دوام زندگی من
نه از تنومندی است
ز ناتوانی، بر لب نمی رسد جانم...

#صائب‌تبریزی

#دال

کاش خوبان همه از عاشق خود جان طلبند


تا به هر بوالهوسی عاشقی آسان نشود

#هلاکی_همدانی

#کاف

بگذار در اغوش خیالت قرار بگیرم

تا بر ساحل دل،خیال تو رقص ڪند


#محمد_امین

#ب

در کوچه باغ احساس عطر تن تو پیچید

این بار با تو گویا قمصرشود گلابش


#هما_کشتگر

#دال

‌در انتظار معجزه،فصل به فصل رفته ام

هم از خزان تكيده ام،هم از بهار خسته ام


#اردلان_سرافراز

#دال

یا رب دل بازش ده صد عمر درازش ده

فخرش ده و نازش ده تا فخر بود ما را


#مولانا

#ی

تنهاییِ تو انجمن آرا نمیشود

من تا کجا ببالد که خویش شوی ...؟


#بیدل_دهلوی

#ت

رویِ تو گر زِ دور ببیند خطیبِ شهر

دیگر حضورِ قلب نباشد خطیب را


#اوحدی

#ر

منم امروز و تو و مطرب و ساقی و حسود

خویشتن گو به دَرِ حجره درآویز چو خیش


#سعدی

#میم

تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام


چون در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری

#سعدی

#ت

گر چه نتوانم که از نزدیک بینم روی تو


این قدر بس #ماه من کز دور بینم سوی تو

#شیخ_عبدالحق_حقی

#گاف

دلم رو آهنی کردم مبادا عاشقت گردد

ندانستم تو ای ظالم دلی آهن ربا داری


وحشی_بافقی

#دال

سر سودای تو هرگز ز سر ما نرود
برود این سر سودایی و سودا نرود

سلمان‌ساوجی

#سین

وصل خوبان درد دل، هجران بلای جان بُود
وه که با ایشان و بی‌ایشان نشاید زیستن

یقینی لاهیجی

#واو

حق را ز دل خالی از اندیشه طلب کن
زاین شیشه‌ی بی‌مَی، مَیِ بی‌شیشه طلب کن

میرزا‌ تقی

#ح

صبح یعنی وسط معرکه ی شمس و طلوع

دل ما باز هوای طلب نور ز رخساری ڪرد

#هما_کشتگر

#صاد

خواب دیدم صنمی آب به رویم پاشید
‏وسط معرکه، غسال درآمد از کار

ارفع کرمانی

#خ

روزِ مرگم نفسی وعده ی دیدار بِده
وآنگهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر

حافظ

#ر

چه دانستم ڪه این سودا مرا زین سان ڪند مجنون





دلم را دوزخی سازد دو چشمم را ڪند جیحون

#مولـــوے

#چ

با ما سر چه داشتی ای تیره شب ڪه باز





چون سرگذشت #عشق به پایان نیامدی

#شهريار

#ب

ای جان به فدایت که ببردی تو ز ما جان

ای تن به فدایت که بر آیی ز در تن

#سنایی

#س