This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاهی دَر هُرمِ عِشقَت چُنان گرمیّ و جَذّاب
بَر تَنَت دَست میکِشَم داغِ حَرارَت داری !
#حبیب_ارمکان
#گاف
بَر تَنَت دَست میکِشَم داغِ حَرارَت داری !
#حبیب_ارمکان
#گاف
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
AUD-20240611-WA0005
<unknown>
خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
کآخِر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاهِ حُسن خدا را بسوختیم
آخِر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
اربابِ حاجتیم و زبانِ سؤال نیست
در حضرتِ کریم، تمنا چه حاجت است
محتاج قِصه نیست گَرَت قصدِ خون ماست
چون رَخت از آن توست، به یغما چه حاجت است
جامِ جهان نماست ضمیرِ منیرِ دوست
اظهارِ احتیاج، خود آن جا چه حاجت است
آن شد که بارِ منتِ مَلّاح بردمی
گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
اَحباب حاضرند، به اَعدا چه حاجت است
ای عاشقِ گدا چو لبِ روح بخشِ یار
میداندت وظیفه، تقاضا چه حاجت است
حافظ! تو خَتم کن که هنر خود عَیان شود
با مدعی نزاع و مُحاکا چه حاجت است
#حافظ _ غزل ۳۳
آوا🎙
ژاله صالحی
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
کآخِر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاهِ حُسن خدا را بسوختیم
آخِر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
اربابِ حاجتیم و زبانِ سؤال نیست
در حضرتِ کریم، تمنا چه حاجت است
محتاج قِصه نیست گَرَت قصدِ خون ماست
چون رَخت از آن توست، به یغما چه حاجت است
جامِ جهان نماست ضمیرِ منیرِ دوست
اظهارِ احتیاج، خود آن جا چه حاجت است
آن شد که بارِ منتِ مَلّاح بردمی
گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
اَحباب حاضرند، به اَعدا چه حاجت است
ای عاشقِ گدا چو لبِ روح بخشِ یار
میداندت وظیفه، تقاضا چه حاجت است
حافظ! تو خَتم کن که هنر خود عَیان شود
با مدعی نزاع و مُحاکا چه حاجت است
#حافظ _ غزل ۳۳
آوا🎙
ژاله صالحی
Forwarded from Chanel_ sher & Ava
مطربِ عشق عجب ساز و نوایے دارد
نقشِ هر نغمه ڪه زد راه به جایے دارد
عالَم از نالهٔ عُشّاق مبادا خالی
ڪه خوش آهنگ و فرح بخش هوایے دارد
پیر دُردے ڪِش ما گر چه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایے دارد
محترم دار دلم ڪاین مگسِ قندپَرست
تا هواخواهِ تو شد فَرِّ هُمایے دارد
از عدالت نَبُوَد دور گَرَش پُرسد حال
پادشاهے ڪه به همسایه گدایے دارد
اشڪِ خونین بنمودم به طبیبان گفتند
دردِ عشق است و جگرسوز دوایے دارد
ستم از غمزه میاموز ڪه در مذهبِ عشق
هر عمل اجرے و هر ڪرده جزایے دارد
نغز گفت آن بتِ ترسابچهٔ باده پرست
شادیِ رویِ ڪسے خور ڪه صفایے دارد
خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
و از زبان تو تمناے دعایے دارد
#حضرت حافظ
آوا 🎙 #حبیب_ارمکان
.
نقشِ هر نغمه ڪه زد راه به جایے دارد
عالَم از نالهٔ عُشّاق مبادا خالی
ڪه خوش آهنگ و فرح بخش هوایے دارد
پیر دُردے ڪِش ما گر چه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایے دارد
محترم دار دلم ڪاین مگسِ قندپَرست
تا هواخواهِ تو شد فَرِّ هُمایے دارد
از عدالت نَبُوَد دور گَرَش پُرسد حال
پادشاهے ڪه به همسایه گدایے دارد
اشڪِ خونین بنمودم به طبیبان گفتند
دردِ عشق است و جگرسوز دوایے دارد
ستم از غمزه میاموز ڪه در مذهبِ عشق
هر عمل اجرے و هر ڪرده جزایے دارد
نغز گفت آن بتِ ترسابچهٔ باده پرست
شادیِ رویِ ڪسے خور ڪه صفایے دارد
خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
و از زبان تو تمناے دعایے دارد
#حضرت حافظ
آوا 🎙 #حبیب_ارمکان
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این #قحطی ستاره
که شب های بی کسی ام را
در #تاریکی فرو می بَرد
فقط از چشمانِ تو
می توان ستاره #چید...
#ابراهیم_رمضانپور
#دال
که شب های بی کسی ام را
در #تاریکی فرو می بَرد
فقط از چشمانِ تو
می توان ستاره #چید...
#ابراهیم_رمضانپور
#دال
شبی پرسیدی
بهشت کجاست
گفتم همین جاست ،
نگفته پیداست ،
لطیف و زیباست.
آغوشت بهشتی
که سراسر غوغاست...
#ابراهیم_رمضانپور
#شین
بهشت کجاست
گفتم همین جاست ،
نگفته پیداست ،
لطیف و زیباست.
آغوشت بهشتی
که سراسر غوغاست...
#ابراهیم_رمضانپور
#شین
ماہ من
در این ازدحام تاریڪے شب
پشت ڪدامین ابر جا ماندہ ای!
ڪہ بے تو
هیچ ڪدام از شبهایم بہ خیر نمیشود!
#مینو_پناهپور
#میم
در این ازدحام تاریڪے شب
پشت ڪدامین ابر جا ماندہ ای!
ڪہ بے تو
هیچ ڪدام از شبهایم بہ خیر نمیشود!
#مینو_پناهپور
#میم
Audio
خوانش مینا
روز مرگم هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از می و انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی دف بزند جمله شما دست بزنید
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلمه تاک زنید
روی قبرم بنوسید وفادار برفت
آن جگر سوخته ی خسته از این دار برفت
#وحشی بافقی
روز مرگم هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از می و انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی دف بزند جمله شما دست بزنید
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلمه تاک زنید
روی قبرم بنوسید وفادار برفت
آن جگر سوخته ی خسته از این دار برفت
#وحشی بافقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
" چه داری تو در آن
نگاهِ
افسونگر صُبح ،،
خون
به جامَم می کند
آتش
به جانَم می زَند !!
سارا_صحرا
#چ
نگاهِ
افسونگر صُبح ،،
خون
به جامَم می کند
آتش
به جانَم می زَند !!
سارا_صحرا
#چ