⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
726 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
.
نخواهم از سر کویش
    به صد چندین جفا رفتن
نشاید شیر مردان را
      به هر زخمی ز جا رفتن

طریق عاشقان دانی
  درین ره چیست ای رهرو؟
غمش را پیروی کردن
             بلا را پیشوا رفتن

#سلمان_ساوجی
.
شانه‌های تو
قبله گاهِ دیدگان پُرنیازِ من
شانه های تو
مُهر سنگی نماز من

شانه های تو
چون
حصارهای قلعه‌ای عظیم
رقصِ رشته های
گیسوان من بر آن
همچو رقصِ
شاخه‌های بید در کفِ نسیم


#فروغ_فرخزاد
جای مهتاب به تاریکی شب‌ها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گل‌ها تو بخند...

#فریدون_مشیری


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ 

و من دوستت دارم
اما میترسم گرفتارت شوم

#نزارقبانی

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم!

#مولانا
#الف
کجاست جای رسیدن و پهن کردن
یک فرش و بی خیال نشستن!



#سهراب_سپهری

قربان غم و شادی ات بروم
تو چه هستی که جز در تو آرام نمیگیرم!

#فروغ_فرخزاد
Shabe Darya
Ali Lohrasbi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌خورشید و ماه پشتِ زمین خفته‌اند و من
بیدار مانده‌ام که بیایم به خواب تو

#خلیل جوادی

من مانده‌ام
در هياهوى ثانيه‌هاى بى ساعت
دلتنگيم را قدم مى‌زنم
روى ردپاى" تو"
در هواى" تو"
كه چه بى انتها
و طولانی‌ست...

#امیر_وجود

.

یکی باید باشد
از جنس تو
پر از آرام، پر از عشق
پر از سکوت
محکم بغلم کند
و آرام در گوشم بگوید
خیالت راحت
من خیال حضورت را به دنیا
نمی فروشم

#امیر_عباس_خالقوردی

سال‌ها منتظرِ سوتِ قطارم که کسی
باسلام و گلِ سرخ و چمدان برگردد 

#مهسا تیموری

گره 
کور زده‌ام سبزه ی
خیالم را به ناز نگاهت
تا همیشه
یادم باشد میان
اینهمه فاصله و نبودن‌ها
خاطراتی
را که
به عمق جانم گره خورده اند ...

#رضا_کریمی

دوش چون نیلوفر از غم پیچ و تابی داشتم
هر نفس چون شمع لرزان اضطرابی داشتم

اشک سیمینم به دامن بود بی‌سیمین‌تنی
چشم بی‌خوابی ز چشم نیم‌خوابی داشتم

سایهٔ اندوه بر جانم فرو افتاده بود
خاطری هم‌رنگ شب بی‌آفتابی داشتم

خانه از سیلاب اشکم همچو دریا بود و من
خوابگه از موج دریا چون حبابی داشتم

محفلم چون مرغ شب از ناله دل گرم بود
چون شفق از گریه خونین شرابی داشتم

شکوه تنها از شب دوشین ندارم کز نخست
بخت ناساز و دل ناکامیابی داشتم

نیست ما را پای رفتن از گران‌جانی چو کوه
کاش کز فیض اجل عمر شهابی داشتم

شادی از ماتم‌سرای خاک می‌جستم رهی
انتظار چشمه نوش از سرابی داشتم

# «رهی معیری»

♥️

🍀 نمیدانم آرزویت چیست
🌱 اما برای رسیدن به آرزوهایت
🍀 دستانم را به سمت آسمان جاری
🌱 و سبزه دلم را به نیت تو
🍀 و آرزوهای قشنگت گره خواهم زد

پیشاپیش سیزده بدر مبارک 🍀🌿🌱

❤️
🥀🕊


"شب"
رنڴ چشمان #من است
#ماھ روشنی صورت "تو!"
بر من بتاب ؛قول می‌دهم
دمی #پلک نزنم...


#سمیرا_آنالویے



.
و عشق نیز
در واژه، «اتفاق می افتد»
وقتی که «دل» به پای «تپیدن» می پیچد
و رو به روی «پذیرفتن»
از شرم، سرخ می شود
یا سرخ می شود شرم
از اتفاق افتاده
مثل شقایقی که کنار فروردین
پرپر شد.

#منوچهر_آتشی


تنت عطری دارد
که عزم سفر ندارد
شبانه-روز به سان مأموران امنیتی دنبالم می‌کند
مثل قضا و قدر به زیر پوستم می‌خزد
در هر کافه‌ای بنیشنم، می‌نشیند
از هر پیاده‌روی بگذرم، می‌گذرد
هر کتابی بخوانم می‌خواند
با من قدم می‌زند تا هوا روشن می‌شود
و هنگام باران دستم را می‌گیرد


#نزار_قبانی