⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
615 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی

وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند

#حافظ

قانون گردباد بوَد روزگار را

جز خار و خس، زمانه به بالا نمی‌برد

#کلیم_کاشانی

‏صورتگر چشمان غمگین تو خواهم بود

بگذار تا چون آینه در خدمتت باشم...

#حسین_منزوی

جز نقش‌های درهم رؤیا چه دیده‌ایم؟

ما را به خواب می‌کند افسانهٔ جهان

#سهراب_سپهری

سرِ دار محبت سر فرازی برنمی‌دارد
اناالحق گفتن منصور بازی برنمی‌دارد

زمین از خاکساری‌ها ز سر تا پا تواضع شد
سر میدان الفت تُرک‌تازی برنمی‌دارد

#صامت_بروجردی

چه ترسانی دل ما را ز داغ آتش دوزخ

من از عشق تو میسوزم، مرا آتش چه می‌باشد؟

#راحم_تبریزی

نسیم صبح بوی گل پراکند
افق دریایی از نور است و لبخند

دل افروزان شادی را صدا زن
سیه کاران غم را در فرو بند...

#فریدون_مشیری

غرض نقشی‌ست کز ما باز مانَد
که هستی را نمی‌بینم بقایی

#سعدی

لطفی کن و تیری دگرم سوی دل انداز
کان تیر نخستین که زدی بر جگر افتاد

پرسیدن یاران کهن رسم قدیم است
چونست که در عهد تو این رسم برافتاد؟

#کمال_خجندی

هزار جامه‌ٔ پرهیز دوختیم و هنوز

نظر ز روی تو بر دوختن میسر نیست...

#اوحدی_مراغه‌ای


ظلمتکدهٔ تن بنه ای جان و سفر کن
تا چند در این خانه بسازم بظلامی

چون شمع ببوی نفس صبح بمیرم
گر باد سحر آورد از دوست پیامی

#آشفته_شیرازی

پنجره‌ها بسته‌اند عشق پدیدار نیست

دیده‌ی بیدار هست دولت دیدار نیست

#سيمين_بهبهانی

از داغ غمت، هر که دلش سوختنی نیست
از شمع رخت، محفلش افروختنی نیست

گِرد آمده از نیستی ، این مزرعه را برگ
ای برق مزن ، خرمن ما سوختنی نیست

#حبیب_خراسانی

#الف
ویران شدم‌ و هیچ نگفتم که نگـویی
اين مـَرد عجب عـاشقِ كم حـوصله اى بود...!

#محمدرضا_تركى▫️

زان شب که ماه خویش نمودی به عاشقان

چون چرخ بی‌قرار ، کسی را قرار نیست

#مولانای_جان

سعی نابرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر می‌طلبی طاعت استاد ببر

روز مرگم نفسی وعده‌ی دیدار بده
وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر...

#حافظ

هرگز نمی‌شود ز دلم صورت تو محو

خوش کنده‌اند نام تو را در نِگین ما

#سعیدا_یزدی

لاله رو هست ولی
داغ غمش نیست به دل

کی سر پرسش
خونین جگران دارد یار؟

#شهریار

قصد خوابی نشود رهگذر چشم که چون

چشم ما را همه شب مقصد و مقصود تویی

#احسان_شفیع‌پور

نورِ حق داده چنان جلوه مرا پیش کسان
همچو خورشید که رخشنده‌تر از یک قمر است

با چنین حال مکن تکیه تو بر قافِ امل
بگشا بال عمل زان‌ که مثال سِپر است

#بهمن_سرباز

ای ساربان آهسته رو با ناتوانان صبر کن

تو بار جانان می‌بری من بار هجران می‌برم

#سعدی

#الف