رادیوگیلان 📡

#راديوگيلان 😞😞😞😞😞😞

آثار توتو در بغض مادری ۵۷ ساله
راضیه ۵۷ ساله که این روزها در یکی از روستاهای گیلان به تنهایی در منزل پدری زندگی می کند، قربانی توتو است. او در این گفت وگو می‌گوید: زندگی آرامی داشتم، همسرم یک فروشگاه مرغ و ماهی در قزوین داشت که با دوستان زیادی هم در ارتباط بود، طی همین رفت و آمدها، به مرور زمان پای قمار از نوع توتو را به زندگی مان باز کرد.
وی گفت: همسرم همواره فوتبال‌دوست بود و بازی ها را اغلب در فروشگاه همراه با دوستانش دنبال می کرد، تا اینکه با پیشنهاد یکی از دوستانش به پیش‌بینی بازی های فوتبال روی آورد، اوایل کم وبیش نتایج درست می شدند که در نهایت به گروه های مختلف دعوت می شد و پیش‌بینی با رقم های بالا را انتخاب می کرد؛ طی همین دورهمی ها به اعتیاد روی آورد و کم کم چرک قمار برکت زندگی و فروشگاه را از بین برد؛ تا حدی که با بدهی که بالا آورد مجبور شد خانه را بفروشد و در خانه ای که با هزار امید و علاقه خریده بودیم، مستأجر شدیم.
راضیه با بغض از فرزندانش می گوید: نادر فرزند اولم که در آن دوره تازه وارد دبیرستان شده بود، هم با من عذاب می کشید، اما ناصر فرزند کوچکترم که اغلب اوقات با پدرش بود، در همان روزهای نحس از اول راهنمایی ترک تحصیل کرد و سرانجام بعد از پنج سال در یک دعوای خیابانی به جهت چاقوکشی به حبس محکوم شد که همسرم برای نجات ناصر تنها دارایی مان فروشگاه را نیز فروخت.
وی ادامه داد: زندگی مان به بدترین وضع رسید، پسرم نادر به دلیل تنش‌هایی که با پدرش پیدا کرد پیش از این از ما جدا شده بود، حال من مانده بودم و یک شوهر که دست بزن داشت، چون عادت نداشتم از زندگی ‌ام و آنچه که بر من می گذشت به خانواده ام بگویم. در یکی از شب ها که همسرم به خانه آمد و گفت چون پولی ندارد و به پول پیش خانه نیاز دارد، باید خانه را تحویل بدهد و من هم برای مدتی خانه پدرم زندگی کنم، که با مخالفتم، مرا به باد کتک گرفت. من با تماس با پدرم و با گریه و بغض از وی خواستم نجاتم دهد.
راضیه که اشک های روانش، رنج های چند ساله اش را حکایت می کند، گفت: خیلی دردناک است با این سن و پس از ۲۹ سال زندگی مشترک، با دو فرزند که یکی در زندان است و یکی هم مشخص نیست چه می کند و کجاست، با همسری معتاد به منزل پدری برگردی

https://t.me/Namayandeh3oma/2979