مقصود عاشقان

تیشه داند که چه‌ها بر سرِ فرهاد آمد..!

#غالب_دهلوی

#ت

جُرمم این دان که زِ جان
دوست‌ترت می‌دارم..!

#عراقی

#ج

‌


‌تو تمنای من و
یار من و جان منی...

پس بمان
تا که نمانم به تمناى کسى...!

#مولانا
#ت

‌

ضعیف‌ام تا بدان غایت که گر آتش زنی بر من
به سانِ سایه دودم تکیه‌ بر دیوار برخیزد

#طالب_آملی

#ض

خوشا شما که جهان
می‌رود به کام شما...


#هوشنگ_ابتهاج

#خ

مهر در عهدت چنان کم شد که باور می‌کنم

گر کسی گوید که با یوسف زلیخا دشمن است

#احولی‌سیستانی

#م

ظهر شده
بیا و هوای تازه برسان
نفسهای تو،
عطر ارکیده هاست...


#فرشته_رحمانی

#ظ
#ظهرتون‌عطرآگین

‎‌‌‎‌

خیلی چیزها بلدم، عشقِ من!
حالا دیگر فقط می‌خواهم
تو را یاد بگیرم، نقطه به نقطه.

#عباس‌_معروفی

#خ

در "نهایتـــــ"
تنها ڪسی ڪہ
می‌خواهم
دل بہ دلش بدهم
تــــویی...

#اولگابروماس

#د

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌

‌‌‌ای که گفتی
عشق را از یاد بردن سخت نیست ...
عشق را شاید
ولی هرگز مرا نشناختی ...!

#فاضل_نظری

#الف

.

چون‌که جانان می‌رود،
ای‌جان! تو هم بربند رخت

بار دوش تن بود جانی که
جانانیش نیست ..


#نیر_تبریزی
#چ

۱۰ مرداد ماه که بلند ترین روز سال و چهلمین روز از فصل تابستان است که ایرانیان باستان این روز را جشن می گرفتند و آن را جشن چله تابستان یا چله تموز می نامیدند.🥰

این جشن هم زمان با برداشت محصول برگزار می شده و مردم برای سپاسگزاری به درگاه خداوند این روز را گرامی می داشتند، این رسم همچنان در جنوب خراسان پابرجاست
شاید یکی از درس های که امروزه از نیاکان مان که امروزه به دلیل مشکلات و گرفتاری های زندگی معاصر بیش از هرزمان دیگری به آن نیاز داریم، همین جشن های ملی است.همین بهانه های کوچک برای شادمانه زیستن.

بیشتر بدانیم👌

یک بوسه ندارد به گمانم که گناهی...!

#میرزای_قزوینی
#ی

شب از فراق تو می‌نالم‌   اے پرے رخسار


چو روز ڪَردد    ڪَویی در آتشم بی‌تـو

#سعدے

#ش

گاهگاهے که قلم حس تو را مے خواند


نفسم از سر شوق رقص کنان مے آید

#هماکشتگر

#گ

آهنگ دراز شب رَنجوری مشتاق...


با آن نتوان گفت که بیدار نباشد...

#سعدی

#الف

بی‌لبت ساغر مِی‌ آب ندارد امشب
شمع در مجلس ما تاب ندارد امشب

دل ندانم ڪہ دگر در چہ خیالست ڪہ باز
اشڪ در دیدة ما خواب ندارد امشب


#فیاض_لاهیجی

#ب