جمعه بهانه ایی بود
برای دیدار و آشنایی ،
حرف های عاشقانه ،
بوسه های دلبرانه و در انتها
عشقی که بین ما
چون رود جاری شد
تا درخت زندگی
از عشق ثمر دهد و سیب سرخی
بر دامنت بیفتد...


#ابراهیم_رمضانپور

#ج

جان فدای قهر و اخم و تلخ بازی های تو


خنده را بر چهره ات از اخم بهتر میکشی

#سهیل_جهانی

#ج

در پرده شکایت
زتو داریم و بیان هیچ
زخم دل ما جمله دهانست
و زبان هیچ



#غالب_دهلوی

#دال

ثانیه ، ثانیه
           نبض من

بی قرارِ 
         تپیدن برای توست...


#ابراهیم_رمضانپور

#ث

در مجلس ما
عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی
تو خوش بوی مشام است...



#حافظ

#دال

ز بی تابی بسی شب گرد کویت تا سحر گشتم


سحر همچون دعای بی اثر نومید برگشتم

#ابوتراب_بیگ_فرقتی

#ز

چگونه دلتنگ نمیشوند


مگر شهرشان شب ندارد...؟



#محمود_درویش

#چ

من از نهایت شب حرف می‌زنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف می‌زنم
اگر به خانه‌ی من آمدی
برای من ای مهربان
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه‌ خوشبخت بنگرم

فروغ_فرخزاد

#میم

‌‎

همیشه قصه شب
درهمین خلاصه شده است
تو غرق خوابی
و من غرق آرزوے توام...


#انورے

#ه

چون سلامت می‌فرستادم
به دست باد صبح
راست گو: دشنام دادی؟
یا دعا می‌کرده‌ای؟



#اوحدی

#چ

صبح یعنى تو بتابی


و مرا زنده به خود گردانی...



#هما_کشتگر

صاد

نوشتن از
صبح بخیر هایت
حسی عاشقانه است
صبح بخیرهایت کهنه شراب
من است تو تکرار کن...



#لیلا_صابری_منش

#نون

شد صبح دگر خیر مرا باز تو بشمار


غیراز تو مگر خیر دگر هست به تکرار



#مسلم_خزایی

#شین

شنبہ باشد

یا سہ شنبہ فرقے ندارد

      جز تڪرار پشتِ تڪرار

دلِ تو را ڪم دارد...

#ابراهیم_رمضانپور

#شین

سوختم صد بار
پیش او سراپا همچو شمع
پرسد اکنون باعث
سوز و گداز از من هنوز...



#وحشی_بافقی

#سین