هیچ میگویی اسیری داشتم حالش چه شد

#محتشم کاشانی

#ه

تو بگو
با دل دیوانه بی یار
چه کنم ..


#سجاد_بیرامی

#ت

.
لاف عشق و عاشقی را
وه چه آسان میزنیم
خودخزانیم و دم ازشوقِ بهاران میزنیم
بر زبان جاری همه
مهر است و عهد است و وفا
لیڪ جمله در عمل خنجر به یاران میزنیم....



#حضرت_مولانا‌

#لام

.
سوداے تو را
بهانہ‌اے بس باشد
مستـانِ تو را ترانہ‌اے بس باشد
درڪشتنِ ما
چہ می‌زنی تیغِ جفا؟
مــا را سـر تازیانہ‌اے بس باشد....




#حضرت_مولانا

#س

حضرت عشق بفرما که دلم خانه توست

سر عقل آمده هر بنده که دیوانه توست

#مولانا

#ح

تو خدای منی ، من بنده تو...

#مولانا

#ت

ز پیش دیده تا جانان من رفت
تو پنداری که از تن جان من رفت
سر و سامان مجو از من چو رفتی
تو چون رفتی سر و سامان من رفت

#وحشی_ بافقی
#ز

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌

هر که بر دارد مرا از خاک، اندازد به خاک
میوهٔ خامم، به سنگ از شاخسار افتاده‌ام

#صائب

#ه

عصر یعنی یک هوای بی قرار
دلخوشی بی دلیل و بی شمار

دیدن لب خنده ای عین حباب
چیدن احساس بکری صد هزار

#هماکشتگر

#عین

تنها به غمم تسکين، بخشد غزلِ حافظ
آنجا که چه زيبا گفت: "داد از غمِ تنهايی"

#محسن_دولتی

#ت

مَــرا آزار کُن تا می‌تَوانی

وَفاداری بِبین‌و سَخت‌جانی

#وحشی_بافقی

#میم

دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم
زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست

شکر خدا که از مدد بخت کارساز
بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست

ُ#حافظ

#د

.

درحَشر چو پرسند #سرمایه چه
دارے...؟
ڪَـویم ڪه :
#غم‌یار و....
غم یار و....
دڪَر هیچ....!!



#عرفی_شیرازی

#د

دوستت دارم
در این شب دلپذیر
عطر تو
چراغ بینایی من میشود


#شمس_لنگرودی

#د

در روزگارِ هجرِ تو، روزم سیاه شد
بر روز من ببین که چه‌ها کرد روزگار

هلالی_جغتایی

#د

دلا عزم سفر دارم از آن در گفتم آگه شو
اگر با من رفیقی می‌روم آمادهٔ ره شو

بهشتی هست نام آن مقام عشق و حیرانی
ولی تا عقل هست آنجا نشاید رفت آگه شو

#وحشی_بافقی

#د

M.nikoo

‌
چه غریب ماندی ای دل،،،
نه غمی نه غمگساری،
نه به انتظارِ یاری،
نه ز یار، انتظاری،!



#هوشنگ_ابتهاج

#چ

هم چنان در خاک و خون غلتانش باید جان سپرد
خسته‌ای کامید دارد از نکورویان وفا

#عراقی

#ه

شَرع من گفته حرام است تن نامحرم
توبه را بهر همین کار سفارش کردند

#میلاد_محمدزاده

#ش

خانمانسوز بود آتش آهی گاهی
ناله ایی میشکند ، پشت سپاهی گاهی

قصه ی یوسف و آن قوم چه خوش پندی بود
به عزیزی رسد افتاده به چاهی گاهی

#معینی_کرمانشاهی

#خ