‍‌  
ڪه تسڪین مےدهد چشمت غم جانسوز تبها را

#نجمه_زارع
#ک

چه شد در من؟! نمیدانم
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم ...

#نجمه_زارع

#چ

.
تا تو نقاش دلِ تنگ منی، دقت کن


برگ‌ها را نکنی زرد! دلـم می‌گیـرد...



#نجمه_زارع
#ت

وقتی  از  چشم تو افتادم دل مستم شکست

عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست

#نجمه_زارع
#و

آه! یک عالمه حرف است که باید بزنم
ولی انگار زبانم شده پامال دلم

مردم شهر! خداحافظتان من رفتم
کسی از کوچه غم آمده دنبال دلم،،،

#نجمه_زارع

#الف

میان جاده بدون تو خوب می‌فهمم
نوشته‌های غم انگیز کامیون‌ها را

#نجمه_زارع
#م

پشت دیـوار همین کوچه به دارم بزنید
#مـنکه_رفتم بنشینید و هـوارم بزنید

باد هـم آگهی مرگ مـرا خواهد برد
بنويسيد که: " #بدبودم" و جـارم بزنید


#نجمه_زارع

#پ