تا به چشم پاک بینم بر رخ او، دیده را
میدهم از گریه هر دم شستشوی تازهای
هر قدم، ضعفم به راه وصل افزون میشود
آب باریکم که میآیم به جوی تازهای
#سلیم_تهرانی
#ت
میدهم از گریه هر دم شستشوی تازهای
هر قدم، ضعفم به راه وصل افزون میشود
آب باریکم که میآیم به جوی تازهای
#سلیم_تهرانی
#ت
تو نمازی به ریا برده و ما
سجده برده به سوی هرباده
#قمری_آملی
#ت
سراجالدین قُمری آمُلی معروف به سراج قمری یا قمری آملی (درگذشتهٔ ۶۲۵ ق.) از شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم است.
سجده برده به سوی هرباده
#قمری_آملی
#ت
سراجالدین قُمری آمُلی معروف به سراج قمری یا قمری آملی (درگذشتهٔ ۶۲۵ ق.) از شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم است.
ترسم که در حساب نیارد دل مرا
ای مهربان هر سر مویت هزار دل
آهسته گر کند گذری بر سرت نسیم
گردد ز زلف بر سر پایت نثار دل
#همام_تبریزی
#ت
ای مهربان هر سر مویت هزار دل
آهسته گر کند گذری بر سرت نسیم
گردد ز زلف بر سر پایت نثار دل
#همام_تبریزی
#ت
یه وقتایی منِ شاعر دلم بجوری داغونه
دلم میخواد یکی باشه که زخمامو بپوشونه
یکی باشه، یه هم صحبت ، یه دیوونه...
که دستامو بگیره تا خود فردا برقصونه
َ#مسعود_ملکی
#دال
دلم میخواد یکی باشه که زخمامو بپوشونه
یکی باشه، یه هم صحبت ، یه دیوونه...
که دستامو بگیره تا خود فردا برقصونه
َ#مسعود_ملکی
#دال
از تو که در راه ماندهای چه بگویم؟
گم شده کاروان! چه بر تو گذشتهست؟
آه که از های و هوی تو خبری نیست
ای دل دیوانه، هان! چه بر تو گذشتهست؟
َ #سجاد_سامانی
#الف
گم شده کاروان! چه بر تو گذشتهست؟
آه که از های و هوی تو خبری نیست
ای دل دیوانه، هان! چه بر تو گذشتهست؟
َ #سجاد_سامانی
#الف
دردسرهاے ما تفاوت داشت
من ســرم ڪَرم پاے بستن بود.
نقشہها میڪشید چشمهایت
چشمها چشم دݪ شڪستن بود
#علیرضاآذر
#دال
من ســرم ڪَرم پاے بستن بود.
نقشہها میڪشید چشمهایت
چشمها چشم دݪ شڪستن بود
#علیرضاآذر
#دال
میشودیڪبارِ دیڪَرغرقِ آغوشم ڪنی؟
برلبانت عشق رانجواےدرڪَوشم ڪنی؟
میشود یڪبارِ دیڪَر اے شرابِ ڪهنہام
همنشینم باشی ومستانه همنوشم ڪنی؟
#مسلمخزاییژاڪاو
#میم
برلبانت عشق رانجواےدرڪَوشم ڪنی؟
میشود یڪبارِ دیڪَر اے شرابِ ڪهنہام
همنشینم باشی ومستانه همنوشم ڪنی؟
#مسلمخزاییژاڪاو
#میم
منبال توامبخت بدم خواست ببینم
با میل خـودم پاے تو زنجیرشدن را
مس بودغزل ازتونوشتم ڪہ طلاشد
اینڪَونہ من آموختم اڪسیرشدن را
#صائبتبریزے
#میم
با میل خـودم پاے تو زنجیرشدن را
مس بودغزل ازتونوشتم ڪہ طلاشد
اینڪَونہ من آموختم اڪسیرشدن را
#صائبتبریزے
#میم