‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تو همانی که در اندیشه و تقدیر قلم
عشق را قاعده کردی و غزل ساخته ای

#سیاوش_عباسی
‌   
#ت

شراره می‌کشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان بُرد سوی دفتر دست؟


به همدلی، همه‌کس دست می‌دهد اول
فدای همتِ مردی که داد آخر دست...

#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد

#ش

نذر ڪردم‌ ڪه..💜‌
چو بر دار دلت لانه ڪنم
روے زانوے خودم،
مـــوے «تــو» را شانه ڪنم
گرچه مَجنون‌ شدن ا
نگار به‌من می‌آید
قصد دارم‌ڪه
تو را لیــــلیِ دیوانه ڪنم


#محمد_بزاز

#ن

داریوش
به نام من

‌
ڪاش
می‌توانستم
سڪوتت را ببوسم
وقتی ڪه به من
فڪر می‌ڪنی


#فرشيد_جوانبخش
‌

#ک

دلچسب تر از عشق نباشد به جهانم



دورے ز تو و عشق تو هرگز نتوانم


#امیر‌عباس_خالقوردے

#دال

.


دور شدم از این جماعتی ڪه
نخواستند من و تو
حتی در چند خطِ شعر هم
ڪنار هم باشیم...!




#مژگان_بوربور
#دال

دلا دیدے کہ جانانم نیامد .!

   #بہ_درد_آمد_بہ_درمانم_نیامد .!


#عطار

#دال

.

ای دل اگر فراق او و آتش اشتیاق او
در تو اثر نمی‌کند تو نه دلی، که آهنی

هم به در تو آمدم از تو که خصم و حاکمی
چارۀ پای بستگان نیست به جز فروتنی

#سعدی

#الف

شد گرفتاری فزون در روزگار خط مرا
خاک دامنگیر شد آخر غبار خط مرا



# صائب

#ش

یکساعت عشق صد جهان
بیش ارزد

صد جان به فدای عاشقی
باد ای جان ..


#مولانا
#ی

مصطفی نوروزی
عشق

گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست

رنگ رخسار خبر می‌دهد از سر ضمیر

#سعدی

#گ

‏دِلم می‌خواست چیزی بهش بگویم که بِداند چقدر دوستش دارم؛
گفتم تو مسیحِ منی ..

#عباس_معروفی


#د

بر کش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز 
که سلیمان گل از باد هوا باز آمد
#حافظ

#ب