رادیوگیلان 📡

ادامه فاجعه چای دبش….

آقای محمد علیپور و علیرضا پورنعمتی از پرسنل کارخونه نماینده ی بانک هستند
این آقای سیروس محمدی شخصی تقریبا هفتاد ساله که مدیریت سه کارخانه الموت الوندوالبرز که متعلق به جناب مرحوم رئیسیان بزرگ بود را به عهده داشت که اونجا هم به اختلاف رسوند ممنوع الخروجش کردند دلیلشم دزدی های عمده ی این شخص بود
این بین ناکارمدی آقای امیرحسین عیدی هم مزید بر علت شدچون ایشون خودشون سرباز فراری هستند و از پول های اختلاص شده مدل به مدل ماشین شاسی زیر پاشونه از bmwگرفته تا بنز و پورشه و ولوو و نیسان و فونیکس و اخیرا هم به دلیل پوشش یه ماشین تیاگو چینی زیر پاش گذاشته
همون سالی که کارخونه ۱۴ معصوم رو خریدن ۱۴ میلیارد توی شهرک نارنج موتلقو یک عدد ویلا خریدن به مبلغ۱۶میلیارد
سال گذشته یه ویلا برای خواهرزادشون توی همون شهرک خریدن ۵۲ میلیارد
توی یوسف آباد تهران یک نمایشگاه ماشین چهار طبقه دارن که طبقه پنجم بخش اداریش میشه و یک سر دفتر استخدام کردن که فقط و فقط ماشین های مورد معامله خودشون رو سند بزنن
این آقای امیر حسین خان خیلی مشتاقن که بالا جلوه بدن گاهی اوقات برای خودشون راننده و بادیگارد استخدام میکنن و راننده رو به دلیل باز نکردن درب هنگام پیاده نشدن اخراج میکنن
دوسال پیش برای یه بازدید ۱۹ تا از تریلی ها رو با تیغه اورد توی حیاط کارخونه پارک کنه یه راننده که مشغول فرمون دادن بود رو به دلیل اینکه صدانمیرسید و دادمیزد فرمون میداد اخراجش کرد پتو و بالش و پیکنیک ودیگ بیچاره رو گذاشت زیر بغلش سویچ رو گرفت ازش و اخراجش کرد
این شرکت از سیاست های دیگش اینه که هرچیزی بخره باید از نو بسازه
تمام شرکت های مجاورشو خریداری کرده همرو کوبیدن و با خاک یکسان کردن حتی اون شرکت هایی که بناشون به دوسال هم نمیرسید که ساخته بودن
توی دوران مدیریتش قبل از خرید ۱۴ معصوم توی یک روز ۹تا از بهترین راننده های تریلی رو اخراج کرد
که به دلیل ته تغاری بودن خیلی مورد حمایت خواهرش مژگان و پدر مادرش قرار میگیره
توی پرونده ی چای سنوات که با رشوه قائله خوابید در صدور حکم اولیه سه میلیارد جریمه نقدی سه سال حبس و همچنین پنج سال منع فعالیت در عرصه تولید خرید و فروش چای برای امیرحسین بریده شده بود که با رشوه تمامی این احکام شکسته شد
این آقای امیر حسین عیدی و دامادشون که آقای رحیمی باشن
تمامی سیاستشون دستورات دیکته شده از شخص ثالثیه که در سایه هست و هیچ نشانی ازشون نیست تا جایی که اثار نگرانی در چهره ی امیرحسین هیچوقت دیده نشده
این اقا همیشه توی ماشینش چوب بیس بال اسپری فلفل و شوکر برقی قوی حمل میکنه و دست کم سه باکس سیگار ماربرو باهاش هست که نشان از عمل سنگینش داره
مث زنای حامله ویار میکرد امیرحسین خان
‌ویار اسنک چرخی چی توز که من باید از جیرگوابر باموتور پنج کیلومتر توی سوز زمستان باید میرفتیم شهر میخریدیم و میومدیم
یا کیک بستنی میهن که موارد مشابه قبول نداشت و باید دقیقا همون مارکو میخریدیم

https://t.me/Namayandeh3oma/57310