چو از دستش خورم بـاده منم آزاد و آزاده

#مـولانــــا

#چ

کافر عشقم اگرغیر تو کس باشد مرا ...

#فیض_کاشانی

#کاف

جان چه کار آید اگرپیش تو قربان نشود ...

#مولانا

#جیم

خبرت هست که ما را
شده‌ای خواب و خیال؟!

#راحم_تبریزی
#خ

صبح دل‌گرم
ِ

حضورِ لبخندِ ٺـوسٺ

چرا ڪه ٺـو از ٺبارِ خورشیـدی


#آرمان_آرام


#ص

آن دم کہ تو بیدار شوے صبح شود ...



#مسعود_کوثری


#الف

ناز بر من کن که نازت می‌کشم تا زنده‌ام

نیم جانی هست و می‌آید نیاز ازمن هنوز

#وحشی_بافقی

#ن

تبِ ترانه‌های مدیترانه با صدای الیسا به دیواره‌های گلویم می‌کوبد، مردمک‌هایم مثل عصر لبنان بوی قهوه و گریه گرفته، جایی میان خاک وجودت برای ریشه‌هایم باز کن، می‌خواهم تا عقابها قَد بکشم.....!!

دیده ام دفتر پیمان وفا حرف به حرف

نام خوبان همه ثبت است ، همین نام تو نیست...

#نظیری.

#د

من جز برای #تُ نمیخواهم خودم را
ای از همه من‌هایِ من بهتر، منِ #تُ


#قیصر_امین_پور
‌‌
#م

صنوبرا، تو چه دل بسته اے بهر شاخی؟


چو سرو باش، ڪه از بار دل شوے آزاد...



#هلالی_جغتایے

#ص

دانی که آرزوی
تو
تنهاست در دلم...

#هوشنگ_ابتهاج

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
#د

حیف! فریاد مرا بغض به یغما برده


یک بغل حرف، ولی محض نگفتن دارم...

#جواد_نوروزی

#ح

قسم به شب که چراغ دو چشم روشن تو


تمام سهم من از روشنایی دنیاست...

#معصومه_صابر

#ق

ثواب من همه شد عین رو سیاهی من
که خواجه در غضب آمد ز بی گناهی من

فغان که دور فتادم ز کوی ماه وشی
که در گدایی او بود پادشاهیِ من

#فروغی_بسطامی

#ث

چون نباید به نظر حسن لطیفی که تراست

خواب نادیده چه تعبیر توانم کردن؟

#صائب_تبریزی

#چ

هرگز نچیده‌ایم جز آشفتگی‌ گُلی

سنبل به باغِ طالعِ ما دسته‌دسته است

#بیدل_دهلوی

#ه

ژولیده زلف فتنه‌خو، مخمور چشم کینه‌جو

موها پریشان کرده او، خون‌ها چکان از هر طرف

#امیرخسرو_دهلوی

#ژ

شرابِ کهنه‌ی ما شیره گشت از واژگون بختی

اگر زین‌سان بماند، هفته‌ای انگور می‌گردد!

#طالب_آملی

#ش