نیست در حلقه‌ی مستان ز من آلوده‌تری

اهل هر سلسله انگشت نمایی دارد

#نظیری_نیشابوری

#ن

ناوک غم جان شکافد سینه گر جوشن شود
عشق مغناطیس گردد دل اگر آهن شود


#نظیری‌_نیشابوری

#نون

نامه‌بری گر آورد، نامه‌ای از دیار او

بس که ز مهر سایمش بر مژه توتیا کنم

#نظیری_نیشابوری

#نون

به سر باده‌فروشان که به مسجد نرویم

تا به میخانه نمی در ته پیمانه‌ی ماست!

#نظیری_نیشابوری

#ب

هوس ‌پروانه است اما به گرد دود می‌گردد

نظر خوب است اما دل غبارآلود می‌گردد

#نظیری_نیشابوری

#ه

هوس ‌پروانه است اما به گرد دود می‌گردد

نظر خوب است اما دل غبارآلود می‌گردد

#نظیری_نیشابوری

#ه

در پرده ره ندادند وقت سخن صبا را
من نیک می‌شناسم پیغام آشنا را

#نظیری_نیشابوری

#دال

از لبِ تو
بوسه‌ای
از ما
گریبان باختن

#نظیری_نیشابوری


#الف

نیازارم ز خود هرگز دلی را
که میترسم در آن جای تو باشد

#نظیری_نیشابوری

#ن

گَرَم صَـد بار سوزی، باز بَر گِرد ِ سَرت گَردم

نیم پروانه کَز یک‌سوختن از دَست‌وپا افتم

#نظیری_نیشابوری



#گ

نیازارم ز خود هرگز دلی را
که میترسم در آن جای تو باشد

#نظیری_نیشابوری

#ن

در دیاری که سجود خم ابرو رسمست

غیرمحراب کج و قبله ویران مطلب

#نظیری_نیشابوری

#د

هر جراحت ڪه دلم
    داشت به مرهم بِه شد

داغ_دوری ست ڪه
جز وصل_تـو درمانش نیست

‏‌ #نظیری_نیشابوری⁩


#ه

حدیث صفحه رخسار یار و طاق ابرو چند

«نظیری » جزو اورادی گزین و کنج محرابی

#نظیری_نیشابوری

#ح

به مویی بسته صبرم، نغمه ی تار است پنداری
دلم از هیچ می‌رنجد، دل یار است پنداری

#نظیری_نیشابوری
#ب

رسوا منم، وگرنه تو صدبار در دلم
رفتی و آمدی که کسی را خبر نشد

#نظیری_نیشابوری

#ر

محبّت دردِ جانسوزی‌ست کز وی هر که می‌سوزد

نه ساکن می‌شود سوز و نه ظاهر می‌شود دودش

#نظیری_نیشابوری

#م

محبّت دردِ جانسوزی‌ست کز وی هر که می‌سوزد

نه ساکن می‌شود سوز و نه ظاهر می‌شود دودش

#نظیری_نیشابوری

#م