‌‌‌‌‌ 

صبح یعنی
ڪـــــوچ غم
با بودنت از جان من...

#هماڪشتگر
#ص

اے ڪه
از‌ صبح بهار
نیز دل انڪَیزترے
شاخه‌ے نسترنے پیچڪ آغوش منے

صبح
آغاز شد و‌
چشم دلم‌ منتظرت
پلڪ بڪَشاے ڪه آغاز من و جان منے.


#هماڪشتگر
#الف

#صبح_آغاز_شــد_و‌
چشـ.....ـم دلـ.......ـم منتظـ......ـرت

پلڪ

بڪَشـ.......ـاے
ڪہ آغـ.......ـازِ
مـ...ـن و #جان_منـــ ے.....


#هماڪشتگر

#ص
.

صبح آغاز شد و‌ چشم دلم منتظرت

پلڪ بڪَشای کہ آغازِمن و جان منی

#هماڪشتگر
‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#ص

مـاهِ مــــن
امشـب  بتـــابان
نور خــود برجان مـــــن !

ڪز تمام ظلمـــت و تاریڪیِ شب
خستـــه ام ...!



#هماڪشتگر

#م

عشــق

ڪوتاه است و

درمانش بلند

#هماڪشتگر
#ع

‌‌‌‌‌ 

افسوس ڪہ
آینـــــده "ما"
فعـل بعیـد اسـت...



#هماڪشتگر
#الف

ڪمے عشق و غزل با یک ترانه

ڪند شیرین به ڪام صبح دنیا

#هماڪشتگر


#ک

امشب از شدت غم ره سوے باران زده ام
بے تو قید همه را راحت و آسان زده ام

سردے دست ونگاهت ڪمر عشق شڪست
بے تو  دل را به دل سرد زمستان زده ام!!


#هماڪشتگر

#الف

آمده‌ام صبح بهارم شوے
آینه‌ے قلب و نڪَارم شوے

آمده‌ام از سر لطف و ڪرم
ماه من و مونس و یارم شوے

#هماڪشتگر


#الف

ظهر است و ڪمے مهر و ڪمے عشق و
ڪمے اوج تمنا
خواهد ڪه به دل
از خوشے عصر دهد مژده دو چندان...

#هماڪشتگر
#ظ

ظهر است و ڪمے مهر و ڪمے عشق و
ڪمے اوج تمنا
خواهد ڪه به دل
از خوشے عصر دهد مژده دو چندان...

#هماڪشتگر
#ظ

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 

نجواے دل
نباشـــــد جــز
گفتگـــــوے با "تـــــو"...!!



#هماڪشتگر

#ن

.
آفتاب عمر من باش
ڪہ بے هیچ هراس ،
صبح را با تو
تمنا ڪنم از ظلمت شب

#هماڪشتگر ‌

#آ

.
آفتاب عمر من باش
ڪہ بے هیچ هراس ،
صبح را با تو
تمنا ڪنم از ظلمت شب

#هماڪشتگر ‌

#آ