⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
602 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
منم و شمع دلِ سوخته، یارب مددی
ڪه دگرباره شبْ آشفته شد و باد گرفت

شعرم از ناله‌ے عشّاق غم انگیزتر است
داد از آن زخمه ڪه دیگر ره بیداد گرفت

#هوشنگ_ابتهاج

در چشمان تو
مساحتی برای مرگ و عشق است !
آیا به گمشده‌ای چون من
رخصت می‌دهی
به بیابان‌های تو بیایم
و درِ پلک‌هایت را پشت سرم ببندم
و با مرگ خود کمی خلوت کنم؟!
هرچه را که دوست دارم،
از آنِ من نیست
مرا چونان صدفی کوچک
میان بازوان خود می‌گیرد و می‌نوازد
و به ساحلم پرت می‌کند ...!


#غاده_السمان


 ‌ ‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌‌‌‌

امروز
ڪَره میزنم
خیال چشـمانت را
           با نبض دلم....
                            تا
           آرزو ڪنم آغوشت را
           براے حیات بهارم......❈


#امیر_خسرو_ابراهیمیان

#الف
میخواهمت که خواستنی تر ز هرکسی
کو واژه ای که ساده تر از اين بيان کنم؟

#سیمین‌_بهبهانی
.
من گره خواهم زد ؛
چشمان را با خورشید ،،
دل‌ها را با عشق ،،
سایه‌ها را با ‌آب ،،
شاخه‌ها را با باد ...


#سهراب_سپهری

سیزده بار اگر جان بستانی
ازمن...
باز تا زنده شوم
با تو گره خواهم خورد...!


#لاادری

.
هرکس به تماشایی
            رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری
              خاطر نرود جایی

#سعدی
چشم مست ترا به سرمه کشیدن چه حاجت است؟
کوته کن این بهانهٔ دنباله‌دار را!
#صائب

خنديد و گفت :
با تــ✰ــــو هوا عاشقانه نيست!
باران گرفت ،گفتمش:

"آيا نشانــــــه نيست"؟
#محمد_شیخی

نبودنت را به رخ آینه میکشم
جای خالیت را با قطره اشکی
بر روی گونه ام پر می کنم
با دلتنگی
با بغض
و یا شاید با مشتی
حرفهایت را به تکرار در گوشه قلبم مینشانم...


#ثریا_شجاعی_اصل


به سرم یاد تو افتاد و دلم ریخت به هم
همه، تکرار تو کردم، همه ام ریخت به هم

من و یاد تو به هم صحبتی هم مشغول 
خانه را همهمه صحبت هم ریخت به هم

به عطشناک ترین حالت صحبت با تو
آن قَدَر گفتم و گفتم که حَرَم ریخت به هم

تو که هستی که به هر شکل تجسّم کردم
دست بردم که به اندیشه رِسَم؛ ریخت به هم

ز غمت هر چه نوشتیم مرکّب پس داد
جوهر و آه من و اشک قلم ریخت به هم

چو ردیفی تو که در مصرع پایان غزل
آمدی، شعر من و شاعری ام ریخت به هم

#رزیتا_نعمتی

پروانه هاے احساسم را
در قاب بے تفاوتی
بر دیوار تنهایے ام آویخته ام ،
تا به جادوے چشمانت
گرفتار نشوند
و در حسرت
لبهاے آتشینت نسوزند...!

#مهرمینا_محمدپور

عطرت پیچیده،
بی گمان گذر کرده ای
از این حوالی!!!
هق هق
امانم نمی دهد...


#باران_قیصری

به هوای چشم مستت
رهِ میکده نرفتم
چه کنم شرابِ جانی
بِه از آن شرابِ مستی...

#هاتف_اردبیلی

لیک دیگر پیکر سرد مرا
می‌فشارد خاک دامنگیر خاک!
بی تو دور از ضربه‌های قلب تو
قلب من می‌پوسد آنجا زیر خاک

بعدها نام مرا باران و باد
نرم می‌شویند از رخسار سنگ
گور من گمنام می‌ماند به راه
فارغ از افسانه‌های نام و ننگ

#فروغ_فرخزاد


آمدی امشب سراغی از من تنها بگیری

مرحبا ای غم بیا تا در دل من جا بگیری...



#سعید_سلیمان_پور


#الف
▫️


‌عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم
بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم

بوستان خانه عیشست و چمن کوی نشاط
تا مهیا نبود عیش مهنا نرویم


#سعدی..