فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
45.9K subscribers
11.1K photos
3.52K videos
523 files
30.2K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «📝📝📝«گفت‌وگوهای زندان» مصاحبه‌ی حسین رزاق با مصطفی تاجزاده در زندان اوین 📝«فصل پنجم؛ برکناری خشونت‌پرهیز پینوشه» گاه انقلاب آرام ضرورت می‌یابد و در مواقع دیگر لازم است تغییرات بزرگ صورت گیرد، بدون آنکه انقلاب لازم باشد. نمونه برجسته آن شیلی است که…»
📝📝📝امضای یک بیانیه

✍️ فخرالسادات محتشمی پور

من هم مثل بسیاری دیگر از آدمهای دغدغه‌مند، این روزها بیش از گذشته، نگران سلامت محصورین عزیزمان هستم.

من هم مانند همه آن آدم‌ها به فکر یافتن راهی برای رفع حصر و نیز آزادی زندانیان بی‌گناه و حل همه‌ی مشکلات میهن عزیزم ایران هستم.

امضای یک نامه یا بیانیه، مدنی ترین شکل نقد و اعتراض به اقدامات نادرست است از این‌رو من هم مثل همه آن ۵۶۹ نفر دیگر آگاهانه و از سر دلسوزی و احساس مسئولیت آن بیانیه را امضا کردم که هم نگرانی‌ام از وضعیت سلامت آن عزیزان را، براساس گزارش پزشکان مورداعتماد، اعلام کنم و هم برای چندمین بار همنوا با دیگر دغدغه‌مندان بازکردن گره کور حصر ۱۳ ساله‌ی این رهبرانِ سیاسیِ معترض را خواستار شوم. اقدامی که با نقض قانون آغاز شد، با روش‌های غیرانسانی ادامه یافته‌ و در پی نومیدیِ زندانبانان از شکستن مقاومت محصوران، با افزایش فشارهای روزافزون بر آنان پیش می‌رود.

اما همین اقدام‌حداقلی هم از سوی آقایان تحمل نشد به صورتی که با امضاکنندگان تماس گرفته و با تهدید از آن‌ها خواستند تا امضایشان را پس بگیرند. غافل از این که پس گرفتن اجباری امضایی که با میل و رغبت انجام شده موجب رسوایی اصرار کنندگان برآن است که به جای حل مسئله به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستند.

واکنش همسر جان نسبت به اقدام غیر اصولی امنیتی ها

همسرجان وقتی در جریان انتشار گزارش تماس‌ها با خانم شجاعی و آقایان خدایاری، صارمی و عرب‌سرخی قرار گرفت، خیلی خوشحال شد و گفت:

۱- من هم اگر از این نامه مطلع می‌شدم حتما امضا می‌کردم و به سهم خود از همه امضاکنندگان تشکر می‌کنم.

۲- آقایان می‌گفتند ما با اعتراض مخالف نیستیم با اغتشاش مخالفیم. باید پرسید از صدور بیانیه اعتراضی مدنی‌تر سراغ دارید که آن را هم تحمل نمی‌کنید؟

۳- به جای عذرخواهی از محصوران عزیز و پوزش از ملت به علت حصر ظالمانه و غیرقانونی، با حق قانونی اعتراض مدنی شهروندان مقابله می‌کنند و تهدید به پرونده‌سازی می‌کنند؟!

۴- چه کار خوبی کردند خانم شجاعی و آقایان عرب‌سرخی و‌خدایاری و دیگران که تماس تلفنی بازجوها را افشا کردند. این مؤثرترین روش برای مقابله با امنیتی‌سازی فضای سیاسی کشور است.
کاش بقیه عزیزان هم همین شیوه را بکار گیرند.

۵- این که گفته‌اند مهندس موسوی از جمهوری اسلامی عبور کرده باید گفت آقای خامنه‌ای و منصوبانش خیلی زودتر از جمهوری اسلامی گذر کرده و به امارت اسلامی رسیده‌اند. میرحسین پیشنهاد کرده تغییر قانون اساسی را به رفراندم بگذارند آیا این جرم است؟ حال بگویند آقای کروبی که از جمهوری اسلامی گذر نکرده چرا در حصر غیرقانونی است؟

@MostafaTajzadeh
📝📝📝گفتگوهای زندان

خلاصه
فصل پنجم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده - زندان اوین


هیچ انقلابی الگوی ملت ما نه در عصر مشروطه بود و نه در انقلاب ۵۷. نهضت‌های مردمی نیز از ملی‌شدن صنعت نفت تا دوم خرداد و جنبش سبز و جنبش مهسا، اصیل و بدیع و غیرتقلیدی بودند.

کشورهای شرق آسیا به علت دوراندیشی حاکمانشان، هم به پیشرفت‌های اقتصادی و علمی دست یافته‌اند و هم در مسیر دمکراسی قرار گرفته‌اند.

در نیکاراگوای انقلابی و چپ نیز اصلاحات دمکراتیک از بالا شروع شد و دمکراسی نهادینه گردید.

در اکثر کشورهای آمریکای لاتین، دوگانه چریک‌ها-نظامیان کودتاچی جای خود را به انتخابات آزاد و چرخش مسالمت‌آمیز و قوانین اساسی دمکراتیک داده است.

در بهار عربی بسیج مردم و جوانان برای تغییر نظام‌های سیاسی، درمجموع ناکام شد و سرنگونی دیکتاتورها با حمله نظامی دولت‌های غربی به توسعه دمکراتیک ختم نشده است.

نه انقلاب و سرنگونی دیکتاتوری‌ها لزوماً ما را به دمکراسی می‌رساند و نه اصلاحات در هر شرایطی پاسخگوی مطالبات ملی است، بلکه گاه انقلاب آرام ضرورت می‌یابد و در مواقع دیگر تغییرات بزرگ بدون انقلاب ممکن می‌شود.

هنگامی که می‌توان بدون انقلاب و با روش‌های مدنی و مسالمت‌آمیز به آپارتاید نژادی خاتمه داد، چرا نتوان با همان روش‌ها، سفره آپارتاید ولایی و سیاسی را برچید؟

درصد عظیمی از ملت فرهنگ اصلاحات مانند خشونت‌پرهیزی و پذیرش مخالف و گفت‌وگو و مدارا را نیز پذیرفته‌اند و تغییرات بزرگ درعین حفظ امنیت کشور می‌خواهند.

عملکرد هوشمندانه مخالفان دمکراسی‌خواه پینوشه و زمان‌شناسی مردم شیلی، رژیم نظامیان اقتدارگرا را در شیلی به‌گونه‌ای مسالمت‌آمیز برچید، بدون آنکه کشور در چرخه شوم خشونت و درگیری و کودتاهای متعدد گرفتار شود.

راه مقابله با دیکتاتوری، منحصراً انقلاب خشونت‌بار نیست و مسیرهای دیگر نیل به دمکراسی به‌ویژه در عصر ارتباطات ممکن شده است.

@MostafaTajzadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝گفتگوی ایرانگرد با سید مصطفی تاجزاده

@MostafaTajzadeh
📝📝📝 اسیر خانه شدم

✍🏻فخرالسادات محتشمی

بالاخره این ویروس پیرولای زبان نفهم مرا هم خانه‌نشین کرد. درست دوروز قبل از یک برنامه دورهمی دوستانه که واقعا مشتاق شرکت در آن و حظ بردن از معاشرت با یاران صمیمی بودم. به آقای دکتر میزبان شرح حال دادم و ایشان توصیه به قرنطینه و استراحت کردند.

دو روزی را نیمه مدهوش سپری کردم. تنها صدای زنگ تلفن و دیدن شماره اوین چشم و گوشم را باز می‌کرد و در حالی که سعی می‌کردم وانمود کنم هیچ مشکلی نیست و کاملا خوبم، همسرجان با نگرانی حالم را می‌پرسید و از طریق دخترمان دوستان و همسایگان مهربان را مأمور رسیدگی به من می‌کرد.

از او خواهش می‌کردم فکرش را درگیر این موضوع ساده نکند و به او اطمینان می‌دادم که ازپس خودم برمی‌آیم درست مثل همان ۷ سال کذایی و این یک سال و دوسه ماهی که به جرم نقد رهبر در زندان است و کنارم نیست.

می‌گفت می‌دانم عزیزم ولی این دلنگرانی دست خودم نیست لطفا به خاطر من بیشتر مراقب خودت باش.
تلفن فاطمه را هم باید جواب می‌دادم، دختر عزیزم از راه دور مرا‌ رصد می‌کرد و آن یکی از دورترها.

همان روزها در خواب و بیداری تلفن دوست افغان ساکن یکی از روستاهای دماوند را جواب دادم که تا چندماه پیش خادم مسجد روستا بود با ۵ سرعائله. می‌گفت بعد از این که به سرایداری باغی در منطقه‌ای پرت، و دور از دسترس به همان امکانات محدود روستا، رفته با قرض موتوری برای رفت و آمد خود و کودک کلاس اولی اش خریده بوده که در همان محل زندگی به سرقت رفته و نالید و گفت خاله‌جان زن و بچه‌ام امنیت ندارند جایی برای ما پیدا کنید. خیلی غصه دار شدم اما کاری از دستم برنمی آمد.

چندساعت بعد که همسرش مبینا زنگ زد و گریان شرح حال گفت و التماس کرد که اینجا به پناه آمده‌ایم دلم ریش شد. پاشدم نشستم و ارسال پیامک به دوستانی را شروع کردم که مرا می‌شناسند و معمولا در امور خیر همراهی می‌کنند.

می‌دانستم که به این خانواده محجوب و دوست داشتنی با چهار فرزند خرد سرایداری نمی‌دهند و برای اجاره هم ودیعه لازم است که ندارند. ارسال کمکها که شروع شد و به آنها گفتم بروند دنبال اتاقی برای زندگی.
ولی باید خودم دست بکار می‌شدم. قرارمان مسجد بود. از هیئت امنا برای آواره کردن این خانواده خیلی گله کردم. بعد رفتیم سراغ خانه‌ای که سرایدار می‌خواست. صاحبخانه با قاطعیت گفت افغانی نمی‌پذیریم چون موارد قبلی بدسابقه بوده‌اند. صاحبان خانه‌های قدیمی و نیمه مخروبه هم می‌گفتند خانه به خانواده پربچه نمی‌دهیم. صاحب اتاقی ۱۵ متری که تبدیل به آغل گوسفند شده بود با مبلغی عجیب راضی به اسکان آنان بود!

با چشم‌های از حدقه درآمده محل را دیدم. آه از نهادم برخاست. مبینا در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود گفت خاله‌جان چه کنیم؟ گفتم مگر چاره دیگری دارید؟ صاحبخانه گفت نگران نباشید دوسه روزه اینجا را برایتان مرتب و تمیز می کنم. حالا بروید باز هم بگردید. موقع بازگشت کلاس اولی خانواده را دیدم که در یونیفرم مدرسه که برایش بزرگ بود و با کوله کهنه برپشت شاد و سرخوش به سمت خانه مادربزرگ می‌رفت.

لبخند برلبم آمد به خود نهیب زدم؛ اینها أمده‌اند که بمانند باید برای سوادآموزی و رشد فرهنگی‌شان سرمایه‌گذاری کرد.

سر راه کتاب‌های کلاس اول آیدین جان را که کلاس دومی شده به خانواده‌ای دادم که دوفرزند خردسالشان به دلیل نداشتن مدارک لازم از تحصیل بازمانده اند. قرار شد صبریه خواهرشان به آنها آموزش دهد.
و ما!

کاش به جای پیام‌ها و فراخوان‌های نامهربانانه تمنای جدی ساماندهی درست و مدبرانه مهاجرین را از دولتی داشته باشیم که در به سامان کردن اولیه ترین امور شهروندان مانده‌است!
@MostafaTajzadeh
📝📝📝«گفت‌وگوهای زندان»

مصاحبه‌ی حسین رزاق با مصطفی تاجزاده در زندان اوین

📝«فصل ششم؛ جابه‌جایی ترس»

به نظر من آنچه در سال‌های اخیر کم داشته‌ایم، جنبش اعتراضی نبوده است.

ظرف فقط ۵سال اخیر، دی۹۶، آبان۹۸، اعتراضات آب در اصفهان و خوزستان و جنبش مهسا را داشتیم.

اما آنچه نداشتیم و متاسفانه هنوز هم نداریم، راه مورد قبول خروج از بحران و چشم‌انداز بدیل و انسجام نیروهای سیاسی دمکراسی‌خواه و سازماندهی سراسری مردمی بوده است.

با کمال تاسف باید اعتراف کنیم که منتقدان و مخالفان حکومت فقها و روحانیت، هنوز تحلیل جامع و روشنی از مبارزات ۱۱۷ساله ملت و نقاط ضعف و قدرت و خطاها و خدمات آن ندارند و هنوز درباره علل و عوامل بازگشت استبداد پس از دو انقلاب بزرگ و نیز درمورد آینده ایران به توافق و اجماع نرسیده‌اند.


اینکه گفتم جنبش مهسا توازن قوا را با جابه‌جایی ترس تغییر داده و توازن جدیدی ایجاد کرده، منظورم این است که امروز حکومت از مردم می‌ترسد.


🔗برای خواندن متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.

🆔@MostafaTajzadeh
این هفته می‌خواهم به ستم رفته بر دوست عزیزم محمدرضا جلایی‌پور بپردازم که در یک‌سال گذشته، در بند ۴ زندان اوین هم‌اتاق بودیم و خوشبختانه امروز پس از گذراندن یک‌سوم حبس از زندان آزاد شد.

وی فرزند دکتر حمیدرضا جلایی‌پور از دوستان پاکدامن و پاکدست من است که برای او و سه برادر شهیدش احترام زیادی قائلم.

محمدرضا از سال ۸۸ تا به امروز ۵ بار بازداشت یا زندانی شده است. در بازداشت‌های قبلی بعد از چندماه بازداشت طولانی انفرادی در بند ۲۰۹ یا ۲۴۰ یا دوالف اوین آزاد و نهایتاً در دادگاه تبرئه شد. این‌بار در پی میلیونی شدنِ چند هشتگ او بعد از انتشار ویدیوی دلخراشی که مادری جلوی ونِ گشت ارشاد فریاد می‌زد و نیز بعد از فاجعه‌ی مرگ مهسا (ژینا) امینی در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ بازداشت شد و حکم ۴سال و ۸ماه زندان (۳سال و ۷ماهش قابل اجرا) برای پرونده بازداشت سال ۹۷ او (بعد از خروج از جلسه مشاوران آقای خاتمی) اجرا شد. برای این پرونده درخواست اعاده دادرسی کرده که هنوز رسیدگی نشده است.

محمدرضا از فعالان مدنی و سیاسی و پژوهشگران جامعه‌شناسی و سیاست اجتماعی و جوان‌ترین عضو حقیقی جبهه اصلاحات ایران است. او در دانشگاه‌های تهران، LSE، آکسفورد، پرینستون و هاروارد در رشته جامعه‌شناسی تحصیل و پژوهش کرده و چندسال است که منتظر رفع ممنوعیت خروج از کشور برای دفاع آخرِ دکترای‌اش در دانشگاه آکسفورد است.

محمدرضا در ۲۲سال گذشته هدایتگر کمپین‌های انتخاباتی و غیرانتخاباتی متعدد و موثری بوده است؛ ازجمله در سال۸۸ در پویش موج سوم با ۳۶۰هزار عضو. او همچنین در سال‌های گذشته درباره موضوعاتی همچون ضرورتِ توجه بیشتر اصلاح‌طلبان به عدالت و برابری و محیط‌زیست و رفع تبعیض جنسیتی، هم‌افزاشدنِ اصلاحات سیاستی و نهادی و ساختاری، توانمندسازیِ تشکیلاتی و گفتمانی اصلاحات (به تعبیر او "اصلاحات در اصلاحات")، برگزاری انتخابات مقدماتیِ شفاف برای گزینش نامزدهای انتخاباتی اصلاح‌طلبان، ارتقای حکمرانی کرونا و آموزش و سلامت عمومی، حقوق مهاجران افغانستانی، رفع تحریم‌ها، سنجش‌پذیرشدن برنامه‌های انتخاباتی، خشونت‌پرهیزی و دمکراسیِ عمیق، نوشتارهای متعددی منتشر کرده و در کنش سیاسی جمعی و نهادی هم عملاً به تحقق آن‌ها کمک کرده است.

پژوهش‌ها و کتاب‌های منتشرشده و درحال انتشار او عمدتاً ترجمه و تألیف‌هایی در حوزه‌های جامعه‌شناسی دین، "سیاستِ دادخواه و سوسیال دمکراتیک" و کاهش نابرابری‌ها بوده است.

خوشبختانه شاهد بودم که در یک‌سال گذشته هم با روزانه ۱۰ساعت مطالعه‌ی ژرف و با برنامه و ۲ساعت ورزش سنگین، زندان را به‌قول خودش به "فرصت مطالعاتی و مراقباتی" تبدیل کرد.

آنچه آدمی را به تحسین محمدرضا برمی‌انگیزد، نگاه انسانی و ملی و روحیه مثبت، بانشاط و امیدوار اوست که با همه کس و با هر گرایش و عقیده و سلیقه‌ای می‌جوشد. هرجا و با هرکه هست، سعی او در دلپذیرکردن محیط است.

باوجود استعداد و دانش بسیارخوب خود، نه‌تنها اهل به رخ‌کشیدن آن‌ها نیست (و کمتر کسی می‌داند که او نخبه المپیادی است)، بلکه دائم درصدد استفاده از هر فرصتی برای آموختن، حتی در زندان است؛ از آموختن ساز و آواز ایرانی تا آشپزی و خطاطی روی عقیق. رزمی‌کار است و به‌قول خودش تابه‌حال حتی با یک‌نفر به نزاع فیزیکی نپرداخته است. قلمی رسا و زبانی بهداشتی دارد. از صدای زیبایی بهره می‌برد و با ادبیات فارسی به خوبی آشناست.

آزادی‌اش را به همسر، پدرومادر و نزدیکانش تبریک می‌گویم.

هروقت مسئولی در جمهوری اسلامی مدعی شد که هیچ منتقد مصلح و خشونت‌پرهیز و ملتزم به قانونی در ایران امروز سرکوب و زندان ناعادلانه نمی‌شود، به او یادآوری کنید که محمدرضا از مصادیق روشن خلاف ادعای او و مثال نقض آن است که بدون ارتکاب کوچک‌ترین جرمی، سال‌های متمادی طعم حبس و بند و زندان را چشیده است.

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝 خبر خوب و خبر بد

✍🏻فخرالسادات محتشمی پور

امروز،چهارشنبه، به فاصله کوتاهی دو خبر بد و خوب دریافت کردم.
خبر خوب آزادی محمدرضا جلایی پور را، فردای میلاد پیامبر مهر و رحمت، همسرجان با شوق به من داد. اما من خبر تلخ درگذشت زن‌عموجانش را، مادر شهید محسن تاجزاد، به او ندادم.

گذاشتم ساعاتی از این شادی که شهدش کام او را شیرین کرده بگذرد بعد پیک شوم بدخبر شوم برایش.

همسرجان زن‌عمو را بسیار دوست داشت و می گفت او مادر همه جوان‌های فامیل بود. زن عمو را همه دوست داشتند از بس مهربان و مردم‌دار بود.

دو هفته قبل که به دیدار این زن قوی و پرتوان که غم هجر عزیزانش درد را در عمق جانش نشانده و اسیر بسترش کرده بود رفتم، مرا شناخت سراغ همسرجان را گرفت و به دخترها سلام رساند. یعنی همه اعضای خانواده ما را به یاد داشت. لبخند مهربانش را تا آخرین دم دریغ نکرد از ما زن‌عمو. گفتم باید با مصطفی می آمدیم دیدنتان.

ببخشید اسیر ستم است و‌پای دربند دارد و این گلدان گل شمعدانی هدیه اوست. لبخند تلخی زد و‌نگاه خسته‌اش بر گلها نشست.

آخرین تماس مصطفی را که چون فرزند دوستش می داشت به سختی پاسخ گفت پس از شنیدن این پیام: این تماس از زندان اوین است! تماس گیرنده زندانی می‌باشد!

حالا روح او آزاد و رها تا کنار قفس یار دربندم توان پرواز دارد. خدا کند بیدار باشد همسرجان. خدا کند مثل آن شب‌های تار کودتایی خواب‌های خوش ببیند. این بار خواب شیرین حضور عمو و زن عمو و پسرعموهایش را با هم.

خدا کند سلام ما را هم برساند به شهید و خانواده‌اش در آن لحظات روحانی،
خدا کند.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 سیستان و بلوچستان گونه‌ای از یک سنّت سنجیده مبارزاتی را شکل داده است

بیانیه ۳۲۰ فعّال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سالگرد "جمعه‌ی خونین زاهدان"

با آن‌که در سالگرد جمعه خونین، ماموران با ایجاد جو امنیتی و ارعاب، ده‌ها نفر را بازداشت و عده‌ای را نیز مجروح و‌مضروب کردند امّا مردم و تلاش‌گرانی که پدیدآورنده و ادامه‌دهنده‌ی اصلیِ جنبشِ عدالت‌طلبانه‌ی یک ساله‌ی اخیر در آن استان پُرنیاز و محروم هستند، هم‌چنان از پای ننشسته‌اند.

اکنون استمرار این اعتراضات گونه‌ای از یک سنّت سنجیده مبارزاتی را شکل داده‌ که پیوند مطالبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی، مذهبی و قومی با منافع ملی ایران، حمایت بی‌قید و شرط از حقوق دختران و زنان، تاکید بر حجاب اختیاری و مخالفت با حجاب اجباری، نفی هرگونه خشونت‌گرایی، اصرار بر حفظ تمامیت ارضی و منافع ملّی ایران و صحه‌گذاردن بر حقّ اعتراض مردم و حقّ تعیین سرنوشت از مهم‌ترین ارکان آن شمرده‌می‌شود و امید داریم بنیان‌های ایران آینده نیز بر همین مبانی پی‌ریزی شود.

نقش مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی در حمایت از زنان و مردان شجاع بلوچ و اعتراض‌های یک سال اخیرِ مردم زاهدان، الگویی برای روحانیان مستقل و منتقد است.

متن کامل و امضاها
@kaleme
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 پیام تبریک ۸ زندانی سیاسی به نرگس محمدی

سرکار خانم نرگس محمدی،
اعطای جایزه بین المللی صلح نوبل به شما، برای ما و تمام ملت ایران به ویژه زنان و دختران، سرمایه‌ای ملی و حاصل صبر، مقاومت، پایداری و مبارزه برای رفع هرگونه تبعیض و نابرابری و نقض حقوق شهروندی است.

امید داریم این رخداد، فرصتی نو برای تداوم تلاش‌های آزادی‌خواهانه به سوی کسب حق تعیین سرنوشت و تحقق آرمان‌های جنبش "زن، زندگی،، آزادی"و ارتقای حقوق شهروندی و تعهد به حقوق بشر در راستای منافع ملی را فراهم آورد.

مصطفی تاجزاده. امیرسالار داوودی. حسین رزاق. آرش کیخسروی. مهدی محمودیان. سعید مدنی. نوید میهن‌دوست. محمد نجفی.

۱۴ مهرماه ۱۴۰۲
زندان اوین

@MostafaTajzadeh
📝📝📝گفتگوهای زندان

خلاصه
فصل ششم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده - زندان اوین

جابه‌جایی ترس

بزرگ‌ترین واقعیت جامعه ما تکثر و تنوع آن است. یک‌طرف داعش شیعی نشسته که به حجاب اجباری و بلکه پوشیه اجباری اعتقاد دارد و طرف دیگر هم به آزادی مطلق پوشش معتقد است و اصل حجاب را نشانه عقب‌ماندگی و خرافات می‌داند.

یک ملت متکثر نمی‌تواند به نظم و ثبات پایدار دست یابد، مگر آنکه همه نیروها مخالفان خود را به‌رسمیت بشناسند، آن‌ها را ببینند و به حساب آورند و به مشارکت و رقابت آزاد و سالم با یکدیگر بپردازند.

نه طرف‌داران جمهوری اسلامی تمام ملت ایران هستند و نه مخالفان آن. هر جریانی که خود را معادل ملت ایران بخواند و درصدد حذف مخالفان خود برآید، با بن‌بست مواجه خواهد شد.

آنچه در سال‌های اخیر کم داشته‌ایم اعتراضات خیابانی نبوده است؛ آنچه نداشته‌ایم راه اجماعی خروج از بحران و چشم‌انداز بدیل، انسجام آزادی‌خواهان و سازماندهی سراسری مردمی بوده است.

مخالفان حکومت فقها، هنوز تحلیل جامع و مشترکی از مبارزات ۱۱۷ ساله ملت و نقاط ضعف و قوت آن و خدمات و خطاهای نیروی سیاسی ندارند و درباره علل و عوامل بازگشت استبداد و انسداد پس از دو انقلاب بزرگ به اجماع نرسیده‌اند.

جنبش زن، زندگی، آزادی توازن قوا را با جابه‌جایی ترس تغییر داده است. امروز حکومت از مردم می‌ترسد. اما مردم هم می‌ترسند؛ نه از دولت؛ که از بی‌دولتی!

مادام‌که درصد عظیمی از ایرانیان نگران اوضاع کشور پس از هر خیزشی باشند، به اعتراضات خیابانی نمی‌پیوندند.

ولایت فقیه و حکومت روحانیت پاسخ اشتباهی به یک راهبرد غلط و به یک توهین تاریخی بود.

در رژیم گذشته مرجعیت دینی احساس کرد حکومت اصل دین و نهاد آن را هدف گرفته است. طبیعی بود که در پاسخ، به نفی موجودیت رژیم بپردازد و غیرطبیعی و بی‌سابقه آن بود که روحانیت حکومت تشکیل دهد و خود تمام قدرت را دردست بگیرد.

به نظر من هم حکومت روحانیت و هم حکومت ضدروحانیت در ایران محکوم به شکست است.

آن مردمی که حاکمیت را در حجاب اجباری به عقب راندند و به گشت ارشاد پایان دادند، از خشونت‌پرهیزترین شهروندان هستند.

جنبشی که شعارش "نه به اعدام" است، نمی‌تواند خشونت‌پرهیز نباشد و در مقابل رویکرد "اعدام باید گردد" قرار دارد که شعار نسل انقلاب۵۷ بود.

امید بسیار دارم که نسل جوان به الزامات شعار "زن، زندگی، آزادی" پایبند بماند و همچنان از گفت‌وگو، مدارا، شفقت، مشارکت همگانی، ادبیات بهداشتی، عدالت‌طلبی، دمکراسی‌خواهی و صلح‌دوستی دفاع کند.

جنبشی که در آن زنان نقش برجسته‌ای ایفا می‌کنند، علی‌الاصول با خشونت‌ورزی، تحریم‌طلبی و جنگ‌سالاری نسبت ندارد و خدای آن رنگین‌کمانی است.

فردای روشن در گرو دوست‌کردن دشمن و جلب همکاری و همدلی رقبا و مخالفان است.

دختران و پسران ایران زمین اجازه نخواهند داد که جنبش تاریخ‌ساز زن، زندگی، آزادی به مسلخ درک حذفی، خشونت‌آمیز و خونین از انقلاب برود و قربانی مطامع خشونت‌پرستان شود.

دستگاه سرکوب نظام همچنان فعال و تا حدود زیادی کارآمد است، برخلاف بخش خدمات‌رسانی نظام که فشل و ناکارآمد شده است.

@MostafaTajzadeh
📝📝📝 پیام زهرا رهنورد به نرگس محمدی: بر آبروی زنان ایران افزودید

به نام خدای مهربان
خواهر گرامی،
سرکار خانم نرگس محمدی، سلام
سلام و درود بر شما که پس از سالها مبارزه با ظلم و بیداد و تحمل رنج و‌ زندان و دوری از همسر و ‌فرزندان، با دریافت جایزه «نوبل صلح» بر آبروی زنان ایران افزودید.

جای بسی تأسف و تأثر است که حاکمان ایران با خشونت‌های سبعانه در حق زنان مبارز و آزادیخواه و تضییع حقوق انسانی آنان و با کشتن دخترانی چون «مهساها و آرمیتاها» هر شادی را به کام‌ ملت به زهر تبدیل می‌کنند.

زهرا رهنورد
۱۴ مهر ۱۴۰۲
@kaleme @MostafaTajzadeh
📝📝📝مقالات پیشنهادی هفته‌ی دوم مهرماه ۱۴۰۲سیدمصطفی تاج‌زاده

"از پرسش تا پویش"، از محمد داوری، روزنامه اعتماد، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"پارادوکس‌های انتخاباتی"، گفت‌وگوی ایلنا با محسن آرمین، روزنامه اعتماد، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"مدرسه‌محوری، شعار تکراری اما مهم و فراموش شده"، از سیدجواد حسینی، روزنامه اعتماد، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"پروژه مهاجرستیزی؛ دامی که گسترده شد"، از جمیله کدیور، روزنامه اطلاعات، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"همیشه پهلوان"، از فائزه مومنی، روزنامه سازندگی، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"شفافیت غیرشفاف"، از محمد مهاجری، روزنامه سازندگی، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"«ظریف‌» سوزی با کدام هدف؟"، از داود حشمتی، روزنامه شرق، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"متغیرهای تاثیرگذار، وزن انتخاباتی، گزینه‌های مطرح شده و سناریوهای پیش رو"، از محمدصادق بهشتی، روزنامه شرق، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"رویایی دارم از جنس انتخاب"، از سیامک قاجار قیونلو، روزنامه شرق، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"تغییر برای کدام هدف؟"، از افشین امیرشاهی، روزنامه هم‌میهن، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"ضرورت ابتکار عمل دربرابر مسائل ناخوشایند زاهدان"، از احسان هوشمند، روزنامه هم‌میهن، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"قاره سیاه در تله بدهی"، از فاطمه لطفی، روزنامه هم‌میهن، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"از هراس جمعی تا سیاستی ملی و انسانی"، از آرش نصر اصفهانی، روزنامه هم‌میهن، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"پیشتاز درک علم مدرن در ایران"، از فرزاد نعمتی، روزنامه هم‌میهن، ۰۸/مهر/۱۴۰۲

"نظام سلامت تاب‌آور دربرابر همه‌گیری"، از امیرحسین تکیان، روزنامه دنیای اقتصاد، ۰۹/مهر/۱۴۰۲

"تغییر و تداوم نهادی"، از امیررضا انگجی، روزنامه دنیای اقتصاد، ۰۹/مهر/۱۴۰۲
"تاریخچه تامین مالی صنعتی شدن"، از برزین جعفرتاش، روزنامه دنیای اقتصاد، ۰۹/مهر/۱۴۰۲

"جهان به کدام سو می‌رود؟"، از مجید محمد شریفی، روزنامه هم‌میهن، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"پزشکی سنتی و ایرانی وجود ندارد"، از رضا ملک‌زاده، روزنامه هم‌میهن، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"خنیاگری و دغدغه‌مندی"، از محمدجواد صحافی، روزنامه هم‌میهن، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"صدای ساز شهرفروشی ۱۰ سال دیگر بلند می‌شود"، گفت‌وگوی روزنامه شرق با پیروز حناچی، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"مناقشه با انقلاب خواهان"، از جعفر گلابی، روزنامه اعتماد، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت"، گفت‌وگوی روزنامه اعتماد با مهدی حجت، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"هدف بیرون آمدن از چرخه درد و لذت است"، مهدی اردبیلی، روزنامه اعتماد، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"معمای فرگشت"، دیوید گریبر و دیوید ونگرو، روزنامه دنیای اقتصاد، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"دادابای نائو روجی، نخستین اصلاح‌گر اقتصادی هندی"، دینیار پاتل، روزنامه دنیای اقتصاد، ۱۰/مهر/۱۴۰۲

"به سوی تعلیق بیشتر آزادی اطلاعات"، از کامبیز نوروزی، روزنامه شرق، ۱۲/مهر/۱۴۰۲

"فاصله لایحه حجاب با شرع و جامعه"، گفت‌وگوی روزنامه هم‌میهن با محسن برهانی و فاطمه علمدار، ۱۲/مهر/۱۴۰۲

"لزوم همراهی ایران با خاورمیانه جدید"، گفت‌وگوی روزنامه هم‌میهن با علم صالح، ۱۲/مهر/۱۴۰۲

"تهدید دستاوردها"، گزارش روزنامه هم‌میهن از نشست چشم‌انداز اقتصاد کلان ایران، ۱۲/مهر/۱۴۰۲

"عدم پذیرش تغییرات اجتماعی ریشه بحران‌های آینده"، از محمد رهبری، روزنامه هم‌میهن، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

"نیروی هوایی عزادار شد"، از سید محمود علیزاده طباطبایی، روزنامه هم‌میهن، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

"نقشه فرار بیماران"، از مریم سروش، روزنامه هم‌میهن، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

"نقب به اسرار مهرکده‌ها"، از فاطمه علی‌اصغر، روزنامه هم‌میهن، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

"همچنان تلاش برای احیای دریاچه ارومیه"، از مهدی زارع، روزنامه اعتماد، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

"دیندار تراز و الگوی اخلاق و معنویت، سیدعلی صنیع‌خانی"، روزنامه اعتماد، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

"بازخوانی «آبان‌یشت» و نگاهی ژرف به آن"، از عبدالرضا ناصر مقدسی، روزنامه شرق، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

"در خلاء حکمرانی مهاجرت"، از سعیده مختارزاده، روزنامه شرق، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

"مصرف کودکان"، از دکتر امیررضا مافی، روزنامه هفت‌صبح، ۱۳/مهر/۱۴۰۲

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝حد فاصل انتخابات تا خیابان

✍️
گفت‌و‌گوی روزنامه اعتماد با سعید حجاریان
شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲

رقیب یک پیشینه ضدانتخاباتی دارد. یعنی ایستار خود را غالباً در ضدیت با انتخابات تعریف کرده است. ما اگر بخواهیم یکی از وجوه اصول‌گرایی‌ را نقد بکنیم، ضدیت‌شان با انتخابات آزاد است. آن‌ها زمانی نظارت استصوابی را طرح کردند، زمانی دیگر امثال آقای مصباح یزدی و من تبع ایشان اصل انتخابات را در نظام سیاسی کشور به پرسش گرفتند، زمانی صحبت از کشف و بیعت کردند و حالا هم از راه تقنین به مصاف باقیمانده انتخابات رفته‌اند

بر سر این‌که نظام سیاسی ما انتخابات را عنصر مشروعیت‌بخش خود می‌داند یا نه، اتفاق‌نظر وجود ندارد. یعنی دست‌کم دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ نشان داد چندان در قید و بند نسبت انتخابات و مشروعیت نیستند. البته، زمانی‌که گفتارهای سیاسی مسئولان دولتی و حکومتی را می‌بینیم برای‌مان محرز می‌شود که حداقل برای حفظ ظاهر پرونده انتخابات را نبسته‌اند و مدام به آمار و ارقام پیش‌ثبت‌نام انتخابات ارجاع می‌دهند و یا از مشارکت ۶۰ و چند درصدی سخن می‌گویند

احزاب حرفه‌ای باید چندین دستور کار داشته باشند که اصلی‌ترین آن‌ها سیاست‌ورزی است که یکی از زیرشاخه‌های‌ آن انتخابات است. یعنی انتخابات همه‌چیز نیست. اگر حزبی خود را سراسر با انتخابات تعریف کند و توجهی به دیگر ابعاد زندگی مردم نداشته باشد، و در ایام غیرانتخاباتی در خاموشی مطلق به سر ببرد، بیشتر به پیمانکار انتخاباتی تشابه دارد تا حزب.

حرف‌هایی از جنس این‌که آن سوی عدم شرکت در انتخابات، خیابان است، بی‌معناست. از انتخابات تا خیابان منازل زیادی وجود دارد؛ یعنی تاکتیک‌های مختلفی در دنیا تجربه شده است که اصول‌گرایان به آن جاهل هستند و این جهل‌شان ناشی از نخواندن تاریخ سیاسی کشورهای مختلف است. لذا نباید کسی در دام گفتمان‌سازی امنیتی بیفتد.

من دو قطبی «صندوق یا خیابان» را مغالطه‌آمیز می‌دانم زیرا سیاست‌ورزی منحصر در این دو مقوله نیست. حالا بگذارید مسئله را به‌گونه‌ای دیگر طرح ‌کنم. سال گذشته سیاست کشور خیابانی شد، به مدت چندماه. شمار زیادی از خانواده‌ها عزادار شدند، پرونده‌های زیادی تشکیل شده و در یک کلام هزینه زیادی به جامعه تحمیل شد. آیا نظام سیاسی ما با نگاه به این شرایط از خیابان به انتخابات آزاد رسیده است؟ خیر. راه خودش را می‌رود. یعنی به این نتیجه رسیده است میان خیابان و انتخابات آزاد کوچه و پس‌کوچه‌هایی وجود دارد که می‌تواند فعلاً در آن‌ها فعالیت کند.

عقل سلیم حکم می‌کند یک نظام سیاسی زمانی‌که در چندین بُعد مشکلاتی دارد، برای خود مسئله جدید خلق نکند اما می‌بینیم به‌راحتی جامعه را با مسائلی از قبیل «صیانت»، «حجاب و عفاف» و باقی مسائل ایدئولوژیک تحریک می‌کنند. این یعنی زندگی روزمره به‌مثابه مبارزه با حکومت.

زمانی آخوند شفتی، آخوند نجفی یا حاج ملا علی کنی خودسرانه احکام شرعی را اجرا می‌کردند. رأساً شلاق می‌زدند، حبس می‌کردند و جریمه می‌کردند. یعنی امور حسبیه را در دست داشتند و شاه نیز به این تقسیم کار راضی بود. اما دست‌کم ۲۵ سال است، یعنی بعد از افشای قتل‌های زنجیره‌ای، چنین مناسباتی تعدیل شده است. می‌خواهم نتیجه بگیرم به همان سیاق که امروز نمی‌توان براساس یک گفتار در خفا از فردی سلب حیات کرد، نمی‌توان از یک حزب به‌واسطه عدم مشارکت در انتخابات سلب مجوز کرد یا حتی فعالان سیاسی را مورد عتاب قرار داد.

اقتدارگرایان می‌گویند هر کسی انتخابات را تحریم کند، باید کیفر ببیند. حال آن‌که کسی که می‌خواهد انتخابات را تحریم کند فی‌الواقع از خرید کالای شورای نگهبان استنکاف کرده است. چه بسا همان فرد ممکن است در ادوار قبل مشتری آن کالا بوده باشد. در واقع ما اینجا با عمل مستوجب کیفر روبرو نیستیم بلکه با سلیقه‌ای برآمده از انتخاب عقلانی فرد مواجه‌ایم.

برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید و یا روی instant view بزنید
@MostafaTajzadeh

https://telegra.ph/%D8%AD%D8%AF-%D9%81%D8%A7%D8%B5%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%A7-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86-10-07
📝📝📝«گفت‌وگوهای زندان»

🏻 مصاحبه‌ی حسین رزاق با مصطفی تاجزاده در زندان اوین


📝«فصل هفتم؛ انقلاب»

برای تحقق رفراندوم تغییر قانون اساسی، جلب حمایت فعال جریان اصلاح‌طلب لازم است، همچنان‌که به کسب توافق اصول‌گراها و براندازها احتیاج داریم.

شکست حکومت یکدست، موضع رهبر و طرف‌دارانش را تضعیف کرده و بحران جانشینی نیز بر سردرگمی جناح حاکم افزوده است.

من مخالف انقلاب به معنای متعارف آن در ایران کنونی هستم. نه به دلیل اینکه طرف‌دار نظام هستم یا از اشکالات آن و مشکلات مردم بی‌اطلاعم، بلکه سرنگونی نظام را بدون توسل به خشونت ممکن نمی‌دانم.

من طرف‌دار تغییرات اساسی هستم، اما نه از طریق انقلاب و براندازی رژیم به‌هرقیمت.

شعار نسل انقلاب این بود که: "تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود." نباید این اشتباه را مرتکب شد و شعار داد که"تا آخوند کفن نشود، این وطن وطن نشود".

تلاش برای حذف روحانیت از جامعه، تراژدی افغانستان را در ایران تکرار خواهد کرد: بازگشت طالبانیسم و داعشیسم شیعی پس از چندسال.

حتی اگر آقای خامنه‌ای بخواهد مانند بشار اسد عمل کند و با مشت آهنین مقابل معترضان بایستد، ما نباید اشتباه مخالفان اسد را مرتکب شویم. نه چشم بر دخالت دولت‌های خارجی می‌بندیم و نه به خشونت متوسل می‌شویم.

آن‌قدر روشنگری می‌کنیم تا اکثریت جامعه و روحانیون دریابند که ولایت فقیه، راه‌حل مسائل ایران نیست. حکومت روحانیت بزرگ‌ترین علت دین‌گریزی جوانان و مانع مهم رسیدن جامعه به توسعه و رفاه و نیز به عدالت و آزادی است.

حجاب اجباری بیشترین فشار را به زنانی وارد می‌آورد که آزادانه حجاب اسلامی را انتخاب کرده‌اند.

باید به روحانیون شبیه توصیه آیت‌الله خمینی به ارتشیان را کرد: اگر می‌خواهید آقای خودتان باشید، هزاران مستشار نظامی آمریکایی را از ایران اخراج کنید. اکنون نیز اگر روحانیون می‌خواهند ارج و احترام مردم را دوباره به‌دست آورند، تن به حاکمیت ملت بدهند و مسئولیت حکومت را از دوش خود بردارند.

اگر هیمنه حکومت فقها و روحانیت ابتدا در ذهن مومنان بشکند، در آن صورت تا رفراندوم تغییر قانون اساسی، مطابق نظر ملت ایران فاصله کمی داریم.

بزرگ‌ترین دلیل من برای اینکه مردم تغییر می‌خواهند نه انقلاب، آن است که هنوز انقلاب نکرده‌اند! اگر روزی مردم به این نتیجه و تصمیم برسند، هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی اراده ملت را بگیرد.

در مهار به‌اصطلاح بغداد، قرار بود با کوله‌پشتی‌های سربازان آمریکایی برای مردم عراق دمکراسی بیاورند، ولی پس از چند سال تا جدایی اقلیم کردستان از عراق و نیز تا فتح بغداد توسط داعش فاصله زیادی نداشتند.

از کره‌جنوبی در آسیا و شیلی در آمریکای لاتین تا آفریقای جنوبی ماندلا، تحولات بزرگی را بدون انقلاب پشت سر گذاشته‌اند و به توسعه و رفاه و بعضاً به دمکراسی رسیده‌اند.

شاید اگر ملت ایران دانش و تجربیات امروز را می‌داشت و ما در عصر ارتباطات به‌سر می‌بردیم، انقلاب ۵۷ را خلق نمی‌کرد و به روش دیگر به مهار استبداد می‌پرداخت.

ایرانیان ۴۴ سال پیش انقلاب کردند، چون آن زمان الگوی دیگری برای تغییرات بنیادین نمی‌شناختند.

من نه توهم رهبر را دارم که براندازان را خیلی‌خیلی اندک می‌بیند و نه توهم سرنگونی نظام را در چندماه آینده دارم.

برای خروج از بحران‌ها نیازمند اندیشه و طرحی نو، مبتنی بر خشونت‌پرهیزی، گفت‌وگومحور و بازی برد-برد و جلب مشارکت آحاد ایرانیان با هر گرایش و عقیده و سلیقه‌ای هستم.

من در پی انقلاب در بینش، منش و روش در یکایک شهروندان و سیاست‌ورزان هستم. کف آن دیدن مخالفان خود و به‌رسمیت شناختن حقوق و آزادی ایشان و سقف آن دوست داشتن مخالفان و اعتراف به نقاط قوت آنان است.

استراتژی موفق در شعار مرگ بر این و آن نیست، بلکه بر نفی نگاه دشمن‌محور و تاکید بر دوست‌کردن دشمن و جلب همکاری و مشارکت همگان برای ساختن فردایی بهتر است.

با روش‌های شکست‌خورده گذشته، به دمکراسی نمی‌رسیم، بلکه از استبدادی به استبداد دیگر یا به بی‌دولتی و هرج‌ومرج خواهیم رسید.

خط قرمز من خشونت است نه انقلاب. من با انقلاب آرام و غیرخشونت‌آمیز در ایران مخالفتی ندارم، ولی آن را ممکن نمی‌دانم.

نیکاراگوئه انقلاب همزاد ایران است. انتظار می‌رفت در آن با الگوگرفتن از کوبا و کاسترو، نظامی تک‌حزبی و تک‌صدا حاکم کند. اما ایران با انتخابات شروع کرد. پس از ۴۴ سال برعکس شده است. در ایران انتخابات آزاد به‌محاق رفته و حکومت یکدست اقلیّت حاکم شده و در نیکاراگوئه انتخابات آزاد با مقدمات و لوازم آن نهادینه شده است.


🔗برای خواندن متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝گفتگوهای زندان

خلاصه فصل هفتم: انقلاب؛ آری یا نه؟

برای تحقق رفراندوم تغییر قانون اساسی، جلب حمایت فعال جریان اصلاح‌طلب لازم است، همچنان‌که به کسب توافق اصول‌گراها و براندازها احتیاج داریم.

شکست حکومت یکدست، موضع رهبر و طرف‌دارانش را تضعیف کرده و بحران جانشینی نیز بر سردرگمی جناح حاکم افزوده است.

من مخالف انقلاب به معنای متعارف آن در ایران کنونی هستم. نه به دلیل اینکه طرف‌دار نظام هستم یا از اشکالات آن و مشکلات مردم بی‌اطلاعم، بلکه سرنگونی نظام را بدون توسل به خشونت ممکن نمی‌دانم.

من طرف‌دار تغییرات اساسی هستم، اما نه از طریق انقلاب و براندازی رژیم به‌هرقیمت.


@MostafaTajzadeh
📝📝📝 عزیزم!
حبس ظالمانه‌ات هشت سال و‌سه ماهه شد.

✍🏻فخرالسادات محتشمی پور

و چه اندوهبار که امشب نتوانستی در مراسم ترحیم زن‌عموی عزیزت شرکت کنی.
باز هم این بانوی مهربان چشم براهت ماند. مثل روز وداع و مراسم سومین روز درگذشتش.
مثل قبل‌ترها که گلایه میکرد از تو که چرا کمتر به او سر میزنی.

از گرفتاری‌هایت می‌گفتی، عذرخواهی و چرب زبانی می‌کردی که جبران تقصیر یا نه بهتر است بگویم قصورها بشود و چقدر حرف داشتید برای هم از گذشته‌های دور تا همین نزدیکی‌ها قبل از بازداشت دوباره‌ات به جرم نقد رهبر!

مصطفی‌جان!
امشب هنگام خواندن آیات قرآن یاد آن هجوم وحشیانه افتادم به خانه شهید. همان عصر بهاری بعد از آزادی‌ام از زندان سپاه در سال ۹۰ که مراسم ختم قرآن را در حسینیه عموجانت برگزار کردیم و امنیتی‌ها از خوف دور هم جمع شدن ما سراسر خیابان اختیاریه جنوبی را نظامی کرده بودند و اصرار داشتند که برنامه ما را به هم بزنند.

چه اهانتی شد به آن خانه و صاحبش اما میزبان عزیز با شجاعت و ابهت و آرامش تمام میهمانان را به خانه‌اش دعوت کرد و پذیرایی کرد و مهاجمین هم جرأت نکردند بیش از آن اسائه ادب کنند و راهشان را گرفتند و رفتند.

قرآن را خیلی دوست داشت این مادر شهید و البته عامل به آموزه‌های قرآنی هم بود.
یادت باشد برایش قرآن بخوانی.
و این خود ماییم که نیاز به آرامش داریم🙏

و این شعر فرخی یزدی تقدیم به تو و همه بندیان راه آزادی

آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی

دست خود ز جان شستم از برای آزادی

تا مگر به دست آرم دامن وصالش را

می‌دوم به پای سر در قفای آزادی

در محیط طوفان‌زای، ماهرانه در جنگ است

ناخدای استبداد با خدای آزادی

شیخ از آن کند اصرار بر خرابی احرار

چون بقای خود بیند در فنای آزادی

دامن محبت را گر کنی ز خون رنگین

می‌توان تو را گفتن پیشوای آزادی

فرخی ز جان و دل می‌کند در این محفل

دل نثار استقلال، جان فدای آزادی
@MostafaTajzadeh
✍🏻علی اصغر خدایاری مدرس دانشکده فنی دانشگاه تهران نوشت:

🔸‏امشب رییس دانشکده با من تماس گرفت و گفت از طرف مرجع سازمانی بالاتر فرد دیگری برای تدریس درس من درنظر گرفته شده است و من دیگر مجاز به حضور در کلاس نیستم. هفته پیش ایشان به من گفته بود که اگرچه دانشکده مایل به ادامه تدریس من است، ولی از طرف #دانشگاه برای قطع رابطه با من تحت فشار قرار دارد.

#صبح_ما
پ.ن: همسرجان از شنیدن این خبر خیلی ناراحت شد و در گفتگوی تلفنی با دوست عزیزش دکتر خدایاری از این که استاد باسواد، محبوب، پاک و صادق و شریفی چون او را برنمی تابند اظهار تأسف کرد.
به کجا چنین شتابان!

@MostafaTajzadeh