مرا مست لقا سر در بیابان جهان دادی


ندانستی زمستان غیر لغزیدن نمی آید



#صائب_تبریزی

#میم

من جفای تو کشم، زخم زبان هم بخورم

لطف کن موقع خنجر زدنت غضه مخور

#کوروش_نامی

#میم

فلک روی خوشی هم دارد و ما غافلیم از آن

اگر بگذارد این اوهام و این بگذار و بگذرها

#الف_مهاجر

#ف

گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب

از خدا هرگز نخواهم خواست، جز مرگِ رقیب

#هلالی_جغتایی

#گاف

"این زخم خورده را به ترحّم نیاز نیست، خیر شما رسیده به ما؛ مرحمت زیاد!"

#فاضل_نظری

#الف

اگر چه
رند و خراب و گدای خانه به دوشم
گدایی در عشقت به سلطنت نفروشم ...

#شهريار

#الف

دل تنگ خویشتن را
به تو می دهم ، نگارا

بپذیر تُحفهٔ من ،
که عظیم تنگ دستم.

#اوحدی

#دال

در بزم ما به باده و جام احتیاج نیست
ما را بس است مستی ذکر مدام دوست

#_صائب_تبریزی

#دال

خوش امدی که یارم شدی
امدی در دل و دلدارم شدی

برای این دل و تنهایی من
تو دگر محرم اسرارم شدی


#محمد_امین

#خ

تا کی به بوسه از عکست اکتفا کنم؟

وقتی که آب هست چه جای تیمم است؟


#ناصر_بقالی

#ت

نه دست عهد گرفتی که پای وصل بدارم

به چشم خویش بدیدم خلاف هر چه بگفتی


#سعدی

#نون

تب کردن تو ، مردن من هر دو بهانه ست ..

عشق است که بین من و تو در تب و تاب است


#بهمن_صباغ_زاده

#ت

زمینگیرم به افسون دل بی‌مدّعا ،بیدل

در آن وادی‌که منزل نیز می‌افتد به راه آنجا


#بیدل_دهلوی

#ز

سخت دشوار ست تنها ماندن از دلدار خویش

با که گویم حال تنها ماندن دشوار خویش


#امیر_خسرو_دهلوی

#سین

دیدی که چه غافل گذرد قافله عمر

بگذاشت به شب خوابت و بگذشت شبابت


#شهریار

#دال

می‌شود اوقات مردم صرفْ در تعميرِ تن

فکرِ آزادی ازين زندان ندارد هيچ کس


#صائب_تبریزی

#میم

سیر باغی که بود بی تو ، کم از ماتم نیست

می کند سایه ی هر نخل سیه پوش مرا


#عالی_شیرازی

#سین

نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند

همه اسمند و تو جسمی، همه جسمند و تو جانی


#سعدی

#نون