.

#ای_برادر_تو_همان_اندیشه‌ای...
مابقی خود استخوان و ریشه‌ای...
#گر_گل_است_اندیشه‌تو_گلشنی...
ور بود خاری تو هیمه گلخنی...
#گر_گلابی_بر_سر_و_جیبت_زنند...
ور تو چون بولی برونت افکنند...

#مولانای_بلخی
#الف

.

.

هر چه دادم به او...
#حلالش_باد...

#غیر_از_آن_دل...
که مفت بخشیدم...

#فروغ_فرخزاد
#ه

.

خدایا دلم را گشادی بده...
#دکان_غمم_را_کسادی_بده...

#بده_شادئی_از_پی_شادئی...
گشادی پس هر گشادی بده...

#فیض_کاشانی
#خ

.

اگر باشد شبی روشن...
کجا باشد به جای روز...

و گر باشد شبه تابان...
کجا دردانگی کردن...

#مولانای_جانم
#الف

.

"تو"
خواستنى ترين
دست نيافتنىِ اين شهرِ شلوغى

#علي_قاضي_نظام



#ت

آن یار ڪه دین و دل مردم به فنا داد





فتواے من این است ببوسید لبش را

#غلامرضا_سلیمانی

#الف

اے شهنشاه بلنداختر خدا را همتی




تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما


#حافظ

#الف

دردم بہ جان رسید وطبیبم پدید نیست.




دارو فروش خستہ دلان را دكان كجاست

#خواجوى_كرمانى

#د

« هراس از باد هجرانے نداری؟»وصل مے پرسد؛



واز عاشق، جوابِ«هرچه باداباد!» مے آید

#حسين_منزوی

#ه

نثار بوسهٔ او نقد جان چرا نڪنم!؟




ڪه تا رسیده به لب،جان به لَب رسیده مرا...

#صائب_تبریزے

#نون

دوسٺٺ‌دارم

با غمی..

بےحد...


#وحیدبیگدلے
#د

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

گر تو برانی مراجان ز فراقت دهم
جان بوصالت دهم گر تو بخوانی مرا

#فیض_ کاشانی

#گ

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎

چهره زرد من، از هجر رخت گلگون شد
بس ڪه خون دلم از دیده به رخسار برفت

#شاطرعباس_صبوحی

#چ

ذوق صحبت،
میل عشرت،
سیر گل،
دیدار یار
من چه دانستم
که حسرت این‌ قدَر دارد بهار....

#فیاض _لاهیجی
#ذ

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌

یار آنجا و من این جا،
وه!
چه باشد گر فلک

یار را این جا رساند، یا برد آنجا مرا

#هلالی _جغتایی
#ی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌

‌روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی
آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا

#مولانا
#ر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎

هرگز دلم ز کوی تو جائی دگر نرفت
یکدم خیال روی توام از نظر نرفت

#عبید_زاکانی
#ه

شب هاي بي تو شعر مي نوشم و
مست مي شوم به ياد چشمانت
آسوده مي خوابم
و بامداد فردا
باز هم خمار چشم تؤام...


#سارا_قبادی
#ش

به عشق ڪوش، اگر حاصل از جهان طلبی



ڪه زندگانے بے عشق،زندگانے نیست

#رهی_معیرے

#ب