گاهے حس میکنم
خدا هم دلش میشکَنَد از خلقتِ مردها؛

وقتے زنے
به خاطر یڪ مَرد
گریه میکند ....

#ریحانه_تحویلی.

#گ

اے در میان جان و جان از تو بے خبر

وز تو جهان پر اسـت و جهان از تـو بے خبر

#عطار

#الف

.
از غمت مردیم و یک تکبیر هم بر ما نگفتی
چون تو سنگین دل ندیدم دلبری، اللّٰهُ اکبَر.

#فرصت_الدوله_شیرازی

#الف

چشم مستت چه کند با من بیمار امشب ؟





#رهی معیری

#چ

شب به تنهایی خودش،
مأمور بر آزارِ ماست...

وای از آن ساعت
که با"غَم"هم تبانی میکند...


#حسین_فروتن

#ش

ما را به غَم عِشق همان عِشق علاج است!

#بیدل_دهلوی


#میم

بس ڪه تن خستہ
و دل زار شد از بار غمت
ترسم آخر ڪه بہ ڪَوشت نرسد زارے ما



#فروغی_بسطامی


#ب
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌࿐‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

درد فراق بیشتر است از توان من...

#فاضل_نظری
#دال

تو..
ڪہ هم صحبت..
تنهایی شب‌هاے منی...

..پس ڪجا
مانده‌اے امشب
ڪہ سحر نزدیڪ است...؟!

#___مهدی_صارمی
#ت

کُهنه قُماری اَست غَزَل ساختن..!
یک شَبه،دَه قافیه را باختَن..!!

دَست خَراب اَست،چرا سَر کُنم؟
"آس" نِشانَم بِده باوَر کُنم...!


#علیرضا_آذر
#ک

ای از نظر گشته نهان
ای همه را جان و جهان

بار دگر رقص کنان
بی‌دل و دستار بیا

  روشنی روز تویی
شادی غم سوز تویی

ماه شب افروز تویی
   ابر شکربار بیا

#مولانا
#الف

زان شبی که وعده کردی روز بعد

                     روز و شب را می‌شمارم روز و شب



#حضرت_مولانا
#ز

هم بسوزی
هم بسازی
هم بتابی
در جهان

آفتابی؟
ماهتابی؟
آتشی؟
مومی؟

بگو...

#مولانا
#ه

هر چیزی که در جستنِ آنی، آنی

#مولانا
#ه

هنوز اگر تو بیایی، دوباره می شوم آغاز...

#حسین_منزوی
#ه

قصه‌ی روز و شب من
سخنی مختصر است

روز در خواب و خیالاتم و
شب بیدارم ...!


#مهدی_اخوان‌ثالث


#ق

هزارانْ جانِ ما و بهتر از ما
فِدایِ تو، که جانِ جانِ جانی

دِگَر، وَصْفِ لَبَش دارم وَلیکِن
دَهانِ تو بِسوزَد گَر بِخوانی


#ناشناس


#ه

تو را من چشم در راهم شباهنگام

#نیما_یوشیج



#ت

هر کجا او جلوه دارد عرض هستی مفت ماست

عکس را آیینه می باید نفس در کار نیست

#بیدل_دهلوی


#ه