.
دیدار تو
طلیعهٔ صبح سعادت است
تا ڪے ز مهر طالع آن میدهد به من
افسرده بود
ســایهے دلــم بیعـشق
اينبوےزُلفِڪیستڪهجانمیدهدبهمن!
ُ#هوشنگابتهاج.
#د
دیدار تو
طلیعهٔ صبح سعادت است
تا ڪے ز مهر طالع آن میدهد به من
افسرده بود
ســایهے دلــم بیعـشق
اينبوےزُلفِڪیستڪهجانمیدهدبهمن!
ُ#هوشنگابتهاج.
#د
اگر عشق را
با تمام قلب خود
بخشیدی
و او آن را نخواست
نمیتوانے آن را
بازپس بگیرے
قلب تو،
براے همیشه
از دست رفته است...
#سیلویا_پلات
#الف
اگر عشق را
با تمام قلب خود
بخشیدی
و او آن را نخواست
نمیتوانے آن را
بازپس بگیرے
قلب تو،
براے همیشه
از دست رفته است...
#سیلویا_پلات
#الف
ز آفتابِ قیامت اگر خبر داری
به فرقِ بیکلهان، سایه کن، غبار مریز
#بیدل_دهلوی
#ز
به فرقِ بیکلهان، سایه کن، غبار مریز
#بیدل_دهلوی
#ز
یکی را دوست میدارم
معین
یڪی را دوست دارم....ولی افسوس ک او نمیداند😔😔😔😔😔😔
.
إقرَا بِسمِ رَبڪـُ اَلچشمِ سیاه
میڪنم عمرم در
این دنیا تباه....
هَرڪہ با چشم تو رودَر رو شوَد
می شوَد آلودهےِ
صدها ڪَناه..!!
#صائب_تبريزی
#الف
إقرَا بِسمِ رَبڪـُ اَلچشمِ سیاه
میڪنم عمرم در
این دنیا تباه....
هَرڪہ با چشم تو رودَر رو شوَد
می شوَد آلودهےِ
صدها ڪَناه..!!
#صائب_تبريزی
#الف
در دلم
بود که همراه
#تو باشم ، همه عمر
چه کنم قصدِ من و ، دل
همه بی حاصل بود
#راحم_تبریزیᬉ
#د
بود که همراه
#تو باشم ، همه عمر
چه کنم قصدِ من و ، دل
همه بی حاصل بود
#راحم_تبریزیᬉ
#د
وقتی مرا میبوسی
پسر بچهای شیطان میشوم
که روی ابرها نشسته
و با انگشتان خدا بازی میکند.
روحاله_باقری
#و
پسر بچهای شیطان میشوم
که روی ابرها نشسته
و با انگشتان خدا بازی میکند.
روحاله_باقری
#و