Minevisam Eshgh
Mohamad Motamadi
- محمد معتمدی
- مینویسم عشق
- مینویسم عشق
یواشکی
می بوسمت
مبادا حواست پرت تماشایم شود
دلم می خواهد
بی آنکه بفهمی
عطر آغوشت را تصاحب کنم
طعم دانه ای از انار سرخ و ملس لب هایت را بچشم
و غرق در دریای بی انتهای چشمانت
از درد تنهایی بگریزم
#امیر_عباس_خالق_وردی
می بوسمت
مبادا حواست پرت تماشایم شود
دلم می خواهد
بی آنکه بفهمی
عطر آغوشت را تصاحب کنم
طعم دانه ای از انار سرخ و ملس لب هایت را بچشم
و غرق در دریای بی انتهای چشمانت
از درد تنهایی بگریزم
#امیر_عباس_خالق_وردی
مرا بخوان
به بوسه عشق
با زیباترین نجوای عاشقانه،
دوستت دارمهایت را
با عطر خواستن بپاش بر حریری تنم
تا ساقه های تنم رشد کند
و پیچک وار بر ریشه وجودت رخنه کند...
#ثریا_شجاعی_اصل
#م
به بوسه عشق
با زیباترین نجوای عاشقانه،
دوستت دارمهایت را
با عطر خواستن بپاش بر حریری تنم
تا ساقه های تنم رشد کند
و پیچک وار بر ریشه وجودت رخنه کند...
#ثریا_شجاعی_اصل
#م
بفرمایید عصرانه 😍
عصر است ؛
خورشید را ببین
ڪمڪم دارد بساطش را جمع میڪند
تا بہ خانہے معشوق رود !!
مهتاب من باش ؛
خورشیدت میشوم
و یڪ روز عصر همین حوالی
بہ خانہے دلت سـرڪ میڪشم ..
#مهناز_نجفی
#ع
عصر است ؛
خورشید را ببین
ڪمڪم دارد بساطش را جمع میڪند
تا بہ خانہے معشوق رود !!
مهتاب من باش ؛
خورشیدت میشوم
و یڪ روز عصر همین حوالی
بہ خانہے دلت سـرڪ میڪشم ..
#مهناز_نجفی
#ع
تابستان
عاشقانہهای ناتمام
زیادی داشت
اڪَر برای پاییـزدلتنڪَ نمیشد...
#آزادهڪجڪلاه
#ت
عاشقانہهای ناتمام
زیادی داشت
اڪَر برای پاییـزدلتنڪَ نمیشد...
#آزادهڪجڪلاه
#ت