"پنجشنبه"ها
دلت بهانه جو می شود
می گیرد ...و نفس ت را بَند می آورد
دلت برای کسی تندتر می زند
در هر دم و بازدمی
عشق را فریاد می زند
دلت همانی را می خواهد که نیست
آشوب می شود می گیرد
بی‌تاب و بیقرار می شود
بیقرارِ ...
بیقرار ...

#رضا_کریمی

#پ

کاش
راه گم می کردی
توی یکی
از عصرهای
دلگیر
میان دلتنگی هایم پیدایت میشد ...


#رضا_کریمی

#ک

 چه قدر
این صبح ها را ....
دوست دارم مانند تو ...


#رضا_کریمی..

#چ

هر بار که
قلم در دستم می گیرم
معجزه می کند!
تو را با خودش می آورد
و دستت را در دست شعرهایم
می گذارد
و نقش میزند اعجاز عشقت
را لابلای اشعارم
تا دیوان دیوان وصف تو گوید...

#رضا_کریمی

#ه

‌‌‎‌          

‏اگر
مانده بودی
اینهمه
اسیر گذشته ها نبودم ...

#رضا_کریمی

‌
#الف

تو که
نباشی شهـریور
هم
می ماند بلاتڪلیف
که بیاید یا نه
من اما
تکلیفم روشن است
شهریور
را فقط با مهر تو میخواهم ...

#رضا_کریمی

#ت

وسط
این همه مضمون
غزل پردازی
باز هم
عصر شد و دل تو را کم دارد ...

#رضا_کریمی

#و

غافلگیرَم کن

‌‌‌ امشب بیا
" قرارم " و "جانمِ" باش....

#رضا_کریمی

#غ

.
دل
چه صبر و اشتیاقی
دارد
برای اینهمه
جمعه های انتظار ...

#رضا_کریمی


#د

          

بگـمانم 
حڪایت دلگـیریِ
عصرهای
پائیزی
این باشد ڪه تو نیستی ...


#رضا_کریمی
#ب

عصرهای
جمعه انگار از آسمان
باران دلتنگی
می بارد
فقط
باید پناه گرفت
در آغوشی
که دلتنگش
شده ای
آغوشی که عطر عشق دارد ...

#رضا_کریمی

#ع