا به صفر نزدیک شده است, دیگر این مرگ‌ها طبیعی نیست, بلکه قتل است و مسئولیتش مستقیم بر عهده ی شما تصمیم گیرندگان است.

قابل درک است که این همه از مردم متنفر باشید!

چون سال‌ها برای ایدئولوژیتان تبلیغ کردید. چند دهه از طریق رسانه‌هایتان مردم را مشتاق و علاقمند نشان دادید. سناریو نوشتید و خیال را به واقعیت ترجیح دادید. هی دستور دادید و نوشتند و ساختند و دلتان می خواست واقعیت همین باشد!

خیلی سعی کردید عروسک های چادری دوست داشتنی و پسر ریشوهای پاک و نورانی را به مردم نشان دهید.

خیلی خواستید مثل مردم عادی باشید و دوستتان داشته باشند! ولی مردم شما را نمی خواهند, قبولتان ندارند و هیچ یک از شما را انتخاب نمی‌کنند. چون بسیار باهوش تر و آگاه تر از شما هستند.

هرچقدر هم که عمر سلسله‌تان را بیشتر کنید, به اربابانتان باج دهید و کل خاک ایران را هم حراج کنید, خودتان بهتر می دانید که هرگز, هرگز و هرگز همراهی این مردم را نخواهید داشت.

قابل درک است که این همه از مردم متنفر باشید!

@drkhanlarzade

📕یادداشت مرتبط:
سیستم بیمار زنجیری


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زنان

نقش قرآن و خطبهٔ ضدّ زن نهج‌البلاغه در وضع فلاکت‌بار ایران

این زن از افرادی است که از همان ابتدا به جمهوری اسلامی رای «نه» داد؛ استدلال او را گوش کنید.

به نظر شما سر جمعِ قدرت عقلی، هوشی و اخلاقی کل حاکمان جمهوری اسلامی (رهبر و رؤسای ادوار قوای قضاییه، ریاست جمهوری و مجلس و خبرگان)، در مقایسه با او چقدر فاصله دارد و به اندازهٔ او می‌شود؟

و آیا خطبهٔ ضدزن امام اول شیعیان، از فضایل اخلاقی، عقلی و علمی او بوده؟ یا از تاثیر مکتبی داعشی بر قوای تحلیلی-اخلاقیش؟

آیا اگر چنین زنانی (چون آنگلا مرکل در آلمان) و اقلیت‌های مذهبی (زرتشتی، مسیحی، یهودی و ناباور و...) بنا به نصِّ قرآن و حدیث بر ایران‌زمین حاکم نشدند، و ما با بصیرت آلت‌سالارِ دیگری‌ستیزِ اسلامی-شیعی به انتهای جداول فلاکت، فقر و فساد سیستماتیک جهان غلتیدیم، درصد قابل توجهی از سهم این مظالم بزرگ به احکام قرآنی و برخی خطبه‌های داعشیِ شیعه بر نمی‌گردد؟

✍️#بهرام_بسطامی



🌾@Naqdagin
📊۱۲ فروردین، نمایهٔ آشکار جاهلیت
چرا دیگر رفراندوم قانون اساسی برگزار نمی شود؟

✍️ دکتر #جلال_پورالعجل
(۱/۲)

📌قانون اساسی نتیجهٔ ناآگاهی، غفلت، بی‌تجربگی و تعصب بود!

1️⃣ تدوین، تصویب و بازنگری قانون اساسی

آمارها نشان می دهند که در فروردین ۵۸ بیش از ۲۰ میلیون نفر یعنی ۹۹% شرکت کنندگان به استقرار "جمهوری اسلامی" رأی مثبت دادند (البته پیرامون درصد مشارکت و درصد رای به جمهوری اسلامی و آمارسازی‌ها مباحث و مقالات جدی طرح شده‌است).

🔅با این وجود، پس از تدوین قانون اساسی، در آذر ۵۸ حدود ۵ میلیون نفر یعنی ۲۵% از افرادی که به استقرار جمهوری اسلامی رأی مثبت داده بودند، به قانون اساسی رأی ندادند؛ احتمالاً آن را مغایر با اساس جمهوریت و در تضاد با آرمانهای انقلاب یافته بودند.

🔅جالبتر این که پس از اصلاح قانون اساسی در مرداد ۶۸، حدود ۱۴ میلیون نفر یعنی ۴۵% افراد واجد شرایط در همه پرسی بازنگری قانون اساسی شرکت نکردند. این نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی در عمر ۱۰ ساله خود بسیاری از طرفداران اولیه خود را از دست داده است.

حال تصور کنید اگر در حال حاضر قانون اساسی به رأی گذاشته شود چند درصد مردم به آن رأی مثبت خواهند داد؟! به همین دلیل است که اجرای اصل ۱۷۷ مبنی بر بازنگری و اصلاح قانون اساسی و برگزاری همه پرسی برای مسئولین نظام به یک کابوس دهشتناک تبدیل شده است!

2️⃣ ترکیب اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی (مجلس مؤسسان)

👳🏾‍♂️جالب است بدانید که از مجموع ۷۳ عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، ۵۳ نفر (۷۳%) از روحانیون بودند و فقط ۵ نفر دارای درجه دکترای دانشگاهی بودند!
شاید این ترکیب برای تدوین "رسالهٔ عملیه" مناسب باشد ولی برای تدوین "قانون اساسی" یک کشور به هیچ‌وجه ترکیب مناسبی نبوده است. متأسفانه غایب بزرگ مجلس خبرگان قانون اساسی دانشگاهیان، حقوقدانان و جامعه شناسان بودند.

❗️ترکیب اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی باعث شد تا روحانیون حداکثر بهره برداری را از تدوین قانون اساسی ببرند و تمام پستهای کلیدی و حساس را به نفع خود مصادره نمایند. قانون اساسی به گونه ای تدوین شده که شاهرگ اصلی تمام قوانین و امور اجرایی کشور در اختیار و انحصار روحانیون قرار داشته باشد! به نحوی که بدون اجازهٔ آنها هیچ قانونی در کشور تصویب نخواهد شد و هیچ اقدامی، چه در حوزه سیاست داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی بدون اذن آنها صورت نخواهد گرفت! (این بیان اخیر ظریف «صفر درصد سیاست خارجی دست من بود»)

⚠️در واقع، ثمرهٔ اصلی این شیوه قانون نگاری مرگ "جمهوریت" و سلب "اراده مردم" و استیلای بلامنازع روحانیون بر تمام مقدرات و امور کشور به شیوهٔ قرون وسطایی بود.

با توجه به محدودیت دسترسی به رسانه‌ها در سال ۵۸ و غفلت ناشی از شور و اشتیاق بعد از پیروزی انقلاب به نظر می رسد که بخش عظیمی از رأی دهندگان حتی از محتوای قانون اساسی بی‌اطلاع بوده‌اند و به صرف اعتمادی که به مسئولین و بویژه روحانیون داشتند به این قانون رأی مثبت داده‌اند؛ و حتی کسانی هم که آن را مطالعه کرده بودند، یا در رأی گیری شرکت نکردند (۵ میلیون نفر) یا هرگز تصور نمی‌کردند که قانون اساسی به شیوهٔ کنونی تفسیر و اجرا شود.

جای بسی تأسّف است که در حال حاضر، بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی حتی یک بار هم قانون اساسی را مطالعه نکرده‌اند و از محتوا و نواقص آن بی خبرند!

❗️هیچ‌یک از تدوین کنندگان قانون اساسی سابقه کار اجرایی و کشورداری نداشتند. اجرایی‌ترین فرد در بین انقلابیون مهندس بازرگان بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای مدتی رئیس شرکت آب و فاضلاب تهران بود!

تصور کنید ترکیبی از افراد فاقد تجربه با چاشنی تعصبات دینی و انقلابی به تدوین قانون اساسی مبادرت نمایند چه فاجعه ای خواهد شد که اکنون شاهد آن هستیم!

تدوین کنندگان قانون اساسی حتی نمی‌دانستند که باید اصلی را برای بازنگری و اصلاح قانون اساسی در نظر بگیرند و بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸ با دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی صورت گرفت.

در حال حاضر، بر اساس اصل ۱۷۷، بازنگری در قانون اساسی در "موارد ضروری" صرفاً با اذن رهبری امکانپذیر است. مع‌الأسف، در ذیل همین اصل، بندی آورده شده که عملاً امکان اصلاحات بنیادین در قانون اساسی که امروز موضوعات اصلی مورد مناقشه و مخالفت آحاد مردم است را غیرممکن و اصلاح ناپذیر نموده است.

در ذیل اصل ۱۷۷ چنین آمده است:

"محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی وپایه‌های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت ونیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییرناپذیر است."

(ادامه دارد)



🌾@Naqdagin
📊۱۲ فروردین، نمایهٔ آشکار جاهلیت

چرا دیگر رفراندوم قانون اساسی برگزار نمی شود؟

✍️ دکتر #جلال_پورالعجل
(۲/۲)

❗️این بند حاوی این پیام است که حتی اگر همه کسانی که قانون اساسی را تدوین نموده‌اند یا به آن رأی مثبت داده‌اند فوت کنند، بازهم این قانون قابل اصلاح نیست و به نسلهای بعدی تسری خواهد یافت!

در واقع جمود و تغییرناپذیری قانون اساسی نه تنها کمکی به بقای جمهوری اسلامی نمی‌کند بلکه آن را شکننده‌تر هم ساخته است. هنگامی که راه اصلاحات مسدود شود؛ مسیر براندازی گشوده خواهد شد! این درس بزرگ تاریخ است.


📓مدیا و یادداشت مرتبط:
▪️ قرار نبود زندگیمان اینقدر تلخ و بی‌رحمانه باشد
▪️
نقش قرآن و خطبهٔ ضدّ زن نهج‌البلاغه در وضع فلاکت‌بار ایران



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📊نگرش ایرانیان به دین

گزارش نظرسنجی «گروه مطالعات افکار سنجی ایرانیان» (گمان)

چکیده گزارش (اینجا) و متن مشروح را (اینجا) بخوانید.



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📊نگرش ایرانیان به دین

چکیده یافته‌های نظرسنجی نگرش ایرانیان به دین

نظرسنجی «نگرش ایرانیان به دین» از تاریخ ۱۷ خرداد تا ۱ تیر ۱۳۹۹ به مدت ۱۵ روز انجام گرفت. در این نظرسنجی بیش از ۵۰ هزار پاسخ‌دهنده شرکت کردند و حدود ۹۰٪ پاسخ‌دهندگان ساکن ایران بوده‌اند. یافته‌های این گزارش، دیدگاه افراد باسواد بالای ۱۹ سال ساکن ایران (برابر با ٪۸۵ افراد بزرگسال در ایران) را بازتاب ‌می‌دهد و با سطح اطمینان ۹۵٪ و حاشیه خطای ۵٪ قابل تعمیم به این جمعیت است. این نظرسنجی تلاش کرده است تا نگرش ایرانیان را به دین و موضوعات مرتبط با آن، که در فضای جاری به دلیل محدودیت‌های موجود نمی‌تواند بطور علنی مورد پرسش قرار گیرد، به ‌طریقی روشمند اندازه‌گیری کرده و به ثبت برساند.

بر اساس نتایج این نظرسنجی، ۷۸٪ ایرانیان به خدا باور دارند. همچنین ۳۷٪ به مفهوم زندگی بعد از مرگ، ۳۰٪ به بهشت و جهنم، ۲۶٪ به جن و ۲۶٪ به ظهور منجی بشریت معتقد هستند. حدود ۲۰٪ از جامعه نیز به هیچ‌یک از این موارد اعتقاد ندارند.

نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد درحالیکه ۳۲٪ جامعه خود را «مسلمان شیعه» می‌دانند، ۹٪ خود را خداناباور (آتئیست)، ۸٪ معنویت‌گرا، ۷.۵٪ زرتشتی، ۷٪ ندانم‌گرا و ۴.۵٪ خود را مسلمان سنی فرض می‌کنند.

همچنین گرایش به عرفان‌گرایی (تصوف)، انسانیت‌گرایی، مسیحیت و بهائیت در کنار گرایشات دیگر در جامعه ایران حضور دارند.

حدود ۲۲٪ جامعه نیز خود را نزدیک به هیچ یک از این گرایشات نمی‌دانند. حدود نیمی از جامعه اظهار داشته‌اند که از دین‌داری به بی‌دینی رسیده‌اند. از سوی دیگر باورهای ۴۱٪ از افراد جامعه درباره دین یا بی‌دینی در دوران زندگی‌شان تغییر زیادی نداشته است. همچنین حدود ۶٪ جامعه از یک گرایش دینی به گرایش دینی دیگر تمایل پیدا کرده‌اند.

بر طبق نتایج نظرسنجی، حدود ۶۰٪ جامعه اعلام کرده‌اند که نماز نمی‌خوانند. در مقابل حدود ۴۰٪ جامعه اظهار داشته‌اند که به تناوب مختلف نماز می‌خوانند و از این میزان، بیش از ۲۷٪ جامعه اعلام کرده‌اند که پنج بار در روز نماز می‌خوانند.

نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد که حدود۶۱٪ افراد جامعه در خانواده‌های «خداباور و مذهبی» و ۳۲٪ جامعه در خانواده‌های «خداباور اما غیرمذهبی» بزرگ شده‌اند. کمتر از ۳٪ جامعه در خانواده‌های «خداناباور» یا «ضدمذهبی» رشد کرده‌اند.

بر طبق نتایج این نظرسنجی، ۶۸٪ جامعه معتقدند که احکام دینی نباید معیار قانون‌گذاری قرار گیرد حتی اگر دینداران اکثریت مجلس را داشته باشند. در مقابل حدود ۱۵٪ جامعه معتقد است که قوانین باید در هر حال منطبق با احکام دینی باشند.

بر طبق نتایج این نظرسنجی ۷۱٪ جامعه معتقدند که نهادهای دینی باید خودشان هزینه‌هایشان را تامین کنند. از سوی دیگر ۱۰٪ معتقدند که نهادهای دینی همه مذاهب باید بتوانند کمک‌های دولتی دریافت کنند و ۳.۵٪ جامعه معتقدند که فقط نهادهای اسلامی باید از کمک‌های دولتی بهره‌مند شوند.

درباره تبلیغات دینی، ۴۱٪ جامعه معتقدند همه ادیان باید بتوانند دین‌شان را در عرصه عمومی تبلیغ کنند درحالیکه حدود ۵٪ جامعه این حق را فقط برای مسلمانان قائل هستند. در مقابل، ۴۲٪ جامعه ترجیح میدهند که تبلیغ تمامی ادیان در عرصه عمومی ممنوع باشد.

بر طبق نتایج این نظرسنجی، ۵۷٪ جامعه با آموزش تعالیم و تکالیف دینی در مدارس به فرزندانشان مخالف هستند. با این وجود، حدود ۵۴٪ موافق هستند که فرزندانشان در مدرسه با باورهای ادیان مختلف آشنایی پیدا کنند.

نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد بیش از ۷۳٪ جامعه مخالف حجاب اجباری هستند. در مقابل، حدود ۱۲٪ جامعه بر الزامی بودن رعایت حجاب (پوشش موی سر) در عرصه عمومی تاکید دارند. از سوی دیگر ۵۸٪ جامعه اساسا به حجاب اعتقاد ندارند.

حدود ۳۷٪ ایرانیان، با وجود محدودیت‌ها، بطور منظم یا گهگاه مشروبات الکلی می‌نوشند. از سوی دیگر۵۵٪ جامعه اظهار داشتند که مشروبات الکلی نمی‌خورند. حدود ۸٪ جامعه هم به دلیل عدم امکان خرید آن (عدم دسترسی یا هزینه) مشروبات الکلی مصرف نمی‌کنند.

متن کامل گزارش نظرسنجی درباره «نگرش ایرانیان به دین» را در اینجا بخوانید


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
GAMAAN-survey-on-religiosity-in-Iran-Persian.pdf
501.2 KB
#بخوانید
📊نگرش ایرانیان به دین

#گزارش نظرسنجی «گروه مطالعات افکار سنجی ایرانیان» (گمان) همراه نمودارها

چکیده گزارش ۲۱ صفحه‌ای فوق را (اینجا) بخوانید.



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
نقدآگین
🗄 پرونده‌ای پیرامون معجزات محمد ۱- شق القمر در ترازو ✍️#محمد_بهرامی ۲- سوره قمر دلالتی بر معجزه‌ی شق القمر ندارد ✍️#یوسف_رهنما ۳- ضعف استدلالی قرآن در علت نیاوردن معجزه! ✍️#یوسف_رهنما #پرونده #نقد_اسلام #نقد_قرآن #محمدبن_عبدالله نقدآگین را…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺#پرونده‌ ای پیرامون #رانت‌خوار_فرهنگ

#حسن_رحیم‌پور_ازغدی به رد #رفراندوم بنا بر نگرش دموکراتیک و اسلامی می‌پردازد، و مثل یک ملای خودخداپندار، در جنگ با دشمنان فرضی و پوشالی، باور پیشینی خود را با دو تا صغرا کبرا اثبات می‌کند(!)

در ادامه، به بررسی سخنان او با طرح برخی اسناد تصویری و نشرِ پاسخ برخی اهالی فرهنگ به مدعیات او می‌پردازیم تا ببینیم او چگونه، به مدد مشمئزکننده‌ترین رانت (یعنی رانت رسانه‌ای و حضور در شورای انقلاب فرهنگی)، به تباهی و انحطاط فکری-فرهنگی مخاطبش مدد می‌رساند؛ درحالی‌که در یک کشور آزاد، سهم او نهایتاً شومن‌شدن در یک پادکست خصوصی از پول برخی بنیادگرایانِ داعشی بود، نه بیشتر.


#حکومت_اسلامی #مغلطجات


🌾@Naqdagin
#حکومت_اسلامی

📘حکومت اسلامی چیست؟

✍️#علیرضاموثق

1️⃣حکومت اسلامی نوعی از نظام سیاسی است که در زمانه و زمینهٔ تاریخی ما، تیپ ایده‌آلش در داعش ظهور کرد. در حکومت اسلامی، می‌بایست احکام و آموزه‌های اسلامی با توسل به قدرت سیاسی، محقق شود. در حکومت اسلامی، لازم است تا آموزه‌های الله که در قرآن و سنت نبوی آمده (از خداشناسی و کیهان‌شناسی گرفته تا احکام حقوقی‌اش چون سنگسار، قطع دست و پا، شلاق، جواز ازدواج با دختربچه، جواز قتل مرتد، نجاست کفار، لزوم جهاد ابتدایی و اخذ جزیه از کفار نجس)، تدریس و تبلیغ و اجرا شود. در حکومت اسلامی، پیروانِ ادیان و مذاهب دیگر یا لامذهب‌ها نمی‌توانند به عنوان ولی امر مسلمین برگزیده شوند و حقوق برابر با مسلمین ندارند؛ چون کافر و نجس و باطل و جهنمی هستند و باید طرد و تحقیر شوند. در حکومت اسلامی، مقولات و مفاهیم مدرنی مانند تفکیک قوا، دولت-ملت، حقوق بشر، دموکراسی، پلورالیسم و آزادی سبک‌های متنوع زندگی که از میانِ کفارِ نجسِ غربی برخاسته‌است و در تعارض با احکام و آموزه‌های قرآن و سنت نبوی ست، نباید ملاکِ تفکر و عمل باشد و امثالهم. در اسلام، مفهوم «امت و امام و خلیفه و امیرالمؤمنین» وجود دارد و نه مفهوم «دولت-ملت و رئیس جمهور» و داعشیان به نیکی متوجه شدند که جوامع اسلامی، روز به روز غربی‌تر می‌شوند و لذا برای احیای دین و سنت رسول الله قیام کردند. البته حکومت ولایت مطلقهٔ فقیه، به دلایل تاریخی و اجتماعی و فرهنگی، از جمله به جهتِ بسط مدرنیسم در ایران، در عمل نتوانسته‌است به نحو کامل، اسلامی باشد. در دل حکومت اسلامی، به عنوان یک نوع رژیمِ سیاسیِ ماهیتاً استبدادی، اشکال و فرم‌های مختلفی می‌توان متصور شد که در دو تیپ کلی، به داعشیانِ سنی و داعشیانِ شیعی قابل تقسیم است. داعشیان سنی، علاوه بر پیروانِ سایر ادیان و مذاهبِ غیر اسلامی، برای شیعیان نیز حقوق برابر با خود قائل نیستند و به آنها حق ورود به مناصبِ ارشد سیاسی در حکومتِ خویش را نمی‌دهند. داعشیان شیعی نیز به همین شکل، به سنی مذهب‌ها چنین جوازی نمی‌دهند.

2️⃣دموکراسی، در تیپ ایده‌آل، نوعی از نظام سیاسی ست که در آن مردم می‌توانند بدون خشونت و انقلاب و با ساز و کارهای مدنی، حاکمان را تغییر دهند. مراعات حقوق بشر و آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، تکثرگرایی، سلب نکردن فرصت از اقلیت‌ها برای تبدیل شدن به اکثریت و مراعات حقوق آنها، شایسته‌سالاری و عدم انحصار حق حاکمیت به فرقه‌های مذهبی، وجود انتخابات آزاد و منصفانه و نیز گردشی بودن مناصب سیاسی از دیگر مؤلفه‌های اساسی در دموکراسی ست. در دموکراسی، علمانیت و عقلانیت مبنای تدبیر امور جامعه و مدیریتِ آن است و نه احکام و آموزه‌های یک دین و مذهب و فرقهٔ خاص. بدین ترتیب واضح است که دموکراسی و ارزش‌های لیبرالی با اسلام، تعارض دارد و جمع نمی‌شود.

3️⃣طبق نظر حسن رحیم پور ازغدی، اگر رژیم اسلامی ظالم شود، مردم حق، بل تکلیف دارند که آن را سرنگون کنند (اینجا). منتها محل مناقشه این است که تعریف عدالت و ظلم چیست؟ اگر طبق اسلامِ داعشی عدالت و ظلم را تعریف کنیم، قضیه فرق خواهد کرد؛ اما اگر عدالت و ظلم مطابقِ معیارهای دموکراتیک در جهان مدرن تعریف شود، حکومت اسلامی و نظام ولایت مطلقهٔ فقیه، ظلم و تبعیضِ ساختاری دارد و در آن حق حکومت، منحصر به یک فرقهٔ مذهبی و آخوندهاست. به عبارت دیگر، حاکمان در این ساختار سیاسی، اساساً نمی‌توانند عادل باشند. البته مسلمانانِ کشور ما، اگر واقعاً مسلمان باشند، با ملاک قرار دادنِ تعریفِ عدالت و ظلم از نگاه قرآن و سنت نبوی، باید علیه این نظام سیاسی قیام کنند؛ چون احکام و آموزه‌های اسلام را آن طور که باید اجرا نمی‌کند؛ برای مثال نمی‌رود با کفار نجس برای اخذ جزیه بجنگد و یا در کتب درسی، کیهان‌شناسی و جهان‌شناسیِ قرآن، و هفت آسمان و هفت زمین، و یا جن‌شناسی را تدریس نمی‌کند و پژوهش‌های کافی برای بررسی راز خلفتِ جن از آتش انجام نمی‌دهد و علوم تجربیِ وارداتی از بلاد کفر را تدریس می‌کند.

4️⃣با وجود تمام وجوه استبدادی و محدودیت‌های سیاسی و اجتماعیِ موجود در حکومت ولایت مطلقهٔ فقیه (مثل عدم وجود امکان تجمعات مسالمت‌آمیز و تحزب و تشکل و یا عدم وجود رسانه‌های آزاد و مستقل و یا عدم وجود انتخابات آزاد و منصفانه)، اما به نظر می‌رسد که هر زمان، رشد فرهنگی و باطنی در عموم مردم ما، یک ارادهٔ ملی برای نیل به وضعِ مطلوبِ ناموجود، یعنی «حکومت دموکراتیکِ سکولار و مبتنی بر مراعات حقوق بشر» ایجاد کند، راه تغییر مسالمت‌آمیزِ حکومتِ اسلامی-آخوندیِ مستقر در ایران، از مجاری خشونت‌پرهیز چون «اعتصابات فراگیر و تحریم گستردهٔ انتخابات غیر دموکراتیک فعلی»، در دسترس است.

۱۳ فروردین ۱۴٠٠



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕چرا دموکراسی از روی کفن داعش می‌گذرد؟

(حق عزل مسالمت‌آمیز وجه ممیز دیکتاتوری با دموکراسی)

✍️
#رضا_زمان


#حکومت_اسلامی #مصباح_یزدی #حسن_رحیم‌پور_ازغدی #رانت‌خوار_فرهنگ


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕چرا دموکراسی از روی کفن داعش می‌گذرد؟

(حق عزل مسالمت‌آمیز وجه ممیز دیکتاتوری با دموکراسی)

✍️
#رضا_زمان


#یادداشت
#حکومت_اسلامی
#مصباح_یزدی #حسن_رحیم‌پور_ازغدی
#رانت‌خوار_فرهنگ


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕چرا دموکراسی از روی کفن داعش می‌گذرد؟

(حق عزل مسالمت‌آمیز وجه ممیز دیکتاتوری با دموکراسی)
(۱/۳)
✍️
#رضا_زمان

1️⃣مصباح یزدی گفته است:”اطاعت از ولی‌فقیه‌ مانند اطاعت از ائمه معصومین واجب است؛ هر چند که ولی‌فقیه معصوم نیست و ممکن است بین هزاران تصمیم، اشتباهی نیز بکند اما همان‌گونه که به حکم عقل اطاعت از فرمانده واجب است، اطاعت از ولی فقیه نیز واجب است”.

مصباح در واقع، حقیقتِ ولایت فقیه را گفته است. با تمام سفاهت و خباثتی که دارد، ولایت فقیه را به شکلی عریان در سخنانش نشان می‌دهد و زشتی و شناعت آن را آشکار می‌سازد. ولایت فقیه، دقیقاً همین است که مصباح می‌گوید.

اصل و اساسِ ولایت فقیه این است: استبداد مطلق و تعطیل عقل؛ بردگی و تسلیم شدن در برابر سلطان. ولایت فقیه از انسانی که باید محق، مختار و آزاد باشد، موجودی مکلف، مجبور و برده می‌سازد. ولی فقیه از ما اطاعت و بردگی می‌خواهد و بس. استبداد مطلق، ذاتِ ولایت فقیه است و ضدیت با انسان، ضدیت با آزادی و عدالت، پیامد و نتیجه‌ی ناگزیر آن. هیچ جان و توانی هم نمی‌ماند برای آزادی‌خواهان و عدالت‌طلبان تحت چنین ولایت و سلطنتی. البته، باید خدا را شکر کرد که نظریه ولایت فقیه به طور کامل هم در جامعه ما، پیاده و اجرا نشده که اگر شده بود، وضعیت ما بسیار بدتر و فجیع‌تر از چیزی بود که امروز هست. با این حال، ولایت فقیه زشتی‌های خودش را نشان داده است.

در ذیل چنین نظامی، رسیدن به دموکراسی و عدالت و آزادی، واقعاً آرزوی محال است. مگر اینکه، ولایت فقیه یا از میان برود یا ناتوان و بی‌خاصیت شود.

2️⃣حسن رحیم پور ازغدی در جایی میگوید: “اسلام به قدری با مسئله رابطه دختر و پسر باز برخورد کرده که می‌گوید حتی دختر و پسر دبستانی هم می‌توانند با هم ازدواج کنند. اصلا حد سنی ندارد؛ نه از این طرف نه از آن طرف”.

حقیقتاً شرم‌آور است که چنین باورها و اعتقاداتی در جامعه ما وجود دارد و عده‌ای می‌کوشند پدیده‌های زشت و خطرناکی مثل «کودک همسری» را، توجیه کنند و بدتر از آن، این سخنان و اقوال حامیانی هم دارد. در واقع آقای ازغدی، کودک همسری و ازدواج کودکان را، به لحاظ اسلامی و شرعی، توجیه کرده است. می‌گوید اسلام چنین حکمی را روا و مجاز می‌داند و از آن نتیجه می‌گیرد روایی کودک همسری را. مشکل در همین نتیجه‌گیری است. با چنین منطقِ بی‌منطقی، برده‌داری و نابرابری‌های جنسیتی و عقیدتی و قتل مرتد و هر خشونت و تبعیض دیگری را که شریعت اسلام روا و مجاز داشته است، می‌توان توجیه کرد.

مشکل دقیقاً کجاست؟ مشکل در فقه‌زدگی است، در شریعت‌زدگی است. مشکل در اسلامِ فقاهتی و شریعت‌زده‌ای است که بر ما حاکم و غالب شده است. دینی که فقط و فقط، به فقه‌اش چسبیده است و انگار جز فقه چیزی ندارد(و واقعاً هم ندارد!) و رسالت خود را، اعمال و اجرای تمام و کمال شریعت می‌داند؛ شریعتی که الهی و آسمانی و مقدس و ثابت و مطلق است و الزام‌آور. مشکل در اسلامِ حداکثری و متکبری است که پشتیبان و حامی جمهوری اسلامی است. اسلامی که همه‌جا باید دخالت کند و در سیاست و اخلاق و حقوق و قانون و علم و اقتصاد باید اتوریته و ولایت داشته باشد و همه‌چیز را اسلامی کند. آقای ازغدی هم دقیقاً همین اسلام را در این سالها، تقویت و تبلیغ کرده است. حکومت از همین اسلام می‌خواهد مشروعیت خودش را بگیرد. اسلام فقاهتی و شریعت‌زده، اسلام حداکثری و متکبر، اجازه نفس کشیدن به حقوق بشر و دموکراسی و آزادی و عدالت را نمی‌دهد، نمی‌گذارد ارزش‌های دموکراتیک و لیبرال در جامعه رشد کنند و قاتل اخلاق انسانی است. در بهترین حالت، جمهوری اسلامی نتیجه‌اش است و در بدترین (و واقعی‌ترین) حالت داعش. پس، باید به سراغ‌اش برویم، باید برای برافکندن‌اش فکری کنیم؛ بیش از این نباید اجازه دهیم زندگی ما را ویران کند. با چه سلاحی؟ با سلاحِ مدرنیسم، با سلاحِ عقلانیت و اخلاق مدنی، با سلاحِ حقوق بشر و سکولاریسم. هرچه مدرنیته، عقلانیت و اخلاق مدنی، حقوق بشر و سکولاریسم، در فرهنگ ما نهادینه شود و بیشتر رشد کند، اسلامِ حداکثری و شریعت‌زده هم به مرگ خود نزدیکتر می‌شود.

تکلیف مسلمانانِ معاصر در این میان چیست؟ تکلیف‌شان، دنبال کردن پروژه‌ی رفرمِ جدی و عمیق و بنیادینِ دینی است؛ بهترین شکل‌اش را هم می‌توان در آرای روشنفکران دینی دید. رفرم دینی، پیامد و نتیجه‌ی مبارک‌اش، عبور کامل از اسلامِ فقاهتی، سنتی، شریعت‌زده‎ و حداکثری است و پیدایش و ظهور یک اسلامِ بهداشتی، انسانی و حداقلی. نامسلمانان هم، باید به مسلمانانِ رفرمیست‌ کمک کنند و از رفرم دینی در جهان اسلامی حمایت و پشتیبانی کنند.

(ادامه دارد)


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕چرا دموکراسی از روی کفن داعش می‌گذرد؟

(حق عزل مسالمت‌آمیز وجه ممیز دیکتاتوری با دموکراسی)
(۲/۳)
✍️
#رضا_زمان

3️⃣جامعه باز و آزاد، مؤلفه‌ها و عناصری دارد که بدون آنها نمی‌تواند تحقق یابد و پایدار بماند. آزادی فردی، حقوق اساسی، برابری حقوقی در برابر آن قانون، کثرت‌اندیشی، کنترل و نظارت بر دولت، از مفاهیم و ارزش‌های مهم و اساسی‌ای هستند که جامعه باز و مدنی بر آنها بنا می‌شود. یعنی در این جامعه، افراد و اشخاص از آزادی‌های اساسی، از آزادی بیان و عقیده تا آزادی لذت، بهره‌مند می‌شوند و برای هر شهروند در مقام انسانی محق، حقوق مشخصی تعریف می‌شود. افراد در برابر قانون برابر و یکسان‌اند و کسی از این لحاظ بر دیگری برتری ندارد. جامعه مدنی، متکثر و متنوع است و کثرت و تنوع آموزه‌ها و باورها، به رسمیت شمرده می‌شود. در این جامعه، امکان و آزادی نظارت بر حکومت و کنترل رفتار آن از طریق نهادهای دموکراتیک وجود دارد. در حقیقت عدالت، به‌مثابه رعایت حق و رفع تبعیض، تنها در جامعه باز و آزاد ممکن خواهد بود.

برای رسیدن به جامعه باز، باید این عناصر را پذیرفت. باید بر روی ترویج و تقویت گفتمانی تلاش کرد که این مفاهیم را درون خود داشته باشد. یعنی گفتمان دموکراتیک؛ گفتمانی که بر آزادی فردی و حقوق مدنی و برابری حقوقی و کثرت‌گرایی و نظارت بر دولت و رضایت مردم، تکیه دارد. باید بر روی تک‌تک این ارزش‌های مدنی و مدرن، حساس باشیم، باید آنها را بشناسیم و در جامعه نهادینه کنیم. این یک حساسیت معقول و درست است، نتیجه‌اش ایستادگی در برابر هر ایدئولوژی و اندیشه‌ای است که به ارزش‌های مدنی حمله می‌کنند، با تحقیر حق و کوبیدن آزادی و تمسخر برابری مدنی و نفی کثرت و کنترل‌ناپذیر کردن دولت، می‌کوشند گفتمان دموکراتیک را تضعیف کنند و نیرو و قوت را از آن بگیرند. این ایستادگی یعنی نقد بنیادین، یعنی نشان دادن سستی و ضعف و خطر و سیاهی آن ایدئولوژی‌ها و تیشه زدن بر ریشه اعتقادات ضددموکراتیک.

از این حیث، بیزاری و برائت ما از فردید و فردیدها، از مصباح و مصباح‌ها، ضروری و عقلانی است. این اشخاص، نقش‌شان ضدیت با دموکراسی و ترویج جریان‌های‌ آزادی‌ستیز و ایدئولوژی‌های حق‌گریز در کشور بوده است. اینان با تاریک‌اندیشی خود، حافظ و پاسدار جامعه بسته و استبدادی‌اند که در آن ولایت و اطاعت و تکلیف و یکدستی جایی برای آزادی و حق و برابری و کثرت و نظارت نمی‌گذارند. جامعه باز و آزاد، باید از دشمنان آزادی و حق و ستایشگران استبداد و خفقان، بیزار و متنفر باشند. این بیزاری و نفرت، ناشی از همان حساسیت و از جنس ایستادگی است. فاشیست‌جماعت باید در جامعه باز، منزوی و تنها و پنهان باشند.

4️⃣پوپر به ما یاد داد که دموکراسی، نه به معنای حاکمیت مردم است، نه حاکمیت اکثریت. حکومت مردم یا اکثریت، باطل‌نمای دموکراسی است؛ مردم یا اکثریت هیچ وقت حکومت نکرده‌اند. مبنا و معیار دیگری نیاز است. آنچه دموکراسی را دموکراسی می‌کند، توانایی و حقِ عزلِ حاکمان است از سوی مردم، بدون خونریزی و براندازی. آنچه دیکتاتوری را دیکتاتوری می‌کند، بی‌نصیب ماندن مردم از این توان و حق است مگر با انقلاب و سرنگونی. دموکراسی این سؤال افلاطونی را که «چه‌کس باید حکومت کند؟»، کنار می‌زند و به جای آن می‌پرسد «چگونه باید حکومت کرد؟». چنان باید حکومت کرد که شرورترین و رذل‌ترین حاکم را بتوان پایین آورد. اگر این درس مهم و اساسی پوپر را بسط دهیم، می‌توانیم بگوییم حکومت دموکراتیک، نهادها و قوانین و دستگاه‌هایی دارد که از این توان و حق مردمی حمایت می‌کنند.

بر این اساس، خطاست اگر دموکراسی را به مجلس و رای و چیزهایی از این جنس، تقلیل دهیم. صندوق رای و پارلمان، دموکراسی را تضمین نمی‌کنند. مقصود این نیست که دموکراسی بدون رای گرفتن از مردم، ممکن است بلکه هر رای گرفتنی، به معنای اجرای دموکراسی نیست. البته که انتخابات ابزار لازم و ضروری است، اما این وسیله باید در خدمت غایتِ دموکراسی باشد؛ حقیقت انتخاباتِ دموکراسی عزل است نه نصب. برای دموکراسی شدن، به دستگاه و نظامی حاجت است که از حق و حقوق مردمان، و در ذیل آن حقِ عزل، پشتیبانی کند.

(ادامه دارد)


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕چرا دموکراسی از روی کفن داعش می‌گذرد؟

(حق عزل مسالمت‌آمیز وجه ممیز دیکتاتوری با دموکراسی)
(۳/۳)
✍️
#رضا_زمان

از اینجا می‌توان به همه‌پرسی فروردین ۵۸ نگریست. چیزی که جمهوری اسلامی تا امروز پُزش را می‌دهد و این تصور را القا می‌کند که گویی این نظام به شکلی دموکراتیک و با رای اکثریت مردمی برگزیده شده است، با این بهانه به دهان منتقدان دموکراسی‌خواه سیستم می‌کوبد و گاه هم به دولت‌های لیبرال غربی فخر می‌فروشد. انتقاد و اعتراض‌های حقی به صورت و ماهیت آن همه‌پرسی شده است؛ از حذف گزینه‌ها و انتخاب‌های رقیب تا فضای حاکم بر آن، از ابهام جمهوری اسلامی تا وعده‌های گزاف. اما از همه‌ی این‌ها بگذریم، فرض کنیم جمهوری اسلامی انتخاب مردم بود، این به معنای دموکراتیک بودن نظام است؟ باید دید در این چهل‌ودوسال چه گذشته است. همه‌پرسی نخستین، جوازی برای دیکتاتوری بعدی نیست. شاید مردم در یک همه‌پرسی نظامی استبدادی را برگزینند، این نه دموکراسی که استبداد اکثریت است. پرسش اصلی این نیست که «حکومت را مردم انتخاب کرده‌اند؟» بلکه این است که «در حکومت، امکان و توان عزل وجود دارد؟». انتخابِ استبداد، ماهیت و ذات استبداد را تغییر نمی‌دهد. این حق عزل مسالمت‌آمیز است که دیکتاتوری را به دموکراسی تغییر می‌دهد.



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕فریب‌کاری در لباس متفکر

(ذهنی در زنجیر قیاس مع‌الفارق)

✍️دکتر #احمد_فعال



#حکومت_اسلامی #حسن_رحیم‌پور_ازغدی
#رانت‌خوار_فرهنگ
@BayaneAzadi


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📘فریب‌کاری در لباس متفکر
— ذهنی در زنجیر قیاس مع‌الفارق

✍🏻 دکتر #احمد_فعال

🍂 رحیم‌پور ازغدی (اینجا) توجیه می‌کند که «چرا رفراندوم در جمهوری اسلامی ضرورت ندارد؟ چون کشورهای دموکراسی قانون اساسی‌ها را به رفراندوم نمی‌گذارند»؛ اما اگر انسان حقایق را آنچنان که هست بازنگوید، دست به فریب‌کاری و دروغ زده‌است.

🍂 این نقد را کسی می‌نویسد که یکی از منتقدان جدی نظام‌های دموکراسی لیبرال است. اما حقیقت چیست؟ واقعیت این است که در کشورهای لیبرال دموکرات، چیزی بعنوان «نظام سیاسی بسته» مثل ایران، روسیه، چین، کوبا و کشورهای سابق سوسیالیستی، و مثل نظام شاهنشاهی وجود ندارد. نظام سیاسی با تعریفی که در ذهن ما هست، خاصّ کشورهای غیر دموکراسی است.

🍂 نظام سیاسی (در جامعۀ بسته) نوعی «عبا و‌ ردای» دوخته شده‌ای است که هر دولت (به معنای قوه مجریه) سرکار بیاید، باید آن را به تن بپوشاند؛ اگر آن «عبا و ردا» به تن او نخورد، اگر همه هم بخواهند، نمی‌تواند دولت شود. همچنین «عبا و ردای» از پیش دوخته‌ای در جوامع دموکراتیک وجود ندارد؛ در نتیجه رفراندوم کلیت نظام سیاسی موضوعیتی ندارد. در این کشورها هر فردی می‌تواند، با هر مرام و آئینی رئیس دولت باشد، و هر گروه و حزبی می‌تواند دولت تشکیل دهد. خواه مسلمان باشند، یا کمونیست و سوسیالیست دو آتشه، و یا بودایی.

🍂 در بسیاری از کشورهای دموکراتیک کافی‌ست یک نفر تأیید چند استاد معتبر دانشگاه را همراه داشته باشد، تا بتواند کاندید شود. حالا اینکه به این دموکراسی‌ها انتقاداتی هست که فهرست این انتقادها را در جاهای دیگر آوردم، ربطی به این بحث‌ما ندارد.

🔻اینکه می‌گویند، کشورهای دموکراتیک دارای «نظام سرمایه‌داری» هستند، نامیدن نظام، یک مشابهت لفظی است. سرمایه‌داری یک فرماسیون است؛ یک فرماسیون اقتصادی و اجتماعی. ربطی به نظام سیاسی، به ترتیبی که ما تعریف می‌کنیم، ندارد.

🍂 فرماسیون اقتصادی یک صورت‌بندی و دوره بندی اقتصادی است. در دوره‌ای بشر در عصر کشاورزی و فئودالیته بود، و امروز در دوره دیگری است. ربطی به انتخاب من و شما و دیگری و هیچ جامعه‌ای ندارد.

🍂 تا قبل از سقوط نظام‌های بلوک شرق، تصور این بود که دو نظام کاپیتالیستی و سوسیالیستی با یکدیگر در غرب و شرق رقابت دارند، اما کاپیتالیسم در نظام بودن، مثل سوسیالیسم نبود. سوسیالیسم همان «عبا و ردای» از پیش تعین شده بود، مثل جمهوری اسلامی؛ اما کاپیتالیسم نظام اقتصادی و اجتماعی بود.

🍂 البته که دولت‌ها از این نظام تا حدی نمایندگی می‌کردند. اما در همان کشورها دولتی می‌توانست سر کار بیاید، که ضد آن باشد، مثل دولت فرانسوا میتران در فرانسه. یا اگر در آمریکا سندرز که یک سوسیالیست است، موفق می‌شد در انتخابات پیروز شود؛ در کشورهای دموکراتیک، فردی یا نهادی (انتصابی و مادام‌العمر)، وکیل و وصی نظام سیاسی نیست.

🍂 رحیم‌پور ازغدی دربارۀ قانون اساسی هم دست به فریب‌کاری می‌زند. چرا که می‌دانیم قوانین اساسی‌ها دو گونه‌اند؛ یکی قوانین باز، دوم قوانین بسته. قوانین باز، مثل حقوق برابر زن و مرد. مثل حقوق برابر همه اقوام و اقلیت‌ها.

🍂 اما اگر بحث سقط جنین یا بحث ازدواج همجنس‌گرایان، یا بحث حق انتخاب شدن و یا انتخاب نشدن زنان به فلان سمت سیاسی و قضایی به میان بیاید، اینها قوانین بسته هستند.

🍂 قوانین باز زمان‌دار و مکان‌دار نیستند، اما قوانین بسته هم زمان‌دار و هم مکان‌دار هستند. از این نظر کشورهای دموکراتیک سعی کرده‌اند، نوعی از قانون اساسی ارائه دهند، که مشتمل بر قوانین باز باشند؛ مثلا در آمریکا قانونی وجود دارد که بر طبق آن، هیچ قانونی نمی‌تواند تصویب شود که آزادی‌های جامعه را محدود کند.

🍂 قوانین مربوط به آزادی و حقوق، قوانین تغییرپذیر نیستند. به همین‌ترتیب سایر قوانین اساسی در زمره قوانین باز هستند. سقط جنین آزاد است یا نیست، آن را در قانون اساسی نمی‌آورند. چه کسانی صلاحیت رئیس جمهور شدن دارند و ندارند، آن را در قوانین اساسی نمی‌آورند، تا بعد از بیست سال یا چهل سال، بخواهند آن را عوض کنند.

🍂 اما قانون اساسی ایران تا بخواهید پر است از قوانین بسته. هر ماده‌اش را دست بزنید، باید هم‌جفت نری پیدا کند، که از قبل او را به همسری گرفته است. مثل اینکه رئیس جمهور باید مرد باشد و مسلمان باشد. مثل اینکه، نمایندگان مجلس باید متعهد به نظام و شخص رهبر باشند، مثل ویژگی‌های رهبری، مجلس خبرگان، رئیس قوه قضائیه و...که باید مجتهد و شیعه دوازده امامی و مرد باشند؛ مثل اعضای شورای نگهبان، مثل حقوق اقلیت‌ها، و مثل دهها ماده دیگر.

🍂 اینها همه قوانین بسته هستند، که فقط دو ماده آنها کل سرنوشت جامعه را بدست دارد. این قوانین و نظام سیاسی رفراندوم‌پذیر باشند یا نباشند، توجیهی بر مبنای آنچه که در کشورهای دموکراتیک وجود دارد، نمی‌توان ساخت.



🌾@Naqdagin
📗پیشینه‌ی مختصری از همه‌پرسی: از قرن ۱۳ سوئیس تا برگزیت

✍️ #جک_گودمن (روزنامه‌نگار در بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی)

🖌#ترجمه

منبع:
atlasobscura.com/articles/a-brief-history-of-the-referendum


#رفراندوم #حسن_رحیم‌پور_ازغدی #رانت‌خوار_فرهنگ


🌾@Naqdagin
📗پیشینه‌ی مختصری از همه‌پرسی: از قرن ۱۳ سوئیس تا برگزیت

✍️ جک گودمن (روزنامه‌نگار در بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی)
(۱/۲)
🖌#ترجمه: #بهار

همه‌پرسی از ویژگی‌های مشترک بسیاری از دموکراسی‌ها است، اما (با فرم کنونی و متداولش) به ندرت در دوران مدرن، متداوم و نتیجه‌بخش بوده است. اما در طول تاریخ، همه‌پرسی‌ها میراث پیچیده‌ای دارند و بسیاری از کشورها را به استقلال سیاسی سوق داده‌اند؛ در حالی که در موارد دیگر به دیکتاتورها اجازه می‌دهد سلطنت خود را قانونی جلوه دهند (نمونه‌ی حکومت اسلامی در ایران پسا انقلاب).

اولین شواهد مربوط به همه‌پرسی همانطور که می‌دانیم در قرن ۱۳ میلادی در سوئیس بود، هنگامی که با بلند کردن دست در مورد موضوعات رأی می‌گرفتند و در نهایت سوئیس تبدیل به پایتخت همه‌پرسی جهان شد. رفراندوم در سال ۱۸۴۷ وارد قانون اساسی سوئیس شد. دو نوع مکانیسم همه‌پرسیِ اجباری و اختیاری در قانون اساسی سوئیس قرار داده شده است.

همه‌پرسی اجباری
کلیه بازبینی‌ها و تجدید نظرها در مواد قانون اساسی، پیوستن به سازمان‌ها و ارگان‌های بین‌المللی و همین‌طور قوانین اضطراری فدرال که پیش‌بینی می‌شود مدت آن بیش از یک سال باشد و مربوط به قانون اساسی نیز نبوده، باید اجباراً به همه‌پرسی گذاشته شوند و به دو اکثریتی برای تصویب دست یابند (اکثریت مردم سوئیس و اکثریت کانتون‌های سوئیس)

بین سال‌های ۱۸۴۸ تا ۱۹۹۷، ۲۰۱ مورد همه‌پرسی اجباری به رأی گذاشته شده که ۱۴۶ مورد از (۷۲٪) آن‌ها به رأی آورده و پذیرفته شده‌اند.

همه‌پرسی اختیاری
در فرصت تجدید نظر در قانون اساسی در سال ۱۸۷۴، همه‌پرسی اختیاری به قانون اساسی اضافه شد، این همه‌پرسی به ۵۰۰۰۰ نفر از شهروندان یا ۸ کانتون (از سال ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۹، کانتون‌ها تاکنون تنها یک بار از این حق خود استفاده کرده‌اند) اجازه می‌دهد که درخواست رای‌گیری عمومی در مورد قوانین مصوب مجلس فدرال، بخشی از تصمیمات گرفته شده توسط مدیرت فدرال و بخشی از پیمان‌های بین‌المللی را داشته باشند. امضاء کنندگان درخواست باید بتوانند تا ۱۰۰ روز پس از اعلام رسمی آن تعداد ۵۰۰۰۰ نفر از شهروندان را به امضاء طرح خود مجاب کنند. بر خلاف همه‌پرسی اجباری، برای تصویب همه‌پرسی اختیاری تنها کسب اکثریت آرای شهروندان سوئیس (و نه کانتون‌ها) لازم است. در بین سال‌های ۱۸۷۴ تا ۱۹۹۷، از ۱۸۸۸ مصوبه مجلس فدرال تنها در مورد ۱۲۹ مصوبه آن درخواست همه‌پرسی اختیاری شده (۷٪) که نزدیک به نیمی از آن (۶۲ مورد) مورد پذیرش واقع شده است.

اگرچه همه‌پرسی در سوئیس نتایج مثبتی داشته است، چهره‌ی تاریک خود را در دیگر کشور‌ها نشان داده است.

نخست وزیر سابق انگلیس، کلمنت اتلی، همه‌پرسی را وسیله‌ای "بیگانه" خواند. وی معتقد بود " اغلب ابزار نازیسم و فاشیسم بوده است".

آلمان با استفاده از همه‌پرسی‌ها قدرت فوق العاده‌ای به آدولف هیتلر داد. به عنوان مثال در سال ۱۹۳۴، یک رأی عمومی، هیتلر را صدراعظم و رئیس جمهور کرد. در پی آن، نیویورک تایمز نوشت:
" این همه‌پرسی، قدرتی برتر از همه‌ی دیکتاتور‌های جهان به هیتلر داده است که جهان شاید از زمان چنگیزخان به خود ندیده است".

رفراندوم در سایر کشورها، و در دهها مورد دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. در عرض قرن بیستم، ده‌ها کشور برای تعیین سرنوشت خود و اخراج شاهان از رفراندوم استفاده کرده‌اند. به عنوان مثال، در سال ۱۹۵۸، گابن، سنگال، ساحل عاج، ماداگاسکار، کنگو، چاد و نیجر، همه به جدا شدن از فرانسه رأی دادند؛ همین اتفاق پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی رخ داد، وقتی لتونی، لیتوانی، گرجستان و اوکراین همه به نفع استقلال رأی دادند. اخیراً مونته‌نگرو در سال ۲۰۰۶ این روش را در پیش گرفت و مردم سودان جنوبی رأی دادند که در سال ۲۰۱۱ مستقل شوند.

در ایالات متحده، هیچ مکانیسمی برأی همه‌پرسی ملی وجود ندارد، بیشتر به دلیل آن که بنیانگذاران معتقد بودند که این امر باعث تضعیف سیستم فدرالی می‌شود که برای خودمختاری ایالات طرح‌ریزی شده است. با این حال در ۲۴ ایالت، به دو صورت از آن استفاده کرده‌اند. در ماساچوست در سال ۱۷۸۸، و ایالات جنوبی از رفراندوم برای پیشنهاد جدایی در آستانه جنگ داخلی استفاده شد.

در دوران معاصر، ایالت کالیفرنیا ممکن است معروف‌ترین باشد، زیرا به طور منظم رفراندوم می‌گذارد و از ساکنان می‌خواهد در مورد اقدامات مختلف رأی دهند، و به این منظور امضای شهروندان را جمع آوری می‌کنند. مثلا سال ۲۰۰۸، رأی دهندگان با تصویب پیشنهاد شماره ۸، قانون ازدواج همجنس‌گرایان را لغو کردند. سال‌ها بعد دیوان عالی ازدواج همجنس‌گرایان را وارد قانون اساسی کرد و این امر در سطح ملی قانونی شد.

(ادامه دارد)


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📗پیشینه‌ی مختصری از همه‌پرسی: از قرن ۱۳ سوئیس تا برگزیت

✍️ جک گودمن (روزنامه‌نگار در بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی)
(۲/۲)
🖌#ترجمه: #بهار

یازدهمین همه‌پرسی انگلیس در مورد برگزیت برگزار شد و این دومین باری بود که انگلیس، برای تعیین رابطه آینده خود با اروپا همه‌پرسی برگزار می‌کرد. در ۱۹۷۵ با اکثریت قاطع رأی به ماندن در جامعه‌ی اروپا (سلف اتحادیه‌ی اروپا) داده شده بود. وگرچه نتیجه برگزیت موجی را به سراسر اروپا و فراتر از آن منتقل کرده است، اما این احتمالاً آخرین رفراندومی نخواهد بود که تأثیر چشمگیری بر انگلیس دارد. نیکولا استور جون، رهبر حزب ملی اسکاتلند که طرفدار اتحادیه اروپاست، پس از برگزیت ابراز کرد که:
"پس از رأی اکثر اسکاتلندی‌ها در ماندن در اتحادیه اروپا، به احتمال زیاد موضوع استقلال از بریتانیا به همه‌پرسی گذاشته خواهد شد و به این ترتیب لااقل از برخی ضرر‌های برگزیت کاسته خواهد شد".


پی‌نوشت:
در ادامه بخشی از مقاله‌ی درنا کوزه‌گر در سال ۲۰۱۶، با تیترِ «همه‌پرسی برای بستن نیروگاه‌های هسته‌ای در سوئیس» را می‌آوریم تا ببینیم در جهان پیرامون جامعه‌ی بسته‌ی ما، برای چه امور حساسی از تصمیمات کشور، نظیر بستن نیروگاه‌های هسته‌ای، رفراندوم برگزار می‌شود؛ موضوعاتی که برای ما به طور معکوس، حقّ (جبر) مسلّم و چیزی مقدس‌تر از حتا واجبات دینی و یا حداقل حقوق اقتصادی و معیشتی زندگی شده است؛ و هیچ ایرانی مخالفی ولو تنها از بُعد تحریم‌های فلج‌کننده‌ی اقتصاد هم بنگرد، حق اظهار نظر عمومی در رسانه‌ی ملی کشورش را ندارد:

«انرژی هسته‌ای در این کشور کمتر از چهل درصد از مصرف برق سوئیس را تامین می‌کند. حزب سبزها مصمم است که هر نیروگاهی را پس از چهل و پنج سال کار تعطیل کند و به این ترتیب در صورت برد این همه‌پرسی دو نیروگاه در سال جدید و دو نیروگاه دیگر تا حدود ده سال دیگر متوقف خواهند شد. در حال حاضر رآکتورهای دو نیروگاه بطور موقف بدلایل فنی متوقف شده‌اند و شورای فدرال ساخت نیروگاههای جدید هسته‌ای را ممنوع اعلام کرده است.

برای جایگزین کردن انرژي تولیدی در این نیروگاهها، سبزها به تولید انرژی تجدید پذیر و اعمال قوانینی برای مصرف کمتر برق در کشور امید دارند.

نمونه موفق این کشور در این زمینه کانتون ژنو است که از سال ۱۹۸۶ استفاده از انرژی هسته‌ای را متوقف کرده و از ژانویه سال جدید همه برق شهری را بطور کامل از انرژی تجدید پذیر فراهم خواهد کرد.

در این کانتون حتی از انرژی گرمایی زمین هم برای گرمایش منازل و ساختمان‌ها استفاده می‌شود.

در واقع اروپا امروزه به وفور برق تولید می‌کند. آلمان با مصرف بالای سوخت فسیلی برق تولیدی خود را به کشورهای همسایه میفروشد و همین امر صنعت هسته‌ای سوئیس را در سالهای اخیر با ضرر فراوانی مواجه کرده‌است. ضمن اینکه استفاده از انرژی هسته‌ای، با وجود فوایدی چون تولید کم گازکربنیک و حجم زیاد تولید برق، اما روشی بسیار گران است. گفته می‌شود که به همین دلیل شرکای پایگاهای هسته‌ای در مرز ورشکستگی قرار گرفته‌اند.

همچنین نبود سرمایه کافی برای این نیروگاهها به معنی تولید زباله‌های هرچه خطرناک‌تر هسته‌ای است. زباله‌های هسته‌ای حتی اگر به عبارتی تصفیه هم شوند همچنان تا مدت ۳۰۰ سال فعالیت رادیواکتیوی خواهند داشت. در همین رابطه آژانس حفاظت محیط زیست امریکا روش هایی از بازفرآوری سوخت هسته‌ای را مورد تائید قرار داده است تا پس از گذشت ده هزار سال دیگر هیچ تهدید زیست محیطی برای انسان و دیگر موجودات زنده نداشته باشند.

تاکنون نظرسنجی‌های انجام شده در سوئیس برای بردن این لایحه به پارلمان نشان می‌داد که احزاب راستی و چپ این کشور با حدود ۵۷ درصد آرا متفق‌الرای بوده‌اند که به استفاده از انرژی هسته‌ای مهر پایان بزنند. اما در نظرسنجی دومی که در شانزدهم نوامبر انجام شده این درصد به کمتر از پنجاه کاهش یافته است.

به هر ترتیب این اکثریت آرا است که در کمتر از دو روز حق خود را به پارلمان خواهد برد».


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin