⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
614 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
گیتار عصر را
برمی دارم
می نوازم
با سرانگشتان قلبم
نُتِ زیبایِ
دوست داشتن را
با شعر دلنشین شروعی دوباره
خواهم ساخت
موسیقی
بی تکرار "عشق" را ...


#اشرف_رودکی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 ‌
در نوار قلب مݩ‌
  دڪتر نڪَاهی ریز ڪرد...

دیدݩ‌ چشمان نازت را
           به مݩ‌ تجویز ڪرد ...


#شهرام_نصیرے

میتونم بپرسم چه مرگته؟

-دوستت دارم و تو نمی فهمی!
مرگ از این واضحتر...!


#حمید_جدیدی
نمی‌نالم من از دست دل سخت کسی هرگز
ز بیداد دل نرمی که از سنگ است می‌نالم

#تنهای‌قمی

#نون
.

تا نکند وفای تو
              در دل من تغَیُری

چشم نمی‌کنم به خود
         تا چه رسد به دیگری

#سعدی
تِرکِ او کرده‌ام اما ز خمارِ لب او
حالِ مِی‌خواره‌ی از توبه پشیمان دارم

#فرصتی_همدانی.
اگرچه گفت حافظ از
مسيرِ عشق و مشكل‌ها

ولي ساقي
تماشا كن
چه كرده عشق با دل‌ها...!!!

#ناصر_پرواني


#الف
.
هر شاهدی که در نَظر آمد به دلبری
در دل نیافت راه که آنجا مکانِ توست...

#سعدی

.

می شود پردهٔ چشمم پر کاهی گاهی
دیده ام هر دو جهان را به نگاهی گاهی

وادی عشق بسی دور و درازست ولی
طی شود جادهٔ صد ساله به آهی گاهی


#اقبال_لاهــوری

در دل من چيزی است ،
مثل يک بيشه نور ،
مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم
که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت ،
بروم تا سر کوه
دورها آوايی است
که مرا می خواند...


#سهراب_سپهری

.
باز شب شد ڪه ز بے مِهرے ایام دغل
مهربانانه ڪِشد هجرِ تو ما را به بغل

#سلیمان_بیگ


ديدن روی تو و
     دادن جان مطلب ماست
پرده بردار زِ رخسار
         كه جان بر لب ماست

بت روی تو پرستيم و
                  ملامت شنويم
بت پرستی اگر این
است كه اين مذهب ماست


#فرصت_شيرازی

از میان پلکهای نیمه باز
خسته دل نگاه می کنم:
مثل موجها تو از کنار من
دور می شوی
باز دور می شوی
روی خط سربی افق
یک شیار نور می شوی...

#فروغ_فرخزاد

#الف

سرِ عقل آمده
هر بنده که دیوانه توست!

#مولانا

صبح است و شروعِ عشقبازی هایت
آیینه اسیرِ دلنوازی هایت

این دل نَرَوَد به هیچ اقلیم مَگر
در عرصه ی ناز یکّه #تازی هایت


#محمد_بزاز

نمیدانم
عاشقِ توام
یا عاشقِ       
صبح بخیر هایت ...
هر چه هست باز هم ،
عاشق تر از هر روز شده ام ...

#لیلا_صابری_منش

صبح کز چشم فلک اشک ثریا می‌ریخت
مهر دل آب رخم ز آتش سودا می‌ریخت

آن سهی سرو خرامان ز سر زلف سیاه
دل شوریده‌دلان می‌شد و در پا می‌ریخت


#خواجوی_کرمانی