نقدآگین
10.6K subscribers
2.74K photos
1.93K videos
67 files
5.05K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
نقدآگین
قدح در خون: عبدالکریم سروش و بوسه بر تیغ #V 096 نویسنده میهمان - جواد س. : امروز نیز که عبدالکریم سروش بیرق «اقتداردوستی» بر افراشته و «اقتدار» پیامبر خود را چیزی «خواستنی» جلوه می‌دهد، باز هم برخی را به این گمان باطل کشانده که او پا در مسیری تازه گذاشته…
شق القمر در ترازو.pdf
279.6 KB
#بخوانید
#مقاله

📕شق القمر در ترازو

✍️دکتر #محمد_بهرامی

۳۱ صفحه

شق القمر به عنوان یکی از معجزات پیامبر اسلام معرفی و به آیه «اقتربت الساعة و انشق القمر» و مجموعه‌ای از روایات شیعه و اهل سنت مستند شده است.

آیه مربوطه به چندین گونه فهم شده است که یکی ناظر بودن آیه مربوطه به شق القمر در عصر پیامبر است و دومی ناظر بودن به شق القمر در آینده...!

مستندات روایی شق القمر نیز از چندین جهت محل تامل است که ضعف دلالتی، سندی، محتوایی و ... تنها برخی از نشانه های بی اعتباری این روایات است.

پژوهش پیش رو به روش کتابخانه‌ای و با بررسی و تحلیل، مستندات شکافتن ماه به سامان رسیده و نتیجه آن شده که قرآن و روایات، وقوع شق‌القمر را اثبات نمی‌کنند.


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕 سوره‌ی قمر دلالتی بر معجزه شق‌القمر ندارد

✍️#یوسف_رهنما

تنها آیه قرآن که برخی اعجاز باوران مستند به آن مدعی‌اند، پیامبر اسلام برای اثبات رسالتش ماه را دو نیم کرد، آیه زیر است:

🔹إقتربت الساعة و إنشق القمر ﴿القمر : ۱﴾
🔸زمان (قیامت) نزدیک شد و ماه شکافت.

🔻 #استدلال: معجزه شق القمر در روایات تایید شده و مبتنی بر روایاتی پس از معجزه شق القمر، این آیه نازل شد.

🔻 #پاسخ: وقتی دست به دامان روایات میشوید تا معجزه شق القمر را اثبات کنید، دیگر اسمش «اثبات معجزه شق القمر با قرآن» نیست بلکه اسمش «اثبات معجزه شق القمر با روایات» است. هرگاه اثبات کردید که قطعا این آیه به انشقاق ماه در نزدیکی و شرف قیامت دلالت ندارد، آن وقت می توانید مدعی شوید، قرآن معجزه شق القمر را تایید کرده است. همان روایات شق القمر هم بخاطر تناقضات و اختلافات فراوان قابل اعتنا نیستند که می توانید به مقاله «شق القمر در ترازو» نوشته دکتر محمد بهرامی رجوع کنید.

نکته حائز اهمیت این است که تاریخ علمی ظنی است و روایات هم ظنی الصدور هستند و بخاطر نقل به معنا و کثرت جعل قابل اعتماد نیستند و اگر معتقد به عدم عدالت صحابه یا عدم عصمت امامان شیعه هم باشیم، این بی اعتمادی بیشتر و بیشتر میشود. خصوصا در چنین مواردی که انگیزه جعل زیاد است تا مومنان با معجزه تراشی، ایمان مسلمین را تقویت کنند و به مقابله با مخالفین اسلام بپردازند.

🔻 #استدلال: قیامت در آینده اتفاق می افتد در حالی که در این آیه از افعال ماضی «اقتربت» و «انشق» استفاده شده که دلالت بر وقوع فعل در گذشته دارد پس معجزه شق القمر به وقوع پیوسته است.

🔻 #پاسخ: در بسیاری از موارد وقتی قرآن می خواهد از یک اتفاق قطعی الوقوع در آینده خبر دهد از فعل ماضی استفاده می کند. مثلا نفخِ صور که از وقایع قیامت است با فعل ماضی در آیه «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيد/ ق : ۲۰» آمده است. پس صرف ماضی بودن فعل «اقتربت» و «انشق» ثابت نمی کند که انشقاق قمر صورت گرفته، خصوصا اینکه کلمه «الساعة» در قرآن به کرار درباره قیامت به کار رفته و در جای جای قرآن که مخالفینِ پیامبر از ایشان درخواست معجزه کرده اند، پیامبر در جوابشان هرگز اشاره به معجزه شق القمر نکرده بلکه کوشیده تا دلیل بیاورد که چرا معجزه ندارد.

🔻 #استدلال: در آیه بعد آمده که کفار معجزه شق القمر را دیدند و آن را سحر دانستند!

🔹و ان یروا آیة یعرضوا و یقولوا سحر مستمر ﴿القمر : ۲﴾
🔸و اگر نشانه اى ببينند روى بگردانند و بگويند: «سحرى دايم است».

🔻 #پاسخ: استدلال به این آیه برای اثبات وقوع شق القمر واقعا عجیب است! اگر بپذیریم در اینجا منظور از «آیه»، آیات قرآن نیست باز هم آیه نمی گوید که «نشانه را دیدند» بلکه می گوید «اگر ببینند»! یعنی آنها هنوز شق القمر را ندیده اند بلکه اگر در آینده ببیند آن را سحر خواهند دانست. جملات شرطی که با استفاده از «إن» تشکیل شده‌اند، همواره معنای آینده در آنها مراد است نه گذشته. 👇

http://wikiporsesh.ir/ان_شرطیه

از کنار هم گذاشتن آیات قرآن، تنها برداشتی که می توان استخراج کرد به نحوی که با دیگر آیات قرآن در تضاد نباشد این است که سوره قمر درباره شکافتن ماه در نزدیکی و شرف قیامت است و اثبات نمی کند که محمد صاحب معجزه شق القمر بوده است. و کسانی که این تفسیر را نپذیرند اولا باید دلیل قطعی بیاورند که چرا آیه به انشقاق قمر در نزدیکی قیامت دلالت ندارد و ثانیا اگر منظور آیه معجزه شق القمر است چرا قرآن که خودش را روشن بیان و فاقد ابهام بیانی می داند آیه را به شکلی نازل نکرد که صراحت در معجزه شق القمر داشته باشد و از آن انشقاق ماه در نزدیکی قیامت برداشت نشود؟!

کسانی که توجیه می کنند قرآن با تفسیر پیامبر و اهل بیت روشن است، خودشان را گیج فرض کرده‌اند و دیگران را نفهم!!! اگر قرآن مبهم باشد سطحش از کلام بسیاری از خلایق هم پایین تر است چه برسد به اینکه معجزه باشد و همچنین با تفسیر پیامبر و اهل بیت، قرآن مثل قبلش مبهم باقی می ماند بلکه فقط کلام پیامبر و اهل بیت روشن خواهد بود. تصورش را بکنید: محمد به کفار بگوید، معجزه من قرآن است اما آن کتابی مبهم است که تا خودم توضیح ندهم، مراد آیاتش را نمی فهمید!!!
با قبول چنین فرضی باید به مشرکین حق بدهیم که می‌گفتنند محمد یک دیوانه یا افترا زننده است و سفیهان به او ایمان می آوردند.

این نکته کلیدی را هم در نظر داشته باشید که اگر بپذیریم معجزات بصری اثبات کننده رسالت پیامبران است، برای ما که آن معجزات را ندیده‌ایم، رسالت آن پیامبران اثبات نمی شود چون می‌تواند از مجعولات تاریخی باشد یا با تدلیس و مداخله موجودات ناشناخته (مثل جن بر فرض وجود) محقق شده باشد.

#نقد_قرآن #نقد_اسلام


🌾 @Naqdagin | @UtopiaDialogue
📕 ضعف استدلالی قرآن در توجیهِ نیاوردن معجزه!
(۱/۳)
✍️#یوسف_رهنما

بنا بر امر قرآن، ماموریم در قرآن تدبر نماییم تا اگر ضعف و اختلافی در آن یافتیم به این نتیجه برسیم که قرآن از جانب خدا نیست و نوشته بشر است!

وقتی به روایات رجوع می کنیم «الی ما شاء الله» برای پیامبر اسلام معجزه ذکر کرده‌اند اما باید توجه کرد که در روایات «الی ما شاء الله» هم جعل کرده‌اند، لذا اینکه بخواهیم مستند به روایات ادعا کنیم محمد معجزه بصری داشت، ادعایی بی‌ارزش است.
در قرآن هم در جایی ذکر نشده که محمد فلان معجزه را برای اثبات رسالتش آورده است. در هرکجا هم مشرکین تقاضای معجزه کرده‌اند، پیامبر در پاسخشان نمی‌گوید که فلان معجزه را آوردم و انکار کردید، بلکه دلیل و توجیهی می‌آورد که چرا معجزه بصری نمی آورم!

در آیه‌ی زیر، محمد یکی از دلایل نیاوردن معجزه را ذکر می کند که قابل تامل است و از طرف مخالفین قرآن نقدهایی بدان وارد است:

🔹ومَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الأوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلا تَخْوِيفًا ﴿اسراء:۵۹﴾
🔸و[چيزى] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان، آنها را تکذیب کردند و به ثمود ماده شتر داديم كه [پديده اى] روشنگر بود، پس به آن ستم كردند، و ما معجزه ها را جز براى بيم دادن نمى‌فرستيم.

🔻 #اشکال اول: اینکه گذشتگان معجزات را تکذیب کرده‌اند چه ربطی به مشرکین زمان پیامبر دارد؟! این مثل این است که شهرداری، شهری را لوله کشی کند و مردم آن لوله‌ها را بشکند و ۶۰۰ سال بعد شهرداری دیگر بهانه بیاورد که شهر را لوله کشی نمی کنم چون گذشتگانِ ۶۰۰ سال پیش، لوله‌ها را شکستند!!!

🔻 #اشکال دوم: بنا به فرموده قرآن هیچ کسی بار دیگری را به دوش نمی کشد (آیه ۳۸ نجم) و اعمال امت‌های گذشته به خودشان ربط دارد و اعمال شما هم به خودتان ربط دارد! اما وقتی مساله‌ای به اهمیتِ آوردن معجزه که می شود، مشرکین مکه بخاطر انکار گذشتگان حق دیدن معجزه را ندارند!!! اینجا نیز این آیات دچار تعارض هستند.

🔹تلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿بقره:۱۴۱﴾
🔸آن امتی روزگارش سپرى شد؛ براى ايشان است آنچه به دست آورده اند؛ و براى شماست آنچه به دست آورده ايد؛ و از آنچه آنان مى كرده‌اند، شما بازخواست نخواهيد شد.

🔻 #اشکال سوم: تمام گذشتگان، معجزات را انکار نکردند. طبق آیه ۴۷ شعرا، ساحران موسی وقتی معجزه تبدیل شدن عصا به اژدها را دیدند، ایمان آوردند و گفتند: به پروردگار جهانیان، ایمان آوردیم. قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿الشعراء : ۴۷﴾
در اینجا نیز شاهد اختلافی دیگر میان آیات هستیم.

🔻 #اشکال چهارم : طبق آیه ۲۶۰ بقره وقتی ابراهیم به خدا گفت که چطور مردگان را زنده می‌کنی، خدا به او گفت: مگر ایمان نداری؟ ابراهیم جواب داد: ایمان دارم، اما می خواهم قلبم مطمئن شود (لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي)! خدا هم برای آرامش قلب ابراهیم، چندین پرنده تکه شده را به هم متصل و زنده کرد!
چطور خدا برای آرامش قلب ابراهیم که مومن بود و به او وحی هم می شد، اعجاز می کند اما نه تنها برای آرامش بلکه حداقل ایمان آوردن یا تسریع در ایمان آوردن مشرکین جاهل! که نه به آنها وحی می‌شد، و نه دارای کمال معرفتی ابراهیم بودند، معجزه‌ای نمی آورد؟!

🔻 #اشکال پنجم: اعجاز بیانی قرآن که اظهر من‌الشمس نیست. وقتی کثیری از شعرای عرب جاهلیت که متخصص سخنوری بودند یا به قرآن ایمان نمی آورند یا به زور شمشیر ایمان می آورند یا مرتد می شوند و حتی علمای مسلمانی مثل شیخ طوسی یا بالاتر (مثلا راغب اصفهانی که متخصص لغت و مولف «مفردات القرآن» هست) اعتقادی به اعجاز بیانی قرآن نداشتند، دیگر از مردم عامی جاهلیت نمی شود انتظار داشت که اینقدر راحت پی به اعجاز قرآن ببرند.

حداقل برای اقناع مردم عوام که شده، لازم بود، محمد معجزه ای هم بیاورد. وقتی عوام می‌دیدند، شاعران سخنورشان ایمان نمی آورند، طبعا حق داشتند که شک کنند قرآن کلام خداست! خصوصا مردمی که قرآن مکررا آنها را جاهل می‌خواند. معجزه‌ای مثل زنده کردن مرده، عوام را اقناع می‌کند اما هیچ یک از سور قرآن، خصوصا سوره‌های کوچک مثل عصر یا قریش یا کوثر هرگز در حدی نیستند که بتوانند اثبات رسالت کنند و قرآن حتی یک سوره را هم برای اثبات رسالت محمد کافی می داند! یعنی اگر قرآن، فقط یک سوره عصر هم بود، تمام جهان باید ایمان می‌آوردند!!!!

آیا مومنین پاسخ قانع کننده ای برای این اشکالات دارند؟! چون ایمان به قرآن تعبدی نیست بلکه باید مبتنی بر ادله محکم باشد.

جواب‌هایی ممکن است به این اشکالات بدهند که در ادامه به آن‌ها اشاره و نقدم را بازگو خواهم کرد.

(ادامه دارد)




نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕 ضعف استدلالی قرآن در توجیهِ نیاوردن معجزه!
(۲/۳)
✍️#یوسف_رهنما

در اینکه چرا پیامبر اسلام از آوردن معجزه بصری، معجزه‌ای که با چشم هم درک شود، مثل معجزات ادعایی پیامبران گذشته مانند دو نیم کردن دریا و زنده کردن مرده، خودداری می‌کرد ممکن است چند پاسخ دهند که در اینجا پاسخ اول را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهم.

#پاسخ_اول: خدا معجزه‌ای نیاورد چون می‌دانست مشرکین عناد دارند!

#نقد: بگذارید با یک مثال این جواب را به نقد بکشم. چند سال پیش شخصی بود که می گفت: من پیامبرم!

گفتتند: خُب، هر پیامبری معجزه داشته معجزه تو چیست؟
گفت: خدا می تواند الان باران ببارد.
گفتند: از خدایت بخواه تا باران ببارد.
گفت: خدا گفته باران نمی بارم.
گفتند: چرا؟
گفت: چون شما عناد دارید و ایمان نمی آورید!!! یا اگر هم باران ببارم، ایمان آوردنتان فایده ندارد و عذاب نازل می‌شود!
گفتند: عیبی ندارد! به خدا بگو باران ببارد و بعدش هم عذاب نازل کند!
گفت : خدا گفته تا زمانی که تو زنده ای، عذاب نازل نمی‌شود!!!!

انصافاُ، آیا شما به این شخص ایمان می آوردید یا می‌گفتید او یک دروغگوست که به دروغ ادعای نبوت کرده؟!
جالب اینجاست که وقتی آیات قرآن را نگاه می کنیم، می بینیم محمد هم عین همین پیامبر دروغین، جواب می‌دهد!!

🔻مشرکین از محمد طلب معجزه می‌کردند و محمد به این دلیل که مشرکین، با حق عناد دارند، معجزه نمی آورد! 👇

🔹ومَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الأوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلا تَخْوِيفًا ﴿اسراء:۵۹﴾
🔸و چيزى ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان، آنها را تکذیب کردند و به ثمود ماده شتر داديم كه [پديده‌اى] روشنگر بود، پس به آن ستم كردند، و ما معجزه‌ها را جز براى بيم دادن نمى‌فرستيم.

🔻 در آیه ۱۵۸ انعام نیز محمد مدعی می‌شود، اگر معجزه بیاورد، دیگر ایمان آوردن کسانی که از قبل ایمان نیاورده‌اند، فایده ندارد و در آیه دیگر نیز می‌گوید که اگر بیاید، عذاب نازل می شود! 👇

🔹وقَالُوا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الأمْرُ ثُمَّ لا يُنْظَرُونَ ﴿انعام :۸﴾
🔸و گفتند: «چرا فرشته اى بر او نازل نشده است؟» و اگر فرشته‌اى فرود می‌آورديم، قطعا كار تمام شده بود؛ سپس مهلت نمى‌يافتند.

🔻اما داستان به همینجا ختم نمی شود و مشرکان از پیامبر محمد می‌خواهند که معجزه بیاورد حتی اگر بعدش عذاب شوند. اما باز هم محمد خودداری می کنند به این دلیل که خدا گفته، تا توی محمد زنده ای، عذاب نازل نمی شود!!!

🔹وإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۲﴾
🔸و هنگامى که گفتند: «خدايا، اگر اين [قرآن] همان حق از جانب توست، پس بر ما از آسمان سنگهايى بباران يا عذابى دردناك بر سر ما بياور.»

🔹ومَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿انفال:۳۳﴾
🔸و تا تو در ميان آنان هستى، خدا بر آن نيست كه ايشان را عذاب كند، و تا آنان طلب آمرزش مى‌كنند، خدا عذاب كننده ايشان نخواهد بود.

🔻در آخر سر هم، محمد نهایتا از مشرکین می‌خواهد که اگر می‌خواهند مطمئن شوند که او پیامبر است در دنیا سفر کنند تا آثار و نشانه‌های تکذیب کنندگان را ببینند.

🔹قلْ سِيرُوا فِي الأرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿انعام:۱۱﴾
🔸بگو: «در زمين بگرديد، آن گاه بنگريد كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است؟»

مثلا یکی از مکذّبین، فرعون است که قرآن می‌گوید: جسدش را خدا حفظ کرد تا نشانه باشد.

آیا این درخواست منطقی است که محمد از مشرکین مکه که اولین مخاطبین این آیه هستند، با آن امکانات اندکی که داشته‌اند، می‌خواهد به مصر سفر کنند و بدون بیان هیچ نشانه شفافی، جسد فرعون را پیدا کنند تا مطمئن شوند که محمد پیامبر است؟!
فرضا هم چند تا مومیایی پیدا کردند از کجا بفهمند، این جسد، همان فرعون غرق شده است؟!
و همین طور دیگر اقوام هلاک شده مثل قوم نوح، لوط، صالح، هود و ...

(ادامه دارد)


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕 ضعف استدلالی قرآن در توجیهِ نیاوردن معجزه!
(۳/۳)
✍️#یوسف_رهنما

حال علقه‌های دینی را کنار بگذاریم و از دید یک غیر مسلمان به جواب‌هایی که محمد به مشرکین می داد، بنگریم. انصافا آیا حق دارند به محمد ایمان نیاورند و او را یک مدعی دروغین بدانند یا نه؟!ّ

اگر محمد حداقل یک معجزه می آورد و مشرکین تکذیب و درخواست معجزه بیشتر می کردند، آن وقت شاید می توانست بگوید:
«از آنجا که معجزه قبلی را انکار کردید، دیگر معجزه ای در کار نیست چون عناد دارید یا اگر هم بیاورم، عذاب نازل می‌شود و...»

اما اینکه از اول رسالت با بهانه تراشی‌های متعدد از آوردن یک معجزه هم سر باز زند که معجزه نمی‌آورم چون معاندید! معجزه نمی‌آورم چون عذاب می آید! عذاب هم بخواهید، باز هم عذاب نمی‌آید چون من زنده‌ام و خدا گفته تا تو زنده‌ای عذابی در کار نیست! معجزه نمی آورم، به جایش اگر می خواهید مطمئن شوید، من پیامبرم، بروید مصر! و از ناکجاآباد و بدون هیچ نشانه شفافی، جسد فرعون را پیدا کنید!!!

مشرکین هم وقتی این همه بهانه را می‌دیدند حق داشتند ایمان نیاورند و بگویند او ادعایش دروغ است و بهانه تراشی می کند!

احتمالاً تا الان پاسخی که در ذهن اکثرتان به این اشکالات آمده، این است که قرآن معجزه محمد است و چه معجزه‌ای بهتر از قرآن و وقتی مشرکین معجزه قرآن را انکار می کردند؟! پس قطعاً معاند بوده‌اند و طبعاً هر معجزه بصری هم محمد می آورد آن را هم انکار می کردند و شاید هم بگویید شق القمر، معجزه محمد بود.

برای اینکه بفهمید قرآن هیچگونه اعجازی ندارد به کتاب «رساله ای انتقادی در باب اعجاز قرآن» نوشته دکتر محمد میرباقری رجوع کنید.

اثبات وقوع شق‌القمر هم غیر ممکن است؛ زیرا اگر بخواهید به روایات استناد کنید، اولا از آنجا که تاریخ، علمی ظنی است، نمی تواند وقوع شق القمر را اثبات کند، ثانیا همان روایات شق القمر هم دچار ضد و نقیض های بسیار است که می‌توانید به مقاله‌ی «شق‌القمر در ترازو» نوشته‌ی دکتر محمد بهرامی رجوع کنید.
و اگر بخواهید به قرآن استناد کنید بنا به دلایلی که در یادداشت «سوره‌ی قمر دلالتی بر معجزه شق‌القمر ندارد» ذکر کردم، باز هم وقوع شق‌القمر اثبات نمی شود، چون هیچ آیه‌ای در قرآن دلالت صریح بر دو نیم شدن ماه به عنوان معجزه ای برای محمد ندارد.



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📚 نظر #کانت درباره‌ی تریاک‌کشی ایرانیان!
(۱/۲)
🍷#شراب و شرورِ نگره ناتاریخی مسلمانان

🖋
#علی‌نجات_غلامی

احتمالا خواننده با دیدن عنوان فوق تصور کند که دارم شوخی می‌کنم یا استعاره‌ای چیزی در کار است. اما نه، کانت در این باب نظر دارد.
همان‌طور که می‌دانیم بحثی درگرفته است در مصادر قانونگذاری که مانند زمان پهلوی عرضه‌ی محدود و رقیق تریاک با قید و شروطی آزاد شود و این امر واکنش‌ها و تحلیلات گوناگونی را در پی داشته است. فکر می‌کنم کمتر کسی مشتاق نباشد نظر فیلسوف شماره‌ی یک مدرن را در این خصوص بشنود.

یان آلموند کتابی تألیف کرده است با عنوان «history of Islam in German thought: from Leibniz to Nietzsche» که در آن کتاب دیدگاه‌های فلاسفه‌ی آلمانی را در خصوص اسلام و جهان اسلام گرد آورده است. فصلی از این کتاب به دیدگاه‌های کانت درباره‌ی اسلام و مسلمانان و فهم‌اش از آنها ضمن تحلیل ارجاعاتی از وی می‌پردازد که خب موضوع بحث ما اینجا اینها نیستند. اما در این میان آلموند چند جمله از کانت را نقل می‌کند که به مسئله ایرانی‌ها و تریاک اشارت دارند.

کانت می‌گوید «پارسیان علناً خود را غرق در نئشگی تریاک و بنگ می‌کنند و دانه‌های خشخاش را می‌مکند». آلموند می‌گوید که از دید کانت این به اسلام مربوط است زیرا وی در 1797 می‌نویسد «اسلام که شراب را تحریم کرد به نحو بدی این را برگزید که تریاک را مجاز بشمارد». یک سال بعد نیز در متن انسان‌شناسی (مانند لایب‌نیتس) می‌گوید که تهور ترک‌ها از جنونی می‌آید که ناشی از تریاک است.
به هر حال جانب بحث کانت به نکوهشِ در اصل مسیحی-لوتری‌اش بر هوس‌ها و انفعالات نفسانی‌ای کشیده می‌شود که از دید وی در بهشت مسلمانان بازنمایی می‌شود و اسلام در نهایت برای کانت چونان یک «سابلایم» برای اخلاق محض دیده می‌شود. که خب این را باید در جای خود بحث کرد. (به قول صادق هدایت جواب این مردک زندیق توی مشت‌مان است اما خب اینجا جایش نیست).

اما نکته اینجاست که اگر تاریخی بحث کنیم کانت در زمانه‌ای تصویری از اسلام می‌گیرد که این تصویر از طریق حکومت عثمانی و نیز صفویه ارائه می‌شود. زمانی که خاصه در صفویه تفقه کاملاً رسمیت دارد و قوانین اسلامی خاصه در خصوص شراب‌خواری رسماً اِعمال می‌شود.

ما با رصد تاریخ ایران متوجه می‌شویم تا قبل از صفویه مسئله‌ی تریاک چندان فراگیر نیست بعد از صفویه است که اعتیاد به تریاک در بین ایرانیان و افغانستانی‌ها و ترک‌ها و دیگران فراگیر می‌شود.

حال جمله‌ی کانت که «اسلام که شراب را تحریم کرد به نحو بدی این را برگزید که تریاک را مجاز بشمارد» را اگر نتوان درباره‌ی اسلام در تمام تاریخش صادق دانست دست کم درباره‌ی اسلام در زمانه‌ی خود کانت صادق است.

در دوران قبل مثلاً عباسیان و بعد از آن ما تسامحی نسبت به خوردن شراب را می‌بینیم مثلاً در برخی متون اخلاقی حتی فصلی چونان «آداب خوردن شراب» را داریم که نویسنده حتی تأکید هم می‌کند که اگرچه حرام و بد است اما خب جوانان معمولاً می‌خورند و ما خود نیز خورده‌ایم! حال نخورید! اگر هم می‌خورید آداب‌اش که کمتر مضر باشد چنین و چونان است.

تقریباً از قرن ششم به بعد - بگوییم از نظامی تا حافظ - ما درگیری شدیدی می‌بینیم که شاعران مدام با خودشان نیز انگار درگیرند و مدام شراب از معنای واقعی‌اش به سمت استعاره حرکت می‌کند که این نشان از غلبه نگاه فقاهتی دارد که به اصطلاح از تسامح کم می‌شود. مثلاً نظامی که در وصف شراب و مستی و غیره بسیار می‌گوید در بیتی قسم می‌خورد که تا بوده است به شراب لب نیالوده است. و یا حافظ که آنهمه با جزییات عالم شرب را توضیح می‌دهد و بعد می‌نویسد که «تو مست آب انگوری!».

به هر حال این یک حرکت را نشان می‌دهد که تا زمان صفویه تکمیل می‌شود و در زمان صفویه دیگر جدی جدی «حد زنند هشیار مردم، مست را». با کنار رفتن شراب از فضای عمومی، تریاک که حکم فقهی حول آن وجود ندارد مورد استقبال قرار می‌گیرد و به شدت شیوع می‌یابد. لذا حرف کانت بدین معنا درست است.

حال در حکومت پهلوی تریاک و شراب را همزمان آزاد می‌کنند. اما بعد از انقلاب شراب ممنوعیت شدید دارد هم به مثابه گناه و هم به مثابه جرم. اما تریاک به مثابه جرم است و ممنوعیت قضائی دارد و اما ممنوعیت دینی به‌مثابه گناه ندارد. حال می‌خواهند ممنوعیت قضائی را بردارند.

می‌دانیم که نسبت معکوسی بین شراب و تریاک وجود دارد. کسی که یکی را مصرف کند نمی‌تواند آن یکی را مصرف کند و این کار حتی ممکن است به مرگ فرد منتهی شود. از آن سو انسان در دل جامعه به لحظاتی از انفعال نیازمند است که لختی از محاسبات عقل دوراندیش بیاساید. به طور تیپیک دو ابزار دم دستی و صناعی این آسودن مشروبات و موادمخدرند که نوعاً در تضاد با یکدیگر نیز هستند.

(ادامه دارد)



🌾@Naqdagin
📚 نظر کانت درباره‌ی تریاک‌کشی ایرانیان!
(۲/۲)
🍷شراب و شرورِ نگره ناتاریخی مسلمانان

🖋
#علی‌نجات_غلامی

لذا جوامعی که فرهنگ‌شان بر یکی مبتنی شود دیگری در آن کمرنگ‌تر می‌شود. مثلاً جوامع آنگلوساکسون بیشتر فرهنگ‌شان به شراب تمایل دارد و فرهنگ خاصه اعتراضی‌تر و جوان‌تر اروپای قاره‌ای خاصه در فرانسه دهه‌های شصت و هفتاد یا آمریکای جنوبی به سمت مواد مخدر.
نتیجه این بحث این است که دیالکتیکی بین شراب و تریاک برقرار است که یکی بر دیگری غلبه می‌کند. پس اکنون با آزاد کردن تریاک در عین ممنوعیت شراب عملاً نباید انتظار داشت اعتیاد به مواد مخدر چندان فروکش کند؛ ولو ساحت پزشکی توانسته باشد مضر بودن هر دو را برای بدن ثابت کرده باشد.

پزشکی و روانپزشکی و امثالهم که فراسوی فرهنگ و دین و غیره نسبت این دو را با خود بدن و جان توضیح می‌دهند و زیان‌های عینی آنها را روشن می‌سازند بی‌شک بهترین عوامل برای کاستن اعتیاد به هر دو هستند؛ اما اگر توازنی نیز بین مواجهه قانونی و اجتماعی با هردوی آنها درکار باشد.

آزاد کردن تریاک در عین ممنوعیت ضد آن یعنی شراب قدرت توجیهی پزشکی را نیز می‌ستاند و چندان کارگر نمی‌افتد و ای بسا خود پزشکی را نیز به سمت خودش رام کند.

🔻واقعیت این است که یک نیاز زیسته‌ و پیشاتأملی اجتماعی به سرخوشی وجود دارد که با سرکوب محو نمی‌شود. این باید آرام آرام عقلانی‌سازی شود و مضرات سوءمصرف‌ها کاملاً توجیه شود و با سرخوشی‌هایی معقول‌تر و غیرمضرتر جایگزین شوند. دشمن واقعی هردویِ شراب و تریاک، بدواً پزشکی است تا مذهب و سیاست و حتی حقوق. اینها پیرو پزشکی باید با این دو مقوله درگیر شوند و اگر سطحی نازل را برای گونه‌ای مدیریت وضع بحرانی مجاز می‌شمارند باید ناظر به توازنی در هر دو باشد.

#بهرام_بسطامی:

◾️پ.ن ۱:
انجیل یوحنا، فصل ۲:
🍷معجزه یک: تبدیل آب به شراب
«دو روز بعد، مادر عیسی در یک جشن عروسی در دهکده «قانا» در جلیل مهمان بود. ۲ عیسی و شاگردان او نیز به عروسی دعوت شده بودند. ۳ هنگام جشن، شراب تمام شد. مادر عیسی با نگرانی نزد او آمد و گفت: «شرابشان تمام شده است.» ۴ عیسی فرمود: «از من چه می‌خواهی؟ هنوز وقت آن نیست که معجزه‌ای انجام دهم.» ۵ با اینحال، مادر عیسی به خدمتکاران گفت: «هر دستوری به شما می‌دهد، اطاعت کنید.» ۶ در آنجا شش خمره سنگی بود که فقط در مراسم مذهبی از آن استفاده می‌شد و گنجایش هر کدام حدود صد لیتر بود. ۷ عیسی به خدمتکاران فرمود: «این خمره‌ها را پر از آب کنید.» ۸ وقتی پر کردند، فرمود: «حالا کمی از آن را بردارید و نزد گرداننده مجلس ببرید!» ۹و۱۰ وقتی گرداننده مجلس آن آب را که شراب شده بود چشید، داماد را صدا زد و گفت: «چه شراب خوبی‌! مثل اینکه شما با دیگران خیلی فرق دارید، چون معمولاً در جشنها، اول با شراب خوب از مهمانها پذیرایی می‌کنند و بعد که همه سرشان گرم شد، شراب ارزانتر را می‌آورند. ولی شما شراب خوب را برای آخر نگه داشته‌اید.» او نمی‌دانست که شراب از کجا آمده است، ولی خدمتکاران می‌دانستند. ۱۱ این معجزه عیسی در دهکده قانای جلیل، اولین نشانه قدرت دگرگون کننده او بود و شاگردان ایمان آوردند که او واقعا همان مسیح است».

🎧 درباره اراده‌ عیسی برای دومین معجزه بعد این معجزه، در قرائت انجیل پیوست، #بشنوید. نکته اینجا است که عیسی بنا نوع برخوردش با یهودیان معبد، بسیار خشن و بی ملاحظه برخورد می‌کند و همه بساطشان را می شکند و به هم می ریزد، ولی برای مهمانان که شراب نوبت اول را خورده اند و حسابی مست بوده اند، آن هم به درخواستِ مریم مقدس، هیچ نوع مخالفتی برای ساختن شراب به مثابه معجزه نمی ورزد، چرا؟

شراب در عهد جدید هم استعاری و هم تحت الفظى به كار رفته. گاه به عنوان هديه و موهبتى از خدا و گاه هم به عنوان نوشيدنى سكرآور كه براى مدتى پيامبران از آن منع شدند. نگاه به شراب در عهد جدید ابهام انگيز است اما فقط منع هاى دوره اى دارد و نه دايمى. در عهد عتيق هم حرمت (لااقل به مانند اسلام پس از نزول آیات حرمت) نداشته و نوشيدنش به خصوص در مراسم منعى نداشته است.


◾️ پ.ن ۲:
مسیح در شامِ آخر خود (که آن هم نقاشی های مشهورتری به خود اختصاص داده و شراب نوشی و نان خوری به یاد او یکی از مراسماتِ اصلی مسیحیان است)، به حواریون درجه یکِ خود نان و شراب می دهد (‏مَتّی ‏۲۶-‏۲۸‏).


◾️پ.ن ۳:
روایات مختلفی حول شراب نوشی محمد و ۳ خلیفه اول، قبل تحریم وجود دارد.

◾️پ.ن ۴:
درباره
حدودی که قرن ها مسلمانان را به تریاک و یا مجازات وحشیانه شلاق و مرگ (و اخیرا مسمومیت، معلولیت و مرگ حاصل از الکل غیر رسمی) کشاند:
[الکافي ٫ جلد۷ ٫ صفحه۲۱۸] ← امام صادق: «هرگاه شراب‌خوار را نزد پيامبر خدا مى‌آوردند، او را تازيانه مى‌زد. سپس اگر دومين مرتبه او را مى‌آوردند تازيانه مى‌زد. سپس اگر سومين مرتبه او را مى‌آوردند، گردنش را مى‌زد».

🌾@Naqdagin |مدرسه
📽 آیا پیامبر اسلام وجود تاریخی داشته است؟| محمد هاجری، رهبری یهودی-نصرانی | اشتراکات اسلام و فرقه‌‌ی مرتدی یهودی

محمد هاجری: (محمد واقعی-تاریخی) رهبری یهودی که توسط روایات بنی عباس محو شد!

🔅این #مستند_تاریخی ارزشمند، به جستجوی شخصیت محمد واقعی در اسناد تاریخی پرداخته است. و با شواهد مختلف (از قرآن تا تاریخ) گرایش دینی او را تشریح کرده و نکات نو و تامل برانگیزی را طرح می‌کند. در پایان، گزیده‌ای از سخنان استاد #محمد_المسیح، پیرامون پیامبر مسلمانان و محمد واقعی بازنشر شده است.

🔅در این مستند تاریخی نکته قابل توجهی نیز پیرامون ریشه‌‌ی تاریخی-مذهبی «حرام شدن شراب» در اسلام ذکر شده و این نکته تشریح شده که نه در یهودیت و نه سایر ادیان منطقه، شراب حرام نبوده؛ بلکه تنها فرقه‌ای بدعت‌گذار از فرقِ یهودیت، چنین حرمتی ساخته بود. حال بنگرید چگونه با احادیثی نظیر این حدیث منسوب به امام صادق، در اذهان شرب خمر را گناهی عظیم، بدیهی و مشترک ادیان معرفی می‌کنند؛ و مجازات‌‌هایی شدیدا داعشی را بر مبنای این تلقی، و به نام خدا، اجرا می‌کنند؛ و با منع فروش شراب استاندارد، عامل مرگ یا معلولیت تعداد قابل توجهی از مردم فرودست با شراب های تقلبی می‌شوند).

👁 این ویدیو را در کانال یوتیوب نقدآگین ببینید:

youtu.be/HxCiO2H4j4M

#نقد_اسلام #بازاندیشی #اناره



🌾@Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 آیا پیامبر اسلام وجود تاریخی داشته است؟| محمد هاجری، رهبری یهودی-نصرانی | اشتراکات اسلام و فرقه‌‌ی مرتدی یهودی

محمد هاجری: (محمد واقعی-تاریخی) رهبری یهودی که توسط روایات بنی عباس محو شد!

🔅این #مستند تاریخی ارزشمند، به جستجوی شخصیت محمد واقعی در اسناد تاریخی پرداخته است. و با شواهد مختلف (از قرآن تا تاریخ) گرایش دینی او را تشریح کرده و نکات نو و تامل برانگیزی را طرح می‌کند. در پایان، گزیده‌ای از سخنان استاد #محمد_المسیح، پیرامون پیامبر مسلمانان و محمد واقعی بازنشر شده است.

🔅در این مستند تاریخی نکته قابل توجهی نیز پیرامون ریشه‌‌ی تاریخی-مذهبی «حرام شدن شراب» در اسلام ذکر شده و این نکته تشریح شده که نه در یهودیت و نه سایر ادیان منطقه، #شراب حرام نبوده؛ بلکه تنها فرقه‌ای بدعت‌گذار از فرقِ یهودیت، چنین حرمتی ساخته بود.

🖌#ترجمه #اختصاصی_نقدآگین: #بابک
🖍ویراستاری: #عبدالله


#بازاندیشی #اناره


🌾@Naqdagin
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️يافته هاى تازه محققين نشان ميدهد كه محمد، پيامبر اسلام شخصيتى است كه توسط عباسيان ساخته و پرداخته شده و وارد تاريخ شده است، و محمد واقعى يك پيشواى مسيحى بود كه ...
محمد هاجرى: (محمد واقعی-تاریخی) يك رهبری نصرانى بود که توسط روایات بنی عباس محو شد!
ادر اين مستند تاریخی ارزشمند، به جستجوی شخصیت محمد واقعی در اسناد تاریخی پرداخته شده است و با استناد به قرآن و تاریخ اسلام گرایش دینی او را تشریح کرده و به موارد تازه و تامل برانگیزی ‌پرداخته شده است.
همچنين در این مستند، پیرامون ریشه‌‌ی تاریخی-مذهبی «حرام شدن شراب» در اسلام نكات مهمى بيان شده است.
ترجمه و ويراستارى زيرنويس: جناب بابک و جناب بسطامى
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
نقدآگین
#اینستا_ببینید 📽آیت الله کمال حیدری (مرجع شیعه): کتابی که دست ماست، قرآن نیست رفقا؛ بلکه محصول فردیست مشهور به «دروغ گویی»، «جعل حدیث» و «فسق»! ویدیو در یوتیوب و اینستاگرام نقدآگین بارگذاری شده و فردا در تلگرام بارگذاری می‌شود. 📸ویدیو را در اینستاگرام نقدآگین…
#شعرانه

🦠نامه‌‌ای به کرونا جانم افاضاته

ما
پذیرای تو هستیم و مکان هم داریم
میزبانان صبوریم و زمان هم داریم

تا به قربان تو ای لعبت چینی بکنیم
کودک و مرد و زن و‌ پیر‌ و جوان هم داریم

بهر آوردن انواع جهش یافته نیز
لطف ماهان نشود کم خلبان هم داریم

تو اگر دغدغه‌ی اصلی دنیا هستی
ما که بیش از غم تو غصه ی نان هم داریم

یازده ماه که در سفره‌ی ما نانی نیست
تازه یک ماه که شهرالرمضان هم داریم

نکند فکر کنی خسته شدیم از دستت
خیر، از لطف تو کلی هیجان هم داریم

خط کسریم و تو بر صورت ما ماسک زدی
پنبه‌ی چرب که در مخرجمان هم داریم

وعده‌های سر‌خرمن، سخنان بی مغز
شیخ خوش صحبت و با فن بیان هم داریم

با درافشانی آخوند و گل چهره‌ی او
خودکفاییم و‌ گل‌ گاوزبان هم داریم

تپه‌ای نیست که این قوم نریدند بر آن
تازه الوند و سهند و سبلان هم داریم

سفره‌مان گرچه حقیر است به چشم همگان
اندر آن نعمت پیدا و نهان هم داریم

هفت سین است: سل و سرخک و سرسام و سارس
سکته و سنگ مجاری، سرطان هم داریم

به نفس تنگی ناچیز خودت غره نباش
نزد ماها که سکوت و خفقان هم داریم

همه‌ی ما بجز این سرفه و تعریق و صداع
چند بیماری اعصاب و روان هم داریم

دستمان خالی و با کل جهان در‌ جنگیم
قمپز و عربده و خط و نشان هم داریم

نه فقط دولت بی‌عار و وکیل بی مغز
رهبری باخرد و دل نگران هم داریم

بیشتر از خودت از واکسنت می ترسیم
دشمن فرضی و اوهام و‌گمان هم داریم

نقل دوربین سه بعدی‌ست مدرنا، فایزر
خبر از توطئه‌ی خارجیان هم داریم

تا شود پرت حواس همه از دزدی ها
مدل مانتو و‌‌ گیسوی زنان هم داریم

اربعین کرب و بلائیم پس از آن تایلند
بعد هم مرقد کوروش، نوسان هم داریم

دور بت‌ها همه‌‌ی عمر فقط می‌چرخیم
دوره‌‌گردیم و هوای دوران هم داریم

یک نفر آمده بالای سرم با باطوم
یادم آورد بگویم ضربان هم داریم

گفت پیشینه‌ی ما را تو بخوان در تاریخ
که دهان دوختن و قطع زبان هم داریم

بیش از این حرف اضافی بزنی شاعر خنگ
چند آدمکش بی نام و نشان هم داریم

شعری زیبا از شاعری آزاده
با اجرای تیروژ و تدوین فِرِدی

📸 ویدیو را در اینستاگرام نقدآگین (اینجا) تماشا کنید.




🌾@Naqdagin
#کتاب #اختصاصی_نقدآگین

📓مرگ مُسمّای اسلام و بقای نامش
— پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید

جلد اول: مناظراتِ #علیرضاموثق

تقدیم به احمد کسروی -اولین شهید راه عقلانیت و معنویت در ایران معاصر-


📍چاپ الکترونیکی
#دوم: مرداد ماه ۱۴۰۰

📍در ویراست
#دوم، یکی از زیرفصل‌های مهمّ جا-افتاده در مناظره با دکتر حسن محدثی اضافه شد، و برخی اشکالات فرمی و ویرایشی متن برطرف شده است.

همچنین لازم به ذکر است که در مورد ویرایش کتاب، به دلیل ملاحظاتی استفاده از ویراستارِ متخصص به مصلحت نبود و لذا ویرایشِ آن، توسط آقای بهرام بسطامی انجام شد و امیدواریم با وجود زحمتی که برای ویرایش کشیده شده است، کاستی‌های احتمالیِ کار نهایی قابل اغماض باشد.

📻🖋مقدمه و معرفی کتاب را (
اینجا) بخوانید یا در پادکست نقدآگین (اینجا) بشنوید.

📘کتاب را (اینجا) دانلود کنید، و برای آشنایان خود ارسال نمایید.

تعداد صفحات: ۵۲۷



🌾@Naqdagin
📕مرگ مُسمّای اسلام و بقای نامش

(پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید)

جلد اول: مناظراتِ
#علیرضاموثق


پیشگفتار

به نام خداوند، اما خدایی غیر از الله

راقم این سطور در روند تأملات و تجربیاتش، به این گمان رسیده‌است که اسلام در بنیاد و بنیانش، واجد خطا و نقص و ضعف است و در میانِ عللِ مشکلات و معضلاتِ فرهنگی و اجتماعیِ ما، سهمِ ویژه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد.

به نظر می‌رسد که با آسمان و ریسمان را بهم بافتن و با رفوکاری‌هایِ مغالطه‌ای و مبتذل، نقشِ اسلام (قرآن و سنت نبوی)، در تولید و یا تقویتِ اصناف جهالت‌ها و رذالت‌ها و جنایت‌ها و خسارت‌هایِ موجود در جوامع اسلامی و تاریخ اسلام و یا مانع شدنش در مسیرِ اصلاح امور، دیگر قابل کتمان نیست. نمی‌توان مدام این ادعا و شعارِ خطا و کلیشه‌ای و خام‌اندیشانه را نزد انسان‌های فرهیخته و خودآگاه و در این هنگام و هنگامه تکرار کرد که «اسلام به ذات خود ندارد عیبی». نمی‌توان مدعی شد که پدیده‌ای چون داعش، صرفاً محصولِ «قرائت اشتباه از اسلام» و یا «فقه و فقها» می‌باشد و چشم بر تعارضِ اسلام (قرآن و سنت نبوی) و آموزه‌هایش با عقلانیت و عدالت و معنویت و اخلاق، «در ظرفِ این زمان و جهان» فرو بست و اساساً تعارضِ «چهره و شخصیتِ الله» را با این مقولات ندید و البته توأمان نمی‌توان با استحاله‌ی مضمون و محتوای اسلام، یک نامِ میان‌تهی‌ و بدون مسمی را بر فرآورده‌هایی حمل کرد که وجوهِ افتراقِ بنیادین با مضامینِ قابل فهم و در دسترسِ دینِ اسلام (یعنی آموزه‌های اساسیِ قرآن و سنت نبوی) دارند.

لکن نگارنده، دغدغه‌ی معنویتِ سازگار با عقلانیت و عدالتِ زمانه و زمینه‌ی تاریخیِ خویش را نیز دارد و ایستادن‌گاه و منظرش ملحدانه و ماتریالیستیک نیست. همچنین به نظرش، لاادری‌گری در ساحت افکار و اکتفا به یک‌سری آموزه‌های روانشناختی و اخلاقی در سیاق پروژه‌ی آقای مصطفی ملکیان (در دوره‌ی پنجم فکریش)، فرآورده‌ای نیست که بتوان نامش را معنویت گذاشت. اگر قائمه‌ی روشنفکری، التزام به استدلال‌ورزی و قائمه‌ی ادیان تاریخی، تعبد و اطاعت است؛ قائمه‌ی معنویت نیز باور به وجود خداوند است و اگر نتوان چنین باوری را مدلل و توجیه کرد (نه ضرورتاً اثبات قطعی و یقینی) و اگر نتوان ایمان را با باورِ موجه به وجود خداوند در چهره‌ای کلی و خردپسند، موزون کرد؛ پروژه‌ی سازگار کردنِ معنویت با عقلانیت، منطقاً راهی به دهی نمی‌یابد.

با این وصف و به اقتفای دغدغه‌ها و گمانه‌هایی که به اختصار و اجمال بیان شد، نگارنده از یک طرف، پیرامونِ نقد اسلام و حکومت اسلامی و نیز آرای روشنفکران دینی و از طرف دیگر، پیرامون معنویت و سازگاریش با عقلانیت، در حد وسع و بضاعتِ محدود و اندک بشریش و آنچنان که می‌فهمد، مناظره‌ها و جستارها و یادداشت‌هایی را به شکل مکتوب صورت‌بندی نموده‌است و در فضای مجازی منتشر کرده‌است و البته به اقتفای واقع‌بینی و نظر به اقتضایِ طبیعتِ استبداد دینی، اساساً امیدی به نشرش از مجاریِ رسمی نداشته‌است و به تبعِ آن، به دنبال مجوزش نرفته‌است. اما خدا را شکر، برخی از کفارِ نجسِ غربی(!) و برخاسته از تمدنی ذاتاً وحشی(!)، این امکان را برای انسان‌های گرفتار در «جامعه‌ی بسته و دشمنانِ آزادی» فراهم کرده‌اند که برای «بیان افکار و ارتباط با اهالی مدینه»، به مدد تکنولوژی، راهی به راحتی در دسترس برای فراروی از اراده و امکاناتِ دیکتاتورهایِ ابله و قرون وسطایی بیابند.

لذا راقم این سطور بر آن شد تا مناظرات و جستارها و یادداشت‌هایش را در قالبِ سه جلد کتاب الکترونیک، گردآوری کند و به علاقه‌مندان ارائه دهد. اینک در جلد اول، عمده‌ی مناظراتِ مکتوبِ صورت‌گرفته (از جمله با آقایان بیژن عبدالکریمی و سید یحیی یثربی و حسن محدثی و سروش دباغ و احمد زیدآبادی)، تقدیم به شما مخاطبان محترم می‌شود.

عنوان هر سه جلد نیز «مرگ مسمای اسلام و بقای نامش» انتخاب شده‌است؛ زیرا نگارنده گمان می‌کند، اعلام این خبر و بعد، توضیح و تبیین و توجیه‌اش و نیز تلاش برای جستجوی معنویت در روند فراروی از اسلام و نقدِ مدللِ ادیان نهادینه و تاریخی و خرافات و اباطیل‌شان، هسته‌ی سخت و دالِ مرکزی تمام نوشته‌هایش می‌باشد و یا به هر شکل، مؤلفه‌ای اساسی‌ست که در پسِ پشتِ هر سخنش نقش ایفا می‌کند و تمام آنها را از این وجه و ناحیه به یکدیگر پیوند می‌دهد.

باری! چگونه در جهان جدید از خداوند و معنویت و نیز از عقلانیت و عدالت سخن بگوییم، اگر تبدیل به منتقد و تخریبگرِ خدایی چون الله و دینی چون اسلام نشویم؟ و تصویر و تصورِ قرآن و سنت نبوی از «خداوند و جهان و انسان و جامعه و نسبتشان با یکدیگر» را تعبدی تصدیق کنیم؟ و آن را فراتاریخی ببینیم؟ و مهمتر از همه اینکه به خود اجازه دهیم تا بگوییم: «خداوند می‌فرماید که...»؟

(ادامه دارد)



🌾@Naqdagin
📕مرگ مُسمّای اسلام و بقای نامش

(پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید)

جلد اول: مناظراتِ
#علیرضاموثق

پیشگفتار

در انتها لازم است تا از آقای بهرام بسطامی تشکری ویژه شود؛ از کسی که به خاطر این طاعونِ چهل‌ساله‌ی «سیاسی-فرهنگی» و ناشی از شورشِ «لشکر بردگان و فرومایگان» در انقلاب ۵۷ و مآلاً به خاطر سقوطِ جامعه از چاله‌ی استبداد غیر دینی به چاه ویل استبداد دینی، چهره‌اش از همگی ما پنهان است؛ اما بی علت و بی رشوت، یک تنه کارِ گردآوری و ویرایش و صفحه‌آرایی این کتاب را نیز در کنار دیگر مشغله‌ها و فعالیت‌هایِ بی مزد و منتِ فرهنگیش انجام داد.
بی گمان آیندگان خواهند نوشت که حتی در قرن ۲۱ و در عصر انفجار اطلاعات، جامعه‌ای گرفتار در چنگ و دندانِ حکومتی «اسلامی-آخوندی» وجود داشت که اهل قلم و فرهنگش و کسانی که تنها فعلشان، نشر افکارِ انتقادیشان است و نه «هفت‌تیرکشی و انقلابی‌گری و چگوارا بازی و ترور و خشونت و قیام مسلحانه»، باز چنان در مضیقه بودند که بعضاً چهره و هویتشان را برای دفعِ خطرِ ظالمانه‌ی هیولایِ استبداد دینی، مخفی نگاه می‌داشتند.

علیرضا موثق

دهم بهمن ۱۳۹۹




🌾@Naqdagin
مرگ_مسمای_اسلام_و_بقای_نامش_ويراست_دوم.pdf
8 MB
📓مرگ مُسمّای اسلام و بقای نامش
— پیرامون امتناع اسلام در جهان جدید

جلد اول: مناظراتِ #علیرضاموثق

تقدیم به احمد کسروی -اولین شهید راه عقلانیت و معنویت در ایران معاصر-


📍چاپ الکترونیکی #دوم: مرداد ماه ۱۴۰۰

📍در ویراست
#دوم، یکی از زیرفصل‌های مهمّ جا-افتاده در مناظره با دکتر حسن محدثی اضافه شد، و برخی اشکالات فرمی و ویرایشی متن برطرف شده است.

تعداد صفحات: ۵۲۷

🎯 جهت استفاده راحت از فهرستِ هایپرلینک شده‌ی کتاب، در گوشی و تبلت این اپلیکیشن تست شده را پیشنهاد می‌کنیم.


#کتاب #نقد_اسلام #نقد_قرآن #نقد_روشنفکران



🌾@Naqdagin
نقدآگین
📘افسانه‌ی یک عشق ✍️ لوییس گلوک (برنده جایزه‌ی نوبل ادبیات ۲۰۲۰) 🖋 #ترجمه: آرزو آتشکار 🌾@Naqdagin
#پیشنهاد_کتاب
#پیشنهاد_تماشا

📽بازتاب تحولات فکری و فلسفی قرن ۲۰ و ۲۱ در ادبیات: با تحلیل رمان ویران شهریِ «هرگز رهایم نکن» اثر كازو ايشى گورو

🎙خانم
#آرزو_آتشکار (دانشجوی دکترای ادبیات انگلیسی، مترجم و مدرس دانشگاه)

🎧 صوت لایو (اینجا)
📽 ویدیوی لایو: قسمت اول (اینجا) | قسمت دوم (اینجا)

شنبه ۱۸ بهمن ماه ۹۹



🖥دانلود فیلم «هرگز رهایم نکن»

امتیاز IMDB از ۱۰ : ۷٫۲


📘دانلود کتاب «هرگز رهایم نکن»




🌾@Naqdagin
Hargez rahayam makon.pdf
3.9 MB
#بخوانید
#کتاب

📘رمان ویران شهریِ «هرگز رهایم نکن»

كازو ايشى گورو

🖥دانلود فیلم «هرگز رهایم نکن»

امتیاز IMDB از ۱۰: ۷٫۲

📽تحلیل رمان ویران شهریِ «هرگز رهایم نکن» توسط خانم #آرزو_آتشکار (دانشجوی دکترای ادبیات انگلیسی، مترجم و مدرس دانشگاه)

🎧 صوت لایو (اینجا)
📽 ویدیوی لایو: قسمت اول (اینجا) | قسمت دوم (اینجا)




🌾@Naqdagin
تحلیل رمان هرگز رهایم نکن
آرزو آتشکار
#بشنوید
#پیشنهاد_کتاب
#پیشنهاد_تماشا

🎧 بازتاب تحولات فکری و فلسفی قرن ۲۰ و ۲۱ در ادبیات: با تحلیل رمان ویران شهریِ «هرگز رهایم نکن» اثر كازو ايشى گورو

🎙خانم
#آرزو_آتشکار (دانشجوی دکترای ادبیات انگلیسی، مترجم و مدرس دانشگاه)



📽ویدیوی لایو: قسمت اول (اینجا) | قسمت دوم (اینجا)

شنبه ۱۸ بهمن ماه ۹۹
گروه آموزشی پل


🖥دانلود فیلم «هرگز رهایم نکن»

امتیاز IMDB از ۱۰ : ۷٫۲


📘دانلود کتاب «هرگز رهایم نکن»
#لایو
#ادبیات #رمان #فیلم



🌾@Naqdagin
📚انتخاب معنا یا درماندگی آموخته شده؟

#یادداشت #روان_شناسی


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽یوتیوب
📸اینستاگرام
🌾@Naqdagin