⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
610 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
در کام دل آنچه بود نفسم همه راند
هرگز نفسی نامه شرم نه بخواند

نفس بد من مرا بدین روز نشاند
من ماندم و فضل تو دگر هیچ نماند

#مولانا

.
.
دل نیست هر آن دل که دلارام ندارد
بی روی دلارام، دل آرام ندارد

هر کار ز آغاز به انجام توان برد
عشق است که آغاز وی انجام ندارد

یک خاصیت عشق همین است که عاشق
هیچ آگهی از گردش ایام ندارد

#صغیر اصفهانی

ای صخره ی شکسته گلایه نکن به موج
برخیز کار سنگ صبور ایستادن است

از دور زل بزن به رقیبت کنار او
گاهی تمام عشق به دور ایستادن است ..

#سعید_صاحب_علم

#الف
از عمر بسی نماند ما را
در سر هوسی نماند ما را

رفتیم زدل غبار اغیار
جز دوست کسی نماند ما را

#فیض کاشانی

#الف
کجاست بارشی
از ابرِ مهربان صدایت؟
که تشنه مانده
دلم در هوای زمزمه هایت
به قصه ی تو
هم امشب درون بستر سینه
هوایِ خواب ندارد
دلی که کرده هوایت ...


#حسین_منزوی

کسی که روی تو دیده‌ست حال من داند
که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند

مگر تو روی بپوشی و گرنه ممکن نیست
که آدمی که تو بیند نظر بپوشاند

#سعدی

گنه کردم گناهی پر ز لذت
کنار پیکری لرزان و مدهوش
خداوندا چه می دانم چه کردم
در آن خلوتگه تاریک و خاموش

در آن خلوتگه تاریک و خاموش
نگه کردم بچشم پر ز رازش
دلم در سینه بی تابانه لرزید
ز خواهش های چشم پر نیازش

در آن خلوتگه تاریک و خاموش
پریشان در کنار او نشستم
لبش بر روی لب هایم هوس ریخت
زاندوه دل دیوانه رستم

فرو خواندم بگوشش قصه عشق:
ترا می خواهم ای جانانه من
ترا می خواهم ای آغوش جانبخش
ترا ای عاشق دیوانه من

هوس در دیدگانش شعله افروخت
شراب سرخ در پیمانه رقصید
تن من در میان بستر نرم
بروی سینه اش مستانه لرزید

گنه کردم گناهی پر ز لذت
در آغوشی که گرم و آتشین بود
گنه کردم میان بازوانی
که داغ و کینه جوی و آهنین بود


#فروغ_فرخزاد

Zire Baroon
Naser Zeynali
𝓜𝓮𝓱𝓻𝓼𝓪.𝓷𝓲𝓴𝓸𝓸


دوباره «چشمهایت»
چه خوابی برایِ دلم
دیده اند •••؟؟

#نعیمه_المولی

جهانا کیست کز دور تو شادست
همه دور تو با جور تو بادست
جهانا غولی و مردم نمایی
که جو بفروشی و گندم نمایی
جهانا با که خواهی ساخت آخر
بکوری چند خواهی باخت آخر


#عطار نیشابوری

به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد
کمان ابرو تو را صیدم که در صیادی استادی

#شهریار

به قدش عقده مجدد بگشایم ز ضمیر
به لبش بوسه مکرر زنم ان شاء الله

گاه بر چهر منورکشمش دست مراد
که بر آن جعد معنبر زنم ان شاء الله

گه گزم لعل خوشابش چو می از جام عقیق
گاه بر مخزن گوهر زنم ان شاء الله

کردمش دست و بغل گاه به گردن چون زلف
که چو گیسوش به پا سر زنم ان شاء الله

#صفایی جندقی

رستاخیز لبهایت
کی میرسد
تا
بغلگاه بوسه ها
داغ بگذارد
بر لبهایم .

#پویان


‏سرانگشتش گره می زد به گیسو

دلم می رفت و آنجا گیر می کرد


#هوشنگ_ابتهاج

ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم
زخمه بر تار دلم زن که در آری به خروشم

من زمین گیر گیاهم، تو سبک سیر نسیمی
که به زنجیر وفایت نکشم هرچه بکوشم

تو و آن الفت دیرین، من و این بوسه شیرین
به خدا باده پرستی، به خدا باده فروشم

#سیمین_بهبهانی

پیکی بزنم به عشق تو، ساقی من
تا رام شود روحیه‌ی یاغیِ من
باید که شبی در بغلم باشی تا
آتش بکشد تنِ تو را داغی من

#زهرا_موسی_پور_فومنی

يادگار عشق داغی در دل ديوانه ماند
شمع رفت از انجمن،خاكستر پروانه ماند

گريه‌ام در دل گره شد، ناله‌ام بر لب شكست
وای بر قفلی كه مفتاحش درون خانه ماند

زير سقف آسمان نتوان نفس را راست كرد
در دل ما آرزوی نعره ی مستانه ماند

#صائب_تبریزی

تصویر سحر ‌رنگ سلامت نفروشد

صورتگر ما خامهٔ بهزاد شکستی‌ست

پیچ و خم عجزیم‌، چه ناز و چه تعین‌؟

بالیدن امواج به امداد شکستی‌ست

چون رنگ چه‌“‌بالم به غباری‌که ندارم

از خویش فراموشی من یاد شکستی‌ ست


#بیدل دهلوی

آن انگورِ سرخ ،
آویخته از شاخه ی تاکِ سیاهِ باغِ عدن ،
به انتظار چیده شدن ،
از دستانِ تـــــــــــــوست منم ،
تا شراب شوم،
به هرمِ گرمایِ جامِ دستانت ،
و بهشتی مست شود.... از این مِی،
و جهنمی محضرِ حق.... از این نوش ،
               مرا بچین ..... .

#عارف_اخوان

#الف