‌

کمم در چشم خلق


امّا برای خویش بسیارم...



#بیدل_دهلوی

#کاف

عزیزم!
مردی که شبانه راه می افتد
و به بهانه ی ماه گرفتگی
تو را می بوسد،
دیوانه نیست؛

فقط کمی بیشتر دوستت دارد...


#بهرنگ_قاسمی


#عین



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

تو در  همۀ شب های من


مهتاب جانم گشته ای...



#هما_کشتگر

#ت

در این انزواے نبودنت
همه شب چون ابر بهارے باریدم...

#سمیرا_مقدم

#دال

شبتون بی غم

صبح است و چو گل خفته در آغوش نسیمم


بوی گلم و شیفتۀ هوش نسیمم

#حکیم_قدسی_گیلانی

#صاد

دلبری برد از دلم صبر و قرار


کز رخش برقع برد صبح بهار

#ملا_علیرضای_تجلی

#دال

" خورشید بُرون شد
   از بسترِ
   مااه ،،
   وَ مَن اما
   شده ام داغ تماشا
   و کمی غرق جنون !!

    سارا_صحرا

#خ

ای خوش آن صُبح که
عاشق ز شِکَر‌خوابِ وصال

دست در گردنِ معشوق حمایل برخاست ...

فیضی_دکنی

#الف

درود، صبح به خیر

نازنینا ناز کن تا من خریدارت شوم

طالب عشقت منم قربانِ دیدارت شوم...

#ابراهیم_رمضانپور

#نون

چشم را خیره کند پرتو زیبایی تو
من و از دور تماشای تماشایی تو

#صائب_تبریزی

#چ

در شرح فراقت چه نویسم که نگنجد


شرح غم هجران تو در هیچ کتابی



#سلمان_ساوجی

#دال

بوسیدن تو حتے اگر،
در سطرے از یک نامه
هم باشد
باز هم هیجان
غریبے دارد....


#احمد_عارف

#ب