نقدآگین
10.6K subscribers
2.73K photos
1.9K videos
67 files
4.97K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 نقش حسن صباح و اوضاع جامعه در زمان ترکان سلجوقی و تاثیر آنها در تشکیل فرقۀ اسماعیلیه

🎙دکتر #زند


🗄پست مرتبط

📺 حسن صباح و حشاشین (قسمت یکم - قسمت دوم)

#آینه_تاریخ #ایران


🌾 @Naqdagin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 معرفی و بررسی سریال حشاشین


#نقد_فیلم


🌾 @Naqdagin
حسن صباح و حشاشین
@Naqdagin
🎧حسن صباح و حشاشین (+)
— از پایه‌گذاران #ایران بعد از اسلام

دلیل دشمنی دیرینۀ حسن صباح و خواجه نظام‌الملک چه بود؟ و سوال مهم‌تر، حسن صباح چه کسی بود؟


⌚️فهرست زمانی - اهم مطالب

02:52 سریال حشاشین مصر
04:54 اسماعیلیان و کودکی حسن صباح
07:19 اسماعیلیان که بودند؟
08:29 حسن صباح در مصر
09:46 فاطمیان مصر
11:24 صباح، حجت امام فاطمیان
15:03 قدرت گرفتن سلجوقیان
15:58 الموت
17:19 قلعه‌های حسن صباح
19:58 صباح و نزاریان
23:30 خواجه نظام الملک
29:10 خواجه نظام الملک و وزارت سلجوقیان
30:51 مدارس نظامیه
32:15 حشاشین
34:33 قلعه الموت
36:03 ریاضیات التقاطی اسماعیلیه
39:08 فداییان حسن صباح
40:23 مذاکره ملکشاه و صباح
41:41 افسانه فداییان
43:05 ریشه اسم حشاشین
44:32 ایدئولوژی صباح و افسانه Assassins
50:01 آشنایی اولیه نظام الملک و صباح
52:24 مرگ خواجه نظام الملک
54:01 آشوب در دربار سلجوقیان
56:15 صلح صباح و سلطان سنجر
57:42 حشاشین و امام فخر رازی
59:59 مرگ صباح و ادامه تشکیلات الموت
01:01:18 ایران‌سازی صباح و خواجه نظام الملک

#نقد_شیعه #آینه_تاریخ


🌾 @Naqdagin
📘سریال الحشاشین در تلویزیون مصر

✍🏻
#مسعود_باب‌الحوائجی

🍂 مصر برای ماه رمضان امسال اقدام به پخش سریالی به نام حشاشین کرد؛ روایتی تازه در قالب درام از پیروان حسن صباح و افسانه‌‌های شیعیانِ اسماعیلی در قلعه‌ی الموت؛ در همان آغاز سکانس اول، مردی از پیروان حسن صباح که او را مفتاح الجنة یعنی کلید بهشت می‌خواندند، بالای دیوار قلعه می‌رود و فریاد می‌زند: «روحى فدا صاحب مفتاح الجنة» و خود را به پایین پرتاب می‌کند و حسن صباح مباهاتش به این است که ده‌‌هاهزار چون او، بی‌چون و چرا دستوراتش را اجرا می‌کنند.

🍂 از همان آغاز پخش قسمت اول سریال، اعتراضات اخوان‌المسلمین به ساخت و پخش چنین مجموعه‌ای رقم خورد و توپخانه‌ی سنگین‌شان علیه دست‌اندرکاران فیلم به‌غرش درآمد، آنها به‌خوبی درک کردند که شباهت‌های حسن صباح با حسن‌البناء، بنیانگذار شاخه‌ی افراطی و تکفیری در این سریال، نه‌تنها اتفاقی نیست، بلکه به‌درستی عمدی و هدفمند است.

🍂 سریال، عنصر درام را برای روایتی تاریخی به‌خدمت نگرفته، بلکه حمله‌ی مستقیم آن به اخوانی‌های تکفیری و رد مکانیسم‌ها و روش‌های خونین‌ترین گروهی‌ست که مصر مدرن، با قوانین سکولارش را با تبعات ترور و حمله به روشنفکرانی چون نجیب محفوظ و سیدالقمنی و نوال سعداوی فمینیست و قتل فرج‌فوده‌ها و حتا صبحی صالح که گردآورندۀ نهج‌البلاغه بود، روبرو کرده‌است.

🍂 از حشاشینِ حسن صباح تا حزب الدعوه‌ی حسن البناء، ترور را نه تنها اقدامی سیاسی بلکه بعنوان مناسکی با ماهیتی مقدس به استخدام خویش درآوردند؛ چه خنجر حشاشین و چه کمربند‌های انتحاری، تشكيلات ترور را برای استفاده از دین و امر قدسی در خدمت به سیاست، به‌کار برده‌اند؛ با همان اطاعت کورکورانه‌ای که هر دو فرقه در طول تاریخ در آن اشتراک دارند.

🍂 تلویزیون دولتی مصر که برای رمضان سالهای پیش، به پخش سریال‌هایی مذهبی چون زندگی صحابه یا خلفایی چون عمربن عبدالعزیز یا معاویه بسنده کرده‌بود، تغییر رویکردش در پخش این سریال سخت مشهود است؛ زیرا هنگامی که جنبش اسلام سیاسی اخوانی‌ها و حامیان‌شان مجهز به کمیته‌های الکترونیکی و ماشین عظیم رسانه‌ای شده‌اند و برای جعل حقایق و نادیده‌گرفتن مردم به‌نام دین اصرار دارند، باید برای مقابله با آنها هم از ابزارهایی از جنس رسانه سود جُست و رادیکالیسم رسوا و بی پشتوانه‌شان را مقهور شگردهای عظیم هنری و طرحهای دراماتیک ساخت.

🍂 منتقدان مصری گفته‌اند که سریال، صرفاً درگیر با روایتی تاریخی نیست، بلکه مخاطب را به سمت روانشناسیِ عاملان انتحاری سوق می‌دهد. چیزی که دکتر عکاشه و خالد منتصر آن را «سندروم ماسادا یا مسعده» نامیده‌اند که نشان می‌دهد وضعیت روانی عاملان انتحاری، باور متمرکز بر هسته‌ی گروهی‌ست که احساس می‌کنند اکثریت جامعه مخالف آنهاست و نسبت به آنها دیدگاهی منفی دارد؛ برای همین است که آنها نه فقط کورکورانه، بلکه تدافع‌جویانه هم که باشد، خودکشی، مرگ و یا شهادت را به‌زعم خودشان بر تسلیم و شکست و پذیرشِ این وضع موجود ترجیح می‌دهند؛ چون برای سازگاری با این‌چنین اکثریتی، بخت مساعدی هم در ذهنیت خویش نمی‌یابند. از این چشم‌انداز است که عصبانیت و مخالفت جدی اخوانی‌ها با پخش چنین مجموعه‌ای امری طبیعی و بسا قابل فهم باشد.


#نقد_فیلم


🌾 @Naqdagin | @translate52arabic
1️⃣ #سلمان_کدیور

👳🏿‍♂️ اوضاع شیر-تو-شیری شده. بعد از درگذشت آقای رئیسی، یک موج مقدس‌سازی و کرامت‌مآبی دارند برای بنده‌خدا می‌سازند که بیشتر به ضرر وجه مرحوم است.

👳🏿‍♂️ در یک مطلب که بیشتر در بین اهالی ایتا منتشر شده، نوشته بودند که فردی خدمت فلان عارف رسیده و گلایه کرده که چرا خداوند نعمت آقای رئیسی را برای آینده انقلاب حفظ نکرد؟ و شیخ عارف پاسخ می‌دهد «چون آقای رئیسی شب عملیات وعدۀ صادق با خدا معامله کرده‌بود که اگر طی این عملیات به مردم آسیب نرسد، جانش ستانده شود! و خدا چنان کرده و چنین شد».

👳🏿‍♂️ دیگری رئیس جمهور فقید را در عالم پس از مرگ دیده که میان علمای بزرگ حضور دارد و دیگری می فرماید که امیرالمؤمنین در حرمش با آقای رئیسی سخن گفته!

👳🏿‍♂️مدیدی دیگر بعید نیست بگویند ایشان اصلا از دنیا نرفته و به آسمان عروج کرده روزی با حضرت عیسی به زمین باز‌می‌گردد.

🔺خلاصه اینکه خدا بخیر کند! ته این ماجرای تراژدیک دارد کمدی می‌شود، کمدی سیاه ترسناک!

2️⃣  #علیرضاموثق

🍂 نقل است که در هند و در زمانِ تسلط انگلستان بر آن کشور، وقتی یک عده هندیِ خرافاتی و گاوپرست، کنار یک گاو جهتِ ادای احترام سجده کرده بودند، یک ژنرالِ انگلیسی رفت و دُمِ آن گاو را بالا زد و ماتحتِ آن گاو را بوسید. هندی‌های ناظر نیز با مشاهدۀ این صحنه، به‌وجد آمدند و مارادونا را رها کردند و استاد اسدی را چسبیدند و به محلِ بوسۀ آن ژنرال برای لیس زدن و تکرارِ فعلِ موصوف هجوم بردند! یکی از همراهان آن ژنرالِ انگلیسی با تعجب علتِ این رفتارِ روباه پیر را پرسید؛ او نیز در پاسخ گفت که با این کار، صد سال دیگر به عقب انداختم‌شان و در خرافات و جهالت‌های مقدس‌شان، فروتر بردم‌شان!

🍂 اینکه در افواه رایج است که «آخوندها انگلیسی‌اند»، به‌معنای این نیست که فی‌الواقع انگلستان حامی تک‌تک یا اکثر آن‌هاست، بلکه بدین معناست که هر آخوند، به‌تنهایی یک کارخانۀ استحمار و خرسازی‌ست و هر قدرتی (از جمله قدرت‌های بیگانه)، از وجود چنین کارخانه‌های حماقت‌گستر مفت‌ومجانی‌ای استقبال می‌کند.

🍂 وقتی در چشمِ مسلمین، وفقِ قرآن، قوانینِ هستی با پارتی‌بازی قابل نقض است و مریمِ باکره بدون هم‌آغوشی باردار می‌شود و عقلانیت مورد توصیۀ اسلام چیزی نیست جز تصدیقِ چنین خرافاتِ مقدسی، آنگاه آخوندها نیز به‌قصدِ قربت، و یا شهرت، و یا تقرب به بارگاهِ قدرت، هزار و یک خرافۀ مشابهِ تولیدیِ خود یا آخوندهای قدیمی‌تر را نیز کادوپیچ کرده و در ذهنِ مخاطبان‌شان فرو می‌کنند و ذره‌ای هم دچار عذابِ وجدان نمی‌شوند؛ بلکه حس نورانی‌تر شدن به‌سببِ همت‌گماردن به «جهاد تبیین»(!) می‌کنند.

🍂 در میان مسلمین، نوابغی چون دکتر سروش هم پیدا می‌شوند که آن‌ها را با لحنی عتاب‌آلود، از قبولِ خرافاتِ آخوندها و روایات برحذر می‌دارند، درحالی‌که توأمان، توصیه به مطالعۀ هرچه بیشتر قرآن می‌کنند(!). یعنی بجای آنکه دست این گرفتاران و معتادانِ خرافات را بگیرند و به ایستادنِ شجاعانه بر پایِ «خردِ خودبنیاد و پرسش‌گر» و «عقلانیتِ انتقادی» دعوت و راهنمایی کنند، به‌اسم روشنگری و روشنفکری، آنها را از یک مجموعه خرافات و اباطیل، به یک مجموعه خرافات و اباطیل دیگر ارجاع می‌دهند! فی‌الواقع، حتی در ساحتِ اندیشه نیز به تبعیت از همان منطقِ فلاکت‌افزای «بد و بدترِ» بالماسکه‌های انتخابات دعوت می‌کنند و محافظه‌کاری و ترسایی در ساحتِ تفکر را ترویج می‌کنند.


#نقد_روشنفکران #آخوندیسم


🌾 @Naqdagin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 «مهاجرپذیری» اسبِ تروا در تمدن غرب است!

🎙دکتر #داروین_صبوری


#نقد_چپ


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂 پس از کش و قوس‌های دراز تاریخی، سرانجام نهاد دین توانست مهمترین رقیب تاریخی خود را کنار زده و به پستو براند. نهادی که همیشه سایه‌ی عظیم خود را بر سر رقیب پهن می‌کرد؛ نهاد سلطنت در ایران.

🍂 شرایط جدیدِ دین- دولت در فردای انقلاب پنجاه‌وهفت، یک متناقض‌نمای تاریخی بود؛ گفتمان دین در سطح کلان و سلبی خود، همواره باید علیه چیزی به نام «قدرت دنیوی» فرموله می‌شد، علیهِ دولت. اما بدل‌گشتنِ دین به دولت خطر تهی‌گشتن قسمت عظیمی از رتوریک سیاسی و از دست‌دادن مفاهیمی چون «ستمگران» و «دژخیمان» را به بار می‌نشست. این تناقض باید حل می‌شد. ما علیه دولت بودیم اما امروز خود بدل به دولت شده‌ایم، بدل به دشمن خود.

🍂 این گفتمان نمی‌توانست سطح سلبی گزاره‌های خود را از دست بدهد. مشکل دولت در ایران معاصر همین است. به محض تاسیس و تشکیل، از حیث بارداری و استقلال اخته می‌شود. این از بن‌بست‌های عظیم اراده‌ی سیاسی در ایران اکنون است؛ هم نیاز به دولت دارد و هم از دولت بی‌نیاز است. در همین سطح از معرفت سیاسی‌ست که عملا «دولت» مفهومی شوم و نفرین‌شده در ادبیات سیاسی حاکمان این سرزمین است.

🍂 در سطح دیگر این ماجرا، دعوا بر سر شان شناختِ معرفت جهان است. نهاد دین به عنوان یک کلان‌روایت الهیاتی عملا خود را بی‌نیاز از معرفت‌های بدیل دانست. تلاش بر منکوب‌کردن علوم اجتماعی در ایرانِ پساانقلاب، کوشش بر محاق‌بردن معرفتی بود که جهان انسانی را بر پایه‌ی انضمام تحلیل می‌کرد، و نه استعلا. جامعه‌شناس در پروسه‌ی شناخت سیاسی خود از جهان، موظف بود لایه‌های سطحی، دروغین و شعارگونه نظم موجود را پس زده تا واقعیت اجتماعی را عریان کرده و گوشزد کند. همین را نیز برنمی‌تابید.

🍂 تمام چهره‌هایی که آن پشت تصویر کرده‌اید، جامعه‌شناس نیستند. من با بسیاری از آنها در روش و بینش معرفتی همسو نبوده و هم‌کلام نیستم. اما جایی که منافع ملی در میان باشد، تمام تلاشم را می‌کنم تا از تمام‌شان دفاع کنم. کاش شغل خبرنگاری هم «قسم شرافت» داشت.

✍🏻 دکتر #داروین_صبوری


#حکومت_اسلامی


🌾 @Naqdagin
نقدآگین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 بیل‌گیتس اگه ایران بود!


#نقدخند


🌾 @Naqdagin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂 طبق نظر آرنت، آنچه سلطه توتالیتری را از استبداد و جباریت خودکامه‌های تاریخی بی‌شمار متمایز می‌کند، فقط مقیاس کشتارجمعی آن نیست، بلکه این واقعیت است که این کشتارها، نوعی «عملیات عقلانی» محسوب می‌شدند؛ عملیات عقلانی‌ای که با ارجاع به نظریه‌های خاص ممکن شدند؛ برای مثال، تنازعات نژادی، «قانون طبیعت» بودند، و ملاحظه «آزادی انتخاب» از طرف جلادان یا «معصومیت و گناه» از طرف قربانیان، کاملاً امری بی‌ربط و بی‌جا می‌نمود.

🍂 آنچه به‌عنوان یک چیز جدید او را تکان می‌دهد و برای وی هولناک است و نیازمند توضیح، رفتار ربات‌وار هم قربانیان و هم جلادان در این دو رژیم بود. هر دو آشکارا احساس می‌کردند که هیچ انتخاب دیگری ندارند، هیچ فرصتی برای عمل کردن ندارند؛ در تجربۀ این مناسک هولناک، انگار چارۀ دیگری برایشان باقی نمانده بود؛ انگار داشتند از نیروی بزرگ‌تری از اراده‌های انسانی تبعیت می‌کردند.

📚 «اندیشه سیاسی هانا آرنت»، مارگارت کانوان، ترجمه دکتر #قربان_عباسی، انتشارات شمع آوید

👈 راه‌های تهیه کتاب‌ از انتشارات شمع آوید


#گزیده‌کتاب


🌾 @Naqdagin | @ShameAvidpub
🍂 مارگارت کانوان (متولد ۱۹۳۹)، تحصیلات دانشگاهی خود را در کالج گیرتون دانشگاه کمبریج ادامه داد و سپس دوره تحصیلات تکمیلی خود را با اخذ مدرک دکتری علوم سیاسی از دانشگاه جوزف پریستلی به پایان رساند. خانم کانوان به مدت چند سال در دانشگاه لنچستر در مقام استاد دانشگاه در دپارتمان علوم سیاسی فعالیت نمود و سرانجام به دانشگاه کیل رفت و تا سال ۲۰۰۲ (یعنی سال بازنشستگی‌اش) در این دانشگاه در حوزه علوم سیاسی به پژوهش و تدریس خود ادامه داد.

🍂 کانوان اولین کتاب خود را در سال ۱۹۷۴ به اندیشه‌های هانا آرنت اختصاص داد. کتاب دوم او در سال ۱۹۷۸ منتشر شد که در این کتاب به بررسی اندیشه‌های جی. کی. چسترتون، فیلسوف، جستارنویس و منتقد ادبی انگلیس می‌پردازد. اما دیگر کتاب مهم او پوپولیسم (۱۹۸۱ است که بدون شک تحت‌تأثیر اندیشه‌های آرنت به نگارش درآمده است. در این کتاب به‌وضوح می‌توان رد پای اندیشه‌های آرنت و توکویل را شاهد بود.

🍂 درواقع، کانوان با نوشتن این کتاب، عملاً به یکی از پیشگامان اصلی مطالعات مربوط به پوپولیسم تبدیل شد. وی علاوه بر این کتاب‌ها، سه کتاب دیگر با عناوین «بازتفسیر اندیشه‌های آرنت» (۱۹۹۲)، «ملت و نظریه سیاسی» (۱۹۹۶) و «مردم» (۲۰۰۵) را منتشر نمود، اما به‌زعم منتقدان، مشهورترین کتاب او همان بازتفسیر اندیشه‌های آرنت است که با این قصد به رشته تحریر درآمد تا به شبهات مطرح شده و همینطور سوء برداشت‌های حاصله از نوشته‌های آرنت خاتمه دهد و قرائتِ درست‌تر و دقیق‌تری از آرای او ارائه داده باشد. این امر، خاصه بعد از دسترسی وی به دست‌نوشته‌های منتشر نشدۀ آرنت، با موفقیت زیادی همراه بود و عملاً توانست به آنچه که مد نظر داشت دست یابد.

🍂 گوردون توله در ژورنال ریویو آو پالیتکس (نقد و بررسی سیاست)، این کتاب را کامل‌ترین و در عین حال دقیق‌ترین شرح از آرای آرنت و دست‌و‌پنجه‌نرم‌کردنش با پدیداری مفهوم توتالیتریانیسم دانست؛ چرا که آرنت نسبت به این مسئله، یعنی پدیدۀ تمامت‌خواهی حساس بود.

🍂 نظام‌های توتالیتر تلاش می‌کنند با تحمیل ایدئولوژی مقدس بر یک جامعه متکثر، همۀ صورت‌های مادی زندگی را منحل کنند و تا حد امکان، جامعه را همگن و همسان نمایند؛ وضعیتی که در آن، استعداد شکل‌گیری عقیدۀ مستقل در فرد نابود می‌شود. غریزۀ زندگی در جامعه از بین می‌رود و مرگ و مرگ‌خواهی برکشیده می‌شود. نظام‌های توتالیتر به فرد و انسان فردیت یافته و متشخص نیاز ندارند. آنها در پی توده‌ها هستند.

🍂 انسان‌هایی منزوی، مضطرب، ترس‌زده و فاقد اعتماد‌به‌نفس، با ذهنی مغشوش و بیگانه از واقعیت‌های راستین زندگی، مطلوب این نوع نظام‌ها هستند. دل‌نگرانی کانوان دربارۀ حساسیت این موضوع که متأثر از ظرافت دید و نگاه تیزبینانه آرنت بود، برای این بود که امکان سر برآوردن این پدیدۀ شوم، هر آن ممکن است درآینده نیز تکرار شود. به‌هرحال ،بهترین دفاع از شرح کانوان، خود این کتاب است و بدون شک، خوانندگان، خود دربارۀ اهمیت این کتاب داوری خواهند کرد و حق این قضاوت برای مخاطبان محفوظ است.

📚 از کتاب «اندیشه سیاسی هانا آرنت». مارگارت کانوان. برگردان دکتر #قربان_عباسی. انتشارات شمع آوید.

📕 راه‌های تهیه کتاب‌های انتشارات شمع آوید:
◀️ پیامک به شماره
09121827525
◀️ خرید از دیجی‌کالا
◀️ خرید از شهر کتاب قزوین


@ShameAvidpub | @Dr_Qorban_Abbasi



🌾 @Naqdagin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂 جمعیت حاضر در مراسم تشییع جنازه ابراهیم رییسی، همانگونه که انتظار می‌رفت، به مقبولیت و مشروعیت نظام سیاسی معنا شده‌است. مخالفان حکومت اما، این جمعیت را بی‌اهمیت ارزیابی کرده و میزان آرای رییسی و مشارکت در انتخابات را مطرح کرده‌اند.

🍂 با هر نگاهی، ازین موضوع نمی‌توان چشم‌پوشی کرد که جمعیت حاضر در تشییع جنازه، قابل توجه بوده‌است، هرچند تعدادی که در رسانه‌های رسمی تخمین زده شده‌است به‌شوخی می‌ماند.

🍂 بخاطر می‌آوریم که در میانه اعتراضات جنبش زن، زندگی، آزادی، حکومت این توان را نداشت که جمعیت زیادی را در حمایت از خود جمع کند، تا جایی که اپوزیسیون اعلام کرد که دیگر حتی حامیان همیشگی هم از او حمایت نمی‌کنند. حالا سؤالی که اپوزیسیون باید از خود بپرسد این است که جمعیت تشییع جنازه از کجا آمده‌اند؟ یکی، دو سال پیش کجا بودند؟

🍂 نمی‌توان این جمعیت را به اتوبوس و برنامه دولتی تقلیل داد، آنگونه که برخی علاقه دارند چنین فهمی از آن داشته باشند؛ زیرا که به‌سرعت این پرسش مطرح می‌شود چگونه است که در میانه‌ی جنبش، این برنامه وجود نداشته‌است؟حامیان نظم حاکم (نه لزوماً طرفداران حکومت)، افرادی هستند که به‌سبب پیوستگی‌ها به نهادهای دولتی، مثل بانک، هرچند که مخالف حکومت باشند، حامی تغییرات بنیادی و کامل نیستند. آنها همچنان چیزهایی برای از دست دادن دارند. این افراد و گروه‌ها که می‌توان «حامیان ثبات» نامید و بخشی از طبقۀ متوسط را تشکیل می‌دهند، هم مخالف حکومت‌اند و هم موافق ثبات. این وضعیت متناقض‌نما اگر شناخته نشود، تحلیلگر سیاسی دچار روان‌پریشی و گزافه‌گویی می‌شود.

🍂 این بخش از طبقۀ متوسط، مثل بخش‌های دیگر این طبقه، در مواقع مخاطره‌آمیز مشارکت نمی‌کند و حاضر نیست حمایتش از ثبات را در میانه‌ی یک جنبش اجتماعی نشان دهد؛ آنچه در این لحظات برای او با اهمیت می‌شود، خصلت نارضایتی او از حکومت است، اما در وضعیت پساجنبش، ایدۀ ثبات دوباره مهم می‌شود که می‌توان آن را در اهمیت‌یافتنِ دوبارۀ انتخابات برای او نیز رصد کرد.

🍂 جمعیت حاضر در تشییع جنازه هرچند از حامیان حکومت تشکیل شده که کم هم نیستند، اما لزوماً همۀ آنان حامی حکومت نیستند، حامی «ثبات‌»اند. از سوی دیگر، محیط برای اعلان این دیدگاه را مناسب می‌بینند؛ همانطور که اگر محیط را امن بیابند، مخالفتشان با حکومت را نیز اعلام می‌کنند و احتمالاً کرده‌اند. مواجهۀ ساده‌گیرانه در نامیدن این جمعیت به «حامیان حکومت»، کاری بیشتر تبلیغاتی‌ست، همانطور که نادیده‌گرفتن آنان.

✍🏻 #امین_بزرگیان


#اجتماعی


🌾 @Naqdagin
نقدآگین
@Naqdagin – E15 (S2e2) 1776
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM