⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
613 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
مرا بهرت خصومتهاست با دل

مبادا هیچ کس را مبتلا دل ...


#امیرخسرو_دهلوی

حمیرا - قناری
گلهای جاویدان
قناری_حمیرا

‌‎‌‌‌‎❤️🌷❤️

. https://t.me/Mohamad_ehsan12
آهسته خواندی در دلم،دیوانه ها عاقلترند


دیوانگی کن با دلم،دیوانه ها کاملترند!

#نرگس_قاسمی_نیا

#الف

‌وآمـدے ڪہ بریزے بہ هم جهـانم را.


بہ ناڪجــــــا بڪشی پاے ناتوانم را.


#حسین_هدایتے

وقتی دلم به سمت تو مایل نمیشود


باید بگویم اسم دلم، دل نمیشود...

#نجمه زارع.

زهی این عشق عاشق کش، که عهد بی زمان دارد..

#هوشنگ_ابتهاج
گوشه یِ دنجِ دلت را به دلم بخشیدی


تحفه یِ قیمتے ات را به جهانے ندهم...

#سیدشهرام_علیزاده

لبریزِ یار گشتم و ترسم ڪہ مدّعے

بر من ڪند نگاھ و تماشاے او ڪند

#شفایے_اصفهانے

نخواه داغ دلم را به بوسه کم بکنی
مگر به شعله‌ی آتش شراب می‌ریزند؟


#سید_سعید_صاحب_علم

من که بخشیدم به غمها شادی ام را


از چه ویران میکنی آبادی ام را


#یڪـتا_حق_پرست
#میم
قالب از خویش تهی کرده طلب‌کار توام..

#نجیب‌_کاشانی
از ماندن بریده ام،سالهاست بی تو بارم حسرت است

#حسین_فیاضی
قرار بود،قرار ِ هم شویم نه ز دلتنگی بیقرار ِ هم شویم

#یکتا_حق_پرست

اينجا كسي‌ست پنهان ،
همچون خيال در دل ...!

#مولانا


#الف
مے ڪشد ڪارِ من از فڪرِ تو آخر بہ جنون...

#فاضل_نظری
مرا بدید و نپرسید آن نگار چرا
ترش ترش بگذشت از دریچه یار چرا

#مولانا
من و خورشید به یڪباره توافق ڪردیم

روزها نوبت او باشد و شب نوبت تو

#رضا_ڪندلوسے

آتش عشق به تدبیر نگردد خاموش

تب خورشید، خنک از دم عیسے نشود

#صائب_تبریزے

تو نباشی غم دنیا به دلم می ریزد

زندگی بی تو حرام‌ است! قباحت دارد!

#ناشناس


saeed.k.f.khaterat
<unknown>
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پر از تصمیم کبری میشدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسی های درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک میشدیم
لااقل یک روز کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر

شاعر:؟

صدا:#سعید.ک.ف
من همه در حکم توام
‏تو همه در خون منی

#مولانا
#میم